eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
479 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
#باشگاه_نویسندگان_حوزوی_رسا ________________________🍃 #شعر_و_شور(14) | زخم خورد از سلام بعضی‌ها، همچنان بردبار می‌آید 🔴 چه خبر شد که راه بندان است کوچه کوچه پر از غزلخوان است همه انگشت‌ها به دندان است ماه روی حسن نمایان است سبز مثل بهار می‌آید 🔵 با فقیران نشسته روی حصیر برکت می‌دهد به نان و پنیر به نگاهش دل یتیم، اسیر سفره پهن و چه فرق اینکه فقیر از کدامین دیار می‌آید 🔵 باز تا بخششی دوباره کند اهل آن نیست استخاره کند سنگ را مهر او ستاره کند به همین ابر اگر اشاره کند ابر پروانه‌وار می‌آید 🔵 مثل آیینه است آیینش رمضان الکریم مسکینش شمس از سکه‌های زرینش سائل خنده‌های شیرینش به امید انار می‌آید ✍عباس همتی #شعر_و_شور #حسینیه_رسا #امام_حسن 🌐rasanews.ir/002byg 🆔 @rasanews_agency
◼️عاشقی را با شما تجربه کرده ایم ◼️ای خاندان فضل و احسان ◼️قلب های ما را احیا کنید ◼️سوگ عزیزترین خاندان عالم ◼️چه سنگین است و جانگداز... ◼️ای مرهم انسان های امروزی ◼️جان ما، تشنه کام معرفت است ◼️اندکی بنوشانید ما را. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔴 پاسخ معاویه به همسر و قاتل امام حسن 🔻معاویه امیدوار بود که دسیسه اش جواب دهد. مخفیانه مقداری سمّ برای همسر امام مجتبی علیه السلام که جُعده نام داشت، فرستاد و به او خبر داد که اگر این زهر را به حسن بن علی بنوشانی تو را به همسری پسرم یزید در می آورم. ♦️پس از شهادت امام مجتبی علیه السلام، جُعده به دیدار معاویه رفته و گفت: مرا به همسری یزید در آور! 🔸رفقای عزیزم! پاسخ معاویه درس بزرگی برای همۀ آنانی است که خدای نکرده دل به وعده های دشمن خوش نموده اند. دشمنی که سعی دارد با نشان دادن درب باغ سبز ما را فریب دهد. 🔻مرحوم طبرسی از قول معاویه گزارش کرده که او در پاسخ به خواستۀ جُعده می گوید: برو! زنی که شایستۀ حسن بن علی نباشد، برای پسرم یزید نیز شایسته نیست (فإنّ امرأة لا تصلح للحسن بن عليّ، لا تصلح لابني يزيد). 🔹مسعودی، تاریخ نگار مشهور نیز از قول معاویه نوشته که ما زندگی یزید را دوست داریم و اگر چنین نبود، تو را به همسری او در می آوردیم (انّا نحبُّ حیاه یزید و لولا ذلک لوفینا لکِ بتزویجه). 🔻ابن ابی الحدید نیز در شرح نهج البلاغه اش از قول معاویه در جواب به خواستۀ جُعده خانم نوشته که می ترسم با فرزندم همان کاری را کنی که با فرزند پیامبر خدا کردی! (أخشى أن تصنعی بابنی ما صنعت بابن رسول اللّه). ❌جعده خانم دست از پا درازتر برگشت. @talabehtehrani ✍️ علیرضا نظری خُرّم https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💐 امام حسن به دنیا آمد، جبرئیل نازل شد ✅ تصور کنید پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را که فرزندان پسر خود را از دست داده، در گرماگرم تبلیغ دین اسلام، با آن دشمنان عنود و کینه توز، با انواع تهمت ها؛ از قبیل این جمله آزاردهنده که «محمد» پسر ندارد و ابتر است و کارش به جایی نمی‌رسد، چقدر ناراحتی دارد.... تا اینکه خدا کوثر را به ایشان عطا فرمود. ✅ اما باز هم برخی افراد از گفته خود دست برنداشتند؛ تا اینکه در وسط این ماه مبارک، خدا یک دسته گل محمدی را به اهل بیت عنایت فرمود؛ و چقدر جای خوشحالی داشت. اولین فرزند «علی و زهرا»، اولین نوه پیامبر، آن هم پسر و چه پسری! با این تولد، شادی و نشاط خاصی در این خاندان بوجود آمد. پیامبر فرمود: فرزندم را بیاورید. و خود در گوش فرزندش اذان و اقامه فرمود، سپس برایش گوسفندی را عقیقه و قربانی نمود. ✅ مادر نوزاد به همسر گفت: اسم فرزند را چه بگذاریم؟ ایشان فرمود: من در نام‌گذاری او بر پیامبر پیشی نمی‌گیرم. نوزاد را نزد حضرت بردند، ایشان هم فرمود: من بر خدا پیشی نمی‌گیرم. ✅ جبرائیل نازل شد و گفت: خدا می فرماید: علی برای تو مثل هارون برای موسی است؛ پس تو هم نام فرزند هارون را برای فرزند علی انتخاب کن. یعنی «شَبَر» به معنای «حسن». ✍️احمد سعیدی(کانال از هر فصلی) @HOWZAVIAN
📌 کشته‌ی فتنه‌ها ✍️ محمدجواد محمودی سخن گفتن از دوران مبارزات حسن(ع)، بسی سنگین و تحلیل کردن آن دوران، حقیقتا نیازمند نگاه تیزبینانه و بابصیرت است. علت این سنگینی و سختی در این است که زمان امامت ایشان در برهه‌ای قرار گرفته‌ است. که از طرفی پیش از ایشان، حکومت در دستان امیرالمؤمنین(ع) بوده است و ایشان باید این مسئولیت مهم را که با سختی و گذر از فتنه‌های گوناگون برای جامعه‌ی اسلامی فراهم شده بود، حفظ می‌کردند. از طرفی دشمن، با تزویر به مبارزه با ایشان برخاسته بود نه با شمشیر و همین امر، تشخیص را برای خواص سخت کرده بود چه برسد به عوام جامعه... تفاوت دوران ایشان با دیگر ائمه(ع) در این است که دشمن یا همچون زمان (ع) با شمشیر به میدان آمد، نه با ... و یا اگر دشمن با تیغ تزویر به پیش آمده بود، ایشان شرایطی همچون امام حسن(ع) در مبارزه نداشتند چرا که وظیفه امام حسن(ع) حفظ جایگاه حکومت امام بود و وظیفه دیگر ائمه(ع)، بازپس گیری آن... تزویر دشمن از یک سو و بی‌بصیرتی خواص و بی‌وفایی یاران از سوی دیگر... تزویر، فضا را به گونه‌ای غبار آلود می‌کند که تشخیص حق، نه فقط در همان زمان، بلکه در قرن‌های آینده نیز برای افراد، مشکل می‌شود؛ آن روز، بی بصیرت ها ایشان را مذلّ المومنین خواندند و امروز، ایشان را امام صلح خواندند، اما نه به معنای صلحی که ما قدرت بازدارندگی آن را برابر با جنگ امام حسین(ع) می‌دانیم، بلکه صلحی به معنای منفعل بودن و کوتاه آمدن در مقابل دشمن... و همین کافی است که بگوییم ایشان مظلومیتی دارند، به وسعت تاریخ!!! امام حسن(ع) فرمودند: بین و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه را با چشم خود ببینی، حق است و آنچه را شنیدی یا آنکه برایت نقل کنند، چه بسا باشد. @HOWZAVIAN
🔴 کشته‌ی فتنه‌ها ✍️محمدجواد محمودی سخن گفتن از دوران مبارزات (ع)، بسی سنگین و تحلیل کردن آن دوران، حقیقتا نیازمند نگاه تیزبینانه و بابصیرت است. علت این سنگینی و سختی در این است که زمان امامت ایشان در برهه‌ای قرار گرفته‌ است که از طرفی پیش از ایشان، حکومت در دستان امیرالمؤمنین(ع) بوده است و ایشان باید این مسئولیت مهم را که با سختی و گذر از فتنه‌های گوناگون برای جامعه‌ی اسلامی فراهم شده بود حفظ می‌کردند؛ و از طرفی دشمن، با تزویر به مبارزه با ایشان برخاسته بود نه با شمشیر و همین امر، تشخیص را برای خواص سخت کرده بود چه برسد به عوام جامعه... تفاوت دوران ایشان با دیگر ائمه(ع) در این است که دشمن یا همچون زمان (ع) با شمشیر به میدان آمد، نه با تزویر... و یا اگر دشمن با تیغ تزویر به پیش آمده بود، ائمه‌ی دیگر، شرایطی همچون امام حسن(ع) در مبارزه نداشتند چرا که وظیفه امام حفظ جایگاه حکومت بود و وظیفه دیگر ائمه(ع)، بازپس گیری آن... تزویر دشمن از یک سو و بی‌بصیرتی خواص و بی‌وفایی یاران از سوی دیگر... تزویر فضا را به گونه‌ای غبار آلود می‌کند که تشخیص حق، نه فقط در همان زمان، بلکه در قرن‌های آینده نیز برای افراد، مشکل می‌شود؛ آن روز، بی‌بصیرت ها ایشان را مذلّ المومنین خواندند و امروز، ایشان را امام صلح خواندند، اما نه به معنای صلحی که ما قدرت بازدارندگی آن را برابر با قیام امام حسین(ع) می‌دانیم، بلکه صلحی به معنای منفعل بودن و کوتاه آمدن در مقابل دشمن... باید بگوییم ایشان مظلومیتی دارند، به وسعت تاریخ! (علیه‌السلام): بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه را با چشم خود ببینی، حق است و آنچه را شنیدی یا آنکه برایت نقل کنند، چه بسا باطل باشد. @HOWZAVIAN
🔳 کشته‌ی فتنه‌ها ✍️ محمدجواد محمودی سخن گفتن از دوران مبارزات (ع)، بسی سنگین و تحلیل کردن آن دوران، حقیقتا نیازمند نگاه تیزبینانه و بابصیرت است. علت این سنگینی و سختی در این است که زمان امامت ایشان در برهه‌ای قرار گرفته‌ که از طرفی پیش از ایشان، حکومت در دستان امیرالمؤمنین(ع) بوده و ایشان باید این مسئولیت مهم را که با سختی و گذر از فتنه‌های گوناگون برای جامعه‌ی اسلامی فراهم شده بود حفظ می‌کردند؛ و از طرفی دشمن، با تزویر به مبارزه با ایشان برخاسته بود نه با شمشیر و همین امر، تشخیص را برای خواص سخت کرده بود چه برسد به عوام جامعه... تفاوت دوران ایشان با دیگر ائمه(ع) در این است که در آن دوران‌ها دشمن یا همچون زمان (ع) با شمشیر به میدان آمد، نه با تزویر... و یا اگر دشمن با تیغ تزویر به پیش آمده بود، ائمه‌ی دیگر، شرایطی همچون امام حسن(ع) در مبارزه نداشتند چرا که وظیفه امام حفظ جایگاه حکومت بود و وظیفه دیگر ائمه(ع)، بازپس گیری آن. تزویر دشمن از یک سو و بی‌بصیرتی خواص و بی‌وفایی یاران از سوی دیگر! تزویر فضا را به گونه‌ای غبار آلود می‌کند که تشخیص حق، نه فقط در همان زمان، بلکه در قرن‌های آینده نیز برای افراد، مشکل می‌شود؛ آن روز، بی‌بصیرت ها ایشان را مذلّ المومنین خواندند، و امروز، ایشان را امام صلح خواندند، اما نه به معنای صلحی که ما قدرت بازدارندگی آن را برابر با قیام امام حسین(ع) می‌دانیم، بلکه صلحی به معنای منفعل بودن و کوتاه آمدن در مقابل دشمن... باید بگوییم ایشان مظلومیتی دارند، به وسعت تاریخ!!! (علیه‌السلام): بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه را با چشم خود ببینی، حق است و آنچه را شنیدی یا آنکه برایت نقل کنند، چه بسا باطل باشد. @HOWZAVIAN
▫️فهم عمیق در معنای «مروت» و «همت» ✍ محمد صدرا مازنی سحرگاه امروز _روز وفات حضرت رسول اعظم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)_، روایتی از امام حسن(ع) را در یکی از کانال‌های فضای مجازی دیدم. روایت دربارۀ «همت» و«مروت» بود: «آن که مروّت ندارد، همت ندارد (منْ لا مرُوَّةَ لَهُ لا هِمَّةَ لَه). در بادی امر اینگونه به‌نظرم آمد: لازمۀ دستیابی به مقام مروت، همت است. یعنی تا همت و سعی و کوشش نباشد، ملکۀ مروت بدست نمی‌آید و این شعر سعدی به‌یادم آمد که همت بلنددار که مردان روزگار/ از همت بلند به‌جایی رسیده‌اند. و نیز این شعر صائب تبریزی: همت بلنددار که با همت بلند/ هر جا روی به توسن گردون سواره‌ای در اینکه بهرحال مروت با تهذیب نفس بدست می‌آید و تهذیب نفس نیز بدون ریاضت و جد و جهد حاصل نمی‌شود، امری بدیهی است. اما می‌طلبید تا به واکاوی معنای این دو واژه پرداخته تا به‌فهم عمیق‌تری از این کلام نورانی برسم. این تلاش مرا به نتایج جالبی رساند. «فتوت» از مفاهیم اخلاقی_عرفانی است. عرفا آن را «ظاهر شدن جلوۀ رحمانی در شخص، که پس از آن تمام فضایل الهی در انسان ظاهر شود»، معنی کرده‌اند. همچنین گفته شد: «فتوت آن است که (خویش را) بر کسی فضیلتی نبینی». از عارفی دربارۀ جوانمردی پرسیدند، گفت: «آن است که با درویشان تفاخر نکنی و با توانگران معارضه نکنی». کلمۀ «همت» نیز در معنای عرفی به سعی و کوشش برای انجام کاری معنی شده است. در معنای این کلمه، قصد کردن، عزم جزم، و بلندنظری نیز آمده است. یعنی همت همان قصد و عزم و آهنگ کاری کردن است. مرد بلند همت یعنی مرد دارای عزم و اراده‌ای قوی. انسان بلند همت یعنی انسان بلندنظر. بلند نظری خود یک صفت ارجمندی است که در آن حزم و دوراندیشی نهفته است. سعه صدر نیز از معانی همت است و همچنین دلیری و شجاعت. این معانی همان است که از شعر سعدی و صائب فهم شده بود، اما اینها همۀ حق مطلب را دربارۀ واژۀ همت ادا نمی‌کنند و همچنان کلمۀ همت با معنای عمیق‌تری همراه است. آن معنا «کمال مطلوب» است! همت یعنی کمال مطلوب. یعنی مرد بلند همت شخصی است که در مسیر کمال مطلوب قرار دارد و بسا بتوان گفت: «مرد بلند همت به کمال مطلوب رسیده باشد». این معنا چیزی است که می‌تواند برای کلمه همت بکار رود تا مروت با بلندی مفهوم و ارجمندی‌اش، لازمۀ آن دانسته شود. بنابر این روایت را این‌گونه می‌فهمم: کسی که در مسیر تعالی قرار نگیرد، جلوه‌های رحمانی در او ظاهر نشود، خلق را از خود کوچکتر نبیند و بر آنها تکبر نورزد و در یک کلمه فضیلت‌ها را در خویش تقویت نکند، به مقام بلندنظری و بلند همتی و کمال مطلوب نمی‌رسد‌. (ص) (ع) @HOWZAVIAN
🏴🏴🏴🏴🏴 جِراحاتُ السِّنانِ لَهُ الْتِیامٌ‏ وَ لایَلتامُ ما جَرَحَ اللِّسانُ‏ جراحت زبان از جراحت شمشیر خیلی بالاتر است. جراحت شمشیر التیام‌‏پذیر است ولی جراحت زبان التیام‌‏پذیر نیست. جراحت شمشیر بیشتر قابل تحمل است از جراحت زبان. امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا با جراحات شمشیر مجروح کردند، گو اینکه جراحت زبانی هم کم و بیش بود، ولی امام حسن علیه السلام در این جهت عجیب است. معاویه آن سران شیطان خودش از قبیل عمرو عاص و مغیرة بن شعبه را جمع می‌کرد، بعد امام مجتبی علیه السلام را دعوت می‌کرد. اینها قبلًا تهیه حرفهایشان را دیده بودند، یک یک شروع می‌کردند به زخم زبان زدن و چه زخم زبان‏هایی! امام البته یک یک اینها را جواب می‌داد. اما اینها یک امر کوچکی نیست. و از اینها بالاتر اینکه در روزهای جمعه که نماز جمعه خوانده می‌شد و برای هر کسی شرکت در نماز جمعه واجب است و در آن نماز جمعه‏‌های اینها اگر امام حسن شرکت نمی‌کرد متهم به الحاد و تفریق جماعت مسلمین می‌شد، خطیب جمعه اینها می‌رفت بالای منبر و در حضور امام حسن علیه السلام پدر بزرگوارش علی علیه السلام را سبّ و لعن می‌کرد. اینها شوخی نیست. این است که برای امام حسن علیه السلام درست گفته‌اند که کوچک‌ترین مصیبتهایش همان مصیبت مرگش بود. وقتی که مسموم شد این مسمومیت کوچک‌ترین رنجی بود که او در دنیا دید. شهید مطهری(ره)، آشنایی با قرآن، ج ۹، ص۴۳ ✔️ گروه تبلیغی نسیم وحی @HOWZAVIAN
او کریم است ✍️ احسان قربانی درِ خانه او، جملگی صف کشیده‌اند محتاج‌ها. پیرزنی با چادر گلگلی خود و چهره‌ای که انگار از اضطراب رنگ پریده است ، با دست خود تکه ای از چادر خود را گرفته و دست دیگرش را به کمر خمیده اش زده است. و با اه و ناله از کریم میخواهد تا راهی نشانش بدهد تا زندگی پسر و عروسش به جدایی نکشد. یا مردی میانسال که کت و شلواری سیاه راه راه به تن و کلاه پشمی به سر دارد، با لهجه ترکی از کریم می‌خواهد، پسرش را که برای اندکی قرض در زندان است کمک کند. صف رسید به پسرکی که با حالت کودکانه خود دست خود را به عبای کریم گرفت و با زبان بچه گانه خود برای مادر مریضش که مدتی است سرطان دارد به کریم رو میزد. هر کسی از او طلب حاجت داشت، او دستش را به حالت دعا بلند می‌کرد و دعایی می‌خواند و دستانش از توشه‌ای پر میشد و به محتاجان می‌داد. او کریم است؛ حسن بن علی المجتبی ( سلام الله علیه) @HOWZAVIAN