🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_موسی علیه السلام #قسمت_پنجم
🔹 فرار حضرت موسی علیه السّلام از مصر«۱»🔹
یوکابد دوران شیردهی فرزند خود، موسی را به پایان رسانید و او را تحویل کاخ فرعون داد، تا بنا به تقدیر الهی دشمن فرعون در دامان خودش پرورش یابد. چون موسی به بلوغ و جوانی رسید، خداوند او را از علم و حکمت برخوردار و برای انجام رسالت مهیا کرد. ظلم و ستم فرعون همچنان ادامه داشت و نظر بیچارگان و مظلومان متوجه موسی شد، تا موسی بار سنگین ظلم و ستم را از دوش آنها بردارد و آنها را از این تنگنا برهاند و حمایتشان نماید. زیرا این مردم رنج دیده قوم موسی بودند و موسی هم دارای روحی بزرگوار است که با عزت الهی درهم آمیخته و به نور عنایت پروردگار منور گشته است.
موسی علیه السّلام با مشاهده ستم روز افزون فرعون و روزگار تلخ بنی اسرائیل با خود پیمان بست تا به نفع این ستمدیدگان بکوشد و ایشان را حمایت کند. روزی موسی عازم پایتخت فرعون شد که در آن جشن و سرور برپا بود، وی در شهر منف ناگهان دو نفر مرد را دید که با یکدیگر به نزاع پرداخته اند یکی از این دو مردی عبری و از پیروان او است و دیگری فرعونی و از بستگان دربار است.
#فرار_حضرت_موسی علیه السّلام از مصر علیه السّلام
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى
◉●◉✿ا✿◉●•◦
✅ کانال قرآن کریم
@ImamHadi_alashtar
•┈•✾•☘️🌸☘️•✾•┈•
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_موسی علیه السلام #قسمت_ششم
🔹 فرار حضرت موسی علیه السّلام از مصر«۲»🔹
آن مرد عبری تا چشمش به موسی افتاد از او کمک خواست تا از ظلم فرعونی جلوگیری کند. موسی علیه السّلام به قصد دفاع با مرد فرعونی درگیر شد و اتفاقا با اولین ضربه که به قصد جدا کردن آن دو بر او نواخت، مرد قبطی جان خود را از دست داد. با مشاهده این منظره موسی از کرده خویش پشیمان شد و مشاجره آن دو نفر را عملی شیطانی پنداشت و از پروردگار خویش برای اشتباه خود طلب آمرزش کرد، خدا هم او را بخشید، آری خدا آمرزنده و مهربان است.
روز دیگر موسی علیه السّلام در میان شهر با ترس و دلهره به راه خود ادامه می داد، ناگهان دید آن مردی که دیروز به کمک او شتافت باز امروز موسی را فریاد می زند و به مدد می طلبد. موسی آن مرد را به گمراهی و ماجراجویی متهم کرد و به جانب او شتافت، اما آن مرد گمان برد که موسی می خواهد وی را بکشد، لذا با التماس و درخواست ترحم پیش موسی شتافت و گفت: «ای موسی! آیا اراده کرده ای مرا مانند آن مردی که دیروز کشتی به قتل برسانی. معلوم است که در این سرزمین جز قصد گردنکشی و جباری نداری و هیچ نخواهی که مشفق و مصلح میان خلق باشی. در این درگیری، یکی از فرعونیان که سخنان آنها را شنید، متوجه موضوع شد و بی درنگ خبر آن را به جاسوسان فرعون رساند. فرعونیان تصمیم گرفتند موسی علیه السّلام را دستگیر و به اشد مجازات برسانند ولی رحمت خدا شامل حال او شد و یکی از فرعونیان خود را به موسی رساند و به او گفت: فرعونیان تصمیم گرفته اند تا تو را بکشند، سپس موسی را سفارش کرد که «از شهر خارج شود و خود را به دست تقدیر پروردگار بسپارد».
#فرار_حضرت_موسی علیه السّلام از مصر علیه السّلام
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى
◉●◉✿ا✿◉●•◦
@ImamHadi_alashtar
•┈•✾•☘️🌸☘️•✾•┈•