eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه، پرستوی پرپرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشم‌هایش نشر دین، تبلیغ آیین می‌کند عطر او فیضیه‌ها را عطراگین می‌کند نامسلمان را مسلمان می‌کند با هرنفس برکتش همواره کافر را خدابین می‌کند دختر معصوم یعنی حضرت معصومه که دست اعجازش کتاب الله تدوین می‌کند می‌درخشد از دل چادر نمازش آفتاب نور عالم را خدا اینگونه تامین می‌کند آبرو و اعتباری می‌دهد پابوسی‌اش "مرعشی" را خاک کویش عالِم دین می‌کند از کریمه جز کرم چیزی ندیده سائلش هرچه را در خانه دارد، نذر مسکین می‌کند :: صورت و سیرت اگر زیباست کار چشم هاست صورتم را گریه‌ی در روضه تزئین می‌کند مطمئن هستم که آقای خراسان تک تک گریه‌کن‌ها را برای روضه گلچین می‌کند محض دیدار برادر، از مدینه خواهری مرکبش را با دو دست خسته‌اش زین می‌کند حاجتش تنها زیارت کردن روی رضاست هرشب از شوق اجابت ختم یاسین می‌کند باز هم عشق و علاقه به حسین دیگری زینبی را از فراق یار غمگین می‌کند روضه‌اش یعنی گریزی سوی دشت کربلا پس مسیر روضه را اینگونه تعیین می‌کند جای شکرش باقی است این خواهر محزون ندید سینه‌ی آزرده‌ای را چکمه سنگین می‌کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جود و کرامت از کرمش جاودان شده هر چه دخیل هست، به سویش روان شده جبریل هم اگر برسد در حریم او حس می‌کند که وارد صحن جنان شده او ظاهرش بتول، ولی باطنش علی است در پشت آن جمال، جلالی نهان شده از چه تمام فاطمه‌ها عمرشان کم است؟! دنیا چرا به "فاطمه " نا مهربان شده خواهر حریف هجر برادر نمی‌شود بیهوده نیست این‌همه قدش کمان شده با احترام آمد و با احترام رفت هر آنچه شأن اوست در اینجا همان شده دور و برش فرشته نگهبان معجرش پس ما فدای زینب بی‌پاسبان‌شده گاهی میان محمل نامحرمان شهر گاهی میان محمل بی سایبان شده شکر خدا مقام تو زخم زبان نخورد شکر خدا برادر تو خیزران نخورد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در مه قدم برداشتم تا تو وقتی رسیدم صحن، باران بود حال قشنگی داشت گلدسته لبریز از آیات قرآن بود باران می‌آمد، ناگهان دیدم رنگین‌کمان روی حرم پل زد دیدم که: (والشمس بحسبانٍ) خورشید بالای شبستان بود آباد شد دنیای ویرانم آرامشی گل کرد در جانم آرامشی که قبل طوفان نه آرامشی که بعد طوفان بود از دور دیدم یک کبوتر را که دور می‌شد از حرم اما در چشم‌هایش شوقْ جریان داشت شاید که راهی خراسان بود دور ضریحت نور پیدا بود در اشک مردم شور پیدا بود می‌خواست مشهد را زنی از تو… این تازه یک تن از هزاران بود بانو قسم به چشم دریایت به قطره قطره اشک زیبایت زیر قدوم تو گلستان شد قم پیش از آن تنها بیابان بود دیده تو را چشمم هر آیینه هر بار در ایوان آیینه از لطف تو شب‌های آدینه در شهر من، آیینه‌بندان بود مِنْ نورِکُم کلُ الوطن مَعمور شیراز، مشهد، قم، سه شهر نور اما مدینه…. زادگاه تو ای کاش آن هم جزء ایران بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سال‌ها شهر در اعماق سیاهی سخت است روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است نفس باغ به تکرار نیامد بالا آفتاب از سر دیوار نیامد بالا اینکه عمری فقط از سفره کپک برداری گندم و پنبه بکاری و نمک برداری خشکیِ باغچه‌ها روی زمین باقی ماند سال‌ها طی شد و این شهر چنین باقی ماند در فراموشیِ انجیر و انار و گندم ناگهان گفت نهیبی که هلا ای مردم آب در دست اگر هست زمین بگذارید تا خود صبح بر این خاک جبین بگذارید از تبار گل و آیینه کسی می‌آید «مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید» پس به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد دختری آمده از ایل و تبار حیدر از هر آنچه بنویسیم فراتر، برتر وصف اورا نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او «فاطمۀ معصومه» آفتابی که به سر چادری از شب دارد جلوۀ فاطمی و هیبت زینب دارد آفتابی‌ست که اعجاز فراوان با اوست باد سرمست شده، عطر خراسان با اوست شهرِ آفت زده از رنج و بلا عاری شد برکت از در و دیوار بر آن جاری شد از سفر آمده‌ای خستۀ راهی بانو زنده کن وادیِ مارا به نگاهی بانو ما اسیریم و فقیریم و یتیم ای مهتاب دختر حضرت موسی! دل ما را دریاب قم کویر است کویری که تلاطم دارد چادرت را بتکان قصد تیمم دارد آمد این‌گونه ولی هر چه که آمد نرسید عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید که اویس قرنی هم به محمد نرسید عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید... قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند داغ دیدار برادر به دل خواهر ماند ماند تا پنجرۀ باغ اِرَم وا باشد حرم او حرم حضرت زهرا باشد تا که ما روضۀ بسیار بخوانیم درآن روضه‌های در و دیوار بخوانیم در‌آن... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است این ماه مدینه‌ست که در حال عبور است این ماه مدینه‌ست که بر هودجی از نور می‌آید و این خطه پر از شادی و شور است گل می‌دمد از شش‌جهت جادۀ ساوه این دشت سراسر همه وجد است و سرور است تسبیح‌کنان است در این بادیه، هر سنگ صحرا همه در جاذبۀ فیضِ حضور است آواز صبوحی زده باران سحرگاه هر لالۀ این باغ یکی جام طهور است چاووش! صلایی بزن آهنگ پگاه است ای قافله! بشتاب که قم چشم به راه است :: چون از سفر آن محمل مأنوس برآید بس لالۀ خوش‌رنگ به پابوس برآید بر ساحت سجادۀ او جلوه به جلوه «سُبّوح» گل افشاند و «قُدّوس» برآید در مجلس فیضش چه اشارات لطیفی از عالَم معقول به محسوس برآید این ماه درخشنده چه ماهی‌ست که هر صبح خورشید پی دیدنش از طوس برآید آیینه در آیینه از ایوان بلندش صد باغ پر از جلوۀ طاووس برآید این روضه، سرای کرم ماست، بیایید ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید :: درهای بهشت از ملکوت تو گشوده‌ست صد دسته‌گل از دست قنوت تو گشوده‌ست در حلقۀ نورانی گل‌های سحرخیز سجادۀ تسبیح سکوت تو گشوده‌ست گلدستۀ نور تو گواه است که تا عرش ایوان جلال و جبروت تو گشوده‌ست در فصل دعا، دست نیاز گل مریم بر خان کریمانۀ قوت تو گشوده‌ست هر آیه‌ای از سورۀ نورانی کوثر فصلی به مقامات ثبوت تو گشوده‌ست این آینه تصویر به تصویر شکفته‌ست تصویر تو در آیۀ تطهیر شکفته‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای روضه نشستیم و روضه‌خوان آمد صداگرفته و غمگین و ناتوان آمد نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان سلام حضرت لب تشنه! روضه‌خوان آمد سلام حضرت شیب الخضیب! مقتل‌ها نوشته‌اند چه بر روزگارتان آمد نوشته‌اند مقاتل که ظهر روز دهم چه روضه‌ها که از این داغ بر زبان آمد سه سیب را، سه هدف را، سه تیر کافی بود سه بار حرمله هربار با کمان آمد نوشته‌اند که شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد نوشته‌اند مقاتل که عصر عاشورا بلند مرتبه‌ای خسته، نیمه‌جان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی بریده باد زبانم ولی سنان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی به قصد حنجره‌ات شمر همچنان آمد بلند مرتبه شاها! همین که افتادی میان هروله زینب دوان دوان آمد یکی به دشنه تو را زد‌، یکی به نیزه؛ ولی یکی به قصد تبرک عصا زنان آمد هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک رسید خولی و در دشت بوی نان آمد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پیکار علیه ظالمان پیشهٔ‌ ماست جان در ره دوست دادن اندیشهٔ ماست هرگز ندهیم تن به ذلّت، هرگز در خون زلال کربلا ریشهٔ ماست ✍ @dobeity_robaey
امشب دلم انبار باروت است آتش‌فشان داغ ‎بيروت است افتاده یک‌سو شاخهٔ زیتون یک‌سو در آتش، ساقهٔ توت است تور عروس شرق، گلدوزی با دانه‌های سرخ یاقوت است مانند قایق‌های سرگردان جاری به هر سو خیل تابوت است‌ ای خطه‌ی زیبا! شکیبا باش جان جهانی با تو مبهوت است آیندهٔ لبنان و اسراییل چون قصهٔ طالوت و جالوت است این زخم چرکین، رو به نابودی‌ست این غدهٔ بدخیم، فرتوت است طاقت بیاور باز هم لبنان! دیگر زمان محو طاغوت است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ هرکسی باشد صدای حق، صدای فاطمه‌ست آیه‌ی «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمه‌ست هر طرف مانده‌ست مظلومی میان شعله‌ها ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمه‌ست با علی، برخیز و «لِلْمَظْلومِ عَوْنا» را بخوان هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمه‌ست وقت پیکار است با خصمِ خدا و خصمِ خلق کشتن مرحب به شوق مَرحبای فاطمه‌ست گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی این طنینِ انقلابِ بچه‌های فاطمه‌ست راهِ قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت کربلا آیینه‌ی عزم و وفای فاطمه‌ست «مادرم مظلومه بود و یاور مظلوم‌ها» اولین مظلوم عالم، مرتضای فاطمه‌ست دست مولا بسته شد با ریسمان فتنه‌ها ناجی اُمَّت یدِ مشکل‌گشای فاطمه‌ست.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مانند ورزقان شده انگار ضاحیه
ایتامِ غریبِ چارده معصوم‌اند از دیدن صاحب الزمان محروم‌اند "عجّل لولیّک الفرج" باید خواند تا وقت ظهور، شیعیان مظلوم‌اند@hosseinieh_net
کاش آن دست یداللهی که خیبر را شکست باز با یک ضربه دنیا را به اعجاز آورد... @dobeity_robaey
ما امت حضرت رسول اللهیم با غزه و لبنان و یمن همراهیم در عرصه جنگ بین حق و باطل مائیم که حامیان حزب اللهیم@hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 (علیه‌السلام) «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» با ستم‌كار در پيكار و ستم‌ديده را يار باشيد. 📗 نهج البلاغه، نامه۴۷ (وصیت‌نامه حضرت) 🔸یاور مظلوم🔸 در راه امام حق علمداری کن ای پیرو مرتضی علی! کاری کن برخیز به عزمِ رزم با ظلم و ستم یعنی که ستم‌کشیده را یاری کن ✍🏻 @hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 : میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست؛ میدان، است. مبادا وقت جنگِ حق و باطل، بی‌طرف باشم... منِ شیعه به دنیا آمدم تا جان به کف باشم... ✍ @hosseinieh_net
تقدیم به دست از تو نمی‌کشیم تا جان داریم ما با تو کجا ترس ز طوفان داریم موسی شده‌ای که نیل را بشکافی ای مرد به ایمان تو ایمان داریم@hosseinieh_net
به وارثان خیبر از خروش حیدری بگو حواله‌شان بده به تیغ ذوالفقار، یا علی! ✍ @hosseinieh_net
شهید والامقام وجدان جهانیان به هوش آمده است رودی شده است و در خروش آمده است از خون بنویس شاعر از خون شهید! خون کلمات هم به جوش آمده است@hosseinieh_net
بگذار که در معرکه بی‌سر گردیم با لشکر آفتاب برمی‌گردیم هنگام شهادت است آغاز حیات «ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم»@hosseinieh_net
شهید بر جانِ عطشناکِ بشر، باران است سرسبزترین مرحله‌ی عرفان است ای کاش در آغوش بگیرد ما را هرچند«شهادت هنرِ مردان است» @hosseinieh_net
🌷تقدیم به روح نورانی سید مقاومت، که او نیز در ۶۳ سالگی به سعادت رسید: شصت و سه سال اهل بکاء و نبرد بود در اوج این زمانه‌ی نامرد، مرد بود شصت و سه سال مثل نبی، مثل مرتضی مانند حاج قاسم ما، اهل درد بود دلتنگ کودکان و یتیمان بی پناه دلگرمی همیشه‌ی شب‌های سرد بود سنگی رها شد از کف دیوانه‌ای، سپس ذکر تمام آینه‌ها «بازگرد» بود وقتی که بود، غزه از او رنگ و رو گرفت وقتی که رفت رنگ جهان _آه_ زرد بود نصر خداست شامل او، پس شهید شد شصت و سه سال در دل زخم و نبرد بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در آرزوی من از عشیره‌ی عشق محمدم، به هوایش شهید اگر نشوم، کُفر نعمت است خدایا@dobeity_robaey