eitaa logo
ن والقلم(حسینی لیلابی)
1.3هزار دنبال‌کننده
249 عکس
273 ویدیو
39 فایل
✔️ پاسخ به سؤالات اعتقادی ✔️ برگزاری مسابقات تحلیل ها ،نظرات و سخنرانی های حسینی لیلابی
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 حتما بخوان معرفی یک کتاب خارجی گفت: من روشنفکرم گفتم: منظورت چیه گفت: هر چه عقلم قبول نکرد قبول نمیکنم گفتم: حالا اگر چیزی فرا عقل بود چی؟ یعنی اگه موردی باشد که ابزار عقل نمیتونه تحلیل کنه آنجا چکار میکنی؟ گفت:مثلا؟ گفتم: مثلا خدا برای امتحان تو دستوری داد که با قواعد عقلی جور در نیاد ؛ «پسرت را بکش» آیا طبق عقلت چکار باید بکنی؟ بهشون پیشنهاد دادم کتاب نویسنده معروف اروپایی آقای کیرکگور را بخوانند. تا متوجه شوند عقل اگر چه خیلی با عظمت است و ابزار تشخیص، اما ممکن است مواردی از دایره تشخیص ش خارج باشد و  عقل خودش به ناتوانی خود اعتراف کند( فرا عقل باشد)  قهرمان داستان کتاب ترس و لرز حضرت ابراهیم است.  آن‌گاه كه خدا ازش خواست تا فرزندش را قرباني كند. 🟢پاراگرافی از این کتاب ابراهیم از نگاه من پدر ایمان است چرا؟ در حقیقت نه تنها نمی توان از ابراهیم فراتر رفت بلکه حتی نمی توان به او رسید. باید ایمان را وصف کرد اما باید دانست که هر وصفی از ایمان نارسا است، زیرا نخستین چیزی که از ایمان دانسته ایم این است که ایمان رابطه ای خصوصی با خداست .  ابراهیم ایمان داشت و شک نکرد، او به محال ایمان داشت . عظمت او در این بود که به خدا چنان عشق می ورزید که مایل بود بهترین چیز خود را برای او قربانی کند.  من نمی توانم ابراهیم را درک کنم؛ به یک معنا تنها چیزی که می توانم از او بیاموزم حیرانی است . با احترام حسینی لیلابی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
یک نقاشی عجیب در کاشی حرم امام رضا(ع) درست زیر نقاره خانه یک نقاشی عجیبی روی کاشی ها نقش بسته است. [دو شیر در حال دریدن یک مرد] آیا ماجرای این نقاشی را میدانید؟ ماجرا را اینجا ببینید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
غزل حافظ برای امام رضا(ع) ای دل غـلام شـاه جـهان بـاش و شـاه بـاش پـیـوسـتـه در حـمــایـت و لـطـف الـه بـاش از خــارجـی هــــزار بـه یـک جـو نـمـی خـرنـد از کـــوه تــا به کـــوه مـنــافـق سـپــاه بــاش چـون احـمـدم شفیـع بـود روز رستـخـیـز گــو ایـن تـن بـلاکــش مـن پــر گـنــاه بــاش! آن را که دوستی عـلی نیست کافر است گـــو زاهـــد زمــانــه و گــو شــیـخ راه بــاش امـروز زنـده ام بـه ولای تـو یــا عـــــــلـی فـردا بـه روح پـــاک امــامــان گــواه بـاش قبر امـام هـشتم و سلطــان دیـن رضـــــا از جــــان بـبـوس و بـر در ِ آن بــارگــــاه بـاش دستـت نـمی رسد که بـچـینی گـلی ز شاخ بـــاری بـه گـلـــبـن ایــشــــان گـیــــاه بــاش مــرد خــدا شـنــاس کـه تـقـوی طـلــب کـند خواهی سـپـیـد جامه و خـواهی سیـاه باش حـــافـظ طـریـق بـنـدگـی شـــاه پـیـشـه کـن وآنــگـاه در طــریـــق چــو مــــردان راه بـــاش 👈 متاسفانه در نسخه آقای فروغی و دکتر غنی که در دسترس میباشد این غزل حافظ نیامده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
🟢 راز بزرگ حج [ الْحَجَّ تَشْیِیداً لِلدِّین] حضرت فاطمه زهرا(س) در خطبه مهم و تاریخی فدکیه فلسفه مهم حج را «تقویت دین و دین داری» بیان فرمود، در توضیح این مطلب باید گفت اگر چه در دین اسلام بسیاری از دستورات خدواند با دلیل و منطق تبیین شده است اما آنچه معیار ایمان و دین داری واقعی است تعبد است یعنی اگر یقین کردیم دستوری از طرف خداوند صادر شده است باید بی چون و چرا از آن دستور تبعیت کنیم چنانچه اسطوره بزرگ ایمان حضرت ابراهیم(ع) که در تحکیم و بنای حج هم نقش بزرگی دارد وقتی دستور الهی بر ذبح فرزند دریافت کرد بی چون و چرا برای انجام آن دستور عجیب قصد کرد. ➖مرحوم آقای شیخ علی اکبر تربتی می‌فرمود: «حج برای این است که این نقیصه(طرح سوال برای همه دستورات عبادی به جهت عقل گرایی افراطی) را در ما جبران کند.» در حج خدا می‌گوید: امشب باید در این سرزمین توقف کنید! اگر بپرسی چرا مگر این سرزمین چه خصوصیتی دارد؟ تنها جواب این است که: حکم خداست و باید بگویی: چشم! صبح بلافاصله باید حرکت کنید بروید سرزمین منی نه زودتر و نه دیرتر. باید دور خانه خدا طواف کنید و بین صفا و مروه سعی انجام دهید و ... . این اعمال برای چیست؟ جواب یک کلام است: خدا فرموده و باید بگویی: چشم! مرحوم آقای تربتی می‌فرمود: «بالاترین خصوصیت حج این است که تمرین عبودیت و بندگی است.» از این روست که امام صادق(ع) می فرماید: «لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْکَعْبَةُ؛ تا زمانی که کعبه [و انجام حج] بر پا باشد، دین نیز برای همیشه برپا خواهد بود.» 👈سخن کر کگارد را هم ببینید لینک حال فهمیدی چرا تبلیغات شیطانی علیه حج زیاده❓❓ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
ماجرای نقاشی عجیب نقاره خانه حرم امام رضا علیه السلام چنانچه چند پست قبلی (اینجا) عکسهایی را قرار دادیم ؛ نقاشی عجیبی روی کاشی های حرم امام رضا(ع)،جلب توجه میکند؛ دو شیر در حال دریدن مردی دیده می‌شود ، اما ماجرای این نقاشی بسیار شنیدنی است: زمانی که مأمون، امام رضا (ع) را ولیعهد خودش قرار داد، برای مدتی باران نبارید و بعضی از اطرافیان مأمون سخنان ناروایی را بین مردم بازگو می‌کردند و می‌گفتند: «ببینید از زمانی که علی بن موسی‌الرضا ولیعهد شده است دیگر آسمان هم بر ما نمی‌بارد…» این حرف‌ها به گوش مأمون رسید و از امام رضا (ع) درخواست کرد تا برای باریدن باران دعا کند. آن روز جمعه بود و امام (ع) فرمود که روز دوشنبه دعا خواهد کرد، زیرا دیشب پیامبر (ص) و امام علی (ع) را در خواب دیدم و پیامبر (ص) فرمود: منتظر روز دوشنبه باش و به صحرا برو و برای مردم از خداوند طلب باران کن و از آنچه نمی‌دانند آن‌ها را باخبر ساز تا فضل و مقام تو را دریابند. روز دوشنبه امام رضا (ع) به صحرا رفت و عده زیادی هم به همراه او از شهر خارج شدند. امام (ع) بر بالای منبر رفت و بعد از حمد خداوند فرمود: «بار خدایا! این تویی که حق ما اهل‌بیت را بزرگ داشته‌ای. این مردم همان‌طور که امر کرده‌ای به ما دست توسّل دراز کرده‌اند، فضل و رحمت تو را آرزو می‌کنند و منتظر احسان و نعمت تو هستند. خداوندا آن‌ها را از بارانی مفید که هیچ ضرری در بر نداشته باشد سیراب کن و بارش این باران را بعد از رفتن از صحرا و رسیدنشان به خانه‌هایشان قرار بده!» در این هنگام بادی سخت وزیدن گرفت و ابر‌ها پیدا شدند و شروع به غریدن و رعدوبرق کردند. مردم خواستند خود را به سرپناهی برسانند، ولی امام رضا (ع) فرمود: «بر جای خود بمانید که این ابر برای شما نیست و مال شهر دیگری است.» این ابر‌ها عبور کردند و ابر‌های دیگری آمدند و امام (ع) باز هم فرمود: «بر جای خودتان بمانید، این ابر‌ها هم برای شما نیست» ابر‌ها یکی پس از دیگری می‌آمدند و می‌رفتند تا این که ابر‌های نوبت یازدهم ظاهر شدند و امام (ع) فرمود: «ای مردم! این ابر را خداوند برای شما فرستاده. او را سپاسگزار باشید و به سوی منازل خود بروید که این ابر بالای سر شما خواهد بود تا داخل منازل خود شوید، که بعد از آن بر شما بارش کند.» آنگاه از منبر پایین آمد و مردم هم به خانه‌هایشان رفتند. بعد از آن بارانی شدید آمد و تمام صحرا‌ها را پر آب کرد.  امام جواد (ع)در ادامه ماجرای نماز به بازتاب این حادثه مهم اشاره فرمودند که در دربار مأمون به جهت خنثی کردن آثار ایمانی نماز باران نقشه ای طراحی کردند : عدّه ای از سخن چینان دنیاپرست و چاپلوس نزد ماءمون رفتند و گفتند: این شخص با این سحر و جادویش همه را شیفته خود گردانیده است و مردم را بر علیه خلیفه و دستگاهِ حکومت تحریک می کند. لذا ماءمون شخصی را فرستاد تا حضرت رضا (ع)را نزد وی آورد؛ و چون حضرت وارد مجلس ماءمون شد، یکی از وزرای حکومت به امام خطاب کرد و گفت: اى پسر موسى! پایت را از گلیمت درازتر کرده‌ای!‌ خداوند بارانی را در وقتش فرستاده و تو آن را کرامتی برای خود می‌پنداری! گویا مانند ابراهیم(ع)، مرغان تکه‌تکه شده را دوباره زنده کرده‌ای! در زنده کردن مرغان را انجام داده‌ای،... اگر می‌پنداری که راستگویی، تصویر این دو شیری که بر تخت مأمون است را زنده کرده و به جان من بینداز! این می‌تواند معجزه باشد نه بارش بارانی که هم در وقتش آمده و هم دیگران برای آن دست به دعا برداشته بودند! امام رضا (ع) بانگ برآورد: ای دو شیر درّنده! این شخص فاجر را نابود کنید، که اثری از او باقی نماند. ناگهان آن دو عکس به شکل دو شیر حقیقی در آمدند و آن مرد را دریده و بدون آن که قطره خونی از او بریزد،او را بلعیدند. سپس آن دو شیر به سمت مأمون حرکت کردند ،ماءمون بیهوش شد و روی زمین افتاد... امام رضا(ع) به شیرها اشاره کردند به نقاشی برگردند. 👈چنانچه در معجزه معروف حضرت موسی(ع) عصا اژدها شد و ابزار سحر وجادوی ساحران را بلعید و دوباره عصا شد. شیرها بعد از خوردن اون مرد گستاخ به پرده نقاشی برگشتند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
🟢 دو نکته درباره امام رضاعلیه السلام 🔷نگاه توحیدی امام رضا امام رضا(ع) مثل سایر معصومین(ع) مهم ترین بعد زندگی شان، نگاه توحیدی است یعنی به همه امور عالم و در همه شئون زندگی، یاد خدا و توجه به خدا موج میزند و این نوع زندگی همان است که در معروف ترین حدیث آن حضرت، حدیث سلسله الذهب مورد تأکید قرار گرفته است؛ هنگامی که کاروان امام رضا(ع) به نیشابور رسید،، مُحدِّثان جمع شدند، و عرض کردند:‌ای پسر پیغمبر(ص) از شهر ما تشریف می‌برید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمی‌فرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: «شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّوجلّ فرمود: اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا ...خداوند جل جلاله می‌فرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم. 🔷سیره عبادی امام رضا(ع) در مورد سیره عبادی و ابعاد معنویت امام رضا(ع) نکات آموزنده زیادی در تاریخ گزارش شده است که بخش پایانی بحث را به این مطلب اختصاص میدهیم؛ ➖رجاء بن ابى ضحّاك، که از طرف مأمون مأموریت داشت امام رضا(ع) را از مدینه به خراسان همراهی کند و رفتار امام را به مأمون گزارش کند . او رفتار عبادى امام از مدينه تا مرو را به طور دقيق براى مأمون گزارش كرد و نتوانست اعجاب و شيفتگى خود را از اين همه عبادت، از شخص خليفه پنهان دارد. مأمون از وى خواست تا اين فضائل را براى كسى باز نگويد تا خليفه ، خود ، اين فضائل على بن موسى(ع) را منتشر سازد؛ ولى در سخنان مأمون، بيان اين فضائل، هيچ گاه ديده نشد.(۸) 🔻در یك جمع‌بندی می‌توان ابعاد كارهای معنوی حضرت رضا‌(ع) را به این صورت فهرست نمود:🔺 🔹 شبها كم می‌خوابید و بیش‌تر شب مخصوصاً ثلث آخر شب را به عبادت می‌پرداخت. وقتی ثلث سوم شب می‌شد، با سبحان الله والحمد لله والله اكبر و لا اله الّا الله گفتن و استغفار از بستر خواب بر‏می‏خاست. آنگاه وضو می‌گرفت و هشت ركعت به صورت دو ركعتی می‌خواند، آنگاه نماز جعفر طیار را می‌خواند و بعد نماز شفع و وتر را به صورت مخصوص [بجا می‌آورد].» 🔹 به نماز اوّل وقت و همین‌طور آداب ظاهری و باطنی و انجام تمام نافله‌های شبانه روزی مداومت و مراقبت داشت و در روزهایی كه روزه داشت، ابتدا نماز می‌خواند، آن‌گاه افطار می‌كرد. 🔹سجده‌های بسیار طولانی داشت، به‌گونه‌ای كه بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب در حال سجده بود و بعد از دمیدن آفتاب به حمد و ثنای الهی و صلوات بر محمد و آل محمد‌ می‌پرداخت و به شكر ادامه می‌داد تا آفتاب بالا می‌آمد. 🔹روزه زیاد می‌گرفت، و روزة اوّل و وسط و آخر ماه را ترك نمی‌كرد و می‌فرمود: «ذَلِكَ صُوْمُ الدَّهْرِ». 🔹 قرآن را بسیار تلاوت می‌كرد و اُنس حضرت با قرآن به حدّی بود كه پاسخها و تمثیلهای او برگرفته از قرآن بود. در تلاوت قرآن، اگر به آیه‌ای می‌رسید كه در آن سخن از دوزخ بود، گریه می‌كرد و وقتی به آیة بهشت می‌رسید، آن را از خدا درخواست می‌نمود. 🔹هنگامی كه در بستر خواب می‌رفت، قبل از خوابیدن قرآن تلاوت می‌كرد، و مقید بود هر سه روز یكبار ختم قرآن نماید. 🔹ذكر خدا را پیوسته بر لب داشت، مخصوصاً ذكر «سبحان الله»، «الحمد لله»، «لا اله الّا الله»، «ما شاء الله» 🔹 با دعا مأنوس بود و دعاهای نغز و دلكشی از آن حضرت به یادگار مانده است. 🔹تقوا را به عنوان سنگ زیرین همة كمالات، در حد اعلای آن دارا بود و از نافرمانی بندگان نسبت به خدا سخت بیمناك بود و خود نیز هرگز خدا را مخالفت نمی‌كرد و به دیگران نیز توصیه می‌كرد كه ارزشها را براساس تقوا و پاكی ارزیابی كنند، نه نسب و امثال آن. با این همه عبادات، هرگز از توجّه به مسایل اجتماعی و بودن با مردم و رسیدگی به فقرا و بیچارگان، و مناظرات علمی و حلّ مسایل اعتقادی و معرفتی و... غافل نمی‌شد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
Mohammad Kosari - Booye Behesht.mp3
7.52M
شب جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام بوی بهشت می وزد از کربلای تو حجت الاسلام کوثری @hosseinililab
👌جالب و آموختنی مردے نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت: بہ من كارے بياموز ڪہ خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد و مردم نيز دوستم بدارند، و خدا دارايى ام را فزون گرداند و تن درستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور ڪند.حضرت فرمود: اينهايى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز ، نياز دارد: ❶اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ، از او بترس و تقوا داشته باش. ❷ اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند ، چشم مدوز. ❸ اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى بخشد ، زكات آن را بپرداز. ❹ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ، صدقه بسيار بده. ❺ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند ، به خويشاوندانت رسيدگى كن ؛ ❻ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور كند ، در پيشگاه خداى يگانه قهّار ، سجده طولانى كن. 📚 بحار الأنوار ج۸۵ص ۱۶۴،ح۱۲ @hosseinililab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سینه چاکی علوی بروجردی در حمایت از بهائیت... همه این مقدمات زیبا و خوشگل را گفت تا برسد به دفاع و حمایت از بهائیت .... 👈در این مملکت کسی بهائیت را نکشته است اما... 👈در آخرالزمان خیلی مراقب افراد با چهره های جذاب و غلط انداز باشیم @hosseinililab
از مرگ نا آگاهی موجودات تا استقبال از مرگ عارفانه اا موجوداتی که از مرگ خود آگاه نیستند، از مرگ دلهره نداشته نگران هم نیستند و آرامش از سر ناآگاهی ارزش محسوب نمی شود. اما انسان ها با آگاه شدن از مرگ، مخصوصا با آگاه شدن از مرگ خود، دچار اضطراب و نگرانی شده، چندین پرسش اساسی درباره مرگ، بر ذهن و اندیشه او سنگینی می کنند: مرگ یعنی چه ؟ بعد از مرگ چه می شود؟ آیا روحی داریم که با مرگ نابود نشود؟ سرنوشت این روح، پس از مرگ جسم، چه خواهد بود؟ 🔵علل ترس از مرگ ابن سینا عوامل و اسباب ترس از مرگ را از دیدگاه اشخاص مختلف به شرح زیر مطرح می کند: الف - عده ای از مجهول و مرموز بودن مرگ می ترسند . ب - گروهی از معلوم نبودن سرنوشت انسان پس از متلاشی شدن بدن بیمناکند . ج - و بعضی ها از نابودی مطلق جسم و روح می ترسند . د - و برخی از درد و رنج جان دادن نگرانند . ه - و جمعی از عذاب بعد از مرگ می ترسند . و - و گروهی از جدایی از مال و جاه و لذایذ و خوشی های زندگی بیمناکند. 🟢استقبال از مرگ انسان های که نسبت به مرگ آرامش عارفانه دارند جلوه زیبایی از شکوه روحانی به نمایش می‌گذارند چنانچه حضرت امیر علیه السلام می فرمود: «وَاللّه ِ لاَبنُ أبيطالِبٍ آنَسُ بِالمَوتِ مِنَ الطِّفلِ بِثَدىِ اُمِّهِ»به خدا سوگند كه پسر ابوطالب با مرگ مأنوس تر است تا كودك به پستان مادرش . و در آستانه شهادت ، با آن جمله معروف شان به استقبال شهادت رفتند که؛ «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه» به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم. و سیدی از سلاله پاک علی و فاطمه علیهما السلام اینگونه از عروج آسمانی استقبال می کنند؛ « با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری‏‎ ‎‏امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران‏‎ ‎‏مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم.» 📽مستندات تصویری که از نماز و عبادت ساعات آخر ایشان وجود دارد نشان دهنده این واقعیت است که این عبارات شعارگونه نبوده بلکه از عمق جان و از شکوه ایمان شان نشأت گرفته است. فَرَوۡحٞ وَرَيۡحَانٞ وَجَنَّتُ نَعِيمٖ با احترام حسینی لیلابی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
در همان جلسه مناظره تاریخی علامه حلی با علما مذاهب اهل سنت که در دربار سلطان محمد خدابنده برگزار گردید یکی از علما سُنی که از سادات محسوب می شد[ سید موصلی] از علامه سؤال کرد: با کدام دلیل علاوه بر پیامبر بر آل محمد هم صلوات می فرستی ؟ علامه آیه استرجاع را تلاوت میکند؛ «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ سید موصلی : چرا جمله استرجاع به زبان آورده اید؟ چه مصیبتی بر آل محمد وارد شده است؟ علامه: وجود مانند تو فرزند، بدترین مصیبتهاست.😂 که منافقین را بر اجداد طاهرینت مقدم میداری!! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه؛ روز امام زمان عج الله فرجه جمعه؛  سیــــــــــــــــد الایــــــــــام جمعه؛ روز استجـــــابت دعــــــــــا دعــــا هایتــــان مستجــــــــاب باد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
اُحِبُّ الصِّبيانَ لِخَمسٍ : کودکان را دوست دارم به خاطر پنج چیز؛ الأوَّلُ : أنَّهُم هُمُ البَكَّاؤونَ ، آنها گریه میکنند( عاطفه بالا دارند) وَالثّاني :يَتَمرَّغونَ بِالتُّرابِ، خود را با خاک آلود میکنند( خاکی اند) وَالثّالِثُ : يَختَصِمونَ مِن غَيرِ حِقدٍ دشمنی و دعوا که میکنند کینه نگه نمی دارند.( کینه توز نیستند) وَالرّابِعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا برای آینده ذخیره نمیکنند(حریص نیستند) وَالخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبونَ.  می سازند و خراب میکنند( دلبسته مادیات نیستند) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
🔴فرعون ها زیاد شده اند ممکن است خیلی ها در مقام و شعار ،ادعاهای بزرگی داشته باشند و فرعون وار ، خود را خدای خوبی ها بدانند اما در عمل در حد قدرت و توانایی خود ستمگر تمام عیار باشد. چنانچه خیلی ها هستند، که دم از انصاف و عدالت و رعایت حقوق دیگران میزنند اما خود در همان محلی که با مردم ارتباطات مالی دارد عدالت و انصاف را رعایت نمیکند ، در کتابی جمله ای جالب و دقیق نوشته بود که « فرعون زیاد شده است فقط وسعت مصرها فرق میکند» گاهی یک مغازه ،یک تعمیرگاه ،یک مرکز خدماتی دولتی یا آزاد که یک نفر در آن حقوق افراد را رعایت نمیکند همان یک نفر فرعونی است در مقیاس کوچک. فرعونک ها و رفتار تفرعنانه در قالب مثال ☜ بی رحمی که تعمیرکار بر مشتری بیچاره روا می بیند و خرج اضافی به آن تحمیل میکند. ☜ گران فروشی های غیر قانونی فروشندگان اقلام مورد نیاز اقشار ضعیف . ☜یک کارگذار دولتی که خدمات و وظایفی که بر عهده اش هست را به درستی انجام نمی دهد . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
در ادامه مطلب قبلی روزي مردي نزد اميرمؤمنان علي(ع) آمد و از وضعيت خود شكايت كرد و گفت: من بنا هستم و روزي پنج درهم دستمزد مي گيرم ولي روز به روز وضعيت زندگي ام بدتر مي شود. چه كار كنم تا وضعيت زندگي ام بهبود يابد؟ آن حضرت(ع) به وي فرمود: روزي سه درهم بگير! مرد با شگفتي گفت: روزي پنج درهم مي گيرم ولي وضعيت نابسامان است، حالا چگونه با سه درهم وضع من بهبود مي يابد. حضرت فرمود: از من مشورت و راهنمايي خواستي گفتم. اگر بدان عمل كني وضعيت تو خوب مي شود. مرد از نزد آن حضرت(ع) رفت و به توصيه آن حضرت(ع) عمل كرد. مدتي بعد بازگشت و به آن حضرت فرمود كه وضعيت من بهبود يافته است ولي مي خواهم بدانم كه چگونه چنين چيزي ممكن مي شود؟ آن حضرت(ع) فرمود: دستمزد تو سه درهم بيشتر نبود و تو انصاف نمي كردي و مزد بيشتر مي گرفتي كه ظلم بود. وقتي انصاف روا داشتي خداوند در مالت بركت قرار داد و وضعيت زندگي ات بهبود يافت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
[در ادامه دو پست اخیر] سلطان ملکشاه سلجوقی در کنار زاینده رود شکار می نمود. ساعتی در مرغزاری استراحت کرد. یکی از غلامان خاص، گاوی در کنار نهری دید می چرید، آن را ذبح کرد و پاره ای از گوشتش را کباب نمود. آن گاو از پیرزنی بود که چهار یتیم داشت و وجه معیشت ایشان از شیر آن حاصل میشد. چون آن پیرزن از این واقعه مطلع شد، دود از نهاد او برآمد و مقنعه از سر کشید، بر سر پلی که گذرگاه آن سلطان بود نشست. تا اینکه سلطان به آنجا رسید. با قد خمیده از جای جست و با دیده ی گریان رو به سلطان کرد و گفت: ای پسر الب ارسلان! اگر داد مرا در سر این پل نمی دهی در سر پل صراط دست دادخواهی برآرم و دست خصومت از دامنت برندارم! بگو از این دو پل کدام را انتخاب می کنی؟ سلطان از هیبت این سخن بر خود بلرزید. پیاده شد و گفت: مرا طاقت سر پل صراط نیست! بگو چه ستمی بر تو شده؟ پیر زال صورت حال را به موقف عرض رسانید. سلطان متاثر گشت! اول فرمود تا آن غلام را به سیاست رسانند، و به عوض آن ماده گاو، هفتاد گاو- و به روایتی دویست گاو- به آن پیر زال دادند. گویند که چون ملکشاه از دنیا برفت، آن پیرزن بر سر قبر او نشست و گفت: پروردگارا! من بیچاره بودم، او مرا دستگیری کرد. امروز او بیچاره است، تو او را دستگیری کن! یکی از نیکان، سلطان را در خواب دید و گفت: خدا با تو چه کرد؟ گفت: اگر نه دعای آن پیرزن بودی، مرا عذابی می کردند که اگر بر همه ی اهل زمین قسمت می نمودند، همگی معذب می شدند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
امشب که غمگینِ جواد ابن الرضاییم یک بارِ دیگر روضه خوان کربلاییم ای وای از آن وقتی علمدارت نباشد ای وای اگر غم دست بردارت نباشد سخت است بین عده ای بیگانه باشی اما به همراهت کس و کارت نباشد وقتی که سرها روی نی ها شد نمایان ای کاش روی نی سرِ یارت نباشد ختم کلامِ منبرِ روضه حسین است یعنی نمک در آخر روضه حسین است. ⚫️امام جواد(ع) در هشت سالگی به مقام امامت رسید و در ۲۵ سالگی با زهر ستم ، شربت شهادت سر کشید شهادت جوان ترین امام ، حضرت ابن الرضا، جواد الائمه، امام محمد تقی علیه السلام تسلیت باد.🏴🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab