eitaa logo
نویسندگان حوزوی البرز
415 دنبال‌کننده
321 عکس
36 ویدیو
55 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است. 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان البرز است. ارسال یادداشت 👇 @Revolutionson2 #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰عامل اصلی حیات انسانیاصغر آقائی يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ: ای اهل ایمان، چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه شماست دعوت کنند، اجابت کنید و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می‌شود (و از اسرار درونی همه آگاه است) و همه به سوی او محشور خواهید شد. (انفال/۲۴) 🔺آیه کریمه مؤمنین را به "آنچه حیات انسان" در آن است فرامی‌خواند. اما آن چه چیزی است که خداوند مؤمنین نه انسان‌ها را بدان فراخوانده است؟ یعنی چه چیزی است که تنها مؤمنین شایستگی دعوت به آن را دارند؟ بر اساس احادیث گوناگون مواردی چون "امربه‌معروف و نهی از منکر"، "نماز"، "بهشت" و "ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام" به عنوان مصداق آیه ذکر شده‌اند؛ هرچند محدود در این موارد نیست اما آنچه خداوند به عنوان احیا کننده مؤمنین معرفی کرده است باید شأن بسیار بلندی داشته باشد. به نظر می‌رسد برای فهمِ آن عاملِ حیات، ابتدا باید مقصود حیات در قرآن را درک کنیم. بر اساس آیه "مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ" (نحل/ ۹۷) مقصود از حیات، است، حیاتی که از هر ناراستی دور است. زندگی این‌چنینی بر اساس همین آیه با عمل مؤمنانه حاصل می‌شود. 🔺در کنار این آیه، در سوره فاطر آیه ۲۲ خداوند می‌فرماید: "وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚإِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ". در این آیه پس از آنکه خداوند مردگان و زندگان را یکسان نمی‌داند، به ناگاه ابتدا رساندن‌سخن به گوش دیگران را به خود نسبت می‌دهد و در انتها به نبی اکرم صلی الله علیه وآله گوشزد می‌کند که وی نمی‌تواند سخن خویش را به گوش مردگان در قبرها برساند. 🔅در تأویلی زیبا می‌توان گفت همچنانکه مردگان اسیر قبور، نمی‌توانند سخنی درک کنند؛ همچنین است کسانی که در قبور سنت‌های نادرست، تقلید باطل و مانند آن خود را محبوس کرده‌اند نیز نمی‌توانند سخن حیات‌بخش را بشنوند و از زنجیر تقلیدها و باورهای کورکورانه جدا شوند. بنابراین برای حیات‌طیبه حداقل دومرتبه وجود دارد: ۱. جداشدن از زنجیرهایی که افراد بر اثر تبعیت از سنت‌ها و باورهای غلط القاءشده از خانواده و ... بر خویش زده‌اند؛ ۲. وقتی با وارد عرصه ایمان شدند، گویی در مسیری بی‌انتها قرارگرفته‌اند که هر ایستگاه پیش‌روی آن زیباتر از قبلی است و زندگی آن پررونق‌تر است. هرچند این بحث بسیار دامنه‌دار است اما بر اساس همین مقدمه کوتاه عرض می‌کنم: افراد بشری با شروع در بهره‌گیری از در مسیر ایمانی که به حیات طیب و پاک می‌انجامد قرارگرفته‌اند و هر میزان به احکام صریح عقل مانند قبیح بودن ظلم پایبند باشند نشانه‌های آن حیات طیب در آنها آشکار می‌شود و با ورود در ساحت ایمان و گسترش‌یافتن عقلانیت او با طراوت ولایت و ایمان در سایه عمل صالح وارد بوستان‌های بس گسترده‌تر از آن حیات طیب می‌شوند. @howzavian_alborz