eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
307 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ روی یک صندلی ساده نشست میزبانش فرشته ای با چند قاب عکسی که زیر بالَش داشت توی آن عکسها پر از لبخند گفت: خب خواهرم بگو چه خبر؟ کمی از آسمان بگو با ما پسرانت چطور پر زده اند؟ از پر و بالشان بگو با ما @hosenih بعد اتمام صحبت آقا پیر زن لحظه ای تبسم کرد یک به یک صورت پسر ها را توی ذهن خودش تجسم کرد بعد هم دستپاچه سرگرم آن تصاویر زیر چادر شد اولی را که روی دست گرفت لحظه ای چشم رهبرش پر شد ... : اسم این محسن است می‌بینید پسر اولم فدای حسین دومی هم محمد است آقا قدو بالاش زیر پای حسین سومیـ ... ! سر گرفت بالا دید شانه‌های امام می‌لرزد عکس‌ها را سلام می‌دهد و در صدایش سلام می‌لرزد @hosenih عکسها را به زیر چادر برد گفت : آقا چرا غم انگیزی؟ من فقط چارتا پسر دادم که نبینم تو اشک می‌ریزی از خودم گاه‌گاه می‌پرسم چند ام البنین در ایران هست؟ که‌ به راه خدا و دین و وطن واژه عشق مشتشان را بست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با صدای روضه‌خوان رفتم به جایی سوخته روضه‌خوان می‌خواند اما با صدایی سوخته @hosenih باز هم شرمنده؛ در دستم ندارم بیشتر واژه‌هایی آتشین، زلفِ رهایی سوخته حرف سنگین است، سنگین؛ روضه‌خوان سربسته گفت: کاش کوچکتر نبود از تیر نایی سوخته... گفت: «می‌بینم یکی افتاده عریان» بعد گفت: «کودکانی مانده‌اند و خیمه‌هایی سوخته... کودکان در انتظار ذوالجناح، از دورها ذوالجناج آمد ولی با یال‌هایی سوخته...» هر چه تابیدی به دنیا، باز هم تاریک ماند باید از این کوهسار از سر برآیی سوخته @hosenih آخر کار است و باید ذکر «یا زهرا(س)» گرفت عطر زهرا(س) می‌وزد از کربلایی سوخته... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر بوریای کهنه کفن گریه می‌کند «تا خامه لب گشود سخن گریه می‌کند» پای غمش به داغ جوان دیده ها قسم «بیچاره است مرد چو زن گریه می‌کند» @hosenih باران غاضریه نشان سرور نیست «صبحی‌ست کز وداع چمن گریه می‌کند» معمار قبر پر شده از آب واقف است «تعمیر بر بنای کهن گریه می‌کند» آه ای حجاز زاده عراق آمدی چرا؟ «از درد غربت تو وطن گریه می‌کند» باور نمی‌کنی؟ خودت از خیزران بپرس «دندان دمی که ریخت دهن گریه می‌کند» گفتم مرو برادر من خواهش مرا «چون طفل بر زمین مفکن، گریه می‌کند» @hosenih میل به باغ کی کنم آخر که مثل ابر «گُل نیز بی تو بر سر من گریه می‌کند» «بیدل به هر کجا رگ ابری نشان دهند بر ماتم حسین و حسن گریه می‌کند» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مجنون شدم که لیلی لیلای من شوی مهمان شبی به خیمۀ صحرای من شوی در قاب اشکها بنوشتم ((حسین،عشق)) زیباترین نگار دل آرای من شوی @hosenih عالم به هم بریزم از این سوز ناله ام وقتی که تو ترنم آوای من شوی عبدالحسینم و به جهان فخر می کنم یک عمر نوکرم که تو آقای من شوی خود را زدم به مردن، که از اینجا گذر کنی عشقت اگر کشید مسیحای من شوی داغت بکوب بر بدنم معتبر شوم آواره آمدم که تو ماوای من شوی چشمت بگیرد بخری گر مرا حسین تو آبروی این دل رسوای من شوی لذت در این بود که شوم ذبح مقدمت من دست وپا زنم به تماشای من شوی جان می دهم فقط به امید محبتت تا ضامن شفاعت عقبای من شوی @hosenih گر کربلا ندیده بمیرم، دعا کنم در جنة الحسین پذیرای من شوی گر میزنی به چوب فراغت مرا مزن خاکم ز کربلاست مدد شاه بی کفن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شهیدی در میان کاروانت می شوم یا نه؟ غبار رهگذار عاشقانت می شوم یا نه؟ @hosenih دلم سنگ است می دانم، دلم تنگ است می دانی نمی دانم که خاک آستانت می شوم یا نه؟ مرا با گوشه‌ی چشمی خواندی اما کاش می‌گفتی فدای چشم‌های مهربانت می شوم یا نه؟ فدای تو چه جان‌های جوانی شد بگو آیا فدای آن شهیدان جوانت می شوم یا نه؟ @hosenih سرم را کاش بر زانو بگیری یوسف زهرا بگو وقت شهادت، میهمانت می‌شوم یا نه؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد همیشه در غم تو دیدگان تر دارد دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد خدا به سوختگان غمت نظر دارد @hosenih قسم به ناله ی زهرا کسی نمیماند اگر که پرده خدا از غم تو بر دارد من از تلاطم امواج آب دانستم که در مصیبت تو آب هم جگر دارد @hosenih به ساحت حرمت میرسد هر آن کس که شبیه فطرس درگاه بال و پر دارد به جمع گریه کنان حسين و كرب وبلا ببين ز عرش خدا فاطمه نظر دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از هر چه که هست جز خودت دورم کن لبريز حضور، غرق در نورم کن @hosenih اين قافله‌ی عمر که از دستم رفت با قافله‌ی حسين محشورم کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ با سلام و درود بر آنان که شده یاد و نامشان پیروز از دفاع مقدس امروز تا دفاع مقدس دیروز @hosenih پیرمان گفت یادِ این یاران کمتر از نعمت شهادت نیست شهدا یادِ ما کنند ایکاش هر کسی را چنین سعادت نیست @hosenih باز اهواز پُر طراوت شد روحِ تازه گرفت خوزستان باز از خونِ این شهیدان شد مملکت باغ لاله و بستان @hosenih چلّهٔ انقلاب اسلامیست شجرِ طیّبه چه میخواهد؟ پرچم انقلاب اسلامی دائماً خون تازه میخواهد @hosenih ما مهیّای کربلاهائیم هیچ از حادثه هراسی نیست آبدیده شدیم و هرگز از فتنه و توطئه هراسی نیست @hosenih ما همه پای کار دینِ حق همه رزمندگان اسلامیم همه سربند بستهٔ زهرا عاشقِ لحظه های اقدامیم @hosenih همه در انتظار فرمانیم با ولایت همیشه هم عهدیست ولیِ امر مسلمین، آری ولی الله و نایب مهدیست @hosenih امرِ او امرِ آل پیغمبر نهیِ او نهیِ حضرت مولاست دولت و! مجلس و! قضائیّه! طاعتش در طریقهٔ اولاست! @hosenih اقتدارِ نظام، یک جمله است: الگوی ما قیام عاشوراست رهبر ما هم، اینچنین فرمود: رهبر ما امام عاشوراست @hosenih علَمِ ما بدوشِ عباس است صبرِ ما صبرِ حضرت زینب راهِ ما راهِ اربعینِ حسین نهضتِ ماست نهضتِ زینب @hosenih هر چه تحریممان کند دشمن استقامت کنیم افزونتر هر چه خون خواهد این شجر،هستیم گر چه هر روز هست گلگونتر @hosenih عالم از شیعه درس میگیرد قدسِ بین الملل شده تشکیل راهِ قبل از ظهور معلوم است از حرم سوی محوِ اسرائیل @hosenih رگ رگِ ما فدای خون حسین ذکرِ ما کلُ یومٍ عاشورا کربلا شاه راهِ ایمان است حرف ما کلِ ارضْ، کرببلا @hosenih ما کجا لشگر حسین، اما همه عالم فدائیِ اصغر به جوانان هاشمی سوگند خونِ ما نذر گیسوی اکبر @hosenih گیسویی که بخاک و خون آغشت قدِ سروی که نذرِ مولا شد پس به زانو نشست بابایش پیشِ نعشی که ارباً اربا شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان و حرمله امشب بفرمایید روضه با حضور ذاکران این بار چوب خیزران با لب... @hosenih بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام به صرف شام،بعدش هم شراب از جام بفرمایید روضه شامیان،بعد از نماز مغرب و عشاء بفرمائید روضه شامیان با خطبه خوانی هایِ زین العابدین و زینب کبری ندیدم مجلسی کامل تر از این مجلس روضه نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه،میان دارند و در هر گوشه ی مجلس شبیه عمّه ی سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند به نوبت راویان،شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند @hosenih سپس بر منبرِ تشت طلایی آن لب کرب و بلایی آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد تمام نکته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت کرد حسین بن علی لب وا نکرده،ناگهان مجلس دگرگون شد از این سو چشمِ زین العابدین از آن طرف، زینب دلش خون شد پس از لب خیزران برخواست آهسته ولی با شدّت از دست یزید افتاد رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران، امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد همین که خیزران، این ذاکر معروف بالا صدای جمع از این روضه ی مکشوف بالا رفت زمینه ، نوبت جُندَب شد و از داستان بوسه ی سرخ پیمبر خواند زمینه ، نوبت جُندَب شد و او هم دوباره روضه را از قسمت ِ سر خواند @hosenih ولیکن ، واحدِ سنگین آن مداح رومی ، چیزِ دیگر شد خدا خیرش دهد او خواند و حال عمّه ی سادات بهتر شد بکوب ای سینه زن در واحد شلاقیِ امشب تو می کوبی به سینه ظاهرا، امّا فقط شلاق ها را می خورد زینب برای لطمه ی آخر ، فضا جور است در مجلس سر زینب سلامت ، نوبت شوراست در مجلس به شدّت خطبه خواندن های زینب، شور می بخشد به این مجلس خصوصاً موقعِ طرز ادای اسمِ ارباب جهان، از بس حسین بن علی را می کشد با حس @hosenih دل سنگ آب می گردد رقیّه بیشتر بی تاب می گردد دل سنگ آب می گردد دل سنگ آب شد امّا، دل آب فرات آن روز ، سنگ و سنگ تر می شد سَرِ ظهر عطش از شدت گرما و تیر و نیزه ها، خون در رگ خون خدا پُر رنگ تر می شد دل سنگ آب شد روزی ، دل سنگ آب می گردد، دل سنگ آب خواهد گشت زمان دیروز یا امروز یا فردا برای کربلا بی تاب خواهد گشت شما حالا بفرمایید روضه ، اهل بیت امّا به زور تازیانه ، راهیِ مجلس شدند آن شب شما حالا بفرمایید روضه ، بچّه ها ، از بس که تازیانه خوردند از عدو، بی حس شدند آن شب @hosenih بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنی در مجلس از آغاز بسیار است از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که زین العابدین بسیار بیمار است یکی دیگر از این بسیار ها این که ، کمان حرمله ، بسیار در چشم همه مشغول ِآزار است بفرمایید روضه تا که شام زینب کبری سحر گردد بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان از دعوتی های یزید بی مروّت بیشتر گردد بفرمایید روضه تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها در وقت تازیانه مانند سپر گردد @hosenih بفرمایید روضه ، آدرس دروازه ی ساعات بفرمایید روضه بچه ها ، تنها برای شادی قلب حسین و عمّه ی سادات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطرۀ بد داریم شود این حادثه تکرار خدا رحم کند یک زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند @hosenih یک شبه پیر شدی یا ز تنور آمده ای یک سر و این همه آزار خدا رحم کند نیزه داران همه مستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد بر من و زلف خم یار خدا رحم کند @hosenih ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند دست انداخت یکی پرده محمل را کَند جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند @hosenih زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدا رحم کند یک نفر گفت اگر بغض علی را داری سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اهریمنان نظر به سلیمانی ات زدند حتی نظر به بی سر و سامانی ات زدند سنگ تو را زدند به سینه؛ ولی چه سود آن سنگ را دوباره به پیشانی ات زدند قرآن رحل نیزه! بگو نهروانیان یک سنگ نیز بر لب قرآنی ات زدند @hosenih حتی تن رسول خدا تیر می کشید وقتی که تیر بر دل نورانی ات زدند جمعی ز خانواده ی ابلیس بوده اند بااین همه تشر به مسلمانی ات زدند سردرگمم ز کار مورخ،مگر ز تو حرفی نبود،حرف ز عطشانی ات زدند @hosenih افسوس ای بریده گلو! از نفاق وجهل مهرسکوت را به سخنرانی ات زدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید @hosenih عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت رحمی بحال سید مظلوم ما کنید بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید @hosenih دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند این داغدیدگان حرم را رها کنید با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید @hosenih یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است دیگر برای قافله یک راه وا کنید ذکر علی اگر که گناه کبیره است پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید @hosenih جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید ما را محلِ برده فروشان روا نبود یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بغض گلویم مسیر آه گرفته از غم خورشید قلب ماه گرفته این همه رقاصه از برای چه اینجاست؟ بس که شده ازدحام راه گرفته @hosenih شهر پر از هلهله‌ست و زینب کبری یک نفره بانگ وا اخاه گرفته با اسرای یهود، آل نبی را فکر کنم شام اشتباه گرفته درد بزرگی‌ست اینکه دختر غیرت دور و برش را فقط نگاه گرفته @hosenih سنگ رها از کمان پیره‌زنان را آه ببین جا به سجده‌گاه گرفته یوسف ما سیر شد ز عرش‌نشینی باز دلش میل قعر چاه گرفته ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روز ما در شامتان جز شام ظلمانی نبود ای زنان شهر شام این رسم مهمانی نبود سنگ باران مسلمان آنهم از بالای بام این ستم بالله روا در حق نصرانی نبود پایکوبی در کنار رأس فرزند رسول با نوای ساز آیین مسلمانی نبود @hosenih ما که رفتیم ای زنان شام نفرین بر شما ناسزا گفتن سزای صوت قرآنی نبود مردهاتان بر من آوردند هفده دسته گل دستۀ گل غیر آن سرهای نورانی نبود ای زنان شام، آتش بر سر ما ریختید در شما یک ذرّه خُلق و خوی انسانی نبود @hosenih ای زنان شام، در اطراف مشتی داغدار جای خوشحالیّ و رقص و دست افشانی نبود ای زنان شام، گیرم خارجی بودیم ما خارجی هم گوشۀ ویرانه زندانی نبود طفل ما در گوشۀ ویران، دل شب دفن شد هیچکس آگاه از آن سرّ پنهانی نبود @hosenih ای سرشک شیعه شاهد باشد بر آل رسول کار «میثم» غیر مدح و مرثیه خوانی نبود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روضه در یک کلام وای از شام دردِ بی‌التیام وای از شام کاش مادر مرا نمی‌زائید ناله‌های مدام وای از شام @hosenih ناسزاهای بد به ما گفتند همه جایِ سلام وای از شام آن دیاریِ که کرده بازی با آبروی امام وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه‌ها ناتمام وای از شام دخترِ فاطمه اذیت شد از نگاهِ حرام وای از شام گذر از کوچه‌هایِ تنگِ یهود آتشِ رویِ بام وای از شام @hosenih جایِ حیدر ز گیسویِ دختر می‌گرفت انتقام وای از شام در میان ِ چهار هزار رقاص گریه در ازدحام وای از شام سر و تشت و پیاله‌های شراب چوبِ بی‌احترام وای از شام لعنتی در کنارِ سر می‌ریخت میِ باقیِ جام وای از شام @hosenih سرخ‌موئی اشاره کرد و یزید گفت: گفتی کدام؟؟ وای از شام من چهل‌سال گریه می‌کردم با همین یک کلام وای از شام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این چوب خیزران چه بهائی است دست تو این است انتقام تو و ناز شصت تو؟ ای نانجیب قافله را بسته‌ای طناب این خوی ظالمانه دلیل شکست تو @hosenih پایین تخت رأس بریده میان طشت بالای تخت قهقهه‌ی حال مست تو آل علی کجا و تماشای اَجنَبی هرگز نمی‌شود حَرمُ الله پَستِ تو ما زاده‌ی پیمبرِ معراج‌رفته‌ایم امّا حرامزاده! به دوزخ نشست تو از گفتنِ کنیز چه می‌جوید این خبیث این میهمان لعنتیِ می‌پرست تو زن‌های اهل بیت کجا مجلس شراب ای نانجیب‌زاده همه بود و هست تو @hosenih بی‌پرده آوری حرمِ اهل بیت را جایی که هست پرده‌نشین، زیردست تو قرآن بخوان حسین که دفع بلا کنی ما را رها ز این همه جور و جفا کنی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شامیان! من داغدارم، هلهله کمتر کنید خارجی نه! زاده‌ی پیغمبرم باور کنید کف‌زدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست نامسلمانان! حیا از دخت پیغمبر کنید @hosenih با چه جرمی عمه‌ام را پیش چشمم می‌زنید؟ نه حیا از فاطمه، نه شرم از حیدر کنید گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب جای خنده، گریه با آن مهربان‌مادر کنید میهمانم، زاده‌ی پیغمبرم، آیا رواست جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟ این سر ریحانه‌ی زهراست بر بالای نی از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید کوچه‌کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست تا نثار فرق مجروح علی‌اکبر کنید زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز شادمانی پای اشک عمه‌ام کمتر کنید @hosenih فاطمه با ماست ای نامردﹾمردم! کِی رواست رقص پای گریه‌ی صدیقه‌ی اطهر کنید؟ شیعیان با شعر "میثم" در غم ما اهل بیت دیده را لبریز از خون، سینه پر آذر کنید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نیستی و بر لبم انگیزه‌ی لبخند نیست جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست طالعم با غم گره خورده، گره را باز کن حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست @hosenih روز مرگم باد روزی که بفهمم قلب تو ذره‌ای از این مَنِ پُر مُدّعا خُرسند نیست خوب می‌دانم وبال گردنت هستم؛ ببخش بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست @hosenih من به حق عمه‌ات سوگند خوردم، پس بیا خوب می‌دانم که بالاتر از این سوگند نیست کاش حرفی از اسارت، قتل یا غارت نبود کاش می‌گفتی مقاتل آنچه می‌گویند نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم‌ها بود و سرِ زاده‌ی زهرا در طشت زخم‌ها بود و دل زینب کبری در طشت خیزران بود و لب قاری قرآن، یعنی: خونِ لعلِ لب و دندان ثنایا در طشت @hosenih اُسرا در غل و زنجیر، معذب، مضطر و سر نیزه‌نشین بود مجزّا در طشت آنکه ابرار به دورِ سرِ او می‌گشتند ریخت دورِ سرِ او خصم چه چیزا در طشت سنگِ دروازه مبدل شده بر تیرِ نگاه تهمت زشت کنیزی است معما در طشت رفعِ تهمت ز حرم کرد، سر خون خدا داشت با آیه‌ی تطهیر چه غوغا در طشت صوت قرآن برادر دل خواهر را برد کرد سوزش همه را غرق تماشا در طشت وه چه تکبیر نمازی به لبش داشت حسین تا به امروز که دیده است مصلی در طشت @hosenih بین اطفال، سه‌ساله، به سرِ پنجه‌ی خود خیره مانده‌ست به رخساره‌ی بابا در طشت آن مسیحی چو یقین کرد، مسلمانی نیست مدح می‌کرد سرِ خون خدا را در طشت این سر فخر بشر، زینت دوش نبی است سر پاک پسر فاطمه حاشا در طشت گاه مهمان تنور است و گهی ساکن دیر گاه جای سر این سرور و مولا در طشت @hosenih یک‌طرف پرده‌نشین اهل و عیال سِتمند یک طرف آل علی مضطرب، اما درطشت جگر پاره، دل خسته، سر ببریده همه اینهاست مهیایِ مهیا در طشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شـام بـلا تیره‌تـر از شـام بود آل رســول و مـلاءِ عـام بود خنده و رقص و کف و دشنام بود فـرق سـر و سنـگ لب بام بود سلسلـه و عتـرت شیرخدا صوت حجاز و سر از تن جدا @hosenih تار و نی و بَربَط* و مضمار و چنگ سینـه‌ی آیینـه‌دلان چنـگ چنـگ روی خـداوند ز خـون گشته رنگ زخم زبان، زخم جگر، زخم سنگ حمله به هر طایرِ سرگشته بود زینب مظلومـه سپر گشته بود @hosenih کوچه به کوچه است محیط بلا آل محمّـد همــه در ابتــلا شـام شـده سخت‌تـر از کربلا می‌رسد از چار طرف این صلا روسیهی سنگ دلی جارچیست جار زند این سر یک خارجیست @hosenih اهـل عـزا شـام چراغان شده مشعـل آن رأسِ شهیدان شده شهـر پـر از جلوه‌ی قرآن شده سنـگ نثـار سرِ مهمـان شده سکینه و فاطمه را می‌زنند فاش بگویم، همه را می‌زنند @hosenih زلزله در عرش برین اوفتاد شعله بـه آیات مبین اوفتاد چون تن پاکش که ز زین اوفتاد سـر ز سـر نـی بـه زمین اوفتاد آنکه به حبلش دو جهان چنگ زد پیـرزنی بـر سـرِ او سنگ زد @hosenih حملـه بـه آل اشرف الناس بود نه شرف و رحم نه احساس بود سنـگ بـلا جـای گل یاس بود بـر سـر نیـزه سـرِ عبـاس بود زخم پیاپی بـه جگـر می‌زدند سنگ بر آن قرص قمر می‌زدند @hosenih ز آتش غم سوخت سراپای من نالـه زنـد شعلـه ز اعضای من وای مـن و وای من و وای من سـاز و نـی و گریه‌ی مولای من! چنگ و دف و دیده‌ی گریان کجا؟ بـزم مـی و آیـه‌ی قرآن کجا؟ @hosenih رفته فرو در جگرم خارها کـاش شود پاره دلم بارها عتـرت پیغمبـر و بازارها بـر سـرشان آمده آزارها لاله کجا آتش صحرا کجا؟ شام کجا یوسف زهرا کجا؟ @hosenih این غم جانسوز که فوق غم است شعله‌ی نــاری بـه دل عالم است سوخته از آن جگر «میثم» است هر چـه بگریند برایش کم است ایـن سخن سید اهل ولاست شام بلا سخت‌تر از کربلاست * سازی است از اصیل‌ترین سازهای موسیقی ایران باستان که در اوایل اسلام به کشورهای عربی راه یافته. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر لب و دندان من چوب جفا آهسته زن چوب کین بر بوسه‌گاه مصطفی آهسته زن می‌زنی گر بر لب من خیزران، شادی مکن لرزه افکندی تو بر عرش خدا، آهسته زن @hosenih در میان طشت زر، بهر تماشا از جنان آمده با چشم تر خیرالنسا، آهسته زن پیش چشم کودکان مضطر و زار و یتیم بر لب و دندان بابا، بی‌حیا، آهسته زن بر لب قاری قرآن ای امیر فسق و جور کعب نی یا که مزن اکنون و، یا آهسته زن هر چه خواهی بر سرم آور تو در خلوت ولی پیش زینب بر لبم چوب جفا آهسته زن ظاهرا چوب جفا بر راس پر خونم زنی باطنا خنجر به قلب مرتضی آهسته زن گر به جرم گفتن حق بر دهانم می‌زنی حق‌ستیزی بس کن ای خصم دغا آهسته زن @hosenih لشکرت بر پیکرم تیر از جفا بسیار زد چوب کین اکنون تو بر راس جدا آهسته زن گوش جان گر بسپرد هر عاشق آواره‌ای تا ابد از شهر شام آید نوا آهسته زن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دستان تو بحر را به هم ریخته است لبخند تو قهر را به هم ریخته است @hosenih آن سر که ز روی نیزه ها می افتد آرامش شهر را به هم ریخته است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی تو شب و روزم همه سردند عمو گل های دل باغ چه زردند عمو @hosenih تا رأس تو دیدم زخودت پرسیدم چشمان تو را چه کار کردند عمو ؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این پلک صبور و خسته را خواب گرفت این دیده ی پر ستاره را آب گرفت @hosenih در حیرتم این سنگ که آمد سویت لبخند تو را چگونه از قاب گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در شام فقط اشک ز دیده می ریخت صد قطره ی خون نذر سپیده می ریخت @hosenih سنگ از لب بام سوی سر ها می رفت از نیزه فقط سر بریده می ریخت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih