یادداشتی بر ضرورت بازیابی جبهه انقلاب با نگاهی به آینده👇
✍️ علیرضا ابوالفتحی؛ دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) نوشت:
در فضای آشفتهی سیاسی این روزها، گاه از خود میپرسم: آیا همچو منی که روزی با شعار «شاخصها» به جای «شخصیتها» پای صندوقهای رأی رفته و در دور نخست، قالیباف را نه به عنوان یک چهره، بلکه به عنوان مصداق شایستهتری از منظر مدیر اجرایی و وفادار به آرمانهای انقلاب برگزیدیم و در دور دوم، بیتردید جلیلی را «اصلح» یافتیم، آیا امروز باید شاهد تکرار همان کشمکشهای سادهانگارانهی انتخابات گذشته از طرف برخی طرفداران منتسب به این دو شخصیت باشیم؟ چرا برخیها که خود را در جبهه انقلاب دانسته و خود را پرچمدار جریان انقلابی میدانند، چنان «کت انقلاب» را تنگ میدوزند که گویی تنها بر قامت دو چهرهی آشنا یعنی قالیباف و جلیلی میآید و بس؟
🤌آیا وقت آن نرسیده است که در روند زمان، پیامِ امامین انقلاب را درک کنیم؟ پیامی که پس از چهار دهه، همچنان تکرار میشود که: «ارزشها را فدای چهرهها نکنید». مگر نه این است که انقلاب حضرت امام(ره) ، نه میراث جناحهاست و نه ملک طلق افراد. بلکه انقلاب، زنجیرهای از آرمانهاست که نسلها را به هم پیوند میدهد. اما امروز، گویی برخی ترجیح میدهند به جای گشودن پنجرهها به روی افقهای تازه، همان نقشههای فرسوده را ورق بزنند.
🤌آیا وقت آن نرسیده است که بجای این اختلافها؛ نکتهی تأملبرانگیز افتِ ۴ میلیونی رأی از دورهی شهید رئیسی(کاندیدای منتسب به جبهه انقلاب ) به رای ۱۴ میلیونی جلیلی را به محاق نبرده و به تجزیه و تحلیل عللی آن دست یافت تا دیگر در چند ماه مانده به انتخابات آینده یا بعد از عدم نتیجه گیری مطلوب؛ کاسه چه کنم چه کنم بر سر نگرفت. این آمار، نه تنها زنگ خطری برای جبههی انقلاب است، بلکه نشان میدهد جامعه، خسته از تکرار الگوهای قدیم، به دنبال پاسخهای نو و چهرههای همصدا با دردهای امروز آنهاست ولو اینکه در تشخیص مصداق به اشتباه بیفتند . شاید پیروزی پزشکیان در این میانه، تنها یک هشدار باشد که مردم، حتی در سکوت، زبان گویایی دارند. تاریخ انتخاباتهای گذشته نیز گواهی میدهد که چهرههای جدید، گاه توانستهاند جریانها را دگرگون کنند؛ آیا پیروزی احمدینژاد در برابر هاشمی رفسنجانی، جز به برکت ارائه چهرهای جدید و نو در آن مقطع بود؟ یا آیا حسن روحانی در دور اول ریاستجمهوری، بهواسطهی شعار اصلاحات و نشان دادن تصویرِ متفاوتش از چهرههای پیشین و قدیمی جبههی انقلاب، رأی مردم را جلب نکرد؟
👌پرسش اصلی اینجاست: چرا جبههی انقلاب، به جای بازسازی خود با اندیشههای روزآمد و نیروهای جوانِ کارآمد، همچنان در دامِ همان گفتمانهای دیروز میافتد؟ آیا نباید از خود بپرسد که چرا نسل جدید، دیگر با شعارهای کلیشهای ارتباط برقرار نمیکند؟ مگر نه اینکه در رقابت با اصلاحطلبان، هر بار با معرفی چهرهای جدید، بخشی از افکار عمومی را جذب میکنند؟ اگر جبههی انقلاب همچنان بر تکرار چهرههای شناختهشده قبلی اصرار ورزد، آیا جز تکرار شکستهای گذشته انتظاری میتوان داشت؟
👌نکتهی دیگری که نباید نادیده گرفت، لزوم پاسداری از حریمِ مردمسالاری دینی است. شائبهی دخالت نهادهای نظامی یا انتسابِ ولیفقیه به حمایت از جناح یا فردی خاص، نه تنها ظلمی بزرگ به جایگاه بلند این عزیزان است، بلکه اعتماد عمومی را به محاق میبرد. مردمسالاری دینی، زمانی معنا مییابد که مردم باور کنند صندوق رأی، تنها مرجع تعیین سرنوشت است، نه پیشفرضهایی که گاه با تفسیرهای نادرست از مواضع نهادها یا شخصیت های بالادستی تقویت میشود. چرا باید با خرج کردن از نام رهبری یا نهادهای منتسب به ایشان برای حمایت یا تقابل با چهرهای خاص، آب را به آسیاب شائبههای «مدیریت انتخابات» ریخت؟ این نهتنها جمهوریت نظام را تضعیف میکند، بلکه قداست نهاد ولایت را نیز هدف میگیرد.
✌️به گمان، راه نجات، نه در نفی گذشته، که در «بازآفرینی هوشمندانه»ی آن است. جبههی انقلاب نیازمند چهرههایی است که همپای مردم در کوچههای تنگ معیشت قدم بزنند، همزبان با جوانان در فضای مجازی نفس بکشند و همآوا با آرمانهای امام و شهدا، زبانِ امروزِ جامعه را بیابند. انقلاب، اگر زنده است، نه به نامها که به نمادها وابسته است؛ نمادهایی که باید هر روز در آزمایشگاهِ واقعیت جامعه، از نو ساخته شوند.
نویسندگان حوزوی آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
آیا امام زمان (عج) در غیبت است یا ما توانایی دیدن او را نداریم؟
✍مهدی رضاوش
بحث دربارهی غیبت امام زمان (عج) از مسائل مهم در اعتقادات شیعه است. برخی این پرسش را مطرح میکنند که آیا امام (عج) واقعاً در غیبت است یا اینکه او حضور دارد اما ما توانایی دیدن و شناخت او را نداریم؟ برای پاسخ به این پرسش، باید هم به آیات قرآن و هم به روایات معتبر مراجعه کنیم.
---
۱. مفهوم غیبت در قرآن
در قرآن کریم، بهصورت مستقیم از غیبت امام زمان (عج) نامی برده نشده است، اما مفاهیمی مشابه دربارهی حجت الهی و مخفی بودن برخی بندگان خاص خدا در تاریخ ذکر شده است:
1. سوره کهف، آیه ۶۵-۶۶
خداوند در این آیات به داستان حضرت خضر (ع) اشاره دارد که بندهای از بندگان خاص خدا بود، اما مردم او را نمیشناختند:
«فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا»
(پس بندهای از بندگان ما را یافتند که به او رحمتی از نزد خود داده و دانشی از نزد خود آموخته بودیم.)
تحلیل: این آیه نشان میدهد که ممکن است ولیّ خداوند در میان مردم حضور داشته باشد، اما همه توانایی شناخت او را نداشته باشند.
2. سوره یوسف، آیه ۹۲
برادران یوسف او را میدیدند اما او را نمیشناختند. این ماجرا نشان میدهد که ممکن است یک انسان خاص در میان مردم باشد اما آنها از شناختش عاجز باشند.
---
۲. غیبت در روایات اسلامی
1. حدیث از امام صادق (ع):
«صاحب هذا الأمر یتردد بینهم و یمشی فی أسواقهم و یطأ بسطهم و لا یعرفونه.»
(صاحب این امر [امام زمان] در میان مردم رفتوآمد میکند، در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهایشان پا میگذارد، اما او را نمیشناسند.)
تحلیل: این روایت بهوضوح بیان میکند که امام زمان (عج) در بین مردم حضور دارد، اما مردم توانایی شناخت او را ندارند.
2. حدیث از امام رضا (ع):
«یُرَی النَّاسُ وَ لا یُرَوْنَ»
(او مردم را میبیند، ولی مردم او را نمیبینند.)
تحلیل: این حدیث نیز تأکید دارد که امام زمان (عج) حضور دارد، اما مردم قادر به شناخت او نیستند.
---
پس با بررسی آیات و روایات، میتوان به این نتیجه رسید که امام زمان (عج) بهطور کامل از جهان مادی پنهان نشده، بلکه حضور دارد اما مردم توانایی شناخت و تشخیص او را ندارند.
بنابراین، امام زمان (عج) غایب به معنای عدم حضور فیزیکی نیست، بلکه او حضور دارد اما ما به دلایلی نمیتوانیم او را بشناسیم.
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
🔰امنیت عاریهای نیست
«قایقی که با بادِ دیگری براند، هرگز از طوفان در امان نیست.»
✍علیرضاابولفتحی؛ دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
در کشاکش روابط بینالملل، امنیتِ وامگرفته شده از ابرقدرتها همچون چتری سوراخ است که در تندبادِ منافع ملی، ناگهان میشکند.
اختلافات داغ اوکراین با آمریکا، یا ناامیدی ماکرون از رویکردهای یکجانبهگرایانهی ترامپ، گواهی است بر این واقعیت تلخ که وابستگی به قدرتهای زمینی، نه تنها امنیت نمیآفریند، که هزینههایش از مقاومتِ خوداتکا فراتر میرود.
👌 «امنیت عاریتی» بر پایهی «سازهانگاری واقعگرایانه» تعریف میشود؛ جایی که دولتها با تکیه بر هژمونی یک ابرقدرت، خود را در پناه «ساختار قدرت» میپوشانند. اما تاریخِ جنگ سرد تا امروز نشان داده که این پناهگاهِ موهوم، در آزمونِ بحرانها (مانند تشدید تنشهای ناتو و روسیه) چونان شنزار زیر پای متحدان میشکافد. حتی فرانسه، به عنوان نماد «استقلال راهبردی»، در رویارویی با یکجانبهگرایی آمریکا، به بازتعریفِ مفهوم «اتحاد» پرداخته است.
🤌بنابراین اگر مقاومت را به درخت تناوری تشبیه کنیم که ریشه در خاکِ حاکمیت ملی دارد، امنیت عاریتی تنها سایهبانی است فصلی که با تغییر فصلِ سیاستهای ابرقدرتها، ناپدید میشود. ترامپ با شعار «اول آمریکا» و ماکرون با هشدارِ «مرگ مغزی ناتو»، هر دو از زخمهای این سایهبانِ بیثبات پرده برداشتند.
👈 آیا زمان آن نرسیده است که برخی از سیاست پنداران به این فهم قطعی برسند که ابرقدرتها چونان شمشیر دولبهای هستند که دستهاش در اختیار دیگری است؛ هر دم ممکن است لبهی دوم به سوی ما برگردد؟
👌پس همانگونه که حکیم متأله آیت الله جوادی آملی فرمودند که وقتی به آمریکاییها دست میدهید، انگشتانتان را بشمارید! وابستگی امنیتی به واشنگتن یا غرب، در شرایطی که نظم لیبرال جهانی در حال بازتعریفِ پرتنش است، دولتها را به بازیگرانی منفعل تبدیل میکند که هزینۀ هر چرخشِ مسیر ابرقدرت را از جیب ملتها میپردازند.
✌️شاید درسِ روابط بینالملل امروز ما این باشد: «امنیت حقیقی نه در اتکا به ابرقدرتهای خاکی، که در تمسک به ابرقدرتی است که مبنای قدرتش بر عدالت و استقلالِ ذاتی استوار است و باید به جای چسبیدن به سایهی شکستهی هژمونها، ریشههایمان را در خاکِ حاکمیت و عزت ملی استوار کنیم؛ چراکه امنیتِ خریداریشده، همیشه تاریخِ مصرفی کوتاهتر از مقاومت دارد.
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavin_westazarbaijan
🔸بسماللهالرحمنالرحیم🔸
▪️سلام و عرض ادب
🔷🔸پویش حل مسأله شماره اول
🔸عنوان پویش: «دلیل؛ تجربه»
🔹توضیح مسأله:
فیلم جنجالی مذاکرات ترامپ با زلنسکی نشان داد که خضوع و خشوع و تسلیم در برابر اراده سیاستمداران آمریکایی نه تنها هیچ عزتی به همراه ندارد؛ بلکه میتواند ما را در مسیر مطامع آنان به دام بزرگترین بحرانها براند. مصیبتی که آمریکا با متحدان غربیاش نمیتوانند جبران و درمانی برای آن داشته باشند. زلنسکی دست دوستی و اتحاد به کسی داد که میخواست بدون هزینه جنگ، خاک اوکراین را تصاحب کند.
تبیین منطق عملی غرب به ویژه آمریکا در مذاکره با دیگران و عدم تنازل آن به تقابل اشخاص و موقعیتهای خاص و عبرت گرفتن از آن در سیاستهای منطقه و کشور امری ضروری به نظر میرسد تا منطق پاسخ قطعی رهبر انقلاب در رد مذاکره با آمریکا روشن گردد.
🔸فرمایش رهبری :
برخی وانمود میکنند که اگر پشتمیز مذاکره بنشینیم، فلان مشکل حل میشود. واقعیتی که باید درست بفهمیم، این است که مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد.
تجربه منفی دهه۹۰ و حدود ۲سال مذاکره با آمریکا، دلیلی بر بیفایدهبودن مذاکره با آمریکا است.
دولت آن روز ما با آنها نشست، رفتوآمد و مذاکره کرد. خندیدند، دست دادند و رفاقت و همهکار کردند.
معاهدهای تشکیل شد که در آن، طرف ایرانی با سخاوت بسیار زیاد امتیازهای زیادی به طرف مقابل داد. آمریکاییها به آن معاهده عمل نکردند.
🔸عملکرد طرف مقابل
این شخصی که حالا الان سر کار است، این معاهده را پاره کرد. قبل از او هم دولت قبلی آمریکا که معاهده را پذیرفته بود، به آن عمل نکرد. تحریمهای آمریکا که قرار بود برداشته شود، برداشته نشد.
در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالای سر ایران وجود داشته باشد.
🔸چرا نباید مذاکره کرد؟
استفاده از تجربه «2سال مذاکره و امتیازدادن و کوتاهآمدن اما بهنتیجهنرسیدن» ضروری است.
آمریکا همان معاهده را با وجود نقصهایی که داشت نقض کرد و از آن خارج شد.
مذاکره با چنین دولتی غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است و با آن نباید مذاکره کرد.
🔸این پویش اختصاص به شناخت و روایت رفتار منطقی و اتقان گفتمانی رهبر انقلاب در مواجهه با رفتار سیاستمداران آمریکا دارد. با وجود مستندات آشکار در بطلان خط مذاکره، برخی هنوز در حجاب انکار بر تکرار اشتباهات فاحش گذشته اصرار دارند.
🟣 محورهای اصلی این پویش:
🟤 خط اول: آیا حرکت ترامپ مقابل زلنسکی استثناء بود یا یک رویه و قاعده از سوی سیاستمداران آمریکایی است؟
🟤 خط دوم: تبیین منطق رهبری در موضوع مذاکره
🟤 خط سوم: تبیین منطق مذاکره در سیاست آمریکایی
🟣 ملاحظه: از اعضای محترم تبیینگر تقاضا میشود، آثار ارزشمند خود را در بازه 12 الی 15 اسفندماه در قالب یادداشتهای کوتاه خلاقانه 600 الی 800 کلمهای، ارسال فرمایند.
@aliasgari1378
همترازی مرد و زن از ابتدای خلقت و داشتن گرایشهای مشترک
✍سید موسی موسوی
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ * فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ
💠 برداشتهایی از این دو آیه:
1️⃣ زن و مرد نزد خداوند متعال کرامت یکسانی دارند و در این آیه نیز هر دو به یک لحن خطاب شدهاند.
2️⃣ زن و مرد در سرپیچی از دستور خدا و وسوسه شدن توسط شیطان نیز هر دو در معرض ابتلا هستند.
3️⃣ تبعات سرپیچی از دستورات الهی نسبت به زن و مرد یکسان است.
4️⃣ ارزش اولین مردی که خلق شد با اولین زنی که خلق شد برابر است.
🔰 #پندانه: مراقب امیال و گرایشهای خود باشیم.
سه عنصرِ بینش، گرایش و کنش در انسان وجود دارد که در یکدیگر تأثیر دارند.
در مباحث روانشناختی گفته میشود در هر موجود زنده دو خاصیت اساسى «ادراک» و «حرکت ارادى» وجود دارد. در انسان نیز بهعنوان موجود زنده، این دو خاصیت بهصورت گستردهتر و پیچیدهتر و عمیقتر وجود دارد: یکى دستگاه ادراک و دیگرى دستگاه اراده.
در حوزه ادراک، علم و شناخت دخیل است که به «بینش» تعبیر میشود و در اراده، میل، رغبت و انگیزش نقش دارد که به «گرایش» تعریف میشود. این دو عامل اساسى، یعنى «بینش» و «گرایش» موجب پیدایش «کنش» یعنى رفتار میشود.
بینش + گرایش = کنش
شناخت + رغبت = رفتار
به نظر میرسد این ضابطه، کلی نباشد بلکه در مواردی ممکن است کسی شناخت و بینش داشته باشد ولی گرایش و رغبت او باعث یک رفتار شود که آن رفتار خلاف باور وی است، مثل سیگار کشیدن برای افرادی که معرفت به ضرر آن دارند لیکن رغبت به استفاده نیز در آنها وجود دارد.
در برخی موارد ممکن است استمرار یک رفتار باعث ایجاد شناخت و گرایش در شخص شود.
در جریان وسوسه آدم و حوا به نظر میرسد از بین سه عنصر یاد شده، گرایشها و امیال باعث شد که چنین رفتاری را انجام دهند؛ همانطور که از آیات قرآن نیز همین برداشت میشود. دلیل این مدعی نیز این است که از آیات قرآن استفاده میشود سه دلیل برای وسوسه آدم و حوا وجود دارد که هر سه مورد جنبهی گرایشی دارد.
آیه ۲۰ سوره اعراف میفرماید: فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَنُ لِيُبْدِىَ لَهُمَا مَا وُرِىَ عَنهْمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَ قَالَ مَا نَهئكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَينْ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخْالِدِينَ؛ در این آیه خداوند متعال دو گرایش برای آدم و هوا بیان میکند.
1️⃣ تکامل طلبی آدم و حوا؛ شیطان از همین میل و گرایش انسان سوءاستفاده کرد و گفت: نهی خدا از خوردن میوه این درخت، به خاطر این است که اگر بخورید، جزء ملائکه میشوید! من شیطان، سابقهام از تو آدم و حوا بیشتر است. هرکسی از این درخت خورد، ملائکه شد! خدا خواست آدم خلق کند برای کره زمین؛ و به شما گفت که از این نخورید و اگر بخورید، اشکالی ندارد و شما هم مَلَک میشوید و خدا دوباره آدم دیگری خلق میکند!
آدم آن مقام بالای ملائکه را دیده بود که سراسر عقل و نورند، ازاینرو، او قصد سرپیچی از فرمان خداوند منان را نداشت؛ بلکه صرفاً میل به کمال و گرایش به تکامل یابی داشت. البته حضرت آدم (علیهالسلام) از جهت علمی و مقام خلافت الهی، بر فرشتگان برتری داشت، اما از جهت یکپارچگی نورانیت، نسبت به فرشتگان، برای خودش نقص میدید و میخواست ازاینجهت نیز برتری پیدا کند.
2️⃣ گرایش به جاودانگی؛ یکی از گرایشها و امیال انسان این است که دوست دارد جاودانه باشد و در ضمیر ناخودآگاه همه ما این است که دوست داریم همیشه بمانیم. نوع بشر، چنین است که اگر مشکل حادی نباشد، دوست ندارد از بین برود؛ حتی اگر زندگی سختی داشته باشد. حضرت آدم (علیهالسلام) نیز دارای این خصلت بود و شیطان نیز از همین ویژگی سوءاستفاده کرد و گفت: (أَوْ تَکونا مِنَ الْخالِدِینَ)
علاوه بر دو گرایش فوق در آیه ۱۲۰ سوره طه نیز خداوند متعال میفرماید: فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ؛ خداوند متعال در این آیه نیز به گرایشی دیگر در وجود حضرت آدم اشاره میکند که عبارت است از:
3️⃣ گرایش به دارایی؛ از این آیه برداشت میشود که منظور از «ملک لایبلی»، یک ریاستی است که تمامشدنی نیست. انسان، خواهان ملک است؛ خواهان دارایی و ریاست است.
📌 لازم به ذکر است که سه گرایشی که گفته شد فینفسه چیز بدی نیستند؛ لکن اگر گرایشهای انسان مدیریت نشود، شیطان بهواسطهی همین گرایشها و امیال، انسان را فریب میدهد.
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
تسلیم ناپذیری و هدایتپذیری گام اول امت پیروز
✍ محمدباقر مشکاتی
▫️هوشیاری در برابر دشمنان، حفظ استقلال فکری و عقیدتی، پایبندی به لوازم هدایت الهی، اهمیت دادن به علم و آگاهی و بصیرت، لزوم توکل و امید به خدا برای جلب نصرت الهی، از پیام ها و درسهای ماندگار آیه شریفه ۱۲۰ سوره مبارکه بقره است. از این روی، پیروی از آموزه های این آیهی الهام بخش، ملت و امت قرآنی را همواره پیروز میگرداند؛ به شرط تسلیم ناپذیری و مقاومت همه جانبه در مقابل دشمن همیشگی، و نیز حفظ آمادگی و پذیرش هدایت و نصرت الهی، که لازمهی قطعی این ظفرمندی است.
📍برای مشاهده متن یادداشت اینجا کلیک کنید🔻
https://news.amfm.ir/?p=208976
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
بسمه تعالی
پزشکیان و دور باطل استراتژی ناکارآمد مذاکره: هشدار یک بنبست خطرناک
✍ علیرضا ابوالفتحی
🔰 سخنان رئیس جمهور و اعتراف او در اعتقادش به گفتگو و مذاکره برخلاف نظر مقام معظم رهبری در جریان استیضاح همتی؛ نه تنها تضاد آشکار او با گفتمان کلان نظام را نمایان کرد، بلکه سوالی جدی را پیش کشید: آیا دولتی که در میانهی میدان شطرنج بینالملل (با همهی تجربهی شکست آمریکا در اوکراین و بیاعتمادی اروپا به واشنگتن) همچنان بر «مذاکره» به مثابه راه برون رفت از مسائل اقتصادی پافشاری میکند، از جایگاه واقعی خود در معادلات جهانی غافل است یا اساساً ظرفیت طراحی استراتژیهای جایگزین(اتکا به توان داخلی و پایبندی به نظریه اقتصاد مقاومتی) که بارها کارآمدی آنها به اثبات رسیده است را ندارد؟
✅اما خطر اصلی، نه در این تناقضگوییها، که در تداوم خط مشیهای بیبازنگر رئیس جمهور است. او اگر همچنان بر باورهای خود بدون تطابق با واقعیتهای میدانی و تغییر سیاستهای استکباری آمریکا و غرب پای فشارد، نه تنها خود را به ورطهی «عدم کفایت» خواهد کشاند، بلکه پروسهی حل بحرانهای معیشتی و اجتماعی مردم را به یک روند کُندیِ مرگبار محکوم خواهد کرد.
👌بلاشک بر هر بیننده بصیر روابط بین الملل پیداست که اتکای صرف به دیپلماسی گفتگو در شرایطی که غرب حتی به متحدان سنتی خود هم رحم نمیکند و آنها را به خروج از #امنیت_عاریتی در عبرت از نوع رفتار ترامپ با زلنسکی رهنمون میکند؛ نه تدبیر، که نوعی ساده انگاری خطرناک است.
✌️بنابراین دولتی که نتواند میان «صلابت در مواضع» و «انعطاف در تاکتیکها» توازن ایجاد کند، محکوم به تکرار اشتباهات گذشته(برجام) و حتی بدتر از آن یعنی فروغلتیدن در باتلاق بیعملی است.
🤌 اما با پافشاری پزشکیان و دولت او بر این تئوری های انتزاعی و «ارزیابیهای نادرست از روابط بین الملل، دو سناریوی محتمل در انتظار است:
۱- سقوط سیاسی فردی پزشکیان بدتر از خاتمی و روحانی: تبدیل شدن به چهرهای که تاریخ ورشکستگی استراتژیکش را ثبت میکند.
۲- فلج جمعی دولت: تبدیل اقتصاد و معیشت مردم به گروگان یک دور باطل مذاکره-تحریم-رکود.
🙏در پایان تاکید میکنیم که ما دغدغهمندان انقلاب اسلامی، به هیچ وجه راضی به وقوع دو سناریوی فوق نیستیم و امید داریم دولت آقای پزشکیان با تغییر استراتژی، اتکا به توان داخلی و بهرهگیری از جوانان و نیروی انسانی کم نظیر این سرزمین، نه تنها از این آزمون سربلند بیرون آید، بلکه به دولتی تبدیل شود که تاریخ نظام اسلامی، نامش را با سرفصل «کارآمدی» و «پیروزی ارادهی ملی» ثبت کند.
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
زنان رمز حل معضل جمعیتی، فرزند آوری و پروش انسان
✍سید موسی موسوی
سوره بقره، آیه ۲۲۳: نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
در این آیه شریفه زنان برای بقای نوع و تکثیر نسل بشر، به کشتزار تشبیه شدهاند. تشبیه، به معنای یکی دانستن دو چیز نیست؛ بلکه برای بیان وجه شباهتِ بارز میان آن دو است. خداوند با تشبیه زنان به «حَرثْ»، یعنی مزرعه یا کشتزار از نقش ویژهی آنان در تولید و تکثیرِ نسل سخن گفته است؛ در حقیقت این آیه بیان تفاوتهای جسمی و فیزیکی زن و مرد برای تحقق هدف فرزندآوری است و این تفاوتها فاقد هرگونه بار ارزشی برای مرد و ضدارزشی برای زن است کما اینکه برخی بهاشتباه از این آیه چنین برداشتی کردهاند.
💠 برداشتهایی از این آیه:
1⃣ زنی که مستعد فرزندآوری است نباید خود و جامعه را محروم از این نعمت کند؛ کما اینکه زمین مستعد، پرورشدهندهی بذرهای پاک و ارائهدهندهی محصول ناب است.
2⃣ در ادبیات دینی غرایز نيز میتواند رنگ و بوی الهی بگیرد؛ اگر هدف از رابطه زناشویی، فرزندانى پاک و ذخيره قيامت باشد، آن نيز الهى مىگردد.
3⃣ زن در ادبیات قرآنی كالا نیست، بلكه او بنيانگذار آبادىها و فرستنده هداياى اخروى برای خود و همسرش است.
4⃣ خداوند متعال برای ترغیب به هدفدار کردن آمیزش جنسی میفرماید که از رهگذر مباشرت با زنانتان فرزندان شایستهای برای آخرت خود بفرستید، پس تولیدمثل و بقای نسل مهم است؛ ولی فرزند نیز باید سودمند و صالح باشد.
🔰 #پندانه: تربیت فرزندانمان طوری باشد که بتوانیم او را پای خدا حساب کنیم.
📌 بیان حدیث: قال محمد بن علیٍ الباقر (علیهالسلام): مَن قَدَّمَ اَولَاداً یَحتَسِبُهُم عِندَالله حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذنِ الله عَزَّوَجَل؛ «هر کس فرزندانی را تربیت کند که آنها را برای خدا بهحساب بیاورد، این فرزندان، به اذن خداوند، او را از عذاب آتش مانع میشوند.»
📌 شرح روایت (برگرفته از کلام رهبری):
«یَحتَسِبُهُم عِندَالله» یعنی انسان، فرزندان را به نحوی بار بیاورد که بتواند آنها را بهحساب خدا بگذارد. این امر شدنی نیست مگر به تربیت الهی و بهدوراز فسق و فجور؛ و الا اگر یک فرزندی بود که انسان یا او را بد تربیت کرد و یا اینکه تربیت او را رها کرد، نمیتوان او را بهحساب خدا گذاشت.
تربیت نکردن صحیح به شکلهای مختلف محقق میشود:
1⃣ تربیت بد؛ مثلاً انسان بچه را اهل دنیا و اهل اشرافی گری و اهل شهوات و اینها بار میآورد. خود این تربیت یا بهصورت الگویی است مثلاً اینکه پدر و مادر امور خلافی همچون دروغ و خیانت را انجام میدهند و یا اینکه به مسائل دینی اهمیّت نمیدهند؛ به فرایض، به نماز، به روزه. بچه [هم] همینجور بار میآید.
2⃣ رها کردن فرزند؛ خیلی از والدین بچه را بد تربیت نمیکنند بلکه او را رهایش میکنند؛ و انگار احساس مسئولیت نسبت به او ندارند؛ مثلاً بهاندازهای که برای درس خواندن و مشق نوشتنش وقت گذاشته میشود برای نمازخواندنش، برای آشنا شدنش با قرآن، با مسائل دینی، هیچوقتی نمیگذارد.
طبیعتاً در این دو صورت نمیشود انسان، فرزندش را بهحساب خدا بگذارد؛ یعنی بگوید خدایا این بچه را من تربیت کردم برای تو؛ بلکه فرزندی را میشود انسان بهحساب خدا بگذارد که او را رها نکند و تربیت خوب هم بکند.
البتّه این نوع تربیت در محیط خانواده صورت میگیرد و اینگونه نیست که انسان یکیک بچهها را بخواهد مثل یک شاگرد معیّنی جلو بیاورد و دعوتشان کند، با آنها حرف بزند و تربیتشان کند؛ محیط خانواده که خوب باشد، چه بچه یکی باشد چه پنجتا باشد، فرقی نمیکند، خوب تربیت میشوند.
درنهایت، اگر «مَن قَدَّمَ اَولَاداً یَحتَسِبُهُم عِندَالله»، اگر انسان تقدیم کند اولادی را ـ تقدیم کند یعنی بار بیاورد، پرورش بدهد، ارائه بدهد فرزندانی را ـ که بتواند آنها را پای خدا حساب بکند، حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذنِ الله عَزَّوَجَل
این فرزندان، او را از آتش الهی، از عذاب الهی دور نگه میدارند، مانع میشوند. اینیکی از این چیزهای مهم است. خدای متعال به ما میگوید که عمل صالح کنید تا پیش خدای متعال مأجور باشید، از عذاب الهی مأمون باشید؛ اما به این اکتفا نمیکند؛ میفرماید اگر چنانچه نسل بعد از خودتان را هم تربیت کردید، این هم یک حسنهای است، یک عمل صالحی است که میتواند شما را حاجب از آتش باشد.
@howzavian_westazarbaijan
جهاد و مقاومت، راهبرد قرآنی برای امت پیروز
✍ محمدباقر مشکاتی
▫️شعار محوری «امت پیروز» در ماه رمضان ۱۴۰۳، به این نکته اشاره دارد که پیروزی نهایی، از آنِ امت اسلام است. اما این پیروزی، تنها با صبر، استقامت و عمل به دستورات الهی، از جمله جهاد فی سبیل الله محقق خواهد شد. آیه ۲۱۶ سوره بقره، به ما متذکر میشود که گاهی اوقات، پیروزی، در دل سختیها و دشواریها نهفته است. بنابراین، باید با توکل بر خدا و تلاش و مجاهدت مستمر، به مسیر جهادی خود ادامه دهیم و به وعده پیروزی الهی، ایمان داشته باشیم.
📎برای مشاهده متن یادداشت اینجا کلیک کنید🔻
https://news.amfm.ir/?p=209008
#جهاد #مقاومت #قرآن
#زندگی_با_آیه_ها
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
حکمرانی بمثابه رمضان المبارک
✍علیرضا ابوالفتحی
🔰شاید در آغازین روزهای ماه مبارک رمضان اکثرا از زاویه آداب «روزهداری » و تماشای «سحر» و «افطار» آن به این ماه عزیز خدا نگریستهاند. اما در نگرشی نو، میخواهیم از پنجرهای دیگر #رمضان_المبارک_آیینهی_حکمرانی؛ يعني به مثابه آیینهای که نظم آسمانی سحر تا افطار و اوقات رمضان المبارک را به نظام زمینی تدبیر امور پیوند میزند؛ به آن بنگریم.
🌱 روح ماه مبارک رمضان که تحقق عبودیت و مبارزه با خوی استکباری انسان است میتواند استعارهای باشد از پارادایم حکمرانی توحیدی که در آن حاکمیت مطلق از آن خداست و نظام سیاسی-اجتماعی بر پایه اصول الهی، عدالت، تقوا، و مسئولیتپذیری در برابر پروردگار عالمیان شکل میگیرد. در چنین نظامی، قدرت نه ابزاری برای سلطهگری، بلکه وسیلهای برای خدمت به خلق و تحقق عدالت است.
این محور در مقابل پارادایم طاغوتی قرار میگیرد که بر پایه امانیسم (انسانمحوری، استکبار و انکار مرجعیت الهی) استوار است. در این پارادایم، انسان خود را محور هستی میپندارد و حکمرانی به سمت استثمار، سلطهگری، و نادیده گرفتن حقوق فطری و الهی انسانها حرکت میکند.
📎برای مشاهده متن کامل یادداشت اینجا کلیک کنید🔻
https://rasanews.ir/003Fvp
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
نقش انفاق در سبک زندگیِ امت پیروز
✍ محمدباقر مشکاتی
▫️آیه شریفه ۹۲ سوره آل عمران، حاوی پیامهای کلان ملی و جهانی برای تمام ابعاد زندگی انسان و راهنمای ارزشمندی برای نیل به احیای تمدن نوین اسلامی و تحقق شعار «امت پیروز » باشد. طبق این آیه شریفه، انفاق برتر و شایسته به طور خاص می تواند، شاخصها و ویژگیهای برجستهای از دین مبین اسلام از جمله اولویت دادن به رضایت الهی، جامعیت دین اسلام، اهمیت عدالت اجتماعی، همدلی و همبستگی و ایمان به علم الهی را در میان دیگر ادیان، مکاتب و فرهنگ های جهان بشریت نمایان کند.
📎برای مشاهده متن یادداشت اینجا کلیک کنید🔻
https://news.amfm.ir/?p=209070
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan
🔻ملاقات با یک قدیس
✍ابراهیم شریفی
🔹امشب به همراه جمعی از اساتید و طلاب محترم مدرسه علمیه حقانی به منزل شهیدِ کرامت «شهید محمد معماریان» و خدمت مادر بزرگوارشان مشرف شدیم؛ شهیدی که سالها پیش مستندی پیرامون کرامتی که به این خانواده شده بود شنیده و خوانده بودم ولی شنیدن تا شنیدن از زبان قدسی مادر و در منزلی که محل زندگی آن شهید بود، صفایی دیگر داشت
🔹هر آینه که مادر، زبان به روایت باز می کرد تفسیری از آیه شریفه «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» بود و کلمه به کلمۀ این آیه قرآن، برایم بازگو می شد. شهیدی که نمونه ای بارزی از یک قدیس بود، حجتی الهی که برای همچون منی در عصر غیبت، حجت را تمام می کند، شخصیتی که در 16 سالگی به بالاترین درجه از معرفت الهی رسیده است؛ تجلی و نمودش را در وصیت نامه اش می توان جست، وصیت نامه ای که خط به خط، درس بندگی بود و عبودیت.
🔸تعجب نکردم از شنیدن وصفهایی که برای فرزند می شد؛ وقتی که چنین مادری داشته است. مادری که در جنگ هشت ساله سهم بسیاری داشته؛ بدون هیچ چشمداشتی و سالیان سال بیصدا در فراق عزیزش تنها گریه کرده است. با حرارتی آن عشق در قالب خاطرات بازگو می شد که بعد از حدود چهل سال، می توانستیم درکش کنیم
▫️مادری با یک عمر ولایتپذیری که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین داشته و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد
نویسندگان حوزوی استان آذربایجان غربی
@howzavian_westazarbaijan