✳️واکنش «خسروپناه» به نامه آیتالله استادی
🔹ظهر یکشنبه، یادداشتی از #آیتالله_استادی به دست تحریریه حوزهنیوز رسید که جنس این نامه با بقیه نامهها و پیامهای مطبوعاتی کمی فرق داشت. این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دبیر سابق شورای عالی حوزههای علمیه به استقبال نقد آراء فرزندش از سوی حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه آمده و برای این یادداشت خودش تیتر انتخاب کرده و به ما تاکید کرده بود همین تیتر منتشر شود یعنی: «نوشته آقای استادی در تشکر از استاد خسروپناه»...
https://hawzahnews.com/x9RMj
🔹این یادداشت به سرعت جزو پربازدیدهای خبرگزاری حوزه شد و در شبکههای اجتماعی نیز انعکاس یافت اما حالا و پس از چند ساعت از مرقومه آیتالله استادی، جناب #خسروپناه یادداشتی ارسال فرموده است که عینا تقدیم میشود:
✍️بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیتالله استادی مازال مکرما
سلام علیکم
ابراز تشکر و محبت معظم له که نوعی شاگرد پروری برای این کمترین است، باعث هدایت و دلگرمی شد.
روحیه پاسخ به پرسشها و شبهات دینی را از نوجوانی و جوانی از طریق ارتباط با موسسه در راه حق آموختم؛ موسسه ای که نسل جوان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را رشد معرفتی می داد؛ موسسه ای که با دستان مبارک جنابعالی و استادان فرهیخته دیگر تاسیس گردید.
بنده هم با توجه به درس آموزی از مدرسه حکیمانه جنابعالی بدون ذکر نام مستشکل به اصل اشکال پرداختم و پاسخی نگاشتم.
درخواست این مسکین با توجه به دقت ها و نکته سنجی ها و ابداعات تاریخی و معرفتی و حدیثی و فقهی جنابعالی این است که هر لغزش و خطایی در نگاشته ها و گفته های بنده یافتید؛ ارشاد نمایید و هدایت کنید که با جان دل پذیرایم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ارادتمند همیشگی شما
عبدالحسین خسروپناه
۲۷ مهر ۱۳۹۹
https://hawzahnews.com/x9RNR
#با_کاربران
اما حوزه باید درایت بیشتری درباره #کنترل_جمعیت اتخاذ می کرد
این کتاب زمانی منتشر شده که اهل سنت وقعی به مصالح حکومت اسلامی نمی نهادند و همین طور زاییدند و زاییدند
موافقت با تحدید نسل یک چیزی است موافقت با تحدید شیعه چیز دیگری.
ان شاءالله بیدار شویم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
⁉️اسم این حرکت را چه باید گذاشت؟ 🌱یک روز از جمعیت می ترسیم یک روز از مقاومت؛ جالب اینجاست که آدم ها
🔴 از تحریم نخ بخیه تا واردات لوازم پیشگیری از بارداری
علامه طهرانی(ره) در کتاب «کاهش جمعیت؛ ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین» می نویسد:
📌«مگر در مدّت جنگ تحميلي مشاهده نكرديد كه دنياي صهيونيزم و استكبار #آمريكا با تحريم اقتصادی، دروازهها را به روي ايران مسدود نمود و حتی دارو و وسائل جراحي را براي مجروحان جنگي منع كرد؛ با آنكه در تمام دنيا هلال احمر موظف است براي مجروحان غذا و دارو ببرد و هيچ قوه عمليه نميتواند مانع گردد. ماهها و سالها گذشت و مجروحان ما براي عمل جراحي نخ بخيه نداشتند و مجروحان مي مردند. روزي در بيمارستان حضرت امام رضا عليهالسلام در همين خيابان كشي هاي ممتد آن مي رفتم؛ ناگاه يك خانم پرستاري از داخل كه مرا ديده بود، دهشت زده به سوي من دويد و گفت: آقا چكار بكنيم؟! نخ بخيه نداريم و مجروحان قابل معالجه در برابر چشمان ما به واسطه كمبود نخ بخيه جان ميسپارند.
📌اين صندوق جهاني پول و خانم دكتر نفيس صديق پاكستانيـ آمريكایي كجا بود آن وقت كه اين صندوق را نه اينكه به كمك بطلبد، بلكه فقط يك ندا كند كه: اجازه ورود نخ بخيه و آلات جراحي پزشكي را به ايرانيان بدهيد! اينك قدم بر چشم ما گذارده، و ايران ما را چندين بار منوّر فرموده و وسائل پيشگيري از آبستني را، از آمپولهاي گرانقيمت و دستگاههاي آی يو دي و انواع قرص و كاندوم و غيره به اقصي نقاط روستاها ميرساند و براي هر عمل بستن لولۀ زنان (توبكتومي) و بستن لوله مردان (وازكتومي) پاداش هاي فراوان مي دهد و آنان را در امور زندگي در اولويت قرار ميدهد.»
@dotakafinist1
#کنترل_جمعیت #تحدید_نسل
#نویسندگان_حوزوی همراه شماست👇
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📣 اطلاعیه
✅ دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی (ره) جهت تکمیل تیم تدوین کتب، نیازمند همکاری با فضلای آشنا و دارای تجربه در این حیطه است.
@haerishirazi جزئیات بیشتر👈👈
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
⁉️اسم این حرکت را چه باید گذاشت؟ 🌱یک روز از جمعیت می ترسیم یک روز از مقاومت؛ جالب اینجاست که آدم ها
#با_کاربران درباره صدمات کنترل جمعیت و بی هوشی سامانه تبلیغ و پژوهش دینی در آن زمان
1⃣ حوزه باید هوشیارتر از دولتمردان باشد، آن زمان می توانست دامن نزند به هر سیاست مبهم و مشکوکی.
2⃣ قرار نیست روحانیت برای کارهای غلط دولت وجه قرآنی پیدا کنند...
3⃣ این فضلا باید در دام همایش ها و دبیرخانه های سفارشی نیفتند باید نوشت اما نه به هر قیمتی.
#کنترل_جمعیت
#تحدید_نسل
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
#مشاوره
✴️ چگونه فحاشی نکنم؟
سلام. من فردی بد دهن و فحّاش هستم چندین بار تصمیم به ترك فحّاشی گرفتهام، اما موفق نشدم و ناخواسته به سبب چیزهای بیارزش و كوچك دعوا و نفرین میكنم، با بیشتر افراد این گونه رفتار دارم، مرا راهنمایی كنید؟
✅ پاسخ کارشناس
سلام خدمت شما و مخاطبین گرامی. هرچند مختصات سؤال (مثل سن، موقعیتهای بددهنی، عادت داشتن یا نداشتن به بددهنی،...) بر ما پوشیده است اما بهطورکلی مطالبی عرض خواهد شد.
احتمالاً شخصی هیجانی و درعینحال اجتماعی باشید. جای تحسین دارد که شما، هم به قبح بددهنی اذعان دارید و هم تصمیم بر ترک داشتهاید.اینکه تصمیم بر ترک داشتهاید بر این حکایت میکند که خود را قیمتی میدانید و بددهنی را برای خود زیبنده نمیدانید، و برای اصلاح شدن تلاش و اراده کردهاید و همین اراده شماست که تمامکننده کار است و میتواند شما را موفق بدارد. و ما صرفاً راهکاری که ارائه میدهیم جهت تسهیل در این موفقیت است. معجزه به دست شما محقق میشود و دیگر هیچ.
اما بددهنی، نشان از وجود نقطهضعفی است که شخص برای جبران آن به این اهرم متوسل میشود. مثلاً شخص، گاهی ضعف در قدرت و یا اندیشه را با بددهنی جبران میکند تا دیگران با این عملیاتِ هجومی به خواستهاش سر بنهند.
1- گاهی بددهنی در شرایط خشم و غضب اتفاق میافتد (بقول معروف از کوره درمیروید). که لازم است حتیالامکان از زمینههای خشمآلود جلوگیری کنید.
2- در مواقع خشم حالت خود را از ایستاده به نشسته یا بالعکس عوض کنید، یا زیر زبان صلوات بفرستید. یا هر کاری که ذهن یا زبان شما به آن مشغول شود.
3- اگر بر بددهنی عادت دارید (و لو بدون علت یا کوچکترین مورد)، سعی کنید در ابتدا برای شکستن عادت از الفاظ جایگزین که قبحی ندارد یا قبح کمتری دارد استفاده کنید.
4- اگر باوجود تلاش و اراده بازهم بددهنی کردید برای خود مجازات تعیین کنید. نوع مجازات هم در همان راستای پاکسازی باشد(مثلاً 100 بار صلوات)
5- گاهی با حق مدار بودن میتوانید تا حدودی خویشتندار باشید. اگر با بددهنی میخواهید باطلی را حق جا بزنید، حق مدار بودن شما جلوی پیشروی را خواهد گرفت. اگر با بددهنی میخواهید حقی را بر کرسی بنشانید که خود بددهنی باطل است و هدف، وسیله را توجیه نمیکند.
6- برای خود ارزش قائل شوید. لذا مروری بر آثار بددهنی بر اطرافیان خود و اینکه تنهایی، و افتادن از انظار دیگران نتیجه این ناهنجاری است را در نظر بگیرید.
7- راهکار عمیق و کاری اما درازمدت که برای رفع خیلی از ناهنجاریها مفید است این است که آستانه تحملتان را بالا ببرید. برای این کار لازم است روحتان را بزرگ کنید. روح با "مخالفت با نفس" و "تفکر درمانی" توسعه مییابد. برای مخالفت با نفس، خواندن نمازهای روزانه در اول وقت توصیه میشود(که لازم هست هر کاری را و لو اشتیاق وافر به آن داشته باشید، به خاطر نماز ترک کنید).
و برای تفکر، تفکر روزانه 10 دقیقه در مورد خود، هستی و نظام آفرینش، تاریخ گذشتگان و آینده آفرینش و ...توصیه میشود.
روح کوچک با کوچکترین ناسازگاری از کوره در میرود اما روح بزرگ کظم غیض میکند و خود را برای هر چیزی مشغول و هزینه نمیکند.
بهعنوانمثال: چرخ دوچرخه به خاطر کوچکی، با گذر از جوی، تمام اسکلتش دچار تکانه میشود اما چرخ تراکتور به خاطر بزرگی چطور..؟
✍مهدی روئین تن، کارشناس ارشد اخلاق و تربیت اسلامی
@tasahele_aramesh کانال تخصصی مشاوره
نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
نویسندگان حوزوی
✳️واکنش «خسروپناه» به نامه آیتالله استادی 🔹ظهر یکشنبه، یادداشتی از #آیتالله_استادی به دست تحریریه
🔴 رفتار رسانههای سکولار؛ نامههایی که خوانده نشد!
🔻این روزها خبرِ نامهنگاری آیت الله استادی و استاد خسروپناه در بین طلاب و گروهها و کانالهای حوزوی دست به دست میچرخد، این رویداد مبارک از چند منظر درخور بررسی و یادآوری است.
نخست: این گفتوگوی کوتاه و گویا نشان داده است که در اوج کرونازدگی نظام آموزشی کشور میتوان باب سخن آغازید و روابط چند سویه استاد و شاگرد، استاد و استاد، شاگرد و شاگرد، و مخالف و موافق علمی را در زمین وِب طراحی و اجرا کرد. می توان آموزش را ارتقا بخشید و مباحثات عالمانه و اخلاقی را به دنیای اندروید و شبکههای اجتماعی کشاند. می توان چرخه تربیت را تعطیل نکرد و در رویارویی با حوادث، پا پس نکشید. ترویج و تحکیم این نگاه و رفتار در گرو تعامل سامانه رسانه و علمِ حوزه علمیه است.
دوم: پیشنهاد آیت الله استادی به تحریریه خبرگزاری حوزه جهت انتشار متن سپاسگزاری و انتخاب تیتر این نامه و تأکید به تحریریه مبنی بر عدم تغییر تیتر؛ جای خرسندی و مباهات است. اینجا مجال بررسی رسانهای این رفتار نیست، بلاشک شایسته تشریح و تفصیل است؛ اما این را باید گفت که عصر اطلاعات و ارتباطات امروز و چیرگی عنصر سرعت بر فرایند تولید و مصرف پیام، مصرفکنندگان محتوای رسانهها را در هر سطح و صنفی، به کاربرانی فعال و کنشگرانی تأثیرگذار و پیامساز تبدیل کرده است. بی تردید اقدام آیت الله استادی در عیار رسانههای امروزین گامی به سوی تشکیل «تحریریهی آزاد» است. نگارنده بر این باور است که چگونه مردمان عادی جامعه در نظرگاه خبرگزاریها، «شهروند خبرنگار» نام میگیرند؟ در رسانههای تخصصی و صنفی همچون خبرگزاری های حوزوی هم جای طراحی سامانه «عالِمخبرنگار»، «اندیشمندخبرنگار» و یا هر نام دیگری خالی است. رفتار آیت الله استادی در حقیقت گشودن افقی جدید پیش روی تحریریههای حوزوی است تا نهاد حوزه و روحانیت در سرعت پیامهای دیگر رسانهها و جریانها، هضم نشود و پرچم پویایی و نوآوریهای گفتمانی را برافراشته نگاه دارد.
سوم: سیره سلف حوزه علمیه بر مباحثهی درونزا تأکید میکند، تا هم بتواند علوم خود را به درستی فهم کند و هم بتواند زمینهساز مفاهمه با مخاطبان فردا باشد؛ اما افرادِ خارج از گود، هماره دست تحریفشان را رو میکنند تا نکند دلی به بیان و بنان حوزه متمایل شود. نقد علمی استاد خسروپناه به فرزند یک آیت الله و نامهنگاریهای پس از آن، متأسفانه به مذاق برخی رسانهها خوش نیامد و سکوتی عجزآمیز اختیار کردهاند، همان رسانههایی که برای رصد حوزه و در جهت مطامع سیاسی و حزبی، پول و بودجه و امکانات میگیرند؛ اما در مواجهه با نامهنگاریهای اخیر دو شخصیت برجسته حوزه، زبان تحلیل مهر کردهاند؛ چون بازنشر این گونه اخبار، نمیتواند بازارشان را داغ کند و نانی به کف آرند. آنچه سالهاست طلابِ حیاط و مَدرس فیضیه و دارالشفا میدیدند، رسانههای فرصتطلب ندیدند و نخواهند دید. همانانی که چشمشان از بدبینی پر نمیشود و از شنیدن صدای مباحثهی صمیمانه استاد و شاگردی میرَمند، بر این باورند«تا آبرو نریزی این آسیا نگردد». بیتردید روحانیتِ امروز با جبهه سخت و سنگینی از رفتار غیرحرفهای رقبا روبهروست که با نمایانسازی و آشکارگی سیره اصیل عالمان و فقها، بساط هر سوء استفادهای جمع خواهد شد.
چهارم: استاد خسروپناه میتوانست در نقد فرزندِ آیت الله استادی، در دام ارزشهای خبری بیفتد و از «شهرتِ»پدر در داغ کردن نقد علمی خود بهره بگیرد و همچون سیاستبازان رسانهای، آبرو ببرد و توجه اغیار بخرد؛ اما استاد، رویکردی کاملاً آگاهانه در نقد خود اتخاذ کرده است. این شیوه از بررسیِ دیدگاه دیگران، آن هم با پرهیز از فرصتطلبی و بدون بیان ملاکات خانوادگی، درسی معیار برای رسانهها، گردانندگان کرسیهای نظریهپردازی و گفتوگوی حوزوی_دانشگاهی است. از سویی دیگر چنین مباحثهای نشان داده است «اخلاق» در شبکه مفهومی علوم حوزوی و دینی، نقطه مرکزی یادگیری و یاددهی محسوب میشود. با کاوش اندکی در سیره بزرگان حوزه به درستی مشهود میشود که بیاخلاق و سلوک معنوی، کُمیت دانش و دانایی، لنگِ لنگ است. نقد عالمانهی استاد خسروپناه نشان از اخلاقی راستاندیش دارد و مصداق بارز این شعرِ نظامی است: «راستی آور که شوی رستگار/ راستی از تو، ظفر از کردگار».
✍علی اسفندیار
#خبرگزاری_حوزه
https://hawzahnews.com/x9RSt
نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔅حاجتهای عارفانه
🔸نزدیک طلوع آفتاب، در ایوان مسجد گوهرشاد نشسته بود... چند نفر از زائران، که از لهجهشان برمیآمد اصفهانیاند، آمدند و کنارم نشستند. یکی از آنها که بزرگتر بود، خطاب به من گفت:
«این چه رازی است که آدم، در اینجا که هست، اصلاً در فکر کارگاه و کارخانه، کارگر و کارفرما، و ثروت و شهرت خود نیست؟ گویا اینجا با دنیای بیرون، متفاوت است؟»
🔸گفتم: «بله؛ هرچه آدمی به معنویات روی آورد، از مادیات فاصله میگیرد. جهان چنان آفریده شده که غوطهوری در شهوات و خواهشهای نفسانی، آدمی را از معنویات، دور میکند. و نیز شناوری در شط معنویات، انسان را از آلودگیهای مادیات، پاکیزه میسازد.
اینجا محل نزول ملائکه الله است؛ فرشتگان، گروه گروه، به این سرا فرود میآیند و بالا میروند.»
🔸خواستن بهترینها
زائران امام رضا علیهالسلام بهتر است که در حرم ایشان، از خداوند چه بخواهند؟
پاسخ این است: نمیتوان برای کسی تعیین کرد که از خداوند چه بخواهد و امام را برای چه حاجتی به درگاه خدای رحمان، شفیع کند. هر کس نیازهایی دارد و همانها را میطلبد. اما میتوان گفت که در حاجت خواستن، باید که «بهترینها» را خواست. چه چیز بهتر از خود خدا و خود امام؟!
هر چند که خواستن این حاجات، هیچ منعی ندارد؛ اما همت عالی داشتن و «حاجتهای عارفانه» طلبیدن، چیز دیگری است.
چنگزدن به دامان پرمهر خداوند و خود او را از او خواستن، چه خواستهٔ فرخندهای است! و پنجه در پنجرهٔ بارگاه حضرت رضا افکندن و خود او را از او خواستن، چه خواهش خجستهای است!
در ضمیر ما نمیگنجد به غیر دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس.
@Mazaheriesfahani
✍علیاکبر مظاهری
#اخلاق #مشاوره
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
👌عاشقان نویسندگی بخوانند
👇💐 خواهش می کنیم بنویسید به ویژه طلبه ها💐👇
درباره بازخورد گرفتن برای نوشتهها
(همان نقد کردن)
روزانه پیامهای متعددی دریافت میکنم تا دربارۀ انواع مختلفی از مطالب بازخورد بدهم، از شعر و داستان کوتاه تا یادداشت و مقاله؛ و طبعاً فرصت پاسخگویی به همۀ این پیامها را پیدا نمیکنم.
نکتهای که در این یادداشت میخواهم بگویم، از جایگاه یک شیفتۀ یادگیریِ نوشتن است، نه کسی که مطالب زیادی را برای اظهارنظر دریافت میکند.
من تلاش برای بازخورد گرفتن را سم مهلکی میدانم که در ابتدای مسیر نویسندگی احتمالاً مضر و گمراهکننده خواهد بود.
این را بگویم که منظور ابتدای مسیر نویسندگی، یکی دو سال قلمزدن تفننی نیست، گاهی ده سال اول فعالیت یک نویسنده را میتواند ابتدای مسیر طولانی زیست نویسندگی او در نظر گرفت.
وقتی یک نویسندۀ تازهکار بهاندازۀ کافی ظرفیتهای زبانی و نگارشی خودش را گسترش نداده؛ چرا باید انتظار داشته باشد نویسندۀ حرفهایتری زمانش را برای تذکر بدیهیات به او تلف کند؟
اصولاً توقع داریم پس از نشان دادن متنهای نیمبند خودمان چه بازخوردی بگیرم؟ بهعنوان نابغهای نوظهور مورد تحسین واقع شویم؟ یا دنبال شنیدن وردی جادویی هستیم که یکشبه نوشتههای ما را دگرگون کند؟
اصولاً فقط و فقط خود ما هستیم که از روند رشد خودمان آگاهی داریم، هیچکس دیگری از جایگاهی که در آن قرار داریم آگاه نیست. در چنین شرایطی شنیدن تجویزی که هنوز توان اجرای آن را نداریم میتواند ناامیدکننده و بیاثر باشد. نویسندۀ تازهکاری که هنوز دامنۀ واژگانش بهقدر کافی غنی نشده، چه نیازی دارد که نکات پیشرفتهای را دربارۀ ساختار روایت بشنود؟
گاهی حس میکنم وسوسۀ بازخورد گرفتن نوعی بهانه برای فرار از نوشتن است.
کسی که عاشق نوشتن است، بیش از هر چیز باید درگیر نوشتن باشد، باید در خلوت خودش بنویسد و دور بریزد و فقط و فقط از یک طریق بازخورد بگیرد:
🙏خواندن.
بهعنوان داستاننویس، قبل از اینکه دنبال بازخورد گرفتن برای چرکنوشتههای خودمان باشیم، آیا سروانتس و فلوبر و چخوف را دوره کردهایم؟ بهعنوان شاعر جوان، قبل از اینکه دنبال بازخورد باشیم، آیا خواندن درست یا حتی کم غلط سعدی و حافظ و نیما را آموختهایم؟
نوشتن با خواندن عجین شده. بزرگترین نویسندۀ دنیا هم بعد از خواندن نوشتههای ما صادقانهترین جوابی که میتواند بدهد همین است:
🙏بیشتر بخوان.
اصرار برای بازخورد گرفتن مثل این است که میوههای کال را بهزور بکنیم توی حلق دیگران.
تو درختت را آبیاری کن، به وقتش بار میدهد و حتی اگر آنها را نچینی، دیگران سراغش را میگیرند، یا از فرط رسیدگی روی زمین میافتد.
غالباً نوقلمهایی که مشکل عزتنفس دارند دنبال بازخورد (بخوانید: تأیید) میگردند، اصلاً طی چند سال اول نویسندگی نوشتههای ما چندان جدی نیستند که ارزش گرفتن وقت دیگران داشته باشند. این روزها برای خواندن سرسری شاهکارها هم وقت پیدا نمیشود، چطور توقع داریم دیگران حوصلۀ خواندن نوشتههای کممایۀ ما را داشته باشند؟
مسیر یادگیری نویسندگی روشن است، بازخورد گرفتن اصولاً کار بیاثر آماتورهاست. اگر دنبال شنیدن مبادی کار هستید که مطالعه کتابهای آموزشی یا شرکت در دورهها و کلاسها کافی است. چه نیازی هست که اصول اولیه را بعد از خوانده شدن چرکنوشتههایتان بشنوید.
اگر هم نیاز به تشویق دارید، یاد بگیرید خودتان، خودتان را تشویق کنید، یا کتاب انگیزشی بخوانید، وگرنه آدم معتاد به تشویق ممکن است با شنیدن یک بازخورد منفی نوشتن را برای همیشه ببوسد و بگذارد کنار.
اصلاً آدم مینویسد که با نوشتن خودش را تشویق کند دیگر، پس این یکی را هم از خود نوشتن طلب کنید نه دیگران.
بگذارید مخاطب بهصورت ارگانیک سراغ شما بیاید.
من همیشه در جواب کامنتهایی که دنبال یک نشانی برای فرستادن متن هستند میگویم یک وبلاگ راهاندازی کنید و مطالبتان را روی آن بگذارید؛ قطعاً من هم از خوانندههای شما خواهم بود.
به دو دلیل این روش مؤثر است: اولاً بسیاری از افراد متوجه میشوند که نوشتههایشان هنوز در این حد نیست که خودشان مجوز انتشار عمومی آن را بدهند. پس چه نیازی به بازخورد هست؟
ثانیاً متوجه میشوند، بازخورد گرفتن عرق ریختن میخواهد، ماهها و بله سالهای اول پشه هم در وبلاگ آدم کامنت نمیزند! باید آنقدر بنویسی و بنویسی و بنویسی تا برای بازخورد دادن به سراغت بیایند. مسیر نویسندگی میانبر ندارد.
شاهین کلانتری/ مدرسه نویسندگی
#ادبیات #نویسندگی
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💠آینده ی نگران کننده اخلاق
🔻برداشتم از آخرین کلام در سکانس سرقت این است که ابدی زیستن حتی اگر به قیمت مرگ یک نفر تمام شود، نیز نمیارزد. این فلسفه میگوید: مرگ انسانهای بیگناه در فرض مرگ اخلاق رخ میدهد. به انسان میآموزد که بخش زیادی از مرگ و میرها ناشی از فاصلهی طبقاتی است. فاصلهای که گاه منجر به یأس و ناامیدی و پوچی میشود. کودک میکشد و استثمار را به نام توازن بین نسلها و ایجاد نظم نوین جهانی تمام میکند.
🔻روشن است که فیلم یادشده مانند دیگر آثار آمریکایی فلسفه دارد. فلسفهای که علیالقاعده مروج ارزشهای آمریکایی است. بهرغم اینکه اساسا مخالف دیدن چنین فیلمهایی-البته مشروط به تحلیل محتوا-نیستم. و بلکه آن را برای ایجاد مفاهمه و همدلی بیشتر بین ملتها و زندگی بهتر در کره خاکی ضروری میدانم. اما ابا ندارم بگویم فیلمهای خوب و اخلاقی آمریکا و حتی فیلمهای آمریکایی که ضد سیاستهای پنتاگون و کاخ سفید تولید میشود، نیز به صورت نرم در حال ترویج فلسفهی آمریکایی است و به جان میخرم نقد دوستان را و میگویم: هر فیلمی که از دنیای غرب پخش میشود، اگر با بصیرت بینندگان و تفکر نقادانه همراه نباشد، یک قدم جوانهای ما را به آمریکایی شدن و اخلاق آمریکایی نزدیکتر میکند.
🔻فیلم«سر وقت» در قامت یک فیلسوف اخلاق ظاهر شده است. در غیاب فیلمهای پرمایه و عمیق ایرانی، که میتواند، اندیشههای دینی و فلسفهی ایرانی- اسلامی را در قالب هنری و جلوههای بصری و پر محتوا منتشر کند، در وضعیتی خوشبینانه جوان ایرانی با چنین فیلم هایی سرگرم میشود. حال یا همراه با تفکر انتقادی و یا بدون نگرش سنجشگرانه و با آسیبهای احتمالی اش.
نوشته ها و دیدگاه های ✍محمدصدرا مازنی را می توانید در این صفحه پیگیری کنید
👇👇👇
@masaelepazuheshi
#نقد_فیلم
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📑به زودی صفحات مجازی علما و فضلای نویسنده را در کانال #نویسندگان_حوزوی معرفی می کنیم.
گرده ی مستضعفین نه! نرده بان عده ای
تنگناهای زمین نه! آسمان عده ای
نانشان باید که در روغن بماند تا ابد
گیرم آجرتر شود هر لحظه نان عده ای
تا همیشه چرخشان باید بچرخد؛ باک نیست
خرد اگر شد زیر چرخی استخوان عده ای
سینه مردم پر از بغض فروخورده ست؛ آه
وا نشد حتی به افسوسی زبان عده ای
✍سیدعلیرضا شفیعی
@shafiepoems
#اقتصاد
#شاعران_حوزوی
#آسیب_اجتماعی
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💢 وقتی هنوز #بی_تفاوت نیستند و نسبت به اتفاقات و ناهنجاریها، مسیر درستشان را میروند.
شهادتت مبارک عزیزم
❤️ پاسدار شهید #محمد_محمدی هنگام مزاحمت اراذل و اوباش به ناموس مردم، دخالت میکند و خونش این درخت را آبیاری میکند.
@ponezs
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN