🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_بیست_و_چهارم
🔹محاوره ابراهیم علیه السّلام با ستاره پرستان «۳»🔹
این طریقی دیگر از ارشاد و استدلال حکیمانه ابراهیم و روشی معتبر در سخنوری و ارشاد است. در کار ابراهیم علیه السّلام دقت کنید، ابتدا با عقاید آنان همصدا می شود و اعلان مخالفت نمی کند، افکار آنان را تقبیح و خدایانشان را تحقیر نمی کند و به این طریق توجه آنان را به خود جلب می کند لذا آنها به برهان او گوش می دهند، سپس بتدریج به تعریض و تنقیص عقاید ایشان می پردازد و به ابطال عقایدشان باز می گردد ولی این کار را بسیار ملایم و آرام انجام می دهد.
این روش ابراهیم علیه السّلام دلیل صحت رأی و عمق بصیرت اوست، آنگاه که ستاره غروب کرد و در زیر افق مخفی شد، ابراهیم آن را جستجو کرد ولی بدیهی است که آن را نیافت. لذا گفت: خدایی که تغییرپذیر است، وضع و حال او عوض می گردد و نقل مکان می کند، محبوب من نیست سپس معترض خدایانشان گردید و با عیبجویی از آنان بغض و بیزاری خویش را از آنها اعلام نمود.
پس از آن ابراهیم علیه السّلام طلوع ماه را نظاره کرد و متوجه شد نور آن از ستاره بیشتر و حجم آن نیز بزرگتر و نفعش زیادتر است، پس گفت: این ماه پروردگار من است تا در ظاهر با آنان هماهنگ گردد و قلوب آنان را متوجه خود سازد.
چون ماه نیز غروب کرد و از چشمها پنهان گردید و نور آن خاموش گشت، ابراهیم گفت: «اگر پروردگار من، مرا هدایت نکند، من از قوم گمراهان خواهم بود.»
ابراهیم که این سخن را گفت تا به آنان بفهماند که خدای یکتا سرچشمه هدایت نشده است و توفیق رهایی از شک و ضلال، به دست اوست.
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
◉●◉✿ا✿◉●•◦
@ImamHadi_alashtar
🌿لینک ورود به کانال↑
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_یوسف علیه السلام #قسمت_بیست_و_چهارم
🔹 یوسف علیه السلام و زلیخا «۱»🔹
هنوز یوسف علیه السّلام از رنج به چاه افتادن نیاسوده بود و در منزل عزیز مصر آثار خستگی و آزردگی گذشته از چهره اش پاک نشده بود که خیاط روزگار جامه محنت دیگری بر اندامش دوخت تا با آزمونی جدید، عزم او را در تقرب و توجه به خداوند استوارتر کند.
این بار دست روزگار، مصیبت را از دریچه زیبایی و حسن جمالش بر او وارد کرد و از جوانی و شادابی یوسف که برای هر کس سرمایه مباهات و کامرانی است برای او دردسر بزرگی فراهم کرد که مدتها در دام آن گرفتار بود و
یوسف علیه السّلام در خانه عزیز مصر به کار خود مشغول شد و در فرصتهایی که پیش می آمد درایت، دوراندیشی، امانت داری و شایستگی های خود را آشکار می ساخت و بدین وسیله اعتماد عزیز را به خود جلب کرد و در سرای اختصاصی عزیز راه یافت.
امانت داری و پاکدامنی یوسف سبب شد که در خانه عزیز به محل اشراف و آزادگان دست یابد و در قلب عزیز، مانند پسران نیک جای خود را باز کرد.
(ادامه دارد...)
#یوسف_علیهـالسلام_و_زلیخا
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى
◉●◉✿ا✿◉●•◦
@ImamHadi_alashtar
🌿لینک ورود به کانال↑