#باشگاه_نویسندگان_حوزوی_رسا
______________________🍃
#گزارش | گعده نهم یادداشتخوانی رسا؛
بررسی ابعاد و لوازم "جستارنویسی"
🔴مردم فیلسوف نیستند که دنبال سوالات خود باشند و هر متنی را بخوانند تا به جوابشان برسند، این ماییم که با خلاقیت و چگونه بیان کردن، آنها را به مطالعه متن خود وامیداریم.
🔵کسی که دغدغهی مخاطب ندارد میگوید برای من مهم نیست نظر هرکسی چه باشد، اما زمانی که دغدغهی مخاطب به موضوع ورود میکند نویسنده به ترغیب مخاطب فکر میکند، به این که نظری را جلب کند تا متن او را زمین نگذارد و تا پایان متن رغبت به خواندن داشته باشد.
🔵جنبهی اولی که موجب رغبتانگیزی مخاطب نسبت به یک جستار میشود صدادار بودن آن متن است؛ وی ادامه داد این که میگوییم متن باید صدادار باشد یعنی متن ما جان داشته باشد، سرد نباشد؛ در واقع این صدا همان چیزی است که از مشغلهی فکری نویسنده، در موقع نوشتن گرفته میشود.
🔵در دنیای امروز محتوا تحت تأثیر جاذبه، ارزش خود را از دست داده است و دلیل دیگرِ کم اهمیت شدن محتوا این است که همهی حرفها زده شده است، به گونهای که به ندرت بخواهیم حرفی بزنیم که همهی چشمها به ما خیره شود. مثلا میلیاردها بار دربارهی اعتیاد حرف زده شده است...
در واقع ما میتوانیم و باید همان حرفهای گفته شده را با شکلی مؤثرتر بیان کنیم و کاری کنیم که فکر مخاطب به آن مشغول شود. این کاری است که انتظار میرود نویسنده در مقابل پژوهشگر انجام بدهد.
✍️ محمد اصغری مرجانلو
#گعده_نویسندگان
#گعده_یادداشت_خوانی
#مصطفی_پورنجاتی
#جستار
#جستارنویسی
#جستار_نویسی
🌐rasanews.ir/002Zl2
🆔 @rasanews_agency
#پویش_نوشتن
🔵 «اسلایم»
✍️ سیدحمید حسینیکیا به جمع نویسندگان حوزوی پیوست
علی! این چیه دستت؟
این؟ اسلایمه بابا.
چی هست؟
مثل خمیر بازیه اما خیلی بهتره. همه شکلی در میاد.
ازش گرفتم و مشغول شدم. توی استکان به شکل استکان در آمد. توی نعلبکی به شکل نعلبکی. جذاب بود. دونه های قرمز و نرمی که پیوسته آدمو به تکرارِ پشت تکرار وامیداشت. در حال ورز دادنش بودم که یکباره شباهت زیادی بین این ماده و اسلام به ذهنم خطور کرد. خصوصا که با حذف یک حرف، خودِ اسلام میشد.
دیدم احکام اسلام هم خیلی منعطفه؛ مثلا با اینکه طهارت در نماز واجبه اما «مربیه» می تونه با همون لباسِ جنایت زده نمازشو بخونه یا مثلا با اینکه شکستن نماز حرامه اما اگر دارن مالتو می دزدن، می تونی نمازو بشکنی و پیگیر مالت باشی، یا وقتی مریض هستی، میتونی و گاهی باید روزه نگیری. و دهها مثال دیگه.
البته اینا در احکام شرعی بود. در رفتارهای اجتماعی هم اسلام همینه؛ مثلا وقتی اوضاع اقتصادی زمانه بهبود پیدا می کنه و اکثریت جامعه از رفاه نسبتا خوبی برخوردار هستن، امامِ معصوم، لباس به روز می پوشه...
جالبه که شاگردانِ مکتب اسلام هم با همین فرمون پیش رفتن و دچار تصلب فکری نشدن. اون هم در حدی که در صورت لزوم و اقتضای مصلحت، قادرن کاری در حد انداختن قرآن از روی نیزه انجام بِدن.
🔗 متن کامل در افکار حوزوی
.
#انقلاب_اسلامی
#جستار #ادبیات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📖#کتابخوانی
🔶نوشتن قصه خود(شخصینویسی)
در جستارنویسی، شخصینویسی؛ یعنی نوشتن درباره حقایق زندگی واقعی خود، طرفداران زیادی دارد. اتفاقی که میان نویسنده قصههای حقیقی و خوانندگان این قصهها میافتد شبیه دوستی است. دوستی واقعی هم یعنی تبادل اسرار، باجگیری عاطفی از یکدیگر، سپرانداختن و نشاندادن ضعفهایت به دیگری. به دوست چیزهایی میگویی که به هیچکس نمیگویی.
شخصینویسی نوعی طبیعیبودن و صداقت هم دارد که به دلم مینشیند. شخصینویسی بحث و جدل را متوقف میکند.
#نویسندگی
#جستار
#جستارنویسی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@Deebaj
#در_حوالی_جستار
✅ پدیده ای به نام فِلانور
✍️ «گروه تحریریه»: هادی حمیدی _ علی اسفندیار
یک سؤال مهم؟ مگر می شود شهرها و مردم در عصر هجوم اطلاعات یا عصر پسامدرن تغییر کرده باشند و قالبهای «زبان» تغییر نکرده باشد؟ اینجا نمیشود به آن پاسخ داد؛ اما روزنهای از این تحول و تطور را میتوان به نظاره نشست.
مسأله مهم امروز نسبتسنجی بین شهر و ادبیات است و مهمتر از هرچیزی قالبهای جدید ادبی که در غرب به وجود آمده اما نه در حمایت بی چون و چرا از شهر مدرن که گشت و گذار در آثارش و تفکر انتقادی به آوردههای تکنولوژی است.
«فلانور» یا پرسهزن حرفهای شهر میخواهد اوضاع و احوال شهر از معماری گرفته تا جاهای به ظاهر خالی و بیهوده را در ادراک شخصی خود حلاجی کند، معنا بکاود و تقدیم خواننده کنند؛ در حقیقت ارائه روایتی شخصی شده از جهان مدرن به زبان شیرین هنر.
پرسهزن یا فلانور مفهومی است که از زبان فرانسه به عاریت گرفته شده و به معنای قدمزنی است. شارل بودلر، شاعر و نویسندهٔ فرانسوی مفهومی دیگر از آن مشتق کرد و به معنای فردی است که در شهر قدم میزند تا تجربه کسب کند.
به علت استفادهٔ بودلر و دیگر اندیشمندان در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و ادبی، پرسهزن مفهومی مهم در پدیدههای شهری و مدرنیته شد. پرسهزنی تنها به قدم زنی در خیابانهای شهر محدود نمیشود؛ بلکه میتواند شیوه ای از تفکر فلسفی و زندگی باشد!
بودلر پرسهزنی را یک قدم زنِ با شخصیت در خیابانهای شهر توصیف میکند که نقشی اساسی در درک و ترسیم فضای شهر دارد. مفهوم پرسهزن در بحث پدیدهٔ مدرنیته در محافل دانشگاهی مفهوم مهمی است. همچنین این مفهوم دریچهای از تفکر در زمینههای معماری و شهرسازی باز کرده است.
والتر بنیامین فیلسوف و زیباییشناس مارکسیست آلمانی، این مفهوم را ابزاری برای تحلیل و همچنین شیوه ای از زندگی میداند از دیدگاه مارکسیستی او، پرسهزنی مولود زندگی مدرن و انقلاب صنعتی است. وی خود به نمونه ای از پرسهزن تبدیل شد که خیابانهای پاریس را مشاهده میکرد و به مطالعات اجتماعی و زیبایی شناختی میپرداخت[پرسهزنی و زندگی روزمرهٔ ایرانی، عباس کاظمی، نشر آشیان، ۱۳۸۸]
حال اگر این پدیده با پدیده مشابه دیگر مانند «ون لایف» که از جدیدترین سبکهای زندگی بشری است ادغام شود جذابتر هم میشود.
سفر و زندگی در «وَن» امروزه برای برخی تبدیل به سبک زندگی شده و عدهای در سراسر دنیا به این روش زندگی میکنند؛ سفری توأم با زندگی و زندگی توأم با سفر است؛ به اضافه عنصر کلیدی درک شخصی و تلاش برای شناخت پدیدههای زیستی و اجتماعی پیرامون خود.
پ.ن: در مجالی دیگر درباره این پدیده اجتماعی بیشتر خواهیم نوشت.
#فلانور
#جستار
#جستار_نویسی
#نویسندگی_و_مدرنیته
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN