#غزل_مرثیه_حضرت_رقیه
به زخمِ قلبِ همه عاشقان نمک زدهاند
که نازدانهی ارباب را کتک زدهاند
یکی دوتاست مگر زخمهای آبلهاش
چه میشد این همه سنگین نبود سلسلهاش
چه میشد این همه بازوی او کبود نبود
دلیل قدِّ خمش کوچهی یهود نبود
در آسمان کبودش دگر ستاره نداشت
چه بود قصه؟ دگر گوش و گوشواره نداشت
خدا کند به "زمین خوردهها" نفس بدهند
عقیق سرخ پدر را دوباره پس بدهند
خدا کند که دگر سنگ بر جبین نخورد
سه سالهی احدی بی هوا زمین نخورد
سزای دخترکی بی پناه، توهین نیست
که دست هیچکسی مثل زجر سنگین نیست
**
خرابه حال و هوای خزان گرفته پدر
چقدر موی سرت بوی نان گرفته پدر
چقدر چشم به راهت شدم...، کجا بودی
خدا نکرده مگر زیر دست و پا بودی؟!
چقدر وضع تنت نامرتب است پدر
هنوز روی لبت رد مرکب است پدر
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
گل بوتهام ولی پُرخارم کویریام
من استخوانشکستهی راه اسیریام
میگفتی یک زمان که الهی عروسیات
اما کنون بیا به تماشای پیریام
آیا هنوز ناز مرا میکِشی پدر؟!
با این لباس پاره مرا میپذیریام؟!
بر پیکرم هزار اثر از تازیانههاست
آیه به آیه مصحفِ جوشن کبیریام
بازی نمیدهند مرا کودکان شهر
من میدوم، پدر! تو میآیی بگیریام؟
تقصیر من نبود که رویم شده کبود
خصم آمد و نواخت به رویِ حریریام
با دستهای سنگی خود روی صورتم
آنقدر زد که لَق شده دندان شیریام
این پیکرِ کبود، کفن را جواب کرد
انگار من هم عازم فرشِ حصیریام
✍ #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
به جرم اینکه ندارم پدر، زدند مرا
شبیه مادرِ در پشتِ در، زدند مرا
خبر نداشتم اینها چقدر نامردند
خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا
خدا كند كه عمویم ندیده باشد، چون
پدر درست همین دور و بر زدند مرا
پدر، وقت غذا تازیانه میآمد
نه ظهر و شام، كه حتی سحر زدند مرا
سرم سلامت از این كوچهها عبور نكرد
چقدر مثلِ تو ای همسفر زدند مرا
چه بینِ طشت، چه بر نیزهها زدند تو را
چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا
چه چشم زخم، چه زخمِ زبان، چه زخمِ سنان
اگر نظر كنی از هر نظر زدند مرا
فقط نه كعبِ نِیّ و تازیانه و سیلی
سپر نداشتم و با سپر زدند مرا
پدر من از سرِ حرفم نیامدم پایین
پدر پدر گفتم هر قَدر زدند مرا
مگر به یادِ كه افتادهاند دشمنها
كه بینِ این همه زن، بیشتر زدند مرا؟
زدند مادرتان را چهل نفر یكبار
ولی چهل منزل، صد نفر، زدند مرا
✍ #محسن_عرب_خالقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اخلاقی_و_اندرز؛ #امام_حسین_ع_مناجات_محرمی؛ #شب_سوم
دیگر بس است، بند نگاهِ جهان مباش
دل بستهی خوشآمدن این و آن مباش
تردیدها شبیه خوره میخورد تورا
ای دل! میان ورطهی شک و گمان مباش
ای نفس! مطمئن شو و برگرد سمت عشق
از خویش دل بکن! برو در بند جان مباش
یک یا علی بگو، برو در بین معرکه
از طعنههای تیر و کمان در امان مباش
صدبار روضه رفتی و فرقی نکردهای؟
پس در خیال معجزهای ناگهان مباش
هل من معین...، صدای حسین است همچنان
در انتظار توست! چنان کوفیان مباش
از غم خمید قامت سرو سه سالهای
ای دل! به احترام رقیه جوان مباش
این قافله رسیده به بازار...، بگذریم
غم میخری اگر، پی سود و زیان مباش...
✍ #فاطمه_معصومه_شریف
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چنان شمعم که امشب کُنج این ویرانه میگِریَم
هنوز از غُصهی بزمِ مِی و پیمانه میگِریَم
دل اهل حرم میسوزد از اشک شرربارم
پدر جان! در فراقت آنقَدَر طفلانه میگِریَم...
عجب آرامشی در خانهی ما بود، یادت هست؟
چنان طفلی که گُم کردهست راهِ خانه، میگِریَم
به روی شانهات سر مینهادم وقت خوابیدن
ولی امشب ببین از دردهای شانه میگِریَم
دلم تنگ تبسّمهای شیرینت شده بابا
تبسّم کن برایم، دیگر ای بابا نمیگِریَم...
✍حجتالاسلام #علی_مقدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
احساس کودک بودنم را مسخره کردند
حتی صدای شیونم را مسخره کردند
یک بار افتادم ز ناقه بی هوا، اما
صد بار این افتادنم را مسخره کردند
هم به لباس پارهام در کوچه خندیدند
هم روسری سر کردنم را مسخره کردند
لکنت گرفتن، صحبتم را کندتر کرده
لحن پدرجان گفتنم را مسخره کردند
تقصیر آتش بود اگر که دامنم سوخت
این بی ادبها دامنم را مسخره کردند
بابا ! عموماً بعد سیلی تار میبینم
حتی شعاع دیدنم را مسخره کردند
آهن شده جنس طلای گردنآویزم
زنجیر دور گردنم را مسخره کردند
در زیر دست وپا عروسکهای من له شد
احساس کودک بودنم را مسخره کردند
✍ #علیرضا_وفایی_خیال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
دلی که سوخته، جز آه، راه چاره ندارد
که داغ سوختگانِ غمت، شماره ندارد
بیا به دیدن ما خستگانِ کنج خرابه
ببین که شام غریبانِ ما ستاره ندارد
بگو به مردم این شهرِ شوم، خیره نمانند
بگو که اشکِ یتیم حرم، نظاره ندارد
رقیه آمده و گریه میکند بغل من
بمیرمش که دگر گوش و گوشواره ندارد
رباب را چه کنم زیر آفتاب نشسته
تمام غصهاش این است شیر خواره ندارد
بغل گرفته خیالِ علیِ اصغر خود را
دلش خوش است ولی حیف گاهواره ندارد
✍ #حسن_شیرزاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
تا از غم تو ندادهام جان
به دیدن من بیا شتابان
تب کردهام از ندیدن تو
کم حوصلهام ز درد هجران
گفتم به همه پدر میآید
گفتم به همه میآیی الآن
شأن تو خرابه نیست اما
با مجلس می که نیست یکسان
من رَخت مناسبی ندارم
شرمنده شدم ز روی مهمان
گفتند که در تنور بودی
از بوی غذا شدم گریزان
من دخترم، انتظار دارم
که باز ببوسیام دو چندان
رفتی و مرا بغل نکردی
باید بغلم کنی کماکان
با دیدن روی غرق خونت
هم مُردم و هم گرفتهام جان
من چوب یزید را شکستم
تا از عملش شود پشیمان
کوتاه نیامدم خلاصه
در پیش عدو به هیچ عنوان
دندان تو را شکست چوبش
طفل تو گرفت دردِ دندان
افتاد به جان دخترت زجر
شد شام غم تو عید قربان
من فاتحه بهر خویش خواندم
تا زجر رسید در بیابان
پاداش به حرمله ندادند
از دختر تو گرفت تاوان
در شام زدند بین بازار
ناموس تو را دکان به دکّان
یک مشت شرابخوار کافر
گفتند به عمه نامسلمان
یک عده دروغگوی بی عار
به آل نبی زدند بهتان
من را تو ببر از این خرابه
اوضاع من است نابسامان
✍ #محمدجواد_پرچمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 گر دخترکی پیش پدر ناز کند ...
🔹 روایت شنیدنیِ شفاعتِ تجربهگر مرگ، توسط #حضرت_رقیه_س
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
به قلبم از ازل مُهر و نشان خورد
سر و کارم به اهلِ آسمان خورد
خدا را شکر قلبم شد حسینی
خدا را شکر با نامش تکان خورد
خودم دیدم میانِ روضهاش: دل-
نشست و غصههایِ بیکران خورد
توانِ جنگِ با ابلیس را یافت
از این سفره هر آنکس آب و نان خورد
بمیرم باید از این غم که ارباب-
به جای آب، زخمِ بیکران خورد
گرسنه بود و جایِ لقمهای نان
زمین خورد و چه شمشیر از سنان(لع) خورد
کمانها از غمش قامت کمانند
به جسمش بسکه تیرِ بی امان خورد
تمام کهکشانها را تکان داد
به رویِ نیزه تا مویش تکان خورد
**
فدای دخترِ دردانهاش که
کتک در آشکارا و نهان خورد
چهل منزل میان خواب حتی
لگدهایِ بدی از ساربان خورد
امان از شام، آنجایی که سنگ از
زنِ رقاصه و دیگر زنان خورد
شبانه قتلگاهش شد خرابه
طَبَق وارد شد و لطمه به جان خورد
رقیه قبلِ رفتن بوسه برداشت
از آن لبها که چوب خیزران خورد!
✍ #مرضیه_عاطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
کنون که داغ تو بر سنگ هم اثر بگذارد
چه مرهمی ز غمت عمه بر جگر بگذارد
برو بهشت که جبریل جای خشت خرابه
برای زیر سرت بالشی ز پَر بگذارد
سه سال داری و صد زخم، باید عمهات امشب
برای غسل تنت وقت، بیشتر بگذارد
کجاست فاطمه تا بازوی شکسته ببیند
علی کجاست به دیوار غصه سر بگذارد؟
منم حسین و تو عباس، پس رواست که عمه
کنار پیکر تو دست بر کمر بگذارد
تن کبود تو را بین قبر مینهم اما
هلال قامت رنجیدهات اگر بگذارد
کنار عمه بمان؛ من نمیگذارم از این پس
در این خرابه کسی با تو سر به سر بگذارد
بمان عزیز دلم قول میدهم نگذارم
دوباره چوب، قدم بر لبِ پدر بگذارد
**
خودم به پای خودم میروم دوباره به بازار
کفن برات بگیرم، سنان اگر بگذارد*
✍ #محمدعلي_بياباني
* #سیدمیلاد_حسنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چگونه شرح باید داد وصف الحالِ آن پا را
که داغ آبله سوزاند، قلبِ سنگِ خارا را
اسارت واژهٔ خردیست وقتی پیش این دنیا
گرفته دستهای تو بهبازی خاکِ صحرا را
مگر خورشید را بر روی نی دیدی که بعد ازآن
نمیخواهد ببیند چشمهایت صبح فردا را؟
نسیم از سوی طشت لالهگون آمد بهسوی تو؟
که همچون گل گشودی باز آغوش تمنا را
همیشه جای تو بوده در آغوش حسین اما
گرفتی در بغل آخر، سرِ خونینِ بابا را
**
درونِ خانهی خود از خرابه روضه میخوانیم
که یادت میکند آباد، این ویرانهی مارا
✍ #عاطفه_جعفری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
تنها امید و دلخوشیِ روزِگارِ من
شد روضههای تو همه دار و ندارِ من
گریه برایِ تو همهی افتخارِ من
آرامش من و همه دار و ندارِ من
آئینه دارِ زینب کبری، رقیه جان!
ای وارث نجابت زهرا، رقیه جان!
خدمتگزارهای تو شاهانِ عالماند
بانو! کنیزهای تو حوا و مریماند
گریهکنان روضهی تو فخرِ آدمند
ریزهخورانِ سفرهی لطفت معظمند
حاتم گدای کویِ کرمخانهات شده
محتاجِ یک نگاهِ کریمانهات شده
تو با سه سال، محشر کبری به پا کنی
تو خاک را به یک نظرت کیمیا کنی
کِی میشود مرا به قنوتت دعا کنی؟
یا اینکه عاقبت تو مرا هم صدا کنی؟
چیزی دگر نخواهم از این زندگانیام
وقف تو و نگاهِ تو کل جوانیام
از سفرهی تو بوده که حاجت روا شدم
شکرِ خدا که با غمِ تو آشِنا شدم
با اشکِ بر تو بندهی خوبِ خدا شدم
هر اربعین که زائرِ کرب و بلا شدم-
در هر عمود، یادِ توأم ای گره گشا!
میگویم حیف شد نرسیدی به کربلا
اما چه گویم از غم دشنام و سلسله
از خارهای بین بیابان و آبله
از خندههای زجرِ حرامیّ و حرمله
جا ماندهای تو در دلِ صحرا، زِ قافله
وای از خرابه، کوچه و بازار و شامیان
از مردم یهودی و بزمِ حرامیان
✍ #علی_گلچین_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چه شبهایی رقیه از فراقت، سخت در تب بود
چه تقدیری که وصل ما، خرابه، در دل شب بود
چنان تار است چشمانم، که باور کن نفهمیدم
سکینه شانه زد موی مرا یا عمه زینب بود
همیشه وقت دیدارت لباسِ خوب پوشیدم
حلالم کن اگر امشب لباسم نامرتب بود
چه شبها که گرسنه ماندم اما شکرِ حق کردم
رقیه محضر پروردگارِ خود، مؤدب بود
اسیر ظالمی بودم که بی علت کتک میزد
میان لشگر کوفه، به بی رحمی ملقب بود
نپرس از ازدحام مردم و بازارِ طولانی
چه بازاری! چه بازاری! شلوغ و پر مخاطب بود
نمیگویم در آن مجلس چه گفت آن مردک شامی
فقط بابا بدان که دخترت خیلی معذب بود
به جای این همه هجران، تو را محکم بغل کردم
خلاصه این بغل کردن، مرا پایانِ مطلب بود
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
به شانه بار فراقت نبرده بودم و بردم
مرا به عمه سپردی، تو را به خاک سپردم
شبی شبیه تو افتادم از بلندی مرکب
چه زجرها که ندیدم، چه زخمها که نخوردم
به روی خار دویدم که بی تو زود بمیرم
مرا ببخش پدر جان، اگر هنوز نمردم
برای آنکه بخوابم تو را به خواب ببینم
هزار و نهصد و پنجاه تا ستاره شمردم
برای دیدنت امشب لباس تازه خریدم-
در آن شلوغی بازار، تازیانه که خوردم
نشد به پای تو خیزم، مرا ببخش عزیزم
گُل تو بودهام اما شکسته ساقهی خُردم
تو بوریا کفنت شد، من این لباس سیاهم
به رسم عشق، کفن هم در این مزار نبردم
✍ #سیدمیلاد_حسنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
از رو نی منو نگا کن بابایی
واسه دخترت دعا کن بابایی
دوباره بهم بگو "رقیه جان"
دوباره منو صدا کن بابایی
مثه اون روزایِ خوبِ مدینه
بیا دستامو حنا کن بابایی
از همون بالای نیزه هم شده
یه نگاه به این پاها کن بابایی
میدونی نمیتونم که راه برم
پس واسم فکر عصا کن بابایی
گلِسَر دیگه به کارم نمیاد
گرهی موهامو وا کن بابایی
واسه اینکه زجر دیگه سر نرسه
مثه من خدا خدا کن بابایی
دردمو به هیچکی جز تو نمیگم
دردمو خودت دوا کن بابایی
من میخوام فقط که باخودت باشم
زود منو حاجت روا کن بابایی
سرِ تو جاش توی آغوش منه
هجرت از تشت طلا کن بابایی
تو کفن نداشتی من میخوام چکار؟
یه حصیری دست و پا کن بابایی
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
"امشبی را شه دین، در بغلم مهمان است"
صبح فردا بدنم روی زمین بی جان است
✍ #محسن_عبدالزهرا
@dobeity_robaey
#حضرت_رقیه_س_شهادت
پایان مرا غمت سرآغاز شده
ای رأس بریدهی سرافراز شده
روشن شده چشمان ورم کردهی من
با آمدنت دوباره اعجاز شده
موهای تو نامرتب و من عاجز
دستان شکسته، دردسرساز شده
تا صبح به روی لب خود میکوبم
اینگونه چرا زخم لبت باز شده؟!
نازی که بخواهی بخری نیست مرا
از بس به کتک بال و پرم ناز شده
با دستِ به پهلو و سری رو به زمین
از اهل حرم، رقیه ممتاز شده
بنیان مرا ریخته بر هم لگدی
این درد کمر، خانه برانداز شده
هو کردن ما گوشهی ویرانه، پدر
سرگرمی هر دختر لجباز شده
سخت است تکلم به دهانی مجروح
دلگیر مشو! کلامم ایجاز شده
بالم که شکسته پس مرا یاری کن
حالا که دگر موعد پرواز شده
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
خاکی تمام چادر او...، مثل زهرا
گشته سفید و سوخته مو...، مثل زهرا
با هر نفس کل تنش پر میشد از درد
دستی به سر، دستی به پهلو...، مثل زهرا
سیلی تمام صورت او را بهم زد
پاره شده گوش و دو ابرو...، مثل زهرا
سیلی به جرم عشق حیدر می خورد او
افتاده گیر مرد بد خو...، مثل زهرا
باید کسی دست تو را حتماً بگیرد...
دیگر دو چشمت گشته کم سو...، مثل زهرا
✍ #حسین_ایزدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
ز برق آتش سیلی که سوخت خرمن هوشم
نه نور مانده به چشمم، نه پرده مانده به گوشم
نه صبر مانده نه تابم، نه نان رسیده نه آبم
نه راحتی که بخوابم، نه قوّتی که بکوشم
یتیم آبله پایم، عزیز آل عبایم
سفیر کرب و بلایم، اسیر خانه به دوشم
هزار خار تطاول نشسته بر دل بلبل
بیا کنار من ای گل، بیا که بی تو خموشم
تو سر به سینهی من نِه، که سینه سینه بنالم
تو چشم جانب من کن، که چشمه چشمه بجوشم
گل بریده گلویی، بهشت غالیه بویی
که از سرت سر مویی به عالمی نفروشم
سه ساله مُحرم عشقم که گشته مکّه دمشقم
سر تو کعبهی من شد، لب تو زمزم نوشم
به ذکر یا ابتایم خرابه گشته مِنایم
ببین به سعی و صفایم، ببین به جوش و خروشم
قدم خمیده شد از غم درین مصیبت اعظم
که بار محنت عالم، نشسته بر سر دوشم
ستارهها همه زخمی شدند و من به هوایت
ز بس که آه کشیدم، نمانده تیر به توشم
تو ای سه ساله نظر بر "یتیم" نوحه سرا کن
که بر سرای تو عمری، غلام حلقه به گوشم
✍ #مرتضی_جام_آبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#زبان_حال_حضرت_رقیه_س
روضه خوان! از غصهام از ماتمم از غم بخوان
رحم کن بر گریهکنها، روضه را نم نم بخوان
سیلیِ محکم نخوردی و نمیفهمی مرا
سینه زن میفهمدم، این روضه را محکم بخوان
روضه خوان! من از تو ممنونم ولی پیش عمو
لطف کن از روضههای معجر من کم بخوان
دم به دم با سینهزنهایم، خودت هم دم بگیر
روضههای کوفه تا شام مرا از دم بخوان
داغهایم را شمردی یک به یک، یک داغ ماند
روضهی از اربعین جا ماندنم را هم بخوان
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
آن دَرد میاَرزد، که دَرمانش تو باشی
آن هِجر میچَسبد، که پایانش تو باشی
دل آرزو دارد، در این تاریکیِ مَحض
یک شَب بیایی، ماهِ تابانش تو باشی
روحی که در سَردَرگُمیها در عَذاب است
آرامشِ حالِ پریشانش تو باشی
یک عُمر مانده مُنتَظِر، پیرِ مَحَلّه
یک دَم ببیند پیشِ چَشمانش تو باشی
دل میخورَد حَسرت، به حالِ آن جُذامی
که نیمه شَب، هَملُقمهی نانش تو باشی
حالا برایت، روضهای میخوانم آقا
آن روضه که، عُمریست گریانش تو باشی
دُختَر به بابا گُفت: بابای عَزیزم
بَد نیست ویران هَم...چو مهمانش تو باشی...
...بد نیست، حَتّی شام هم خوب است، بی شام!
امّا به شَرطی که، پِدَرجانش تو باشی
تو چوب خوردی، دُختَرَت زَخمِ زَبان خورد
مَن غُصّه خوردَم، عَمّه هَم، سَنگ از زَنان خورد
✍ #رضا_رسول_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
دستی که زد بر روی زهرا عمه را زد
خلخالها را بُرد و با حرصش مرا زد
سیلی به من میزد ولی بر عمه میخورد
هر ضربهای را که به من زد، جابجا زد
بابا غرورم بدتر از پایم شکسته
آن مرد شامی بارها تهمت به ما زد
دارد سیاهی میرود چشمم هنوزم
نفرین به آنکه مُشتهای بی هوا زد
سوغات برد اما مچاله سوی شهرش
آن چارقد را که عمو با گریه تا زد
بیخود نشد مویم سفید آن چند ساعت
نامحرمی صدبار اسمم را صدا زد
شیرین زبان بودم ولی لکنت گرفتم
وقتی سرت را دشمنت بر نیزهها زد
✍ #رضا_دین_پرور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
طفلی که بار محنت ایّام برده بود
در عین خردسالگیاش سالخورده بود
چون غنچهای که در وسط آتش اوفتد
اعضای پیکرش همه در هم فشرده بود
سر زخم و شانه زخم و کمر زخم و چهره زخم
از زخم ها تمام وجودش فسرده بود
از بس که زخم داشت، شبانگاه وقت خواب
جای ستاره زخم تنش را شمرده بود
بر صورتش که برده شباهت به فاطمه
ردّی کبود داشت! مگر ارث برده بود؟
مُردم ازین مصیبت و جا داشت حین غسل
غساله گر ز غصهی آن طفل مُرده بود
دانی چه بود علت جان دادنش "یتیم"
وقتی به سینه، راس پدر را فشرده بود...
... میخواست بر لبان پدر بوسه بسپرد
جان را به جای بوسه بر آن لب سپرده بود
ارزان لبانِتشنه مپندار بوسه زد!
بوسیدنش به قیمتِ جان، آب خورده بود
✍ #مرتضی_جام_آبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
تا صبح کارم این است بر روت رو کشیدن
با دستهای بی جان، شانه به مو کشیدن
چسبیده است زنجیر، بر دورِ گردن ما
صدبار قسمتم شد، از هر دو سو کشیدن
آنقدر میفشارد، این ریسمان گلویم
حتی که ممکنم نیست آه از گلو کشیدن
از بام هیزم اُفتاد، آرام ناله کردم
سخت است داد و ناله پیشِ عمو کشیدن
دستم به پهلویم بود، شد کارِ زجر اما...
از پشتِ سر دواندن، از روبرو کشیدن
کارِ زنانِ کوفی شد سر شکستنِ ما
کارِ زنان شام است، این طرزِ مو کشیدن
پیداست این گلو را از پشتِ سر بریدند
این نیست کارِ خنجر زیر گلو کشیدن
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e