eitaa logo
حضرت مهدی علیه السلام
266 دنبال‌کننده
632 عکس
535 ویدیو
16 فایل
🟢 مطالب مربوط به حضرت #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @tavasolnameh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @menbar_kotah 🆔 @darshaayenahjolbalagh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺یا ابا صالح المهدی ادرکنی🌺 (76) 🍃شام ما را سحر کن مهدیا سوی شهر ما سفر کن مهدیا 🍃توبیا و نحسی از دوران ببر سیزده ما را بدر کن مهدیا کانال 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1752760485Cd9f38c222f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم 🌸 🌺🌺 🍃سر قرآن ولايت مهدي است طاعت حق اطاعت مهدي است 🍃اختيار حيات موجودات بكف با كفايت مهدي است 🍃حق بري از عبادت خلق است لايق او عبادت مهدي است 🍃به تصدق خدا دهد روزي همه بهر سلامت مهدي است 🍃هر كسي بهره ور ز معني شد بهره اش از عنايت مهدي است 🍃لطف و احسان سجيتش باشد بخشش وجود، عادت مهدي است 🍃آن طراوات كه در گل و باغ است رشحه اي ازطراوات مهدي است 🍃سالك وادي محبت و عشق مهتدي از هدايت مهدي است 🍃هي مگو كفر تا بكي رائج؟ بسته تا چند رايت مهدي است؟ 🍃«ملتجي» بعد مدتي كوتاه عهد، عهد امامت مهدي است کانال 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1752760485Cd9f38c222f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ های مهدوی 🔹حکایت مرد صابونی! روزی در مغازه عطاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن و چهره هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم؛ اما جوابی ندادند. من اصرار می‌کردم؛ ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آنها را به رسول مختار صلی الله علیه و آله و سلم و آل اطهار آن حضرت قسم دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند: ما از ملازمان درگاه حضرت حجت علیه السلام هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را مأمور فرموده‌اند که سدر و کافورش را از تو بخریم. همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید. گفتند: این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده‌اند، جرأت این جسارت را نداریم. گفتم: مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می‌شوم والا از همان جا بر می‌گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛ اما باز هم امتناع کردند. بالاخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحم نموده و منت گذاشتند و قبول کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آن که به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند؛ اما من ایستادم. متوجه من شدند و گفتند: نترس؛ خدا را به حق حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف قسم بده که تو را حفظ کند. بسم الله بگو و روانه شو. این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت ارواحنا فداه قسم دادم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن کرد. اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم. وقتی باران را دیدم، به یاد صابونها افتادم و خاطرم پریشان شد. به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت؛ لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان دور می ماندم. آنها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت علیه السلام قسم بده. من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت علیه السلام قسم دادم و بر روی آب راهی شدم. بالاخره به ساحل دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: تمام مقصود در این خیمه است و با آنها تا نزدیک چادر رفتم و همان جا توقف کردیم. یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت صحبت کرد، به طوری که سخن مولایم را شنیدم؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند: « ردّوه فانه رجل صابونیّ » یعنی او را به جای خود برگردانید و دست رد به سینه اش بگذارید؛ تقاضای او را اجابت نکنید و در شمار ملازمان ما ندانید؛ زیرا او مردی است صابونی. این جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از وابستگیهای دنیوی خالی نکرده است تا محبت محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی همنشینی با دوستان خدا را ندارد. این سخن را که شنیدم و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو پوشیدم و دانستم تا زمانی که آیینه دل، به تیرگیهای دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن منعکس نمی‌شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد. » کانال 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1752760485Cd9f38c222f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ویژگی یاوران عجل الله تعالی فرجه 🔵شاید بتوان گفت: که مهم‌ترین ویژگی یاران امام مهدی علیه‌السلام این است که آن‌ها مصداق کامل «اولیاء الله» (دوستان خدا) هستند. 🌸در قرآن کریم می‌فرماید: «ألا إنَّ اَوْلیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهم وَ لا هُمْ یحزنون؛ ▫️آگاه باشید که بر دوستان خدا بیمی نیست و غمگین نمی‌شوند.» 🔹این‌که کسی از هیچ چیز ترسی به دل راه ندهد و اندوهگین نشود تنها زمانی امکان‌پذیر است که جز خدا نبیند و جز به او نیندیشد. این اوج کمال آدمی و بالاترین مرتبه‌ای است که یک انسان می‌تواند بدان دست یابد. 🌸امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «خوشا به حال شیعیان قائم که در زمان غیبتش منتظر ظهور او و فرمان‌بردارش هستند، آنان اولیای خدا هستند، همان‌ها که نه ترس آن‌ها را فرا می‌گیرد و نه اندوهگین می‌شوند.» 📚کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۵۷. کانال 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1752760485Cd9f38c222f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا