eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خشكی چشم پشیمان مرا دریابید به غباری سر مژگان مرا دریابید من اویسم ز قَرَن آمدم آقایم نیست چشم‌های تر ِ حیران مرا دریابید @hosenih كاش می‌دیدم و با گریه‌كنان می‌گفتم حال آقای پریشانِ مرا دریابید می‌زنم سینه به پایِ غم‌تان تا یك روز سینه‌ی خسته‌ی سوزان مرا دریابید كاش در روضه فقط جان بسپارم پیشت كاش در كرب و بلا جان مرا دریابید گریه‌ی مادرِ تو می‌رسد از روضه‌ی ما دست‌ها، چاك گریبان مرا دریابید @hosenih مادرت باز به سر می‌زند و می‌گوید پسر تشنه و عریان مرا دریابید عمّه‌ی كوچک ِ تو داشت به زینب می‌گفت زخم‌های لب مهمان مرا دریابید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زودتر آمدهام زودتر احسان بکنی اول صبح نگاهی به گدایان بکنی باز هم مثل همیشه شدهام مهمانت رسم این است پذیرائی مهمان بکنی @hosenih روحِ من از بدنم، جانِ تو بیمارتر است آمدم گریه کنم تا که تو درمان بکنی بی‌تو در زندگی ما اثری از دین نیست باید این بار مرا از نو مسلمان بکنی آنقدر مردم این شهر به تو بد کردند تا که مجبور شدی رو به بیابان بکنی تا نمردم برس و داغ به قلبم نگذار نکند نام مرا مرده‌ی هجران بکنی بارم افتاد زمین از تو خجالت‌زدهام می‌شود لطف به این سر به گریبان بکنی؟ روضهی عمه به پا شد نظری کن آقا دیده را باید از این مرثیه گریان بکنی @hosenih دختری گمشده از گم‌شدنش میترسد کمکی کاش به این طفل هراسان بکنی گریه میکرد به چشمان ترش خندیدند به کبودی روی بال و پرش خندیدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی می‌زند بر دل من شور محبت گاهی شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم می‌چشم از غم هجران تو تربت گاهی @hosenih سائلم... هر سحر از دور سلامت دادم شهریارا نظری کن به گدایت گاهی عبد دربار توام شکر، خدا را... اما کربلایی بده از باب رفاقت گاهی حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که می کشانم سخنم را به شکایت گاهی مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که بده در کنج حرم اذن اقامت، گاهی بدم اما تو کریمی و برای تو بد است ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی @hosenih در حریم تو کریمان همه زانو زده اند چه حریمی... چه بهشتی... چه زیارتگاهی زاهدی گفت حرم جای کسی مثل تو نیست جای سگ نیست مگر کهفِ عبادتگاهی؟ هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است گاه با روضه و با ذکر فضیلت گاهی کوه کَن گشتنِ فرهاد به ما ثابت کرد می رسد در ره معشوق مشقت گاهی بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده می زنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی اثرش بیشتر است از همه ی نافله ها با توسل به شما اشک مصیبت گاهی هر دو سخت است دلم را زده آتش، گاهی... ...روضه ی تشنگی و روضه ی غارت گاهی نیزه دار آمده پس لب نگشا بهر دعا می گذارد اثرش را خود نیت گاهی @hosenih از تعجب همه گفتند: "رقیه... او بود؟!" کودکِ پیر شود موجب حیرت گاهی دق‌ دهد دیدن نعش پدری دختر را بدتر از درد یتیمی و اسارت گاهی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر درد تنهایی دچارم ای نگارم پایان ندارد انتظارم ای نگارم پاییزی ام، هجران امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم خواب مرا فکر وصال از من گرفته هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم @hosenih آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم بخشید اگر ما را خدا لطف خودت بود ای رحمت پروردگارم ای نگارم می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟ در وقت سخت احتضارم ای نگارم مثل همیشه آخر کارم، خودم را دست رقیه می سپارم ای نگارم کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم بابا بیا امشب کنارم ای نگارم @hosenih دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم ای نگارم بر ما اسیرانِ زمین خورده نظر کن بالانشینِ نی سوارم، ای نگارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زودتر آمدهام زودتر احسان بکنی اول صبح نگاهی به گدایان بکنی باز هم مثل همیشه شدهام مهمانت رسم این است پذیرائی مهمان بکنی @hosenih روحِ من از بدنم، جانِ تو بیمارتر است آمدم گریه کنم تا که تو درمان بکنی بی‌تو در زندگی ما اثری از دین نیست باید این بار مرا از نو مسلمان بکنی آنقدر مردم این شهر به تو بد کردند تا که مجبور شدی رو به بیابان بکنی تا نمردم برس و داغ به قلبم نگذار نکند نام مرا مرده‌ی هجران بکنی بارم افتاد زمین از تو خجالت‌زدهام می‌شود لطف به این سر به گریبان بکنی؟ روضهی عمه به پا شد نظری کن آقا دیده را باید از این مرثیه گریان بکنی @hosenih دختری گمشده از گم‌شدنش میترسد کمکی کاش به این طفل هراسان بکنی گریه میکرد به چشمان ترش خندیدند به کبودی روی بال و پرش خندیدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی می‌زند بر دل من شور محبت گاهی شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم می‌چشم از غم هجران تو تربت گاهی @hosenih سائلم... هر سحر از دور سلامت دادم شهریارا نظری کن به گدایت گاهی عبد دربار توام شکر، خدا را... اما کربلایی بده از باب رفاقت گاهی حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که می کشانم سخنم را به شکایت گاهی مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که بده در کنج حرم اذن اقامت، گاهی بدم اما تو کریمی و برای تو بد است ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی @hosenih در حریم تو کریمان همه زانو زده اند چه حریمی... چه بهشتی... چه زیارتگاهی زاهدی گفت حرم جای کسی مثل تو نیست جای سگ نیست مگر کهفِ عبادتگاهی؟ هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است گاه با روضه و با ذکر فضیلت گاهی کوه کَن گشتنِ فرهاد به ما ثابت کرد می رسد در ره معشوق مشقت گاهی بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده می زنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی اثرش بیشتر است از همه ی نافله ها با توسل به شما اشک مصیبت گاهی هر دو سخت است دلم را زده آتش، گاهی... ...روضه ی تشنگی و روضه ی غارت گاهی نیزه دار آمده پس لب نگشا بهر دعا می گذارد اثرش را خود نیت گاهی @hosenih از تعجب همه گفتند: "رقیه... او بود؟!" کودکِ پیر شود موجب حیرت گاهی دق‌ دهد دیدن نعش پدری دختر را بدتر از درد یتیمی و اسارت گاهی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر درد تنهایی دچارم ای نگارم پایان ندارد انتظارم ای نگارم پاییزی ام، هجران امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم خواب مرا فکر وصال از من گرفته هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم @hosenih آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم بخشید اگر ما را خدا لطف خودت بود ای رحمت پروردگارم ای نگارم می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟ در وقت سخت احتضارم ای نگارم مثل همیشه آخر کارم، خودم را دست رقیه می سپارم ای نگارم کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم بابا بیا امشب کنارم ای نگارم @hosenih دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم ای نگارم بر ما اسیرانِ زمین خورده نظر کن بالانشینِ نی سوارم، ای نگارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih