eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بر جبين آسمان آثار غم پيدا شده نم نم باران دوباره راهی صحرا شده در ميان سنگ‌ها، آيينه‌ای تنها مباد در ميان سنگ‌ها آيينه‌ای تنها شده كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود حبس در زندان فرعونِ زمان، موسی شده "رَبِّ خَلِّصنی" شده ذكر مدامش در قنوت تنگ‌تر پيش نگاهش عرصه‌ی دنيا شده * * در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله روضه‌های عصر عاشوراست كه بر پا شده روضه‌ی يک كودک آواره‌ی بی‌سرپناه روضه‌ی يک دختر بی‌تابِ بی‌بابا شده روضه‌ی تنهايی زينب ميان دشمنان روضه‌ی قدهای از فرط مصيبت تا شده هم‌نفس با كاروان شام در اين لحظه‌ها مايه‌ی تسكين قلبش ذكر "يازهرا" شده 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش نماز گریه کند با نوای تکبیرش شکسته ساقه‌ی او، آیه‌ای مقطعه بود که هیچ سوره نیاورد تاب تفسیرش چگونه حلقه‌ی آهن گرفت حلقش را چرا به گوشه‌ی زندان؟ چه بود تقصیرش؟ چگونه زهر هلاهل به زخمه‌ی الماس به نازنین جگرش می‌نوشت تقدیرش به روی تخته‌ی در می‌برند دریا را قلم به شرم در آمد ز شرح تصویرش عجب! که حامل عرش است دوش چار غلام زبان گشوده حقیری برای تحقیرش شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شهادت جانسوز امام موسی کاظم (علیه‌السلام) تسلیت باد. موسایی و صد جلوه به هر طور کنی هر جا گذری، حکایت از نور کنی تو باب حوائجی و ما حاجتمند ما را نکند ز درگهت دور کنی@hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلوات بر امام کاظم .mp3
1.04M
💠 صلوات بر امام موسی کاظم (علیه‌السلام) اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسی بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِ‏ النُّورِ الْمُبِينِ (الْمُنِيرِ) الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ‏، اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْعِزَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ‏ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏@hosenih
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) يگانه حامي قرآن و پيغمبر ابوطالب به ايمانت سلام از خالق داور ابوطالب سلام‌الله بر اخلاص و صدق و دين و توحيدت كه ايمانت بود از كوه سنگين‌تر ابوطالب تو آن درياي نور استي كه پروردي به دامانت همانند اميرالمؤمنين گوهر ابوطالب سزد خاك رهت را توتياي ديده گردانم كه عمّ المصطفايي و ابوالحيدر ابوطالب عجب نَبوَد شفاعت گر كشد ناز تو را فردا چو آيي با علي در عرصه‌ی محشر ابوطالب تو در امواج سختي يار گرديدي محمد را تو بودي مصطفي را بهترين ياور ابوطالب رسول‌الله خُرسندت، ولي‌الله فرزندت عروست حضرت صديقه‌ی اطهر ابوطالب كيم من تا كنم وصف تو را اي حامي احمد تو را بايد خدا گردد ثنا گستر ابوطالب وفات تو است عام الحزنِ شخص اول خلقت ز بس بودي گرامي نزد پيغمبر ابوطالب به غير از تو كه چون جان، پرورش دادي محمد را نگردد كس در اين عالم علي پرور ابوطالب سرم خاك كف پايت كه در ياري پيغمبر ز ياران بودي اي پاكيزه طينت سر ابوطالب تو از قرآن و از اسلام و از پيغمبر اكرم حمايت كرده‌اي تا لحظه‌ی آخر ابوطالب نه تنها خود، كه شد يار محمد چار فرزندت عقيل و طالب و مولا علي، جعفر، ابوطالب سزد كافرترم خوانند از هر كافري فردا نخوانم دشمنانت را اگر كافر ابوطالب رسول‌الله دشمن شاد شد با رفتنت آري غمت زد بر دل ختم رسل آذر ابوطالب تو تا رفتي علي گرد يتيمي ماند بر رويش ز جا خيز و بگير او را چو جان در بر ابوطالب تو گويي جان برون شد از تن اصحاب پيغمبر كه بودي جمله را چون روح در پيكر ابوطالب اگر چه نيست قبرت را رواق و قبّه و صحني مزارت شهر دل ها راست روشنگر ابوطالب عجب ني گر محمد در كنار تربت پاكت فشاند اشك ماتم از دو چشم‌تر ابوطالب سزد در سوز هجرانت بسوزد آن چنان «ميثم» كه سوزد در عزايت صفحه و دفتر ابوطالب ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سال‌روز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) کور شد چشمی که تاب دیدن دلبر نداشت خوار شد هرکس که بر خاک قدومش سر نداشت بشکند دستی که حتی خطی از کفرت نوشت لال شد آنکه به لب مدح ابوالحیدر نداشت در صف محشر کف افسوس بر هم می‌زند! هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت صفحه صفحه سیر می‌کردم غریبی تو را جلد پشت جلد اصلاً غربتت آخر نداشت آب ونان سفره‌ات الحق پیمبرساز بود این قبیل اعجازها را سفره‌ی دیگر نداشت جای شک و شبه اصلاً نیست از دین خارج است هرکسی توحید و اسلام تو را باور نداشت... از حمایت‌های تو اسلام عالمگیر شد این کبوتر بی ابوطالب یقیناً پر نداشت... بی پناه مکه از الطاف تو سامان گرفت مهربانی‌های تو دست کم از "مادر" نداشت پیرمرد طائفه! روز وفاتت هیچکس... بیرقی برپا نکرد و چشم‌های تر نداشت حضرت یعقوب مکه! یوسفت ارث از تو برد تازه می‌فهمم چرا آقای ما یاور نداشت در رجب از فیض نام اطهرت تائب شدیم ما گدای نسل در نسل ابوطالب شدیم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) عروج، بال و پرش می‌شود ابوطالب کمال، برگ و برش می‌شود ابوطالب کسی که هست امیرِ تمامیِ عالم بدون شک پدرش می‌شود ابوطالب نگاه کردم و دیدم که از لحاظ نسب علی، بزرگترش می‌شود ابوطالب علی‌ست صاحب بیت خدا و ازاین رو کلید‌دارِ درش می‌شود ابوطالب درخت دین، نبی است و علی؛ یقین دارم که علت ثمرش می‌شود ابوطالب قریش راه به جایی نمی‌برد وقتی رسولِ حق سپرش می‌شود ابوطالب زمان گذشت و تمام معاندان دیدند که شیعه تاج سرش می‌شود ابوطالب ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) باز غم راه نفس بر قلب پیغمبر گرفت باز از دریای ایمان، آسمان گوهر گرفت در میان هالۀ غم چهرۀ حیدر گرفت بهترین یار محمّد را، اجل در بر گرفت باز از سنگ حوادث قلب پیغمبر شکست بر دل شیر خدا، داغ ابوطالب نشست او مسلمانی مجاهد، رهبری آگاه بود کوه پیش کفّۀ ایمان او چون کاه بود با محمّد همدم و همسنگر و همراه بود مثل فرزندش علی، یار رسول الله بود فاش گفتم فاش گویم گر ابوطالب نبود این چنین ختم رسل بر مشرکین غالب نبود نور ایمان بر فلک می‌رفت از رخسار او شاد می‌شد خواجۀ لولاک از دیدار او با ملک پرواز کرده جعفر طیّار او فاتح احزاب و خیبر حیدر کرار او بود در موج شدائد چشم پیغمبر به او می‌سزد تا او به حیدر نازد و حیدر به او او چو دریا بود و حیدر گوهر رخشان او با محمّد از ازل خورده گره پیمان او شیر حق از کودکی پروردۀ دامان او بود سنگین‌تر ز خلقت کفّۀ ایمان او این سخن بس در جلال و اعتبار و رفعتش بر محمّد گشت عام‌الحزن سال رحلتش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) تمام عمر باید شد غزل‌خوان ابوطالب چه شاعرها مسلمان کرده دیوان ابوطالب به سنجش گر که بگذارند ایمان خلایق را ترازو بشکند از بار ایمان ابوطالب تبوک‌ این‌ را‌ به‌ ما فهماند، موسی‌ کیست‌؛ هارون‌ کیست اشارت‌هاست پشت نام عمران ابوطالب علی‌ دست‌ِ خدا بوده‌، گمانم پیش از این‌ها خود کلید کعبه را داده به دستان ابوطالب رسالت بار سنگینی‌ست اما بر رسول الله از آن سنگین‌تر است انگار‌ فقدان ابوطالب ز شرح‌ داغ‌ رحلت‌ کردنش این‌ بس‌که‌ در تاریخ به عام‌ الحزن‌ معروف‌ست هجران ابوطالب ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) تو کیستی که صداقت تو را صدا می‌کرد دعا به جان تو پیغمبر خدا می‌کرد تو را سقایت حُجّاج داده‌اند آری شکوه و شوکت عَبدالمطلّبی داری کلیدداری بیت‌الحرام سهم تو بود بر آستان تو از آسمان سلام و درود نَبی به برق نگاهت چه رازها دیده‌ست که بین آن همه عاشق تو را پسندیده‌ست تو مرزبان حقیقت شدی و حق‌باور یتیم آمنه را یار بودی و یاور تمام هَمّ و غمت عشق سرپرستی شد که حاصل غمِ تو افتخار هستی شد تو را به سعی و صداقت ستود پیغمبر به سایه‌سار پناه تو بود پیغمبر دعای خیر پیمبر همیشه جوشن توست «اَلَم یَجِدکَ یَتیماً» گواه روشن توست.. همین که همسر تو «فاطمه‌ست بنت اسد» کسی به گَردِ سمندِ فضائلت نرسد چه همسری! که مقامی رفیع پیدا کرد به خیر مقدم او «مُستجار» لب واکرد چه همسری! که حرم میهما‌ن‌سرایش شد سه روز بال مَلَک فرش زیر پایش شد چه همسری! که قدم در حریم کعبه نهاد و نور دیدۀ او شد «لِکُلّ قومٍ هاد» «عقیل» در سفر عشق در سفینۀ توست مدال «جعفر طیّار» هم به سینۀ توست یگانه دختر پاک تو «اُمّ هانی» شد که در پناه رسول خدا، جهانی شد تو سایه بر سرت از مهر احمدی داری تو آن گلی که گلاب محمدی داری شعاع وحی و نبوت چراغ راهت شد شکوه عالم هستی «علی» گواهت شد علی که کعبه برایش گشوده است آغوش خلیل بت‌شکن دهر شد تبر بر دوش علی که هیبت او قبضه کرد هستی را و زنده کرد ره و رسم حق‌پرستی را علی که اینه «اِنَّما وَلیکّم» است علی که مَطلعُ الانوار او غدیر خم است اَلا مبارز و سر حلقۀ جوانمردان که در برابر دشمن شدی بلاگردان تو جام خاطرت از مهر دوست لب به لب است نثار خصم تو «تَبَّت یَدا اَبی‌لَهَب» است مرید مکتب توحید دودمان تو شد کمندِ صیدِ ابوجهل‌ها کمان تو شد قسم به فجر که ای کوه‌مرد نام‌آور کسی چنان که تو بودی نبود دین‌باور اگر چه رسم تو یک عمر رازداری بود زلال ایمان در رگ رگِ تو جاری بود امید عاطفه درس وفا گرفت از تو نهال نورس اسلام پا گرفت از تو تمام هستی تو ذوب در نبوت شد رهین سعی تو ایثار شد، مروّت شد به جز مسیر محمد سلوک و سیر تو نیست بگو که مؤمن آل قریش غیر تو کیست؟ شهامت از ازل آمیخته‌ست با شیرت گره‌گشایِ بلا بود برقِ شمشیرت تو خود مدافع آیین احمدی بودی تو طالب نَفَحات محمدی بودی فضای «شعب اَبی‌طالب» از تو رنگ گرفت و چتر بر سر خورشید بی‌درنگ گرفت حدیث الفت تو با یتیم عبدالله شنیدنی‌ست در آن سال‌های سرد و سیاه که از قبیله و قومت جدا شدی ای مرد! نگاهبان رسول خدا شدی ای مرد! ز خواب خویش چه شب‌ها که چشم پوشیدی برای حفظ پیمبر مدام کوشیدی.. سه سال شاهد آن ظلم و جور بودی تو اگر «قصیدۀ لامّیه» را سرودی تو همان قصیده که فریاد دادخواهی داشت که شرح برتری نور بر سیاهی داشت همان قصیده که آیینۀ وفاداری‌ست گلاب معرفت از بیت بیت آن جاری‌ست قصایدت اثر از فیض سرمدی دارد شمیم دلکش یاس محمدی دارد هُمای طبع بلندت سرود از ایمان زلال ذوق تو سرشار بود از ایمان تو را عنایت روح القُدُس مدد می‌کرد دلت ستارۀ اسلام را رَصَد می‌کرد شده‌ست شهرۀ آفاق استقامت تو که پیش کفر سپر شد بلند قامت تو تو سایه‌بان رسالت چهل بهاری شدی به کاروان هدایت طلایه‌داری شدی کلام آخرت ای حضرت رسول‌پناه چه بود؟ «اَشهدُ اَن لا اِلهَ الا الله».. به یاد آن همه سالی که با تو زیسته بود چه‌قدر بی‌تو رسول خدا گریسته بود از آن که بار فراق تو سخت سنگین بود پیمبر از غمِ هجرت عجیب غمگین بود همین که پنجرۀ پلک تو، به‌هم آمد خدیجه رفت و تو رفتی و «سال غم» آمد رسول بعد تو از شهر مکه زود گذشت «بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت» بهار مهر و وفا جانت ای ابوطالب! درود بر تو و ایمانت ای ابوطالب! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) این حرف‌های ناروا از ساحتت دور است وقتی که مثل نور، اوصاف تو مشهور است انکار ایمان تو کسب و کار بعضی‌هاست جای تعجب نیست، ظلمت دشمن نور است از خاندان حقّی و حق مطلقاً با توست هرکس حقیقت را نمی‌بیند یقین کور است یک عمر پشتیبان دین بودی و با این حال نام تو در آیینه‌ی تاریخ مهجور است از فضل بسیار تو کمتر گفته شد، زیرا در سایه‌ی نور علی نور تو مستور است وقتی تو عمران هستی و فرزند تو موسی پس ارزش بیت تو آیا کمتر از طور است؟ با دست تو شد خانه‌ی دینِ خدا آباد با بودنت این بیت‌الاحزان، بیت معمور است شیرین‌تر از نام محمد بر زبانت نیست از مدح او دیوان اشعار تو پرشور است بعد از تو "عام‌الحزن" شد هرسال پیغمبر اما همیشه نزد او یاد تو مذکور است بی‌شک شفاعت می‌کند پیغمبر خاتم از هرکسی که در دوعالم با تو محشور است 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از حسینیه مقتل
قَالَ رَسُولُ اللَّه‏ صلی الله علیه و آله: مَا زَالَتْ قُرَيْشٌ كَاعَّةً عَنِّي حَتَّى مَاتَ أَبُو طَالِب‏ حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: همیشه قریش از من واهمه داشت، تا وقتی که ابوطالب از دنیا رفت. 📕كشف الغمة(ط - القديمة)، ج‏۱، ص۱۶ @hosenih_maghtal
اى ابوطالب درود ما به جسم و جان تو اى كه تمجيد از فداكاريت يزدان مى‌کند گر تو مخفى داشتى ايمان خود را كردگار خانه‌ات را پايگاه عشق و ايمان مى‌كند اى ابوطالب چنان كز حق حمايت می‌كنى اين على يارى از او با تيغ برّان مى‌كند گر تو در باطن حمايت از پيمبر مى‌كنى او به ظاهر يارى از ختم رسولان مى‌كند گر تو تا سرحدّ امكان می‌كنى يارى ز دين او طرفدارى ز دين، ما فوق امكان مى‌كند آن بنايى را كه با دست نبى وز جهد تو پايه ريزى شد، على تحكيم بنيان مى‌كند اين على بر آرزوهايت تجسم مى‌دهد اين على تبليغ حق، ترويج قرآن مى‌كند پايه‌هاى بت‌پرستى را بر اندازد زِ بُن روزگار بت‌پرستان را پريشان مى‌كند پرده‌هاى جهل را از هم بدرّد تار و پود كاخ‌هاى شرك را با خاك يكسان مى‌كند ✍ مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) ای سراپا صفا، ابوطالب! یـاور مصطفا، ابوطالب! پای تا سر، حقیقت ایمان حامی دین، مروّج قرآن! بوی عطر بهشت در نفست صلوات خدا به هر نفست مصطفی متکی به ایمانت جان خلق جهان به قربانت ای تو آرامش دل احمد! همه‌جا شمع محفل احمد! چون پدر در کنار پیغمبر عمّ ختم رسل، ابوالحیدر پدری پاک چون تو می‌باید تا که از صلب او علی آید در ثنای تو ای به حق ناطق این چنین گفت حضرت صادق: «گر به خلقت کنند میزانت باز سنگین‌تر است ایمانت» به خلوصت پیامبر نازد شیر حق بر چنین پدر نازد خط و مشیت مرام و ایدۀ ما خاک پایت شفای دیدۀ ما تو به چشم رسول، محترمی پاک مانند پردۀ حرمی عقل اوّل، محمّد محمود از تو و از عقیده‌ات خوشنود مصطفی یار و یاورت خواند کافر است، آنکه کافرت خواند چار نجل تو، چار نور جلی‌ست جعفر و طالب و عقیل و علی‌ست جعفرت را زاقتدار و جلال ذات حق در بهشت، داده دو بال تا به امر خدای بنده‌نواز در جنان با ملَک کند پرواز طالبت طالب محمّد بود غرق در نور پاک احمد بود از عقیل تو عقل، مفتخر است یاور عترت پیامبر است پسران عقیل تو همه پاک «بابی انت روحنا لفداک» تو نبی را به هر بلا سپری تو تمام ائمه را پدری افتخارت به کل خلق خداست که عروس تو حضرت زهراست پسرانت همه بحار علوم دختران تو زینب و کلثوم روزها روز یادوارۀ توست سال‌ها سربه‌سر هزارۀ توست شیخ اصحابِ خواجۀ لولاک! باز هم گویمت «جعلتُ فداک» داغ تو سوخت قلب احمد را خیز و بین گریۀ محمّد را سال حزن رسول شد آن سال کز بدن زد همای روحت بال ای سلام همه به جان و تنت کرد شیر خدا، علی کفنت پیکرت را علی نهاد به خاک ای تنت همچو روح مؤمن، پاک بر پیمبر غم تو مشکل شد خاکت از گریۀ علی گِل شد رحمت حق به روح پاکت باد اشک «میثم» نثار خاکت باد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) پر از مدح محمد بود، دیوان ابوطالب که غیر از او نبوده در دل‌وجان ابوطالب اگر حتی تمام مکه با او دشمنی می‌کرد شبیه کوه محکم بود، پیمان ابوطالب چنان دین زیر دِینِ جان‌فشانی‌های او مانده که می‌نامند ما را هم مسلمان ابوطالب کسی حتی اگر فکر جسارت بر نبی می‌کرد طرف می‌شد به برق تیغ برّان ابوطالب به دستان خودش پروردگار عشق پرورده‌ست، گلی مثل علی را در گلستان ابوطالب بنی‌هاشم مسیر رستگاری را نمی‌پیمود اگر سکّان نمی‌شد تحت فرمان ابوطالب بدون‌شک بدل می‌شد به ویرانه تمام شهر نمی‌افتاد اگر در دست عمران ابوطالب پیام آورده جبریل امین از حق به پیغمبر، که "آتش دور باد از حول دامان ابوطالب" کرامت نسل اندر نسل ارث خانه‌اش می‌شد اگر می‌شد کسی یک‌بار مهمان ابوطالب تمام روزی یکسال خود را با خودش می‌برد اگر یک‌وعده می‌آمد سر خوان ابوطالب به یُمن مقدم پاک رسول مهربانی‌هاست که حتی شعب شد ملک سلیمان ابوطالب محمد جای خود را داشت، اما در همان دیدار بحیرا بعد از او مانده‌ست حیران ابوطالب علی سِرّ نهانش بود و باید پرده برمی‌داشت شکاف کعبه از این راز پنهان ابوطالب اگر آن سال را پیغمبر "عام‌الحزن" نامیدند سبب این شد که سنگین بود هجران ابوطالب روایت شد "که بعد از مرگ، دوزخ جایگاه اوست، مسلمانی که شک دارد به ایمان ابوطالب" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) کسی از شعر، از توصیف، از اندیشه آن سوتر کسی از دیگران برتر، کسی دیگرتر از دیگر کسی بشکوه، همچون بوقبیس و صور و نور است او نفس‌گیر است وصف نام او، صعب‌العبور است او به جا مانده‌ست در دوران، هزاران رمز و راز از او سخن گفته‌ست در لفافه تاریخِ حجاز از او به تکلیف ازل باید برون از وزن و از قالب تمام عمر بنویسم ابوطالب ابوطالب ابوطالب ابوطالب که آرامش گرفت آرامش از لحنش نمک‌گیر است دنیا تا ابد از سفرۀ پهنش برای زنگیان لبخندهایش حکم آزادی‌ست کلید کعبه دور گردنش میراث اجدادی‌ست بخوان او را که طعم واژه‌هایش چون رطب باشد قلم در دست او چون رقص شمشیر عرب باشد زمین نشناختش، در آسمان پیچیده آوازش بخوان او را بخوان ابیات «لامیّه»‌ست اعجازش دلش مانند آتش زیر خاکستر حرارت داشت که پنهان بر سر سجاده با توحید خلوت داشت چه توحیدی که در اندیشه انسان نمی‌گنجد که ایمانش درون کفۀ میزان نمی‌گنجد به قرآن از صمیم قلب بر این باورم مردم اگر ایمان او کفر است، من هم کافرم مردم در آن دوران که دوران، گرم انکار محمد بود ابوطالب به تنهایی هوادار محمد بود به توصیف وجودش این سخن از مصطفی کافی‌ست که در شعب ابوطالب، ابوطالب مرا کافی‌ست زمینی نیست آغوشش، پر از رمز و پر از راز است چه دستی دارد او احمدنواز است و علی‌ساز است خدایی که علی را با محمد آشنا کرده مساجد را در آغوش ابوطالب بنا کرده به قرآن از صراط مستقیمش قبله بود آگاه به استقبال فرزندش ترک برداشت بیت‌الله قدم از او صلابت را به هنگام خطر آموخت علی، حیدر شدن را از تماشای پدر آموخت هلا شاعر! هرآن‌جایی که غم شد بر دلت غالب بگو آهسته با خود: یا علی بن ابی‌طالب تو سلطان نجف هستی، پر از دُر کن جهانم را در ایوان طلایت از طلا پُر کن دهانم را خودت تقدیر شعرم را پر از شور و شعف بنویس برایت از پدر گفتم، برایم یک نجف بنویس 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🏴 ۲۶ رجب، سالروز وفات موحد و مؤمن قریش، حضرت ابوطالب(ع) پدر بزرگوار امیرالمؤمنین(ع) تسلیت باد. در صف محشر، کف افسوس برهم می‌زند... هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت... ✍ @hosenih@dobeity_robaey
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) ای عموی حضرت خورشید، ای فرزند ماه ای برای آخرین پیغمبرِ حق، تکیه‌گاه بهترین یار و ملازم، بهترین پشت و پناه ذوب در دین خدا گردیدی از آغازِ راه عطر اَکملت لکم با تار و پودت شد عجین نوش جانت باد آغوشِ امیرالمؤمنین وارث کعبه تو هستی؛ سید بطحا تویی ابن ساقی و ابا ساقی تویی، سقا تویی ما سراپا تشنه‌ایم و حضرت دریا تویی صاحب نورِ علیِ عالیِ اعلا تویی ای که هردم می‌چکد از هر دمت جوشن کبیر دستگیر عالمی؛ پس دست ما را هم بگیر لحظه‌ای که بوی باران ابابیل آمده از فراز آسمان‌ها سیل سجیل آمده یا سپاه ابرهه با لشگر فیل آمده یا زمانی که به کوهِ نور، جبریل آمده شاهدِ اعجاز و اسرارِ نبوت بوده‌ای بر سرِ سجاده‌های وحی، دعوت بوده ای لحظه‌ای که کعبه آغوش خودش را باز کرد یاعلی گفت و مسیری تازه را آغاز کرد جعفر طیار با عشق علی پرواز کرد تا فلک این ذکر زیبا را طنین انداز کرد نسل در نسلِ تو با شور شهادت زنده است با رشادت‌های تو، دین خدا پاینده است رسم تو دلدادگی بود؛ اسم تو عبد مناف در شب موی محمد می‌نمودی اعتکاف یار غارش بودی و با دشمنانش در مصاف سال‌ها گِردِ رسول الله بودی در طواف کعبه‌ی حاجات تو، چشم رسول الله بود دیده‌ی حق‌بین تو تفسیرِ لا اکراه بود غرق بودی در شکوه قل هوالله احد مست بودی دائم از صهبای الله الصمد معنی نورٌ عَلی نورید با بنت اسد از ازل نور علی با توست تا شام ابد پس بخوان در هر سحر با حضرت پروردگار لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار غربتِ شعبِ ابی‌طالب پریشانت نکرد تندبادِ حادثه درگیر طوفانت نکرد ای پدر! این ناگواری‌ها پشیمانت نکرد تو مسلمان بوده‌ای، احمد مسلمانت نکرد بی‌گمان مشمول لطف حضرت صاحب شده است هر که مجنون علی بن ابیطالب شده است 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اقرأ... بخوان هر آنچه که از او شنیده‌ای مهتاب رو! بگو که از آن سو، چه دیده‌ای؟ افسانه بود قبل تو، رویای عاشقان تو پای عشق را به حقیقت کشیده‌ای «تبت یدا»... ابی‌لهبان شعله می‌کشند تا «لا» به لب، به خرمن بت‌ها رسیده‌ای رويت سپيده‌ايی‌‌ست، که شب‌های مکه را... خالت پرنده‌ای‌‌ست، رها در سپيده‌ای اول خدا، دو چشم تو را آفريد و بعد با چشمکی، ستاره و ماه آفريده‌ای باران گيسوان تو، بر شانه‌ات که ريخت هر حلقه، يک غزل شد و هر چین، قصيده‌ای راهب نگاه کرد... وَ آرام يک ترنج افتاد از شگفتی دست بريده‌ای مستند آیه‌ها، عرق عقلِ اوّلند یا از درخت معرفت، انگور چيده‌ای آه ای نگار من! که به مکتب نرفته‌ای ای جوهر یقین! که مُرکّب ندیده‌ای بالاتر از بلندی روح‌الامین، امین! تا خلوت خدا، تک و تنها پريده‌ای حق با تو، با صدای علی حرف می‌زند سبحان ربِّنا! چه صدایی شنیده‌ای؟ دستت به دست ساقی و جایی ندیده‌ام توحید را، چنین که تو در خُم چشیده‌ای بر شانه‌ی تو رفت و کجا می‌توان کِشد عالم، چنین که بار امانت کشیده‌ای؟ دريای رحمتی و از امواج غصه‌ها، سهم تمام اهل زمين را خريده‌ای حتی کنار اين غزلت هم نشسته‌ای خط، روی واژه‌های خطايم کشيده‌ای گاهی هزار بیتِ نگفته، نهفته است محبوب من! در اشک به دفتر چکیده‌ای گفتند از جمال تو، اما خودت بگو از ‌آن محمدی که در آيينه ديده‌ای ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بخوان به نام شکفتن، بخوان به نام بهار که باغ پر شود از جلوۀ تمام بهار بخوان که باغ شود غرق در طراوت و نور بخوان که دفتر گل وا شود به نام بهار بخوان به نام خدایت که باغ را ببری به میهمانی گل‌ها، به بار عام بهار بخوان که با نَفَس پاکت ای مسیحا دم جهان جوان شود از نو، به احترام بهار بخوان که عالم و آدم قرار می‌گیرند به زیر سایۀ فیض عَلی‌الدّوام بهار بخوان که تا سحر ایمان بیاوَرد خورشید به آیه آیۀ سی جزء از پیام بهار اگر تو لب بگشایی، به عطر یاس قسم که دامن گل یاسین شود مقام بهار.. در آستانِ شکوهت شکوفه‌باران است که بوی عشق رسیده‌ست بر مشام بهار.. طلوع فجر رسالت رسید و آمده‌اند فرشتگانِ مقرّب، پی سلام بهار بخوان که بر سرِ راهت «علی»ست چشم به راه که اقتدا به پیمبر کند امام بهار تو ماه چلّه‌نشینی، «خدیجه» منتظر است که از دلش بِبَرد غم گلِ کلام بهار بخوان که لعل لبت ترجمان آب بقاست بخوان که قولِ کریم تو «عُروةُ الوُثْقی»ست بس است هرچه به بیراهه‌ها سفر کردند بس است هرچه به بیهوده عمر سر کردند بس است هرچه به سودای سود، رفت زیان بس است هرچه که سرمایه‌ها ضرر کردند بس است، هرچه خزان‌باورانِ غارتگر تمامِ حاصلِ این باغ را هدر کردند بس است هرچه ستم‌بارگان جادوگر دعا و ناله و نفرین بی‌اثر کردند بس است هرچه به افسون قصۀ پَریان «هزار و یک شبِ» این قوم را سحر کردند بس است هرچه بشر منّت از «مَنات» کشید بس است هرچه به «لات و هُبَل» نظر کردند.. بس است هرچه به شمشیر و نیزه نازیدند و پیش اهلِ نظر سینه را سپر کردند بس است هرچه به جرم رَمیدن یک اسب قبیله را همه تاراج و دربه‌در کردند بس است هرچه که خون ریختند در صحرا بس است هرچه زمین را ز اشک تر کردند بس است هرچه که با غنچه‌های زنده به گور نهالِ عاطفه را قطع با تبر کردند.. اَلا که می‌شود از جلوه‌ات جهان روشن! اگرچه بحث در این جلوه مختصر کردند بلند، تا ابد آوازۀ تو خواهد شد جهان‌گشا خبرِ تازۀ تو خواهد شد زمان، زمانِ قیام است و امتحان دادن زمانِ درس محبت، به این و آن دادن الا رسول بهارآفرین، ارادۀ توست نجاتِ باغِ گل از پنجۀ خزان دادن به یک اشارۀ چشم تو، ای یتیم قریش! تمام مزرعه را آب می‌توان دادن اگر چه هست «معاد از پی معاش» آری ثواب اگر چه بود، رسمِ‌ آب و نان دادن غذای روح، به این مردم فقیر بده که سعی توست طراوت به بوستان دادن درون سینۀ این قوم، جای دل، سنگ است تویی و معجزۀ سنگ را تکان دادن.. بگو: کتاب خدا معجز رسالت ماست رواست بوسه بر این نورِ جاودان دادن.. مسیح از نفس آسمانی‌ات آموخت ز فیض گوشۀ چشمی به مرده جان دادن اگر قرارِ تو، دل بردن است از این مردم اشاره کن به «بلال» از پی اذان دادن گواه اگر ز تو خواهند «قُل کَفی بِالله» از این دلیل چه بهتر به کاروان دادن؟.. چه جای صحبت بیگانگان که سهم علی‌ست تجلّیاتِ جمال تو را نشان دادن بخوان تجلّی «صَلُّوا عَلَیه» از این جَلَوات یکی‌ست ذکر خدا و فرشتگان، به پای خیز! که دل‌ها ز شوق آب شوند به یمن نور تو، ذرّات، آفتاب شوند بخوان! به نام خدا «بِاسم رَبِّکَ الاَعلی» که لاله‌ها همه پیمانۀ گلاب شوند امینِ وحی و نبوت! «اَلا بِذِکرِ الله» بخوان! که با خبر از متنِ این کتاب شوند سمندِ صاعقه زین کن، خدا نکرده مباد که بی‌عدالتی و جهل، هم‌رکاب شوند.. رسولِ نهضتِ بیداری زمان! مگذار که پلک‌های فروبسته، گرم خواب شوند شتاب کن که روان‌های تشنۀ ایمان رها ز پنجۀ تردید و اضطراب شوند به یک اشارۀ تو، برگ‌های پاییزی لطیف و تازه چو نیلوفرانِ آب شوند بخوان حدیث محبت که بردگانِ سیاه در این کویر درخشان‌تر از شهاب شوند بگیر دستِ همه پابرهنگان زمین که این شکسته‌دلان مالکُ‌الرّقاب شوند یتیم آمنه! اصحاب سرسپردۀ تو طلایه‌دار ظفرمند انقلاب شوند سحر که آیۀ «أمَّنْ یُجیب» می‌خوانند امیدوار دعاهای مستجاب شوند بگیر دستِ علی را، که با امیرِ عرب مجاهدان، همه پیروز و کامیاب شوند چه جای حیرت، اگر یازده ستاره و ماه به جانشینی خورشید انتخاب شوند بعید نیست که پروانگانِ اهل‌البیت اسیرِ معنی این شاه‌بیت ناب شوند «به ذرّه گر نظر لطف، بوتراب کند» «به آسمان رَوَد و کارِ آفتاب کند» 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نور «اِقرَأ»، تابد از آیینه‌ام کیست در غار حرای سینه‌ام؟! رگ رگم، پیغام احمد می‌دهد سینه‌ام، بوی محمّد می‌دهد گل دمد از آتش تاب و تبم معجز روح‌القُدُس دارد لبم من سخن گویم، ولی من نیستم این منم یا او؟! ندانم کیستم؟! جبرئیل امشب دمد در نای من قدسیان، خوانند با آوای من ای بتان کعبه! در هم بشکنید با من امشب از محمّد دم زنید دم زنید از دوست، خاموشی چرا؟ ای فراموشان! فراموشی چرا؟ از حرا، گلبانگ تهلیل آمده دیده بگشایید، جبریل آمده اینک از بیدادها، یاد آورید با امین وحی، فریاد آورید بردگانِ برده بار ظلم و زور! دخترانِ رفته زنده زیر گور! مکه، تا کی مرکز نااهل‌ها؟ پایمال چکمۀ بوجهل‌ها؟ کارون نور را، بانگ دَراست یک جهان خورشید در غار حَراست دوست می‌خواند شما را، بشنوید! بشنوید اینک خدا را، بشنوید! یا محمّد! منجی عالم تویی این مبارک نامه را، خاتم تویی مردگان را گو که: صبح زندگی‌ست بردگان را گو که: روز بندگی‌ست ای به شام جهل و ظلمت، آفتاب از حرا بر قلۀ هستی بتاب جسم بی‌جان بشر را، جان تویی این پریشان گلّه را، چوپان تویی کعبه را، زآلایش بت پاک کن بتگران را، هم‌نشین خاک کن بر همه اعلام کن: زن، برده نیست بردۀ مردانِ تن پرورده نیست باغ زیبایی کجا و زاغ زشت؟ دیو شهوت را برون کن از بهشت ای تو را هم مهر و هم قهر خدا تا به کی ابلیس درشهر خدا؟! با علی، بت‌های چوبین را بکش وین خدایان دروغین را بکش مکتب تو، مکتب عمّارهاست این کلاس میثم تمّارهاست ای زمام آسمان، در مشت تو مَه دو نیمه از سرِ انگشت تو جای تو، دیگر نه در غار حراست در دل امواج توفان بلاست دست رحمت از سر عالم، مدار! گر تو را خوانند ساحر، غم مدار! یا محمّد! ای خرد پابست تو ای چراغ مهر و مه در دست تو ابر رحمت! رحمتی بر ما ببار بار دیگر! از حرا بانگی برآر ما کویر تشنه، تو آب حیات ما غریقیم و تو کشتی نجات ما به قرآن، دست بیعت داده‌ایم از ازل، با مهر عزّت زاده‌ایم عترت و قرآن، چراغ راه ماست روشنی بخش دل آگاه ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
داغ تاریخ رو کی حس کرده داغ روزای تا ابد مبهم غصه‌ی دخترای زنده به گور ماتم برده‌های زیر ستم فکر کن ابر اگه نمی‌بارید تا همیشه کویر می‌موندیم فکر کن بی پیامبر باید همه جا سر به زیر می‌موندیم آسمون خدا یه شب خندید ماه گل کرد و شب چراغون شد گفت إقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَم دل سنگ حرا مسلمون شد شده مبعوث اونکه دنیا رو زیر چتر محبتش برده من مسلمونم از همون اول که دلم مُهر عاشقی خورده قلبایی که به عشق اون بزنه خالی از کینه و بدی می‌شن کافیه رد بشه یه بار از باغ همه گل‌ها محمدی می‌شن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین به جهل مرکب اسیر بود و گرفتار زمان نهان شده در شب، شبی مخوف و شبی تار تن زمانه پر از تب، ولی نبود پرستار خلاصه شهرِ معذب از این سیاهی بسیار، به سوی نور گریزان، به فکر چاره‌ی خود بود در آن سیاهی مطلق، پیِ ستاره‌ی خود بود ستاره‌ای که درخشید و‌ ماه مجلسمان شد درخششی که سرآغاز راه یک جرَیان شد زمین به لرزه درآمد، زمان پر از هیجان شد ستاره نور خدا بود در رسول عیان شد خدا تشعشعی از نور خود نشان جهان داد گلِ محمدی‌اش را برای خلق فرستاد چه منّتی به سر اهل دین گذاشته اینک برای خاتم هستی نگین گذاشته اینک خدا اراده‌ی خود را بر این گذاشته اینک و آخرین عَلمش را زمین گذاشته اینک خدا نوشت: محمد! بخوان به نام خدایت بخوان و سجده کن آن‌دم به احترام خدایت به کام خشک بنوشان، ز جرعه جرعه‌ی قرآن لباس نور بپوشان، به جسم این‌همه عریان بشر درست کن آسان، به دست سوره‌ی انسان به دست عشق مسلمان بساز از دل سلمان بخوان به "نون و قلم" دست جهل را تو قلم کن محمدم! به تمام جهان معرفی‌ام کن بگو خدای خطاپوش و چاره‌ساز جهانم بگو که خالق جودم، بگو که خالق جانم قسم به عشق! بگو که همیشه عاشقشانم اگر از عالم و آدم، کسی گرفت نشانم علی‌ست آینه‌ی من، نشانشان بده اورا در او ودیعه نهادم، تمام راز مگو را بگو خلاصه‌ی قرآن، ملاک سنجش ایمان بگو تجسم رضوان و رَوح و رحمت و ریحان بگو نمونه‌ی انسان، بگو عیار مسلمان بگو هرآنچه که گفتیم و گفته‌اند رسولان خلاصه کرد خدا و علی از آب درآمد و دین ز گوشه‌ی چشم ابوتراب درآمد بدان که هیچ پیمبر نمی‌رسد به نبوت مگر به اذن علی، با قبول اصل ولایت ولایت علوی بوده شرط اول بعثت اگر نگویی از او، ناتمام مانده رسالت برای اهل زمین از علی بخوان و صفاتش بگو که خلق بداند علی‌ست راه نجاتش رسول، غرق خدا بود و مات و واله و مضطر علی رسید همان‌دم، نشست پیش پیمبر علی‌ست خیره به احمد، رسول خیره به حیدر علی دو دست نبی را گرفت و گفت برادر! بگیر دست مرا یاعلی بگو نبی‌الله حساب کن روی من، از شروع تا تهِ این راه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e