eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
268 ویدیو
25 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @angoshtar_herz با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نماز، پشت سرِ تو چه عالمی دارد نظر به چشم تر تو چه عالمی دارد ز خواب ناز گذر کردن و تماشایِ- -نیایش سحرِ تو چه عالمی دارد نشسته ام به هوای نگاه مرحمتت که بر دلم نظر تو چه عالمی دارد چه می شود سفری من ملازمت باشم؟ به کربلا سفر تو چه عالمی دارد میان روضه ی ارباب بی کفن، شور- -دم پُر از شرر تو چه عالمی دارد بیا که زینب کبری تو را صدا میزد سر بریده ی آقا تو را صدا میزد @hosenih تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد چرا به گوشه ی صحرا نموده ای منزل؟ مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد برای معصیت بی شمار من... آقا همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد میان روضه می آیی ولی منِ غافل ز دیدن تو فراری... خدا مرا بکشد شنیده ام که کسی با سر برادر گفت: چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا سر بریده ی قاری، خدا مرا بکشد هنوز سوز صدایی غریب میآید صدای قاری شیب الخضیب میآید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ داری مقابل پدرت راه می‌روی زیبائی تو را به تماشا نشسته است تصویر دلبرانه‌ای از روی ماه تو در چشم پیرمرد چه زیبا نشسته است @hosenih هر روز لحظه‌لحظه‌ی دامادی تو را با خود هزار مرتبه تصویر می‌کند لبخندهای ماحَضر سفره‌ی لبت او را چقدر سیر نمک‌گیر می‌کند @hosenih تو فکر می‌کنی که عصای پدر شوی حالا که روزگار دلش را ش ک س ت ه است تو فکر می‌کنی که... ولی نه، نمی‌شود حالا که تیر توی گلویت نشسته است @hosenih دارد به زیر داغ تو از دست می‌رود کمتر به روی دست پدر دست و پا بزن نزدیک‌تر شدی به خدا روی دست او با حنجری بریده خدا را صدا بزن @hosenih بر روی خشکی لب بابا چکیده و شرمنده کرده قطره‌ی اشک تو آب را بعد از تو تا همیشه محال است سایه‌ای... ...در زیر چتر خویش ببیند رباب را @hosenih پرپر، بریده‌حلق، به خون‌غوطه‌ور، شهید تقصیر عشق بود اگر این‌چنین شدی ای کهنه‌کارعاشق ِ شش‌ماهه! تا ابد... ...بر حلقه‌های اهل محرّم نگین شدی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خونابِ غم به سینه‌ی مادر نمی‌رسید این تیرِ غیظ كرده اگر سر نمی‌رسید دستِ كمی ز نیزه‌ی ابنِ اَنَس نداشت بَد می‌بُرید، كاش كه تا پَر نمی‌رسید @hosenih یك قطره هم ز مهریه‌ی مادرِ حسین یعنی به كامِ تشنه‌ی اصغر نمی‌رسید؟ خیلی نداشت فاصله تا خیمه‌ها پدر می‌رفت هر چه باز به آخر نمی‌رسید كاری نداشت غیرِ خجالت‌كشیدنش زیرِ عبا سرش كه به پیكر نمی‌رسید @hosenih می‌مُرد در تحیُّرِ این داغِ دل‌خراش زینب اگر به دادِ برادر نمی‌رسید جز خنده‌هایِ سرخِ لب و چشمِ نیمه‌باز تسكین بر آتشِ دلِ خواهر نمی‌رسید نبضِ پدر شمارشِ معكوس می‌گرفت نه، این گلو به بستنِ معجر نمی‌رسید تیرِ سه‌شعبه جایِ همه سهم برده بود چیزی به چشمِ حسرتِ لشكر نمی‌رسید @hosenih حقّی نداشت پشتِ حرم جستجو كند ای كاش دستِ نیزه به اصغر نمی‌رسید راحت به یك اشاره جدا می‌شد از بدن این كار پس به منّتِ خنجر نمی‌رسید قندِ عسل به خنده لبت باز كرده‌ای در رقصِ باد دلبری آغاز كرده‌ای با جبرئیلِ نیزه به معراج رفته‌ای كوچك‌ترین پیمبرم اعجاز كرده‌ای این روزها برای خودت اكبری شدی مادر مرا چقدر سرافراز كرده‌ای آغوشِ من برایِ تو بهتر ز نیزه نیست؟ بالا نشسته‌ای و به من ناز كرده‌ای @hosenih آرامش تو بُغضِ مرا سرخ می‌كند سوز دلم به ناخن غم ساز كرده‌ای بر دستِ بینِ سلسله‌ام غصه خورده‌ای همدردی‌ات هر آینه ابراز كرده‌ای در بُهت برده‌ای همگان را كه با سه پر در آسمانِ قافله پرواز كرده‌ای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کودک در آغوش است روی دست بابایش بَس مست و مدهوش است روی دست بابایش کی دیده که ، رزمنده با قنداقه اَش آید گویی کفن پوش است روی دست بابایش دارد تلَظی میکند در ساحل دریا ماهیِ خاموش است روی دست بابایش @hosenih فرمود سیرابش کنید ، او باز میمیرد گه خواب گه ، هوش است روی دست بابایش تیری سه شعبه آمد و مُزد عطش را داد حلقش چه مغشوش است روی دست بابایش نوشید جای آب جامی از شهادت را از بسکه مِی نوش است روی دست بابایش @hosenih طفلِ رضیع و معنی ذبحِ عظیم اینجا از گوش تا گوش است روی دست بابایش چون آب دو بخش است، بخشی بر روی سینه بخشی سرِ دوش است روی دست بابایش خونِ گلویش تا ملائک میرود بالا این چشمه خود جوش است روی بابایش @hosenih هفت آسمان تا صبحِ محشر اشکِ خون بارد قرآنِ منقوش است روی دست بابایش حالا تَبسُم ، غنچۀ لعل لبش دارد با اینکه بیهوش است روی دست بابایش وای از رباب، این گفتگو با طفلِ بی شیرش لالاییِ گوش است روی دست بابایش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر دور تو ماه تاب باید بخورد بر صورت تو نقاب باید بخورد هفتاد و دو صفحه عشق امضاش تویی انگشت تو بر کتاب باید بخورد این تیر خمار تا به مستی برسد از حنجره ات شراب باید بخورد @hosenih هر جور حساب کرده نام تو علی است با فرض بر این حساب ، باید بخورد از نوع کشیدن کمان معلوم است با شدت و با شتاب باید بخورد پاسخ به سوال تشنگی تیر نبود پرسش که به این جواب باید بخورد؟ @hosenih یک عمر پس از تو غصه ات را مادر با این جگر کباب باید بخورد آب آمده و رباب بی تاب تر است بعد از تو چگونه آب باید بخورد بعد از تو که نور چشم مادر بودی بر صورتش آفتاب باید بخورد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم‌هایت به کربلا فهماند مست‌بودن به قیل و قال که نیست ظهر روز دهم نشان دادی مرد بودن به سن و سال که نیست @hosenih یل شش‌ماهه‌ای، عجیب که نیست! نوه‌یِ حیدری، جگر داری بی‌جهت حرمله سه‌شعبه نساخت! با عمو می‌پری، جگر داری @hosenih گریه‌هایت برای آب نبود پدرت را غریب می‌دیدی تا که پلک تو را عطش می‌بست خواب شیب‌الخضیب می‌دیدی @hosenih حنجرت را بهانه می‌دیدند بغض‌شان جنگ با علی دارد کوفه با دیدنت هراسان گفت: چقدر کربلا علی دارد! @hosenih خورجینی که در خیالِ خودش سود خلخال‌ها کلان‌تر بود از هیاهویِ نیزه‌ها فهمید از پدر هم سرت گران‌تر بود @hosenih رفتی از نیزه سر درآوردی بین سرها، سری درآوردی ناقه‌ی عمه را حجاب شدی وقتی از سایه معجر آوردی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خندیدی و شکستم و عالم خراب شد سهم تمام ثانیه‌ها اضطراب شد تیری رسید و صحبت من ناتمام ماند گفتم که آب؛ تیر برایم جواب شد @hosenih تیری رسید حنجرت آتش گرفت و بعد از آتش گلوی تو قلبم کباب شد تصویر حلق پاره‌ات ای کودک شهید در چشم‌های دخترکی تشنه قاب شد @hosenih آنجا که موج‌موج دل آب سنگ شد آنجا که فوج‌فوج دل سنگ آب شد تیری رسید و هستی من را به باد داد آهنگ من بریده بریده «رباب» شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گریه ها حلقه شده پا به رکابش کردند کِل کشان اهل حرم مرد ربابش کردند بی زره آمده از بس که شجاعت دارد کس حریفش نشد و زود جوابش کردند تیر مرد افکن بر طفلک شش ماهه زدند یعنی اندازه ی عباس حسابش کردند @hosenih زودرس بود بزرگ همه ی قوم شدن چون خدا خواست بدین شیوه خضابش کردند سر شب شیر نمی خورد، نمی خفت علی این که خوابیده، گُمانم که عتابش کردند شورِ چشمِ تر او داشت اثر می بخشید کوفیان هلهله کردند و خرابش کردند @hosenih باخت چون سر، به تراش نوک نی منزل کرد این نگین را ز درون برده رکابش کردند بعد از این خاک سرِ هر چه ثواب است که قوم هر چه کردند به شه بهر ثوابش کردند نخریدند دلِ سوخته ی سلطان را لیک اصغر جگری داشت که آبش کردند مادر تشنه ی شش ماهه خود اقیانوس است ربِّ آب است و در این جلوه سرابش کردند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را چه کنم مشکلِ این حنجر خون‌ریزان را به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را @hosenih دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشکل نیست من چسان دفن کنم پاره‌ای از قرآن را مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد اهل غارت نکند رحم، گُلِ پنهان را من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را @hosenih بعد از این است که بر سینه‌ی من جا داری نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت وسط هلهله‌ها بدرقه کن یاران را تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را @hosenih سند مستند کرب و بلا حنجر توست بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم و خدا مُهر قبولی زند این قربان را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دست را بر طناب میگیرد بچه را از رباب میگیرد دست و پا میزند علی اصغر تیر دارد شتاب می گیرد مگر این حنجرِ بهم خورده چند تا قطره آب میگیرد؟ @hosenih از سوال نکرده اش حنجر به سه صورت جواب میگیرد آه از غنچه ی گلی این بار تیر دارد گلاب میگیرید تیر، این طفل را که شش ماه ست نه که از شیر.... از آب می گیرد @hosenih اتفاقی عجیب افتاده زن که از زن حجاب می گیرد تا که اصغر سوار عرش شود خود آقا رکاب میگیرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رزق اشک من اگر خوب مقرّر گردد مژه باید به شما که برسد تر گردد یعنی آنقدر که تا نام ربابت آمد گریه‌ی نوکرتان چند برابر گردد @hosenih مادر و خیمه و یک طفل... و یک سال گذشت منتظر پشت درم تا شب اصغر گردد ظاهرا طفل ولی آنقدری مرد شده که به تیر سه‌پر حرمله پرپر گردد کاش مردی وسط هلهله مضطر نشود یک قدم سمت حرم، چند قدم برگردد @hosenih سمت عرش از کف دستش چقدر خون بارید نکند معصیت قوم مکرّر گردد وای بر مادرش آن دم که عدو با نیزه پشت این خیمه بخواهد پی یک سر گردد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih