eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
290 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اي امير عرفه دست من و دامانت جان به قربان تو و گردش آن چشمانت اي امير عرفه ذكر لبت را قربان حال پر سوز و غم نيمه شبت را قربان اي امير عرفه روح مناجات توئي مشعر و سعي و صفا مروه و ميقات توئي @hosenih اي امير عرفه حالِ مناجات بده بر گداي حرمت وقت ملاقات بده اي امير عرفه گرچه سراپا دردم گر بيائي به خدا دور سرت مي گردم اي امير عرفه ديدۀ پر آب بده دل بيتاب مرا با نگهي تاب بده اي امير عرفه فيض دمت را قربان دل دريايي لبريز غمت را قربان @hosenih اي امير عرفه تنگ غروب است بيا سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بيا اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد جان زهرا دگر از خيمۀ صحرا برگرد اي امير عرفه خنده بزن بر رخ من جان زينب بده روز عرفه پاسخ من اي امير عرفه! ذكر مدام است بيا كار اين عاشق دلخسته تمام است بيا اي امير عرفه ديدن رويت عشق است مردن امشب به خدا بر سر كويت عشق است اي امير عرفه جان گل ياس بيا آخر مجلس ما روضۀ عباس بيا @hosenih اي امير عرفه در عرفاتي امروز يا كه در علقمه ی شاه فراتي امروز اي امير عرفه شرح بده خود بر من سر عباس كجا ضرب عمود آهن!! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوهى ز درد بر سر شانه کشيده ام گشتم ولى براى تو يارى نديده ام ذکر قنوت هاى نمازم عوض شده کوفه مياست ذکر سحر تا سپيده ام هر جا که رو زدم به در بسته خورده ام دور تمام شهر به عشقت دويده ام @hosenih نذر نگاه دو على ات اين دو پسر قربان خاک پاى رقيه حميده ام بازارهاى کوفه غرور مرا شکست من طعم حرف هاى بدش را چشيده ام گفتم به طوعه هر چه که شد پشت در ميا چون داغديده غم يک خميده ام تاثير ضربه هاى لگد روى دنده هاست از مادرت بپرس دگر من بريده ام @hosenih ديدم يکى سه شعبه مخصوص ميخرد در فکر چشم و سينه و حلقى دريده ام پشت قباله زن خولى سر شماست با گوش خويش قول و قرارى شنيده ام اينان به سر بريدن من قانع نيستند بنگر لباسهاى بريده بريده ام در کوچه هاى شهر تنم ريخته حسين از هر کجا که رد شده ام ضربه ديده ام يک عمر زحمت پدرت را هدر مده دلواپس عقيله ی قامت رشيده ام @hosenih گفتا زنى که کهنه شده چادرم چه غم نقشه براى چادر زينب کشيده ام حاجيه خانم است و بزرگ مدينه است چادر شبيه چادر ايشان نديده ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روضه خوان بر روی منبر سخت لب وا می کند روضه را با اشک چشمان خود انشا می کند روضه ها را یک به یک رد کرده مسلم را غریب در میان کوچه های کوفه پیدا می کند @hosenih چون پدر را می کشند از کودکش باید گذشت کربلا انگار جور دیگری تا می کند بچه های مسلم از بابای خود تنهاترند حکم قتل بچه ها را شهر امضا می کند کوفه در تاریخ خود بسیار حارث پرور است خنجرش را در گلوی بچه ها جا می کند @hosenih اینکه اکبر بود یا فرزند مسلم ، فرق نیست کوفه هرکس را بخواهد اربن اربا می کند می کشد فرزند را همراه بابا و سپس می رود بر بام و سرها را تماشا می کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای دعای حسین در عرفات هم صدای حسین در عرفات لابه لای دعا تو را می خواند... آشنای حسین! در عرفات عرفات تو دیدنی باشد مبتلای حسین در عرفات ندبه های ظهور می خوانی پابه پای حسین در عرفات آن دعا را همیشه می خوانی با نوای حسین در عرفات می کنم زمزمه اباصالح حاجی فاطمه اباصالح @hosenih ای شعاع حسین در عرفات انتظار حسین در عرفات خیمۀ تو بهشت آن صحرا ای بهار حسین در عرفات تو بیا تا که عالمی بیند اقتدار حسین در عرفات حاجیان میهمان تو هستند سفره دار حسین در عرفات دل دریائی ات همیشه بود بیقرار حسین در عرفات بین مهدش تو را صدا می زد شیرخوار حسین در عرفات جان آن کودک گلو پاره برغم فاطمه نما چاره ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عاشقان مدارج عالى در عروجند با سبکبالى از خداوند پر شدم دیشب تا مرا کرد از خودم خالی دل دنیا گریز باید داشت معرفت نیست جنس بقالی @hosenih ذبح کردم تعلقاتم را جای آن گوسفند هر سالی تا که یکبار هم شده راحت بزنم دور تو پر و بالی بار اگر بار عشق معشوق است راضيم من به شغل حمالى خاک پاى تو را به من دادند نيست مانند من خوش اقبالى پوزه ام را به پات مي مالم دست خود را سرم که مي مالى جبرييل تو مي شويم اگر برسد از تو غورۀ کالى @hosenih ما فقيران اگر غذا نرسد بيشتر مي کنيم خوشحالى گریه های جوانیم حتماً می دهد بار در کهنسالی عرفه آمد و همه رفتند سمت گودال "جاى ما خالى" ** همه رفتند ساربان هم رفت تو هنوزم ميان گودالى به تو دستم نميرسد، اصلاً... تو برايم هميشه آمالى ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خشکیده ام...کویرم، دیگر ثمر ندارم کاری بجز گدایی، وقت سحر ندارم معصیت و خطایم، بی آبروم کرده بیچاره ام که دیگر، چشمان تر ندارم هر فرصتی که دادی، دیدی خراب کردم شرمنده ام،برایت....جز دردسر ندارم @hosenih دستم بگیر ارباب، بگذار تا بمانم اینبار از کنارت، میل سفر ندارم اصلا همین دم در، یک گوشه مینشینم من غیر خانه ی تو، جای دگر ندارم عمرم گذشت اما، کرب و بلا نرفتم میل بهشت دارم، کو بال و پر...؟ندارم این است آرزویم: یک روز بر ضریحت با گریه سر گذارم، تا حشر برندارم @hosenih با اینکه بی پناهم، با اینکه رو سیاهم حب رقیه دارم، چیزی اگر ندارم ** کارم شده ست ناله، در روضه ی سه ساله دلخوش به گریه ام من، جز این هنر ندارم غصه نخور پدر جان، پهلوم خوب خوب است نشکسته استخوانم، درد کمر ندارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم جای خالی تو را هیچکس احساس نکرد به گمانم که به دوری تو عادت کردیم @hosenih جمکران هم که رسیدیم ،به جای ندبه فقط از حاجت خود پیش تو صحبت کردیم سال ها می گذرد...منتظری برگردیم !! پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم □□□ دلمان از همه ی مردم عالم که گرفت گریه کردیم و سپس سجده به تربت کردیم @hosenih هر کجا ذکر حسین است همانجا حرم است... قبل هیئت همگی قصد زیارت کردیم اربعین با همه دنیا به دل جاده زدیم... لذت عشق تو را با همه قسمت کردیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوفه امشب به پریشانی من می گرید به شب بی سر و سامانی من می گرید دوستانم همه یک پارچه دشمن شده اند سکه ها برق زدند و همه روشن شده اند @hosenih ای تو،تنها نفس دین خدا مولا جان دین فروشی شده در کوفه نیا مولا جان چونکه صد رنگ ترین مردم دنیا باشند هر کجا سفره ی نان است همان جا باشند نه نگاهی نه پناهی که شود تسکینی می فروشند مرا در عوض بی دینی رسم جنگ آوری کوفه فقط نامردی ست خنده بر گریه ی مهمان عوض هم دردی ست طوعه امشب کمکم کرد شبیه یک مرد کوفه اشباح رجال است بیا و برگرد شهرت مردم این شهر به کودک کشی است اینکه این حرف دروغ است فقط دل خوشی است کعب نی های عجیبی ست به دست مردم حرف سوغات بود بر لب مست مردم @hosenih دست این طایفه آماده ی سیلی زدن است شاهد این قضیه گونه ی مجروح من است تا که بر نیزه سرت خطبه نخواند برگرد تا که انگشتر و انگشت بماند برگرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام ای نازنین شاه و حبیبم بیابان گرد تنهای غریبم نوشتم که بیا، شرمنده هستم من از این نامه ها شرمنده هستم @hosenih تمام قول ها از دم دروغ است سرِ آهنگران خیلی شلوغ است نوشتند و تو را ای یار خواندند ولیکن پای این پیمان نماندند ولایت در وجودم منجلی بود گناهم بردن نام علی بود هر آنچه کوشش و همت نمودند شنیدی که حریف من نبودند تمام دشمنان را خوار کردم شبیه مرتضی پیکار کردم امان دادند، عهد خود گسستند به کعب نیزه دندانم شکستند از اولاد زنا نیرنگ خوردم من از زن های کوفه سنگ خوردم صدای العطش آمد به گوشم خبر داری نشد آبی بنوشم خدا را شاکرم آبی نخوردم فدای کام خشکت، کام خشکم سر دارالعماره گریه کردم به یاد شیرخواره گریه کردم @hosenih عجب جشنی به پا شد عید قربان سرم از تن جدا شد نذر جانان تنم را بین هر کوچه کشیدند به روی سینه ام طفلان دویدند همه دارایی ام را غصب کردند سرم را روی نیزه نصب کردند در این شهر جفا و نا امیدی کنار مزبله ماندم، شنیدی؟ نگویم مابقی ماجرا را نگویم کوچه ی قصاب ها را به زیر نور مهتاب و ستاره تنم آویخته شد بر قناره نیا کوفه که کوفه قحط آب است نفاق و خدعه هاشان بی حساب است نیا تا دخترت در تب نیفتد نظر بر سایه ی زینب نیفتد رقیه طاقت دوری ندارد توان درد مهجوری ندارد نیا تا شمر شمشیری نسازد نیا تا حرمله تیری نسازد برای دیدنت در انتظارند برای کشتنت برنامه دارند نیا تا پیکرت عریان نماند سنان در پهلوی قرآن نماند @hosenih تو آقا زاده ی بنتُ الرسولی نده گیسوی خود را دست خولی خلاصه ای امیر هر دو عالم حلالم کن، حلالم کن، حلالم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای داد بیداد از غریبی از اسیری.. من‌ روی بام قصرم‌ و تو در‌مسیری من‌مَردم اما پیش هر نامرد رفتم آواره شب تا صبح با پادرد رفتم @hosenih چه زود عهد خویش را با ما شکستند یاد حسن کردم نمازم‌ را شکستند نان تورا خوردند و دنبال یزیدند مثل علی من را به هرکوچه کشیدند این زخم لب این کاسه ها اصلا بهانه ست من تشنگی را دوست دارم‌ عاشقانه ست! اینها که میگفتند عبد‌ خانه زادند.. از شیعیان مخلص ابن زیادند.. با چوب دستی زد به لبهای کبودم اقا فقط من فکر لبهای تو بودم این‌قوم‌ از کینه دلی لبریز دارند در دستهاشان سنگهایی تیز دارند دادم عقیقم‌ را که فکر شر نباشند تا بعد ازین دنبال انگشتر نباشند خیلی مراقب باش این کوفه سراب است هرکوچه اش مثل بنی هاشم عذاب است پایین میوفتم‌ تا که تو پایین نیوفتی! از بام می افتم که تو از زین نیوفتی! @hosenih من شمر را دیدم که‌ دنبال خطر بود چشمم به آن خنجر که بسته بر کمر بود آقا خلاصه من به جرم عشق مردم یاد تنور افتادم اصلا نان نخوردم.. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم تقدیم به ، شاعر: ▶️ ای پاسدار حرمت سالار اهلبیت از ما سلام بر تو علمدار اهلبیت مثل حسین پخش شدی در همه جهان بختت بلند ایکه شدی یار اهلبیت @hosenih رأس الحسین بر سر تو افتخار کرد وقتی بریده شد سرِ سردار اهلبیت خون تو مثل خون خدا جوشد از زمین خونها بجوش آمده، سرشار اهلبیت یک اربعین ز قبل محرم شدی شهید چله نشینی تو ز اسرار اهلبیت گشتند اهلبیت خریدار نیّتت دیدند چون دل تو خریدار اهلبیت منصور هم چنان تو أناالحق نگفته است رفتی تو در عمل بسر دار اهلبیت الحق مدافع حرم پاک زینبی اصلاً وجود تست گرفتار اهلبیت دیدم که بر سر تو لگد میزند عدو یاد آمدم ز سید و سالار اهلبیت با طعم تازیانه تنت آشنا که شد در خاطرت گذشت ز آزار اهلبیت ای روضهٔ تو روضهٔ گودال قتلگاه غمهای تست مونس و غمخوار اهلبیت با این وجود رأس تو بر نیزه ها نرفت خون گریه کن به غربت غمبار اهلبیت تیر سه شعبه بر گلوی کودکت نخورد این دردِ بی دواست فقط کار اهلبیت بیت ترا بدست اسیری نبرده اند ای وایِ من ز دیدهٔ خونبار اهلبیت زینب کجا و کوفه و شام بلا کجا بازار شام شد سرِ بازار اهلبیت سجاد را به ناقهٔ عریان نشانده اند باید که مُرد از غم بیمار اهلبیت @hosenih بر این حدیث دیدهٔ زهرا گریسته ای جان فدای چشم گهربار اهلبیت دیدم که سر درِ حرمت غرق پرچم است یعنی تویی همیشه عزادار اهلبیت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم برای ، ، ▶️ کعبه میعاد حضرت موعود ظاهرا در حصار آل سعود قبله ی قدس قبله ی اول نیز در ظاهر است دست یهود @hosenih دور تا دور حصر تو در تو لیک انصار در رکوع و سجود این حرم خسته آن حرم بسته شاهد هر دو حضرت معبود در صفوف فشرده اهل جهاد در نمازند روز وشب به سرود: موج این عاشقان صخره شکن چون بهم میرسند مثل رود تازه دریا شوند و اقیانوس بر علیه فراعن و نمرود @hosenih غاصبان را به کام مرگ کشند میشود دشمن خدا نابود میرسد روز محو اسراییل همه بینند مرگ قوم یهود همه گویند رو به کعبه و قدس: این همان وعده ی خمینی بود راه قدس از مسیر کرب و بلاست و علم دست سیدی مسعود میرود کشتی سعادت او تا رسد نزد حضرت مقصود @hosenih میرساند علم به صاحب خود وعده اش صادق است و عهدش زود عده ای در اطاعتش مقبول عده ای از ولایتش مردود ما کجاییم درسپاه علی ما کجاییم در صف موعود پای رهبر شهید باید شد تا مقامات ما شود محمود حاصل این همه شعار و شعر با شهادت خوش است و خون آلود @hosenih قدس آزاد و کعبه ای آزاد در پناه خدای حی ودود انتقام اینچنین شود آغاز با قیامی ز مهدی موعود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم برای ، ، ▶️ خداحافظ ای کعبه ای بزم یار خداحافظ ای بیت پروردگار خداحافظ ای محفل اهل راز خداحافظ ای قبله ام در نماز @hosenih خداحافظ ای کوی مطلوب من خداحافظ ای بیت محبوب من خداحافظ ای از تو دل منجلی خداحافظ ای زادگاه علی خداحافظ ای سجدگاه رسول خداحافظ ای جای پای بتول خداحافظ ای شمع هر انجمن محل طواف حسین و حسن به خاک تو ای آرزوی همه بود جای پیشانی فاطمه @hosenih اگر میهمان بدی بوده ام به دامان پاک تو رخ سوده ام از این در برون با چه حالی روم مبادا که با دست خالی روم خوش آندم که با سوز و شور و دعا در آغوش خود من گرفتم تو را خوش آندم که در استلام حجر نهاذم به دامان پاک تو سر چو مُحرم شدم با تو مَحرم شدم کنار تو از اشک زمزم شدم اگر خواهی از خود جدایم کنی کرم کن که عبد خدایم کنی صفائی دگر بر روانم بده امام زمان را نشانم بده @hosenih سراپا شدم ناله و اشک و سوز امام زمان را ندیم هنوز اگر چه به وقت وداع همه شنیدی زهر زائری زمزمه دلش از شرار غم افروختی به وقت خداحافظی سوختی بیاد آرای بیت غم افروختی شب هشتم ماه ذیحجه بود همان شب که با گریه و شور و شین خداحافظی کرد با تو حسین @hosenih کنار تو زد عاشقان را صلا دل شب روان شد سوی کربلا چه باشد مرا هم عطائی کنی چو مولای خود کربلائی کنی پس از فیض زمزم براتم بده صفائی زآب فراتم بده خداحافظ ای خاک بیت الحرام خداحافظ ای حجر و رکن و مقام به ناچار اگر میروم زین حرم مبادا بود نوبت آخرم @hosenih مبادا که نومید رانی مرا برانی و دیگر نخوانی مرا اگر داشت (میثم) در این خانه راز دلش جانب کربلا بود باز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم برای ، ، ▶️ ای بیت خدا، خدانگهدار ای محفل عاشقانِ بیدار ای سنگِ نشانِ کوی دلدار افسوس که با دو چشم خونبار من از تو جدا شوم دگر بار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih افتاده به سینه ام شراره با گریه کنم به تو نظاره چون از تو جدا شوم دوباره باشد به دلم امید دیدار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih ای زادگه علیّ اعلا ای آب تو کوثر تولاّ ای داده به سینه ام تجلاّ از نور جمال حضرت یار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih ای کوه صفا چه با صفایی ای مروه تو جانِ جانِ مایی مانده به دلم غم جدایی دارم به دو دیده اشک بسیار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih وقتی که در این حرم رسیدم پرونده ی جرم خویش دیدم خجلت زخدای خود کشیدم گفتم حرم و منِ گنه کار؟ ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih ناگاه به گوش جان شنیدم کی عبد زخویش نا امیدم بر معصیتت قلم کشیدم تو عبدی و من خدای غفّار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih من عاشق رکن و مستجارم اینجاست علی علی شعارم با زاد گه علی است کارم رخسار نهاده ام به دیوار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih گفتم که در این حرم نشینم تا یوسف فاطمه ببینم از باغ رخش گلی بچینم دردا که نشد سعادتم یار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih اینجا همه بود سوز و دردم دل سوخت زناله های سردم بر حال حسین گریه کردم جاری شدی اشک من به رخسار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih ای کعبه چرا عزیز زهرا شد از تو جدا غریب و تنها بنهاد شبانه سر به صحرا تنها و غریب و بی کس و یار ای بیت خدا، خدانگهدار @hosenih افسوس که چاره ای ندارم باید بروم سوی دیارم من «میثمم» و امیدوارم بخشی گنهم زلطف بسیار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم برای ، ، ▶️ یا رب، امسال بدان رکن و مقامم برسان کام من دیدن کعبه است و به کامم برسان دولت وصل تو هر چند که خاص است، دمی عام گردان و بدان دولت عامم برسان @hosenih جز به کام مدد عون تو نتوان آمد راه عشق تو، بدان قُوت و کامم برسان صبرم از پای در آمد، تو مرا دست بگیر به سر تربت این صدر همامم برسان چون هلال ار بپسندی که بمانم ناقص به جمال رخ آن بدر تمامم برسان @hosenih هندوی آن درم ار خواجه جوازی بدهد صبح بیرون برو روز است به شامم برسان گر بدان روضه گذارت بود، ای باد صبا عرضه کن عجز و زمین بوس و سلامم برسان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم - به بهانه سالروز ▶️ از غربتِ بی حسابتان باید گفت از پرسشِ بی جوابتان باید گفت @hosenih ظهر و عطش و شمرِ زمان،واویلا از ناله ی آب، آبتان باید گفت... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم برای ، ، ▶️ راه ما راهیست حق، حزب ودکان و دکه نیست آخر این راه یاران، غیر فتح مکه نیست گاه راه کعبه از بحرین و صنعا بگذرد گاه راه مکه غیر از قتلگاه فکه نیست @hosenih در رگ اسلامیان خون خدا جاری شده برکه اقیانوس شد دیگر سخن از برکه نیست آری اقیانوس شد صف های عشاق الحسین در میان نقشه دیگر جای ما یک تکه نیست هر چه از ما کشت دشمن عمق ما شد بیشتر شاهراه کربلا دیگر رهی باریکه نیست گفت عمارِ زمان شیر عرب سید حسن پیرو سید علی ام ،وای بر آنکس که نیست باید از غناسۀ رهبر مهارت کسب کرد تیر او ردخور ندارد جای شک و بلکه نیست چون جوانان حسینی را دهد آماده باش عالمی پای رکابش ، بد بحال آنکه نیست این زمان مال حسینی ها ست، حرف صلح چیست سرنوشت ما بجز پیکار در معرکه نیست خوش بحال هر که امضای شهادت را گرفت ورنه در روز قیامت کار و بارش سکه نیست @hosenih آشنا شو با شهيدان کمیل و حنظله این زیارتگاه رندان است یک متروکه نیست راستی این چیست؟ گودالي شبیه کربلا کربلایی نیست هرجسمی که تکه تکه نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم - به بهانه سالروز ▶️ یاران ،سبکباران، چه زیبا پر گرفتند خوش در کف اخلاص جان و سر گرفتند آنانکه تن را ،همره جان میکشاندند با پای سر خود را به مسلخ میرساندند با جان و دل، چون رو به قربانگاه کردند خود را همه ،قربانیِ الله کردند مَحرم شدند و مُحرم مقصود ماندند در حالت سجده بر آن مسجود ماندند حج را ، چه ابراهیمیان آوازه دادند حجاج بیت الله، درسی تازه دادند @hosenih یاد شهيدان را دوباره زنده کردند خود را فدای امتی رزمنده کردند این جان سپردن ها به ما پیغامی آورد امواجی از بیداری اسلامی آورد شد مفتضح آل سعود، آماده باشید تا رفتن قوم یهود، آماده باشید جرثومه کفار اینک رفتنی شد تابوی استکبار بی شک مردنی شد هر جا که هر دولت درافتد با ولایت ضرب المثل گردد در عالم، بی کفایت مُشت ابوسفیانِ استکبار وا شد آمال دُور مشرکین باد هوا شد ما با بنی مروان و مرهب در ستیزیم با دشمنان دین و مذهب در ستیزیم ما بولهب های زمان را میشناسیم شیطان پرستان جهان را میشناسیم @hosenih ما کاخ های شیشه ای را رَد گرفتیم رَد سران مشرک و مرتد گرفتیم امروز با دشمن ،مسلمان آشنا شد سرتاسر جغرافیای دین، منا شد امروز مسلخ از یمن، تا قلب شام است از بیت مَقدَس ،تا دل بیت الحرام است این فتنه ها پرورده قوم یهودند بازیگر این فتنه ها آل سعودند اهل بصیرت بعد از این آماده تر شد این امت آزاده بس آزاده تر شد نسلی که خود را با شهادت روبرو دید راه شهید کربلا را پیش رو دید ما کربلا را کعبه دل میشماریم شش گوشه را چون قبله دل میشماریم پشت سر رهبر، نماز آنجا گذاریم پا در رکاب مهدی زهرا گذاریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای منای معرفت دل هایتان روی جانان شمع محفل هایتان در هوالهو خویش را فانی کنید عید قربان است قربانی کنید @hosenih مشعر و خیف و منی را بنگرید با نگاه دل خدا را بنگرید سینه نورانی، نفس ها مشک خیز چشم ها چون ابر رحمت اشگ ریز خاک با مشک و عبیر آمیخته اشگ مهدی در بیابان ریخته ای منی آهنگ دیگر ساز کن دفتر اسرار خود را باز کن وصف آن پیر خدا جو را بگو قصّه ی قربانی او را بگو عشق اینجا خودنمایی می کند مرگ دائم دل ربائی می کند کارد لرزد در کف دست پدر روح رقصد در تن پاک پسر بوسه های تیغ روی حنجر است یا نوازش های دست هاجر است @hosenih عشق می جوشد به رگ های خلیل تیغ می گوید که یَنهانی جلیل دوست بهر دوست خود را ساخته تیغ اینجا رنگ خود را باخته الله الله همّتی کن جبرئیل تا بگیری تیغ از دست خلیل این که کرده جان خود تسلیم دوست لحظه ای، آنی نمی گنجد به پوست در جبینش نور احمد را به بین دیده بگشا و محمّد را به بین ای قضا زامر خدا تعجیل کن خلق را قربان اسماعیل کن @hosenih ای فلک دست دعا از دل برآر ای ملک از عرش قربانی بیار آی حُجّاج این ندا را بشنوید بشنوید اینک خدا را بشنوید در منی از سوی ربّ العالمین گوسفند آورده جبریل امین کای خلیل از تو پذیرفتیم ما امتحان بود آنچه را گفتیم ما کردی اجرا آنچه را ما خواستیم بر خلیلیّت تو را آراستیم هر چه هست و نیست در فرمان ماست تیغ در دست تو، حکم از آنِ ماست @hosenih بنده گی کردی خلیل ما شدی همدم بی جبرئیل ما شدی این ذبیح ماست رویش را ببوس تیغ بگذار و گلویش را ببوس گر چه طفلت تیغ ما را مشتری است آنکه باید ذبح گردد دیگری است او سرا پایش نشان هر بلاست قتلگاهش در منای کربلاست پیش از آن کآید وجودت در وجود بوده بر سجّاده ی خونش سجود پیش تر از خلقت این روزگار کرده اسماعیل ها بر ما نثار @hosenih تو خلیل مایی امّا او ولی است نام زیبایش حسین بن علی است عشق تا شام ابد مرهون اوست اشگ «میثم» ها نثار خون اوست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم - به بهانه سالروز ▶️ دستور خدا پیروی از امر امیر است کردار علی گونه مراعات نظیر است ای حیدریان ، فاطمیان ، ظلم ستیزان اسلام به دست ستم امروز اسیر است @hosenih امروز به میدان عمل گوی مهیاست برخیز پشیمانی فردای تو دیر است فردا نتوان کرد عمل، روز سؤال است آنجا که قلم بر کف منکر وَ نکیر است در هیئتِ خود بیعت خود تازه نمائیم هر روز برای دل ما روز غدیر است نه قافیه معیار محبت نه قیافه با قافله پیوسته هر آنکس که بصیر است چون اشعریان قاضی مکار نباشیم این موعظه ی نغز ز عمار کبیر است ما دل به امان نامه ی ابلیس نبستیم چون ملت ما غیرتی و پاک ضمیر است خائن بُوَد آن کس گذرد از خط قرمز از توطئه ی اجنبی الله خبیر است ایران ندهد باج به دجّال زمانه این منطق ما بر دل بیگانه چو تیر است از عهد ابوالفضلی خود روی مگردان سرباز حسینی، دگر ایام خطیر است سیلی به رخ آل سعودی بزن امروز فردا نزند فاطمه را، خصم شریر است درسی خشن و سخت به وهابی دون ده عالم متوجه بشود شیعه دلیر است @hosenih ای کشته ی مظلوم منا، حق شما را گیریم ز دشمن که عدو خوار و حقیر است احرار به زیر علم کرب و بلایند بنگر پسر فاطمه سرباز پذیر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چرخ زدم چه ناگاه، نور شدم چه آسان روح من از مدینه ست، خاك من ازخراسان @hosenih کیست برابر من ؟ آن سوی مشعر من کشته ی آن نگاهم در شب عید قربان سنگ بزن كه در من آينه اي برويد سنگ بزن كه در من شور گرفته شيطان نذر دلم كن امشب سلسلة الذهب را چيست به غير زنجير سلسله هاي عرفان دف بزنيد امشب، با دل من بچرخيد عقل بگو بچرخد، عشق بگو بچرخان @hosenih اين تب ليلة القدر يا تب عيد اضحي ست اين شب عيد فطر است يا شب عيد قربان ؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد دف بزن ، ساغر بچرخان ، قل هوالله احد @hosenih گفتم از عشق و زبانم شعله ور شد ناگهان آه از این مضمون سوزان ! قل هوالله احد حضرت لیلی ! بیا در صحنه و چرخی بزن یک غزل مجنون برقصان ، قل هوالله احد ساغری آغوش وا کن ، یک تبسم مِی بریز اندک اندک جمع مستان ... ، قل هوالله احد می کنم سجاده را رنگین به می ، فتوا بده " زهد " من را می بنوشان ، قل هوالله احد بر سر آنم به حکم عشق ، رقص خون کنم با دلی عاشق ، غزلخوان ، قل هوالله احد در کمند زلف تو پیچید دل ، یا للعجب ! دید صدها عید قربان ، قل هوالله احد زیر شمشیر غمت ، عشق ست سر دادن به شوق دست افشان ، پایکوبان ، قل هوالله احد من شبی تاریک تاریکم ، تبسم کن مرا جلوه کن ای ماه تابان ! قل هوالله احد @hosenih تشنۀ وصلم ، الا یا ایهاالساقی ! وصال اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین چشمه‌های نور و شور آن بیابان را ببین گوسفند نفس را با تیغ تقوی سر ببر پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین سفرۀ مهمانی خاص خدا گردیده باز لالۀ لبخند و اشک شوق مهمان را ببین دیو نفس از پا درافکن، سنگ بر شیطان بزن هم شکست نفس را، هم مرگ شیطان را ببین تیغ در دست خلیل و بند در دست ذبیح حنجر تسلیم بنگر، تیغ بران را ببین کارد تیز و دست محکم، حلق نازک‌تر ز گل پای تا سر چشم شو، اخلاص و ایمان را ببین خاک گل انداخته از اشک چشم حاجیان در دل تفتیدۀ صحرا، گلستان را ببین گریه و اشک و دعا و توبه و تهلیل را رحمت و لطف و عطا و عفو و غفران را ببین آتش گرما گلستان گشته چون باغ خلیل در دل صحرا صفای باغ رضوان را ببین روی حق هرگز نگنجد در نگاه چشم سر چشمِ دل بگشا جمال حی سبحان را ببین خیمۀ حجاج را با پای جان یک یک بگرد آتش دل، سوز سینه، چشم گریان را ببین دل تهی از غیر کن تا بنگری دلدار را سر بزن در خیمه‌ها شاید ببینی یار را @hosenih سینه مشعر، دل حرم، میدان دید ما مِناست گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کرده‌ای سیر کن تا بنگری گم‌گشتۀ زهرا کجاست لحظه‌ای آرام منشین هر که را دیدی بپرس یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟ حیف یاران در منی رفتم ندیدم روی او عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست حاجیان سر می‌تراشند از پی تقصیرشان حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست حاجیان را هست یک قربانی آن هم گوسفند حاجی ما هم ذبیحش جمله تقدیم خداست حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار حاجی ما سینه‌اش از سم اسبان توتیاست خوش بود «میثم» همیشه سوگواری بر حسین حاجی آن باشد که اشکش هست جاری برحسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
پرده بالا رفت و کعبه پر گرفت باد شاید ذکر "یاحیدر" گرفت #امیر_عظیمی @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ طلوع عید بزرگ و مبارک اضحی فروغ وحدت و توحید داده بر دل ها ز خاک پاک منی سرکشد بدامن عرش نوای زمزمۀ گرم عاشقان خدا @hosenih در آن زمین مقدّس زدند حلقۀ عشق به اشک و ناله و افغان و شور و شوق و دعا رسد باوج سماوات نغمۀ لبیک زکوه و سنگ و شن و خاک و ریگ آن صحرا زدند خیمه در آن سرزمین که هر گامش ز اشک دیده پیغمبری گرفته صفا محمد و علّی و فاطمه حسین و حسن نهاده اند رخ بندگی بخاک آنجا صدای گرم مناجات حضرت مهدی طنین فکنده در آن سرزمین بموج فضا خوشا بحال دل محرمی که در آن جمع جمال گمشدۀ خویش را کند پیدا خوشا بحال دل آنکه بشنود پاسخ از آن دهان مقدس چو گفت یا مولا خوشا به ناله و فریاد و سینه سوخته‌ای که با دعای امام زمان رود بالا روند جانب مسلخ کنند قربانی نه گوسفند بگو گرگ نفس و دیو هوی دوباره زنده شود خاطرات آن پدری که زیر تیغ، پسر را نشانده بهر فدا @hosenih کشیده کارد بحلق پسر که در ره دوست کند سر از بدن نوجوان خویش جدا کشیده تیغ ولی آن گلو بریده نشد که بُد نهفته در آن سرّ قادر دانا به خشم آمد و گفتا به کارد کز چه سبب؟ نمی بُری گلوی نازک ذبیح مرا به سنگ خورد لب تیغ تیز و سنگ شکافت که ناگه از لبۀ تیغ شد بلند ندا که ای خلیل تو گوئی بِبُر چسان ببُرم که نهی میکندم ذات قادر یکتا دراین مکالمه ناگاه گوسفند به دوش رسید پیک خدا نزد حضرتش ز سما که ای خلیل خدا حبذا، قبول، قبول زهی زهی به چنین دوستی و صدق و صفا بجای ذبح پس، گوسفند کند قربان که هدیۀ تو پذیرفته شد به درگه ما بُرید سر زتن گوسفند و گفت دریغ نریخت خون ذبیحم بخاک دوست چرا؟ ندا رسید خلیلا به پیش رو، بنگر که راز مخفی ما بر تو می شود افشا @hosenih به پیش روی نظر کرد و دید غرفه بخون ذبیح فاطمه را در منای کرب و بلا گشوده چنگ بسی گرگ های کوفه و شام بقصد ریختن خون یوسف زهرا ز تشنگی زده آتش بدامن گردون صدای ناله اطفال سیدالشهداء رباب اشک فشان در کنار گهواره گلوی نازک اصغر نشان تیر جفا سکینه بر لبش از سوز تشنگی تبخال دو دست گشته بریده از پیکر سقّا شکافته است جبین جوانش از دم تیغ چنانکه فرق علی در نماز گشته دو تا @hosenih بریز خار نهان لاله های گلشن وحی به جستجو شده کلثوم و زینب کبری چو دید صحنۀ آن محشر عظیم خلیل دو دست غم بسر خویش زد، فتاد زپا ندا رسید خلیلا ثواب گریۀ تو فزون تر است ز ذبح پسر به درگۀ ما کدام صحنه بود همچو کربلای حسین؟ کدام روز بود همچو روز عاشورا؟ @hosenih مصائب همۀ انبیاست حق حسین که او به بزم ازل سر کشیده جام بلا به وصف دوست نبندد لب از سخن «میثم» اگر زبان بِبُرندش، دلش بود گویا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih