هدایت شده از معاونت علمی مدرسه علیبنابیطالب علیهالسلام
💠 سلسله نشستهای علمی مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام🔻
✅ چیستی، ضرورت و چگونگی مهارتورزی در ادبیات عرب و نقش تحقیق در مهارتورزی
(در راستای ضرورت تدوین برنامههای پژوهشی متناسب با سطح یک حوزه)
✍ خلاصه نشست علمی:
تسلط بر ادبیات عرب سه مرحله دارد: فراگیری، کارورزی و مهارتورزی.
🔧 ادبیات عرب از جمله مواد آموزشیِ ابزاری و کاربردی در حوزه علمیه محسوب میشود، بنابراین "آموزش ادبیات عرب" نباید در فراگیری قواعد صرفی و نحوی خلاصه شود، بلکه علاوه بر فراگیری قواعد، نیازمند کارورزی و مهارتورزی نیز میباشد.
برای توضیح بیشتر، این مرحلِ سه گانه را کمی توضیح میدهم:
1. فراگیری ادبیات عرب، یعنی فراگرفتن آموزههای ادبی به همراه مثال و حل تمرین. (فراگیری باید به گونهای باشد که فراگیر، بعد از فراگیری متن آموزشی، برای حل پرسشهایی که در مراحل بعد برای او پیش میآید، توان مراجعه به آن متنِ آموزشی و کتابهای همطراز آن را داشته باشد)
2. کارورزی ادبیات عرب، یعنی تطبیق حداکثری آموزههای ادبی بر متون منتخب که از آن با عنوان تجزیه و ترکیب یاد میکنیم.
3. مهارتورزی ادبیات عرب، یعنی مواجهه کنجکاوانه با هر متن عربی، این مواجهه به هنگام قرائت روزانه قرآن و حدیث و حتی به هنگام خواندن متون آموزشی عربی یا هر متن عربیای، رخ میدهد. در این مواجهه علامت سوالهایی برای شخص در رابطه با ساختار کلمه یا در رابطه با نقش کلمه به وجود میآید که پاسخ به آنها نیازمند مراجعه به کتابهای ادبی است.
♦️ تفاوت مرحله کارورزی با مرحله مهارتورزی:
تفاوت فراگیری با کارورزی و مهارتورزی که روشن است و برای توضیح بیشتر عرض میکنم که فراگیری، مبتنی بر متن آموزشی یا دادههای مشتمل بر قواعد ادبیات عرب است، اما تفاوت مرحله کارورزی با مهارتورزی در این است که در مرحله کارورزی، تطبیق حداکثری رخ میدهد ولی در مرحله مهارتورزی تطبیق حداقلی.
به بیان دیگر در کارورزی از صدر تا ذیلِ متنِ منتخب پایش میشود و نقش و ساختار تمام کلمات مورد واکاوی قرار میگیرد و از بررسی حتی یک حرف غفلت نمیشود، اما در مهارتورزی فقط پرسشی که در ذهن شخص شکل گرفته و از عهده آن برنیامده مورد واکاوی قرار میگیرد.
🔹 شباهت مرحله کارورزی با مرحله مهارتورزی:
در هر دو مرحله، شخص نیاز به مراجعه دارد تا پرسشهای مربوط به نقش و ساختار کلمه را پاسخ دهد. مراجعه نیز خود نیازمند مهارت است و در هر مراجعهای به تجربیات و مهارتهای شخص افزوده میگردد.
🔸مهارت مراجعه:
1. یک کتاب لغت، یک کتاب صرفی و یک کتاب نحوی به عنوان کتاب بالینی انتخاب شود تا چالشهای مربوط به نقش یا ساختار کلمه در کوتاهترین زمان ممکن پیگیری شود.
2. در فرصتهای کوتاه زمانی، برای استاد یا دوستانمان عبارت بخوانیم تا مورد پرسش قرار بگیریم و مواردی که گمان میکنیم بلدیم رفع اشکال شود. (مبارزه با جهل مرکب).
3. هر از چندگاهی نتیجه مراجعه خود را به هم بحث و استاد ارایه کنیم تا بر اهمیت پرسش و نیز خطای احتمالی در پاسخ، واقف شویم.
🌱تحقیق؛ جوهره اصلی مهارتورزی
حلِّ پرسشهای بوجود آمده در مرحله کارورزی و مهارتورزی نیازمند تحقیق و نوعی ژرفنگری در کتابهای بالینی (که در مهارت مراجعه بیان شد) و منابعِ اصلیِ ادبیات عرب است که یا در حوزه پردهبرداری از نقش کلمه است یا در حوزه پردهبرداری از ساختار کلمه.
📝 این قبیل تحقیقات، تحقیقات کاربردی محسوب میشوند و برخی از آنها قابلیت ارایه به شکل مقاله علمی دارند.
#محتوای_تولیدی #ادبیات_عرب #تحقیق
آدرس ارتباط مستقیم با مسئول پژوهش🌺
@M_v_110
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#پژوهش_مدرسه_امامعلیعلیهالسلام
╔═🦋🌸════╗
@pajohesh110
╚════🌼🦋═╝
هدایت شده از معاونت علمی مدرسه علیبنابیطالب علیهالسلام
❓تفاوت ترتیب ذکری با ترتیب معنوی در فاء عاطفه
✍️ یکی از حروف پرکاربرد در ادبیات عرب فاءِ عاطفه است.
📌 عطف بوسیله فاء، لفظی و معنوی است، مانند: عیسی در "أکتفی الیوم بالحدیث عن محمد فعیسی"، که هم در لفظ از محمد تبعیت کرده و هم در معنا در جایگاه آن قرار دارد.
👌 ترتیب بین معطوف و معطوفعلیه در موارد عطف بوسیله فاء عاطفه، یا فقط در کلام است که به آن "ترتیب ذکری" گفته میشود و یا ترتیبی واقعی است که به آن "ترتیب معنوی" گفته میشود.
✅ "ترتیب معنوی"، مانند ترتیب بین زید و عمرو در ایستادن، که اول زید ایستاده و سپس عمرو و در کلام هم همین ترتیب مراعات شده است: "قام زید فعمرو"
✅ "ترتیب ذکری" که در آن ترتیب زمانی لحاظ نشده است، بر سه قسم است:
1️⃣ بین معطوف و معطوفعلیه تقدم و تأخّر زمانی بوده و به دلیل تبعیت از کلام سابق، لحاظ نشده، مانند: "أکتفی الیوم بالحدیث عن محمد فعیسی" که کلام سابق آن عبارت است از: "حدثنا عن بعض الانبیاء؛ کآدم، ومحمد وعیسی، ونوح، وموسی(علیهمالسلام)".
2️⃣ بین معطوف و معطوفعلیه تقدم و تاخر زمانی نیست و اساسا تفاوت بین آن دو به اجمال و تفصیل است، مانند: "یسألک اهل الکتاب أن تنزل علیهم کتابا من السماء فقد سألوا موسی أکبر من ذلک فقالوا أرنا الله جهرة".
3️⃣ غرض از عطف، صرفا خبردادن از چیزهای فراوان، افزودن بر معلومات و معطوفات است، بدون ملاحظه تقدم و تاخر زمانی بین معطوفات، مانند: "هذا عالم فأبوه، فجده..." .
#محتوای_تولیدی #ادب_عربی #تحقیق
@M_v_110
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#پژوهش_مدرسه_امامعلیعلیهالسلام
╔═🦋🌸════╗
@pajohesh110
╚════🌼🦋
هدایت شده از معاونت علمی مدرسه علیبنابیطالب علیهالسلام
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️
✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شناختهشدن میتوان بر آن حکم نمود، اما در مواردی نکره نیز مبتدا واقع میشود!
🤔 نحویون در تفسیر این پدیده (مبتدا واقعشدن نکره) دو گونه سخن گفتهاند؛ برخی از مسوغات سخن راندهاند و برخی دیگر مفید فایده بودن را در توجیه این رخداد کافی دانستهاند.
👌 محمد مهدی گنجی طلبه ورودی سال 1399 #مدرسه امام علی علیه السلام، سخن این دوطیف از نحوین را در این زمینه نقل و بررسی نموده است.
در ادامه خلاصهای از تحقیق وی ارایه میشود🔻
#محتوای_تولیدی #ادب_عربی #تحقیق #نحو
@M_v_110
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#پژوهش_مدرسه_امامعلیعلیهالسلام
╔═🦋🌸════╗
@pajohesh110
╚════🌼🦋
هدایت شده از معاونت علمی مدرسه علیبنابیطالب علیهالسلام
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️
♦️محقق: محمد مهدی گنجی
✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شناختهشدن میتوان بر آن حکم نمود، اما در مواردی نکره نیز مبتدا واقع میشود!
🤔 نحویون در تفسیر این پدیده (مبتدا واقعشدن نکره) دو گونه سخن گفتهاند؛ برخی از مسوغات سخن راندهاند و برخی دیگر مفید فایده بودن را در توجیه این رخداد کافی دانستهاند. سخن این دوطیف از نحوین را به ترتیب به همراه بررسی هرکدام از نظر میگذرانیم:
1️⃣ نظریه اول: ابتدا به نکره فقط با وجود مسوغ (مجوِّز) ممکن است، مانند رجل در مثال "فی الدار رجل" که با وجود نکره بودن، مبتدا واقع شده است و مسوغ مبتدا واقع شدنش مقدم شدن جار و مجرور بر آن میباشد. کمیت و کیفیت مسوغات در کتابهای مختلف نحوی متفاوت گزارش شده است (در کتاب هدایه 6 مورد و در البهجة المرضیة 13 مورد گزارش شده است و ابن عقیل نیز در شرح خود بر الفیه ابن مالک مسوغات را تا 28 مورد نام برده است)
😇 بررسی:
در مواردی بدون هیچ یک از مسوغاتی که در کتابهای نحوی آمده، نکره مبتدا واقع شده است، مانند: ثمرة در مثال: "ثمرة خیر من جرادة" و وجوهٌ در مثال: "وجوه یومئذناضرة"، بنابراین این دیدگاه که ابتدا به نکره، فقط با وجود مسوغ، جایز باشد، قابل پذیرش نیست! و شاید از همین روست که سیوطی بعد از ارایه گزارش خود از مسوغات، میگوید: وقد توجد افادة دون شی مماذکر: شجرة سجدت.
2️⃣ نظریه دوم: "سعید بن المبارک البغدادی" معروف به ابنالدهان، متوفای 569 ه.ق در موصل، بنابر گزارش رضی الدین استرآبادی، بر این باور است که ابتدای به نکره در صورتی جایز است که مفیدِ فایده باشد و در این صورت از هر نکرهای میتوان خبر داد، وذلک لان الغرض من الکلام افادة المخاطب فاذاحصلت جاز الحکم.
😇 بررسی نظریه دوم و نتیجه بحث:
با توجه به مثالهایی که در نقض نظریه اول آمد میتوان درستی نظریه دوم را تصدیق نمود علاوه بر اینکه صرفِ وجود مسوِّغ، نمیتواند مجوِّزی برای ابتدا به نکره باشد مگر اینکه در این رخداد، فایدهای برای کلام حاصل آید، البته نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که مسوغات در موارد افاده میباشند و هرکدام نشانهای برای مفید بودن کلام هستند، اگرچه که موارد مفید بودن کلام محصور در مسوغات نمیباشد.
#محتوای_تولیدی #ادب_عربی #تحقیق #نحو
@M_v_110
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#پژوهش_مدرسه_امامعلیعلیهالسلام
╔═🦋🌸════╗
@pajohesh110
╚════🌼🦋