۷۳ درصد ایرانیان موافق و کاملا موافق با جدایی دین از سیاست؛ در چهل و پنجمین سال انقلاب و جمهوری اسلامی.
@iisociology
هدایت شده از نامه جمهور
🖋شماره 4 فصلنامه «نامهجمهور» ویژهنامه انتخابات مجلس منتشر شد:
📌 تعداد صفحات: 232 صفحه
📎شش فصل این ویژهنامه:
1️⃣کلیات
📝راه عدالتخانه از عدالتخواهی میگذرد؛جدال جمهوریخواهی و نانمایندگی:
مقاومت در برابر «کلمه کمتر»|مجتبی نامخواه
🗞جمهوری اسلامی؛ ولایت فقیه ذیل حاکمیت ملی؛از تعاون تا شورا ذیل مناسبات امر ولایی و امر عمومی در قانون اساسی| محسن قنبریان
2️⃣وضعیت تاریخ پارلمان
🗞کشاکش مجلس و پارلمان؛ چرا پارلمان نداریم؟|محدثه جزایی
📝تاریخ مختصر پارلمان در ایران |علی رحیمی
3️⃣وضعیت کنونی مجلس
📝کارنامه یک مجلس ضعیف؛ گزارشی از وعدهها و عملکرد مجلس یازدهم|امیررضا بهنامی
🗞تحول در قانون گذاری اتفاق افتاده است |سعید احدیان
🗞اصل بر عدم قانون گذاری است؛ وظیفه مجلس تحدید قدرت است|سید احمد حبیبنژاد
4️⃣جایگاه پارلمان
📝مجلس کجای کار است؟
📝قانون و فراتر از آن؛ تفوق شوراهای موازی بر مجلس شورای اسلامی
شریعت و شورا؛ تأثیر مناسبات فقه و قانون بر مجلس شورای اسلامی
5️⃣سیاست جایگزین
گفتگوهایی درباره تجربه تلاش عدالتخواهان برای سیاستورزی متفاوت
6️⃣چه باید کرد؟
📎میزگرد: راه عدالتخواهی از انتخابات میگذرد؟|باحضورسیدعلی موسوی، روحالله ایزدخواه، مجتبی عرب، میلاد گودرزی، مسعود براتی، وحید اشتری
➖➖➖➖
برای تهیه نامه جمهور با #ارسال_رایگان مبلغ 150هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
به نام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
واریز کرده و رسید واریز را به همراه آدرس پستی و شماره همراه به شماره ۰۹۰۱۶۸۵۵۲۹۰ ارسال نمایید
➖➖➖➖
🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور
🔰 برای بازسازی مشارکت.
🔸 درباره شماره چهارم «نامه جمهور»
درست در موقعیتی که نه تنها نظام و ایران، بلکه جامعه در اوج نیاز به مردم است؛ وضعیت موجود و برآیند نیروهای سازنده آن، بیش از همیشه انگیزههایی بر ضد مشارکت ساخته است. چه باید کرد؟
آیا برای دعوت به مشارکت باید عملکرد نیروهای سازنده وضعیت، یا خود وضعیت را توجیه کرد؟ آیا باید در باغ سبز غیر واقعی نشان داد و انتظار داشت نیروهای کهنه، امر نو بزایند؟ آیا معقول است که سازندگان وضع موجود، وضعیت دیگری را رقم بزنند؟
بر خلاف آنان که یا خود نفع دارند و یا به صاحبان نفع سرویس میدهند، جامعه، بر خلاف نیروهای ضد جامعه، عقل دارد و از وضع درک دارد.
بنابراین از یکسو نیاز به مشارکت و از سوی دیگر گفتارهای پوچ و ماهیت ضدمشارکتِ اکثر قریب به اتفاق بازیگران رسمی سیاست، پاسخ به پرسش از چرایی مشارکت را با دشواریهایی روبرو ساخته است.
ما در این شماره از نامه جمهور اما کوشیدهایم نشان بدهیم چگونه در زمانهای که هجوم پوچها، استدلال بر ضرورت مشارکت را موضوعیت بخشیده و با دشواریهایی روبرو کرده است، نگاه تاریخی اجتماعی به پدیده مجلس میتواند بنیان مناسبی برای مشارکت در ساخت آینده به دست بدهد.
کوشیدهایم نشان بدهیم درک ما از نهاد مجلس، کارکرد و تطورات آن تا چه اندازه بسیط است. استدلال کردهایم که فراتر از مجلس باید در پی پارلمان باشیم. مجلس ابزار تحدید قدرت است و از همه مهمتر: مجلس، عدالتخانه است و راه ایجاد عدالتخانه از عدالتخواهی میگذرد.
ما در یکی از مهمترین نقاط تاریخ صد و بیست ساله تمنای عدالتخانه قرار گرفتهایم. درک درست این نقطه ما را بیش و پیش از شرکتِ تنها در انتخابات، فعال میکند. توقف در شرکت در انتخابات مطلوب بانیان وضع موجود است و ما باید به سوی مشارکت در بازسازیِ مشارکت پیش برویم.
تلاش کردهایم در حد توان در چهارمین شماره از کتاب مجله نامه جمهور توضیح بدهیم این بازسازی مشارکت، چه ابعادی دارد و چگونه از مهمترین ابعاد پروژه عدالتخواهیِ اکنون ماست.
✍ مجتبی نامخواه
@iisociology
نظر شما کاپیتالیستی نیست راهحل ما کمونیستی است؟!
تعاونی، نه بهاندازۀ بخش خصوصی فساد داشته و نه خراب شده است، ولی باید این که بخش خصوصی جواب میدهد اجماع بماند. در حوزه علمیه میگویند این حرفها کمونیستی است تا هیچ طلبهای به آن سمت نرود. پس چرا شما انگ کاپیتالیستی نخورید؟ چرا نظر شما کاپیتالیستی نیست ولی راهحل ما کمونیستی است؟ چطور در قلب دنیای سرمایهداری تعاونی وجود دارد؟ ما نباید از آن اصلی که مردم را مالک منابع میکند و اصل ناموسی ما است، کوتاه بیاییم. ما باید زیر میز بزنیم.
محسن قنبریان در نامه جمهور چهارم
@iisociology
رتوریک مذهبی راهحل مشارکت نیست!
ما اغلب مشارکت را سیاسی و یا حداکثر رسانهای میفهمیم. تصور میکنیم رتوریک مذهبی، خطبههای نمازجمعه و برنامههای تلویزیونی محل ترویج مشارکت است و خط تبلیغاتی رسانههای ماهوارهای بر ضد آن است. تصور میکنیم روایتی که رسانه ملی و انبوهی از رسانههای حاکمیتی میسازند مروج مشارکت خواهد بود و روایت مخالفان انقلاب اسلامی مروج عدم مشارکت است.
نمیتوان انکار کرد که تقلیل واقعیت به روایت، اگر چه از منظر اقتصاد سیاسی منفعت قابل توجهی دارد اما نمیتواند حقیقت را بر سیاستگذاران آشکار کند. مشارکت سیاسی شهروندان و حتی فراتر از آن اعتماد سیاسی آنان، بسیار متأثر از واقعیت و نابرابری است اما در اثر رکود فکر اجتماعی در اثر زمینههای سنتی و تفوق تفکر امنیتی، تلاش میشود تأثیر واقعیت بر مشارکت انکار شده و مسئله به اقلیت تقلیل داده شود.
مجتبی نامخواه در نامه جمهور چهارم
@iisociology
اشتراک نظر جریانات سیاسی در مسائل اجتماعی.
نیروهای رسمی میدان سیاست تلاش میکنند بازی را بر اساس دیگریهای رقیب خود صورتبندی کنند. دیگریهای که به رغم عدم تفاوت آشکار در برنامههای اجتماعی مانند حداقل دستمزد، اصلاحات صندوقهای بازنشستگی، شفافیت حقوق و مزایا، نسبت نرخ رشد و عدالت اجتماعی، حمایت از زنان سرپرست خانوار و واگذاری اموال عمومی، بر سر مسائل کم اهمیتتر سیاستزده ساخته و پرداخته میشود.
انبوهی از تحقیقهای انجام شده، به خوبی نشان میدهد علاوه بر نابرابری، چگونه دولت با ترک مسئولیتهای اجتماعی خود در حوزه آموزش، مسکن و بهداشت به گسست میان شهروندان و حاکمیت دامن میزند.
مایه تأسف است که با تنزل عقلانیت سیاستگذاری به سطوح خطابی، مسائل پیچیده اجتماعی با لشکر سایبری و گفتارهای منبری پاسخ داده میشود.
مجتبی نامخواه در نامه جمهور چهارم
@iisociology
✅ افزایش حداقل دستمزد منجر به بالا رفتن اشتغال میشود نه ایجاد تورم.
🔸 افزایش دستمزد کارگران تورمزا نیست ولی متاسفانه وزیر کار فعلی چنین اعتقادی ندارد. من نمیدانم این نظر بر اساس چه شواهدی است، در صورتی که مطالعات این را نشان نمیدهد.
🔸 افزایش حداقل دستمزد، نه تنها باعث افزایش سطح عمومی قیمتها نشده است، چون عامل ایجاد تورم چیز دیگری است؛ بلکه منجر به افزایش اشتغال هم شده است؛ چون شما وقتی دستمزد را افزایش میدهید انگیزه کار هم افزایش پیدا میکند و کارفرما هم انگیزه پیدا میکند نیروی بهتری را داشته باشد.
🔸 سرکوب دستمزد کارگران و افزایش ندادن آن نه تنها شرایط را برای کارگران سختتر میکند بلکه تمام جامعه و سیاستهای دولت را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد و البته قدرت خرید این قشر کامل از بین میرود.
✍ علی نصیریاقدم؛ استاد دانشگاه علامه طباطبایی
✅ @iisociology
نیکوکاران بدطینت در ایران.
انواع جرائم اقتصادی مجموعههای خیریهای بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس:
1. برخی از تشکلهای کاذب با ارسال تصاویر تکاندهنده از وضعیت معیشتی و رفاهی نیازمندان اقدام به جمعآوری کمکهای مردمی نموده و منابع جمع شده را به نفع خود تصرف میکنند.
2. برخی دیگر بخش زیادی از منابع جذب شده را در فرایندی بیضابطه و در قالب حقوق به مدیران تشکل میدهند و بخش ناچیزی را به نیازمندان اختصاص خواهند داد.
3. برخی دیگر نیز از طریق فاکتورسازی از کمکهای مردمی و دولتی سوءاستفادههای شخصی میکنند.
4. مدیران برخی از تشکلها از منابع خیریهای اقدام به خرید خودرو، خانه، سالن ورزش و ... میکنند، اما تمام این امکانات به نام نیازمندان و به کام مدیران و آشنایان میشود.
5. برخی از سرمایهدارها به بهانه کار خیر، دارایی و ثروت خود را وقف تشکل هیئتامنایی فامیلی خود کرده و از این طریق اقدام به فرار مالیاتی
میکنند.
6. برخی دیگر از این افراد نیز فعالیتهای درآمدزایی و سرمایهگذاریهای خود را به بهانه تأمین مالی تشکل انجام میدهند و منابع خود را در حسابهای تشکلهای مذکور تجمیع میکنند.
7. برخی از تجار و تولیدکنندگان نیز برای اینکه از تسهیلات مالیاتی موضوع ماده (۱۷۲) یا بند «ط» ماده (۱۳۹) قانون مالیاتهای مستقیم استفاده کنند، بخش زیادی از درآمدهای خود را به تشکلهای خود کمک میکنند.
8. برخی از مفسدین اقتصادی نیز با تزریق پولهای کثیف با منشأ مجرمانه به تشکلها و ثبت آنها در حساب «جاری شرکا» و «حسابهای پرداختنی» دفاتر مالی تشکل اقدام به پولشویی میکنند.
9. برخی از معاندین نیز از این محل برای تأمین مالی تروریسم سوءاستفاده میکنند.
@iisociology
هدایت شده از نامه جمهور
🖋پیشفروش شماره 5 فصلنامه «نامهجمهور» آغاز شد:
📌 صفحات: 336 صفحه
📎فصلهای این شماره عبارتند از:
1️⃣کلیات
📝طبقه دولتمند و سرکوب رفاه؛ چگونه طبقه مرفه جدید دولت سیاسی را میبلعد و رفاه اجتماعی را تعلیق میکند|مجتبی نامخواه
2️⃣سرکوب دستمزد
نظریه:
📝مسئله کارگران؛ مسئولیت همگانی|گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین قنبریان
🗞افزایش دستمزد به مثابه استراتژی توسعه |گفتوگو با علی نصیریاقدم
میدان:
🗞سرکوب دستمزد؛ زمینهها و چالشها|گفتوگو با علیرضا میرغفاری و علیرضا خیراللهی
🗞طرد ساختاری کارگران|گفتوگو با خانم سمیه گلپور
🗞من نمیگویم دستمزد را سرکوب کنید|گفتوگو با سردار علی حسین رعیتیفرد معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاهاجتماعی
📝شما میتوانید با این حقوق زندگی کنید؟| روایت مردم نگارانه از وضعیت معیشت حقوق بگیران قانون کار
3️⃣مولد سازی یا طبقه سازی
📝مولدسازی، بازتولید طبقه مرفه جدید|مجتبی نامخواه
🗞فروش زمین زیر پا| گفتوگو با میثم ظهوریان
4️⃣جراحی؛ اینبار صندوقهای بازنشستگی
📝آناتومی یک بحران ساختگی|علیرضا خیراللهی
📝تأمین طبقاتی و تمدید بیگاری| کیوان سلیمانی
5️⃣نقدنامه
نو عدالت خواهی در ترازوی نقد درون گفتمانی با آثار و گفتاری از:
علیرضا شجاعیزند
محمدرضا قائمی نیک
و...
➖➖➖➖
جهت تهیه این شماره در طرح پیشفروش با ۱۰ درصد تخفیف و #ارسال_رایگان، مبلغ ۱۶۲ هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
به نام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
واریز کرده و رسید واریز را به همراه اطلاعات پستی به شماره ۰۹۰۱۶۸۵۵۲۹۰ ارسال نمایید
➖➖➖➖
🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور
میزان مرگومیر ناشی از تصادفات رانندگی در ایران تقریباً به اندازۀ کل اروپا است. جمعیت ایران حدود ۸۵ میلیون نفر و جمعیت اروپا حدود ۷۵۰ میلیون نفر است. براساس آمارهای بینالمللی نرخ تعداد خودرو در ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت در ایران حدود ۱۸۳ دستگاه و در اروپا حدود ۵۰۰ دستگاه است.
براساس آمارهای بینالمللی نرخ مرگومیر ناشی از تصادفات رانندگی در ایران در ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت حدود ۲۳ نفر است. در این شاخص ایران در منطقۀ خاورمیانه و شمال آفریقا جزو پنج کشور با بدترین وضعیت است؛ پس از عربستان، یمن، عراق، و لیبی. در بین کشورهای آسیا و اقیانوسیه هم ایران جزو ۱۰ کشور با بدترین وضعیت در این شاخص است.
بدیهی است متغیّرهای زیادی نظیر کیفیت خودرو، وضعیت جادهها، گستردگی و کیفیت حملونقل عمومی، کیفیت رانندگی، الگوی سفر، میزان سفر-کیلومتر با خودرو، و ... در این وضعیت دخیلاند، اما با همۀ اینها، وضعیت ایران تکاندهنده است.
رضا امیدی
@iisociology
نوروز، توحید و تغییر.
۱. تدبیر در میانهی انقلاب و تحول امکانپذیر است. این را الهیات نوروز به ما میگوید.
۲. توحیدِ نوروز، توحیدی مبتنی بر تغییر است. خدای نوروز مقلّبِ جانها و نگرشها و محوّل حال انسانها و احوال جوامع انسانی است و به همین دلیل و در میان این دو اسم است که مدّبرِ تاریخ است.
۳. الهیات نوروز میکوشد تغییر در جهان طبیعت را به جهان انسانی و اجتماعی بکشاند.
۴. پیوند ناگسستنی و روزافزون انسان ایرانی و نوروز به این خاطر است که کمالِ مطلوب و خدای مطلوب خود را در آینهی این آیین مییابد.
۵. همین تاریخ معاصر را نگاه کنیم؛ از مشروطه تا نهضت نفت تا انقلاب۵۷ و تا انتخاباتهای پس از آن: انسان ایرانی سرشار از میل به تغییر است. انسان ایرانی، صورت بشریِ ارادهی معطوف به تغییرِ خداوند بر روی زمین است و نوروز آن زمانی است که این انسان، خدایِ دوستداشتنیِ خود را پیدا مییابد.
۶. نظم جوامع البته مهم است و ممهد امنیت؛ اما تغییر است که به جوامع امکانِ قسط میدهد. جوهره تغییرخواهی انسان ایرانی فهم همین اولویت است، همچنانکه جوهره انقلاب بر هم زدن «جزیره ثبات» به امید رسیدن به عدالت است.
۷. انقلاب ما درست در لحظهای متولد/بازتولید میشود که امر انقلابی، امر اسلامی و امر ایرانی به نقطهای مشترک برسند و پرسشِ «انقلاب/اسلام/ایران چیست؟» پاسخی یکسان یابد: جستجوی تغییر از درون توحید. نوروز در معنای اخیر خود گرامیداشتن این لحظه و روز مشترک است.
۸. ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاه الهیاتی، تاریخی و اجتماعی به نوروز هستیم. نگاهی که بتواند معنای فردی نوروز را از یک شادی و عید فردی به سمت یک امر اجتماعی بسط بدهد.
۹. کلیه منتفعان از نابرابریهایِ وضعیت های موجود، مثلا رسانه مسلطِ موسوم به ملی و پدیده/طبقه مرفه جدیدِ موسوم به نئولیبرالیسم، تلاش میکنند برای جامعهزدایی و معنازدایی از نوروز. تلاش میکنند شادیهای عید و آرزوهای آن از مرزهای فردی فراتر نرود. جهت کوشش ما باید دقیقاً بر عکس باشد.
۱۰. نوروز نماد امر اجتماعی ماست. ما به ناگزیر باید به جامعهزدایی، سیاستزدایی و معنازدایی از نوروز فکر کنیم؛ و به مقابله با آن.
مجتبی نامخواه
@iisociology
🔰 خوارج، متحجر بودند نه عدالتخواه.
❓ پرسش: در فضای مجازی، ویدئویی منتشر شده و در آن گوینده ادعا میکند که؛ انتهای عدالتخواهی بدون دانستن احکام شرعی آن، خوارج است. لطفا میزان صحت را بفرمایید و بطور کلی نظرتان در این باره چیست؟
✍ پاسخ: این سخن به چهار بخش قابل تجزیه است؛ ۱- اینکه انسان برای ورود به هر کاری باید آداب آن را و احکام شرعی آن را بداند درست است و عقل و شرع به آن حکم می کند و مطالبه عدالت نیز از آن مستثنا نیست و باید مبتنی بر عقلانیت، فقاهت و واقعیت باشد. ۲- اینکه خوارج گروه منحرفی بودند و باید برحذر باشیم که مبادا به ویژگی های آنها مبتلا شویم هم درست است. ۳- اینکه خوارج علم کافی نداشتند و خشک مغز بودند هم قابل قبول است. ۴- اما اینکه خوارج به دنبال عدالتخواهی بودند صرف ادعا و نیازمند اقامه دلیل از سوی مدعی است! زیرا؛《البینة علی المدعی》.
در هیچیک از متون تاریخی یا دینی، تقابل خوارج با امام علی ع برای مطالبه عدالت معرفی نشده است و تاریخ دانان نیز چنین برداشتی از رفتار و مواضع آنها نداشته اند. ما سندی سراغ نداریم که خوارج مثلا به علی ع خرده گرفته باشند که چرا عدالت را در جامعه اجرا نمی کنی! یا داعیه عدالت و شعار مبارزه با فساد و اشرافیت داشته باشند! بلکه شعارشان《لا حکم الا لله》 بود... آنها در صفین پس از نیرنگ قرآن بر نیزه کردن، فریب خوردند و پذیرش حکمیت را بر علی ع تحمیل کردند ولی پس از چندی پشیمان شدند و از امام خواستند تا از خطایی که در پذیرش حکمیت پیش آمده توبه کند! آنها با شعارِ «لا حُکمَ إلاّ للهِ» بندگان را فاقد صلاحیت داوری دانستند! و گفتند که علی (ع)، افراد را داور در دین خدا قرار داد، در حالی که داوری مخصوص خداست و او چنین حقی نداشت! و در ادامه این کار را گناه کبیره و ارتکاب کبیره را موجب خروج از دین دانستند! و در نهروان با امام جنگیدند و شد آنچه شد...
با مراجعه به برخی کتب مانند تاریخ یعقوبی و تاریخ طبری و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و متن خطبه های نهج البلاغه (خطبه های ۳۶، ۴۰، ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۶۱، ۹۱، ۱۲۱، ۱۲۲، ۱۸۱، ۱۸۲ و...) می توان به شاخصه های رفتاری و پنداری این جماعت پی برد که مهمترین آن؛ فقدان بصیرت، فقدان قدرت تحلیل سیاسی، ساده لوحی و ظاهرگرایی، تکفیر دیگران، تعصب در فهم دینی و تحجر و جمود بوده است.
✍ رضا حیدری
🔰 @iisociology
هدایت شده از جامعهشناسی انتقادی اسلامی
🔰 کدام علی (ع)؟
بار دیگر بغضِ این پرسش، راه گلو را گرفته که کدام علی(ع)؟
درود خداوند بر او فرمود به جنگ فقر و غنا بیتوجهی میکنید و با این حال گمان میکنید در قیامت، در جوار قدس الهی خواهید بود؟ هیهات که نمی توان برای به دست آوردن بهشت، خدا را فریب داد.
نهجالبلاغه خطبه 129
و درود خدا بر او که فرمود خداوند از عالمان پیمان گرفته که در میانه جنگ فقر و غنا بیقرار باشند و این «بیقراری» را فلسفه حکمرانی دینی میدانست.
نهجالبلاغه خطبه 3
و درود خدا بر او که فرمود هیچ فقیری گرسنه نمیماند مگر به آن سبب که غنیای حق او را خورده است. مگر به دلیل جنگ فقر و غنا
نهجالبلاغه حکمت 328
ایده اجتماعی علی (علیهالسلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست اما برای او عدالت اجتماعی و نابرابری مسئله است. برای او توزیع نابرابر ثروت و در پی آن منزلت و قدرت مطرح است؛ نه فقط عدالت قضایی و برخورد با مفسدین.
ایده اجتماعی علی (علیهالسلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست اما برای او عدالت تنها ارزش مطلق است.
ایده اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست اما در زمانهای به سر میبریم که تقدسمآبی این همه رواج یافته و این همه تریبونِ رسمی خرجِ خروارها تمجید بیحاصل از علی(ع) میشود و حتی با او هم عقبماندگی در عدالت توجیه و تمهید و تعمیق میشود..
ایده اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست اما همین چند جمله نهجالبلاغهخوانی هم کافی است تا ما را در برابر این پرسش قرار می دهد که «کدام علی(ع)؟»
✍ مجتبی نامخواه
@iisociology
هذیانهای نواصولگرایانه: خوارج، عدالتخواه بودند!
ایام شهادت علی بن ابیطالب (ع) است. ایامی که قرنهاست فرصت بازخوانی منشور حیات و حکومت علوی و یادآوری اصل زوالناپذیرِ «عدالت» است. اساساً این ایام جز برای گفتن و شنفتن از #عدل_علی نبوده.
حالا چند سالی است گروهی از نواصولگرایان، که عداوت با عدالتخواهان، کر و کورشان کرده، بر خود فرض میدانند در این ایام، بهجای شرح عدل علی (ع) و تبیین حکمرانی علوی، در مذمت عدالتخواهی بکوشند. آنهم در رسانههایی که نام و نانشان از حکومت اسلامی است.
آنها در کینهورزیشان چنان دچار افراط شدهاند و عنان تعادل از کف دادهاند که در روز روشن میگویند «خوارج هم عدالتخواه بودند»! تا مثلاً با این تطبیق ابلهانه، مردم را نسبت به تحرکات عدالتخواهانهٔ امروز بدبین کنند. ابلهانه است، اما اصرار دارند بر تکرار و تداوم این بلاهت.
خوارج و عدالتخواهی؟! یعنی خوارج هم دنبال مبارزه با #فقر و #فساد و #تبعیض بودند؟ یعنی این جماعت خشکمغزِ متحجر، دنبال برانداختن #اشرافیت_دولتی و #ویژهخواری و #قبیلهگرایی بودند؟
از مردم و مستضعفان و تاریخ که خجالت نمیکشند، لااقل به عنوان شیعهٔ علی(ع) از نام مبارک او شرم کنند و اینقدر پریشان و هذیان نگویند.
نواصولگرایان میتوانند از هر کنش عدالتخواهانهای منزجر باشند _حق هم دارند_ و هرکس سودای عدالت داشت، به هر انگ و برچسبی بنوازند، اما عدالتخواه جا زدن خوارج، خیانت به تاریخ و اسلام است.
در ایام منتسب به امیرالمومنین (ع) بهجای برانگیختنِ شوق عمومی در جهت عدالت و نزدیک شدن به شاخصهای جامعهٔ علوی و اصلاح امور، همت گماشتهاند برای متنفرسازی عمومی از عدالتخواهی؛ که البته آب در هاون کوبیدن است این اراده.
اگر بنا بر تطبیق تاریخی هم باشد، قطعاً خوارج را باید مصداق تام و تمامِ تحجر، جمود و عدالتستیزی دانست؛ یعنی دورترین جریان به عدالتخواهی و نزدیکترین جریان به تحجر.
بیراه نیست که دستهای از تندترین متحجرین، شمشیر را علیه عدالتخواهی آخته کردهاند.
آنها ماهیت خود را فریاد میزنند.
بارها گفتهایم اصولگراها عدالت را امری فرعی میدانستند، اما نواصولگراها، رسماً عدالتستیزند. بیانیههای جاهلانه و کینهتوزانهٔ ایام شهادت مولا، گواه روشن این عداوت است.
✍ روحالله رشیدی
@iisociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 آیا اجرای نهجالبلاغه در دوره جمهوری اسلامی خوارجیگری است؟
▫️ ما در دوره علی هستیم یا نه آقا؟! اینها تند روی است؟ اینها انقلابی گری مذموم است؟ این راهش آخرش خوارج است؟ اجرای نهج البلاغه خوارجی گری است در دوره جمهوری اسلامی؟
▫️ آیا برگردیم به دوره امام سجاد(ع) که فرمود در کل حجاز بیست نفر ما را نمی شناختند! الآن در آن دوره ایم؟ یا در دوره ای هستیم که یک امت به پا خاسته ای خون داده، آموزه ها را از کتاب ها درآورده و به خیابان ها و کربلای 5 و کانال کمیل برده است؟! الان این امت می خواهد میوه اش را بچیند، اگر دیر شد این میوه فاسد می شود؛ حالا یکی آمده و می گوید...
▫️ هزار سال چرخیده تا وقت نهج البلاغه شده. وگرنه همیشه وقت وسائل الشیعه بود اما وقت نهج البلاغه نبود!
👤 محسن قنبریان
🔰 @iisociology
33.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا حیدر کرّار
@iisociology
هدایت شده از مسائل کارگران
جان بیش از دو هزار کارگر در سال 1402 گرفته شد؛ روزانه شش نفر!
«علی ضیایی» رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره آمار متوفیان ناشی از حوادث محیطهای کاری در سال ۱۴۰۲ گفت:
در مجموع در سال ۱۴۰۲ در حوادث ناشی از کار، ۲۱۱۵ نفر جان خود را از دست دادهاند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات یک هزار و ۹۰۰ نفر بود، ۱۱.۳ درصد افزایش داشته است.
از کل تلفات حوادث محیط کار در سال گذشته ۲۰۹۴ نفر مرد و ۲۱ نفر زن بودهاند، این در حالی است که تعداد مردان فوت شده در حوادث محیطهای کاری در سال ۱۴۰۱ یکهزار و ۸۷۰ نفر مرد و تعداد ۳۰ نفر زن بوده است.
در این مدت استانهای تهران با ۴۱۴ نفر، اصفهان با ۱۷۲ نفر، خراسان رضوی با ۱۴۷ نفر و مازندران با ۱۳۸ فوتی بیشترین آمار و استانهای کهگیلویه و بویراحمد با سه نفر، ایلام با ۹ نفر و زنجان با ۱۰ فوتی کمترین آمار تلفات حوادث محیطهای کار را داشتهاند.
سقوط از بلندی همواره بیشترین سهم را در آمار تلفات حوادث کار به خود اختصاص میدهد و بیش از نیمی از تلفات را شامل میشود. بر همین اساس در سال گذشته نیز ۹۸۳ نفر از قربانیان حوادث محیطهای کار به دلیل سقوط از بلندی جان خود را از دست دادهاند که ۴۶.۵ درصد کل تلفات را دربر میگیرد. این آمار درحالی نسبت به سال ۱۴۰۱ رشد ۱۴.۲ درصدی داشته است که در سال ۱۴۰۱، ۸۶۱ نفر به دلیل سقوط از بلندی در محیطهای کاری جان خود را از دست داده اند.
پس از سقوط از بلندی، اصابت جسم سخت با ۴۷۴ فوتی، ۲۲.۴ درصد از کل تلفات حوادث محیط کار به خود اختصاص داده و در رتبه دوم دلایل مرگ در این حوادث قرار گرفته است. براساس آمارها از مجموع ۴۷۴ نفر که به دلیل اصابت جسم سخت در محیطهای کاری جان خود را از دست دادهاند، ۴۶۸ نفر مرد و ۶ نفر زن بودهاند و در مقایسه با آمار سال ۱۴۰۱ که ۴۱۴ نفر به همین دلیل در حوادث مرتبط با محیطهای کاری جان خود را از دست دادهاند، رشد ۱۴.۵ درصدی داشته است.
دلایلی همچون برق گرفتگی، سوختگی و کمبود اکسیژن در رتبههای بعدی مرگ در حوادث کار قرار دارند و به ترتیب ۲۸۹ نفر، ۱۳۱ نفر و ۵۵ نفر در این حوادث جان خود را از دست دادهاند.
در سال گذشته آمار مصدومان حوادث محیطهای کاری که به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردهاند، ۵ درصد نسبت به سال ۱۴۰۱ افزایش داشتهاست، در این مدت ۲۷ هزار و ۳۷۷ مصدوم حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردهاند که ۱۴۲۷ نفر آنان زن و ۲۵ هزار و ۹۵۰ نفر آنان مرد بودهاند.
براساس آمارهای اعلام شده در سال ۱۴۰۱، ۲۶ هزار و ۷۴ نفر در محیطهای کاری مصدوم شدهاند که از این تعداد ۱۲۹۳ نفر زن و ۲۴ هزار و ۷۸۱ نفر مرد بودهاند.
همچنین بیشترین مصدومان حوادث کار مربوط به استانهای تهران با ۳ هزار و ۳۸ نفر شامل ۲۳۹ زن و ۲۷۹۹ مرد، اصفهان با ۲ هزار و ۸۹۶ نفر شامل ۱۷۱ زن و ۲ هزار و ۷۲۵ مرد و خراسان رضوی با ۲ هزار و ۳۴۳ نفر شامل ۱۱۹ زن و ۲ هزار و ۲۲۴ مرد بوده است. کمترین مصدومان حوادث کار نیز در استانهای سیستان و بلوچستان با ۱۶۹ نفر شامل ۷ زن و ۱۶۲ مرد، خراسان جنوبی ۲۲۸ نفر شامل ۴ زن و ۲۲۴ مرد و هرمزگان با ۲۶۸ نفر شامل ۵ زن و ۲۶۳ مرد، بوده است./ ایلنا
@edallatkhahi
🔸 روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱
➖ تصویر: نرخ خودکشی موفق در ایران از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱(به ازای ۱۰۰ هزار نفر)
▫️ اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته (۱۴۰۲) هنوز منتشر نشده است، اما در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از ۶ هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کردهاند که به نظر میرسد در سال ۱۴۰۲ افزایش قابل ملاحظهای داشته است.
▫️تعداد خودکشی منجر به فوت در سال ۱۴۰۰ از سوی نیروی انتظامی ۵۰۸۵ نفر بیان شد که در سال ۱۴۰۱ حداقل ۱۸ درصد رشد داشته است.
▫️اگر سال ۹۵ را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود ۵۹ درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان میدهد که نمیتوان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این ۷ سال، ۵۹ درصد رشد نداشته است.
▫️رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۱ در مقایسه با سال ۹۵ حدود ۹.۵ درصد میشود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود ۶.۲ برابر درصد رشد جمعیت بوده است.
حسین نورینیا
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xmb3k
@iisociology