eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ کسی به باغچه بعد از تو آب خواهد داد؟ به روزهای جهان، آفتاب خواهد داد؟ کدام دامن پر مهر می شود بالش؟ به گریه های یتیمانه خواب خواهد داد @hosenih کدام عشق به این سفره های نان و نمک پس از عبور تو رنگ و لعاب خواهد داد مرا هر آینه او از سکوت پر کرده است هم او که آه مرا بازتاب خواهد داد برای آنکه بگیریم انتقامت را خدا به گردش دنیا شتاب خواهد داد @hosenih زمانه ای که به زهرا چنین جفا کرده است مگر سلام علی را جواب خواهد داد!؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیّالم به سویت می‌دوم با کودکانی که به دنبالم... @hosenih تمام ابرها بر شانۀ من گریه می‌کردند گرفتم آسمان خسته را زیر پر و بالم نمی‌دانی چطور آرام کردم کودکانت را گرفتم قطره‌های اشک را با گوشۀ شالم ببین بر چهرۀ من ردّ پای باد و باران را ببین بی‌عمر نوح امروز، بانویی کهن‌سالم! نشد لبریز در طوفان غم‌ها کاسۀ صبرم به آن پروردگاری که خبر دارد از احوالم اگر عمری بماند تا کنارت سیر بنشینم برایت شرح خواهم داد از اندوه چهل سالم @hosenih میان رفت و آمدهای قایق‌های سرگردان به غیر از کشتی‌ات راه نجاتی نیست در عالم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در خاک ریشه کردی و پابندتر شدی با هر تکان باد تنومندتر شدی @hosenih نگذاشتی به آهِ درونِ تو پی برند با داغِ لاله لاله، دماوندتر شدی هر کس که خواست تلخ شوی، بی‌ثمر شوی ای باغِ با شکوه، ثمرقندتر شدی زخمی اگر که خنده‌کنان بر تنت نشست ای سبزِ بی‌مضایقه! لبخندتر شدی خصمی اگر که خواست به زیرت بیفکند بر تخت این فلات، خداوندتر شدی این روزگار گرچه که شد زشت و زشت‌تر خود را ببین چقدر خوشایندتر شدی @hosenih ای یارِ باوقارِ چهل‌ساله‌ام، چقدر امروز با بهار همانندتر شدی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همین خطوط که روی کتیبه مرقوم است همین نوشته که یک "یا حسین مظلوم" است همین حروف که در امتداد هر حرفش سلام‌ها به همان کاروان معصوم است همین ستون و همین سقف‌ هم که در ظاهر از اینکه گریه کند، های‌های محروم است و منبری که بر آن قرن‌های طولانی‌است ستاره می‌چکد از روضه‌ای که منظوم است همین تکان دادن‌های پرچم عاشق که در محافل اندوهِ عشق مرسوم است و آجرآجر شهر دوباره مشکی پوش که سر به شانه‌ی دیوار عرش، مغموم است و رود اشک که تأثیر شیر مادرم است و در برش غم و مهر حسین معلوم است* شود شفیع من و تو به روز رستاخیز همین خطوط که روی کتیبه مرقوم است** ✍ ~~~~~~~~~~~~~~~~ *من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم ✍ مرشد چلویی (ره) **علامه طباطبایی(ره): فردای قیامت این کتیبه‌ها ما را شفاعت می‌کنند. 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 امروز صبح از زیر تلّ وحشی آوار برخیز ای خانه‌ی بی‌سقفِ بی‌دیوار! برخیز باید بگیری عاشقانت را در آغوش با اشتیاق لحظه‌ی دیدار برخیز تا پر درآرد کودکت از شادمانی با بادبادک‌هاش، شاهین‌وار برخیز تا کِی کبوترهای تو بی‌لانه باشند ای ساقه‌ی مجروح زیتون‌زار! برخیز نگذار در چشم جهان ویرانه باشی با هرچه داری در توان این‌بار برخیز با دشمنان خونی‌ات تا کی مدارا؟! امشب به عزم آخرین پیکار برخیز ✍ 📝 | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به درد سوختن از عشق، مبتلاست خدیجه چراغ خانه‌ی پیغمبر خداست خدیجه غمی خریده که آن را به عالمی نفروشد به رمز و راز تجارت چه آشناست خدیجه به شوق دیدن آیات چشم‌های محمد به دست، بقچه‌ی نان، راهی حراست خدیجه چنان به یاری نور ایستاده است که گویا نماز ِصبح‌دمی، تا ابد به پاست خدیجه در این‌ زمانه که شب، تهمت جنون زده بر ماه تمام‌آینه، با ماه هم‌صداست خدیجه هبوط کرده که بر خاکِ سجده‌گاه، شود اشک اگر ستاره‌ای از آسمان جداست خدیجه و شاهد است بلندای پاکدامنی او فرود آمده از عرش کبریاست خدیجه به کوی‌اش آمده‌اند از بهشت، ساره و مریم چه غم میان قبیله در انزواست خدیجه اگر مرور کنی سرگذشت جود و سخا را در ابتداست خدیجه، در انتهاست خدیجه بهار می‌رسد از بارش مداوم نامش که عاشقانه‌ترین شعر ابرهاست خدیجه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او کدام بیت مرا می‌برد به خانهٔ او شبی دلم به هوای زیارت آمده است مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او ... از او بپرس به عقلم نمی‌رسد اصلاً که چیست فلسفهٔ عشق بی‌کرانهٔ او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته‌ست سرش را فقط به شانهٔ او گذشته‌ها نگذشته‌ست باقی است هنوز زبانه می‌کشد آتش از آشیانهٔ او بگو چگونه از این شهر، صبح صادق رفت بگو برای من از رفتن شبانهٔ او نه از غم است که من گریه می‌کنم امشب فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای فصل لاله‌های معظّم خوش آمدی شهر همیشه سرخ محرم خوش آمدی در چشم‌های تشنه‌ی با شب عجین من سیل شدید، آتش نم‌نم خوش آمدی در جان زخم خورده‌ام از جور روزگار ای مهربان‌ترین غم عالم خوش آمدی ای از حجاز آمده تا دشت کربلا اشک فرات، گریه‌ی زمزم خوش آمدی ای بیرق، ای کتیبه‌ی در عشق کهنه‌کار بار دگر به مسجد اعظم خوش آمدی ای ابر بی‌امان قدمت روی چشم ما طومار نوحه‌های دمادم خوش آمدی ای کاروان که یاد تو و داغهای تو بر هر مصیبتی شده مرهم خوش آمدی بر پرچم حسینیه زهرا نوشته است به مجلس عزای حسینم خوش آمدی... ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
همین خطوط که روی کتیبه مرقوم است همین نوشته که یک "یا حسین مظلوم" است همین حروف که در امتداد هم، حرفش سلام‌ها به همان کاروان معصوم است همین ستون و همین سقف‌ هم که در ظاهر از اینکه گریه کند، های‌های محروم است و منبری که بر آن قرن‌های طولانی‌ست ستاره می‌چکد از روضه‌ای که منظوم است همین تکان دادن‌های پرچم عاشق که در محافل اندوه عشق مرسوم است و آجرآجر شهر دوباره مشکی پوش که سر به شانه‌ی دیوار عرش، مغموم است و رود اشک که تأثیر شیر مادرم است و در برش غم و مهر حسین معلوم است شود شفیع من و تو به‌روز رستاخیز همین خطوط که روی کتیبه مرقوم است ✍️ پ‌ن: : فردای قیامت این کتیبه‌ها ما را شفاعت می‌کنند : من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم/روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
تیر می‌آمد ز هر سو، ایستاد امّا سعید گفت درس عاشقی را این چنین با ما سعید تیر می‌آمد ز هر سو بی‌محابا می‌گرفت تیرها را با سر و با قلب و دست و پا سعید سینه‌اش آماج تیغ و نیزه بود، اما نبود در دلش دردی به جز تنهایی مولا، سعید تا نماز عشق در میدانِ خون برپا شود داد جانش را هزاران بار بی پروا سعید بر زمین افتاد؟ نه، کوچید سمت آسمان با پرستوهای سرخ ظهر عاشورا سعید در جواب این وفاداری، امامش مژده داد: پیش روی من تویی در جنت الاعلی سعید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با ما بگو: از رسم خاطرخواه بودن با جسم و با جان پیش‌مرگ ماه بودن از پا گرفتن، قد کشیدن در بر عشق از سوختن آگاه و ناآگاه بودن هنگام ظلمت مثل برق از جا جهیدن در اوج طوفان یارِ شمعِ راه بودن با ما که عمری در عزایش گریه کردیم چیزی بگو از اشک بودن، آه بودن ای نخلِ کم‌سالِ تناور، مهربان باش با دست‌های خسته از کوتاه بودن ای کودک ده‌ساله‌ی دشتِ رسیدن لختی بگو از راز عبدالله بودن ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوس دارم شلوغیای شبای محرم و صدای نوحه‌ی مسجدا رو، شورِ ماتم و دوس دارم قدم زدن همراه با خیابون و هم‌قدم شدن با دسته‌های نامنظم و وقتی باد میاد نمی‌دونی چه لذتی داره بخونی اِسمای بی‌قرار روی پرچم و اگه بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه... کربلایی می‌کنه حال و هوای آدم و طعم آسمون می‌ده چایی نذری وقتی‌که ببینی تو فنجونت کبوترای حرم و می‌بوسم کتیبه‌‌های کهنه‌ی روضه‌ها رو میخونم پا‌به‌پاشون گریه‌های محتشم و کوچه‌های مشکی‌پوش‌ و خونه‌های مشکی‌پوش نمی‌دم به هرچی شادی، زندگی با این غم و ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e