#امام_جواد_ع_شهادت
خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد
یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد
از روی خاک حجره سر خاکی تو را
بر دارد و به گوشهی دامن مکان دهد
میخواهی آب آب بگویی نمی شود
گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟
چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد
میخواست دست و پا زدنت را نشان دهد
بالا نشستهای و جهان زیر پای توست
وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷برخی از اظهار لطفهای شاعران گرامی در پی عروج حجتالاسلام #مهدی_مطلبی
به سمت مناجات کشاندند تو را
چه زود سر سفره نشاندند تو را
میخواستی از جنس شهیدان باشی…
به خواستهات خوب رساندند تو را
✍ استاد #علی_اکبر_لطیفیان
هر کس که مقرب است در فکر بلاست
آوارهشدن قاعدهی عشق خداست
"مهدی مطلبی" پَرید اما باز
در صحن "حسینیه" ی او "روضه" بپاست
✍ #محمد_کاظمی_نیا
تا حسین ارباب باشد خوش به حال نوکرش
لحظهی جان دادنش آید به بالای سرش
بعد خدمت در حسینیه به پاس نوکری
جنتش امضا شود با دست زهرا مادرش
✍ #مهدی_مقیمی
تا بوده همیشه زیر دِینت بوده
در هر نفسی به شور و شینت بوده
یا فاطمه، این مرد که از دنیا رفت
گریه کُن روضهی حسینت بوده
✍ #سیدمجتبی_شجاع
عاقبت مهدی ما هم پَر کشید
از سبوی عاشقی مِی سَر کشید
رفت از دنیای سازش کارها
با شهادت ذکر یا حیدر کشید
✍ #حسین_ایزدی
از طرف این عزیز، تقدیم به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) صــلــوات
#امام_حسین_ع_مناجات
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايهی اين خيمه کردهايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمهاند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد، چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد، چه سود اشک ندامت
چه نعمتیست نشستن میان مجلس روضه
که جبرئیل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارِ عَلَم را به شانهاش نکشيدهست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
"کسى که در پى کار حسين نيست، محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی، ز شیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت ز دنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"
به روز حشر که جمله فقير و کاسه بدستند
خدا به زائر تو میدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زدهست به نامت
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_ولادت
آستان خدا کمال شما
هفت پرواز زیر بال شما
با شما میشود به قرب رسید
ای وصال خدا وصال شما
گاه با آدم و گهی با نوح
بی زمان است سن و سال شما
مثل جبریل میشود بالم
با همین غورههای کال شما
بال ما را به آسمان ببرید
تا خداوند لا مکان ببرید
هر کسی تو را سلام کند
به مقام تو احترام کند
کاش در صحن سامرات خدا
تا قیامت مرا غلام کند
پر و بال کبوترانهی من
در حریم تو میل دام کند
هر که بی توست واجب است به خود
خواب احرام را حرام کند
بر دلم واجب است بعد طواف
عرض دین محضر امام کند
نیمه ی ماه حج که شد باید
شیعه در محضر شما آید
ای مسیحای سامرا هادی
آفتاب مسیر ما هادی
علی ابن محمد ابن علی
نوهی اول رضا هادی
نیست جز دامن کرامت تو
پردهٔ خانهٔ خدا هادی
ذکر هر چارشنبهام این است
یا رضا، یا جواد، یا هادی
به ملک هم نمیدهم هرگز
گریهٔ زائر تو را هادی
یک شبی را کنار ما ماندی
سر سجاده جامعه خواندی
تو دعا را معرفی کردی
مرتضی را معرفی کردی
با فراز زیارت سبزت
راه ما را معرفی کردی
مرتضی و حسین و فاطمه و
مجتبی را معرفی کردی
نه فقط اهل بیت را بلکه
تو خدا را معرفی کردی
سامرایت غریب بود اما
کربلا را معرفی کردی
با تو ما مرتضیشناس شدیم
تا قیامت خداشناس شدیم
ریشههای محبت ما تو
مزرعههای سبز دنیا تو
خواهش سرزمین پائین، من
اشتیاق بهشت بالا، تو
گاه ابلیس میشوم بی تو
گاه جبریل میشوم با تو
من نمیدانم این که من دارم،
به تو نزدیک میشوم یا تو
چه کسی از مسیر گمراهی
داده ما را نجات؟... آقا تو
تو مرا با ولایتم کردی
آمدی و هدایتم کردی
دل من در کفت اسیر بُوَد
به دخیل تو مستجیر بود
گر شود ثروتم سلیمانی
باز هم بر درت فقیر بُوَد
شکر حق میکنم صدای بلند
حضرت هادیام امیر بُوَد
آبرو خرج میکنی بس که
کرم سفرهات کثیر بُوَد
شب میلاد تو به ذی الحجه
مطلع شوکت غدیر بُوَد
ریشهی ناب اعتقاد علی
پسر حضرت جواد علی
دوست دارم گدای تو باشم
سائل دستهای تو باشم
مثل بال و پر کبوترها
دائماً در هوای تو باشم
دوست دارم که از زمان ازل
تا ابد خاک پای تو باشم
نیمهشبهای ماه ذی الحجه
زائر سامرای تو باشم
یا دعای قنوت من باشی
یا قنوت دعای تو باشم
ما فقیریم! سفرهای وا کن
سامرایی حوالهی ما کن
با تو این عقلها بزرگ شدند
اعتقادات ما بزرگ شدند
پای دلهای شیعیان آن قدر
گریه کردید تا بزرگ شدند
با نگاه تو با محبت تو
اِبن سکّیتها بزرگ شدند
خوب شد بچههای هیئت ما
پای درس شما بزرگ شدند
بچههای قبیلهی ما با
کربلا کربلا بزرگ شدند
بی تو دلهای ما بهار نداشت
مثل یک شاخهای که بار نداشت
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
روزگارم با غلامىِ "على" سَر میشود
هر که را دیدم على را دیده، نوکر میشود
بندهزاده بندهاى دارم که دارد مثل من
چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود
جاى آن دارد بگیرم حلقهی دارَش کنم
حلقهاى را که زِ گوش بندگى دَر میشود
شأن او را نه قلم کافیست، نه دفتر، نه فهم
شأن سلمانش فقط صد جلد دفتر میشود
نَفْس مثل خیبر است و هیچکس فَتّاح نیست
فتح این قلعه فقط با دست حیدر میشود
از همینجا میشود فهمید - با مهر على-
عاقبت این عاقبتها خیر یا شَر میشود
محضر "یادعلى" و محضر "نادعلى"
هر که آدم میشود از این دو محضر میشود
قدر زَر زرگر شناسد، قدر "زهرا" را "على"
علتش این است داماد پَیَمبَر میشود
بیشتر کار برادر را برادر میکند
حق بده پس با تو پیغمبر برادر میشود
کار خیر ما کنار حُبّ تو میایستد
دو برابر، سه برابر…. صد برابر میشود
معجزات چشمهایت خلق صاحب معجزهست
دُل دُلت رَد میشود، سنگ همه زَر میشود
تو میان خانه هم باشى همه ذِبح توأند
تو به خیبر هم نیایى، فتح خیبر میشود
طفل خود را بر سر شانه نجف آوردهام
کودک است امروز, در آینده قَنبر میشود
این زمین خاصیتش این است قیمت میدهد
سنگ را اینجا بیندازند گوهر میشود
زان طرف سنگ نشانى هم ندارد "فاطمه"
زین طرف دارد کف صحن تو مَرمَر میشود
“باز با…..” نه , باز اینجا با کبوتر میپرد
شاه اینجا همنشین چند نوکر میشود
حال من چون حال بیماریست زیر دستِ تو
هر چه بدتر میشود انگار بهتر میشود…
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌸 #عید_سعید_غدیر مبارک باد.
دستِ گرم پدر فاطمه
در دست علیست
بعداز این بارِ نبوت همه
در دست علیست
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
↳ @hosseinieh_net
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#مباهله #پنج_تن
آفریدند آفرینش را برای پنج تن
پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن
مثل جبرائیل تا عرش بالا میروم
آن زمانهایی که میافتم به پای پنج تن
نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد
بچههای ما فدای بچههای پنج تن
استجابت در قسم دادن به نام فاطمهست
پس بدون او نمیگیرد دعای پنج تن
فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت میشود
میرسد از جانب یک تن صدای پنج تن
یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت
لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن
هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه
هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن
ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم
یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
شکر خدا دعای سحرها گرفته است
دست مرا کرامت آقا گرفته است
شکر خدا که چشم همیشه حسینیام
اشکی برای روز مبادا گرفته است
بالِ فرشته است برای تبرکش
اطراف چشمهای ترم را گرفته است
اینجا حسینیهست ملائک نشستهاند
جبریل هم برای خودش جا گرفته است
این دستمال گریۀ ماه محرمم
امروز بوی چادر زهرا گرفته است...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
عاشقانت میفروشند عیش را، غم میخرند
دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند
باز هم شیر حلال مادران تأثیر کرد
بچهها دارند از بازار پرچم میخرند
مثل خار و خس در این سیل به راه افتادهایم*
باز درهم آمدیم و باز درهم میخرند
ماهها در یکطرف ماه محرم یکطرف
بیشتر از ماهها ماه محرم میخرند
اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند
تا تو را داریم ما، داراترین عالمیم
بچههاى ما در این خانه حاتم میخرند
اینطرف گریان شدیم و آنطرف آباد شد
اشک کالایىست که در هر دوعالم میخرند
گریه بر مظلوم تکویناً تقربآور است
در حسینیه مرا، حتى نخواهم، میخرند
مطمئناً روضهاى یا گریهاى در کار هست
هرکجا عصیانى از فرزند آدم میخرند
عدهاى دم میدهند و عدهاى دم میزنند
پنجتن هم این وسط دارند از دم میخرند
گریهکن زهراست، ما تنها سیاهى لشگریم
باز بااینحال شکل گریه را هم میخرند
اولین گریهکن مسلم رسولالله بود
گریه بر دندان مسلم را مُسَلَّم میخرند
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
#دلتنگ_محرم
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
✍ #محتشم_کاشانی
باز هم شیر حلال مادران تأثیر کرد
بچهها دارند از بازار پرچم میخرند
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
اهلِ عالَم دارد از رَه، ماهِ ماتم میرسد
هیئتیها! یاعلی! دارد محرم میرسد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
ای دلم! طاقت بیاور! آتش غم میرسد
بر مشامم بوی اسپند محرم میرسد
✍ #سیدمیلاد_حسنی
↳ @hosseinieh_net
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حضرت_زینب_س_اسارت
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو میآید سفر، دیگر پریشان نیست
کنار تو کسی دلواپس خار مغیلان نیست
بیابان گردمان کردی، ولی زینب پشیمان نیست
اگر دربدر کوه و بیابانم کنی، عشق است
اگر زخمیِ صد خار مغیلانم کنی، عشق است
پریشانم کنی عشق است، حیرانم کنی عشق است
اگر دنبال معشوق است دل، دنبال سامان نیست
بپرسی جای جای کربلا را شرح خواهم داد
بپرسی مو به موی ماجرا را، شرح خواهم داد
مسیر کوفه تا شام بلا را شرح خواهم داد
هر آنچه از تو پنهان نیست، از من نیز پنهان نیست
برادر جان تو ثارالله و ثارالله دیگر من
حسینِ قبل خنجر تو، حسین بعد خنجر من
تجلی میکنم در تو، تجلی میکنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است، پایان نیست
بنه پا بر زمین این خاکها مشتاق و لبریزند
تمام دختران یک یک مژه بر پات میریزند
نباید هم به مهمانداریات این قوم برخیزند
چرا که خلق میدانند صاحب خانه مهمان نیست
میان کاروان تو ندیدم غیر زیبایی
جوانان رشید و نونهالان تماشایی
به همره بار گل آوردهام آن هم چه گلهایی!
غلط گفته هر آنکه گفته این صحرا گلستان نیست
نقاب افکن مرا با مظهرِ حق روبهرو گردان
طنابی گردن زینب ببند و کو به کو گردان
همانگونه که مردی از شهادت نیست روگردان
به پای تو زنی هم از اسارت روی گردان نیست
محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد
ز کوه صبر من حتی نشان درد برخیزد
اگر زن شیرزن باشد، به جنگ مرد برخیزد
بجنگم با سنان؟ هرگز!! سنان که جزو مردان نیست
به زیر سایبانِ قد و بالای تو میخوابیم
من و این کاروان از چشمهی فیض تو سیرابیم
نه اینکه دست ما دور است از آب و پی آبیم!
فراتِ بی لیاقت لایق لبهای طفلان نیست
چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد
چه خوشبخت است آن کس که روی نعشش عبات افتد
یکی با لب، یکی با دل، یکی با سر به پات افتد
دل سلطانِ عالم را به دست آوردن آسان نیست
به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمیآید
به زینب معجر پاره به سر کردن نمیآید
برادر جان به ما اصلاً سفر کردن نمیآید
کسی در خیمههای ما به جز ششماهه خندان نیست
::
صدا زد: آی مردم این شهید ما مسلمان است
بزرگِ خاندانم را نمیبینید عریان است؟!
جواب قاریِ قرآنِ زینب، بوسه باران است
جواب قاریِ قرآنِ زینب، سنگباران نیست
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قیامت
که زیر سایۀ این خیمه کردهایم اقامت
شفیع گریهکنانش ائمهاند یکایک
به این دلیل که جمع است در حسین امامت
کسى که آه ندارد، چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد، چه سود اشک ندامت
چه نعمتیست نشستن میان مجلس روضه
که جبرئیل در آنجا فکنده رحل اقامت...
کسى که در پى کار حسین نیست، محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت...
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت؟
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قیامت خود را سند زدهست به نامت
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی
کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی
خواهرم را بیشتر از هر کسی خوشحال کرد
بانگ إنّی قاسم بن المجتبایی که زدی
لشکری را ریختی، آخر تنت را ریختند
کار دستت داد آخر ضربههایی که زدی
استخوان سینهات میگفت اینجایم عمو
خوب شد پیدا شدی با دست و پایی که زدی
ذره ذره چون علیِّ اکبرم میبوسمت
این به جای بوسههایِ بر عبایی که زدی
سیزده تا سیزده تا نیزه بیرون میکشم
در إزای سیزده جام بلایی که زدی
✍ #علی_اكبر_لطيفيان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
من برایت پدرم، پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
یاد شبهای مناجات حسن میافتم
میوزد از سر زلف تو نسیم سحری
همه گشتیم ولی نیست به اندازهی تو
نه کلاه خوودی و نه یک زرهای، نه سپری
من از آنجا که به موساییات ایمان دارم
میفرستم به سوی قوم تو را یک نفری
بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد
نیست ممکن بروی و دل ما را نبری
قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی
دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری
بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم
از روی قامت تو رد شده هر رهگذری
جا به جا میشود این دنده تکانت بدهم
وای عجب دردسری، وای عجب دردسری
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
از تنم چند تن درست کنید
بی سر و بی بدن درست کنید
سنگ را بر تنم تراش دهید
تا عقیق یمن درست کنید
زرهای تن نکردهام تا خوب
از لباسم کفن درست کنید
از پرِ تیرهای چله نشین
بر تنم پیرهن درست کنید
سیزده مرتبه مرا بُکشید
سیزده تا حسن درست کنید
آن قدر قد کشیدهام که نشد
کفنی قد من درست کنید
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
زره اندازه نشد، پس کفنش را دادند
کمترین سهمیه از سهم تنش را دادند
قاسم انگار در آن لحظه "انا الهو" شده بود
سر این "او" شدنش بود "من"ش را دادند
بی جهت نیست تماماً بغلش کرده حسین
بعد ده سال دوباره حَسنش را دادند
تا که حرز حسنی همره قاسم باشد
عمهها تکهای از پیرهنش را دادند
داشت مجذوب کلیم اللهی خود میشد
سنگها نیز جواب سخنش را دادند
داشت با ریختنش پاي عمو کم شد
چه قدر خوب زکات بدنش را دادند
گفت یعقوب: تن یوسف من را بدهید
گفت یعقوب، ولی پیرهنش را دادند
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#نوکری_اهل_بیت_ع
عمرم گذشت اما بدرد تو نخوردم
شرمندهام آقا بدرد تو نخوردم
تو فکر من بودى ولیکن من نبودم
اصلاً به فکر نوکرى کردن نبودم
من دور بودم تو مرا نزدیک کردى
راه مرا از کربلا نزدیک کردى
گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم
حتى اگر غرق گناهى، من حسینم
گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من
تو رو به چاهى، رو به راهت میکنم من
آواره ام، آواره را آوارهتر کن
بیچارهام، بیچاره را بیچارهتر کن
آوارگى در این حسینیه میارزد
بیچارگى در این حسینیه مىارزد
هرشب اسیرم میکنى پاى بساطت
دارى تو پیرم میکنى پاى بساطت
من چاى میریزم گناهم را بریزى
یکجا تمام اشتباهم را بریزى
شأن نزولت میکند آخر بلندم
سر را تو دادى جاى آن من سربلندم
وقتى گذر کردند خیلیها ازینجا
رفتند تا معراج تا بالا ازینجا
اینجا گرفته از خدا عیسى دمش را
اینجا خدا بخشید آخر آدمش را
من خام بودم غصه و غم پختهام کرد
این پخت و پزهاى محرم پختهام کرد
میبینم اینجا پنج تا نور مقدس
این آشپزخانهست یا طور مقدس
اینجا همانجاییست که مولا میآید
زینب میآید، بیشتر زهرا میآید
من عالمى دارم در اینجا با رقیه
هروقت دستم سوخت گفتم یا رقیه
منت ندارم بر سرت... تو لطف کردى
حالا که هستم نوکرت، تو لطف کردى
یک شب غذاى خواهرت را بار کردم
یک شب غذاى دخترت را بار کردم
باید که دست از هرچه غیرکربلا شست
دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست
خدمت تجلى ارادتهاى شیعهاست
بالاترین نوع عبادتهاى شیعهاست
ما به ولایت میرسیم از این مودت
ما به مودت میرسیم از راه خدمت
خدمت درِ این خانه تنها فرصت ماست
گفتند: اینجا پنج روزى نوبت ماست
این پارچه مشکى فداى روى ماهش
دارد سفیدم میکند رنگ سیاهش
از سوخته دلها نگیر آقا غمت را
یک وقت از دستم نگیرى پرچمت را
بگذار یک گوشه به پاى تو بمیرم
کنج حسینیه براى تو بمیرم
منکه به غیر از لطف تو یارى ندارم
منکه به غیر از کار تو کارى ندارم
آنقدر بین دستههایت ایستادم
نذر على اصغر تو آب دادم
اى کاش بین ایستادنها بمیرم
آخر میان آب دادنها بمیرم
خوب است نوکر آخرش بى سر بمیرد
خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد
خوب است ما هم گوشهاى عطشان بیفتیم
در زیر پاى این و آن عریان بیفتیم
خدمت به این بى رنگ و رو هم رنگ و رو داد
این کفشها را جفت کردن آبرو داد
در هرکجا که نام پیراهن میآید
زهرا میآید پیش ما، حتماً میآید
من دست بر سینه دم در مینشینم
در مجلس فرزند، مادر را ببینم
من مینشینم کار و بارم پا بگیرد
شاید به من هم چادر زهرا بگیرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است
نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است
سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم
وَرنه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است
مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد
تکّهها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است
خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند
خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت میمیرم
خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است
گر چه چشمم به لبِ توست ولی لختهیِ خون
از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است
تکّههای جگرم هر طرفی ریخته است
همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است
بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد
دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
وقت وداع از حرم، نگاه پدرها
ملتمسانهتر است پشت پسرها
آه، پدرهاي خسته، آه، کمرها
آه، پسرهاي رفته، آه، جگرها
میرود و یک صدا به گریه میافتند
پشت سرش خیمهها به گریه میافتند
باز نمایان شده جلال پیمبر
باز تماشا شده جمال پیمبر
پرده بر انداخته کمال پیمبر
اینکه وصالش بُود وصال پیمبر
سمت عدو نه، علی اکبر خیمه
میرود از خیمهها پیمبر خیمه
حیدر کرار شد، زمان خطر گشت
لشگر کوفه تمام مثل سپر گشت
ریخت بهم دشت را و موقع برگشت
ضرب عمودی که خورد، واقعه برگشت
خون سرش بر روی عقاب چکید و...
راه حرم را ندید و شیهه کشید و...
آن بدنِ از جفا شکستهترین را
آن بدن له شده به عرشهی زین را
برد سوی دیگری، شکسته جبین را
لشگر آماده نیز خواست همین را
وای که شمشیرها محاصره کردند
ازهمه سو تیرها محاصره کردند
بی خبرانه زدند، بی خبر افتاد
خوب که بیحال شد ز پشت سر افتاد
در وسط قتلگاه تا پسر افتاد
درجلوی خیمه گاه هم پدر افتاد
وای گرفتند از دلم ثمرم را
میوه ی باغ مرا، علی، پسرم را
آه از این پیرمرد خسته، شکسته
سمت علی میرود شکسته، شکسته
آمد و دید آن تن خجسته، شکسته
در بدنش نیزه دسته دسته، شکسته
کاش جوانان خیمه زود بیایند
یاری این قامت شکسته نمایند
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
...ای آفتاب روشن شبهای کربلا
پیغمبر دوباره صحرای کربلا
ای از تمام آدمیان برگزیدهتر
نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا
یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد
گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا
آب فرات و علقمه و گنبد حسین
یا تل زینبیه و هر جای کربلا
هر چند دیدنی است ولی دیدنی تر است
پایین پای مرقد آقای کربلا
نزدیکتر به مرقد آقاست جای تو
پایین پایی و همه پایین پای تو
حالا که میروی جگرم را نگاه کن
این چشمان محتضرم را نگاه کن
در این لباس ها چقدر دیدنی شدی
زینب بیا بیا پسرم را نگاه کن
من پیر و تو جوان کمی آهستهتر برو
افتادگی بال و پرم را نگاه کن
باور نمی کنی که علی پیر تر شدم
پیشم بیا و موی سرم را نگاه کن
اصلا بیا بجای تمنّای جرعهای
شرمندگی چشم ترم را نگاه کن
بعد از تو فصل، فصل دلم بی قرار شد
بعد از تو خاک بر سر این روزگار شد
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_عباس_ع_شهادت
وعدهای دادهای و راهی دریا شدهای
خوش به حال لب اصغر كه تو سقّا شدهاى
آب از هيبت عباسى تو میلرزد
بىعصا آمدهای حضرت موسى شدهاى
به سجود آمدهای يا كه عمودت زدهاند؟
يا خجالت زدهای؟ وه كه چه زيبا شدهاى
يا أخا گفتى و ناگه كمرم درد گرفت
كمر خم شده را غرق تماشا شدهای...
مادرت آمده يا مادر من آمده است؟
با چنين حال به پاى چه كسى پا شدهای
تو و آن قد رشيدى كه پر از طوبى بود
در شگفتم كه در اين قبر چرا جا شدهای
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_عباس_ع_شهادت
به نام آب، به نام فرات نام شما
من آفريده شدم كه كنم سلام شما
نوشتهاند به روي جبين ما دو نفر
شما غلام حسين و منم غلام شما
خوشا به حال پروبال اين كبوترها
گهي به بام حسين و گهي به بام شما
تو آن هميشه امامي و ما همان مأموم
به قامتي كه گرفتيم با قيام شما
تو ماه بودي و نزديك آبها كه شدي
تمام علقمه پا شد به احترام شما
هزار باده، هزاران پياله میروئید
همینکه تير رسيد و شكست جام شما
همینکه نالهي ادراك اخايتان پيچيد
شكست قامت طوبائي امام شما
مسير علقمه را بوي انكسار گرفت
چه حس بیرمقی بود در كلام شما
به حالوروز بلنداي تو چه آوردند
تمام علقمه پر گشته از تمامِ شما
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_عباس_ع_شهادت
دلی به وسعت پهنای عرش بالا داشت
لبی به وسعت مهریههای زهرا داشت
کنار علقمه در سجدهگاه چشمانش
نداشت هیچکسی را فقط خدا را داشت
اگرچه قطره آبی میان مشک نبود
ولی کرانهی چشمش هزار دریا داشت
هدر نرفت ز پرتاب چلهها، تیری
امیر علقمه ازبسکه قدّ و بالا داشت
همینکه در وسط گیرودار، گیر افتاد
عمودی آمد و فرقش شکست تا جا داشت
درست وقت نزولش، همه نگاه شدند
رشید بود و زمین خوردنش تماشا داشت
حسین بود و علیاصغر شهید شده
کنار علقمه اما هنوز سقا، داشت...
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
چه میخواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی
چه میخواهد شکستهدل به غیر از چشم گریانی
توکل بر توسل کن توسل بر توکل کن
در این دنیای حیرانی، در این دریای طوفانی
اگر تا شام میخندی، اگر تا صبح میخوابی
تو از مردن چه میفهمی، تو از برزخ چه میدانی
اگر آشفتهات کردند یعنی لایق وصلی
به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی
نیاز مستمندان را بنه بر دیدهی منت
مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی
خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا
مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی
من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم
که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی
مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی
از اول نیز میآمد به من پاره گریبانی
به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه
بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی
به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد
خطایش را زلیخا کرد، یوسف گشت زندانی
اگر چه گریهی هجران، شکسته میکند ما را
ولی از آب پیشانیست بهتر چین پیشانی
به لطف گریه کار طفل بهتر راه میافتد
چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی
گرههاییست در عالم که بی تو وا نخواهد شد
نمیآید به کارِ این گرهها هیچ دندانی
دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد
گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی
پشیمان میشود آن که برای تو نمیمیرد
”چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی“
در باغ شهادت را به آه نیمه شب وا کن
اگر خون جگر خوردی، تو هم جزو شهیدانی
::
خبر داری که تو رفتی، به کوچه گردی افتادم
به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی
همه با دامن آتش گرفته رو به گودالاند
عجب شام غریبانی، عجب شام غریبانی
سر پیراهن تو گریهی ما را در آوردند
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی ؟
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
همه محوند، محو عزت ما
از گِلِ اولیاست طینت ما
کنج عُزلَت برای ما گنج است
وه چه سرمایهایست عُزلَت ما
نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما
ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما
نامههامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما
گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما
هر کسی پنج روز نوبت اوست
با بزرگان گذشت نوبت ما
فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما
همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما
تا که در خدمت شما هستیم
دیگران میکنند خدمت ما
خواستند از دیار تو برویم
نه، اجازه نداد غیرت ما
ما اویسیم و آمدیم، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما
شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما
حاجت دل شکستهها گریهست
جان زینب برس به حاجت ما
::
روضه داریم روضهی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما
کربلا، شام، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
::
ما که از هجر، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e