🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
عاقبت صحـنِ حـَسـن را بـازسـازی می کنیم
در کمـالِ سـر به زیـری سـرفـرازی می کنیم
دستـه دستـه در مدینـه در میـان هـرولـه
بـا نـوای "یا حـَسـن جـان" عشق بـازی می کنیم
#قبرستان_بقیع
شاعر: #مصطفی_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#مناجات_با_خدا
#مهدی_نظری
▶️
حال مناجاتی ندارم بسکه بد کردم
راه خودم را باخدای خویش سد کردم
@hosenih
یکسال دنبال خطاهای خودم بودم
یک ماه تنها ، زندگی ام را رصد کردم!
خیلی برایم موقعیت ها فراهم شد
چون دیدم از تو دور خواهم گشت، رد کردم
حالا شبیه محتضر در محضرت هستم
وقتی که سقفِ بر سرخود را لحد کردم
امروز با شرمندگی رو بَر تو آوردم
اینبار باور کن که نفسم را لگد کردم
هرچند ناچیزند اما درحضور تو
این قطره قطره اشکهایم را سند کردم
تو آبردیم را نبردی پیش این مردم
هرروز اینها را به نفسم گوشزد کردم
@hosenih
ای مهربان تر از همه بامن، حلالم کن
من خوب باتو تانکردم، باتو بد کردم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹روضه امام حسین (ع)
#ماه_مبارک_رمضان
#عماد_بهرامی
▶️
هر طپش میل تشنگی دارد
هر که در راه سید الشهداست
ماهِ «مهمانی» و "عطش" یعنی
رمضان ماه سید الشهداست
@hosenih
مثل ماه محرمش سی شب
می رود قلب ما ته گودال
خود بی بی رقیه در روضه
سفره را پهن می کند هر سال
اینکه مهمانی خداست، قبول
ما برای حسین آمده ایم
اینکه ماه عبادت است، درست
به دعای حسین آمده ایم
تشنه ماندن تقرب محض است
پیش لبهای خشک طفل رباب
یا اباالفضل هر کجا گفتند
بعد افطار هم نخوردیم آب
چند ساعت که تشنه می مانی
دیده ات تار می شود کم کم
تشنه باشی و گرم هم باشد
ضعف بسیار می شود کم کم
تشنگی در جگر نفوذ کند
بی رمق می شود تمام تنت
زخم شمشیر و نیزه هم بخوری
دیگر از دست می رود بدنت
@hosenih
آب دیدی دلت شکست بگو:
السلام علیک یا عطشان
تا که دیدی لباس پاره بگو:
السلام علیک یا عریان
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#محمدجواد_پرچمی
▶️
دلبر دلش گرفته، دلدار گريه كرده
عاشق هميشه وقت، ديدار گريه كرده
به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود
از توبه گنهكار ، غفار گريه كرده
درد مريض را جز، درد آشنا نفهميد
گاهى طبيب هم با، بيمار گريه كرده
@hosenih
شرمنده از گناهان، دانى مثال ما چيست؟
خانه خراب زيرِ، آوار گريه كرده
شب زنده دارها را، طورى دگر خريدند
طوبى برآنكه تا صبح، بيدار گريه كرده
يك شهر را دعاى، يك مست زنده كرده
مستى كه در مناجات، هشيار گريه كرده
در كسوت گدايى، حرفى بلد نبوديم
سائل هميشه جاىِ، اصرار گريه كرده
با گريه طفل هرچه، كه خواسته گرفته
حاجت گرفته كودك ، هربار گريه كرده
مارا فقط دعاى، زهرا نجات داده
مادر براى طفلش، بسيار گريه كرده
بر حال مادر ما، در بين آتش و خون
ديوار دم گرفته ، مسمار گريه كرده
كفاره ی گناهِ، مارا حسين داده
ارباب بين گودال، خونبار گريه كرده
يك ياحسين گفته، وا كرده روزه اش را
آن تشنه كه زمانِ، افطار گريه كرده
آب فرات آخر، تا خيمه ها نيامد
با مشك از خجالت، صدبار گريه كرده
@hosenih
كف مى زدند لشكر ، قلب رباب مى سوخت
او بينِ خنده هاى، اغيار گريه كرده
زير عبا چه چيزى، پنهان نموده ارباب
سرخ است چشمهايش، انگار گريه كرده
گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است
گهواره در حراجِ، بازار گريه كرده
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#قاسم_نعمتى
▶️
از ابتدا تا انتها دعوا سر علی بود
از کوچه تا کرببلا دعوا سر علی بود
آنجا که ناموس خدا ، پرده نشین ِ عصمت
افتاد زیر دست و پا دعوا سر علی بود
@hosenih
آنجا که جای بوسه احمد غلاف می خورد
در زیر ضرب بی هوا دعوا سر علی بود
آنجا که پشت در تنی شش ماهه دفن می شد
در کشتن شش ماهه ها دعوا سر علی بود
آنجا که بر دست پدر با پنجه سه شعبه
میشد سری از تن جدا دعوا سر علی بود
@hosenih
آنجا که از شرمندگی آقای ما بدن را
می بُرد در زیر عبا دعوا سر علی بود
آنجا که وقت دفن او آمد رباب از راه
بوسید رگرا بی صدا دعوا سر علی بود
آنجا که دنبال سرش آمد رباب بازار
از کوفه تا شام بلا دعوا سر علی بود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#قاسم_نعمتى
▶️
از ابتدا تا انتها دعوا سر علی بود
از کوچه تا کرببلا دعوا سر علی بود
آنجا که ناموس خدا ، پرده نشین ِ عصمت
افتاد زیر دست و پا دعوا سر علی بود
@hosenih
آنجا که جای بوسه احمد غلاف می خورد
در زیر ضرب بی هوا دعوا سر علی بود
آنجا که پشت در تنی شش ماهه دفن می شد
در کشتن شش ماهه ها دعوا سر علی بود
آنجا که بر دست پدر با پنجه سه شعبه
میشد سری از تن جدا دعوا سر علی بود
@hosenih
آنجا که از شرمندگی آقای ما بدن را
می بُرد در زیر عبا دعوا سر علی بود
آنجا که وقت دفن او آمد رباب از راه
بوسید رگرا بی صدا دعوا سر علی بود
آنجا که دنبال سرش آمد رباب بازار
از کوفه تا شام بلا دعوا سر علی بود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن؛ #زمزمه
#مجتبی_روشن_روان
▶️
یک مرد تنهای خمیده
از دیگران طعنه شنیده
داغ غریبی را چشیده
یک عمر بیخوابی کشیده
دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده
در شهر محنتزای کوفه
شبگرد خسته پای کوفه
بی همنفس آقای کوفه
این رهبر تنهای کوفه
رد میشود از خواب شوم بی خیالیهای کوفه
@hosenih
سی سال اشک بی تبسم
سی سال درد مرقدی گم
سی سال تنها بین مردم
سی سال خون دل ، تلاطم
سی سال بی زهرا نخورده آب خوش با نان گندم
این آخر عشق و عبادت
شبها به گریه کرده عادت
مرد میاندار رشادت
بسته کمر بهر شهادت
یا فاطمه یا فاطمه گویان رود سوی سعادت
با مردم از فردایشان گفت
از آخر آخر زمان گفت
از راههای آسمان گفت
حرف خدا را بی امان
آرام بر بالای بام مأذنه رفت و اذان گفت
@hosenih
بیتاب آمد پیش منبر
نیّت نمود الله اکبر
با تیغ برّان خصم کافر
آمد به سوی فرق حیدر
ناگه امیر لافتی شد در میان خون شناور
صدیقهی پهلو شکسته
از آسمان بازو شکسته
فریاد میزد: او شکسته
شد جلوهی یاهو شکسته
فرق امیرالمؤمنین تا اوّل ابرو شکسته
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#محمدمهدی_سیار
▶️
امام، رو به پریدن... عمامه روی زمین!
قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین
خطوط آخر نهجالبلاغه ریخت به خاک
چکید هر طرفی صد چکامه روی زمین...
@hosenih
خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو
گرسنگان «حجاز» و «یمامه» روی زمین؟!
زمان به خواب ببیند که باز امیرانی
رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین:
@hosenih
"مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان
مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین.."
... تو رفتهای و زمین مانده است و ما ماندیم
و میزهای پر از بخشنامه؛ روی زمین!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#موسی_علیمرادی
▶️
با کولهبار نان ، شبِ آخر قیام کرد
مردی که هرچه داشت به کف وقف عام کرد
یک در میان جواب سلامش نمی رسید
آن که خدا به هر قدم او سلام کرد
@hosenih
هم جود کرد و هم به خودش ناسزا شنید
او باز هم مقابلشان احترام کرد
از غربتش به قول خودش بس ، که روزگار
با مرتضی معاویه را هم کلام کرد
بر دوش اوست چرخش دنیا ولی بر آن
طفلی نشست وحس نشستن به بام کرد
بعد از نماز نافلۀ شب بلند شد
سمت مدینه فاطمه اش را سلام کرد
با این سلام روضۀ آخر شروع شد
با خاکهای چادر زهرا تمام کرد
غمگین ترین امیر ۀ الهی که بشکند
دستی که خنده را به لب تو حرام کرد
هفت آسمان به جوش خروش آمده مرو
آن را علی به گوشه ای از چشم رام کرد
جای صلات ماذنه باصوت مرتضی
حی العزای علی را پیام کرد
بیدار کرد قاتل خود را که حاضرم...
با شوق خویش خون خودش را به جام کرد
تا ضربه خورد عالم آدم به سر زدند
در عرش و فرش گریۀ خواص و عوام کرد
@hosenih
تا ضربه خورد خنده به لبهای او نشست
گویا به زهر تیغ عسل را به کام کرد
دستی به روی دوش حسن تا به خانه اش
هر کوچه را به خون سرش سرخ فام کرد
درخانه زینب است رهایم دگر کنید
آری رعایت دل او را امام کرد
زهراست کعبه و حجرش زینب است و بس
روی جبین دختر خود استلام کرد
آری رعایت دل زینب سفارش است
وای از دمی که بنت علی رو به شام کرد
@hosenih
آن دختری که سایۀ او هم ندیدنی است
چشمان بد به دور و برش ازدحام کرد
یک بی حیا که دید کنیزی نمیبرد
از آل مرتضی طلب یک غلام کرد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#مهدی_رحیمی
▶️
گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت
در را نه که با دست که با شست نگه داشت
در را نه فقط لشکری از مرحبیان را
در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت
@hosenih
ازبسکه علی بود و ولی بود به والله
در سایه ی اسمش همه را پست نگه داشت
نازم به دهانم که به شادی و به غصه
یک عمر علی گفت و مرا مست نگه داشت
پرونده ی اعمال مرا دید و خوشم که؛
حتی اگر از روی غضب بست، نگه داشت
تا دید که من گریه کن فاطمه هستم
می خواست مرا خط بزند، دست نگه داشت
@hosenih
از هستِ خودش_فاطمه_ دل کند و به این شکل؛
یک عمر برای من و تو هست نگه داشت
درپشت در سوخته در روضه اش آخر
مارا ته آن کوچه ی بن بست نگه داشت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#رحمان_نوازنی
▶️
صورت خیس خودش را طرف چاه گرفت
آسمان تیره شد از بسکه دل ماه گرفت
بر سر سفره کمی درد دل خود را گفت
یک نفس گفت؛ ولی آینه را آه گرفت
@hosenih
راه افتاد میسحا که نفس تازه کند
زیر سنگینی گامش نفس راه گرفت
خانه آوار شد و روی قدم هاش افتاد
اشک هی آمد و تا پای قدمگاه گرفت
سمت در رفت ولی در به تقلّا افتاد
و از این حادثه یک فرصت کوتاه گرفت
درب بسته شد و قلاب به پهلوش گرفت
روضه ای شد که دل حضرت درگاه گرفت
باز هم روضۀ دیوار و در و یک مادر...
باز با دختر خود ذکر "وا اُمّاه " گرفت
لحظه ای بر در این خانه به زانو افتاد
"اشکِ بر فاطمه" را توشۀ این راه گرفت
وقت رفتن شده بود و سحرش آمده بود
پا شد و جلوه ی "یا فالق الاصباح" گرفت
رفت معشوق خودش را بکشد در آغوش
رفت و وقتی که تنش حالت دلخواه گرفت
بوسه ای زد به سرش تیغ و تنش آتش شد
آتشی که به دل سنگ و پر کاه گرفت
مثل زهرا به زمین خورد و به سجده افتاد
آنچنان که دل محراب و دل ماه گرفت
@hosenih
آه یک دست بر آن فرق شکسته که گذاشت
خم شد و دست به پهلوش به ناگاه گرفت
پا شد و رو به مدینه شد و با فاطمه گفت
عاقبت حاجت خود را اسدالله گرفت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#قاسم_نعمتی
▶️
میان قبلۀ محراب ناله ها کردم
به هرقنوت برای همه دعا کردم
برای اینکه به وصل حبیبه ام برسم
به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم
@hosenih
گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا
ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم
میان گودی محراب تا زمین خوردم
عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم
تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی
ببین به صورت خونین تو را صدا کردم
عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم
ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم
دلم زبس نگران نگاه زینب بود
دوشانۀ حسینین خودم رها کردم
@hosenih
محارمند کنون دور دخترم اما
اشاره جانب گودال کربلا کردم
تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود
به پیش دیده زینب گلو بریده شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e