﷽
جنایت ۱۷ شهریور
تاریخ ما
کتابِ درسی بود!
نخواندیم
و افتادیم
به تجدیدِ شهریور ماه؟!
بسیاری از مردم علیرغم اطلاعات پراکندۀ تاریخی، نسبت به مهمترین بخشهای تاریخ معاصرشان آگاهی لازم را ندارند و این مطمئناً خسارت بزرگی است.
اگر آشنایی با تاریخ دور چون سلجوقیان و مادها و حتی تاریخ اسلام چون عاشورا و قیام مختار و .. سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است.
کسی که دربارۀ تاریخ معاصر، مهمترین اطلاعات را نداشته باشد، هیچ درکی از «گذشته»، «تحول»، «تغییر» و «آینده» ندارد! این دانستنیها برای هر ایرانی به اندازۀ باران برای باغ لازم است.
با این وجود معالاسف، بخش بزرگی از جامعه عوامزده ما به دلیل بغضی که از نظم سیاسی مستقر دارد، حاضر نیست تاریخ حقیقی و حقیقت تاریخ را بشنود و اگر آن را بشنود نمیپذیرد! به همین دلیل، در کشور علم تاریخ با آن سابقه، چارچوب و نظریات، بیاعتبار و بیارزش میشود! اصلا ارزش و سند کیلو چند؟ دروغهای کودکستان(شبکهای) چون «منوتو» و جعلیات ساختگی شبکههای اجتماعی میشود منبع؛ میشود هویت، و در نهایت میشود احساس خوشایند به شاه و بُغض و تنفر نسبت به اکنون!
⚫ بند زیر بخشی از گزارش «یورواند آبراهامیان» تاریخنگار ایرانی-آمریکایی و ارمنی در کتاب «ایران بین دو انقلاب» از حادثه ۱۷ شهریور میدان ژاله(شهدای کنونی) است.
در ۱۶ شهریور بیش از نیم میلیون نفر در تهران تظاهرات کردند. این بزرگترین گردهمایی برگزار شده در ایران بود. شعارها نیز شدیداللحنتر میشد: «مرگ بر سلطنت پهلوی»، «آمریکا برو گمشو»، «استقلال آزادی جمهوریاسلامی».
شاه با پیبردن به این که تسلط بر اوضاع را از دست میدهد کوشید تا قاطعانه عمل کند. درگیریهای اجتنابناپذیر صبح جمعه، هفده شهریور روی داد.
شدیدترین درگیریها در میدان ژاله، که در آن حدود پنج هزار نفر، اغلب دانشجو به صورت نشسته تظاهرات میکردند پدید آمد. در محلههای پرجمعیت جنوبی برای پراکنده کردن جمعیت از هلیکوپترهای جنگی استفاده شد. بنا به نوشته یک خبرنگار اروپایی این هلیکوپترها «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاشتند.
در میدان ژاله، تانکها و کماندوها که تظاهرکنندگان را محاصره کرده و نمیتوانستند آنها را پراکنده سازند، به آنها شلیک کردند. یک خبرنگار اروپایی مینویسد که این صحنه به جوخۀ آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به معترضان بیحرکت شلیک میکنند.
در همان شب مقامات نظامی شمار کشتهشدگان را ۸۷ و شمار زخمیها را ۲۰۵ نفر اعلام کردند. اما مخالفان شمار کشتهشدگان را بیش از ۴۰۰۰ نفر اعلام کردند و مدعی شدند که تنها در میدان ژاله حدود ۵۰۰ نفر کشته شدند.
آمار درست هرچه که باشد ۱۷شهریور که به #جمعه_سیاه معروف شد تاثیر به سزایی گذاشت. با کشتار ۱۷شهریور دریایی خون بین شاه و مردم پدید آمد. بنابر این احساسات عمومی تحریک، نفرت مردم تشدید و جمعیت آتشینتر شدند.
منبع:
آبراهامیان، یرواند (۱۳۷۷). «انقلاب اسلامی». ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گلمحمدی، محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی.
✍️ #علی_خسروی|
@bahr_dar_koze
@howzavian_hamedan
﷽
دغدغه و دلمشغولی شروینها‼️
◾دغدغهها و جنس دلمشغولیهای انسان، حامل مبانی معرفت شناختی و معناکننده هویت و شاخص و نماد شخصیت و اصلیت او و عیار چیستی و چرائی سطح و عمق و قعر، نیاز و شعور و وجود و موجودیت آدمیست.
دغدغۀ عمیق، مدلول شخصیت وزین آدمی و سطح نازل آن دلالتی است بر زوال اندیشه و ابتذال انگیختههای کوچکانۀ انسان!
◾در روزگاری که نشانهها و تابلوهای راهنما به قدری فراوان و گویا است که آدم نابینا هم راه را گم نمیکند و لازم نیست کسی در پی حقیقت باشد، از بامداد تا شامگاه، حقائق بر سرش فرود میآیند و بهانه ندانستن و نفهمیدن و نشنیدن و ندیدن را از آدمی میگیرند و «قد تبین الرشد من الغی» آگاهی و رهیابی از گمراهی آشکار شده است، به نحوی که حتی یک کابوی در تگزاس و یا یک شهروند و دانشجو در پاریس و کالیفرنیا و واشنگتن و برلین و سیدنی حامل و واجد این شعور و وجدان انسانی شده، علیه تجاوز، نسلکشی و جنایت و رذالت غربی-صهیونیستی و قتل دهها هزار زن و کودک بیپناه معترضاند، جوانکی در ایران وسط این معرکۀ تاریخی و سرنوشتساز، ژست نه به موشک و نه به جنگ گرفته و با جهنم خواندن ایران، بر روی حقیقت، خاکستر بیقدری افشانده و از معشوقهاش «بوس» طلب میکند و از او میخواهد تا حواساش فقط به او باشد!
▪️عدهای هم طبق روال، سبکسرانه بر این هزیانبافی مبتذل و قرشمال موسیقیائی مشغول شعف و شیداییاند!
◾اینکه اساساً جنس این دغدغهها، چیزی جز برونریخت حقارت و نشانگر محرومیتهیجانی و بحران عاطفی و بیماری و خلأ روانی خواننده و شیفتگانش نیست سخنی نمیگویم.
اما زمانی زنده یاد «سلمان هراتی» در یکی از سرودههایش اظهار میداشت: «دنیا به عشق محتاج است و خود نمیداند.»
اکنون او نیست تا ببیند دنیا، قبل از عشق و یا به تعبیر جوانک، تو کوچه رقصیدن و بوسیدن و مغازله و بغل رایگان و .. محتاج ارزنی مردانگی، شرافت و عقل و شعور است!
◾هرچند ملالی نیست؛ این مبتذلخوانی که با قصور برنامۀ «عصر جدید» معرفی و با حضور جنبش ز.ز.آ اوج گرفت ارزش آن را ندارند تا آدمی وقت کلمات را بگیرد و واژهها را در نقد آن حیف و میل کند.
باری، بهقول دائیجان ناپلئون: چیزی که انتها ندارد «خریت» است!
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
@howzavian_hamedan
﷽
نبرد حکمرانی و دو خبر در یک روز!
۱- تصویب کمک ۷ میلیارد دلاری آمریکا به اینتل برای ساخت تراشههای قدرتمندتر.
۲-آمریکا ۲۰۰ شرکت چینی دیگر در حوزه تراشه را تحریم میکند.
پینوشت:
این کلام رهبری که: «تسلط بر مغزها از تسلط بر سرزمینها بالاتر است. اگر مغز یک ملت را تسخیر کنند آن ملت سرزمین خود را تقدیم میکند.» توصیفی کوتاه از حکمرانی پلتفرمها، شیشه و تراشه است.
بله، از نظر جامعه شبکهای(کاستلز)، آنچه که جنگهای شناختی امروز را شکل و هیأت متفاوتی میبخشد، اول پلتفرمها و سپس تکنیکهای شناختی است.
در واقع سکوهای اثر، توانایی انگارهسازی در سطح فراگیر را دارا هستند. به تعبیر دیگر، اینکه به چه چیزی فکر کنیم و چگونه فکر کنیم را پلتفرمها و تکنیکهای رسانهای تعیین میکنند.
این دو خبر یعنی، «استعمار فرانو» مسیر جامعه شبکهای را برای تسلط بر جوامع و تثبیت و تعمیق و توسعه هژمونی خود تدارک دیده و ترتیب داده است. آنها قدرت را با گفتمان گره زده و به تعبیر گرامشی، دنبال یک سرکوب رضایتمندانه (هژمونی) با هککردن اندیشهها، تغییردادن ذائقهها و کنترل رفتارها از طریق پلتفرمها و در نهایت تکنیکهایشناختیاند.
در این نبرد حکمرانی، ما کجای کار قرار داریم؟! دغدغۀ مسؤلان ما، مشخصاً دولت و اطرافیان رییسجمهور چیست؟! اصلا مدیران ما درک و دقتی از این معادلات تازه جهانی دارند یا خیر؟ یا آنکه آنها همچنان در فضای انتخاباتی و پوپولیستی تنفس میکنند؟!
✍️ #علی_خسروی|👇
@bahr_dar_koze
@howzavian_hamedan
﷽
معیار «مرگ»
الْمَوتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَالْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قاهرين (نهجالبلاغه/خ ۵۱)
نابودى شما در آن زندگى است كه محصولاش شكست از دشمن است، و زندگى شما در آن مرگى است كه نتيجهاش پيروزى بر دشمن است.
در فهم تمدنها باید معیار «مرگ» و گونههای مردن را در نظر آورد. اساساً سبک مردن، بخشی از سبک زندگی آدمیست. مرگهای بزرگ نشان از زندگیهای بزرگ و معنابخش دارد و مرگهای حقیر هم درست در نقطه مقابل آن قرار دارند.
در این فقره شاید این بیت ابوطیّب مُتنَبّی، برجستهترین شاعر جهان عرب، متعلق به قرن چهارم هجری بیربط نباشد که:
وقتی جانها درخشنده و بزرگاند، جسم به رنج و زحمت میافتد:
اذا کانـت النفــوس کبــارا
تعبت فی مرادها الاجسام
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#شهید_اسماعیل_هنیه
#شهید_یحیی_سنوار
#غزه #لبنان #مقاومت
#سوریه #بشار_اسد
✍️ #علی_خسروی
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
@howzavian_hamedan
ساندیسخور
«ساندیسخور» اصطلاح کنایهآمیز مخالفان انقلاب، علیه انقلابیون، از «۹دی» سال۸۸ تا به امروز است؛ این هزیان و دشنام بهنظر من بیش از آن که ذم و تحقیر کسی باشد گواه روشنی از بیخردی و کم مقداری عقل به کار گیرندگانش است.
از این مهملگویان باید پرسید،کدام عقل سلیمی به طمع یک ساندیس، فاصله چند کیلومتری را در چند ساعت میپیماید و جان و تن، به شور و شعار خسته میکند؟!!
لااقل من که در آن سال، از خیابان اراک تا میدان مطهری تا انتهای خیابان صفاییه(قم) را، مملو از جمعیت دیدم نه در خیابان چشمۀ جانبخش زمزم ساندیسی دیدم و نه خم شراب سرمست کننده آن را بر دستان ساندیسخوری!
چه بهجا و شایسته گفتهاند: چو عقل نباشد جان در عذاب است! به هر حال..
آن روز هــر چــه سبــز و سیــاه و دروغ بـود
گم شد میان جوشش ساندیس، چون حباب!
ســاندیس مــن! بـرای تو بایـد غــزل ســرود
بایــد نــوشت بهـــر مدیحــت بســی کتــاب
هرچند باید به وصیت حکیمانه مولاعلی(ع) در بیتوجهی به این قسم یاوهها گردن نهاد که فرمود: عَظِّمُوا أقدارَكُم بِالتَّغافُلِ عَنِ الدَّنِيِّ مِنَ الأُمورِ..
با بىتوجّهى به امور پست، بر ارزش خود بيفزاييد.
اما.. قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ(مومنون/۱۰۸)
به آنان خطاب سخت شود: (ای سگان) دور شوید و با من لب از سخن فروبندید.
باقی بقای ساندیس و ساندیسخوران
✍️ #علی_خسروی
@bahr_dar_koze
@howzavian_hamedan
درباره شهید سلیمانی(چهارمین سالگرد شهادت)، .mp3
11.53M
#گزیده_سخن
#علی_خسروی
مردی که آفتاب نامش را میدانست!
همه میدانند که از آب نمیتوان کره گرفت. وقتی مایهای کره نداد، آب است، نه شیر. اگر یک عمر، مایهای را هم زدیم و کرهای در کار نبود، باید بپذیریم که آنچه در مشکهای ما ریختهاند، هر چه هست شیر نیست.
از کسانی هم که عمری آن مایه را به جای شیر به ما قالب کردهاند، نباید توقع داشت که به نادانی یا دغلکاری خود اعتراف کنند.
اگر قدرت یا فرصت نداری دربارۀ حقانیت چیزی بیندیشی، در نتایج آن نظر کن. اگر نمیدانی در درون یک جریان، سیستم و یا مکتب چه میگذرد، بروندادهای آن را بنگر، تاریخش را بخوان، تربیتیافتگان قدیم و جدیدش را ببین، حتماً به نتائج قابل اعتنائی خواهی رسید.
میخواهم بگویم آنان که سالها از دخمههای تاریک خود «انقلاباسلامی» را محکوم به زوال میانگارند گریزی از این ندارند تا در مبانی معرفتشناسی خود تجدید نظر کنند.
چون در حقانیت انقلاب همین بس که برون داد پرافتخارش کسی چون «حاجقاسم سلیمانی» است.
اگر سنجۀ قابل اعتناء دین، کسانی چون علامۀطباطبایی، حافظ و محمود طالقانی است، و نه مرام داعشی و طالبانی، انسان در تراز انقلاب و جی ان پی ایران نیز شهیدسلیمانی است؛ شاخص تولید انسان برتر و طلایهدار مکتب امام در کارخانه انسانسازی دین و انقلاب.
وقتی شرف زندگی را به حضیض ذلت نیالآئی، و وقتی عزم تو فقط ماندن و چرت زدن به هر قیمتی نباشد آنگاه بقول سلمان هراتی میتوانی بگویی:
نگاه کن!
این مرد پیشانی بلندی دارد، چه دستهای سترگی!
و قامتاش برای ایستادن چقدر مناسب است!
بیشک آفتاب اسم او را میداند.
@bahr_dar_koze
@howzavian_hamedan