eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
326 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ارثی ز یاس طایفه بی‌شک نداشتم بر پهلویم اگر گُل میخک نداشتم بعد از تو هیچ شب به مدارا سحر نشد بعد از تو هیچ روز مبارک نداشتم لعنت به کعب نی، تو گواهی که هیچ وقت پیراهنی کبود و مشبک نداشتم @hosenih گفتند گوشواره ندارد چه دختری‌ست! بابا به عُجب باطنشان شک نداشتم با دختران شام اگر حرف می‌زدم دست خودم نبود، عروسک نداشتم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لباس پاره دارم...وصل جانان را چه باید کرد؟ پدر خوش آمدی ناخوانده مهمان را چه باید کرد؟ مرا تنها میان گرگ ها ول کردی و رفتی نگفتی دخترم من؟ درد هجران را چه باید کرد؟ پر از خون ذوالجناح آمد، همین که خیمه گاه آمد به خود گفتم پس از تو این گریبان را چه باید کرد @hosenih تو رفتی و به ما حکم فرار از خیمه ها دادند لبِ تشنه... تنِ خسته... بیابان را چه باید کرد؟ من از ترسم دویدم چادرم در زیر پایم ماند در این حالت بگو خار مغیلان را چه باید کرد گلوبندم... النگویم... شب یلدای گیسویم... ...به غارت رفت و این حال پریشان را چه باید کرد؟ @hosenih عموجانم به جوش آمد... سرش از روی نی افتاد به روی خاک صحرا ماه تابان را چه باید کرد یکی از بچه ها افتاد و ما پشتش زمین خوردیم قطار خسته ی خیلِ اسیران را چه باید کرد بدون معجر و حیران، به روی ناقه ی عریان نگاه دشمنانِ نامسلمان را چه باید کرد @hosenih برایم خون لب داری، برایت آستین دارم امان از جای سرنیزه... دگر آن را چه باید کرد شب از سرمای ویرانه تمام پیکرم لرزید در این ویرانه ظهرِ گرم و سوزان را چه باید کرد دوتا دندان لق دارم... ببر من را که حق دارم بدون تو دگر بابا تن و جان را چه باید کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آیینه ای که از غم بابا شکسته بود پهلو کبود کنج خرابه نشسته بود @hosenih از غصه ها جگرش را نظاره کن مثل تمام پیکر بابا گسسته بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بابا معجرم رو با خودت بیار زَر و زیوَرم رو با خودت بیار حالا که داری میای اگه میشه داداش اصغرم رو با خودت بیار @hosenih اونقَدَر پدر ، پدر ، پدر کنم دخترای ِشامی رو خبر کنم روسریِ سوختمو؟! یا پارمو؟! تو بگو کدومشون رو سر کنم @hosenih باید امشب خوابمو نگه دارم چشمایِ پُر آبمو نگه دارم حق بده ، نمیتونم با کف دست کاملاً حجابمو نگه دارم @hosenih حرمله گُلایِ گُلشَنو میزد نسل و ذُرّيه یِ پنج تنو میزد آخرش نفهمیدم گُنام چی بود؟!!! شُترش راه نمیرفت منو میزد @hosenih بزم مِی ندیده بودم که دیدم چقَدَر حرفایِ بد بد شنیدم تویِ خواب تا اومدم ببوسمت موهامو کشید و از خواب پریدم @hosenih حالا که به من دادی امشبتو فرصتی شده ببوسم لبتو عمو رو اگه دیدی بهش بگو خیلی اذیت میکنن زینبتو @hosenih برای دِق دادنم طعام آوُرد صدقه دختر شامی "شام" آوُرد خیلی برخورده بهم... آخه چرا؟!!! لباسایِ کُهنَشو برام آوُرد @hosenih مارو از قصدی آوُردن خرابه تا نتونه کسی راحت بخوابه هرکی دید حال منو آهی کشید ولی بیچاره تر از من ربابه @hosenih تا که گهواره میبینه میسوزه بچه شیرخواره میبینه میسوزه از روزی که پاره شد گوشای ما تا که گوشواره میبینه میسوزه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر دخترت عشق تو را مد نظر داشت پدر ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر عمه نگذاشت که اطفال تو سیلی بخورند قافله در همۀ راه سپر داشت پدر @hosenih چوب زد بر لب تو تا که مرا زجر دهد این یزید از دل من خوب خبر داشت پدر آنقدر زیر لبم ذکر خدا را گفتم تاکه دست از سر لب های تو برداشت پدر غنچه ای بودم و از ساقه شکستند مرا ضربۀ دست عدو حکم تبر داشت پدر @hosenih بهترین وقت ملاقات خدا نیمه شب است دخترت وقت سحر قصد سفر داشت پدر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با وجودي که پدرجان گله خيلي دارم نوه ي فاطمه ام حوصله خيلي دارم وسط آن همه اسباب جسارت بر ما نفرت از سلسله و هلهله خيلي دارم قد کشيدم بزنم بوسه به رويت بر ني ديدم از گونه ي تو فاصله خيلي دارم @hosenih عقب افتادنم از قافله زجرآور شد گفتم اي زجر نزن آبله خيلي دارم باعث زحمت جمع اسرا من بودم خجلت از عمه در اين قافله خيلي دارم با وجودي که سر از پيکر تو شمر بريد من شکايت ولي از حرمله خيلي دارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شام غمهاى من غمزده را آخر نيست لاله اى همچو تن خونى من پرپر نيست گوشه ی پلک گشا صورت من خوب ببين شک نکن دختر تو پير شده مادر نيست يا که پاى سر تو جان دهم امشب بابا يا به والله قسم دختر تو دختر نيست @hosenih کودکى سنگ زد و گوشۀ اَبروم شکست ديگر اين ظرف ترک خورده چونان ساغر نيست آنکه شمشير کش است دست زخمى دارد ضربه ی سيلى اش از ضرب لگد کمتر نيست گيسوانم همه خيرات سر تو دادم پنجه اى نيست که پیچيده به موى سر نيست @hosenih آن يهودى که ز خيبر به دلش بغضى بود گفت اين قافله که هست اگر حيدر نيست کاش همراه سرت رأس عمو مى آمد تا نشانش بدهم بر سر من معجر نيست چوبه ی محمل خونى شده شاهد باشد دلى همچون دل زينب به حرم مضطر نيست @hosenih تا که بر خواهرم اظهار کنيزى کردند کس نگفتا مگر او دختر پيغمبر نيست گردنم درد گرفت بس که پى تو گشتم ز سر نيزه سوارت سرى بالاتر نيست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دخترا بدون بابا...میمیرن دخترا بدون بابا...آواره از قدیمیا شنیدم گریه کن نداره، کسی که دختر نداره @hosenih دلمون هوای روضه کرده باز آخه گریه برا روضه ثوابه امشب و یتیم نوازی بکنین همراهه باباش بریم تو خرابه @hosenih خوش زبونه ، خیلی حرفا داره که به کسی نگفته،حتی عمه جون خبرایی شده که بهش میگه پاشو که اومده بابا...عمه جون @hosenih پاشو حرفات و بزن با پدرت که دیگه از غصه داری آب میشی روپوش و بزن کنار خودت ببین غذا نیس که اینجوری کباب میشی @hosenih روپوش و کنار زد و باباش و دید سرخ و خاکستری،خاکی و کبود سر حرف و اینطوری واکرد و گفت بگذریم از یکی بود یکی نبود... @hosenih بوی بابام و من از دور می شناسم حالا هر چی ام که بوی نون بدی فهمیدم یه شب توی تنور بودی داری موی سوخته تو نشون میدی؟ @hosenih عمه میگه که از اینجا نمیریم تا سر بریده تو پس نگیریم اینا هم نقشه کشیدن نیمه شب دیوار و خراب کنن تا بمیریم @hosenih راهش اینه که بازم خودت بیای کارامون و سرو سامونی بدی عمه که داره می میره از غمت وقتشه بیای بهش جونی بدی @hosenih طاقت همه بریده بعد تو دیگه جون به لب رسیده باباجون تا که آروم بشم آوردن حالا از تو یه سر بریده باباجون @hosenih اومدی به ویرونه خوش اومدی چه عجب یه بار به ما سری زدی چه بلایی به سرت اومده که تو میخواستی خودتو نشون ندی @hosenih با سه مصرع هم میشه که روضه ساخت مادرت عمه و من کوثرتیم آیه های سوره ی حنجرتیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من دسته گل پرپر گلزار حسینم من شمع فروزان شب تار حسینم من کنج قفس مرغ گرفتار حسینم من عاشق دل باخته و یار حسینم من کعبۀ دل قبله جان همه هستم سر تا به قدم آینۀ فاطمه هستم @hosenih هر چند ستم دیده و مظلوم و صغیرم در گوشۀ ویرانه گرفتار و اسیرم ای مردم عالم مشمارید حقیرم کز جانب سر سلسلۀ عشق، سفیرم با گریۀ پیوسته و غم های نهانم حاکم به دل و جان همه خلق جهانم @hosenih در بحر شرف گوهر یکدانه منم من بر شمع ولا سوخته پروانه منم من بر اهل عزا ماه عزاخانه منم من امیّد دل عاقل و دیوانه منم من من فاطمۀ کوچک و ناموس خدایم پیغامبر خون تمام شهدایم @hosenih ای خلق گرفتار بیائید بیائید در خانۀ من دست گدائی بگشائید بر دامن ویرانۀ من چهره بسائید و زخاک درم رنگ غم از دل بزدائید من کودکم اما به خدا کودک وحیم در آل علی فاطمۀ کوچک وحیم @hosenih اسلام، شفا یافت زخون جگر من توحید، چراغی است زآه سحر من بگذار بخندند به اشک بصر من وز چار طرف سنگ ببارد به سر من جان دو جهان در بغلم باز کشیده با دست خدائیش زمن ناز کشیده @hosenih امروز اگر گوشۀ ویرانه غریبم رفته است زکف سلسلۀ صبر و شکیبم بیمارم و بر درد همه خلق طبیبم جان بر کف و خود منتظر وصل حبیبم زود است که لب بر لب بابا بگذارم تا سر به سر شانۀ زهرا بگذارم @hosenih امشب شب وصل است دلم داده گواهی نوری به سویم پر کشد از قلب سیاهی خورشید به ویرانه سرایم شده راهی ویرانۀ من پُر شده از نور الهی آوای منادی به من زار رسیده جان پیشکش آرید که دلدار رسیده @hosenih یار آمده با طلعت همچون قمرش باز گردد زطبق باز به من چشم ترش باز روشن شده این خسته، چراغ سحرش باز ای دست، کمک کن که بگیرم به برش باز تا روی ورا بر روی قلبم بگذارد افسوس که دستم به بدن تاب ندارد @hosenih ای سر چه شد امشب به من زار زدی سر از لطف، بر این مرغ گرفتار زدی سر صد بار مرا کشتی و یک بار زدی سر چون بود که در خانۀ اغیار زدی سر در گوشۀ ویران، قمر من شدی امشب از لطف، چراغ سحر من شدی امشب @hosenih مهمان منی سفرۀ رنگین مرا بین دست تهی و سینۀ سنگین مرا بین رخسار کبود و سرخونین مرا بین در تلخی غم لحظۀ شیرین مرا بین گر دست دهد پای دویدن زتو گیرم آن قدر به دور تو بگردم که بمیرم @hosenih بین عاشق صد بار زغم مردۀ خود را بر شانۀ جان، کوه ستم بردۀ خود را برگیر به بر طوطی افسردۀ خود را در گوشۀ ویران، گل پژمردۀ خود را صد کوه غم از کودک تو خم نکند پشت ای مونس جان درد فراق تو مرا کشت @hosenih بگذار رها گردد، جان از بدن من بگذار بود نام تو آخر سخن من بگذار شود پیرهن من کفن من بگذار به ویرانه شود دفن، تن من دردا که عدو دوخت زخواندن دهنم را (میثم) برسان بر همه عالم سخنم را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خاك قدم رقیه باشی عشق است زیر علم رقیه باشی عشق است @hosenih با مهدی صاحب الزمان از ره لطف یك شب حرم رقیه باشی عشق است ⏭ هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید @hosenih در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید ⏭ امشب كرم رقیه را می بینیم خیر قدم رقیه را می بینیم @hosenih این حرف تمام عاشقان است حسین پس كی حرم رقیه را می بینیم ⏭ در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم @hosenih یادت نرود یك صلواتی بفرست تا نام رقیه رابه لب آوردم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیدن گریۀ او داد زدن هم دارد سَر که باشد بغلش حالِ سخن هم دارد زحمت شانه نکش عمه برایش دیر است گیسوی سوخته کوتاه شدن هم دارد کاش عادت به روی شانه نمی کرد سه سال بندِ زنجیر شدن دردِ بدن هم دارد @hosenih ناخُنِ پیر زنی بر رُخ او جا انداخت کاش می گفت کسی بچه زدن هم دارد؟ ساربان ضربه ی دستش چقدر سنگین است تازه انگشترِ او سنگِ یمن هم دارد زخمهای سَر و رویِ پدرش را که شمُرد گفت با عمه چرا زخمِ دهن هم دارد؟ @hosenih حرمله چشم چران است بَدَم می آید مثل زجر است ببین دست بزن هم دارد چادرِ پاره ی او را به روی دست گرفت عمه اش گفت به غَساله: کفن هم دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آهی کشید گریه ی ما را درآورید ما را کُشید و شالِ عزا را درآورید ما داد مثلِ پیرِ جوانمرده می زنیم وقتی صدایِ گریه ی ما را در آورید ما را شبیهِ جمعِ عزادارها کنید رختِ سیاه کهنه عبا را درآورید @hosenih چشم انتظارِ خرجیِ امسالِ هیئتیم از شالِ خویش رزقِ گدا را در آورید ما را عوض کنید خداتان عوض دهد از آستین دست دعا را در آورید ما را مریض کرده گناهانِ نو به نو از تربتِ حسین شفا را درآورید @hosenih این دل برای داغ شما بود و شد سیاه زنگار بسته ایم جلا را درآورید درد و بلایتان به سر ما،نفس دهید بیمار آمدیم دوا را در آورید ما را حسین کشته شما را به جدتان امشب براتِ کرببلا را در آورید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یک نیمه شبی، در طلبی، رزقِ شبم ریخت آمد طبقی بسته، دلِ مضطربم ریخت من مائده کِی خواستم ای اهل خرابه نام پدرم بود که از لعل لبم ریخت @hosenih نه، در طبق انگار سرِ قبلۀ دلهاست این مرهمِ جان است به ظرفِ طلبم ریخت ای عمه ببین خوب، که خوابم شده تعبیر بابا به سر آمد، نفَسِ نیمه شبم ریخت بگذار پدر، سفرۀ دل باز کنم من از آن شبِ دشوار که در تاب و تبم ریخت سیلی و لگد جای خودش، زجر که آمد هر فحش بلد بود به اصل و نسَبم ریخت با مشت که زد بر دهنم ناله اَم افتاد خون از دهن و لَثه و دندان و لبم ریخت یک مشت ز گیسوی بلندم به کفَش ماند هر حرفِ بدی بود به نام و لقبم ریخت لُکنَت زده شد لحنِ سخن گفتنِ طفلت تنها «اَبتا یا اَبتا» از ادبم ریخت آنقدر مرا بُرد روی خار مغیلان تا از کفِ پایم همه، حسِ عصبم ریخت @hosenih این پای پُر از آبله از کار که افتاد از دور تو را دیدم و ترس و تعبم ریخت حالا به کنار سرت آرام بگیرم بختِ سحرم باز شد و سوزِ تبم ریخت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نگرد دور و برم را که نیست درمانی دوای درددلم بوسه است میدانی؟ @hosenih ببین برای بغل کردنت چه بی تابم نمیشود که مرا روی پات بنشانی؟ چه آمده به سرت ای گل همیشه بهار چقدر نیلی و پژمرده و پریشانی در اين ديار كه جزء بلاد اسلام است نديده دختر تو غير نامسلماني برای آتش جان و دلی که میسوزد چه مرهمیست جز این چشم های بارانی؟ @hosenih بساط گریه شده کار لحظه لحظۀ من بخند تا که دوباره مرا بخندانی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قدقامتِ الصلوة!... مکبّر رقیه بود در شام و در عراق مؤثّر رقیه بود @hosenih بر روی نیزه قاریِ قرآن اگر حسین در کاروانِ عشق مفسّر رقیه بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نگاهی کن به قدرِ یک اشاره ندارم غیر عشقت راه چاره @hosenih بلندم کن! دخیلکْ یا رقیه(س) ببین محکم زمین خوردم دوباره! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم (سال ١٣٧٠) ▶️ سه ساله دختر که کتک نداره اونکه قبالۀ فدک نداره هلال ماه نیلی شدن نداره بچه دیگه سیلی زدن نداره @hosenih جسم کوچیک لگد زدن نداره گوش کوچیک پاره شده نداره موی پریشون کشیدن نداره قدِّ سه ساله خمیدن نداره بچه زدن تازیانه نمیخواد کشیدنِ وحشیانه نمیخواد زادۀ زهرا که دیدن نداره بچه یتیم که خندیدن نداره عترت طاها تموشا نداره خورشید عصمت که حاشا نداره @hosenih نالۀ دختر که تموم نمیشه با سرِ بابا که آروم نمیشه بلبل خاموش که صدا نداره پناهگاهی غیر خدا نداره ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من اگر گریه کنم عرش خدا میلرزد نوۀ فاطمه ام @hosenih پای این سر به خدا جان بدهم می ارزد نوۀ فاطمه ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من هم شبیه مادرم زهرا به سختی پا میشوم از جای خود اما به سختی بعد از سر تو قاتلت بال مرا چید پر میزنم از شام عاشورا به سختی @hosenih آرامشم بعد از تو دیگر رخت بربست گفتم به خود می افتم از فردا به سختی بیش از همه دنبال انگشت تو گشتم در نیمه های شب تک و تنها به سختی آب خوشی پایین نرفته از گلویم من خون دل هم میخورم حتی به سختی وَ نَحنُ مَثبورونَ مَطرودونَ...ای وای قومی نیفتاده ست مثل ما به سختی با استخوان مویه کرده مویه کردم خود را کشاندم در دل صحرا به سختی خورد و خوراکم شد لگد با تازیانه روز رقیه شب نشد الا به سختی مثل لبان تو تن من هم کبود است یک جای سالم میشود پیدا به سختی تو روی نی بودی و من با تاول پا سویت قدم برداشتم بابا به سختی دامان خود را فرش راهت کردم از شوق تا از طبق برداشتم سر را به سختی این حجم اشک و ناله و دلتنگی ام را دارد تحمل میکند دنیا به سختی پهلو به پهلو میشوم شاید بخوابم آنگونه که انسیه الحورا به سختی... کاری ندارد از لبت بوسه گرفتن من بوسه میگیرم ولی حالا به سختی @hosenih جان کندن راحت به طفل تو نیامد جان میکَنم با این جراحت ها به سختی غساله غسلم میدهد اما به اکراه غساله غسلم میدهد اما به سختی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تشنه بودم دشمنت فهمید و سقا را گرفت کودکی ساحل نشین بودم که دریا را گرفت با برادرها دلم خوش بود اکبر را زد و از نگاهم آن عزیزِ ارباّ اربا را گرفت @hosenih دید من گهواره جنبان علی اصغر شدم تیر را در چله کرد و کودک ما را گرفت کودکی های مرا طاقت نیاورد آخرش پیش چشمم داخل گودال بابا را گرفت روی خاک افتادی و تاریک شد بعد از تو دشت از شب ما لذت خورشید فردا را گرفت @hosenih پای نی با دیدنت خوش بودم اما برنتافت نیزه را برداشت از من آن تماشا را گرفت دید داری یاد مادر می کنی با دیدنم از تو و از عمه زینب باز زهرا را گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قبل از این بر تن تو برگ و بری بود پدر قبل از این بر تن من بال و پری بود پدر خواب بودم که تو رفتی، جگرم سوخت ولی همه ی غصه ی من بی خبری بود پدر @hosenih بعد‌ تو رفت به غارت همه ی حاصل من بعد تو قسمت من خونجگری بود پدر سایه ات بر سر نی سایه ی روی سر من سر تو بر نوک نیزه چه سری بود پدر من که از شام فقط خاطره ی بد دارم سفر شام عجب بد سفری بود پدر سر بازار، سر کوچه، سر هر گذری بعد تو قسمت ما در به دری بود پدر کوچه در کوچه، بیابان به بیابان تا شام قصه ی آبله و پای پَری بود پدر من اگر زنده ام از معجزه ی زینب توست همه جا بر تن زارم سپری بود پدر @hosenih به سر ما سرِ سرنیزه ی دشمن می خورد اگر از داغ تو چشمان تری بود پدر ماجرایی شده پیدا شدن این لب تو نیمه شب، کاش که نورِ بصری بود پدر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ همه شادند دخترت گریان همه خوابند دخترت بیدار خیلی امروز مردم این شهر دادنم با نگاهشان آزار @hosenih دخترت را ببر به همراهت خسته از دست روزگار شده یا که تشخیص تو شده مشکل یا دو چشم رقیه تار شده @hosenih گر به دور سرت نمی گردم پر و بالم ببین که بسته شده مثل سابق زبان نمی ریزم دو سه دندان من شکسته شده @hosenih وسط ازدحام و خنده ی شام بغض تنهایی ام ترک میخورد هر کجایی که گریه میکردم عمه ام جای من کتک میخورد @hosenih دختری چند کوچه بالاتر تا من و رخت پاره ام را دید بین دستش عروسکی هم داشت به من و حال و روز من خندید @hosenih میکشم دست بر سر و رویت چه قدر پلک تو ورم دارد بر لبت زخم تا بخواهم هست ولی انگار بوسه کم دارد @hosenih آن قدر روی خارها رفتم بخدا هر دو پای من زخم است لرزش دست من طبیعی نیست نوک انگشتهای من زخم است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با این پر شکسته کبوتر نمی شود بی یاد مرگ هرشب او سر نمی شود کم سو شده ست چشم ورم کرده اش ولی با روضه ی کنیز ... برابر نمی شود @hosenih دستی کشید زیر گلو گفت با خودش این جای زخم تیزی خنجر نمی شود "گفتند دختر است از او کار می کشیم" بایدکه سرشکست به منبر...نمی شود ### بینایی اش چه سود که کور حقیقتست چشمی که درمصیبت او تر نمی شود @hosenih در روضه ی سه ساله به کرات دیده ایم چیزی شبیه غارت معجر نمی شود تنها خرابه نه همه ی شام گریه کرد حالا بگو که یک تنه لشکر نمی شود !؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آغاز شد غزل؛ غزلی مطلعش حسین با خط اشک می چکد از مصرعش حسین @hosenih ما پای روضه های غمش قد کشیده ایم طومار عمر؛ خاتمه و مبدأش حسین باید حرم بـرای دل خود به پا کنم صحن و رواق و پنجره و مضجعش حسین وقتی که خوب روضه به جانم رسوخ کرد دل قطـعه قطعه مـی شود و مقطعش حسین @hosenih روز حساب، جان مرا رجعتی خوش است با پای عشق می دود و مرجعش حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هیچ دانی که چه غم بر اسرا سخت تر است قد طفلی که شد از غصه دو تا سخت تر است @hosenih به روی نیزه سری سمت عقب برگشته حال پیداست که این داغ چرا سخت تر است صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود گر بوَد طفل یتیمی بخدا سخت تر است دل شب باشد و یک طفل کتک خورده و دشت گر رسد دشمن بی شرم و حیا سخت تر است جای انگشت روی صورت و گوشش اما گر به پهلوش رسد ضربه ی پا سخت تر است کربلا بود که چادر به سر دختر سوخت ولی از کرب و بلا،شام بلا سخت تر است تا سر پاک پدر دید صدا زد بابا اثر چوب که از سنگ جفا سخت تر است دیدن جسم لگد کوب شده سخت ولی زتن بی سر تو راس جدا سخت تر است @hosenih من ز رگهای گلوی تو یقین دانستم سر بریده شود آنهم ز قفا سخت تر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من فقیری بینوایم دوستت دارم حسین سائل کرببلایم دوستت دارم حسین @hosenih رند عالم سوزم اما تا به اسمت می رسم نوکری بی دست و پایم دوستت دارم حسین هر که هستم خوب یا بد، دوزخی، اهل بهشت بی خدایم، با خدایم دوستت دارم حسین من بهشت بی تو را پس دادم آقا سال هاست ساکن بزم عزایم دوستت دارم حسین تربت تو جای خود‌دارد غبار زائرت بارها داده شفایم دوستت دارم حسین این که در داغ تو اشکی دارم و سینه زنم مادرت کرده دعایم دوستت دارم حسین لطف زینب شاملم شد اکبرت دستم گرفت با غم تو آشنایم دوستت دارم حسین در میان هروله بر سینه می کوبم اگر با رقیه همنوایم دوستت دارم حسین @hosenih لنگ لنگان خویش را تا پای نیزه می رساند ای پدر بشنو صدایم دوستت دارم حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بعد تو میون شعله ها و دود گُلای خیمه شدن یاس کبود میدونی بابا من از چی دلخورم ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود @hosenih دیگه از غارت گوشواره نگم دیگه از درد گوش پاره نگم حال و روز ربابو خودت ببین دیگه از غارت گهواره نگم @hosenih شمع عمرم داره سو سو میزنه منو هی دشمن بدخو میزنه حرمله خبر داره که سیدم لگداشو سمت پهلو میزنه @hosenih صد دفه جونم رسیده به لبم بعد تو پایین نیومده تبم دس به دیوار میگیرم تا پا بشم همینم مدیون عمه زینبم @hosenih شبا ضرب سیلی افطار منه شاهدم این چشای تار منه گوش اون دختری که زد منو رفت ببین از رو نیزه، گوشوار منه؟ @hosenih هی بهم میگن: آخه تو دختری کو بابات که اینطوری در به دری؟ قربون سرت برم، غصه نخور رو نی اَم از همه باباها سری @hosenih اگه دشمنت به ما خارجی گفت اگه از سیلی رو گونه گل شکفت اگه پای نیزه ما رو میزنن فدای سرت، تو از نیزه نیوفت @hosenih زندگی بی تو دیگه درد سره این روزای من روزای آخره جون نمیدم بابا تا نبوسمت خرابه منتظرم، یادت نره ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بنده ای آلوده ام داری هوایم را حسین آمدم تا بشنوی سوزِ صدایم را حسین رد نکن دست نیازم را که بیچاره شوم بار دیگر مستجابش کن دعایم را حسین @hosenih نامه ی اعمال من تیره شده امشب بیا خط بزن از نامه ام جرم و خطایم را حسین رو به هرکس که زدم درد مرا درمان نکرد باز تنها از تو میخواهم دوایم را حسین از همه دل کنده ام تنها به تو دل داده ام تا ببندی در همین جا دست و پایم را حسین ای که از داغ تو حالا عالمی گریان شده بیشتر کن رزق اشک و ناله هایم را حسین @hosenih کاش میشد بینمان آقا نباشد فاصله دوری ات کم میکند حجب و حیایم را حسین در همین شبها بده با یک نگاهی از کرم اذن رفتن اربعین کرببلایم را حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پیکرش را کشید یک نامرد سر او را گرفت دستی سرد حس غیرت عجین شده با درد خواهرش داد میزند برگرد حکم او داده شد ، برو زینب شمر آماده شد ، برو زینب @hosenih راه دشمن به خیمه ها وا شد سر یک گوشواره دعوا شد تا سه ساله غریب و تنها شد رد دستی بصورتش جا شد این چه رفتار با یتیمان است ؟ نزنش بی حیا ، مسلمان است ... @hosenih لشکری که گرفت جانش را پدرش را برادرانش را لشکری که زد عمه جانش را لکنت انداخته زبانش را ... مثلا یک نفر از آن "زجر" است علت لکنت زبان ، زجر است @hosenih روی صورت چقدر اثر مانده جای انگشتر پدر مانده با همان دیدِ مختصر مانده خیره چشمان او به سر مانده سوخته از سر و کبود از تن ... فکر کن دختر خودت اصلاً ... @hosenih بین نامحرمان ، زبانم لال چشم ها ، دختران ، زبانم لال صدقه ، قرص نان ، زبانم لال حرمله آن میان ، زبانم لال ساقیِ شاه را نیازارد ... غیرت الله را نیازارد ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یا دست رویِ سینه ی آزرده می‌زنی یا داد مثلِ پیرِ جوانمُرده می‌زنی @hosenih داری کنارِ مادرِ خود آه می‌کِشی وقتی گلاب بر گُلِ پژمرده می‌زنی وقتی حسین می کشی آقا به جان تو آتش به اینهمه دلِ افسرده می‌زنی ما بی حساب وقفِ حسین توایم و تو امضا به زیرِ نامه‌ی نشمرده می‌زنی ما زنده می‌شویم در این روضه ها،سَری بر مجلسی که بار غمت بُرده می‌زنی @hosenih ما را که می کُشی چقدر رویِ سینه‌ات با یادِ عمه های کتک خورده می‌زنی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih