#امام_حسین_ع_مناجات
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده
برایم آبرودار آبرویی دست و پا کرده
کنیز روضهات میخواست من هم نوکرت باشم
دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده
@hosenih
شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضههای تو
منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده
صدایت میزنم با بغض، مثل «کودکیهایم»
که در بازار غربت دست مادر را رها کرده
به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه
که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده
دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک
که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده
فقیرم؛ آن فقیری که غنیتر از سلاطین است
خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده
@hosenih
شبم روز است، با عکسی که از دیوار میتابد
خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده
کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم
کلاغ قصهی غربت هوای کربلا کرده
شاعر: #رضا_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اخلاقی_و_اندرز #بصیرت
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
حرف های نگفته ای دارد
با تدبر اگر نگاه کنیم
حرف تاریخ حرف امروز است
نکند باز اشتباه کنیم
ما همان مردمان دیروزیم
دیرتر آمدیم در دنیا
زندگی ظاهرش عوض شده است
باطنش هست ظهر عاشورا
@hosenih
باید آیینه ای قدی باشد
متن تاریخ در برابر ما
ما کجاییم؟ مثل کی هستیم؟
و چگونه ست روز آخر ما؟
این همه ادعا به لب هامان
به گمان عشق زیر سر داریم
راستی محض یاری مولا
سیصد و سیزده نفر داریم؟
مرده قابیل بی گمان اما
خصلتش در میانمان مانده
به علی هم حسودی دوران
زخم هایی زیاد نوشانده
خوی انسان عوض شود اما
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
عاقبت زهر میدهد به امام
گر چه با مجتبی بزرگ شود
شده بین بهشت یا دوزخ
مانده باشیم بی دل و حیران؟
نگران بهشتمان بشویم
مثل حر بین لشکر شیطان؟
دین نگه داشتن در این دوران
آتشی در میان دستان است
راستی ما اگر که دینداریم
دینمان چه بدون تاوان است
"به فدایت تمام زندگیم"
معنیش چیست؟ من نمیفهمم
من سر اندکی از این دنیا
با محب حسین بی رحمم
چقدر حاضری شبیه وهب
محض یاری حق ،برای حسین
همسرت بیوه و اسیر شود
مادرت هم شود فدای حسین
روزگاری که حق غریب شده
فتنه دور امام میگردد
هر چه داریم از حلال خدا
آن زمانه حرام میگردد
لحظه ای را تصورش کن که
زندگی می کنی بدون حسین
همه چی حاضر است الا او
بندگی میکنی بدون حسین
لحظه ای هم تصورش سخت است
ولی این اتفاق افتاده
در ازای دو روز از این دنیا
حکم قتل حسین را داده
@hosenih
زندگی بی حسین یعنی هیچ
دین بدون امام بی معناست
ما همه مثل کوفیان هستیم
و حسین زمانمان تنهاست
منتظر مانده ی حسین شدند
نائبش بین کوفه تنها بود
کوفیان هیچگه نفهمیدند
حرف مسلم کلام آقا بود
شاعر: #امین_ولیعهد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
لب های علی اصغر اگر وا بشود
درد دل هر خسته مداوا بشود
افسوس که در کرب و بلا دست خزان
نگذاشت که این غنچه شکوفا بشود
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#حضرت_رقیه_س_شهادت
شب سرد خرابه آمد اما «سر» نمیآید
شده با سر بیا که بغضهایم سر نمیآید
به من گفتند با زور کتک بابا نگو اینقدر
ولی از دختران ، بابا نگفتن بر نمیآید
@hosenih
سرت با بوی نان آمد ولی خود نان نیاوردی
پدر جان از تنور کوفیان نان در نمیآید
پر از لاله شده پیراهنم از بس زمین خوردم
لباس گل گلی به دختر لاغر نمیآید
برای دیدنت از کربلای پر بلا تا شام
دویدم پس نفسهایم از این بهتر نمیآید
@hosenih
نخواه از من که موهایم رسد بر شانههای من
اگر زلفی به آتش خورد دیگر در نمیآید
حساب کوچکی داریم من با خیزران بابا
تو را بوسیده قبل از من ؟ مگر محشر نمیآید؟
شاعر: #وحید_عظیم_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
«روضهی گودال» این شبها رقیه
ارباً اربا دست و قلب و پا رقیه
دور تا دورش فرشته گریه میکرد
ذکر جبرائیل و فطرس «یا رقیه»
@hosenih
هر که با هر آنچه دارد می نوازد ...
سنگ و سیلی یک طرف، تنها رقیه
گوش رفت و گوشواره رفت و مو رفت ...
غارتت کردند چون بابا ... رقیه
پیرهن ... چادر ... معجر ... پاره پاره
دختران شام تحت امنیت اما رقیه
سوخته مو، چشم کم سو، دست بر پهلو گرفته
أشبه الناس است به زهرا ... رقیه
@hosenih
عمه زینب پیر شد از ناله هایت
گریه کم کن ناله کم کن «یا رقیه»
میشود از خاک تا عرش خدا رفت
با نماز شب نه، تنها با رقیه
شاعر: #حسین_ایزدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
از حرم رفتی و آتش زده شد بال وپرم
بعد تو ریخته شد خاک یتیمی به سرم
چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم
در همین فاصله از زندگی مختصرم
@hosenih
چند روزی است که از حال دلم بی خبری
چند روزی است که از حال سرت بی خبرم
شانه ی سنگ شده جایِ سر دختر تو
جایِ آغوش تو ای کوه ترین مرد حرم
مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که
می رسیده است زمانی قد آن تا کمرم
کاش میشد که دوباره به مدینه برویم
تا که انگشتر ی از شهر برایت بخرم
کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم
حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم
سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان
هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم
گر چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا
معجر سوخته ای هست ببندم به سرم
کاش می شد که نخی از گل پیراهن تو
باخودم محض تبرک به مدینه ببرم
آبرو بود که از کاخ ستم می بردم
باهمین اسلحه ی اشک و همین چشم ترم
@hosenih
دست و پا گیر شدم مرحمتی کن بِبَرم
که در این قافله با تاول پا دردسرم
بین زهرا و رقیه چه شباهتهایی است!
کشته سیلیِ بعد از غم داغ پدرم
شاعر: #منصوره_محمدی_مزینان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#زمزمه #ترانه
خوابم نمی بره
از بس که خسته ام
تنها یه گوشه ای
ساکت نشسته ام
چشمم به راه موند
سر رفت حوصله
پاهام خسته شد
از دست آبله
مي فهمي حرفمو
از رو اشاره هام؟
امشب تموم میشه
عمر ستاره هام
حس می کنم دیگه
زنده نمی مونم
اين آخرين شب از
عمرمه مي دونم
@hosenih
حالا که عمه جون
لحظه ی رفتنه
یک آرزو فقط
تو سينهی منه
این لحظه های سخت
تنها دلم می خواد
بابام با عموم
به دیدنم بیاد
عمه مگه میشه
یادش بره منو؟
بگذاره بی جواب
چشمِ ترِ منو؟
میدونم آخرش
میاد و بی خبر
میاره با خودش
سوغاتی از سفر
بابام اگه نیاد
تو دفن دخترش
میاد برادرم
کنار خواهرش
بالاسرم میاد
دردونهی حرم
دفنم نکن میاد
داداشی اصغرم
خيلي شبا براش
بيدار موندم و
رو پام تا سحر
لالايي خوندم و …
تا که بخوابه باز
اون با صدای من
زل می زدم بهش
سیر شه چشای من
عمه اگه بیاد
میگم خوش اومدي
از صورتم نترس
سوخته فقط كمي
@hosenih
عمه اگه اومد
یه وقتی سرزده
قبر کوچیکمو
بهش نشون نده
بذا خودش بیاد
پیدا کنه منو
شیرین زبون بشه
صدا کنه منو
رو خاک قبر من
تو قلب شام تار
به جای سنگ قبر
گهواره شو بزار
چشم انتظار، توو
تنهایی می مونم
از قبر هم براش
لالایی میخونم
لاي لاي علي علي...
شاعر: #رضا_جوان_بخت
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره #زمزمه
شبا سرم رو سنگ صحراس
ستاره هارو میشمارم
روزا بابا پشت سر تو
هر جوری هست دَووم میارم
قدم قدم رو خاک و رو خار
نگاهمو به تو میدوزم
وقتی می افتم رو زمین هم
چشمم به چشماته هنوزم
رو نیزه هم باشی قبوله
خودم برا تو آب میارم
وایسا یکم بیام جلوتر
نذار بگن بابا ندارم
@hosenih
سنگین شده اگه که گوشم
اگه چشام داره میباره
عیبی نداره آخه اینجا
هیچکی با من حرفی نداره
سنگینه گوشم آره اما
سبک شده از گوشوارهم
صورت زخمیمو پوشوندم
با روسری پاره پاره م
تو هم بگو حرفاتو بابا
بذارم غمم یه خرده کم شه
صورت سوخته تو میبوسم
نیزه اگه یه ذره خم شه
کاش نمیدیدم این روزا و
خون نشسته رو سرت رو
قربون رگ های بریده ات
کجا گذاشتی پیکرت رو
هنوز قشنگ قرآن میخونی
حتی میون سنگ بارون
تو ضربه های چوب حتی
با این شکستگی دندون
خاک خرابه سرده اما
اشکی که تو چشامه گرمه
بیا خیال کنیم که این سنگ
یه بالش قشنگ و نرمه
@hosenih
بیا خیال کنیم تن تو
تو کربلا نمونده اینجاس
انگشت و انگشتری تو
صحیح و سالمه همینجاس
ولی چه فایده این خیالا
وقتی با غصه هم نشینم
چشام نمیبینه با دستام
رگای پاره رو میبینم
اینقد زیاده زخمامون که
کسی نمیتونه ببنده
سرت رو انگار یکی بابا
با ضربه وحشیونه کنده
شاعر: #سعیده_کرمانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
بشنوند امروز دختردارها..
قصه غمگین کوثردارها
@hosenih
از روی نیزه بیا بوست کنم
رفته ای بر نیزه با سردارها
به علی اکبر بگو سنگم زدند
سنگ خوردم از برادردارها
زجر که تنها به دنبالم نبود
در پی ام بودند لشکردارها!
معجرم را دستگردان میکنند
گوشه ی بازار، معجردار ها
نیشخندی زد به گوش پاره ام
این هم از آداب زیوردارها
@hosenih
حرف خدمتکار پیش من زدند..
من که خود هستم ز نوکردارها
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
صورتش مثل سیب نوبر بود
قدوبالاش عجیب محشر بود
سن و سالی نداشت اما او...
بر زنان قبیله رهبر بود
@hosenih
نور بود و منیر، زهرا بود
خیر بود و کثیر،کوثر بود
بر همه دختران ویرانه
مهربان بود مثل مادر بود
آه این روزهای آخری اش..
آنقدر روزه بود لاغر بود
از همه بیشتر کتک میخورد
از همه بیشتر دلاور بود
آستین را گرفته بود به سر
آستینش بجای معجر بود
گونه هایش چنان کبودی داشت
اصلا انگار شخص دیگر بود
خار از پاش در نمی آمد
چندگام از همه عقب تر بود
تا نبیند عمو لباسش را
بین مردم چقدر مضطر بود
گوشواره نداشت بر گوشش
لخته خون ها بجای زیور بود
@hosenih
از شلوغی خوشش نمی آید
چندساعت میان معبر بود
در خرابه فقط معذب بود
چه کند خب!خرابه بی در بود
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
❌فقط 1 شب تا شب اول محرم مانده❌
🏴 اگر هنوز فرصت نکردید روضه های دهه اول محرم را آماده کنید، در کتاب روضه های آسمانی همانند سالهای گذشته، متون مستند روضه از کتب متعدد مقتل به همراه شعر و داستان و گریز مستند(از شب اول تا شام غریبان) جمع آوری شده است.
👌جهت دریافت نمونه روضه شب دوم و سوم محرم به آیدی زیر عبارت «یا زهرا» را ارسال کنید.
👇👇👇👇👇
@addmin_roze
👆👆👆👆👆
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
من کویر خشکم و محتاج بارانم حسین
اشکِ توبه می چکد برروی دامانم حسین
تا شنیدم گریه ، اسباب ِ رضایِ فاطمه است
با همه آلودگی دنبال جبرانم حسین
@hosenih
همنوا با خواهرت، تسکین قلب مادرت
هر تپش قلبم نوا دارد حسین جانم حسین
سائل دولت سرای روضه خوانان توام
شاهد این مدعایم چشم گریانم حسین
گرچه از زخم زبان آزرده ام اما بدان
تا قیامت پا رکابِ عشق، می مانم حسین
شد محرّم حجّ عشاق و منا کرب و بلاست
کن قبولم که ذبیح عید قربانم حسین
تو قتیل گریه ای، لیلی ترین عاشق کشی
بر دَرِ میخانه ات مجنون و حیرانم حسین
روضه هایت آبرو بخش بساط عالم است
از ازل شد گریه بر تو دین و ایمانم حسین
حُبّ تو سر منشأ انوار «یسعی نورهم»
من به شرط دوستی با تو مسلمانم حسین
@hosenih
روزمحشرچون خدا خواهد کندتعریف خویش
از گلویت شاهد تفسیر قرآنم حسین
اربعین موکب به موکب کاش بینم کربلا
باز هم بر سفرۀ عشق تو مهمانم حسین
شاعر: #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e