eitaa logo
مرکز رسیدگی به امور مساجد استان اصفهان
983 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
477 فایل
صفحه رسمی مرکز رسیدگی به امور مساجد استان اصفهان آدرس: خیابان مسجد سید کوچه ۲۴ تلفن: ۰۳۱۳۲۳۵۷۶۱۳ نمابر: ۰۳۱۳۲۳۵۷۸۷۵ ارتباط با ادمین: @isfahanmasajed_admin کانال خبرنامه: @khabarnamehmasjed کانال منبر: @menbarisfahan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻روایتی ناب در فضیلت انس با 🔹حضرت امام محمد باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «قرآن را بیاموزید زیرا قرآن در بهترین صورت‌ها که مردم دیده‌اند روز قیامت بیاید درحالیکه مردم در یکصد و بیست هزار صف هستند، که هشتاد هزار آن صف‌ها از امت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و چهل هزار صف از امت‌های دیگر. قرآن به صورت مردی در برابر صف مسلمانان در آید و آنها به وی نظر کنند و گویند: «معبودی جز خدای بردبار و کریم نیست، همانا این مردی از مسلمانان است که به سیما و صفت، او را بشناسیم جز این که او درباره قرآن کوشاتر از ما بوده و از این رو درخشندگی و زیبایی و روشنی بیشتری به او داده شده که به ما داده نشده و سپس از آنها بگذرد تا در صف شهیدان قرار بگیرد، شهداء به او نظر کنند و گویند: معبودی جز خدای پروردگار مهربان نیست، این مرد از شهیدان است که ما او را به سیما و صفت شناسیم، جز این که او از شهیدان در دریاست و از اینجا به او زیبایی و برتری داده‌اند و به ما نداده‌اند، فرمود: بگذرد تا به صورت شهیدی در برابر صف شهیدان دریا برسد، پس آنان به او نگاه کنند و شگفت آنها بسیار گردد و گویند: این از شهیدان در دریاست که ما او را به علامت و صفت بشناسیم جز این که آن جزیره که این مرد در آن شهید شده هولناک‌تر از جزیره‌ای است که ما در آن گرفتار شدیم. روی این جهت است که به او درخشندگی و زیبایی و روشنی بیشتری از ما داده‌اند، پس از آنان بگذرد تا به صف پیامبران و مرسلین برسد، در صورت یک پیامبر مرسل، پس پیامبران به او نگاه کنند و تعجبشان بیشتر گردد. و گویند: براستی این پیامبر مرسلی است که ما او را به نشانی و وصفش می‌شناسم جز این که به او برتری بسیاری داده شده است. پس همگی پیامبران گرد آیند و خدمت رسول خدا آیند و از او پرسند و گویند: ‌ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این کیست؟! فرماید: آیا او را نمی‌شناسید؟ گویند: ما او را نشناسیم، او از آنهایی است که خدا بر او خشم نکرده است. پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «این حجت خدا بر مردم است» پس سلام کند و بگذرد تا به صف فرشتگان برسد به صورت فرشته‌ای، پس فرشتگان به او نظر کنند و سخت در شگفت روند و چون برتری او را ببینند بر آنها گران آید و گویند: پروردگار ما، این بنده‌ای از فرشتگان است که او را به نشانی و وصفش بشناسیم جز این که او از نظر مقام و مرتبه نزدیک‌ترین فرشتگان است نزد خدای ـ عزوجل ـ و از این نظر نور و جمالی دارد که ما نداریم. پس بگذرد تا به درگاه رب ـ تبارک و تعالی ـ رسد و پای عرش به سجده افتد. خدای او را ندا کند: ‌ای حجت من در زمین و‌ای سخن راست و گویایم! سر بردار و بخواه تا به تو داده شود و شفاعت کن، تا شفاعتت پذیرفته شود، پس سر بردارد و خدای به او فرماید: بندگان مرا چگونه دیدی؟ عرض کند: بار پروردگارا، برخی از ایشان مرا نگهداری کردند و محفوظ داشتند و چیزی از مرا ضایع نکردند و برخی از ایشان مرا ضایع کردند و حق مرا سبک شمردند و مرا تکذیب کردند، با این که من حجت تو بر تمامی بندگانت بودم. پس خدای ـ تبارک و تعالی ـ فرماید: به عزت و جلال خودم و مکانت والایم سوگند! امروز بهترین ثواب را به تو بدهم و دردناک‌ترین کیفر را به خاطر تو بدهم. قرآن به صورت مردی رنگ پریده و متغیر که اهل محشر او را ببینند درآمده و به مردی از شیعیان که او را می‌شناخته می‌گوید: ‌ای بنده خدا من تو را می‌شناسم پس بدان منم که تو را به شب بیداری کشیدم و در زندگیت تو را به تعب می‌افکندم، درباره من ناهنجار شنیدی و رانده در گفتار شدی، آگاه باش که همانا هر تاجری سود خود را دریافت کند و من امروز پشتیبان و پشت سر تو هستم و گوید: پروردگارا بنده توست و تو به او داناتری که رنجش درباره من بود و مواظب بر من، به خاطر من با دشمنانم دشمنی می‌کرد و دوستی و خشمش درباره من بود. پس خدای ـ عزوجل ـ فرماید: بنده‌ام را وارد بهشتم کنید و از جامه‌های بهشتی به او بپوشانید و تاج بر سرش نهید و چون با او چنین کنند او را به قرآن نشان دهند و گویند: آیا به آن چه درباره دوستت رفتار شده خشنود شدی؟ گوید: بار پروردگارا! من اینان را کم شمرم، خیر را درباره اشاره افزون کن! خداوند فرماید: به عزت و جلال و ارتفاع مقامم سوگند امروز به او و هر که در پایه اوست پنج چیز دهم. آگاه باش! که ایشان جوانانی باشند که پیر نشوند، تندرستانی باشند که بیمار نگردند و توانگرانی باشند که ندار نشوند و خرسندانی باشند که غمگین نشوند و زنده‌هایی باشند که نمی‌میرند. 📚 کافی ج ۲ ص ۴۰۰ 🍃🍂💐🌹💐🍂🍃 @menbarisfahan
بسم الله الرحمن الرحیم و راهپیمایی مردمی در اعتراض به منافقین و اراذل و اوباش به ساحت مقدس ، و بیت علیهم السلام (خصوصا آقا الحسین)، قتل و جنایت و تعرض به نوامیس مردم و امنیت عمومی ،تخریب اموال عمومی محاربه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و هتک حرمت انقلاب و مقام رهبری و مرجعیت ...... هشدار به بر هم زنندگان و آرامش جامعه و خاموش کردن دشمنان تشنه به خون این ملت با حضور پر شور اقشار مختلف مردم ✅جمعه ۱ مهر بعد از نماز جمعه اصفهان لطفاً رسانه باشید 🏴🌷🏴🌹🏴🌷🏴 @menbarisfahan
🔰 نمی‌ترسد... ✅ روحانیت نباید از چیزی بترسد، روحانیت نباید از عربده‌کشی‌ها، وحشیگری‌ها و غوغای مشتی رجاله و اراذل وحشت کند. ✅ علما و روحانیان باید تا آخرین قطره خون خود را در راه ، در راه و در راه اعلای کلمة الله نثار کنند. 📚 صحیفه امام خمینی، ج ۱، صص ۱۵۸ و ۱۵۹ 🇮🇷🌷🏳🌹🏳🌷🇮🇷 🆔@isfahanmasajed
⭕️چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد: مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. وقتی که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم. ✍دکتر اصغری نکاح روانشناس و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد _______________________ ❌ وقتی هشدار امام جامعه نادیده گرفته شود ‼️ فضای مجازی ول و رها، نوجوان و جوانان است 🇮🇷🌷🏴🌹🏴🌷🇮🇷 🆔@isfahanmasajed
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «‌ »         روز سه‌شنبه ١۴٠٢/١٢/٢٢ ✍️ مناسبت روز: امروز اولین روز از ماه مبارک رمضان است، ماه بزرگی که طبق روایات، «»، «»، «» و همچنین ماه شناخت و بهره‌بردارى فکرى و عملى از آیات نورانی قرآن است؛ ماهى که خواندن یک آیه از قرآن کریم در آن، معادل با ثواب یک ختم کل قرآن در ماه‌های دیگر است» [عيون اخبارالرضا، ج ٢، ص ٢۶۶]؛ ماهی که در شب قدرش، قرآن از لوح محفوظ بر قلب وسیع و نورانى خاتم‌الانبیاء (ص) نازل شده: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن»؛ و همه مسلمانان در این ماه پربرکت رابطه خود را با کتاب خدا، نزدیک‌تر، استوارتر و محکم‌تر نموده و سعی می‌کنند که حداقل در هر روز، یک جزء از قرآن را ختم نمایند؛ ✍️ ما نیز انشاالله به شرط حیات در هر این ماه مبارک، هر روز یکی از آیات مربوط به جزء همان روز را با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان در سال ١٣۵٣ شمسی تهیه شده، به حضور شما عزیزان تقدیم می‌نمائیم؛ ✅ اما آیه اول از جزء اول قرآن: أعوذ باللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ «الم، ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» یعنی این قرآنی که امروز بر روی این کاغذها چاپ شده و مقابل ماست، همان قرآن بلند مرتبه‌ای است که در آسمانی بودن آن هیچ شک و تردیدی وجود ندارد و این کتاب بلندمرتبه هادی و راهنمای کسانی است که اهل تقوا باشند؛ ابتدای این مبحث برای فهم بیشتر و تدبر عمیق‌تر در این آیه نورانی، داستانی را برای شما بیان می‌کنم: نقل است که مردی در زمان‌های قدیم که وسائل ارتباطی امروز نبود، راهی سرزمینی دور شد و همسر و سه فرزندش را تنها گذاشت و پس از مدتی چند نامه‌ برای آنها فرستاد؛ همسر و فرزندانش که او را از صمیم قلب دوست داشتند، نامه‌ها را در دست گرفته، بوسیده و بدون اینکه پاکت آنها را باز کنند، آنها را در پارچه‌ای ترمه‌ قرار داده، عطر زده و روی طاقچه می‌گذاشتند و هرچند وقت یک بار که دلشان برای پدر خیلی تنگ می‌شد، مجدداً نامه‌ها را از پارچه درآورده، غبار آنها را پاک کرده، می‌بوسیدند و دوباره در همانجا می‌گذاشتند؛ سال‌ها بعد پدر از سفر بازگشت؛ ولی به جز یکی از پسرانش کسی در منزل باقی نمانده بود! با تعجب از او پرسید مادرت کجاست؟ پسر گفت: سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم از دنیا رفت! پدر گفت: من که در نامه اول خود، پول زیادی برای شما فرستادم، چرا آن را باز نکردید! سپس پرسید: برادرت کجاست؟ پسر گفت: بعد از فوت مادر، او که شغلی نداشت، از سر بیکاری با دوستان ناباب آشنا شد و هم‌اکنون در زندان است، پدر با تأثر گفت: چرا نامۀ دوم من را باز نکردید! من در آن به واسطهٔ دوستم، شغلی برای برادرت پیدا کرده بودم؛ پدر پرسید: خواهرت کجاست؟ پسر گفت: با همان پسری که مدت‌ها خواستگارش بود ازدواج کرد و او را به شهر دوری برده و بسیار بدبخت شده؛ پدر اشک‌هایش جاری شد و گفت چرا نامه دیگر من را نخواندید! من در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نام نیست و من با این ازدواج مخالفم؟! پس پسر آه حسرت کشیده و زیر لب می‌گفت: ای کاش نامه‌های پدر را باز کرده و خوانده بودیم، آن‌وقت دچار این همه مشکلات و مصائب نمی‌شدیم! این داستان، دقیقاً حکایت رفتار بسیاری از ما با قرآن‌کریم است؛ کتابی که خداوند برای ما فرستاده تا همه‌ی مشکلات زندگی خود را بر اساس دستورات و رهنمودهای آن، حل و فصل کنیم؛ ولی ما آن را بوسیده و در طاقچه قرار داده‌ایم و در باتلاق مشکلات و گرفتاری‌ها غرق شده‌ایم؛ درحالی که خداوند قرآن را وسیله هدایت ما قرار داده «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»، اما متأسفانه بیشتر ما در طول زندگی خود کاری به «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ» نداریم و نهایت استفاده ما از این کتاب هدایت، روی طاقچه، سر سفره عقد و سفره هفت سین، و رد شدن از زیر آن برای مسافرت و یا خواندن آن در مجالس ختم و... است و چه‌بسا که ماه‌ها و حتی سال‌ها بگذرد و ما لای آن را باز نکنیم! لذا مَثَل ما نسبت به قرآن، مثل همان نامه‌هایی است که در داستان به آن اشاره شد و بدون هیچ شک و شبهه‌ای جواب همۀ مشکلات ریز و درشت امروز ما در «ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ» آمده اما ما نسخۀ زندگی خود سر طاقچه گذاشته‌ و نخوانده‌ایم! لذا قرآن به جای «کتاب راهنمای زندگی» و «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»، برای ما تبدیل به کتاب مقدس برای بوسیدن و تبرک و ثواب شده است. https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « »         روز یکشنبه ١۴٠٢/١٢/٢٧ ✍️ مناسبت روز: امروز ششمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ جزء ششم، سوره نساء، آیه ١٧۴ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا» َ خداوند در این آیه می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ» ای مردم! دليل قاطعی از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ (برای اتمام حجت و هدایت شدنتان) «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا» و نور مورد نیاز برای روشن ساختن مسیر زندگیتان را نازل کردیم؛ «مُبِينًا» یعنی نوری واضح و روشن کننده که خداوند در این آیه، هدایت قرآن را به چنین نوری تشبیه کرده است که البته مسلماً این هدایت و نور که راه رسیدن به قله سعادت را روشن می‌سازد برای کسانی است که ایمان واقعی داشته باشند. ✍️ بـرای ورود بـه بحـث امـروز، داسـتانی را زبان همسـر لبنانی شـهید دکتـر مصطفـی چمـران، خانـم «غـاده جابـر» برایتان نقـل می‌کنیم: «روزی امام موسی صدر از من برای همکاری در مدرسە صنعتی جبل‌عامل در شهر صور لبنان که مدیریتش با دکتر مصطفی چمران بود دعوت به همکاری کرد‌؛ من هم جواب دادم هیچ علاقه‌ای به همکاری با ایشان ندارم و کلاً از جنگ و خون و کشتار و شخصیت‌های جنگی بیزارم! آقای صدر فرمودند: زود تصمیم نگیرید و ابتدا نزد دکتر چمران بروید و از نزدیک با مدرسه و کارهای خیر ایشان آشنا شوید؛ من ذهنیتی جز خشونت و جنگ از دکتر چمران نداشتم، لذا از رفتن به آن مدرسه و دیدار با ایشان سر باز زدم‌؛ بعد از مدتی یکی از دوستان خانوادگی، تقویمی را که سازمان «اَمَل» منتشر کرده بود به من هدیه کرد؛ شب‌هنگام تقویم را نگاه کردم؛ در هر صفحه آن، نقاشی زیبایی کشیده شده بود و در یکی از این صفحات نقش شمع کوچکی در تاریکی رسم شده بود که توجهم را به خود جلب کرد؛ نور کوچکی از آن شمع می‌تابید و در زیر آن با خطی زیبا نوشته شده بود: «من ممکن است نتوانم همه این تاریکی‌ها را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی اندک، فرق «ظلمت و نور» و «حق و باطل» را نشان می‌دهم! تا کسی که به دنبال نور است، با همین نور کوچک، در قلبش نوری بزرگ ایجاد شود»؛ این تصویر بر من تأثیر عجیبی گذاشت و ناخداگاه شروع به گریه کردم؛ چند روز بعد برای نخستین بار دکتر چمران را دیدم، لبخندی بر لب داشت و آرامش و پاکی در چشمان او موج می‌زد؛ دقیقاً بر خلاف تصویری که در ذهنم از خشونت و جنگ‌طلبی او نقش بسته بود! او چنان با تواضع و تبسم سخن می‌گفت که گویا مدت‌هاست من را می‌شناسد! وقتی متوجه شدم آن نقاشی‌ و جمله زیر آن کار شخص دکتر چمران است، بیشتر حیرت کردم! چطور ممکن است فردی که در جنگ و خون شناور است، چنین روحیه هنرمندانه‌ و عارفانه‌ای داشته باشد؟! بالاخره همکاری در مدرسه صنعتی که بخشی از جمعیت نیکوکاری برای آموزش و ایجاد اشتغال برای ایتام و فقرا بود را پذیرفتم؛ من در آن زمان، حجاب درست و حسابی نداشتم! یادم هست روزی که برای آموزش بچه‌ها به یکی از روستاهای اطراف رفته بودیم، دکتر چمران یک روسری گلدار زیبا به من هدیه کرد و با لبخند همیشگی‌اش گفت: بچه‌ها خیلی دوست دارند معلم خودشان را با روسری ببینند؛ من هم بلافاصله آن روسری را سر کردم و از این‌گونه امربه‌معروف دکتر لذت بردم؛ کم‌کم حس کردم یک جاذبۀ خدایی در وجود دکتر چمران است که مرا به سوی خود جذب می‌کند و پس از گذشت چند ماه با ایشان ازدواج کردم!» آری‌، یک نور کوچک در یک صفحه تاریک نقاشی و یک دست نوشته کوچک، می‌تواند جریان زندگی یک انسان را دگرگون کند تا جایی که همسر شهید چمران شده و یک زندگی عارفانه و عاشقانه الهی را تجربه کند! ✍️ حالا به نظر شما اگر خالق هستی بخواهد نوری مانند آن شمع در نقاشی را در تاریکی دنیا برای ما قرار دهد تا جریان زندگی ما تغییر کند! آن نور چیست؟ خداوند آن نور را در آیه ١٧۴ سوره نساء به ما معرفی کرده است: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا»؛ علامه طباطبائی در تفسیر این آیه در «المیزان» می‌نویسد: مراد از نور نمایان، چیزی به جز قرآن کریم نمی‌تواند باشد؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۹۸ نهج‌البلاغه در بیان ویژگی‌های قرآن می‌فرمایند: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد و چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد..» https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « و »         روز دوشنبه ١۴٠٢/١٢/٢٨ ✍️ مناسبت روز: امروز هفتمین روز از ماه مبارک رمضان «» است و انشاالله طبق روزهای قبل به تبیین یکی دیگر از آیات قرآن کریم با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن کریم» که بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان درسال ١٣۵٣ تهیه شده، می‌پردازیم؛ ✅ جزء ٧، سوره انعام، آیه ١٠٢ «ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» خداوند در این آیه می‌فرماید: «ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُم»: خدایی با این عظمت، پروردگار شماست (و شما را رها نکرده است)؛ «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»: (بدانید) «غیر از خدای متعال، هیچ کس دیگری این شأنیت را ندارد» (که حیران و خاضع دربرابر او شوید)؛ «خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ»: «اوست که همه چیز را آفریده (و بقیه همه مخلوق او هستند) پس باید او را بپرستید»؛ «وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ»: (چراکه) «او عهده‌دار و نگهبان همه چیز است» و همه می‌توانند بدون ترس از وجود معارض یا شریک و با خیال راحت به او تکیه کنند. نکته قابل توجه در این آیه این است که خداوند بر معرفی خود و ایجاد نگرش توحیدی اصرار فراوان نموده: ذَلِكُمُ اللَّهُ: این است خدا؛ رَبُّكُمْ: پروردگار شما‌؛ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ: جز او معبودی نیست؛ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ: آفریننده همه چیز است؛ فَاعْبُدُوه: پس تنها او را بپرستید؛ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيل: و او کارساز و نگهبان همه چیز است. ❓حالا به نظر شما، فهم، پذیرش و باور این جملات چه تأثیری در زندگی فردی و اجتماعی ما دارد؟ و آیا گره‌ای از مشکلات امروز ما باز می‌کند؟ ✅ برای پاسخ به این سؤال به یکی از داستان‌های قرآنی اشاره می‌کنیم: «حضرت یوسف (ع) در زندان پس از اینکه زندانیان متوجه ویژگی‌های خاص ایشان شدند و دو نفر از آنها تعبیر خواب خود را از حضرت پرسیدند؛ به نصیحت زندانیان پرداخته و تصریح می‌کنند که من فردی موحدم و خودم و پدرانم از شرک به دور بوده‌ایم؛ و سپس به تبیین وضعیت زندانیان پرداخته و می‌فرمایند: مشکل اساسی شما در این نیست که امروز زندانی هستید چون بالاخره این زندان تمام می‌شود! ولی گرفتاری اصلی شما، شرک و پرستیدن خدایان دیگر است که باعث می‌شود همواره زیر سلطه و برده آنها باشید! و سپس راه حل این مشکل را در ایمان به «خدای واحد قهار» دانستند تا خدایان دروغین را به زیر کشیده و برای همیشه از چنگال آنها آزاد شوند! و در ادامه فرمودند: «إنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»؛ بدانید حکومت جز برای خدا نیست و به همین دلیل شما نباید در برابر طاغوت‌ها و فراعنه سر تعظیم فرود آوريد؛ و باز هم تأکید کردند که اگر به حکومت غیر خدا تن دهید، همواره زجرها و زندان‌ها و بدبختی‌ها دامن‌گیرتان خواهد بود». بر اساس سخنان حضرت یوسف (ع)، نتیجه می‌گیریم که ایجاد نگرش توحیدی و خداپرستی، زیربنای رهایی واقعی انسان‌ها و آزادی و آزادگی جوامع بشری از یوغ اسارت همه‌ی طاغوت‌هاست؛ ❓حالا شاید برخی بگویند این حرف‌ها مسائل امروز زندگی ما و مشکل آب و نان ما را حل نمی‌کند! ✍️ در جواب عرض می‌کنیم اتفاقاً حل تمامی مشکلات بشریت و حتی حل مشکل نان و آب هم در همین نگرش توحیدی است! چراکه وقتی بفهمیم خالق و مؤسس؛ و مدیر و مدبر؛ و همه کاره این جهان، فقط خدای یگانه است و دیگران همه مخلوقات و بندگان او هستند و فقط او قادر است در زندگی ما تأثیر بگذارد و کارسازی کند و به ما آب و نان و رزق دهد؛ دیگر به آدرس‌های اشتباه نمی‌رویم و در خانه دیگری را نمی‌زنیم! ولی متأسفانه بسیاری از ما، عمری است که به آدرس اشتباه رفته و به غیر از«خالق قادر» متمسک شده‌ایم و سررشتهٔ کار و امور زندگیمان را به دیگران سپرده‌ایم و به جای خداوند متعال، آنها را مؤثر دانسته و بنده آنها شده‌ و در برابر آنها تعظيم کرده‌ایم! ✍️ به همین دلیل مهم، خداوند در آیه ۱۰۲ سوره انعام بر خالق بودن، رب بودن، لایق پرستش بودن، نگهبان و کارساز بودن و قادر بودن خود بر همه چیز، تأکید می‌نماید تا آدمی را از یوغ بندگی دیگران آزاد کرده و راه آزادگی و سعادت را به او بشناساند. اما با کمال تأسف باید عرض کنیم که بسیاری از انسان‌ها، اگرچه به زبان و ادعا، این موضوع را قبول دارند که خدای متعال، قادر به همه چیز است اما در عمل به این موضوع، ایمان و اعتقاد و اعتماد ندارند! https://eitaa.com/ROOZBARG ادامه دارد 👇