مالکیت در اسلام به گونهای است که همه تقریبا در یک سطح قرار میگیرند.
امام خمینی؛ ۷ دی ۱۳۵۷
@iisociology
🔴 هفت موتور تولید تبعیض و نابرابری.
1⃣ مالکیت منابع طبیعی و معدنی:
▪️ چگونه افرادی در کشور با مالکیت بر منابع طبیعی همچون زمین، نفت، گاز و معادن در ساختاری کاملا قانونی و بدون فساد، هر روز ثروتمندتر و دستنیافتنیتر میشوند اما عامه مردم، فقیر و فقیرتر؟!
2⃣ منابع پولی و اعتباری:
▪️ چگونه نظام بانکی میتواند از هیچ، پول بیافریند؟! چگونه ساختار پولی و بانکی به صورت قانونی باعث فقر عمده افراد جامعه شده؟!
3⃣ سرمایههای صنعتی، تکنولوژیکی و دانش:
▪️ آیا عموم صاحبان کارخانه و سرمایهها به کارگران به چشم مزدور نگاه نمیکنند؟! چند درصد از حقوق کارگران در جیب کارخانهدارها و سرمایهدارها میرود؟
4⃣ امتیازات و انحصارات تجاری:
▪️ چه میشود که گروهی اندک میتوانند به شکلی کاملا قانونی، انحصار تجارت یک کالا را بر عهده بگیرند؟ چگونه است که فقط اتاق بازرگانی اجازه صدور کارت بازرگانی آن هم به صورت انحصاری را دارد؟!
5⃣ قدرت سیاسی و سازمانهای صنفی:
▪️ چگونه میشود که برخی کمیسیونهای مجلس در مقابل لایحهی عادلانهسازی نظام پرداخت حقوق دستمزد کارمندان میایستند؟ چه میشود که سازمان نظام پزشکی در سازوکاری قانونی و در تعارض منافعی آشکار، اثر بهسزایی در تعیین مقدار سهمیه رشته پزشکی در کنکور دارد؟!
6⃣ بازتولید نابرابری توسط آموزشوپرورش:
▪️ چگونه آموزش و پرورش با ساختاری کاملا قانونی میتواند تبعیض را از نسلی به نسل دیگر انتقال دهد؟! چه چیزی باعث میشود که مناطق لوکسنشین تهران و قم، خیلی بیشتر از مناطق دیگر کشور سهم در رتبههای خوب کنکور داشته باشند؟
7⃣ عادیسازی نابرابری توسط رسانه:
▪️ در شرایطی که تبعیض به صورت قانونی توسط ساختارهای مالی، منابع طبیعی و معدنی، صنعت و تکنولوژی و... تولید، و توسط ساختار آموزشی بازتولید میشود، آنچه میتواند به این ساختارها مشروعیت ببخشد و ذهنها را نسبت به تبعیض بیتفاوت کند، رسانه است. با کتابها و سمینارهای موفقیت و ثروت و برنامههایی مانند عصر جدید و مطبوعاتی مثل مجله تجارت فردا و دنیای اقتصاد، اینطور وانمود میکنند که موفقیت شخص تنها در گرو تلاش و استعداد فردی است و کلاً بر ساختار چشم میبندند!
👤 استاد محسن خاکی
☑️ @iisociology
چرا رادیکالیسم؟
یک فرد متعلق به طبقه متوسط فرودست مدام در مراکز شهر در رفت و آمد است، اما در پیرامون شهر زندگی میکند. مشتاق پوشیدن کفش نایک است، اما به ناچار با نمونه تقلبی ارزانقیمت آن کنار میآید. آرزوی کار یا گذران تعطیلات در خارج را در سر میپروراند، اما حس میکند که در دام بیپولی و سختگیریهای کنترل مرزی گرفتار آمده است.
این طبقهایست که دنیای فقر و محرومیت، دنیای زاغهنشینها و کار موقتی، دنیای بدهی و زندگی عاریهای، را به دنیای دانشگاه، مصرف و اینترنت- یعنی به حیاتی جهانی- پیوند میزند. اعضای این طبقه بهشدت از آنچه در جهان در دسترس و دردمندانه از آن محرومند، آگاهند.
تصور بر این است که زندگی عاریتی و برزخی آنها شرایطی موقتی است، اما در واقعیت همیشگی میشود. نه کاملا احساس جوانی میکنند و نه احساس بلوغ، و سرشار از خشم عمیق اخلاقی، این طبقه تبدیل به بازیگری کلیدی در سیاست رادیکال میشود.
آصف بیات
@iisociology
پذیرش با سهمیه ایثارگری برای دبیری آموزش و پرورش با امتیاز ۱۸ از ۶۰۰ و نمرات منفی و صفر.
@iisociology
💠 اسطورهای در افق هستی.
🔻 این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگیهای رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء علیهالسلام توصیف شده است:
🔹 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمیشد؛
🔹 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشهداری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟
🔹 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بیدغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغۀ چیزی داشت.
🔹«طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوتهای طولانی بود.
🔹 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانیکه لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، الا وقتیکه حرف زدن، ضرورت و فایدهای میداشت.
🔹 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بیاراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچوقت از او نمیترسیدیم.
🔹 نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچکس و هیچچیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاهقاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت.
🔹 رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟ سیدالشهداء میفرماید: بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم».
🔹 «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بیجواب و با دست خالی برگردد؛ پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و بهگونهای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود.
🔹 هیچکس از محضر پیامبر ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون میآمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند.
🔹 «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچکس بیدلیل، احترامی بیش از بقیه یا بیاحترامی قائل نمیشد. اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، بهطرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت.
🔹 مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچوقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگترها و مُسنّترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند.
🔹 چهرۀ پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بیعدالتی یا منکری را میدید.
🔹 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد.
🔹 «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود.
🔹 «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیبگیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد.
🔹 «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود.
✍ حسن رحیمپور ازغدی؛ محمد پیامبری برای همیشه، ص ۲۹-۳۴
@iisociology
حس عدالت و امکان تلخکامی خشمگینانه.
کسی که از حس عدالت بیبهره است و هرگز به اقتضای عدالت رفتار نمیکند مگر آنکه پای مصلحت و منفعت شخصی در میان باشد، نه تنها فاقد پیوندهای دوستی، محبت و اعتماد متقابل است، بلکه قابلیت تجربه اخلاقی تلخکامی خشمگینانه و انزجار را نیز ندارد.
جان رالز، نظریهای در باب عدالت
@iisociology
فقر، نتیجه استثمار حاکمیتی.
حضرت علی علیه السلام:
همانا ویرانی زمین به دلیل تنگدستی مردم است و تنگدستی مردم به دلیل غارت اموال از طرف حاکمانی است که به آینده حکومتشان اعتماد ندارند و از آنچه مایه عبرت است، عبرت نمیگیرند.
@iisociology
سوژه نئولیبرال چگونه هگل زمانه شد؟
بحثی در مضرات جامعهشناسی زیگزاگی
🔸️ حوادث پاییز ۱۴۰۱ حجم زیادی از ادبیات آکادمیک علوم اجتماعی را به خود معطوف کرد و با تقریب مناسبی میتوان اذعان کرد که همه رویکردهای مختلف فعال در علوم اجتماعی ایران تحلیلهای خرد و کلانی را نسبت به آن تولید کردند و از این جهت آن را میتوان آن را «آزمایشگاه علوم اجتماعی» ایرانی در نظر گرفت. به واقع این فربهی تولیدات راه را برای فراتحلیل خود این تحلیلها هموار میکند.
🔸️ در یک فراتحلیل اجمالی از ادبیات تولید شده در این بازه هم میتوان دریافت که علوم انسانی و اجتماعی در ایران از فقدان «سنتمندی» رنج میبرد.
🔹 سنتمندی علمی به زبان ساده به چارچوب واضح، مشخص و مستمری ارجاع دارد که قلمرو حرکت نظری پژوهشگر را در انتخاب موضوعات پژوهشی و نحوه پردازش آنها سامان میدهد و تاملات و تجربیات علمی و پژوهشی او را انباشت کرده و زمینه نیل به یک "پژوهشگر مولف" را فراهم میکند. از این جهت مثلا کسی که در یک سنت علمی انتقادی هویت مییابد به راحتی نمیتواند عناوینی همچون «آسیب شناسی فرهنگی و اجتماعی» را برگزیند چرا که این دو، رویکردهای متفاوتی اند و تشریح مسالههاشان و خروجیهای مورد انتظارشان با یکدیگر تفاوت اساسی دارد. همچنین سنتمندی علمی و پژوهشی در شکل جمعیاش آنچیزی است که به آن «مکتب علمی» میگوییم.
🔸️ این فقدان سنتمندی به دلایل مختلف همچون دلایل نظری (فقدان برنامه پژوهشی و عمق نظری) و یا چرخشهای مکرر بر اثر درگیری در پروژههای کارفرمایی اداری، اقتصادی و سیاسی دولتی و غیر دولتی روی میدهد.
بد نیست عطف به رویدادهای ۱۴۰۱ نمونههایی از این چرخشها را مرور کنیم:
۱- بخشی از جریان چپ انتقادی در سالهای اخیر با بررسی تاثیرات اشکال سرمایهداری متاخر در حوزه فرهنگ و سبک زندگی از مفهوم « سوژه نئولیبرال» برای توضیح رفتارهای تودهوار نوجوانان و جوانان استفاده کردهاست. به عنوان مثال مثالواره اصلی این جریان، دکتر اباذری، در یک سخنرانی معروف سوژه نئولیبرال را سوژهای «سیاست زدوده، خوشگذران، لذتطلب، منفعتطلب، نفعجوی فردگرا، بی تاریخ و ... دانسته بود. همچنین رشد سلبریتیزم در اثر سیطره رسانههای اجتماعی جدید و تاثیر سلبریتیها بر ناهنجاریهای فردی و جمعی از موضوعات اصلی نقد این جریان بوده است اما در ماجراهای ۱۴۰۱ این جریان با تغییر چارچوب نظری قبلی خود با چرخشی آشکار به مشروعیت بخشی به همان سوژههای نئولیبرالی میپرداختند گویی آن سوژهها بدون تغییری در ساختار کلان اقتصادی به چنان خودآگاهی نابی دست یافتهاند که نه با جمعیتهای به قول ارتگایی گاست «میان مایه تودهوار و خشونت طلب» بل با هگلهای زمانه مواجهیم.
۲- دسته دیگر از این چرخشگران جامعه شناسانی بودند که در یک دهه اخیر با علم کردن بحث آسیبهای اجتماعی توانسته بودند پروژههای کلانی را از نهادهای حاکمیتی دریافت کرده و البته بدون تولید ادبیات نظری قابل توجهی کارهای پراکندهای را به خروجی برسانند. این دسته نیز در پاییز و زمستان ۱۴۰۱ با چرخش از چارچوبهای کارکردی آسیبشناسانه قبلیشان به مشروعیت بخشی تمنیات، الگوها و رفتارهای سیاسی و فرهنگی همان سوژههای به زعم خودشان معلولِ «آسیب دیده» مشغول شدند.
۳- دسته دیگر نیز مثلا نهادگرایانی (همچون محسن رنانی و...) بودند که سالها درباره کژکارکردهای نهادهای آموزشی و تربیتی رسمی و غیر رسمی در ایران داد سخن میدادند ولی ناگهان چنان تصویر آرمانی و امید بخش و خوش بینانه از همان خروجیهای ناامید کننده قبلی ارائه میکردند گویی از مهرماه ۱۴۰۱یکباره دربهای آسمان باز شده و سوژههای مورد نظر این دسته از نهادگرایان از آسمان نازل شدهاند.
🔸 مثالوراههای این چرخشهای زیگزاگی البته به این موارد محدود نمیشوند منتهی این پرسش را پیش میکشد که این چرخشها را چگونه میتوان تبیین کرد؟ آیا این چرخشها صرفا بازتاب سیاستزدگی یا پروژهزدگی این دسته از جامعهشناسان است و یا فراتر از آن ماجرا به ساختار نهادی آموزش و پژوهش علوم اجتماعی در ایران باز میگردد؟ از آن مهمتر اینکه چنین وضعیتی را چگونه میتوان اصلاح کرد؟ چگونه میتوان گروههای آموزشی و پژوهشی هویتمند و چارچوبمند داشت؟ چگونه میتوان بین پروژههای کارفرمایی و برنامه پژوهشی جمع کرد؟
✍ میثم مهدیار
@iisociology
🖋ویژهنامه شماره ۳ فصلنامه «نامه جمهور»، تابستان ۱۴۰۲ منتشر شد:
📌تعداد صفحات: ۱۵۲
♨️ #مدیرمسئول: روحالله رشیدی
♨️ #سردبیر: مجتبی نامخواه
🔰 با آثار و نوشتارهایی از:
✔️ محسن قنبریان
✔️ حسن سبحانی
✔️روح الله ایزدخواه
✔️ سیدعلی موسوی
✔️ رقیه فاضل
✔️ میثم ظهوریان
✔️ کیوان سلیمانی
✔️محسن جبارنژاد
و...
🔶 فصلها:
🔹کلیات
🔹 نطقها
🔹 مذاکرات
🔹 تاریخ و تصویر
◀️ در این جلداز ویژهنامه میخوانیم:
✅ عدالت نمایشی
✅ افول تدریجی عدالت
✅ آشوب نامه پادجامعه
✅ توسعه نخواهی و توسعه نیافتگی
✅ علیه عدالت به سود سرمایهداری
✅ مردمی سازی اقتصاد یا نهادینه سازی «تداول ثروت بین أغنیاء»
➖➖➖➖
‼️ برای تهیه نامه جمهور با ۱۰٪ تخفیف و #ارسال_رایگان مبلغ ۹۰ هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
به نام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم واریز کرده و رسید واریز را به همراه ادرس پستی و شماره همراه به شماره ۰۹۰۱۶۸۵۵۲۹۰ ارسال نمایید.
➖➖➖➖
🆔 @nameh_jomhour
🆔 @iisociology
اسرائیل در شوک!
حمله گسترده راکتی و زمینی امروز نیروهای جنبش فلسطینی حماس به اسرائیل از جهات متعددی بیسابقه و غافلگیر کننده بوده و تل آویو را در شوک بزرگی فرو برده است. محمد الضیف فرمانده گردانهای قسام وابسته به حماس که به ندرت اظهارنظر میکند، نام این حمله را "طوفان الاقصی" اعلام کرده و گفته است که در واکنش به حملات مستمر یهودیان تندرو به مسجد الاقصی صورت میگیرد.
اسرائیل نیز در مقابل فعلا وضعیت جنگی اعلام کرده اما تا این لحظه دست به حملات متقابلی نزده است و به نظر میرسد که با توجه به نوع و ماهیت حملات فلسطینیها و تبعات احتمالی مهم آن برای دولت نتانیاهو، حملات ویرانگر و گستردهای به نوار غزه طی ساعات آتی اتفاق بیفتد.
حملات غافلگیر کننده امروز یک نقطه عطف بوده و دولت نتانیاهو را در برابر یک شکست اطلاعاتی و امنیتی سخت قرار میدهد؛ به گونهای که در روزها و ساعات گذشته هیج نشانهای از طرف اسرائیلی دال بر پیش بینی چنین حملهای و به تبع آن آمادگی لازم برای مقابله با آن وجود ندارد. در گذشته معمولا ارتش اسرائیلی قبل از حملات فلسطینی، هشدارهای لازم را به شهرک های پیرامونی نوار غزه میداد، اما این بار چنین اتفاقی نیفتاد و حتی گنبد آهنین هم مثل دفعات قبل عمل نکرد.
البته بعد مهم حملات امروز از غزه، حملات راکتی نیست، بلکه ورود زمینی و هوایی (با گلايدر) نیروهای حماس به مناطق اسرائیلی نشین در اطراف نوار غزه و سیطره بر برخی پایگاهها و به اسارت گرفتن (به گفته رادیو اسرائیل حدود 35 اسرائیلی) و کشتن تعدادی از نظامیان اسرائیلی و به غنمیت گرفتن برخی خودروهای زرهی و ادوات نظامی دیگر و بازگرداندن آنها به غزه و نمایش آنها در خیابانهای این منطقه است.
به نظر میرسد که این نیروها ابتدا از طریق تونل به شهرک ها نفوذ کردهاند و با سیطره بر بخشی از نوار مرزی، راه را برای ورود تعدادی دیگر از نیروهای حماس باز کردهاند. این دست حملات فلسطینی تقریبا در طول تاریخ اسرائیل بیسابقه است و همین خود، بنیامین نتانیاهو را در مخمصه بزرگی قرار خواهد داد. اسرائیل در جنگهای خود با کشورهای عربی غالبا پیش دستی میکرد و با حملات غافلگیر کننده مانند جنگ شش روزه پیشروی میکرد؛ اما این اتفاق با حمله امروز در مقیاس دیگری معکوس شد و این تحولی غیر معمولی برای اسرائیل است که به آن عادت ندارد. هر چند ادامه حضور نیروهای حماس در مناطق پیرامونی غزه در شرایط فعلی امکانپذیر نیست، اما ورود این تعداد نیرو به این شهرکها و حضور و یا به عبارتی دیگر تصرف موقت برخی مناطق و پایگاههای نظامی برای مدت کوتاهی هم اتفاقی بسیار ناگوار برای اسرائیل و دردسرساز برای نتانیاهو است.
از حیث زمانی هم بازه زمانی حمله گسترده امروز نیروهای حماس قابل تامل است. این حملات در سالگرد جنگ اکتبر 1973 مصر علیه اسرائیل اتفاق افتاد که تنها جنگی بود که عربها در آن پیروزی نسبی کسب کردند. از این رو، حملات امروز دلالتهای تاریخی خاص خود را هم به همراه دارد. کما این که این حمله هر چند نام "طوفان الاقصی" به خود گرفته است، اما به نظر میرسد اهداف آن فراتر از تحولات مسجد الاقصی و واکنش به آن باشد. اهدافی که گویا حماس در این حمله دنبال میکند، ایجاد وضعیت تنشآلود گستردهای است که طرح عادی سازی روابط میان اسرائیل و عربستان را با توجه به پیامدهای گسترده آن برای فلسطینیها با چالش جدی مواجه کند.
در همین حال هم دست زدن غزه به چنین حملاتی خود گویای این واقعیت نیز هست که 5 جنگ قبلی اسرائیل از سال 2008 تا کنون نتیجه خاصی در جهت تضعیف نوار غزه تحت کنترل حماس نداشته است و توانمندیهای نظامی آنها نسبت به قبل در این منطقه محاصره شده افزایش چشمگیری یافته است. همچنین تحولات امروز برآیندی مهم در سپهر سیاست در خود فلسطین در جهت بالا بردن وزنه حماس و گفتمان آن در مقابل حکومت خودگردان و فتح خواهد داشت.
درباره دورنمای تنش جدید و ابعاد منطقهای آن باید منتظر واکنش اسرائیل ماند که به نظر میرسد دست به حملات شدید و ویرانگری بزند، اما احتمال حمله زمینی گسترده به غزه فعلا دور از ذهن است. دراین میان هم با مداخله طرفهای میانجیگر دوباره آرامشی نسبی و شکننده برقرار خواهد شد؛ اما شکل تحقق این آرامش برای نتانیاهو اهمیت زیادی دارد. این که بتواند دستاوردی نظامی را به دست بیاورد؛ چه از طریق ترورهای هدفمند برخی رهبران عالی رتبه حماس چه تخریب گسترده و آن هم با هدف کاستن از تبعات حملات زمینی بی سابقه به مناطق اسرائیلی نشین و اسارت و کشته شدن تعداد قابل توجهی از اسرائیلیها. اما صرف نظر از نوع واکنش دولت نیانیاهو که موانع زیادی فراروی خود برای توسعه کمی و کیفی دامنه آن میبیند، حملات فلسطینی وضعیت داخلی او را وخیمتر میکند و او را در تنگنای بیشتر در مقابل جریان اپوزیسیون اسرائیلی قرار خواهد داد.
✍ صابر گلعنبری
@iisociology