eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
412 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌سرمقاله روزنامه ۹۶/۱۲/۲۰ ❌منطق را پیروی نکنید 💢خبرهای متواتر حاکی از آن است که سران سه قوه در سه جلسه پی در پی مجمع تشخیص حضور نیافته اند. پیشینه نشان می دهد که بعضا حضور نمی یافته است اما روسای مجلس و دستگاه قضا منظم تر بوده اند. هم از تحلیل ها و هم از اخبار چنین بر می آید که عدم حضور آنان در جلسات مجمع در اعتراض به حضور احمدی نژاد است. اگر علت غیر از این باشد حتما پاسخ و بهانه آنان مشکلات و حجم کار و ماموریت های دستگاه تحت مدیریت است اما اگر علت عدم حضور منظم و هماهنگ آنان در اعتراض به چرایی حضور احمدی نژاد در این جلسات است باید گفت شما عینا از منطق احمدی نژاد بهره برده اید و یا منطق وی را توجیه و قابل پذیرش کرده اید. احمدی نژاد با شخصی سازی مسائل با روسای قوا و خصوصا دستگاه قضا به آنان هجمه می کند و حتی برایش مهم نیست که منصوب کننده رییس دستگاه قضا ( رهبری) درباره سخنان وی چه نظری دارد . او حرف خود را می زند و منتظر هم نمی ماند که رهبری چه می گوید و پس از اینکه از مفاهیمی مانند «دین سیاسی» ،«بی تقوایی»، «ملاک حال افراد است»، «قاضی خوب داریم قاضی بد هم داریم هر دو را با هم ببینید»، استفاده کردند نه تنها اندکی بر مواضع احمدی نژاد اثری نداشت که چند گام جلوتر هم آمد و خواستار سه قوه شد. در این عزل خواهی نیز برایش فرق نمی کند که سران قوا منتخب مردمند یا منصوب رهبری. 🔻اگر سران سه قوه معترضند که چرا رهبری احمدی نژاد را در مجمع منصوب نموده یا چرا اخراج نمی‌کند و به همین دلیل از حضور و تأثیر خود در صرف نظر می کنند. آنان نیز مانند احمدی نژاد فکر می کنند. یعنی همان گونه که احمدی نژاد آنان را غاصب می داند، سران قوا هم احمدی نژاد را غاصب یک کرسی مجمع می دانند؟ 🔻با عرض پوزش، شما بر همان منطق احمدی نژاد استوار شده اید و برایتان مهم نیست مصلحت نظام در حفظ و استمرار حضور احمدی نژاد در مجمع چیست و حتما برایتان مهم نیست که رهبری با عدم حضور شما در جلسات مجمع مخالف است. شما بر ریلی به موازات ریل احمدی نژاد سوار شده اید و مسیر مشترکی را طی می کنید. دو خط موازی که البته همدیگر را قطع نمی کنند اما به یک ایستگاه مشترک می رسند و آن اصرار بر نظر شخصی در مقابل انتصابات و تدابیر حاکمیت است. از قضا مقام معظم رهبری بر حضور ریاست محترم قوه قضاییه در جلسات مجمع و شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید ویژه کرده اند و مهم دانسته اند لذا اگر به خاطر عملکرد غیر قابل دفاع یک نفر آن اصل مهم را نادیده بگیریم، ظلم مضاعف به حاکمیت است. اگر احمدی نژاد بر اساس سیره خود، مسائل کشور و حاکمیت را شخصی می کند تا برای عده ای توجیه تاختن یابد، شماها هم که معترض وی هستید نباید به روش مشابه تلافی نمایید. وقت سران قوا فراتر از اوقات شخصی است و ارزش ملی آن را نباید در جدالهای انرژی سوز تلف نمود. باید با اثبات رشدیافتگی و عظمت روحی و کار و تلاش همه جانبه از داستان غم انگیز احمدی نژاد عبور نمایند نه اینکه همانند او در مقابل چشم رهبری و ملت به مقابله به مثل بپردازند و دوقطبی کاذب موجود را به واقعی تبدیل نمایند. امید است اگر علل عدم حضور به این مسئله برمیگردد از آن عدول و مسئله شان را از روش و راه دیگری دنبال نمایند تا جایگاههای حقوقی آنان آسیب نبیند و به ولایت پذیری خویش نیز خدشه وارد نکنند. حتما رهبری فراموش نکرده اند که شخصی به نام محمود احمدی نژاد را در مجمع منصوب کرده اند که با اعتراض شما برایش یادآوری شود و تصمیم مجددی بگیرند. سیره رهبری مشخص است؛ او عضویت و را نیز تا پایان دوره شان لغو نکرد لذا توقع غیرعرف نیز به صلاح شما و کشور نیست. شما با رهبری کار می کنید که در پرونده اش کار با نخست وزیری است که با او اختلاف داشت اما وقتی تکلیف و مصلحت حکم کرد هشت سال با او کار کرد و خم به ابرو نیاورد و بعد از 1388 نیز در خطبه او را «» خواند اما او هم بسان احمدی نژاد عمل کرد و راه دیگری را برگزید. شما این مسیر را اصلاح بفرمایید. اینکه احمدی نژاد فریاد می زند اما شما در سکوت کار خود را می کنید نمی تواند شاخص تمایز باشد. سران قوه دارند و نیز قطعا راضی به این امر نیست. 🇮🇷 @iranemoaser
🔴دروغ پردازان و شورش علیه دادگاه تاریخ 🖊نقدی بر سخنان بی اساس محمد علی ایازی در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/1 🔹فردی به نام در تاریخ ۱۴فروردین۱۴۰۱ مطلبی را در کانال شخصی خود منتشر کرد و با اتکا به افسانه‌بافی، سعی کرد همزمان هم و هم عنصری بدسابقه همچون را یک‌جا تطهیر کند. محور یادداشت وی به ظاهر نقد بخشی از کتاب « » نوشته حجت‌الاسلام و المسلمین بود. گفتنی است پس از انتشار یادداشت تحریف‌آمیز اباذری، آقای در یک گروه مجازی، تحریف‌های هم‌قطار خود را تکمیل کرد و چنین ادعا کرد: 🔸«مرحوم امام به مجرد خبردار شدن از انتشار کتاب [شریعتمداری در دادگاه تاریخ] که با تیراژ ۱۰۰هزار بود از طریق اینجانب به آقای ناشر دستور دادند بلافاصله این کتاب خمیر شود. ایشان به شدت از انتشار این کتاب ناراحت شدند و آن را توهین به دانستند.» 🔹از آن‌جا که محور یادداشت آقای اباذری و هم‌چنین ادعای دروغ آقای ایازی؛ کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» است؛ ضروری می‌نماید که گزارشی مختصر از این کتاب ارائه شده؛ ادعای آقای ایازی به بوته نقد گذاشته شود. 🔸کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ نوشته حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در تابستان ۱۳۶۱ ه.ش.؛ در ۱۸۴صفحه منتشر شد و به سرعت به چاپ دوم (مهر۱۳۶۱ه.ش.) و چاپ سوم (آبان۱۳۶۱ه.ش.) رسید. تیراژ این کتاب تاریخی در چاپ اول ۴۰.۰۰۰ نسخه، چاپ دوم: ۱۰۰.۰۰۰ نسخه و چاپ سوم: ۲۰۰.۰۰۰ نسخه رسید. 🔹با توجه به مقدمه مختصر ذکر شده؛ چند اشکال واضح به ادعای بی‌مستند ایازی وارد است: چاپ اول شریعتمداری در دادگاه تاریخ در ۴۰.۰۰۰ نسخه بوده است. آقای ایازی ادعا می‌کند که امام به مجرد با خبر شدن از انتشار کتاب دستور به خمیر کردن آن دادند اما سؤال این‌جاست که با توجه به جوّ ملتهب سال ۶۱، که بی‌خبر ماندن امام از نشر چنین کتابی را بسیار بعید می‌نماید، طبعا باید امام بعد از همان چاپ اول دستور به خمیر کردن می‌دادند و اگر به راستی امام دستور خمیر کردن کتاب را داده بودند، چطور این کتاب به چاپ دوم و سوم رسید؟! 🔸 آقای ایازی ادعا می‌کند تیراژ کتاب در تاریخی که دستور به خمیر شدن داده شده، ۱۰۰.۰۰۰ نسخه بوده است. همان‌طور که گفته شد، این تیراژ مربوط به چاپ دوم بوده است. بنابراین بر فرض که امام از چاپ اول بی‌خبر مانده باشند و دستور به خمیر کردن چاپ دوم کتاب را داده باشند؛ باز هم روایت آقای ایازی مخدوش خواهد شد چراکه بعد از چاپ دوم(۱۰۰.۰۰۰ نسخه) نه تنها کتاب جمع‌آوری و خمیر نشده بلکه تیراژ آن در چاپ سوم به دو برابر افزایش یافته است. 🔹 اگر امام دستور چنین برخوردی با کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» داده بودند یقینا طرفداران شریعتمداری و مخالفان چهره‌های انقلابی این دستور را سر دست می‌گرفتند و از دهه شصت تا کنون بارها و بارها از طریق رسانه‌های مختلف خود آن را منتشر می‌کردند اما نه تنها تا کنون به این اقدامات دست نزدند بلکه برای مخدوش ساختن این کتاب، به برخی مطالب موهوم و دروغ‌پردازی‌های واهی (از جمله تهمت پشیمان شدن نویسنده کتاب!) دست زده‌اند که نشانگر دست‌خالی بودن این جماعت است! 🔸 علاوه بر نکات فوق؛ بر اساس خاطرات موجود، امام خمینی قدس سره الشریف نه تنها شریعتمداری را حائز شرایط مرجعیت نمی‌دانست بلکه مسلم بودن وی را نیز زیر سؤال برده بودند. این ماجرا به صورت تلویحی؛ حتی در خاطرات مخدوش فردی همچون آقای حسینعلی منتظری نیز درج شده است: 🔹« یک شب که ما با امام جلسه داشتیم در آن جلسه همه مسئولین، آقای ، آقای ، آقای ، آقای نخست وزیر و هم بودند، در ضمن صحبت‌ها من این مطلب را به امام گفتم که: 🔸“چه اشکال داشت طبق وصیت آقای که به آقای گفته بودند تو بر من نماز بخوان در آن نیمه شب اجازه می‎دادند آقای صدر بر آقای شریعتمداری نماز بخواند، این به کجای انقلاب لطمه می‎زد؟ ولی حالا که نگذاشته‌اند آقای صدر همه این جریانات و جریان بازداشتش را در یک جزوه هفتاد هشتاد صفحه ای نوشته است، خیلی هم محترمانه نوشته به کسی هم توهین نکرده است، اما این نوشته در تاریخ می‎ماند و بعد در آینده حضرتعالی را محکوم می‎کنند، می‎گویند آقای خمینی نگذاشت به یک نفر مرجعی که رقیبش بود نماز بخوانند”؛ وقتی من این حرف را زدم امام ناراحت شدند و جمله تندی راجع به آقای شریعتمداری گفتند که من خیلی تعجب کردم و حکایت از این داشت که ذهن ایشان را نسبت به آقای شریعتمداری خیلی مشوب کرده اند»(خاطرات منتظری، ج۱، صص۴۸۲-۴۸۱) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢حرکت مردمی یا توطئه؟ ⬅️لغزش‌گاه 88 🔻پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شش پرسش چالشی پیرامون فتنه 88 / 1 ❓آیا حوادثی که در پی انتخابات ریاست جمهوری در تهران روی داد، حرکتی مردمی بود یا توطئه‌ای از پیش تعیین شده؟ 🔹حرکت اولیه بعد از انتخابات در تهران جنبه و مردمی داشت و بسیاری از مردمی که به خیابان آمده بودند، از کسانی بودند که به آقای رأی داده و بنا به دعوت او و همدستانش به خیابان‌ها آمدند و به سبب تبلیغات دروغین، بر این پندار بودند که همه ایران، همانند تهران به نامبرده رأی داده‌اند، از این رو، به اعتراض برخاستند؛ اما دیری نپایید که حقایق روشن شد و دریافتند که در شهرستان‌ها اکثریت به موسوی رأی نداده‌اند، از این رو، آن‌هایی که دنبال غرض‌ورزی، فتنه‌گری و آشوب و بلوا نبودند و صرفا از روی احساسات و علاقه به میدان آمده بودند، خود را کنار کشیدند. لیکن در این جریان چند نکته را نباید از نظر دور داشت: 🔸1. رهبری و هدایت حرکت را بردوش داشتند و نقشه و برنامه‌های آن را نیز از پیش تدارک دیده بودند. توطئه برپایی آشوب و بلوا، ایجاد هرج و مرج و ناامنی، کشاندن کشور به ورطه جنگ داخلی و سیاست و رویارویی با اركان نظام (مقام رهبری) و اصل ولایت فقیه، دیر زمانی بود که از سوی سازمان‌های جاسوسی برون مرزی و گروهک‌های وابسته، ورشکسته و بیگانه‌زده درون مرزی، دنبال میشد، دسیسه‌های مرموزانه مشارکتی‌ها در در چند برهه و سرانجام راه انداختن تحصن و اعتصاب در مجلس که با بی‌اعتنایی مردم، به رسوایی و بی‌آبرویی آنان منجر شد، گوشه‌ای از توطئه دیرینه‌ای بود که از خارج و داخل دنبال می‌شد. 🔹2. عناصر ضد انقلاب و گروه‌هایی که نقش نیروهای را در ایران بازی می‌کنند در این جریان فعّالیّت‌های ویرانگری داشتند و با چراغ سبز برخی از سفارتخانه‌ها و مراکز جاسوسی، به نام «مردم»، به جنایات ننگینی دست زدند؛ آشوب و بلوا به راه انداختند، به جان و مال مردم تجاوز کردند، آتش‌سوزی به راه انداختند، به پایگاه‌های نظامی و انتظامی یورش بردند و خسارت‌های سنگینی بر مردم وارد کردند. 🔸3. مردمی که در تهران در تظاهرات اعتراض‌آمیز شرکت کردند، یک سوم کسانی بودند که به آقای موسوی در تهران رأی داده بودند و حتی اگر ادعای مخالفان و معاندان را بپذیریم که می‌گویند «جمعیت میلیونی»! باید بگوییم نیمی از کسانی بودند که به نامبرده در تهران رأی داده بودند، بنابراین، شرکت این تعداد از افراد، ادعای دروغ مدعیان تقلّب را ثابت نمی‌کند و نمی‌تواند درمان درد آنان باشد. اینکه برخی از ورشکسته‌ها اینجا و آنجا می‌گویند و تکرار می‌کنند که «بله مردم از میدان امام حسین تا میدان آزادی فریاد میزدند رأی من کو؟» خود را به زیر سؤال می‌برند و لودگی و بی‌خردی خود را به نمایش می‌گذارند، زیرا اگر این ادعا را بپذیریم که از تا آکنده از تظـاهرکنندگان بود - که نبود - تازه نیمی از قریب 2 میلیون افرادی بودند که طبق اعلام رسمی ستاد انتخابات، به میرحسین موسوی رأی داده بودند، بنابراین، «رای من کو؟» چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ 📚منبع: انقلاب اسلامی؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها، صص215-212 🇮🇷 @IRANeMOASER
حرکت مردمی یا توطئه؟ لغزش‌گاه 88 پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شش پرسش چالشی پیرامون فتنه 88 / 1 آیا حوادثی که در پی انتخابات ریاست جمهوری در تهران روی داد، حرکتی مردمی بود یا توطئه‌ای از پیش تعیین شده؟ 🔹حرکت اولیه بعد از انتخابات در تهران جنبه و مردمی داشت و بسیاری از مردمی که به خیابان آمده بودند، از کسانی بودند که به آقای رأی داده و بنا به دعوت او و همدستانش به خیابان‌ها آمدند و به سبب تبلیغات دروغین، بر این پندار بودند که همه ایران، همانند تهران به نامبرده رأی داده‌اند، از این رو، به اعتراض برخاستند؛ اما دیری نپایید که حقایق روشن شد و دریافتند که در شهرستان‌ها اکثریت به موسوی رأی نداده‌اند، از این رو، آن‌هایی که دنبال غرض‌ورزی، فتنه‌گری و آشوب و بلوا نبودند و صرفا از روی احساسات و علاقه به میدان آمده بودند، خود را کنار کشیدند. لیکن در این جریان چند نکته را نباید از نظر دور داشت: 🔸1. رهبری و هدایت حرکت را بردوش داشتند و نقشه و برنامه‌های آن را نیز از پیش تدارک دیده بودند. توطئه برپایی آشوب و بلوا، ایجاد هرج و مرج و ناامنی، کشاندن کشور به ورطه جنگ داخلی و سیاست و رویارویی با اركان نظام (مقام رهبری) و اصل ولایت فقیه، دیر زمانی بود که از سوی سازمان‌های جاسوسی برون مرزی و گروهک‌های وابسته، ورشکسته و بیگانه‌زده درون مرزی، دنبال میشد، دسیسه‌های مرموزانه مشارکتی‌ها در در چند برهه و سرانجام راه انداختن تحصن و اعتصاب در مجلس که با بی‌اعتنایی مردم، به رسوایی و بی‌آبرویی آنان منجر شد، گوشه‌ای از توطئه دیرینه‌ای بود که از خارج و داخل دنبال می‌شد. 🔹2. عناصر ضد انقلاب و گروه‌هایی که نقش نیروهای را در ایران بازی می‌کنند در این جریان فعّالیّت‌های ویرانگری داشتند و با چراغ سبز برخی از سفارتخانه‌ها و مراکز جاسوسی، به نام «مردم»، به جنایات ننگینی دست زدند؛ آشوب و بلوا به راه انداختند، به جان و مال مردم تجاوز کردند، آتش‌سوزی به راه انداختند، به پایگاه‌های نظامی و انتظامی یورش بردند و خسارت‌های سنگینی بر مردم وارد کردند. 🔸3. مردمی که در تهران در تظاهرات اعتراض‌آمیز شرکت کردند، یک سوم کسانی بودند که به آقای موسوی در تهران رأی داده بودند و حتی اگر ادعای مخالفان و معاندان را بپذیریم که می‌گویند «جمعیت میلیونی»! باید بگوییم نیمی از کسانی بودند که به نامبرده در تهران رأی داده بودند، بنابراین، شرکت این تعداد از افراد، ادعای دروغ مدعیان تقلّب را ثابت نمی‌کند و نمی‌تواند درمان درد آنان باشد. اینکه برخی از ورشکسته‌ها اینجا و آنجا می‌گویند و تکرار می‌کنند که «بله مردم از میدان امام حسین تا میدان آزادی فریاد میزدند رأی من کو؟» خود را به زیر سؤال می‌برند و لودگی و بی‌خردی خود را به نمایش می‌گذارند، زیرا اگر این ادعا را بپذیریم که از تا آکنده از تظـاهرکنندگان بود - که نبود - تازه نیمی از قریب 2 میلیون افرادی بودند که طبق اعلام رسمی ستاد انتخابات، به میرحسین موسوی رأی داده بودند، بنابراین، «رای من کو؟» چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ منبع: انقلاب اسلامی؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها، صص215-212 🇮🇷 @IRANeMOASER