دل را
نگاهِ گرم تو
دیوانه میکند...
#صائب_تبریزی
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
بهترین رخداد خرداد باش
بیوفت
قول میدهم
قدرت را بدانم
- حمیدرضا عبداللهی
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕هر صبح یه آهنگ تقـدیم ڪن به ڪسی ڪه دوسـش داری
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
صبح بخیرهایت
در جانم ریخت
طلوع را با #تُ باور دارم
من امروز
با صبح بخیر #تُ
شروع شدم !
#لیلا_صابری_منش
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
4_5872958552796039182.mp3
6.93M
🎶 #آهنگدلندارم ...
#گرشا_رضایی
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
ᵃᵗ ⁿᶦᵍʰᵗ,
ᶦⁿˢᵗᵉᵃᵈ ᵒᶠ ᵗʰᵉ ᵐᵒᵒⁿ,
ᶦ ˢᵉᵉ ʸᵒᵘʳ ᵉʸᵉˢ
شـب ها بجـایِ مـاه،
میـانِ آسـمان،
برق چشـمانت را مـیبـینم...
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
آدم باید یه باباطاهر تو زندگیش داشته باشه که بهش بگه :
گل سرخم چرا پژمرده حالی؟
بیا قسمت کنیم دردی که داری
که تو کوچک دلی طاقت نداری
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
«تــو» باشی♥️
خرداد پایان بهار نیست
آغاز دوست داشتن است
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آوایی بسیار شاد برای یه روز قشنگدر بهار؛
با نماهایی از بهشت شالیزارهای شمال کشوراز گیلان تا گلستان...
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
خوشبختی یعنی خدا آنقدر
عزیزت کند..
که باعث آرامش دیگران
شوی..
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
گاهی
تمام شهر میشود
همان یک نفر که نیست
#استوری
°💕👑💕°
eitaa.com/Im_PrInCesS
💠♥️💠
♥️💠
💠
#part
مسیح دستش را روي گردنش میگذارد و در حالی که نگاهش را از
بقیه میدزدد میگوید:آره دیگه عزیزم.. دو هفته..
سرم را آرام تکان میدهم،با اخم ظریفی که از غم روي پیشانی ام
نشسته...زیر لب تکرار میکنم:دو هفته... دوهفته...
من میان این همه دروغ چه میکنم خدایا..
سرم را پایین میاندازم.
حس گناه همه ي وجودم را فرا میگیرد.
صداي زنگ موبایل و بعد از آن >ببخشیدِ <عمومحمود میآید.
عمو بلند میشود و در حالی که از میز دور میشود جواب تلفنش را
میدهد.
همچنان خیالم پیش رفتن عمووحید مانده و ماه عسل دو هفته اي!
چند دقیقه میگذرد،عمو برمیگردد و روي صندلی اش مینشیند.
زنعمو آرام میگوید:حالا نمیشد امشب اون تلفنو بذاري کنار؟
عمو بلند میگوید:از جمع عذر میخوام... یکی از شالیکوبی ها تو
لاهیجان آتیش گرفته.. من مدام پیگیر اونم.. شرمنده..
بابا پوزخند میزند:خیال میکردم سِنت بالا رفته اخلاقاي بدت رو ترك
کردي....
کمی میترسم،لحن بابا دوستانه نیست.عمو لبخند میزند:مسعود،خیلی چیزا عوض شده...
عمو وحید میگوید:محمودجان... فکر کنم کافیه
بابا کمی بلند میگوید:ولی تو عوض نشدي... هنوز هم همون دیکتاتورِ
بیست وپنج سال پیش هستی.. چشماتو باز کن محمود.. دنیا با
خواسته هاي تو جلو نمیره...
یه نگاه به دور و برت بنداز... پسرت هم درست مثل من.. با کسی
ازدواج کرد که خودش میخواست.. نه با کسی که تو انتخاب کرده
بودي..
نگاهم از بابا روي مسیح سر مٻخورد.
با چشم هاي نگران به بابا و بعد به من زل می زند..
زیر لب مینالم :بابا خواهش میکنم....
عمومحمود میگوید:تا کی میخواي این کینه ي شتري رو با خودت
اینور اونور ببري... چهل و پنج سالت شده مسعود... ولی هنوز همون
بچه ي سرتق و لجبازي....
بابا از جا بلند میشود،با پوزخندِ روي لبش:ممنون از مهمون
نوازیتون... بریم افسانه جان..
بلند میشوم.
زنعمو به طرف مامان و بابا میر
#ادامه_دارد
قسمتـ اولـ #مسیحاے_عشق 😍👇🏻💙
https://eitaa.com/Im_PrInCeSs/10534
🌱
.
"رمان مَسْیحٰـــــآیِ عِشْـــــــق"
.
یِـــكْ جُــــرْعــﻫ عـــآشِقٰــــآنهی پآک مــیهمآن مآ باشیــــــد.
.
به قَلَــــم:فاطمه نظری
.
@siibgolab
🌱
Instagram:@fa_na_za_ri
.
🌱
💠
♥️💠
💠♥️💠