eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
453 ویدیو
171 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
. ⁉️ شما به حوزه علمیه قم و دانش آموختگانش در نقد جریان روشنفکری چه نمره‎ای می‎دهید؟ ⭕️ جریانی که با قلم و اندیشه و گفت‌وگو، چیزی جز فریب مردم و ترویج تجدد شیطانی، آورده‌ای نداشته است. (البته به موقع سراغ تحجر هم خواهیم رفت) 💢 در تحلیل این دغدغه نویسندگان حوزوی با ارسال نظرات به نشانی جهاد روایت @Jahaderevayat ما را یاری کنید @HOWZAVIAN
📰دکه‌ی تیترخوانی سه شنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
امامِ مردم ✍️ عباس بابائی امروز «امام‌خامنه‌ای» دوباره از «مردم» گفتند و این‌که «توده‌ی مردم همه‌کاره‌اند»؛ گفتاری مثل گفتار «امام» و باور و مرامی همچون باور و مرام«امام». گردنه‌هایی که از سال ۴۲ تا کنون، انقلاب ایران به رهبری امام راحل و امام حاضر پیموده است، حیرت‌انگیز است؛ گردنه‌هایی که هرکدام‌شان می‌توانست ملت و مملکتی را نابود کند. با قاطعیت می‌توان گفت نکته‌ی اصلی تمام موفقیت‌های امامین انقلاب بعد از اتکال به خدا، «باورداشتن مردم» است. امام‌خامنه‌ای در وصف مراد خویش فرمودند: «کمتر کسی را دیده ام که به قدر امام(ره) نسبت به مردم از عمق دل احساس محبت و اعتماد کند. او به شجاعت و ایمان و وفا و حضور مردم باور داشت.» هرکس اندکی در افکار و گفتار و رفتار امام اندیشه کند، جایگاه رفیع «مردم» را به روشنی می‌یابد. شهید مطهری به عنوان یکی از یاران نزدیک ایشان می‌گوید: «من سرگذشت تمام رهبران بزرگ دنیا اعم از مذهبی و غیر مذهبی را به طور دقیق مطالعه کرده ام. اما هیچ کدام از آنها را به اندازه‌ی امام معتقد به مردم نیافتم.امام ضمن اعتماد و اطمینان به امت مسلمان، برای آنان ارزش و احترام قائل بود و مردم را ولی نعمت خود می دانست.» یکی از حیرت‌انگیزترین خاطرات امام با مردم، در ۱۲ بهمن ۵۷ اتفاق افتاد؛ یعنی درست زمانی که سخنرانی تاریخی ایشان به پایان رسید و خواستند در میان «مردم» حاضر شوند! حضرت امام خودشان آن لحظات را اين‌گونه به تصویر می کشند: «امروز به خاطر محبت مردم، نزدیک بود از بین بروم. یک وقت متوجه شدم که عمامه ندارم، کفش و عبا ندارم و دارم از بین می روم و واقعاً دارم بی هوش می شوم. ظاهرا اطرافیانم متوجه می شوند و خیلی هم فریاد می زنند که فشار نیاورید، ولی فایده نداشت و جمعیت مرا روی دست بلند کردند، روی آمبولانس و بعد داخل آمبولانس گذاشتند!» اما این لحظه‌ی نفس‌گیر برای امام بسیار شوق‌انگیز بوده‌است: «بهترین لحظات من، همان موقعی بود که داشتم زیر دست و پای مردم از بین می رفتم!» امروز حلّال تمامی مشکلات کشور در تحقق این دو ویژگی است که امام راحل در مواجهه با مردم انجام می‌دادند و امام حاضر با دقتی مثال‌زدنی پشت‌سر ایشان همان راه را می‌روند: اول اعتماد به مردم؛ حضرت ایشان فرمودند: «ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت؛ ملتی که بحمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت بحمدالله مراحلی را که بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم و موانع مرتفع شد.» از نگاه امام اگر دولت بخواهد مشکلات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را ریشه‌کن کند، راهی جز «اعتماد حداکثری به مردم» ندارد. دوم خدمت به مردم؛ ایشان جایگاه «خدمت به مردم» را بسیار رفیع می‌دانستند و می‌فرمودند: «مسأله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ها به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت آمده است تا ملت احساس آرامش کنند.» در این نگاه دیگر جایی برای نظام فاسد ارباب و رعیتی نمی‌ماند و اگر هم کسی اصرار بر آن داشته باشد، باید بداند که مسئولان، خادم مردم‌اند. بعد از امام دو نفر از مسئولان ارشد نظام را می‌توان نام برد که افکار و گفتار و رفتارشان با مردم درست برگرفته از اندیشه‌ی امام است؛ «امام‌خامنه‌ای و شهید سلیمانی.» امروز نسخه‌ی شفابخش بیماری‌های کشور، برگشت مسئولان به «سیره‌ی امامین انقلاب» است در مواجهه با این «مردم نجیب». تقاضا دارم اگر با مسئولی در ارتباط هستید، این نوشته را برایش ارسال کنید. @HOWZAVIAN
رسانه‌ی مهمانی؛ پلتفرم بی‌بدیل نشر دانش در اسلام ✍️ قاسم یزدانی مقدم چگونه مردم را به امامت حضرت پدر علیه السلام دعوت کنیم؟ پاسخ واضح امام رضا علیه السلام: خدا رحمت کند کسی را که امر ما اهل بیت را زنده کند. پرسیدند چگونه؟ امام جواب دادند علم های ما را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد که اگر مردم محاسن راه ما را می دانستند از ما پیروی می کردند( معانی الأخبار ج ۱ ص۱۸۰). پرسش دیگر این است که در کجا امر امامت و مرجعیت علمی شما را زنده کنیم؟ باز بر اساس روایات، مهمانی های مومنین یکی از مهمترین بسترهای احیای امر امامت است. آقا امام باقر علیه السلام تصریح دارند که: همدیگر را در زیارت کنید که در این زیارت شما، زنده کردن امر امامت ما نهفته است ( خصال ج ۱ ص۲۲). ممکن است بگویید مگر در مهمانی قرار است چه اتفاقی جز دید و بازدید های معمول بیفتد؟ پاسخ امام صادق علیه‌السلام: همدیگر را زیارت کنید که در این زیارت، هم زنده شدن قلب‌های شماست و هم ذکر احادیث ما( کافی ج۲ ص۱۸۶). از طرفی در اسلام، ملاقات و مهمانی میان مومنین، یکی از کارهای معمول است تا جاییکه امام کاظم علیه السلام، آنرا یکی از چهار بخش اصلی زندگی روزمره دانسته اند( تحف العقول ج۱ص۴۰۹). جمع اینها یعنی: امام علیه‌السلام، ساختاری برای نشر علومشان طراحی کرده اند که از مهمترین ارکانش است که برخلاف رسانه های مدرن و بر اساس روایات: مملو از محبت است، موجب رشد و باروری عقل میشود، عمر ها را زیاد و غصه ها را ازبین میبرد، برکات را افزایش می‌دهد و همه اینها در بستر گفت و گوهای حدیث محور، دائمی، و خانگی میان مومنین شکل می‌گیرد. @HOWZAVIAN
⭐️ بزرگی در عرضه زودهنگام نیست ✍️محمدعلی بابایی ملیکی ✅معمولا میوه‌های بازار، به دلایلی خوب نرسیده‌اند، به همین جهت اون طعم و مزه واقعی را ندارند، رنگ و طعم‌شان نیز شاید بخاطر عملیاتی که رویشان انجام می‌شود، باشد. ✅اما بعضی‌شان که به هر دلیلی چیده نشده‌اند، بعد مدت‌ها که سالم مانده و خوب رسیدند، تازه طعم واقعی‌شان قابل فهمِ و چقدر هم لذیذ‌ترند! ✅در میان ما انسان‌ها همچین شرائطی نیز حاکم است؛ انسان‌ها در جامعه کوچک زود دیده می‌شوند و خیال می‌کنند به جایگاهی رسیده‌اند، و همین خیال عبث، شخص را از تکامل باز‌ می‌دارد و توقفی نابجا در رشدش رخ می‌دهد. ✅اتفاقا در همچین عرصه‌هایی برایشان زود جایگزین برتر پیدا شده و کنار می‌روند‌ و ثمره بی‌حاصل نسیبشان می‌شود. ✅اما اگر خود را به راحتی و زود هنگام عرضه نکند و در جامعه‌ای بزرگتر رشد یابد، می‌شود گفت «در قیاس با دیگر بزرگان به همین راحتی‌ها دیده نشده و رشدش فراتر خواهد رفت»، و چنانچه به حد قابل قبولی براساس ظرفیت انسانی‌اش برسد، نه تنها دیگر خواهان دیده شدن نیست، بلکه دنیا را چنان در مقابلش حقیر یابد که،‌ نسبت به آن بی میل شده و به راحتی در هر جا و مکانی پانگذارد و آنگاست که، پا در جای بزرگان گذاشته و یک عالَم خواهانش خواهند بود. @HOWZAVIAN
. آه از آن رفتگان بی‌بازگشت ✍️ علی خسروی نمی‌دانستم بخندم يا گريه كنم؛ اصلا نه می‌توانستم گريه كنم و نه بخندم! سنگ شده‌ بودم؛ چوب شده‌ بودم؛ خاكستر مطبخ‌های سرد و خاموش شده‌ بودم. قلبم تیر می‌کشید. دنبال راهی برای هم‌زيستی مسالمت‌آميز با این غم‌ سنگدل می‌گشتم. آن خبر اِنگار هواپیما را مجدد ساقط کرد؛ نه در بیابان‌های شهریار که بر سر داغداران سپهسالار! چطور از این اندوه تازه، از این همه مرگ، از این همه جنازه می‌نوشتم؟ به کجای آن شب تیره قبای ژنده خود را می‌آویختم؟ اگر سنگ از این حدیث می‌نالید عجب نبود. اصلاً صدایی نبود، نور آشنایی نبود، حتی از نگاه مرده‌ای هم ردپایی نبود.. اِلا پِت پِت شمعی ملول و مهجور در جوار مرگ .. اکنون و پس از چهار سال، همچنان با دلی محزون و اندوهی فراوان، گرامی می‌داریم یاد همۀ آن سوختگان آسمان تهران و کوفتگان سرزمین کرمان، در آن دی‌ماه تلخ و گریان ایران، خصوص مسافران پرواز هواپیمایی اوکراین را که از ۱۸ دی ۹۸ تاکنون، توسط دلالان بازار سیاه سیاست، گوشت قربانی خوش‌طعم و باب دندان «خون‌خواهان دروغین»، «جاه‌جو» و «بندباز» شدند! این سخن دور از اخلاق و انسانیت است اما، آن مظلومان یک‌بار توسط خطای دردناک انسانی پرپر شدند، و از آن تاریخ تاکنون هزاران بار توسط تعزیه‌گردانان سمپات، و هواه‌خواه دنیای سیاست که با سر دست گرفتن و استفاده ابزاری از جنازۀ سوختۀ آنان برای منویات سیاسی خود معرکه‌گردانی می‌کنند! @HOWZAVIAN
💠 «پدر زبان فارسی» از نگاه رهبر انقلاب 🔹خوشبختانه ادبیات سلف ما همه‌اش در جهت الهی و اسلامی است؛ از جمله همین که شما به آن اشاره کردید. اول انقلاب عده‌یی از مردمِ بااخلاصِ رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمی‌دانم الان هم هست یا نه. بچه‌های حادی که به آن‌جا می‌رفتند، چشمشان که به شهادت بنده می‌افتد، لطف می‌کردند و می‌پذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند! 🔹حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم می‌گویند. حکمت فردوسی چیست؟ . شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف می‌کند، روی او تکیه می‌کند. می‌دانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزب‌اللهی‌های امروز خودمان است؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت می‌کرده، خطر بکند و از بگذرد و حتّی با رستم دست و پنجه نرم کند. وقتی شما شاهنامه را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که فردوسی روی این جنبه‌ی دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه می‌کند. 🔹با این‌که فردوسی اصلاً بنا ندارد از هیچیک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهره‌یی دارد، اسفندیار چه چهره‌یی دارد؛ اینها پدر و پسر هستند. فردوسی بر اساس معیارهای اسلامی، به فضیلتها توجه دارد... . 🔹فردوسی از اول با نام شروع می‌کند - «به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد» - تا آخر هم همین‌طور است؛ فردوسی را با این چشم نگاه کنید. فردوسی، خدای سخن است؛ او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز است؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود... 🔹 شما خیال می‌کنید که اگر در شاهنامه‌ی فردوسی چیزی برخلاف مفاهیم اسلامی وجود داشت، این‌قدر در جوامع اسلامی جا می‌افتاد؟ شما می‌دانید که در این نسلهای گذشته، مردم ما چه‌قدر دینی بوده‌اند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمی‌شد؟ همه جا می‌خواندند و منافاتی هم با مفاهیم اسلامی نمی‌دیدند دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران۱۳۷۰/۱۲/۰۵ ! @HOWZAVIAN
⚙️ حضور اجتماعی بانوان تا کجا؟! ✍️ بابک شکورزاده شرایط جامعه در این سال‌ها به سمت و سویی رفته که معمولا خانه‌داری بانوان امری ناچیز شمرده می‌شود و حتی برای بعضی کسر شأن نیز به حساب می‌آید. منظور از خانه‌داری هم صرفا رسیدگی به امور خانه نیست؛ بلکه شامل تربیت فرزند و شوهرداری نیز می‌شود. در طول دهه‌های اخیر به گونه‌ای فرهنگ سازی شده که یک زن متمدن و فرهنگی یعنی زن شاغل؛ اگر زنی خانه‌دار باشد و کار بیرون از خانه نداشته باشد گویا چیزی کم دارد و یا عقب افتاده است. تبلیغات رسانه‌ای از مهمترین عوامل فرهنگ‌ سازی در این باره بوده است. وقتی مثلا در مجموعه‌های تلویزیونی زن‌ متمدن، زن‌ شاغل به تصویر کشیده می‌شود و زن خانه‌دار، بانویی کم فرهنگ؛ نتیجه‌اش جابجایی ارزش‌ها خواهد شد. البته اشتغال بانوان در خارج از خانه به خودی خود چیز بدی نیست؛ چه بسا بعضی بانوان به دلایلی مثل معضلات اقتصادی مجبور باشند که در بیرون از منزل کار کنند و اصلا در برخی شغل‌ها نیاز است که حداقل عده‌ای از بانوان تخصص لازم را پیدا کنند و اشتغال خارج از منزل داشته باشند؛ مانند پزشکی و معلمی؛ ولی نکته این است که این اشتغال بعضاً به صورت یک ارزش درآمده و خانه‌داری برای برخی مساوی با اُمُل بودن است. اینجاست که مشکل ایجاد می‌شود و نظام خانواده را با معضلاتی مواجه می‌سازد. حالا سخن این است که آیا واقعاً‌ یک زن مسلمان باید این‌گونه باشد؟ آیا واقعاً خانه‌دار بودن، بچه‌داری و تربیت فرزند، کسر شأن و پایین آوردن مقام زن است؟ آیا ازدواج کردن و زیر بار زندگی مشترک رفتن، مادر شدن و تربیت فرزند صالح و شایسته، امری بی‌ارزش و بی‌فضیلت است؟ آیا در احادیث اسلامی نیامده که جهاد زن، خوب شوهرداری کردن اوست؟ آیا ذکر نشده که بهشت زیر پای مادران است؟ مگر ما الگوی بزرگ و عظیم الشأنی همچون حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها نداریم که در سن نه سالگی ازدواج کرد و در هجده سالگی صاحب پنج فرزند بود؟ آن‌هم چه فرزندانی! مگر رسول خدا(ص) کار بیرون را به امیرالمؤمنین(ع) و کار منزل را به حضرت فاطمه(س) محوّل نکردند؟ آیا ایشان الگوی ما نیستند؟! @howzavian
🔘 ▫️بیست و دومین رویداد مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی با حضور: 👤سرکار خانم نظیفه سادات مؤذن، سطح چهار فلسفه‌ی اسلامی، مدرس نویسندگی 🔸حضوری ویژه‌ی خواهران نویسنده 📆 زمان: شنبه ۲۳ دی، ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ 🏢 مکان: خیابان بسیج، ساختمان فکرت 📣 نام‌نویسی حضوری به نشانی‌ @mahta_sa 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه | فکرت | مدرسه فکرت | رادیوفکرت
. این ‌گعده‌ها در مسیر ترویج فرهنگ نگارش رسانه‌ای و ترویج اندیشه‌ورزی بسیار کارآمد است. اگر نهادهای تبلیغی، آموزشی و فرهنگی ارزش و اهمیت روایت‌نویسی را درک کنند، بحران فکری و فرهنگی کمتری کشور را تهدید می‌کند. آقای مدیرکل، رئیس، معاون و ...! نویسنده‌شدنِ نیروهای شما هیچ خطری برای مسئولیت شما ندارد؛ تو بهتر روایت می‌شوی، مگر این که ریگی به کفش داشته باشید. @HOWZAVIAN
📰دکه‌ی تیترخوانی چهار شنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN