eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
422 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حسن روحانی که سال ۷۳ دنبال مادام العمر کردن ریاست جمهوری (سلطنت) بوده وحالا دغدغه انتخابات پیدا کرده، جالب است! 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ماجرای ارتباط با و چه بود؟ 🔸28 اردیبهشت 1366 ارتشبد دوست صمیمی شاه از دوران کودکی، رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار و قائم‌مقام سابق ساواک، در تهران درگذشت. 🔹بعد از دستگیری(فردوست) از خودش شنیدیم. توضیح داد که یک فردی رابط بین او و بوده، هم گفته بود او را از ایران خارج کنید. یک قراری هم تعیین کرده بودند که او را منتقل کنند و مهندس بازرگان هم در جریان جزئیات این ماجرا بود. قراری در میدان هفت تیر با او گذاشته بودند که بیاید سر قرار و با رابط آن‌‌ها ارتباط بگیرد، در ذهنم هست آن ساعتی که قرار گذاشته بودند آنجا شلوغ می‌شود- حالا دقیق یادم نیست تجمعی، میتینگی، درگیری‌ای، چیزی بوده- و این‌ها نمی‌توانند هم را پیدا کنند و مساله منتفی می‌شود. خب این مساله، مهم بود و ما برای بررسی صحت و سقم این حرف، تصمیم گرفتیم برویم سراغ آقای بازرگان. 🔸حدود بیست روز، یک ماه بعد از دستگیری فردوست سراغ مهندس بازرگان رفتیم . آن زمان نماینده مجلس بود. ما رفتیم مجلس نزد آقای و گفتیم ما فلانی را بازداشت کرده‌ایم و چنین حرفی مطرح شده و ما می‌خواهیم با بازرگان صحبت کنیم. گفت چطوری؟ گفتیم همین جا یک اتاقی در اختیار ما بگذارید با او صحبت کنیم. آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همینطور بوده. بالاخره آن موقع دیدگاه جبهه ملی و نهضت آزادی اینطور بود که از سر و صدا و اعتراضات غرب هراس داشتند.(منبع:مصاحبه موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با یکی از مسئولان پرونده حسین فردوست) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻مخالفت آیت‌الله محمد محمدی گیلانی،سومین دبیر شورای نگهبان، با قائم‌مقامی منتظری🔻 ◀️گزیده‌ای از مواضع و عمل‌کرد دبیران شورای نگهبان از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز ✳️به مناسبت سال‌روز آغاز به کار رسمی شورای نگهبان 🔹آیت‌الله محمّد محمّدی دعوی‌سرایی مشهور به گیلانی در نهم شهریور ۱۳۰۷ در دعوی‌سرا از توابع شهرستان رودسر در استان گیلان متولد شد. ایشان در سال ۱۳۲۵ جهت ادامه‌ی تحصیل به قم عزیمت کرده و ادبیات، سطح و دوره‌ی خارج را در حوزه علمیه‌ی قم به پایان می‌رساند. ایشان به طور ویژه و در طول سال‌های متمادی از محضر ، حضرت (ره) و بهره‌ی وافری برد.(ویژه‌نامه چشم بینا/2،تارنمای رسمی شورای نگهبان، 18تیر1398) 🔸ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از ، توسط امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان حاکم شرع و رئیس منصوب شد و در سال 11تیر1362 به عنوان یکی از فقهای شش‌گانه؛ به عضویت درآمد و در تیر1367 پس از استعفای آیت‌الله صافی گلپایگانی به عنوان سومین دبیر این شورا برگزیده شدند. 🔹آیت‌الله محمدی گیلانی یکی از مخالفان جدی آقای منتظری بود و ماجرای مخالفت امام قدس سره الشریف با قائم‌مقامی منتظری که با پنهان‌کاری آقای هاشمی رفسنجانی به نتیجه نرسید نیز از ایشان نقل شده است: 🔸 «یک روز قبل از مطرح شدن قائم مقامی آقای منتظری در (64/4/25) ، من ضمن تماس با دفتر امام  کتباً از طریق آقای توسلی و آقای رسولی، از ایشان درخواست ملاقات کردم. در آن موقع اعلام شده بود که امام تا پانزده روز ملاقات ندارند. من در تکه کاغذی نوشتم مطلبی واجب و ضروری است، احساس وجوب کردم به عرض مبارک برسانم. امام اجازه دادند خدمت شان رسیدم. گفتم: 🔹«فردا قرار است موضوع قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود، خواستم به عرض تان برسانم به آقای بگویید مطرح نشود. من به آقای منتظری ارادت دارم؛ خدمتشان درس خوانده‌ام؛ ایشان را عابد و زاهد می‌دانم؛ ولی این خصوصیّات، کافی نیست. او از عهده این کار برنمی‌آید...» 🔸امام، گله‌های سوزانی از آقای منتظری را آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه...! و اضافه فرمود: «احمد هم از او دفاع می‌کند! از منزل ، دست‌نویس‌های او را آورده‌اند. من دیدم نامه‌های آقای منتظری از نوشته‌های مهدی هاشمی الهام گرفته! این را من برای ایشان نوشتم!» 🔹سخن امام که به اینجا رسید، من گفتم: «آقای منتظری عین نامه شما را آورد و در جلسه خواند و با خنده گفت: امام خیال کرده که آن چه من برایش مینویسم، الهام از سیدمهدی میگیرم!» 🔸امام فرمود: «نامه مرا آورد در جلسه خواند؟!» گفتم: «بله! آقای و و چند نفر دیگر هم بودند.» امام فرمود: «او این‌طور است!» عرض کردم: «بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائم مقام رهبری مطرح نشود.» 🔹امام قدری فکر کرد و فرمود: «احمد نیست، می‌شود شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعدازظهر من ایشان را ببینم؟» عرض کردم: «بله، اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم [و این جریان را خدمت شما گفتم]. به هیچ کس نگویید. می‌ترسم مرا هم کنند یا مثل در چاه بیندازند!» این را که گفتم، امام _اعلی اللّه مقامه_ سه بار خندید و فرمود: «خاطرت جمع باشد.» از دفتر امام حرکت کردم و آمدم شورای نگهبان. جلسه تمام شده بود و بعد رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح، خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند: به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم. 🔸فردای آن روز، آقای موضوع قائم مقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد... پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: من بعدازظهر رفتم خدمت امام ، امام فرمودند: «موضوع قائم مقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن.» گفتم: «چرا؟! ما در اجلاسیه قبل، به آقایان گفته‌ایم که ایشان را به عنوان قائم مقام، مطرح کنیم.» فرمود: «نه، یکی از دوستان آمده و چنین گفته...» گفتم: «ما اعلام کرده‌ایم. نمی‌شود ...» 🔹مرحوم درباره همین دیدار با امام  و صحبت با آیت‌اللّه محمدی گیلانی در خاطرات روز 14آبان 1364 می‌نویسد: «آقای محمدی گیلانی به دفترم آمد و پیام امام  را درباره برنامه مجلس خبرگان آورد... گفت: امام با انتخاب آقای منتظری [برای قائم مقامی] موافق نیستند... شب، خدمت امام رفتم و راجع به پیام ایشان در مورد مجلس خبرگان مذاکره کردیم. نگرانند که تعیین آیت‏اللّه منتظری به عنوان رهبر آینده، باعث عداوت و کارشکنی رقبای دیگر شود. باید با احتیاط و مراعات جوانب کار، عمل شود.» (روزگار قائم‌مقامی ص66-63) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ماجرای ارتباط با و چه بود؟ 🔸٢٨ اردیبهشت ١٣۶۶ ارتشبد ارتش شاهنشاهی دوست صمیمی شاه از دوران کودکی، رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار و قائم‌مقام سابق ساواک، در تهران درگذشت. 🔹مسئول پرونده فردوست در خصوص رابطه او با مهدی بازرگان چنین می‌گوید: بعد از دستگیری(فردوست) از خودش شنیدیم. توضیح داد که یک فردی رابط بین او و بوده، هم گفته بود او را از ایران خارج کنید. یک قراری هم تعیین کرده بودند که او را منتقل کنند و مهندس بازرگان هم در جریان جزئیات این ماجرا بود. قراری در میدان هفت تیر با او گذاشته بودند که بیاید سر قرار و با رابط آن‌‌ها ارتباط بگیرد، در ذهنم هست آن ساعتی که قرار گذاشته بودند آنجا شلوغ می‌شود- حالا دقیق یادم نیست تجمعی، میتینگی، درگیری‌ای، چیزی بوده- و این‌ها نمی‌توانند هم را پیدا کنند و مساله منتفی می‌شود. خب این مساله، مهم بود و ما برای بررسی صحت و سقم این حرف، تصمیم گرفتیم برویم سراغ آقای بازرگان. 🔸حدود بیست روز، یک ماه بعد از دستگیری فردوست سراغ رفتیم . آن زمان بود. ما رفتیم مجلس نزد آقای و گفتیم ما فلانی را بازداشت کرده‌ایم و چنین حرفی مطرح شده و ما می‌خواهیم با بازرگان صحبت کنیم. گفت چطوری؟ گفتیم همین جا یک اتاقی در اختیار ما بگذارید با او صحبت کنیم. آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همینطور بوده. بالاخره آن موقع دیدگاه جبهه ملی و نهضت آزادی اینطور بود که از سر و صدا و اعتراضات غرب هراس داشتند.(منبع:مصاحبه موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با یکی از مسئولان پرونده حسین فردوست) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ماجرای ارتباط با و چه بود؟ 🔸٢٨ اردیبهشت ١٣۶۶ ارتشبد ارتش شاهنشاهی دوست صمیمی شاه از دوران کودکی، رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار و قائم‌مقام سابق ساواک، در تهران درگذشت. 🔹مسئول پرونده فردوست در خصوص رابطه او با مهدی بازرگان چنین می‌گوید: بعد از دستگیری(فردوست) از خودش شنیدیم. توضیح داد که یک فردی رابط بین او و بوده، هم گفته بود او را از ایران خارج کنید. یک قراری هم تعیین کرده بودند که او را منتقل کنند و مهندس بازرگان هم در جریان جزئیات این ماجرا بود. قراری در میدان هفت تیر با او گذاشته بودند که بیاید سر قرار و با رابط آن‌‌ها ارتباط بگیرد، در ذهنم هست آن ساعتی که قرار گذاشته بودند آنجا شلوغ می‌شود- حالا دقیق یادم نیست تجمعی، میتینگی، درگیری‌ای، چیزی بوده- و این‌ها نمی‌توانند هم را پیدا کنند و مساله منتفی می‌شود. خب این مساله، مهم بود و ما برای بررسی صحت و سقم این حرف، تصمیم گرفتیم برویم سراغ آقای بازرگان. 🔸حدود بیست روز، یک ماه بعد از دستگیری فردوست سراغ رفتیم . آن زمان بود. ما رفتیم مجلس نزد آقای و گفتیم ما فلانی را بازداشت کرده‌ایم و چنین حرفی مطرح شده و ما می‌خواهیم با بازرگان صحبت کنیم. گفت چطوری؟ گفتیم همین جا یک اتاقی در اختیار ما بگذارید با او صحبت کنیم. آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همینطور بوده. بالاخره آن موقع دیدگاه جبهه ملی و نهضت آزادی اینطور بود که از سر و صدا و اعتراضات غرب هراس داشتند.(منبع:مصاحبه موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با یکی از مسئولان پرونده حسین فردوست) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴دروغ پردازان و شورش علیه دادگاه تاریخ 🖊نقدی بر سخنان بی اساس محمد علی ایازی در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/1 🔹فردی به نام در تاریخ ۱۴فروردین۱۴۰۱ مطلبی را در کانال شخصی خود منتشر کرد و با اتکا به افسانه‌بافی، سعی کرد همزمان هم و هم عنصری بدسابقه همچون را یک‌جا تطهیر کند. محور یادداشت وی به ظاهر نقد بخشی از کتاب « » نوشته حجت‌الاسلام و المسلمین بود. گفتنی است پس از انتشار یادداشت تحریف‌آمیز اباذری، آقای در یک گروه مجازی، تحریف‌های هم‌قطار خود را تکمیل کرد و چنین ادعا کرد: 🔸«مرحوم امام به مجرد خبردار شدن از انتشار کتاب [شریعتمداری در دادگاه تاریخ] که با تیراژ ۱۰۰هزار بود از طریق اینجانب به آقای ناشر دستور دادند بلافاصله این کتاب خمیر شود. ایشان به شدت از انتشار این کتاب ناراحت شدند و آن را توهین به دانستند.» 🔹از آن‌جا که محور یادداشت آقای اباذری و هم‌چنین ادعای دروغ آقای ایازی؛ کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» است؛ ضروری می‌نماید که گزارشی مختصر از این کتاب ارائه شده؛ ادعای آقای ایازی به بوته نقد گذاشته شود. 🔸کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ نوشته حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در تابستان ۱۳۶۱ ه.ش.؛ در ۱۸۴صفحه منتشر شد و به سرعت به چاپ دوم (مهر۱۳۶۱ه.ش.) و چاپ سوم (آبان۱۳۶۱ه.ش.) رسید. تیراژ این کتاب تاریخی در چاپ اول ۴۰.۰۰۰ نسخه، چاپ دوم: ۱۰۰.۰۰۰ نسخه و چاپ سوم: ۲۰۰.۰۰۰ نسخه رسید. 🔹با توجه به مقدمه مختصر ذکر شده؛ چند اشکال واضح به ادعای بی‌مستند ایازی وارد است: چاپ اول شریعتمداری در دادگاه تاریخ در ۴۰.۰۰۰ نسخه بوده است. آقای ایازی ادعا می‌کند که امام به مجرد با خبر شدن از انتشار کتاب دستور به خمیر کردن آن دادند اما سؤال این‌جاست که با توجه به جوّ ملتهب سال ۶۱، که بی‌خبر ماندن امام از نشر چنین کتابی را بسیار بعید می‌نماید، طبعا باید امام بعد از همان چاپ اول دستور به خمیر کردن می‌دادند و اگر به راستی امام دستور خمیر کردن کتاب را داده بودند، چطور این کتاب به چاپ دوم و سوم رسید؟! 🔸 آقای ایازی ادعا می‌کند تیراژ کتاب در تاریخی که دستور به خمیر شدن داده شده، ۱۰۰.۰۰۰ نسخه بوده است. همان‌طور که گفته شد، این تیراژ مربوط به چاپ دوم بوده است. بنابراین بر فرض که امام از چاپ اول بی‌خبر مانده باشند و دستور به خمیر کردن چاپ دوم کتاب را داده باشند؛ باز هم روایت آقای ایازی مخدوش خواهد شد چراکه بعد از چاپ دوم(۱۰۰.۰۰۰ نسخه) نه تنها کتاب جمع‌آوری و خمیر نشده بلکه تیراژ آن در چاپ سوم به دو برابر افزایش یافته است. 🔹 اگر امام دستور چنین برخوردی با کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» داده بودند یقینا طرفداران شریعتمداری و مخالفان چهره‌های انقلابی این دستور را سر دست می‌گرفتند و از دهه شصت تا کنون بارها و بارها از طریق رسانه‌های مختلف خود آن را منتشر می‌کردند اما نه تنها تا کنون به این اقدامات دست نزدند بلکه برای مخدوش ساختن این کتاب، به برخی مطالب موهوم و دروغ‌پردازی‌های واهی (از جمله تهمت پشیمان شدن نویسنده کتاب!) دست زده‌اند که نشانگر دست‌خالی بودن این جماعت است! 🔸 علاوه بر نکات فوق؛ بر اساس خاطرات موجود، امام خمینی قدس سره الشریف نه تنها شریعتمداری را حائز شرایط مرجعیت نمی‌دانست بلکه مسلم بودن وی را نیز زیر سؤال برده بودند. این ماجرا به صورت تلویحی؛ حتی در خاطرات مخدوش فردی همچون آقای حسینعلی منتظری نیز درج شده است: 🔹« یک شب که ما با امام جلسه داشتیم در آن جلسه همه مسئولین، آقای ، آقای ، آقای ، آقای نخست وزیر و هم بودند، در ضمن صحبت‌ها من این مطلب را به امام گفتم که: 🔸“چه اشکال داشت طبق وصیت آقای که به آقای گفته بودند تو بر من نماز بخوان در آن نیمه شب اجازه می‎دادند آقای صدر بر آقای شریعتمداری نماز بخواند، این به کجای انقلاب لطمه می‎زد؟ ولی حالا که نگذاشته‌اند آقای صدر همه این جریانات و جریان بازداشتش را در یک جزوه هفتاد هشتاد صفحه ای نوشته است، خیلی هم محترمانه نوشته به کسی هم توهین نکرده است، اما این نوشته در تاریخ می‎ماند و بعد در آینده حضرتعالی را محکوم می‎کنند، می‎گویند آقای خمینی نگذاشت به یک نفر مرجعی که رقیبش بود نماز بخوانند”؛ وقتی من این حرف را زدم امام ناراحت شدند و جمله تندی راجع به آقای شریعتمداری گفتند که من خیلی تعجب کردم و حکایت از این داشت که ذهن ایشان را نسبت به آقای شریعتمداری خیلی مشوب کرده اند»(خاطرات منتظری، ج۱، صص۴۸۲-۴۸۱) 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️برخورد خشونت‌آمیز با تظاهرکنندگان؟! 🔻پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شش پرسش چالشی پیرامون فتنه 88 / 4 ❓برخورد خشونت‌آمیز نیروهای انتظامی و بسیجی با تظاهرکنندگان را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ 🔹1. ادعای خشونت، از شایعه‌سازی‌ها، سیاه‌نمایی‌ها و جنگ روانی بود که ضد نظـام جمهوری اسلامی به راه انداختند و لیستی از قربانیان ساختگی خشونت به نمایش گذاشتند، مانند ، و... که مایه رسوایی بیشتر منافقان جدید و همدستان آن‌ها گردید. 🔸2. نقش در ایجاد خشونت برای بدنام کردن و به زیر سؤال بردن نیروهای بسیجی و ، انتظامی و نظام جمهوری اسلامی را نباید از نظر دور داشت، برخی رویدادها و جریان‌هایی که در آشوب‌های خیابانی اتفاق افتاد، نشان از این واقعیت دارد که عناصر مرموز و چهره‌های ناآشنایی به نام نیروهای بسیجی و انتظامی به خشونت‌هایی دست زدند و وحشی‌گری‌ها کردند. چنان که در روز 15 خرداد 42 که مردم تهران در راه حمایت از امام به پا خاسته و به دستگیری ایشان اعتراض داشتند، شماری از عناصر نفوذی ساواک با لباس مشکی و با شعار با تظاهرکنندگان همراه شدند و به جنایاتی دست زدند. این شگرد کهنه و زنگ‌زده عوامل بیگانه در حوادث اخیر نیز بار دیگر تکرار شد؛ از جیره‌خواران و مأموران برخی از سفارتخانه‌ها بودند که به یک کرشمه دو کار می‌کردند، به نام نیروهای بسیجی و حزباللّهی به وحشی‌گری‌هایی دست می‌زدند تا این را بدنام کنند و دیگر این‌که با تشدید خشونت و رفتار غیرانسانی درگیری‌ها را شدت بخشیده و گسترش دادند. 🔹3. تندروی‌هایی از سوی افراد ساخته نشده و ناپخته در میان نیروهای انتظامی و امنیتی دیده شد. بی‌تردید کسانی که مسئولیت امنیت جامعه را بر دوش دارند، همگی از افراد تربیت شده به آداب اسلامی و موازین اخلاقی نیستند و نمیتوان انتظار داشت که در برخورد با آشوب‌گران و فتنه‌جویان بتوانند طبق موازین قانونی رفتار کنند و هیچگونه خطایی از آن‌ها سرنزند. 🔸4. برخی برخوردها گریزناپذیر بود. نمی‌توان انتظار داشت نیروهایی که حافظ جان و مال و امنیت شهروندان هستند، آن گاه که وحشی‌گری‌ها، آتش‌سوزی‌ها، تخریب اماکن عمومی و تجاوز به جان، ناموس و مال مردم از سوی آشوبگران را شاهد هستند، به نوازش اراذل و اوباش بپردازند، بنابراین، ناگزیرند جدّی و قاطع برخورد کنند و در این برخورد جدّی ممکن است خدای ناخواسته فاجعه جبران‌ناپذیری پیش بیاید که اجتناب‌ناپذیر است. 🔹همین مشکل را در اداره زندان‌ها به ویژه در برهه‌ای که شمار زیادی به زندان‌ها گسیل می‌شوند، می‌توان دید که خواه ناخواه، کنترل از دست مسئولان خارج شده و چه بسا حادثه ناگواری ممکن است روی دهد. ما نمی‌گوییم باید از کنار هرگونه اعمال غیرقانونی و تخلفات - چه عمدی و چه اتفاقی - گذشت و آن را نادیده گرفت. اما راه علاج آن نامه‌پراکنی‌ها و تهیه خوراک تبلیغاتی برای دشمن نیست. 🔸انسانی که مغرض و مریض نباشد، آن گاه که از رفتاری خشونت‌آمیز، غیرقانونی و غیراخلاقی خبردار می‌شود، جار نمی‌زند و معرکه نمی‌گیرد، بلکه از راه قانونی و ارتباط با مراجع ذی ربط می‌کوشد که با بی‌قانونی‌ها و قانون‌شکنی‌ها مقابله کند. این‌هایی که دنبال این هستند خبر ناگواری را به دست آورند و بدون کوچکترین تحقیق و بررسی روی صدق و کذب شنیده‌ها، آن را در بوق و کرنا بدمند و روی آن معرکه بگیرند، دل‌سوز ملّت، کشور، انقلاب و نظام نیستند و هدف‌شان رویارویی با قانون شکنی نیست، آن‌ها درد دیگری دارند و آن درد قدرت، و شهوت مقام و منصب است. بگذریم از گروهک‌های ورشکست‌های که امروز از آزادی و دموکراسی فراوان دم می‌زنند، لیکن اگر خدای ناخواسته روزی به قدرت دست یابند، خون مخالفان خود را در شیشه می‌کنند، قلم‌ها را می‌شکنند و هر صدای مخالفی را در سینه خفه می‌کنند، همانطور كه در گذشته در برخی از مقاطع که به مقامی دست یافتند، با و اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دیگران روی فالانژها را سپید کردند که شرح آن مجال دیگری می‌خواهد. 🔹مگر فراموش كرده‌ایم كه همین جریان‌ها در انتخابات دوم خرداد سال 76 نیز روی داد و عده‌ای روی كار آمدن و را نشان از دیكتاتوری و فضای بسته دولت آقای عنوان میكردند، حالا چه شده همه در یك جبهه قرار گرفتند؟! 📚منبع: انقلاب اسلامی؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها، صص220-218 🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم|| ایجاد مزاحمت هواداران منتظری در قم؛ به روایت آیت‌الله یزدی 🔴 | سالروز رحلت آیت‌الله یزدی 🔹«[دیگر] مطلبی که می‌خواهم خدمت شما بگویم و اینجا نبود اینکه ایشان از خلع شدند انقلاب هم پیروز شد و امام هم واقعا ناراحت شدند از این مشکل و چندین بار به آقایان گفتند که باید این را حلش بکنید تا شب صدور نامه 6/1/68 که امام اصرار داشتند که همان شب نامه در مجامع عمومی خوانده شود و آقای و... مانع می‌شوند و تا این اندازه من نمی‌دانستم ولی می‌دانستم که آقای هاشمی خیلی دنبال حفظ شخصیت ایشان است و خیال می‌کند که نوشته ایشان نوشته درجه اول در بحث ولایت فقیه است و من با خود ایشان هم خیلی بحث کرده بودم. 🔸همه این‌ها گذشت، رسیدیم به یک زمانی که من از طرف رئیس شدم. آقای منتظری هم در آن زمان هیچ‌کاره بود ولی هر روز مصاحبه می‌کرد و یک سوژه دست دشمن می‌داد و درب خانه‌اش هم هر روز یک اجتماع از جمع می‌شدند وشعار می دادند. من هم نزد مقام معظم رهبری رفتم و گفتم که من دیگر در اینجا نمی‌توانم زندگی کنم و شما بیایید اینجا را بخرید...» 🇮🇷 @IRANeMOASER
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه پنجم 🔹خبرنگار: حالا اگر این سیر را ادامه بدهید تا زمانى که به تهران تشریف آوردید و قضیه ۲۲ بهمن 🔸آمدن ما به تهران قبلاً قرار بود که خیلى زودتر انجام بگیرد یعنى من وقتى که از تبعید برگشتم و آمدم مشهد یک مدتى مشهد بودم، کارهاى مشترکى را با دوستان تهران داشتیم و این‌ها اصرار داشتند که من تهران فعلاً بمانم. من هم قصدم این بود منتها چون محرم و صفر پیش آمد که دو دستور امام نسبت به محرم و صفر، ما رفتیم مشهد که کارهاى محرم و صفر را با دوستان همکارى کنیم و سامان بدهیم و چون کارها خیلى مثل همه جاى دیگر دست و پاگیر و در ارتباط با مردم و این‌ها بود، تظاهرات فراوان و سازمان دادن راهپیمایى‌هاى چند صد هزار نفرى مشهد که خیلى مهم و بى‌سابقه بود، طبعاً من هر چى مى‌خواستم هى بیایم نمى‌توانستم. تا این‌که از تهران آقاى مرحوم بارها براى من پیغام فرستادند که براى یک کار مهمى من باید بیایم تهران و من دوستان مشهد را راضى کردم که بیایم تهران و آمدم، که آن کار مهم هم عبارت از این بود که امام من را به عنوان عضو معین کرده بودند و من خبر نداشتم از این قضیه و این‌ها مى‌خواستند به من ابلاغ کنند و این طبعاً ایجاب مى‌کرد که من در تهران بمانم، تا این‌که آمدم تهران. تهران خب در ، استقبال در بودیم تا آن روزهاى بسیار حساس قبل از ۱۲ بهمن، قبل از آمدن امام. 🔸یکى از خاطراتى که در این رابطه من یادم هست که شاید براى شما جالب باشد خاطره آن شبى است که اعلان شد که فرداى آن روز فرودگاه را بستند یعنى ... قبل از بله، آن شبى بود که ظاهراً همان روز قبلش بود که بختیار اعلامیه‌اى داده بود و مى‌خواست این اعلامیه در رادیو خوانده بشود، قبلاً با دوستان خودش در شوراى انقلاب چون مى‌دانید که چند نفر از اعضاى شوراى انقلاب با بختیار دوست بودند، سوابق دوستى داشتند و شاید یک خرده رودروایستى هم داشتند و به وسیله آن‌ها این اعلامیه را فرستاد در شوراى انقلاب که ببینند شوراى انقلاب با این اعلامیه موافق است یا نه؟ 🔹البته شاید آن روز اسم شوراى انقلاب را هنوز بر این جمع منطبق نمى‌دانستند، البته مى‌دانستند شوراى انقلابى هست، شاید نمى‌شناختند که این جمع شوراى انقلاب است اما به‌هرحال کسانى که معلوم بود با امام ارتباط دارند که شخص بارز آن‌ها مرحوم و شهید مطهرى و اینها بودند اشخاص بارزى که معلوم بود با امام در ارتباط هستند دائماً و بعضى از برادران دیگرمان مثل آقاى برادرمان آقاى ، شهید ، اینها کسانى بود که مشخص بود که مشخص بود با امام در ارتباط هستند در زمینه مسائل تظاهرات و این‌ها. آن اعلامیه را فرستاد آن روز عصرى در مدرسه رفاه بودیم که آن اعلامیه را یکى از همان آقایانى که با آن گروه ارتباط داشت آورد آن‌جا و گفت بله این اعلامیه را بختیار داده و گفتند که امام هم موافقت کردند با این اعلامیه ... بله همان اعلامیه‌اى بود که در او گفته بود که من مى‌خواهم براى پاره‌اى از گفتگوها و تبادل‌نظر بروم پاریس و با آیت‌اللَّه خمینى صحبت کنم. که ما برایمان خیلى غیر قابل باور بود که امام ملاقات با بختیار را با این شرط به این سادگى بپذیرند، چون ما مى‌دانستیم قبلاً که اذن دخول زیارت امام استعفا از مقامات و حتى یک خرده بالاتر، تبرى کردن از نظام پادشاهى و این چیزهاست، اصلاً این آن وقت ما مى‌گفتیم این اذن دخول خدمت امام است، آن وقت چطور ایشان با این چیز مثلاً بى‌رمق و ضعیف، این متنى که خیلى ضعیف بود چنین اجازه‌اى پیدا کرده باشد براى ما غیر قابل تصور بود، لکن از طرفى آن آقایى که این را آورده بود و جزو خودمان هم بود دیگر، جزو شوراى انقلاب بود، به تحقیق مى‌گفتش که نخیر این کار حتماً انجام گرفته و اینها. مرحوم شهید بهشتى اول توى جلسه نبود بعد ایشان آمد، قبل از آنى که ایشان بیاید شهید مطهرى یک اصلاح در این عبارت کرد بعد که شهید بهشتى آمد یک اصلاح هم ایشان کرد که این دو تا اصلاح تقریباً محتوا را عوض مى‌کرد، مثلاً براى کسب نظر او نوشته بود فرض کنید کردند کسب تکلیف، که این خیلى فرق مى‌کرد کسب نظر با کسب تکلیف، مثلاً یک چنین تغییراتى را که به کلى عوض مى‌کرد محتواى آن نامه را این دو برادر، مرحوم شهید مطهرى و شهید بهشتى در این عبارت آوردند گفتند اگر این جور باشد شاید مثلاً مورد قبول قرار بگیرد لکن باز هم به نظر آن‌ها و به نظر همه ما بعید بود اصلاً که امام با یک چنین چیزى قبول کنند، لکن آنها به طور قطع مى‌گفتند که اینجور است. 🇮🇷 @IRANeMOASER
1402.2.23.pdf
1.76M
مسئله ولایت در ردیف اول مسائل اسلامی انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش سی‌ام 🔹متن نامه شهید بهشتی به اعضای گروه حکومت اسلامی «بسمه تعالی 🔸سلام بر دوستان عزیز آقای ، آقای ، آقای ، آقای ، آقای ، آقای ، آقای ، آقای ، آقای ، آقای ، آقای و آقای نزدیک 6 ماه است که از دیدار شما، انس با شما تماس مرتبی که در جلسات بحث ولایت با بیشتر شما دوستان گرامی داشتم محرومم. خیلی زودتر از این می‌خواستم نامه ای دسته جمعی به شما رفقای عزیز بنویسم. 🔹ولی فکر می‌کردم نخست موفق می‌شوم برای یک یک نامه دوستانه جداگانه بنویسم و به این وظیفه یک مسافر دور شده از محفل عمل کنم... 🔸در این سفر چه در برخورد با هم‌فکران‌مان در حوزه نجف چه در برخورد با برخی از مردم کشورهای اسلامی سر راه، اجازه بدهید «کشورها» را همین جا اصلاح کنم «بلاد اسلامی» سر راه، و چه در برخورد با نیاز‌مندان اروپانشین یا اروپا گرد، به ضرورت قاطع کاری که شروع کرده‌ایم بیشتر ایمان پیدا کرده‌ام، همه‌جا این ضرورت به چشم می‌خورد: از نو شناختن اسلام بر مبنای تحقیق علمی هر چه کامل‌تر، توجه به مسائل هر چه زنده‌تر. 🔹همان‌گونه که در ایران مکرر عرض می‌کردم: این کار، مادر همه کارهای دیگری است... 🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،23اردیبهشت1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🇮🇷 @IRANeMOASER
برخورد خشونت‌آمیز با تظاهرکنندگان؟! پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شش پرسش چالشی پیرامون فتنه 88 / 4 برخورد خشونت‌آمیز نیروهای انتظامی و بسیجی با تظاهرکنندگان را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ 🔹1. ادعای خشونت، از شایعه‌سازی‌ها، سیاه‌نمایی‌ها و جنگ روانی بود که ضد نظـام جمهوری اسلامی به راه انداختند و لیستی از قربانیان ساختگی خشونت به نمایش گذاشتند، مانند ، و... که مایه رسوایی بیشتر منافقان جدید و همدستان آن‌ها گردید. 🔸2. نقش در ایجاد خشونت برای بدنام کردن و به زیر سؤال بردن نیروهای بسیجی و ، انتظامی و نظام جمهوری اسلامی را نباید از نظر دور داشت، برخی رویدادها و جریان‌هایی که در آشوب‌های خیابانی اتفاق افتاد، نشان از این واقعیت دارد که عناصر مرموز و چهره‌های ناآشنایی به نام نیروهای بسیجی و انتظامی به خشونت‌هایی دست زدند و وحشی‌گری‌ها کردند. چنان که در روز 15 خرداد 42 که مردم تهران در راه حمایت از امام به پا خاسته و به دستگیری ایشان اعتراض داشتند، شماری از عناصر نفوذی ساواک با لباس مشکی و با شعار با تظاهرکنندگان همراه شدند و به جنایاتی دست زدند. این شگرد کهنه و زنگ‌زده عوامل بیگانه در حوادث اخیر نیز بار دیگر تکرار شد؛ از جیره‌خواران و مأموران برخی از سفارتخانه‌ها بودند که به یک کرشمه دو کار می‌کردند، به نام نیروهای بسیجی و حزباللّهی به وحشی‌گری‌هایی دست می‌زدند تا این را بدنام کنند و دیگر این‌که با تشدید خشونت و رفتار غیرانسانی درگیری‌ها را شدت بخشیده و گسترش دادند. 🔹3. تندروی‌هایی از سوی افراد ساخته نشده و ناپخته در میان نیروهای انتظامی و امنیتی دیده شد. بی‌تردید کسانی که مسئولیت امنیت جامعه را بر دوش دارند، همگی از افراد تربیت شده به آداب اسلامی و موازین اخلاقی نیستند و نمیتوان انتظار داشت که در برخورد با آشوب‌گران و فتنه‌جویان بتوانند طبق موازین قانونی رفتار کنند و هیچگونه خطایی از آن‌ها سرنزند. 🔸4. برخی برخوردها گریزناپذیر بود. نمی‌توان انتظار داشت نیروهایی که حافظ جان و مال و امنیت شهروندان هستند، آن گاه که وحشی‌گری‌ها، آتش‌سوزی‌ها، تخریب اماکن عمومی و تجاوز به جان، ناموس و مال مردم از سوی آشوبگران را شاهد هستند، به نوازش اراذل و اوباش بپردازند، بنابراین، ناگزیرند جدّی و قاطع برخورد کنند و در این برخورد جدّی ممکن است خدای ناخواسته فاجعه جبران‌ناپذیری پیش بیاید که اجتناب‌ناپذیر است. 🔹همین مشکل را در اداره زندان‌ها به ویژه در برهه‌ای که شمار زیادی به زندان‌ها گسیل می‌شوند، می‌توان دید که خواه ناخواه، کنترل از دست مسئولان خارج شده و چه بسا حادثه ناگواری ممکن است روی دهد. ما نمی‌گوییم باید از کنار هرگونه اعمال غیرقانونی و تخلفات - چه عمدی و چه اتفاقی - گذشت و آن را نادیده گرفت. اما راه علاج آن نامه‌پراکنی‌ها و تهیه خوراک تبلیغاتی برای دشمن نیست. 🔸انسانی که مغرض و مریض نباشد، آن گاه که از رفتاری خشونت‌آمیز، غیرقانونی و غیراخلاقی خبردار می‌شود، جار نمی‌زند و معرکه نمی‌گیرد، بلکه از راه قانونی و ارتباط با مراجع ذی ربط می‌کوشد که با بی‌قانونی‌ها و قانون‌شکنی‌ها مقابله کند. این‌هایی که دنبال این هستند خبر ناگواری را به دست آورند و بدون کوچکترین تحقیق و بررسی روی صدق و کذب شنیده‌ها، آن را در بوق و کرنا بدمند و روی آن معرکه بگیرند، دل‌سوز ملّت، کشور، انقلاب و نظام نیستند و هدف‌شان رویارویی با قانون شکنی نیست، آن‌ها درد دیگری دارند و آن درد قدرت، و شهوت مقام و منصب است. بگذریم از گروهک‌های ورشکست‌های که امروز از آزادی و دموکراسی فراوان دم می‌زنند، لیکن اگر خدای ناخواسته روزی به قدرت دست یابند، خون مخالفان خود را در شیشه می‌کنند، قلم‌ها را می‌شکنند و هر صدای مخالفی را در سینه خفه می‌کنند، همانطور كه در گذشته در برخی از مقاطع که به مقامی دست یافتند، با و اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دیگران روی فالانژها را سپید کردند که شرح آن مجال دیگری می‌خواهد. 🔹مگر فراموش كرده‌ایم كه همین جریان‌ها در انتخابات دوم خرداد سال 76 نیز روی داد و عده‌ای روی كار آمدن و را نشان از دیكتاتوری و فضای بسته دولت آقای عنوان میكردند، حالا چه شده همه در یك جبهه قرار گرفتند؟! منبع: انقلاب اسلامی؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها، صص220-218 🇮🇷 @IRANeMOASER
1402.4.26.pdf
1.43M
تبعید امام(ره) و حساسیت ساواک نسبت به آیت‌الله مصباح انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش پنجاه و پنجم 🔹با تبعید امام رحمه‌الله علیه به ، فضای خفقان‌باری در کشور و خصوصاً در حوزه قم پدید آمد به طوری که نیروهای مبارز همگی زیر ذرّه‌بین ساواک قرار گرفته بودند. این فضای خفقان‌بار دست‌کم دو تأثیر مهم در فرآیند مبارزات داشت: 🔸نخست آن که طیفی از مبارزان به فکر مبارزه مسلحانه افتادند که اولین نتیجه آن ترور بود...امام خمینی(قدس سره) بنا به دلائلی هرگز روش مبارزه مسلحانه را تأیید نکرد، اما برخی روحانیان مبارز از جمله آقایان ، ، و دیگران، حامی جدی این سنخ تحرکات بودند و در مواردی از طریق تأییدیه مکتوب، از امام خواستند سازمان مجاهدین(منافقین) را تأیید کند. البته طیف زیادی از شاگردان امام با تأسی به ایشان، در میدان حمایت از مبارزه مسلحانه وارد نشدند. 🔹اثر دوم، تمایل به تشکل‌‌سازی و زیرزمینی شدن تحرکات مبارزاتی بود که لازمه فضای امنیتی و پلیسی است در این‌باره می‌توان به ایجاد گروه سری یازده نفره اشاره کرد. 🔸آیت ‌الله مصباح در مورد حوادث سال1343 و پیامدهای تبعید امام، تحلیل جالبی دارد که تصویر روشنی از فضای سیاسی آن روز ارائه می‌دهد: «گرفتن مجدد ایشان [امام] باعث این شد که یک عده‌ای به فکر فعالیت‌های مسلحانه بیفتند...» 🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،26تیر1402، صفحه 6. متن کامل 🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم|| ایجاد مزاحمت هواداران منتظری در قم؛ به روایت آیت‌الله یزدی 🔴 | سالروز رحلت آیت‌الله یزدی 🔹«[دیگر] مطلبی که می‌خواهم خدمت شما بگویم و اینجا نبود اینکه ایشان از خلع شدند انقلاب هم پیروز شد و امام هم واقعا ناراحت شدند از این مشکل و چندین بار به آقایان گفتند که باید این را حلش بکنید تا شب صدور نامه 6/1/68 که امام اصرار داشتند که همان شب نامه در مجامع عمومی خوانده شود و آقای و... مانع می‌شوند و تا این اندازه من نمی‌دانستم ولی می‌دانستم که آقای هاشمی خیلی دنبال حفظ شخصیت ایشان است و خیال می‌کند که نوشته ایشان نوشته درجه اول در بحث ولایت فقیه است و من با خود ایشان هم خیلی بحث کرده بودم. 🔸همه این‌ها گذشت، رسیدیم به یک زمانی که من از طرف رئیس شدم. آقای منتظری هم در آن زمان هیچ‌کاره بود ولی هر روز مصاحبه می‌کرد و یک سوژه دست دشمن می‌داد و درب خانه‌اش هم هر روز یک اجتماع از جمع می‌شدند وشعار می دادند. من هم نزد مقام معظم رهبری رفتم و گفتم که من دیگر در اینجا نمی‌توانم زندگی کنم و شما بیایید اینجا را بخرید...» 🇮🇷 @IRANeMOASER
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه پنجم 🔹خبرنگار: حالا اگر این سیر را ادامه بدهید تا زمانى که به تهران تشریف آوردید و قضیه ۲۲ بهمن 🔸آمدن ما به تهران قبلاً قرار بود که خیلى زودتر انجام بگیرد یعنى من وقتى که از تبعید برگشتم و آمدم مشهد یک مدتى مشهد بودم، کارهاى مشترکى را با دوستان تهران داشتیم و این‌ها اصرار داشتند که من تهران فعلاً بمانم. من هم قصدم این بود منتها چون محرم و صفر پیش آمد که دو دستور امام نسبت به محرم و صفر، ما رفتیم مشهد که کارهاى محرم و صفر را با دوستان همکارى کنیم و سامان بدهیم و چون کارها خیلى مثل همه جاى دیگر دست و پاگیر و در ارتباط با مردم و این‌ها بود، تظاهرات فراوان و سازمان دادن راهپیمایى‌هاى چند صد هزار نفرى مشهد که خیلى مهم و بى‌سابقه بود، طبعاً من هر چى مى‌خواستم هى بیایم نمى‌توانستم. تا این‌که از تهران آقاى مرحوم بارها براى من پیغام فرستادند که براى یک کار مهمى من باید بیایم تهران و من دوستان مشهد را راضى کردم که بیایم تهران و آمدم، که آن کار مهم هم عبارت از این بود که امام من را به عنوان عضو معین کرده بودند و من خبر نداشتم از این قضیه و این‌ها مى‌خواستند به من ابلاغ کنند و این طبعاً ایجاب مى‌کرد که من در تهران بمانم، تا این‌که آمدم تهران. تهران خب در ، استقبال در بودیم تا آن روزهاى بسیار حساس قبل از ۱۲ بهمن، قبل از آمدن امام. 🔸یکى از خاطراتى که در این رابطه من یادم هست که شاید براى شما جالب باشد خاطره آن شبى است که اعلان شد که فرداى آن روز فرودگاه را بستند یعنى ... قبل از بله، آن شبى بود که ظاهراً همان روز قبلش بود که بختیار اعلامیه‌اى داده بود و مى‌خواست این اعلامیه در رادیو خوانده بشود، قبلاً با دوستان خودش در شوراى انقلاب چون مى‌دانید که چند نفر از اعضاى شوراى انقلاب با بختیار دوست بودند، سوابق دوستى داشتند و شاید یک خرده رودروایستى هم داشتند و به وسیله آن‌ها این اعلامیه را فرستاد در شوراى انقلاب که ببینند شوراى انقلاب با این اعلامیه موافق است یا نه؟ 🔹البته شاید آن روز اسم شوراى انقلاب را هنوز بر این جمع منطبق نمى‌دانستند، البته مى‌دانستند شوراى انقلابى هست، شاید نمى‌شناختند که این جمع شوراى انقلاب است اما به‌هرحال کسانى که معلوم بود با امام ارتباط دارند که شخص بارز آن‌ها مرحوم و شهید مطهرى و اینها بودند اشخاص بارزى که معلوم بود با امام در ارتباط هستند دائماً و بعضى از برادران دیگرمان مثل آقاى برادرمان آقاى ، شهید ، اینها کسانى بود که مشخص بود که مشخص بود با امام در ارتباط هستند در زمینه مسائل تظاهرات و این‌ها. آن اعلامیه را فرستاد آن روز عصرى در مدرسه رفاه بودیم که آن اعلامیه را یکى از همان آقایانى که با آن گروه ارتباط داشت آورد آن‌جا و گفت بله این اعلامیه را بختیار داده و گفتند که امام هم موافقت کردند با این اعلامیه ... بله همان اعلامیه‌اى بود که در او گفته بود که من مى‌خواهم براى پاره‌اى از گفتگوها و تبادل‌نظر بروم پاریس و با آیت‌اللَّه خمینى صحبت کنم. که ما برایمان خیلى غیر قابل باور بود که امام ملاقات با بختیار را با این شرط به این سادگى بپذیرند، چون ما مى‌دانستیم قبلاً که اذن دخول زیارت امام استعفا از مقامات و حتى یک خرده بالاتر، تبرى کردن از نظام پادشاهى و این چیزهاست، اصلاً این آن وقت ما مى‌گفتیم این اذن دخول خدمت امام است، آن وقت چطور ایشان با این چیز مثلاً بى‌رمق و ضعیف، این متنى که خیلى ضعیف بود چنین اجازه‌اى پیدا کرده باشد براى ما غیر قابل تصور بود، لکن از طرفى آن آقایى که این را آورده بود و جزو خودمان هم بود دیگر، جزو شوراى انقلاب بود، به تحقیق مى‌گفتش که نخیر این کار حتماً انجام گرفته و اینها. مرحوم شهید بهشتى اول توى جلسه نبود بعد ایشان آمد، قبل از آنى که ایشان بیاید شهید مطهرى یک اصلاح در این عبارت کرد بعد که شهید بهشتى آمد یک اصلاح هم ایشان کرد که این دو تا اصلاح تقریباً محتوا را عوض مى‌کرد، مثلاً براى کسب نظر او نوشته بود فرض کنید کردند کسب تکلیف، که این خیلى فرق مى‌کرد کسب نظر با کسب تکلیف، مثلاً یک چنین تغییراتى را که به کلى عوض مى‌کرد محتواى آن نامه را این دو برادر، مرحوم شهید مطهرى و شهید بهشتى در این عبارت آوردند گفتند اگر این جور باشد شاید مثلاً مورد قبول قرار بگیرد لکن باز هم به نظر آن‌ها و به نظر همه ما بعید بود اصلاً که امام با یک چنین چیزى قبول کنند، لکن آنها به طور قطع مى‌گفتند که اینجور است. 🇮🇷 @IRANeMOASER