eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
535 دنبال‌کننده
229 عکس
56 ویدیو
132 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰ترورها و تله‌ها🔰 🔹طبق بیانیه گام دوم، شاخصه اساسی در هویت انقلاب اسلامی، تبدیل «دوگانه‌ی شرق و غرب مادّی» به «دوگانه‌ی اسلام و استکبار» است و مهندس میدانی تداومِ این دوگانه در مقیاس منطقه و در عرصه نظامی و امنیتی، کسی نبود جز و لذا ترور او، پدیده‌ای در سطح ضربه به هویت انقلاب است. 🔸اما علی‌رغم بیان صریح رهبری نسبت به انتقام سخت و مطالبه‌ی قویِّ مردمی، محاسبات مادی و متداول در نظام کارشناسی باعث شد تا «کیف و کمّ پاسخ» به نحوی شکل بگیرد که «انتقام سخت» به «یک سیلی» تبدیل شود و عدم پاسخ متناسب به این جنایت بزرگ، به زخمی ترمیم‌نشده در افکار عمومی مبدّل گردد. یعنی پیش‌بینیِ نظامی مبنی بر «ضربه محدود توسط ایران (عین‌الاسد) و سپس پاسخ امریکا و آنگاه آغاز انتقام سخت» به دلیل عدم پاسخ امریکا به عملیات عین‌الاسد، محقق نشد و عملاً فرصت مناسب را برای پاسخ در خور به مطالبه رهبری و مردم، از بین برد. 🔹پس از عملیات بی‌نظیر طوفان‌الاقصی و ضربه‌‌ی هویتی به رژیم صهیونیستی و گرفتاری آن در باتلاق غزه، غاصبان قدس شریف تلاش کرده‌اند تا تصویری از دستاورد متقابل برای افکار عمومی خود بسازند و به بازدارندگی ایران به عنوان رأس محور مقاومت ضربه بزنند و لذا سلسله عملیات‌هایی از ترور شهیدان عطایی و تقی‌زاده تا اوج آن در ترور شهید سید رضی و حمله به زائران مزار حاج قاسم سلیمانی شکل گرفت. در نتیجه، دشمن دوباره به همان زخم کهنه نیشتر زده و مطالبه انتقام با استدلال‌های کارشناسی متداول از قبیل «نقشه و تله‌ی اسرائیل برای بازکردن پای ایران به جنگ غزه» مواجه شده و نوعی دوگانگی و جدل را در میان بدنه انقلابی رقم زده و اتهاماتی از قبیل «ترس تصمیم‌گیران و تعلل آنها» و در مقابل، «عدم اطلاع منتقدان و تندروی آنها» میان مومنین رد و بدل می‌شود. 🔸اما باید توجه داشت که هم تأکید منتقدان بر «از بین‌رفتن بازدارندگی نسبت به امنیت شخصیت‌های برجسته محور مقاومت و تداوم آن» یک واقعیت غیرقابل‌انکار است که نیازی به اطلاعات خاص ندارد (به طور نمونه: ترور شهید فخری‌زاده کمتر از یکسال از شهادت حاج قاسم و ترور شهید رضی کمتر از یکماه از ترور سرداران نیروی قدس در سوریه) و هم شجاعت مسئولان نظامی کشوری که «دائماً در حال درگیری با استکبار و تحمل هزینه‌های مختلف آن است و توانسته‌ با تشکیل محور مقاومت، اسرائیل را از چند جهت تحت فشار بگذارد»، غیرقابل نفی است. 🔹در واقع اگر ترس و خوفی هم وجود دارد، صرفاً «وصف اخلاقی برای چند شخص» نیست بلکه مولودِ محاسبات متداول و «وصفی برای یک نظام عقلانیت» است که می‌تواند شجاعت فردی را نیز از طریق استدلال‌های خود، به بی‌عملی منتهی کند. یعنی همان چالشی که نقش اصلی را در «پذیرش قطعنامه» و نوشیدن توسط امام راحل داشت و بدلیل عدم تمرکز نخبگان حوزه و دانشگاه بر یافتن پادزهر، آثار سوء آن همچنان ادامه دارد. 🔶 امروز نیز کارشناسی مرسوم نظامی، به «نیفتادن در دام و تله اسرائیل برای ورود ایران به جنگ» استناد می‌کند؛ اما: ✔️اولا اگر پاسخ سخت ایران به ترورها و جنایات اسرائیل، نقشه دشمن برای افتادن در تله او (جنگ با ایران) بود، به طریق اولی این اتفاق باید در نحوه پاسخ او به حمله‌های حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق مشاهده می‌شد؛ خصوصاً با توجه به این‌که جنگ با این گروه‌ها در مقایسه با جنگ با ایران، برای آن رژیم بسیار آسان‌تر است. اما ضربه کاریِ طوفان‌الاقصی باعث شده تا اسرائیل توانایی باز کردن جبهه جدید جنگ با گروه‌های فوق را نداشته باشد؛ چه برسد به ایران. پس اساساً بهترین زمان برای پاسخ سخت، اکنون است که اسرائیل عملاً دچار چنین محذورات بزرگی شده و الا پاسخ سخت پس از پایان جنگ غزه، اتفاقا خطر آغاز جنگ جدید را افزایش می‌دهد. ✔️ثانیاً بازدارندگی در برابر ترورها بالاخره باید از نقطه‌ای آغاز شود و الا با استدلال مرسوم، هیچگاه به دوران این بازدارندگی نخواهیم رسید چون همواره در پاسخ، خطر ورود به جنگ وجود دارد. ✔️ثالثاً زخم کهنه در افکار عمومی نسبت به مساله انتقام را نمی‌توان با ارجاع به دستاوردهای بلندمدت یا عملیات‌های سرّی ِفاقد بازدارندگی، درمان کرد و الا اقناع و اتحاد بدنه انقلابی ضربه‌پذیر خواهد شد. 🔷 تله‌ی اصلی، است و نه نقشه اسرائیل برای وارد کردن ایران به جنگ! پس باید تمام توان تصمیم‌گیران بر «فاصله گرفتن از محاسبات کارشناسی متداول (مادی) در کمّ و کیف پاسخ» متمرکز شود؛ به نحوی که هم موجب ترمیم زخم کهنه در افکار عمومی شده و هم باعث بازدارندگی در مقابل ترورها شود. به عنوان نمونه، پایگاه‌های دخیل در هدایت و پشتیبانی ِ ترورهای اخیر (با پیوست جهاد تبیین از سوی دستگاه اطلاعاتی و افشای مستند این پایگاه‌ها) می‌توانند با تمرکز بر ، هدف حمله قرار گیرند. ✍️ حسینیه اندیشه @HossiniehAndisheh
🏴لسنا فی خان الصعالیک!🏴 ▪️برای شما که فرقی نمی‌کرد. درست مثل همان موقعی که «صالح‌بن‌سعید» پیش شما آمده بود و داشت به دربار عبّاسی لعنت می‌فرستاد: «فدایت شوم یا علی بن محمد! در همه‌ی کارهای‌شان می‌خواهند نور شما را خاموش کنند و مقام شما را پایین بیاورند. بخاطر همین است که از بین تمام نقاط شهر، شما را در این محلّه‌ی گدایان منزل داده‌اند.» شما هم با دست‌تان به او اشاره کردید که: «حالا نگاه کن» و صالح، حور و قصور و نعماتی را دید که چشمانش را خیره کردند. و شما گفتید: «ما هر جا که باشیم، همه‌ی اینها برای ما مهیّاست؛ لَسنا فی خان الصعالیک... ما در سرای گدایان نیستیم.» ▪️برای شما که فرقی نمی‌کرد: آن گنبد طلایی بزرگ بماند و از خاک مضجع شما نور بگیرد یا این‌که تمام حرم را با خاک یکسان کنند. نعمت‌ها و محبّت‌های خدا به شما که به بودن یا نبودنِ گنبد و گلدسته وابسته نیست... اما برای ما خیلی فرق می‌کرد. وقتی دیدیم که حریم شما را شکسته‌اند، مثل یک بچه گریه کردیم؛ بچه‌ای که به بزرگترش اهانت می‌کنند و کاری جز اشک ریختن بلد نیست. جسارت ناصبی‌ها کلّ حرم را نه روی زمین، که روی سر ما خراب کرده بود و تازه یادمان انداخته بود که چقدر در دفاع از شما ضعیفیم و بیدارشدن‌مان چه هزینه‌های سنگینی دارد. ▪️اما خب! شما به بی‌آبروییِ ما راضی نشدید و نگذاشتید که مومنین از یک سوراخ دو بار گزیده شوند. دستی به سرمان کشیدید تا از بچگی دربیاییم و دعوای عرب و عجم را فراموش کنیم و بخاطر شما دور هم جمع شویم. این طور شد که «حاج قاسم»های ایرانی و عراقی مفتخر به دفاع از حرم شما شدند و وقتی بنی‌عبّاسِ این دوران، دوباره خواستند حرم شما را به سرای گدایان شبیه کنند، به اندازه‌ی پول‌خُردهای جیب یک گدا هم، چیزی دست‌شان را نگرفت... یعنی عملیاتی به اسم «تطهیر عاصمه بنی ‌العباس من الرافضه الانجاس» را شروع کردند تا به خیال خودشان پایتخت بنی عباس را از وجود رافضی‌های نجس پاک کنند، اما دست قدرت خدا از آستین جمهوری اسلامی بیرون آمد و آنها را در نجاسات خودشان غوطه‌ور کرد. ◾️با این همه هنوز باید بزرگ‌تر شویم، چون حرم فقط سامرّا نیست. حرم، تمامی حریم‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادیِ شیعه است که هر روز در خطر حمله‌ی کفر و نفاق است... 🖤 چند سال پیش وقتی داشتم این متن بالایی را می‌نوشتم، هنوز «ابومهدی» را نمی‌شناختم. ولی می‌دانستم که کار «حاج قاسم» در عراق پیش نمی‌رود مگر این که عراقی‌هایی شبیه به او دوره‌اش کرده باشند. بخاطر همین نوشتم «حاج قاسمهای ایرانی و عراقی»... حالا این نوشته ناقابل را تقدیم می‌کنم به «ابومهدی بزرگ»؛ به این امید که ما را دعا کند و پیش حضرت هادی شفیع‌مان شود که مثل خودش شویم. مثل خودش طوری به کار بیاییم و پنجه بر حلقوم دشمن بگذاریم که حضرت رهبری بگوید: «من هر شب شما را به اسم دعا می‌کنم؛ ابومهدی!»، طوری که خون‌مان به دست شقی‌ترین‌ها به زمین بریزد... از قدیم گفته‌اند: آرزو بر جوانان عیب نیست... راستی... «کیف تکون یا اخا العرب»؟ ◀️پی‌نوشت: حدیثِ ابتدای متن، ـ که شیخ کلینی آن را در کافی شریف، باب مولد ابی‌الحسن علی‌بن‌محمد علیهما‌السلام نقل کرده ـ همین‌طور قاطعانه و پولادین تمام می‌شود: لَسنا فی خان الصعالیک ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ☑️https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔅در به دری در «بدر»🔅 🔸«... سپس پیامبر نگاهی به «عبیده بن حارث بن عبدالمطلب» انداخت که هفتاد سال عمر داشت و فرمود: برخیز ای عبیده و با «عتبه» بجنگ! بعد به «حمزه» نگاهی کرد و گفت: برخیز عمو و با «شیبه» مبارزه کن! و به «علی» نگاهی انداخت و فرمود: برخیز ای علی و با «ولید بن عتبه» رزم کن! و علی کوچکترین آنان بود... 🔸پس عبیده به عتبه حمله کرد و ضربه‌ای بر او وارد کرد که سرش را از هم شکافت و عتبه نیز پای عبیده را زد و آن را برید و هر دو روی زمین افتادند. حمزه به شیبه حمله کرد و مبارزه کردند تا شمشیرهای‌شان لب‌پر شد. علی به ولید بن عتبه حمله کرد و شانه‌اش را زد به طوری که شمشیر حضرت از زیر بغل ولید درآمد 🔸مسلمانان فریاد زدند: ای علی! مگر آن ... را نمی‌بینی که چگونه نفس عمویت را بریده است؟ علی به او حمله کرد و گفت: عمو! سرت را پایین بیاور. حمزه بلندتر از شیبه بود و سرش را در سینه‌اش فرو برد و آن‌گاه علی ضربه‌ای به سر شیبه زد که آن را دو نیم کرد. سپس به طرف عتبه که هنوز جان داشت، به راه افتاد و او را خلاص کرد.... 🔸 تعداد کلّ کشته‌های کفار در بدر، هفتاد نفر و تعداد اسراء نیز هفتاد نفر بود. علی بیست و هفت نفر را کشت و کسی را به اسارت نگرفت. 🔴کاش کسانی که دم از ولایت اهل‌بیت و اعتقادات خالص شیعی می‌زنند و با این ادعا، دیگران را به ترس و بی‌سوادی و سنّی‌زدگی متهم می‌کنند، کمی هم درباره‌ی این بُعد از شخصیت حضرت حیدر صحبت می‌کردند و مقداری هم درباره‌ی «کفر و کفار امروزین» برای‌مان توضیح می‌دادند و یک نمونه‌ از اقتدا به این رسم مولا را در زندگی امروزین‌شان پیاده می‌کردند. 🔷 گفته شده که «بعضی‌ها» در روزی که خبری از جنگ نبود، زره پوشیدند و خود را در معرض دید مردم مدینه قرار دادند. نبیّ‌اکرم هم لبخند زدند و گفتند: «امروز، روز توست!» نقل شده که در هیچ‌یک از جنگ‌ها نه زخمی به کسی زدند و نه کسی زخمی بر بدن آنها نشاند. این رفتار را مقایسه کنید با جنگ‌های اسدالله تا کمی به عمق آن فراز معروف از دعای ندبه پی ببرید: أحقاداً بدریهً و خیبریهً و حنینیهً و غیرهنّ ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
⊱✦🔹﷽🔹✦⊰ 🔸در دنیایی که سیستم‌های نظامی و امنیتی و اطلاعاتیِ قدرت‌های بزرگ، دولت‌ها و ملت‌های زیادی را به عروسک‌هایی کوچک تبدیل کرده بود و فراعنه‌ی مدرن در مقابل هر معارضی، مستانه فریاد «ان هولاء لشرذمه قلیلون» سر می‌دادند و به حکم «أ لیس لی مُلک مصر و هذه الانهار تجری من تحتی»، پیچیدگی‌های علمی و کارآمدی‌های عملیِ سلاح‌ها و ابزارهای جاسوسی خود را به رخ بشریت می‌کشیدند و دولتمردان و تصمیم‌گیران کشورهای مختلف را طوری به ترس عادت داده بودند که عجز و لابه‌ی «لا طاقه لنا الیوم»شان و گریه و ناله‌ی «انا لمدرکون»شان به آسمان برسد، 🔸درست در همین زمانه‌ی زمین‌گیرشده بود که روح‌الله با مردم ایران کاری کرد که ابهت مادی و جبروت الحادیِ اهل طغیان را از هم فروبپاشند و در مقابل چشمان حیرت‌زده‌ی معادلات قدرت، باطل‌السحرِ طواغیت و مستکبرین و مترفین شوند و مثل آن چوبدستی که دست خدا روی سرش بود، ریسمان‌های سیا و پنتاگون را ببلعند و قرآن عبور کند از رسم‌الخط و بیاید وسط و دوباره جان بگیرد: «ألق ما فی یمینک تلقف ما صنعوا ان ما صنعوا کید ساحر ولا یفلح الساحر حیث اتی» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• 🔸این‌که مردمی که از پاسبان محله‌شان می‌ترسیدند چطور در مقابل بزرگترین قدرت نظامی و سیاسی و اطلاعاتی و اقتصادی و تکنولوژیک دنیا ایستادند و شیوه رزم جدیدی را رقم زدند که ماشین جنگی ابرقدرت‌ها و سامانه‌های اطلاعاتی‌شان را هنوزم که هنوز است زمین‌گیر کرده، محتاج پژوهش‌های جدیدی است که نبودشان حسابی به چشم می‌آید اما با این همه، کاملا معلوم است که ریشه‌ی این درخت پرثمر از کجا آب می‌خورد: از اوج غربت چندین‌ساله‌ی پیرمرد که با زیارت‌نامه‌های بن‌ابی‌طالب (ع) و دیدارهای هر شبه با ضریحش پیوند خورده بود. می‌دانید که؟ زیارت‌نامه‌های متعددی دارد که یکی از مضامین مشترک‌شان، توصیف علی با همین عبارت پر از حماسه است: «هزم جیوش الشرک باذنک و أباد عساکر الکفر بامرک» ارتش‌های *شرک* را به اذن تو شکست داد و لشگریان *کفر* را به امر تو نابود کرد. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ❤️ رحمت خدا بر او و اجداد طاهرینش که گفت: «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅ https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🏴درباره یک تفسیر جان سوز و به روز 🏴 1️⃣ کفر و شرک در هر دوره‌ای، رنگ تازه‌ای می‌گیرد و نیرنگ نویی رو می‌کند؛ در مقابلش، توحید و خداپرستی هم جلوه‌های جدیدی به نمایش می‌گذارد. احتمالاً اباعبدالله روز عاشورا داشت همین را به ما و تاریخ می‌گفت: «هنگامی که تعدادی از اصحاب حسین کشته شدند، او با دستش بر محاسنش زد و شروع کرد به گفتن این جمله: اشتدّ غضب الله علی الیهود اذ جعلوا له ولداً... خشم خدا بر یهود شدت گرفت آنگاه که ادعا کردند خدا، فرزندی دارد. و بر نصاری، آنگاه که تثلیث و سه‌گانه‌پرستی پیشه کردند. و بر مجوس، آنگاه که خورشید و ماه را پرستیدند. [و امروز] خشم خدا شدت گرفته بر قومی که متحد شدند برای کشتن ِ پسرِ دخترِ پیامبرشان.» (لهوف/ص 101) آن روز، کشتن حسین شده بود عین فرزندتراشی برای خدا؛ شده بود عین کفر و شرک... 2️⃣ خدا در قرآنش چند بار درباره کسانی که برایش فرزند تراشیده‌اند، صحبت کرده. اما یکجا برای آن که عمق فاجعه را نشان بدهد، عکس‌العمل طبیعت را در مقابل این ادعای کفرآمیز و شرک‌آلود توضیح داده: «تکاد السماوات یتفطّرن منه و تنشقّ الارض و تخرّ الجبال هدّاً أن دعوا للرحمان ولداً... نزدیک است که آسمان‌ها پاره پاره شوند و زمین بشکافد و کوه‌ها در هم بشکنند و فرو بریزند بخاطر این‌که برای خدا ادعای فرزند کرده‌اند.» (مریم/90) 3️⃣می‌گویند برای زنان کوفه، تفسیر قرآن می‌گفته ولی من این نقل را در کتاب معتبری ندیده‌ام. لازم هم نیست؛ وقتی عصر عاشورا همین کار را برای همه مردان و زنان جهان و برای تاریخ انجام داده. وقتی که عینیّت توحید را دید که به زمین افتاده و شرک و کفر به او حمله‌ورند؛ وقتی کشتن حسین شده بود عین فرزندتراشی برای خدا؛ وقتی خشم خدا داشت می‌وزید، وقتی عکس العمل طبیعت را شهود کرد؛ وقتی....: «هنگامی که حسین از اسبش بر زمین افتاد، زینب از خیمه خارج شد و فریاد زد: لیت السماء اطبقت علی الارض لیت الجبال تدکدکت علی السهل... کاش آسمان بر زمین می‌افتاد، کاش کوهها تکه‌تکه می‌شدند و در دشت می‌پاشیدند» (لهوف/ص 125) زینب داشت قرآن را به روز تفسیر می‌کرد و جریان توحید را به تصویر می‌کشید... ◀️ «ان دعوا للرحمان ولدا» در سوره مریم که نتیجه‌اش، در هم ریختن آسمان و زمین و کوه‌ها بود، ایستاده بود کنار «اشتد غضب الله علی الیهود اذ جعلوا له ولدا...» و داشت «قومی که متحد شده‌اند برای کشتن پسر دختر پیامبرشان» را نگاه می‌کرد و برای زینبی اشک می ریخت که از در هم ریختن آسمان و زمین و کوهها حرف می زد... ☑️ تفسیر «شرک امروزین» را روشن‌تر از همیشه به قلب «نوّاب عامّ»برادرت بتابان؛ زینب! ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ☑️https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔆در امتداد «سوره ص»، «نبأ عظیم» و باقی قضایا🔆 🔹«ابن بابویه» از امام باقر ع نقل کرده که خواندن سوره‌ی «صاد» در شب‌های جمعه چه فضیلت‌هایی دارد. همان «صاد»ی که بنا به نقل «کلینی» از امام صادق ع، چشمه‌ای در ستون راست عرش است و وقتی پیامبر به معراج رفت، به او گفته شد: به «صاد» نزدیک شو و از آن وضو بگیر و آن موقع بود که نماز پیامبر در معراج شروع شد. همان معراجی که خدا در آن، با گویشی مثل گویش علی، با پیامبرش حرف می‌زد. همان «علی» ای که خدا در همین سوره «صاد» از او صحبت کرده: «قل هو نبأ عظیم انتم عنه معرضون... بگو او خبری بزرگ است که شما از او روی‌گردانید» همان خبر بزرگی که در نجف روبروی ایوانش می‌ایستیم و با زیارتی که شیخ مفید نقلش کرده، او را صدا می‌زنیم: السلام علیک ایها النبأ العظیم... 🔸طبیعی هم هست. در میان سیل امّت‌هایی که به پیروی از «ائمه نار» به سوی دنیا و لذاتش می‌دوَند و کفرآلود یا نفاق‌زده در سرابی از تاریکی غوطه‌ورند، وقتی مردی پیدا می‌شود که به تنهایی در مقابل امواجی به بزرگیِ جوامع می‌ایستد و در دفاع از خداپرستی، یک‌تنه به میانه‌ی این سیل می‌زند و نور به مرداب ظلمات می‌پاشد و استوار و متین به سمت آخرت می‌رود، تصادم‌ها و تقابل‌ها قطعی می‌شود و در وسط همین درگیری‌هاست که «خبرهای بزرگ» تولید می‌شود. همان خبر بزرگ است که از شمشیر تا سکوتش و از خشم تا بردباری‌اش، آبروی دشمنانش را برده و قدرت الهی را به رخ کشیده و قلب‌ها را ذوب کرده و تا آخر تاریخ، خبرسازِ عرصه‌ی درگیری دنیاپرستان با آخرت‌گرایان شده است... 🔹انگار مرام علی «خبرسازی» است و این مرام حتی در غیبت فرزندانش نباید تعطیل شود. اصلاً «نیابت عامّه» را برای همین گذاشته‌اند که در مقابل قدرت‌های مادی قد علم کند و با قوّت ایمان و ظرافت فقاهتش، قدرت برای مومنین به ارمغان بیاورد و برای خداپرستی سنگر درست کند و با اقتدار مظلومانه‌ی توحید در مقابل ابهت طغیان‌گران، خبر بسازد و این‌طور، به بشریتِ عاشق قدرت، برترین قدرت جهان را معرفی کند... 🔸مثل چی؟ مثل انقلاب که با دست خالی پیروز شد و با وجود این‌که همه ابرقدرت‌ها برای نابودی‌اش ائتلاف کرده‌اند، با ماندگاری‌اش، ابهت بت‌پرستی مدرن را شکسته و فرمول‌های کنترل مادّی را به باد داده و خبرسازی کرده و با تولید جرأت روحی در جهان اسلام، زلزله‌ای در منطقه مسلمین به راه انداخته و حتی صدای توحید را تا فرسنگ‌ها دورتر به وجدان بشریت رسانده؛ آنجا که مبلغ شیعه در «برزیل» (مهد مسیحیت کاتولیک) از نماینده پاپ شنید که با پیروزی‌های ایران خوشحال و از شکست‌هایش ناراحت می شود. و با تعجب گفت: «ما مسلمانان که رقیب دین شما هستیم» و پاسخ شنید: «شما به خداپرستی و دین‌داری آبرو دادید و آبروی شما، آبروی ماست.» ❤️ به یاد خمینی کبیر که هنوز هم از فراز دهه‌ها فراق، عظمتش قلب‌مان را گرم می‌کند و خبر می‌سازد و ما را به یاد قدرت خدا می‌اندازد و به یاد شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که آینه‌ای از یقین پولادینِ خامنه‌ای عزیز برای دفاع از حیثیت توحید و موحدین در سراسر خاورمیانه بود و با فرماندهی بی‌نظیرش و تشییع جنازه‌ی حیرت‌آورش، خبر بزرگ روزگار ما شد و به یاد مرحوم استاد که از خبرهای بزرگ بعدی حرف می‌زد: «شدّتی که هیتلر برای دنیاخواهی و کشورگشایی داشت، باعث شد که محاسبات موجود برای ساخت بمب را کافی نبیند و سفارش بمب جدیدی را بدهد که منجر به ساخت بمب اتم شد. بر عکس آن، شدّت امام خمینی هم در آخرت‌خواهی تا حدّی است که محاسبات موجود حوزه و دانشگاه نه تنها به درد اداره انقلابش نمی‌خورد؛ که موجب هرج و مرج و ناهنجاری در روند انقلاب می‌شود. عمل ایشان به نحوی است که سفارش تولید علوم جدید برای اداره کشور می‌دهد...» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🇮🇷 ورود اسلام در موازنه قدرت جهانی 🇮🇷 🎙آیت‌الله علامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: 🔹فرق بین قیام مبارک امام ــ رضوان الله تعالی علیه ــ با مرحوم آقا شیخ فضل الله نوری ــ اعلی الله مقامه ــ و مرحوم شهید مدرس و سایر علمایی که در مشروطه قیام کردند، این بود که [بجای تلاش برای اضافه‌کردن] متمم قانون اساسی مشروطه...، [با انقلاب اسلامی] موازنه قدرت به نفع دین حل شد. بعد، از آثار جزئی‌اش این بود که قوانین هم به نفع مذهب ثبت می‌شد. 🔸 نوعاً وقتی حضرت امام خمینی می‌خواستند كاری را انجام بدهد، آن كار را نمی‌آمدند به صورت یک لایحه و قانون در مجلس ثبت كنند! پذیرش عمومی‌اش را به نحوی ایجاد می‌كردند، و تمایلات را در آن جهت حل می‌كردند، كه بدون صرف مؤنه و سختی و تلاش، آن قانون ثبت می‌شد! بعد هم كه ایشان موفق شدند كه نظام طاغوت را به هم بزنند، پا به سیاست جهانی گذاشتند، و در عرصه سیاست جهانی هم، موازنه قدرت سیاسی را و اعتبار سیاسی را، به نفع مذهب حل كردند. 🔹 [لذا علت] شكست كمونیسم، تغییر شرایط جهانی است. اگر كسی دقت كند، این را می‌فهمد. یعنی اگر نمودار بكشد، می‌بیند از سال پیروزی انقلاب، كم كم مردم دنیا هر جا علیه ظلم قیام می‌كردند، دیگر به نام سوسیالیزم و حرف‌های ماتریالیزم تاریخی و این حرف ها، قیام نمی‌كردند. [قیام‌ها] به نام مذهب، تدریجاً رو به گسترش گذاشت و طرفداری از ماركسیسم، تدریجاً كم شد. 🔸در قرن گذشته درون وجدان بشر یک چنین انحرافی پیدا شده بود که اگر بخواهی خدا را بپرستی، باید دست از عدل برداری! [یعنی اگر] عدالت اجتماعی می‌خواهی، برو به طرف کمونیسم و انکار خدا و مذهب! خداپرستی می‌خواهی، کاری به عدالت نداشته باش! با اینکه عدل، صفتِ فعلِ حضرت حق است و انسان فطرتاً چون خداپرست است، عدالت خواه است و از ظلم رنج می‌برد. یک چنین مغالطه‌ای در وجدان بشری ایجاد شده بود... 🔹 امام خمینی ــ رضوان الله تعالی علیه ــ این مغالطه را شکست، و ارتقاء در وجدان بشری ایجاد کرد. یعنی چه؟ یعنی به جای اینکه بیاید روبه روی کمونیست‌ها بایستد، روبه روی آمریکا (سمبل مذهب) ایستاد. علیه کسی که به باطل، پرچم مذهب را دست داشت. آمریکا مدعی خداپرستی بود و طرفدار انجیل بودن! طرفدار دین بودن! ایشان سخت مقابل او ایستاد، و طرفداری از مستضعفین را مطرح ساخت، و پافشاری کرد در مقابله با او. کسانی که رنجیده شده بودند از نظام‌های اجتماعی‌ای که منتهی به سرمایه‌داری می‌شد، و تلخی ظلم را چشیده بودند، و تلخی محرومیت را و فقر را و مظالم سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را چشیده بودند، اینها به جای اینکه بروند به طرف سیوسیالیزم، آمدند به طرف اسلام. قبل از آن انقلاب‌ها هدایت می‌شد به طرف بلوک کمونیسم، و وسیله و سکویی می‌شد برای شانتاژ سیاسی و برای باج‌گیری کشورهای سوسیالیزم از آمریکا... 🔸 وقتی آمریکا بعد از رحلت امام اعلام کرد: «ایشان کسی بود که در دو تا انتخابات رئیس جمهور ما را دخالت کرد»؛ این معنایش این نیست که از اینجا حضرت امام خمینی، نفرات می‌فرستاد آنجا پای صندوق و رأی می‌ریختند به نفع این رئیس جمهور یا آن رئیس جمهور؛ [بلکه] آن را در یک وضعیتی قرار می‌داد که بی‌حیثیت می‌شد! یعنی نمی‌توانست در نظام خودش، اعتبارات سیاسی خودش را سازماندهی کند. این معنایش این است که امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در قبل از انقلاب و با پیروزی انقلاب، موازنه داخلی ایران را به نفع مذهب تغییر داد، و بعد از پیروزی انقلاب، که قدم به صحنه جهانی گذاشت، موازنه جهانی را به نفع اسلام تغییر می‌داد. (22 مهر 1370) 🇮🇷 https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🇮🇷 ورود اسلام در موازنه قدرت جهانی «۲» 🇮🇷 🎙آیت‌الله علامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: 🔸[یک روزی] مسئله برای مردم ایران، فراموش شده بود، به صورت آرزو و یک چیز دست نیافتنی طرح می‌شد. [انقلاب اسلامی و حضرت امام] این مطلب را مسئله روز کرد و به بزرگ‌ترین سنگر اسلام بر علیه دشمنان اسلام تبدیل شد. این بدین معنا است که «منزلت موضع‌گیری اسلام»، یا وزن مخصوص و حجم مخصوص مسلمین را تغییر داد... 🔹این حرکتی که شروع شده، دائما جلو می‌رود و با یک پتانسیل بسیار سنگینی مدیران مستکبر جهانی را مرتباً خرد می‌کند! امروز بزرگ‌ترین مسئله‌ای که برای آمریکا و انگلستان و فرانسه و سایر مستکبرین هست، مسئله مذهب و گرایش تمایلات عمومی به نفع مذهب است... 🔸این حرکتی که در تاریخ آغاز شده و ارتقایی که برای وجدان بشریت حاصل شده، بازگشتنی نیست! این، نظام مدیریت موجود و موازنه جهانی موجود را در هم می‌شکند. فقط بلاد شرق نیست که خرد شدند و تکه تکه شدنشان را مشاهده می‌کنید. در آینده نیز تکنولوژی و بلاد غرب شدیداً دچار ورشکست‌های مهیب و پاره پاره شدن می‌شوند. چون موازنه روانی، با آن نظام تکنولوژی موجود نمی‌خواند... 🔹دوران قدرت طاغوت در ایران، برای عده‌ای تقریباً محال بود که اولا انقلاب به پیروزی برسد؛ و ثانیا در صورت پیروزی نیز ربط آن به مذهب معلوم نبود! زیرا [درست است که انقلاب، آرمان] عدالت خواهی داشت، [اما] عدالت اجتماعی در [نظامات] سوسیالیست‌ها تعریف داشت! ولی مذهب، تعریفِ [عینی و اجتماعی] از آن نداشت! لذا مبارزه مذهبی‌ها را یک مبارزه کور می‌خواندند! با انقلاب اسلامی، این مطلب تغییر کرد و امر دیگری ظاهر شد. سلطه تکنولوژی هم دقیقاً دچار به یک چنین حالتی هست... 🔸وقتی عرض می‌کنم «ارتقاء در وجدان بشری» حاصل شد، بدین معناست که [انقلاب اسلامی] حادثه بسیار بزرگ است. این، باید یک را به دنبال بیاورد، ولی نه فردا صبح! شما ملاحظه کنید از وقتی رنسانس پیدا شد، تا وقتی که به تمدن فعلی (که حاصل حس‌گرایی، تمدن موجود است) دست یافتند، چقدر طول کشید؟! ۲۲ مهر ۱۳۷۰ 🇮🇷https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🇮🇷ضرورت «تکنولوژیِ» متناسب با «توسعه قدرت اسلام»🇮🇷 🔰 مرحوم آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینیِ الهاشمی: 🔹 در انقلاب اسلامی، چه در جنگ و چه در مقابل شاه، [تئوری] «خون بر شمشیر» پیروز بود، نه اسلحه در برابر اسلحه. نظام پرورشی اسلام، انسان را تبدیل به «اسلحه» می‌کند، آن هم بالاترین اسلحه‌ها. هیچ سلاحی در اسلام بالاتر از بنده مؤمن نیست. قدرت روحی مؤمن و به استقبال خطر رفتن و «ریسک خطر» را به حداکثر رساندن، [آن‌ هم] به صورت اجتماعی، در کلیه آیاتی که درباره قتال با کفار در قرآن هست، ظهور دارد. مسئله، مسئله «معامله با خدا» است؛ خدا طرف خرید است. 🔸 مسئله برتری یک اعتقاد و یک قاطعیت است که به‌صورت برتری «تحرک سازمان» درآمده. مسئله برتری یقین مؤمنین بر کفار است. یقین مؤمنین که در آن یک ذره اضطراب نیست. نسبت به یقین کفار به دنیا که در جنگ، احساس به خطر افتادن آن (دنیا) را می‌کنند و «سراسر از خوف و اضطراب» می‌شوند و تن به اضطراب کوچک‌تر می‌دهند؛ و وقتی به «مرگ» می‌رسند که اضطراب بزرگتر است، «قدرت تصمیم‌گیری» آن‌ها شدیداً تضعیف می‌شود. 🔹 به «حداکثر رساندن ریسک خطر»، اگر خلق و خوی همه یک ملت و مجموعه شد، «تکنولوژی» متناسب با خودش را برای «توسعه قدرت» می‌طلبد. «سنخ» تکنولوژی نظامی آن با سنخ تکنولوژی کسی که می‌ترسد از جان خود و ریسک را به حداقل می‌رساند «متفاوت» است. 🔸 این دو ماشین جنگی، لوازم‌شان یکی نیست. این‌جا «تشریفاتی» برای رئیس نمی‌خواهند. رئیس با همه مؤمنین داخل یک صف می‌ایستد، نماز می‌خواند، یک گونه وضو می‌گیرد. بر خلاف دستگاه کفار که «الگوی خوراک، خواب، نشست و برخاست، و امنیت رئیس» را متفاوت می‌گذارند، تا وجودش را طوری بکنند که دیگران بپذیرند که باید فدای او بشوند. [در نظام ایمانی] چنین چیزی نیست. «مدیر جنگ»، راسخ‌تر از همه، جلوی دشمن است. 🗄 کد پژوهش 186 ــ جلسه 3 (1372) 🇮🇷https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🏴رهبری تغییرات: از «اختناق مطلق» به «وکلای هفتاد هزاردیناری»🏴 🏴انگار انقلاب علمیِ حضرت صادق و پدرش، کارد را به استخوان خلیفه رسانده بود. چون برای اولین بار بود که دستگاه حاکم دستور داده بود امامِ بعدی در همان ابتدای امامتش، شناسایی شود تا سرش را به دربارِ «منصور دوانیقی» ببرند. بعد از شهادت امام ششم، جاسوس‌ها در مدینه به این‌در و آن‌در می‌زدند تا کسی را پیدا کنند که شیعیان به دور او جمع شده‌اند. 🏴بخاطر همین، حتی بزرگانی مثل «مومن‌الطاق» و «هشام بن سالم» هم در کوچه‌های شهر پیامبر، سرگردان بودند و گریه می‌کردند و با خودشان می‌گفتند: «معتزلی شویم یا زیدی یا به سوی مرجئه برویم یا به مرام قدریه ایمان بیاوریم؟!». تا پیرمردی دست‌شان را گرفت و به خانه‌ای برد که صاحبش بدون مقدمه فرمود: «به سوی من بیایید؛ نه به سوی مرجئه و قدریه و زیدیه و معتزله...» و بعد از آن‌که قلب هشام بن سالم را پر از یقین کرد، دستور داد: «به هر کسی که خبر امامت مرا دادی، از او پیمان بگیر که آن را فاش نکند و الا ذبح در کار خواهد بود» و به گردنش اشاره کرد. 🏴انگار شیعه بعد از سالها داشت سر بلند می‌کرد و دربار عباسی، به خوبی این خطر را فهمیده بود. و الا چرا از همان ابتدا باید به دنبال وصیّ حضرت صادق باشند تا گردنش را بزنند و چرا خبر امامت موسی‌بن‌جعفر باید مثل یک راز باقی بماند؟ حتی وقتی آن نصرانی برای رسیدن به حقیقت، محضر «اباابراهیم» را انتخاب کرد، به او گفتند: «شکل و شمایل مسیحیان را حفظ کن و با همان حال، موسی‌بن‌جعفر را جستجو کن؛ چون والی مدینه بر او سخت می‌گیرد و خلیفه از والی مدینه نیز سخت‌گیرتر است.» 🏴 با همه‌ی این فشارهای بی‌سابقه، معرکه‌ی سی‌وپنج‌ساله‌ی درگیری با «منصور» و «هادی» و «مهدی» و «هارونِ» عباسی را طوری مدیریت کرد که گسترش شیعه، چنین گزارش‌های تاریخی عجیبی را رقم زد: «بعد از شهادت حضرت کاظم، هفتاد هزار دینار طلا از وجوهات، [چیزی در حدود هشتصد و چهل میلیارد تومان] تنها در دست یکی از وکلای او باقی مانده بود» و یکی از بدگویی‌هایی که از موسی‌بن جعفر در دربار هارون پیچید، این بود: «دو خلیفه هستند که برای‌شان خراج برده می‌شود: هارون رشید و موسی بن جعفر.» 🏴اما من فکر می‌کنم امام قصد نداشت قیام کند چون شیعه هنوز پایی نداشت تا در کنارش بایستد. نشان به آن نشان که وقتی برای اولین بار، رهبر شیعه را به زندان بردند و چهار سالِ تمام او را بین زندان‌بان‌های بصره و بغداد دست به دست کردند، خبری از شیعیان نبود؛ همان‌ها که کرور کرور خمس مال‌‌شان را می‌فرستادند اما بلد نبودند یا نمی‌توانستند جان‌شان را چطور فدا کنند تا حداقل حقّ اولیه‌ای مثل حق زندگی در خانه و کاشانه، به امام‌شان بازگردانده شود. 🇮🇷اما وقتی دختر موسی‌بن‌جعفر در قم آرام گرفت و آرام آرام شیعه را به دور خود جمع کرد و دست پدریِ حضرت کاظم را روی سر محبّین گذاشت تا تربیت شوند، آهسته‌آهسته جان‌فدایی را یاد گرفتیم و پس از قرن‌ها سکوت در برابر ستاندن جان معصوم، حتی برای حفظ جان فقیه غیرمعصوم هم قیام کردیم و با پانزده خردادها و نوزده دی‌ها نشان دادیم که پای کار هستیم و دفاع سیاسی از مکتب را یاد گرفته‌ایم. حالا در شب شهادت باب الحوائج، حاجت‌مان این است که او باز هم دست پدری به سرمان بکشد و ما را برای دفاع فرهنگی و اقتصادی هم _که الزاماً با خون و اسلحه پیوند نخورده و از جنس «الگوی تولید، توزیع و مصرف» و «الگوی انگیزش و پرورش» است _ تربیت کند... ✍ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🇮🇷https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
«زنجیرهای نامرئی نظامات اجتماعی تمدن مدرن» ◾️ آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی (ره): 🔅گاهی به ذهن من می‌آید که حالا در زمان امام موسی‌بن‌جعفر ــ علیه و علی ابائه و ابنائه صلوات الله ــ مردم چگونه تحمل می‌کردند که امام زمانشان چهارده سال در زندان باشد؛ در حالی که اگر ما در آن زمان می‌زیستیم برای امام خود تمام تلاش خود را به کار می‌بستیم. از طرفی دیگر به نظر می‌آید الان نائب و پرچمدار ایشان، در موضوع به زنجیرِ نظامات شرق و غرب مبتلا است. فرمایشی که می‌گوید، تا عمل نمی‌رسد و مانعش هم در اختیار نبودنِ است که بتواند جای سایر نظام‌ها را بگیرد؛ حال ما درباره این زنجیرهای نامرئی که آثارش مرئی است چقدر تلاش می‌کنیم؟! 📝مباحثی پیرامون اخلاق اسلامی، جلسه13، 1376 🇮🇷https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🇮🇷ما برای انقلاب اسلامی چه کردیم؟!🇮🇷 🔰 مرحوم آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینیِ الهاشمی: قضیه‌ای را نقل می‌کنم از قول یکی از بزرگانِ اهل ریاضت که یقین به صدق او دارم و اهل مبالغه نیست. ایشان می‌فرمود: مادر شهیدی را دیده‌ام که یازده سال است چه در یخبندان زمستان و چه در گرمای تابستان، هر روز پیاده از قم به جمکران می‌رود تا برای عظمت انقلاب دعا کند و پیاده هم بر می‌گردد. این مادر پیش من آمده بود و می‌خواست اذن بگیرد که در برگشتن از اتومبیل استفاده کند و می‌گفت: «برای رفتن عشق دارم و همان‌طور که بسیجی‌ها در سرما و برف کردستان می‌جنگیدند، من هم می‌روم؛ اما در برگشت دیگر عشق زیارت مطرح نیست. حالا می‌شود پیاده برگردم؟ برای انقلاب کاری از دستم برنمی‌آید ولی می‌توانم دعاگو باشم و نمی‌خواهم در دعاگویی کوتاهی کرده باشم.» این مادر فرزندش را در راه خدا داده و نه تنها طلبکار نیست،‌ بلکه خودش را به انقلاب بدهکار می‌داند و چنین کارهای سنگینی را در این راه انجام می‌دهد. حالا اگر خدای متعال در قیامت، این عبادت را در مقابل ما بگذارد، ما چه می‌گوییم؟! 🇮🇷https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
از بعثت نبوی تا نهضت خمینی ـ حسینیه اندیشه.pdf
334.6K
🇮🇷از بعثت نبوی تا نهضت خمینی🇮🇷 🔰به‌مناسبت تقارن سالروز بعثت نبی‌اکرم (ص) با ایام‌الله دهه فجر، حسینیه اندیشه تحلیلی از جایگاه «بعثت» در فلسفه تاریخ انبیاء و سنت‌های الهی و چگونگی تداوم آن در «انقلاب اسلامی» و ترسیم روند پیشرفت آن در حال و آینده منتشر می‌نماید. 📘این جزوه، حاوی متن سخنرانی حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری (عضو هیئت علمی حسینیه اندیشه) در این‌باره است که به همت «شبکه تولیدکنندگان محتوای تبلیغی» (هم قلم) و «سازمان تبلیغات اسلامی» برای ایام دهه فجر ۱۴۰۲ پیاده‌سازی، طراحی و منتشر شده است. 🇮🇷https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
💐رفت و برگشتی بین نمونه‌های مختلف «فوز»💐 🌸 اواخر زیارت مطلقه‌ی اباعبدالله و بعد از این‌که به حضرت علی‌اکبر سلام دادیم، باید رو به ضریح شهدا کنیم و سه بار بگوییم: «فُزتم والله» و به اسم جلاله قسم بخوریم که یاران و همراهان حسین، اهل «فوز» و فلاح هستند و در آخر آرزو کنیم: «فلیت أنّی معکم فأفوز فوزاً عظیماً» 🌸 اما این صرفاً یک آرزوی دست‌نیافتنی و یک امیدواری واهی نیست؛ چون در دعایی که از طریق وکیل حضرت عسکری برای امروز یعنی «روز ولادت اباعبدالله» به دست ما رسیده، گفته‌اند حسین کسی است که خداوند در عوض شهادتش به او این هدایا را داده: «ائمّه از نسل اوست، شفاء در تربت اوست و «فوز» این است که در رجعتش، همراهِ او باشی تا انتقام خون‌ها را بگیرد: «...الفوز معه فی أوبته ... حتی یدرکوا الاوتار و یثأور الثار». یعنی فرصتی داده‌اند تا ما هم مثل یاران حسین در کربلا اهل فوز شویم و در دوران رجعت، همراهی با او را تجربه کنیم. حتما شنیده‌اید که؟ گفته‌اند اولین کسی که به این دنیا باز می‌گردد و عالم رجعت را با حضورش آغاز می‌کند، حسین بن علی است. 🌸 بخاطر این روایات و خیلی روایات دیگر، من تصور می‌کنم آروزی «یا لیتنی انی معکم فافوز فوزاً عظیما» به زندگیِ همین امروزمان مرتبط است. کسی که حوائج امروز ِ حضرت حسین و پدران و پسرانش را به نحوی فقیهانه و یا با تکیه به فقهای زمان‌شناس تشخیص دهد و زندگی امروزش را به بستری برای تحقق همان حوائج تبدیل کند، آن وقت می‌تواند پاداشش را بگیرد و در همین دنیا به «فوز» برسد؛ یعنی «معیت و همراهی با حسین» را در دوران رجعت و روی همین زمین تجربه کند. 🌸 حتی فکر می‌کنم این که دقیقا در کجای سپاه حضرت باشد و بتواند از چه کسانی انتقام بگیرد، تا حدود زیادی به خودش بستگی دارد: می‌تواند زیردستِ «حضرت جون» باشد و در هنگام جنگیدن مثل او فریاد بزند که : «امیری حسین و نعم الامیر» یا آن قدر در این دنیا به راه و رسم حسین تمسک کرده باشد و لحظه‌ای از او جدا نشده باشد که کنار دست «شبیب حضرمی» قرار بگیرد و بگوید: «اکلتنی السباع حیّاً إن فارقتک» یا به اندازه‌ای بزرگ شده باشد که شمشیرزنِ حضرت «عبدالله بن حسن» بشود و با اقتدا به مولایش، فریاد «والله لا افارق عمّی» را تکرار کند یا طوری جوانی کرده باشد که مفتخر به درک رکاب «حضرت علی اکبر» شود و به یاد «العطش قد قتلنی و ثقل الحدید اجهدنی» دندان‌هایش را بیشتر روی هم بساید و در معرکه‌های پربهجتِ پس از رجعت، ضربه‌هایش را محکم‌تر و دقیق‌تر بزند... ❤️ تقدیم به فقیه زمان‌شناس و زمانه‌ساز ما که گفت: «هیهات که خمینی، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد _ صلی الله علیه و آله و سلم _ و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره‌گر صحنه‌های ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده‌ام و در انتظار *فوز* عظیم شهادتم...» (صحیفه امام ج ۲۰، ص ۳۱۸) ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
محتوای پیشنهادی در موضوع انتخابات ـ حسینیه اندیشه.pdf
93.4K
📣 اطلاعیه 🔰در پاسخ به فراخوان مقام معظم رهبری برای دعوت به انتخابات، حسینیه اندیشه چارچوب محتوای پیشنهادی خود در این رابطه را با عنوانِ «انتخابات پیش رو و خیزش مردمی بر ضد نخبگان ناکارآمد» منتشر کرد. 🔷 این محتوا در دو بخش تنظیم شده است: ✔️ بخش اول: ناظر به دعوت قشر ارزشی اما مردّد ✔️بخش دوم: ناظر به قشر خاکستری و معترض دریافت فایل Word 🔽 https://eitaa.com/HossiniehAndisheh/954 https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔰«أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ» 🔹اگر «همام» به جز خطبه متقین، این عبارت خطبه‌ی دویست و بیست و سوم نهج‌البلاغه را هم شنیده بود، بعید نبود که دوباره جان بدهد: و تمثّل فی حال تولّیک عنه «اقباله» علیک یدعوک الی عفوه... و خدا را تصور کن که وقتی به او پشت کرده‌ای، رویش را به تو کرده و تو را به سوی عفوش فرا می‌خواند. 🔹حالا شما خودتان حدیث مفصل بخوانید از این مجملی که در مناجات شعبانیه آمده: و «أقبل» علیّ اذا ناجیتک و هنگامی که با تو نجوا می‌کنم، به من رو کن... و روی این حساب کنید که موقع خواندن این مناجات نه تنها به او پشت نکرده‌ایم، که داریم التماس می‌کنیم به ما اقبالی کند و رویی نشان دهد. «اقبال» هم که می‌دانید؟ «روی»کردن به چیزی یا کسی است. و «روی» هم که می‌دانید؟ در عربی همان «وجه» است. همان «وجه»ی که خدا در قرآنش گفت «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک» و وقتی اباصلت از امام‌رضا معنای این آیه را پرسید، ابالحسن فرمود: «هر کس خدا را به وجه و روی و صورت توصیف کند، کافر شده... وجه و صورت و روی خدا، پیامبرانش هستند.» 🔹...پس روی این حساب کنید که موقع گفتن و «أقبل» علیّ اذا ناجیتک نه فقط به او پشت نکرده‌ایم، که داریم التماس می‌کنیم در این ماه پیامبر، اقبالی کند و رویَش / پیامبرش را به سمت ما بگیرد: وقتی دارم با تو مناجات می‌کنم، روی ماه پیامبرت را به سمت من برگردان... قبلا هم گفته بودم؛ ابعادی ابدی از امید در این هفت کلمه خوابیده: و هذا شهر نبیک سید رسلک شعبان. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• 🔸شما هم مثل جدتان روی‌تان به سمت ماست و دائما دارید ما را نگاه می‌کنید تا دست‌مان را بگیرید، تا ببینید کی آماده‌ی برگشتن شما می‌شویم اما این روی ما هست که به طرف اغیار رفته. خودتان می‌دانید که این روبرگرداندن‌های ما از دشمنی نیست؛ که از ضعف در برابر دشمنان است که با فنّ برنامه ریزی‌شان، روی‌مان را به سمت دنیای مدرن‌شان چرخانده‌اند و ما هم ساده‌انگارانه و به اسم «من حرّم زینه الله» از این منظره‌های توسعه لذت می‌بریم... کاش نورتان در دعاهای ما سرازیر می‌شد تا روی فرهنگ و اقتصاد ما به سمت شما برگردد... ببخشید که روی‌مان به سمت دیگران است و بعد دنبال شما می‌گردیم و هی «این این» می‌گوییم و ندبه می‌کنیم که این «وجه الله» الذی الیه یتوجه الاولیاء... ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔰بخشی‌هایی از متنِ «انتخابات پیش رو و خیزش مردمی بر ضد نخبگان ناکارآمد» (۱) 🔸 یکی از فرازهای دعای ندبه «أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا» است. «کسی که گسستگی بین صلاح الهی و رضایت مردمی را پیوند می‌دهد، کجاست؟». گویا گسستگی تاریخی بین «رضایت عمومی» و «صلاح و مصلحت الهی برای مردم» وجود دارد که تاریخ منتظر پیوند آن است و حضرت ولی‌عصر(عج) می‌خواهند این گسستگی را پیوند دهند و منتظر آمادگی محببین خود برای حل و رفع این گسست هستند. 🔹در دعای معروف «اللهم کن لولیک...» نیز می‌گوییم «حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً»؛ یعنی آن حضرت با حالت «طوع و رغبت» بر زمین حاکم می‌شود و قرار نیست با حالت جبر و زور و تحکم اتفاق بیفتد که اگر بنا بر این بود، طولانی‌شدن غیبت ضرورتی نداشت. اساساً برنامه خدای متعال این است که مشیتِ او با خواست مردم ترکیب شود و اراده و آرمان‌های الهی با همراهی، محبت، میل و رضایت خودشان رقم بخورد. 🔸لذا این یک گسستگی تاریخی است که اگر ما آمادگی برای رفع آن پیدا نکرده و زمینه‌سازی برای رفع این گسست نکنیم، ظهور حضرت(عج) به تأخیر خواهد افتاد. 🔹مردم صدر اسلام، ائمه الهی را آن هم با وجود اخلاق‌های کریمانه و رفتارهای معجزگون دوست نداشته و نسبت به آنها رضا و محبت نداشتند. حتی با مجاهدت‌های عجیب و غریب ائمه معصومین(ع)، وقتی رضایت و محبت نسبت به این ذوات مقدس پیدا کردند، حد این رضایت عمومی به صلاح الهی، فقط در قلب خودشان بود و قدرت تشکیل یک جامعه‌ی محب حول حوائج ائمه اطهار (ع) نداشتند. 🔸تا اینکه به تدریج و بعد از دهه‌ها و قرن‌ها با تلاش فقهای شیعه، سعی شد محبت نسبت به دین و رضایت نسبت به آرمان‌های دینی در عرصه جامعه نیز آورده شود. به طور نمونه در دوران مشروطه فقهای عظیم شأن تلاش کردند تا با تکیه بر دین و انگیزه‌های دینی مردم، استبداد را مقید کنند و حکومت جائر را به احکام اسلام مشروط‌ کنند که البته موفق نشدند. در نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز تلاش کردند تا جلوی تسلط اجانب و کفار و منافقین بر منابع مسلمین را بگیرند که علی‌رغم دستیابی به پیروزی‌هایی، سرکوب شدند. 🔹اما حضرت امام خمینی(ره) با همراهی عملی مردم ایران و تشکیل جمهوری اسلامی توانست تألیف پایداری بین گسستگی «صلاح و رضا» را رقم بزند. جمهوری اسلامی به این معنا، ثروت بزرگی در راه آمادگی برای ظهور است؛ زیرا مأموریت حضرت ولی‌عصر(عج) رفع این گسستگی تاریخی در «سطح جهانی» است و اولین بار و به صورت پایدار، رفع این گسستگی در «سطح کشور ایران» ایجاد شده است. 🔸بر این اساس «انتخابات» نیز مظهر این رضایت عمومی و ابراز نظر مردمی و خواست، میل و توجه مردم است که باید با صلاح و مصلحت الهی تألیف و ترکیب شود. لذا کسی که واقعاً توجه به حوائج حضرت ولی‌عصر(عج) دارد، نمی‌تواند به جمهوری اسلامی و انتخابات بی‌توجه باشد. زیرا انتخابات در جمهوری اسلامی، مظهر پیوند گسستگی بین «صلاح الهی» و «رضایت عمومی» است و اراده الهی و اراده مردمی در آن پیوند می‌خورد. ✔️دریافت فایل کامل این محتوای پیشنهادی در موضوع انتخابات 🔽 https://eitaa.com/HossiniehAndisheh/953https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔰بخشی‌هایی از متنِ «انتخابات پیش رو و خیزش مردمی بر ضد نخبگان ناکارآمد» (۲) 🔹مأموریت حضرت ولیعصر (عج) برای از بین بردن گسست بین «صلاح الهی» و «رضایت عمومی»، یک‌شبه انجام نخواهد شد؛ بلکه قبل از ظهور باید آمادگی نسبت به این مساله ایجاد شود و صرف ابراز محبت قلبی، مظهر ترکیب «رضا و صلاح» نیست بلکه «رضا و صلاحِ» عملی باید خود را در جامعه نشان دهد تا حضرت(عج) هم با تکیه به چنین جامعه‌ای، در سطح حاکمیت جهانی «صلاح و رضا» را ترکیب کنند. 🔸 انتخابات در جمهوری اسلامی، مظهر پیوند گسستگی بین «صلاح الهی» و «رضایت عمومی» است و اراده الهی و اراده مردمی در آن پیوند می‌خورد. به نظر می‌رسد بر اساس همین تحلیل است که هم در سال ۱۳۷۶ که بعضی عناصر موسوم به جناح راست می‌خواستند انتخابات را ابطال کنند و هم در سال ۱۳۸۸ که بعضی موسوم به جناح چپ می‌خواستند انتخابات را ابطال کنند و آن فتنه بزرگ و خطرناک را رقم بزنند، مقام معظم رهبری در مقابل هر دو جریان ایستادند و انتخابات و رأی مردم را به عنوان مظهر ترکیب اراده الهی و مردم حفظ کردند. 🔹ممکن است کسانی بگویند: «ما قبول داریم با تشکیل جمهوری اسلامی، تا حدودی بین صلاح الهی و رضای مردم ترکیب شده است اما در سال‌های اخیر با عملکردی که در عرصه اداره کشور و خصوصاً موضوعات معیشتی و اقتصادی و تحقق عدالت داشته، به رضایت مردمی ضربه زده و نتوانسته است رضایت مردمی را با صلاح عمومی ترکیب کند، لذا حضور در انتخابات فایده‌ای برای رفع این گسستگی ندارد.» 🔸یا ممکن است گفته شود: «همه انواع و اقسام جناح‌ها در دولت‌ها و مجلس‌های مختلف آمدند و در رفع مشکلات اقتصادی معیشتی شکست خوردند. در بین کاندیداهای «مطرح و معروف» کسی وجود ندارد که ما بتوانیم او را مظهرِ رضایت خود دانسته و اعتراض‌مان را هم نشان دهیم. لذا ما می‌خواهیم با «رأی ندادن» اعتراض خود را نشان دهیم و بگوییم رضایت ما به چیز دیگری غیر از این مسئولین، خواص و طبقه‌ای است که امور را مدیریت می‌کنند.» 🔹در پاسخ باید گفت: تاثر اعتراض سلبی، اگر خطرناک نباشد، بسیار محدود است، چرا که اولا سلب، بیانگر طرح جایگزین نیست و بدون طرح جایگزین، ناکارآمدی موجود ادامه پیدا می‌کند. در ثانی، دشمن از فقدان طرح جایگزین ما، به نفع خود و طرح جایگزینی که دارد، نهایت بهره‌برداری را می‌کند، لذا اعتراض ایجابی، اثر بسیار بیشتری دارد. 🔶 پیشنهاد ما برای اعتراض ایجابی و موثر این است: «می‌توان انتخابات را مظهر اعتراض قرار داد اما نه با رأی ندادن؛ بلکه به کسانی رای بدهیم که بیشترین فاصله را از لیست‌ها، جناح‌ها، رسانه‌های معروف و تبلیغات پرتکرار و پر قیمت و پر زرق و برق دارند. عناصری را انتخاب کنیم که بیشترین فاصله را از تحلیل‌ها و راهکارهای متداول برای حل مشکلات دارند. چون این تحلیل‌ها و راه‌حل‌های متداول، مشکلات مردم را حل نکرده‌ است.» 🔹ممکن است بگویید: «این نوع رأی چه فایده‌ای دارد؟». فایده این کار: در انتخابات، هر نماینده باید حداقل ۲۰ درصد آراء صحیح را کسب کند و اگر با این پیشنهاد، آراء مردم بین افراد «اصلح اما ناشناسی» پخش شود که فاصله زیادی با مسئولین، جناح‌ها، رسانه‌ها و تحلیل‌های متداول دارند، لیست‌های معروف و نخبگان مشهور فعلی، کمتر از بیست درصد رأی می‌آورند و تعداد زیادی از حوزه‌های انتخابیه به دلیل عدم کسب بیست درصد آراء توسط نفر اولی که معروف است، به «مرحله دوم» کشیده می‌شود. 🔸در این صورت، هم عملاً نهضتی عمومی در انتخابات به راه می‌افتد که اعتراض مردم به خواص و نخبگان ناکارآمد را نشان می‌دهد و هم احتمال بُرد غیرمعروفینی که با معروفین به مرحله دوم می‌روند، بسیار بیشتر می‌شود و اثر تنبیهی و اعتراضی بیشتری در مقابل این مسئولین ایجاد می‌کند. 🔹در این صورت یک «اعتراض منظم و خیزش بدون هرج و مرج» ولی در ساختار و قالب انتخابات، توسط مردم بر علیه نخبگان و خواصی که از آن‌ها ناکارآمدی دیده‌اند، شکل می‌گیرد. 🔸با این کار مهم، هم می‌توان «انتخاباتِ جمهوری اسلامی و مشارکت در آن» را (که تنها نمونه تلاش غیرمعصوم برای آمادگی نسبت به مأموریت حضرت ولی‌عصر(عج) در رفع گسستگی بین صلاح و رضا است) حفظ کرد و هم می‌توان اعتراض خود را نشان داد. ✔️دریافت فایل کامل این محتوای پیشنهادی در موضوع انتخابات 🔽 https://eitaa.com/HossiniehAndisheh/953https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
◼️ ۱۲ اسفندماه سالگرد ارتحال مرحوم آیت‌الله علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی، پرچمدار انقلاب فرهنگی و بنیانگذار تسلیت باد. 🎙مرحوم علامه حسینی الهاشمی: «مهمترين هنر فلسفه شدن (چگونگی)، هنر سازندگی آن می‌باشد كه غير از هنر تخريب آن است. اين فلسفه بيم و اميد بشر را سازمان می‌دهد، يعنی گذشته و آينده را تحليل هماهنگ می‌كند و تغييرات شرايط محيطی را مرتباً تحليل می‌كند. شخص خودش را در يك جريان رودخانه توفنده‌ای می‌بيند كه اگر بخواهد حيات داشته باشد بايد در اين رودخانه تقلا كند و يقين به موت كسانی بكند كه در اين رودخانه نيستند. اين معنای علم مبارز شدن، فلسفه شدن است؛ ولی فلسفه شدن حتماً بعد از تخريب سازندگی می‌كند. در سازندگی حتما بايد روش تحقيق و تحقق‌اش كار بكند؛ اگر روش تحقيق داشته باشيم و «روش تحقق» اصلاً نداشته باشيم قدرت ارتباط برقرار كردن با فرهنگ جامعه نخواهيم داشت». ☑️ شادی روح آن مرحوم، صلوات و فاتحه ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰توضیح اجمالی «فلسفه چگونگی اسلامی» ۱ 🎥 مرحوم آیت‌الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی (۵ دی‌ماه ۱۳۷۹): 🔷«فلسفه چگونگی اسلامی»، هماهنگ‌‏سازی سه روش را باید تحویل بدهد: 🔹روش استنباط دینی؛ یعنی نباید با دین به صورت استحسان، استصلاح قیاس و امثال ذلك كه حجیت آنها شدیدا مخدوش است و حجت نیست، ارتباط برقرار كرد. نباید كسی خیال كند بوسیله آنها می‏‌تواند دین را عرضه كند... «حجیت» تنها راه كارساز است؛ چون اگر دین ترجمه حسّی بشود و با پیش‌‏داوری حسی بخواهیم نام دین را روی آن بگذاریم، بدتر از پاسخ‏گوئی به مسایل مستحدثه است؛ 🔹هرچند پاسخگوئی به مسایل مستحدثه هم خوب نیست چراكه مربوط به موقع ضعف است نه موقع قدرت. 🔹محدث بودن مسایل، مربوط به «فلسفه چگونگی اسلامی» است؛ یعنی تكامل نظامات بایستی بر اساس اهدافی باشد كه ما انزل اللّه معین می‏كند؛ نه اینكه تكامل نظامات، بر اساس انگیزش‌های حسی مادی به طرف عالم ماده باشد و بعد دین بخواهد آن نظاماتی را كه مبتنی بر دنیاپرستی تأسیس می‌‏شود،‌ راه حل برای مشروعیت آن درست كند. ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰توضیح اجمالی «فلسفه چگونگی اسلامی» ۲ 🎥 مرحوم آیت‌الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی (۵ دی‌ماه ۱۳۷۹): 🔸ما یک ربط به دین داریم و یک ربطی هم به كارآمدی و یک نسخه دادن داریم؛ پس سه منطق [نیاز داریم]: ۱. منطق استنباط از دین ۲. منطق روش علوم یا معادلات ۳. منطق اداره یعنی تطبیق به عینیت لازم داریم كه باید [این سه منطق] بر مبنای واحد اسلامی تأسیس بشود. 🔸 چرا واحد اسلامی می‏‌گوئیم؟ برای اینكه هماهنگی بین آن سه منطق ضروری است؛ یعنی بهنجاری آنها به صورت اتفاقی انجام نمی‌‏گیرد. 🔸بنابراین «فلسفه چگونگی» متعهد است درباره تأسیس، نه [فقط] تحلیل؛ تحلیل تنها نیست... ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰توضیح اجمالی «فلسفه چگونگی اسلامی» ۳ 🎥 مرحوم آیت‌الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی (۵ دی‌ماه ۱۳۷۹): 🔹[تولید فلسفه چگونگی اسلامی در مجموعه ما] نه اقتباس از فلسفه اصالت ماهیت كرده و نه اقتباس از فلسفه اصالت وجود كرده و نه اقتباس از تضاد هگل و حرف‌های شاگردانش... و نه اقتباس از فلسفه نسبیت انیشتین كرده است؛ یعنی نه از فلسفه‌‏های بیگانه (انفعالی) و نه از فلسفه‌‏های خودی (كه این مطلب را نداشته‌‏اند) «فلسفه چگونگی اسلامی» را تأسیس كرده‌ایم. 🔹به پایه‌‏های اساسی متدولوژی علوم؛ یعنی روش علوم [دست یافته‌ایم]؛ یعنی منطق علوم را هم در تكامل اصول [فقه] و هم تكامل الهی روش علوم (یعنی مدل‌‏سازی برای تجربه) و هم مدل‌‏سازی برای اجرا دست یافته‌ایم. 🔹ما اصولا سه امر را در كل راه ضروری می‌دانستیم كه همراه داشته باشیم: ۱. تعلق به هدف؛ ۲. تحمل ابهام؛ به نظرمان نیاید [تحمل ابهام] كار ساده‏‌ای بوده است... [زیرا] گاهی انسان آدرس جایی را داد، لذا به راحتی مراجعه می‏‌كند. گاهی آدرس را ندارد ولكن تعدادی كتاب را می‏‌گردد تا آدرس پیدا كند. اما گاهی دنبال تأسیس و تطرق احتمال [است] و مرتبا آنچه را تأسیس می‏‌كند دوباره موضوع بحث مجدد قرار بدهد كه به چه دلیل می‏‌توان به اسلام نسبت داد؟ چگونه می‌‏شود كارآمدی داشته باشد؟ ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅چالش مبنایی و اصلی برای وضع قوانین در مجلس شواری اسلامی «۱» 🎥 مرحوم آیت‌الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی (۵ دی‌ماه ۱۳۷۹): 🔹(یكی از رؤسای مجلس به من گفت: آقای آسید منیر چه كار می‏كنی؟ گفتم:) جامعه دو ماشین تولید اطلاع دارد: 1️⃣در یكی «مطلق‌‏گرایی حسی» اصل است؛ یعنی پیش‌فرض باید حسی باشد، روش باید حسی باشد، شاخصه كارآمدی نیز باید حسی باشد. از وحی شرط نمی‌‏پذیرد؛ حتی وقتی كه به وحی نظر می‏‌كند تفسیر حسّی می‏‌كند. نظر به ایمان و عقل كه می‏‌كند تفسیر حسی می‏كند. این یک ماشینِ [تولید علم] است. تولید اطلاعات این ماشین [در دانشگاه‌ها] بر اساس این روش است. شخصیت‌هایی را هم كه تحویل می‌‏دهد، كارآمد هستند و قدرت اداره دارند. 2️⃣جامعه یک ماشینی دیگر نیز دارد كه حوزه علمیه است كه منطق آن از «انتزاع» آغاز می‌‏كند و به التزامات قلبی [منجر می‌شود]؛ یعنی معتقد شدن به اینكه این عنوان، موضوعش این است و فعلش حرام می‌‏باشد یا واجب. پس به التزامات كلی ختم می‌‏شود. [اما] نمی‌‏تواند به «عمل و عینیت» دست بزند. ✅[به ایشان گفتم:] بین اینها طبیعتا اختلاف پیدا می‌‏شود. شما كه رئیس مجلس هستید گاهی مجبور هستید به نفع این دسته كنار بروید و گاهی به نفع دسته دیگر. 🔹ایشان گفت: «ما این مشكل را از طریق شورای مصلحت حل كردیم». 🔸من گفتم: «این حل سیاسی است و نه حل منطقی. رابطه بین دو دستگاهِ تولید معرفت اگر به صورت منطقی هماهنگ نشود چالش اجتماعی‌‏اش به تأخیر می‌‏افتد، نه اینكه از بین می‏رود». ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅چالش مبنایی و اصلی برای وضع قوانین در مجلس شواری اسلامی «۲» 🎥 مرحوم آیت‌الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی (۵ دی‌ماه ۱۳۷۹): (*من تبسم كردم و [به رئیس مجلس] گفتم: «این حل سیاسی است و نه حل منطقی...». * ایشان متوجه شد كه من چه می‌‏گویم. گفت: «اول صبح، اوقات مرا تلخ كردی». *گفتم: «شما سؤال كردید كه چه كار می‏‌كنید من هم این مقدمه را برای این ذی‏‌المقدمه گفتم كه من دارم درباره «رابطه اعتقاد و عمل» كار می‏‌كنم كه اعتقاد به خدا و دین چگونه می‏تواند اداره عینیت و عمل را به صورت تكاملی بدست بگیرد». شاید ایشان در آن زمان احتمال نمی‌‏داد كه ما موفق شویم چون این را یك كار خیلی بزرگ می‌‏دانست.) 🔶پس [فلسفه چگونگی اسلامی] ضرورت دارد و اگر آن را نداشته باشیم چالش بین «ارزشها و كارآمدی» هر روز بیشتر می‌‏شود. این هماهنگی (بین ارزش‌ها و کارآمدی) ابزار می‏‌خواهد، بدون ابزار نمی‌‏شود و ابزارش هم نباید سیاسی باشد. با «ائتلاف سیاسی»، هماهنگی مبنایی واقع نمی‌‏شود. قبلا عرض كردم كه نوع علوم تجربی مثل تجارب مفرده نیست... ✅ به جرأت در محضر شما عرض می‌‏كنم... [ما توانستیم] «فلسفه چگونگی اسلامی» را تأسیس کنیم.. ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔰ماجرای یک «تنوین»🔰 ــ چته؟ چرا آروم نمی‌گیری؟ ◀️ گیرِ یه «تنوین»‌م. ــ چی؟ ◀️ اون فراز مناجات شعبانیه که میگه: ما اظنّک تردّنی فی «حاجهٍ» قد افنیت عمری فی طلبها منک ــ خب یعنی «گمون نمی‌کنم که جواب رد بهم بدی درباره‌ی حاجتی که عمرم رو صرف کردم برای خواستنش از تو». مشکلت چیه؟ ◀️ بعضی موقعا تنوین، به معنای «وحدت»‌ه. یعنی «یه حاجت» دارم که عمرم رو براش صرف کردم و بخاطر همین بعیده که تو مستجابش نکنی. ــ مگه میشه که آدم فقط یه حاجت داشته باشه؟! یعنی کل عمرش رو فدای یه حاجت بکنه؟! ◀️ همین دیگه! آدم که پر از حاجت و نیازه. اما باید بتونه به حاجات‌ش «نظام» بده و همه رو بر محور یه حاجت، هماهنگ بکنه و بر اساس اون حاجت اصلی، بقیه حاجت‌هاش رو حذف و اضافه یا کم و زیاد بکنه. اونوقته که میتونی بگی: «ما اظنّک تردّنی» اونوقته که دیگه دست رد به سینه‌ت نمی‌زنه... ــ وایسا ببینم چی گفتی؟ ◀️ گفتم که؛ گیر یه تنوینم... ❤️به یاد شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که لفاظی‌های امثال من را در عمل به رخ‌مان کشید و با چند دهه آرزوی شهادت در راه دفاع از خداپرستی در مقابل جاهلیت مدرن، تمام کارهایش و همه حاجت‌هایش را بر همین اساس حذف و اضافه کرد تا خدا قاعده «ما اظنک تردنی» را به زیباترین شکل در حقش جاری کند و بزرگترین شهادت قرن را برایش رقم بزند. تقدیم به سپهسالار ولایت فقیه؛ حاج قاسم عزیز که در وصیت‌نامه‌اش همین فراز مناجات شعبانیه را به زبان شیرین خودش ترجمه کرد: «عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ ... عزیزم! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh