eitaa logo
مرکز رسیدگی به امور مساجد استان اصفهان
985 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
476 فایل
صفحه رسمی مرکز رسیدگی به امور مساجد استان اصفهان آدرس: خیابان مسجد سید کوچه ۲۴ تلفن: ۰۳۱۳۲۳۵۷۶۱۳ نمابر: ۰۳۱۳۲۳۵۷۸۷۵ ارتباط با ادمین: @isfahanmasajed_admin کانال خبرنامه: @khabarnamehmasjed کانال منبر: @menbarisfahan
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «» 📗 عنوان: حکمت ١۴ 🧿 «مَنْ ضَيَّعَهُ الاَْقْرَبُ اُتِیحَ لَهُ الاَْبْعَدُ» «کسى که نزديکانش او را رها سازند، آنها که دورند براى او (و حمايت و ياریش) آماده مى شوند» 📝واژه‌شناسی: 🔸«ضَیَّعَهُ» از ماده " ضایع " و در این عبارت به معنای طرد کردن و بی‌اعتنایی و ضایع کردن فرد است. 🔸«الاَقرَبُ» به معنای خویشاوندان خیلی نزدیک است. 🔸«اُتِیحَ» به معنای مقدر شدن و رسيدن است. 🔸«الاَبعَدُ» در این عبارت به معنای دورترین افراد است. ✍️ شرح حکمت: در این حکمت به سه موضوع اشاره شده است: ١ - هدفمندی در نظام آفرینش ۲ - نتيجه بى مِهرى بستگان ۳ - پیشگیری از فرار مغزها 1️⃣ هدفمندی در نظام آفرینش: خداوند حکیم در نظام آفرینش بر اساس حکمت الهی، هر کدام از موجودات را هدفمند آفریده و در راستای رشد و کمال به‌پیش می برد؛ لذا اگر در روابط انسان‌ها در زندگی مشکلی پیش آید، انسان مومن و شایسته با توکل بر خداوند متعال، از راه‌های پیش‌بینی نشده‌ای تأیید و تقویت می‌شود؛ در نتیجه آنچه مهم است، دل سپردن و ایمان و توکل به حضرت حق است و کسی که دل در گرو محبت پروردگار دارد، گرچه مورد بی‌مهری نزدیکانش قرار گیرد، خداوند دیگران را متوجه او خواهد کرد. 2️⃣ نتيجه بى مِهرى بستگان: بی‌شک یکی از رحمت‌ها و موهبت‌های الهی، مهر و محبت، و یاری و حمایت افراد خانواده و خویشان است؛ اما باید بدانیم که زندگی انسان همواره با پستی و بلندی، با سختی و راحتی، تنگی و گشایش، و واگذاشتن و یا یاری شدن همراه است؛ لذا حضرت در اين جمله به کسانى که بستگان نزدیکشان نسبت به آنها بى مهرى مى کنند و رهايشان مى‌سازند، دلدارى و اميدوارى مى‌دهند که نبايد از اين جريان مايوس گردند؛ زیرا خداوند راه ديگرى به روى آنها مى‌گشايد و اگر خویشان به وظيفه خود عمل نکردند و به صله رحم و مسئوليت‌هاى دوستى پشت پا زدند، خداوند اين مسئوليت را بر عهده ديگران مى گذارد تا بنده اش در ميان توفان حوادث تنها نماند! مثل پیامبر (ص) که طائفه قريش که نزديکترين خویش ایشان بودند نه تنها حمايتشان نکردند بلکه به دشمنى حضرت برخاستند! لذا خداوند دورافتاده‌ترين قبائل، يعنى اوس و خزرج را به حمايت از ایشان برانگيخت که از جان و دل حضرت را حمايت کردند و آئين ایشان را پيش بردند و جالب اين که اوس و خزرج با هم عداوت و دشمنى ديرينه اى داشتند ولى در حمايت از پيغمبر اکرم (ص) متحد و متفق بودند و امثال اين موضوع در طول تاريخ بسيار ديده شده است. 3️⃣ پیشگیری از فرار مغزها: احتمال دیگری که در تفسير این کلام حکمت‌آمیز حضرت امیر (ع) وجود دارد این است که آن حضرت فرموده‌اند: در صورتی که نزدیگان و بستگان از نیروهای یکدیگر استفاده نکنند و نسبت به هم بی‌اعتنا باشند، چه بسا غریبه‌ها و خارجی‌ها آنها را بربایند و از وجود آنان بهره‌ها گیرند؛ که نمونه این مطلب مسئله‌ای است که امروزه در بسیاری از کشورها با آن روبرو هستیم که به نام «» معروف است، چراکه در هنگامی که ما از مغزهای لایق و آماده و افکار بلند و استعدادهای سرشار جوانانمان استفاده نکنیم، آن‌ها از میان ما فرار کرده و بیگانگان از نیروهای آنها استفاده می‌کنند که این ضایعه‌ای بزرگ و غیر قابل جبران برای ماست! ✍️ در پایان سخن، توجه به این نکته نیز ضروری است که امروزه بسیاری از مجرمانی که مرتکب جُرم های متعددی شده‌اند، علت انحراف خود را دوستی با افراد منحرف می‌دانند و اصولاً این گرایش به دوستان بد، نتیجه بی‌توجهی و بی‌مهری خانواده و خویشاوندان آنها بوده است؛ چنانچه شاهدیم که تبهکاران و منحرفان معمولاً به دنبال جوانان و نوجوانانی هستند که مورد بی‌مهری خانواده خود واقع شده‌ و یا از خانواده خود به علل مختلف بریده و جدا شده‌اند؛ تا بتوانند با محبت‌های دروغین، قلب آنان را به سمت خود جلب کرده و آنان را به انواع انحرافات بکشانند؛ در نتیجه اگر ما قدر جوانانمان را ندانیم و با آنها دوست نباشیم و به توانمندی‌های ایشان باور نداشته باشیم، بیگانگان، آنها را جلب کرده و از نیروی آنها سود برده و آنها را از خدمت به دین و وطنشان دور می کنند! بنابر این، بر خانواده، جامعه و نظام اسلامی لازم است که با شناسایی و جذب جوانان و نخبگان و استعدادهای برتر، و رشد و تربیت ایشان و بهره‌جویی صحیح از آنها زمینه اعتلای میهن اسلامیمان را محقق نمایند. https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم «» 📗 فرازی از خطبه ٢٣٣ 🧿 «أَلا وَ إِنَّ آللِّسَانَ بَضْعَةٌ مِنَ آلاِْنْسَانِ، فَلا يُسْعِدُهُ آلْقَوْلُ إِذَا آمْتَنَعَ، وَ لا يُمْهِلُهُ آلنُّطْقُ إِذَا آتَّسَعَ. وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ آلْکَلاَمِ، وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ، وَ عَلَيْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ» «آگاه باشيد! زبان، پاره گوشتى از انسان است، هرگاه آمادگى در آن نباشد سخن او را يارى نمى‌کند و به هنگام آمادگى، نطق او را مهلت نمى‌دهد و ما (اهل‌بیت) فرمانروايان سخنيم، درخت سخن در ما ريشه دوانده و شاخه‌هايش بر سر ما سايه افکنده است» ✍️ شرح و تفسیر: امیر بیان در اين بخش از خطبه ٢٣٣ نهج‌البلاغه به دو نکته مهم اشاره مى‌فرمايند: 1️⃣ در ابتدا حضرت به پاره گوشتى در دهان که «زبان» نام دارد و از عجايب بزرگ آفرينش الهی است اشاره نموده‌اند؛ زبانی که با حرکات بسيار سريع و دقيق و حساب شده، مقاطع حروف را با دقّت ساخته و آن‌ها را پشت سر هم رديف مى‌کند؛ به‌گونه‌ای که آدمی با مجموع آن‌ها تمام منويّات مادى و معنوى و خواسته‌هاى خود را بيان نموده و همه‌ی زيبايى‌ها و زشتى‌ها، و خوبى‌ها و بدى‌ها را آشکار مى‌سازد؛ شگفت اينکه هر قومى با لغتى و لسان متفاوت تکلّم کرده تا جایی که هزاران لغت متفاوت در دنيا وجود دارد و اين موهبت الهی فقط به آدمی داده شده وسخن گفتن به لغت، تنها از او برمى‌آيد! این موضوع به قدرى اهمّيّت دارد که خداوند آن را در طليعه سوره «الرحمن» که مواهب و نعمتهاى الهى را شرح مى‌دهد، ذکر فرموده: «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ»؛ سپس حضرت امیر (ع) به امر مهمِ فرماندهى «روح» بر «زبان» اشاره فرموده‌اند که هرگاه اين فرمانده، آمادگى داشته باشد، «زبان» با فصاحت و بلاغت و به راحتى مى‌چرخد؛ اما زمانی که در روح، آمادگى لازم نباشد، «زبان» نیز از کار، باز مى‌ماند! لذا اگر امام، «امتناع» و «اتّساع» به زبان نسبت داده شده در حقيقت منظور، امتناع و اتساع روح انسان است و در حقيقت حضرت با اين سخن ضمن اشاره به اهمّيّت زبان و نطق، دليل موفق و ناموفق بودن افراد را در سخنرانى را بيان فرموده‌اند. 2️⃣ در بخش دیگر نیز حضرت فرموده‌اند: «ما (اهل‌بیت) فرمانروايان سخنيم! درخت سخن در ما ريشه دوانده و شاخه‌هايش بر سر ما سايه افکنده است» امیر بیان در اين عبارت زيبا، سخن گفتن را به درخت تنومندى تشبيه کرده‌اند که داراى ريشه و شاخه است و در وجود ارزشمند اهل‌بیت عصمت و طهارت ريشه دوانده و شاخه‌هاى پربارش نیز بر سر آنها سايه افکنده و به همين دليل خاندان وحى را «اميران کلام» نامیده‌اند. ✍️ نکته‌ها: ✅ «شگفتى‌هاى زبان» «» يعنى قطعه گوشتى که در دهان انسان است و کارهاى مهم و پيچيده‌اى بر عهده دارد؛ اما «» به معناى قدرت بر اداى کلمات و جمله‌بندى‌ها و بيان مقاصد آدمی از اين طريق است که هر دو از مواهب عظيم خداوند است؛ بر همین اساس فلاسفه و دانشمندان فصل مميّز انسان را از سایر حیوانات همین نطق (زبانى و فکری) شمرده و انسان را «حيوان ناطق» نامیده‌اند. البته درباره اين موهبت الهی هرچه دقيق‌تر شويم، عجايب بيشترى بر ما ظاهر می‌شود؛ چنانچه همین زبان که خالق کلمات و مقاطع حروف و کنار هم چيدن جمله‌ها و بيان تمام مقاصد کوچک و بزرگ و ساده و بسيار پيچيده است و تقريباً تمام فضاى ميان دندان‌ها را پر کرده، هنگام غذا خوردن مواد غذايى را به سرعت جابه‌جا کرده و به زير دندان‌ها فرستاده و خودش را با مهارت بسیار به عقب مى‌کشد و بى‌آنکه کوچکترین آسيبى ببيند، غذا را در دهان مدیریت می‌نماید! چنانچه پزشکان مى‌گويند: هضم اوّل غذا در دهان است که با جابجایی حرفه‌ای زبان و ترشح بزاق دهان نرم و آماده شده و سپس روانه معده مى‌گردد. ✅ «اميران سخن» بهترين دليل براى اثبات امیری اهل‌بیت در سخن، خود «نهج‌البلاغه» است که به اعتراف دوست و دشمن جلوه فصاحت و بلاغت است؛ چنانچه شارح اهل‌سنت، ابن‌ابى‌الحديد درباره فصاحت کلام حضرت امیر (ع) در جلد اوّل شرح نهج‌البلاغه خود نقل مى‌کند که معاویه در جواب فردی که محضر حضرت على (ع) را رها کرده و به او پيوسته بود، گفت: «فَوَاللهِ ما سَنَّ الْفَصاحَةَ لِقُرَيْشٍ غَيْرُهُ»: «به خدا سوگند! اساس فصاحت را در ميان قريش کسى جز علی (ع) بنا ننهاد!» ✍️ و بالاخره سخن امروز را با بخشی از مقدمه نهج‌البلاغه به پایان می‌بریم که سيّد رضى (ره) مى‌گويد: «اميرمؤمنان حضرت على (ع) سرچشمه فصاحت و منشأ بلاغت و زادگاه آن است؛ اسرار بلاغت از وى آشکار شد و قواعد و دستوراتش از او سرچشمه گرفت... آن حضرت در اين ميدان همچنان پيش رفته و ديگران از او عقب مانده‌اند، زيرا در کلام امیر بیان، نشانه‌هايى از علم الهی و عطر و بويى از سخنان پيامبر اعظم خداست...». https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «» ✍️ مناسبت روز: امروز است و طبق روایات این روز، متعلق به امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) می‌باشد و خواندن زیارت آن حضرات در این روز مستحب است؛ بنابراین بسیار پسندیده است که در چنین روزی از سیره گفتاری و رفتاری حضرت امیرالمؤمنین (ع) سخن بگوییم و چه سخنی برتر از کتاب شریف که پس از قرآن کریم، گرانقدرترین میراث فرهنگی اسلام است؛ لذا برآن شدیم تا انشاالله در هر روز یکشنبه، مبحثی را تحت عنوان «یکشنبه‌ها با نهج‌البلاغه» تقدیم حضور شما نمائیم و امیدواریم با همت شما عزیزان، همه‌ی مؤمنین در کل مساجد کشور حداقل در هر یکشنبه، دقایقی در محضر مولای متقیان قرار گیرند. ✍️ «نهج‌البلاغه» شفای دردهای روحی بشر و راز هدایت اجتماعی و سیاسی؛ منشور انسان‌سازی، و دریچه‌ای به نور و راهی از ملک تا ملکوت است؛ نهج‌البلاغه، کتاب مبارزه با بیدادگری و زراندوزی و بت‌پروری؛ و راه برپایی حدود الهی و افق ارزش‌های آرمانی است؛ نهج‌البلاغه، صحیفه ساختن فرد و جامعه، و آموزگار کفرستیزی و فقرستیزی است؛ و راه روشن بلاغت و هدایت است؛ نهج‌البلاغه، پرکننده خلأهای عمیق فردی، اجتماعی و سیاسی، و پاسخگوی مسائل و مشکلات گوناگون مسلمانان و جوامع بشری در همه زمان‌ها و مکان‌هاست؛ نهج‌البلاغه، دریای معرفت بی‌انتها و نور هدایت بدون خاموشی؛ و دستورالعملی برای سیادت در دنیا و سعادت در آخرت است؛ چنانچه امام راحل (ره) در توصیف جایگاه این کتاب شریف فرمودند: «کتاب نهج‌البلاغه که نازله روح امیرالمؤمنین (ع) برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت، و در حجاب خود و خودخواهی است؛ (نهج‌البلاغه) معجونی برای شفا؛ و مرهمی برای دردهای فردی و اجتماعی؛ و مجموعه‌ای است دارای ابعادی به اندازه ابعاد یک انسان و یک جامعه انسانی؛ از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود؛ و هر چه جامعه‌ها به وجود آید؛ و ملت‌ها متحقق شوند؛ و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند» [صحيفه نور، ج١۴، ص٢٢۴] امام امت در وصیت‌نامه الهی سیاسی خود نیز فرمودند: «نهج‌البلاغه بعد از قرآن، بزرگ‌ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی‌بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن، بالاترین راه نجات است». رهبر فرزانه انقلاب نیز نهج‌البلاغه را دانسته و با توصیه مؤکد به خواندن و فهمیدن آن فرمودند: «نهج‌البلاغه، قاموس و فرهنگ مفاهیم اسلامی است... (اما) چقدر دور است از دسترس ما! مردم ما فقط اسم آن را شنیده‌اند! اصلاً نمی‌دانند نهج‌البلاغه، کتاب عمل است! است... هر کس نهج‌البلاغه را نمی‌خواند از قرآن هم خبری ندارد... (لذا) این جمله‌ای که بعضی گفته‌اند که (نهج‌البلاغه) دون کلام خدا و بالاتر از همه‌ی کلام‌های انسانی است؛ واقعاً مبالغه نیست، یک واقعیت است؛ افسوس که مردم ما (با نهج‌البلاغه) آشنا نیستند...» (سخنان معظم‌له ١٣۵٩/٠٢/١٣) ✍️ در پایان سخن امروز به فرازی از «حکمت ١٨ نهج‌البلاغه» که به «نکوهش یاری نکردن حق» اشاره می‌نماید، می‌پردازیم: 🧿 «و قالَ فِی الَّذِينَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ: خَذَلُوا الْحَقَّ، وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ» امیرالمؤمنین (ع) در این حکمت در مورد کسانی همچون «سعد بن ابی وقاص» و «عبدالله بن عمر» که در جنگ جمل و صفین با امام همراهی نکردند و به عذرهای واهی متوسل شدند، می‌فرمایند: آنها که حق را تنها گذاشتند، در اصل باطل را یاری کرده‌اند! در اینجا باید دقت کرد که هرچند این افراد در ظاهر بی‌طرف بوده و به یاری باطل نیز نشتافته‌اند؛ ولی چون به یاری حق برنخاستند و به پیام قرآن در آیه نهم سوره حجرات عمل نکردند که می‌گوید: «فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ»: «با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردند»؛ پس در نتیجه نام خود را جزو یاری‌کنندگان باطل ثبت نموده‌اند! در این زمینه پیامبر اکرم (ص) نیز می‌فرمایند: «السَّاکِتُ عَنِ الْحَقِّ، شَیطانٌ أَخْرَسٌ»: «کسی که در زمانی که باید حق را بگوید، نگوید و ساکت باشد، یک شیطان گنگ و دهن بسته است» به‌ویژه اگر آن فرد جزو خواص و شخصیتهای معروف جامعه باشد که کناره‌گیری و سکوت او ضربات شدیدتری بر پیکره حق وارد می‌کند؛ چنانچه در کشور خودمان در فتنه سال ١٣٨٨ شاهد سکوت برخی از خواص ویژه و خیانت آنها به اسلام و انقلاب اسلامی بودیم که همین موضوع باعث ایجاد شکاف در ملت و ضربات سهمگین بر جمهوری اسلامی ایران شد که برخی از آثار این خیانت هنوز هم باقیست! 📚 برگرفته از کتاب «یکشنبه‌ها با نهج‌البلاغه» اثر استاد محمد تقی رهبر به سفارش مرکز رسیدگی به امور مساجد https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «» ✍️ مناسبت روز: امروز است و طبق روایات این روز، متعلق به امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) می‌باشد؛ لذا طبق روال هفته‌های قبل، امروز نیز مبحثی را تحت عنوان «یکشنبه‌ها با نهج‌البلاغه» تقدیم حضور شما می‌نمائیم و امیدواریم با همت شما عزیزان و بیان این مبحث بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء، همه‌ی مؤمنین در کل مساجد کشور حداقل در هر یکشنبه، دقایقی در محضر مولای متقیان قرار گیرند. 📗 عنوان: حکمت ٢٠٨ 🧿 «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ، وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ، وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ، وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ، وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ» امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «هر کس به حساب خود برسد، سود می‌برد؛ و آن کس که غافل بماند، زیان می‌بیند؛ و کسی که از خدا پروا کند، ایمن می‌گردد؛ و کسی که عبرت گیرد، بینا می‌شود؛ و آن کس که بینا گردد، حقایق را می‌فهمد؛ و آن کس که (حقایق را) بفهمد، دانا می‌شود» در این کلام حکیمانه امیر بیان، شش جمله وجود دارد که سه جمله از آن مستقل از یکدیگر و سه جمله دیگر مرتبط با جملات دیگر هستند و البته هر کدام به نکته‌ مهمی اشاره می‌کنند که در سخن امروز به جملات اول و دوم می‌پردازیم: ✍️ «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِح، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ»؛ امیر بیان، در جمله اول و دوم اشاره به موضوع «حسابرسی» می‌نمایند؛ مسئله‌ای که در زندگی مادی مردم نیز وسیله‌ای برای رسیدن به سود و پرهیز از زیان‌ می‌باشد و آدمی از قدیم الایام، وسایل مختلفی را برای ثبت و ضبط آن فراهم نموده‌ است تا با بررسی مداوم حساب‌ها، هرگاه احساس زیان نماید بلافاصله به سراغ نقطه‌ آسیب‌پذیر رفته و آن را اصلاح کرده و زیان را تبدیل به سود نماید! بر همین اساس اسلام در امور معنوی نیز به محاسبه دقیق حساب خویش دستور داده تا انسان مراقب اعمال خویش باشد و حسابرسی مداوم و دقیق انجام دهد تا همواره از ضرر جلوگیری کرده و سود معنوی ببرد و مسلماً کسی که از آن غافل گردد، دچار خسران و زیان در دنیا و آخرت می شود؛ چنانچه رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «لا يَكونُ العَبدُ مؤمنا حتّى يُحاسِبَ نفسَهُ أشَدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَريكَهُ و السَّيّدِ عَبْدَهُ»: «بنده، مؤمن نباشد مگر آنگاه كه سخت‌تر از حسابرسى شريك از شريكش و خواجه از غلامش، از نفْس خود حساب بكشد» (بحارالأنوار، ٧٠/٧٢/٢٢) لذا انسان عاقل و آینده‌نگر در مسائل معنوی و امور اخروی، حسابگری شدیدتر و دقیق‌تر می‌نماید، چراکه می‌داند که خداوند حسابگرانی ویژه برای حساب دقیق اعمال هر فرد قرار داده، چنانچه در آیات ١٠ الی ١٢ سوره انفطار می‌فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحٰافِظِينَ كِرٰاماً كٰاتِبِينَ يَعْلَمُونَ مٰا تَفْعَلُونَ‌»: «و به یقین نگاهبانانی بر شما گمارده شده که نویسندگانی والا‌مقام هستند و می‌دانند شما چه می کنید» و در ٢٩ سوره جاثیه نیز می‌فرماید: «هٰذا كِتابُنا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقِّ ۚ إِنّا كُنّا نَستَنسِخُ ما كُنتُم تَعمَلونَ»: «این نامه اعمال شماست که ما نوشته‌ایم و به حق بر ضدّ شما سخن می‌گوید؛ و بدانید قطعاً آنچه را شما انجام می‌دادید، ما می‌نوشتیم» ✍️ علاوه بر آیات قرآن کریم، در روایات اسلامی نیز بر حسابرسی دقیق و مداوم و همه روزه تأکید شده و به آدمی توصیه گردیده که همانگونه که طبق معمول در پایان هر روز کاری، بازرگانان و تجار و کسبه، حساب روز خود را محاسبه و در دفاتر مربوطه ثبت می‌نمایند، انسان در امور معنوی نیز می‌بایست هر شب به اعمالی که در روز انجام داده است، نگاهی حسابگرانه افکنده و اگر خطایی کرده، توبه نموده و اگر کار خوبی انجام داده، شکر الهی به جا آورده و تصمیم بر تکرار آن بگیرد؛ چنانچه امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «لَيس مِنّا مَن لَم يُحاسِبْ نَفْسَهُ في كُلِّ يَومٍ ، فإنْ عَمِلَ خَيرا اسْتَزادَ اللّه َ مِنهُ وحَمِدَ اللّه َ علَيهِ ، وإنْ عَمِلَ شَيئا شَرّا اسْتَغْفَرَ اللّه َ وتابَ إلَيهِ»: «از ما نيست كسى كه هر روز به حساب خود رسيدگى نكند و ببيند كه اگر كار نيكى انجام داده است از خداوند توفيق انجام بيشتر آن را بخواهد و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر كار بدى انجام داده است از خدا آمرزش بخواهد و توبه كند» (الاختصاص، ص٢۶) در پایان این بخش از حکمت ٢٠٨ باید بدانیم که علماء و ارباب سیر و سلوک نیز برای پیمودن مسیر قرب الهی از نخستین توصیه‌هایی که به رهروان سیر الی الله می‌کنند، مراقبه و محاسبه اعمال است؛ چرا که بدون آن، پیمودن این راه خطیر امکان‌پذیر نمی‌باشد. ✍️ انشاالله به شرط حیات، ادامه مبحث حکمت ٢٠٨ نهج‌البلاغه را در یکشنبه بعدی تقدیم حضور شما گرامیان خواهیم نمود. https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «» ✍️ مناسبت روز: امروز است و طبق روایات این روز، متعلق به امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) می‌باشد؛ لذا طبق روال هفته‌های قبل، امروز نیز مبحثی را تحت عنوان «یکشنبه‌ها با نهج‌البلاغه» تقدیم حضور شما می‌نمائیم و امیدواریم با همت شما عزیزان و بیان این مبحث بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء، همه‌ی مؤمنین در کل مساجد کشور حداقل در هر یکشنبه، دقایقی در محضر مولای متقیان قرار گیرند. 📗 عنوان: حکمت ٢٠٨ 🧿 «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ، وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ، وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ، وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ، وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ» امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «هر کس به حساب خود برسد، سود می‌برد؛ و آن کس که غافل بماند، زیان می‌بیند؛ و کسی که از خدا پروا کند، ایمن می‌گردد؛ و کسی که عبرت گیرد، بینا می‌شود؛ و آن کس که بینا گردد، حقایق را می‌فهمد؛ و آن کس که (حقایق را) بفهمد، دانا می‌شود» در این کلام حکیمانه امیر بیان، شش جمله وجود دارد که سه جمله از آن مستقل از یکدیگر و سه جمله دیگر مرتبط با جملات دیگر هستند و البته هر کدام به نکته‌ مهمی اشاره می‌کنند که در سخن امروز به جملات اول و دوم می‌پردازیم: ✍️ «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِح، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ»؛ امیر بیان، در جمله اول و دوم اشاره به موضوع «حسابرسی» می‌نمایند؛ مسئله‌ای که در زندگی مادی مردم نیز وسیله‌ای برای رسیدن به سود و پرهیز از زیان‌ می‌باشد و آدمی از قدیم الایام، وسایل مختلفی را برای ثبت و ضبط آن فراهم نموده‌ است تا با بررسی مداوم حساب‌ها، هرگاه احساس زیان نماید بلافاصله به سراغ نقطه‌ آسیب‌پذیر رفته و آن را اصلاح کرده و زیان را تبدیل به سود نماید! بر همین اساس اسلام در امور معنوی نیز به محاسبه دقیق حساب خویش دستور داده تا انسان مراقب اعمال خویش باشد و حسابرسی مداوم و دقیق انجام دهد تا همواره از ضرر جلوگیری کرده و سود معنوی ببرد و مسلماً کسی که از آن غافل گردد، دچار خسران و زیان در دنیا و آخرت می شود؛ چنانچه رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «لا يَكونُ العَبدُ مؤمنا حتّى يُحاسِبَ نفسَهُ أشَدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَريكَهُ و السَّيّدِ عَبْدَهُ»: «بنده، مؤمن نباشد مگر آنگاه كه سخت‌تر از حسابرسى شريك از شريكش و خواجه از غلامش، از نفْس خود حساب بكشد» (بحارالأنوار، ٧٠/٧٢/٢٢) لذا انسان عاقل و آینده‌نگر در مسائل معنوی و امور اخروی، حسابگری شدیدتر و دقیق‌تر می‌نماید، چراکه می‌داند که خداوند حسابگرانی ویژه برای حساب دقیق اعمال هر فرد قرار داده، چنانچه در آیات ١٠ الی ١٢ سوره انفطار می‌فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحٰافِظِينَ كِرٰاماً كٰاتِبِينَ يَعْلَمُونَ مٰا تَفْعَلُونَ‌»: «و به یقین نگاهبانانی بر شما گمارده شده که نویسندگانی والا‌مقام هستند و می‌دانند شما چه می کنید» و در ٢٩ سوره جاثیه نیز می‌فرماید: «هٰذا كِتابُنا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقِّ ۚ إِنّا كُنّا نَستَنسِخُ ما كُنتُم تَعمَلونَ»: «این نامه اعمال شماست که ما نوشته‌ایم و به حق بر ضدّ شما سخن می‌گوید؛ و بدانید قطعاً آنچه را شما انجام می‌دادید، ما می‌نوشتیم» ✍️ علاوه بر آیات قرآن کریم، در روایات اسلامی نیز بر حسابرسی دقیق و مداوم و همه روزه تأکید شده و به آدمی توصیه گردیده که همانگونه که طبق معمول در پایان هر روز کاری، بازرگانان و تجار و کسبه، حساب روز خود را محاسبه و در دفاتر مربوطه ثبت می‌نمایند، انسان در امور معنوی نیز می‌بایست هر شب به اعمالی که در روز انجام داده است، نگاهی حسابگرانه افکنده و اگر خطایی کرده، توبه نموده و اگر کار خوبی انجام داده، شکر الهی به جا آورده و تصمیم بر تکرار آن بگیرد؛ چنانچه امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «لَيس مِنّا مَن لَم يُحاسِبْ نَفْسَهُ في كُلِّ يَومٍ ، فإنْ عَمِلَ خَيرا اسْتَزادَ اللّه َ مِنهُ وحَمِدَ اللّه َ علَيهِ ، وإنْ عَمِلَ شَيئا شَرّا اسْتَغْفَرَ اللّه َ وتابَ إلَيهِ»: «از ما نيست كسى كه هر روز به حساب خود رسيدگى نكند و ببيند كه اگر كار نيكى انجام داده است از خداوند توفيق انجام بيشتر آن را بخواهد و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر كار بدى انجام داده است از خدا آمرزش بخواهد و توبه كند» (الاختصاص، ص٢۶) در پایان این بخش از حکمت ٢٠٨ باید بدانیم که علماء و ارباب سیر و سلوک نیز برای پیمودن مسیر قرب الهی از نخستین توصیه‌هایی که به رهروان سیر الی الله می‌کنند، مراقبه و محاسبه اعمال است؛ چرا که بدون آن، پیمودن این راه خطیر امکان‌پذیر نمی‌باشد. ✍️ انشاالله به شرط حیات، ادامه مبحث حکمت ٢٠٨ نهج‌البلاغه را در یکشنبه بعدی تقدیم حضور شما گرامیان خواهیم نمود. https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «» 📗 عنوان مبحث: ادامه حکمت ٢٠٨ 🧿 «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ، وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ، وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ، وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ، وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ» امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «هر کس به حساب خود برسد، سود می‌برد؛ و آن کس که غافل بماند، زیان می‌بیند؛ و کسی که از خدا پروا کند، ایمن می‌گردد؛ و کسی که عبرت گیرد، بینا می‌شود؛ و آن کس که بینا گردد، حقایق را می‌فهمد؛ و آن کس که (حقایق را) بفهمد، دانا می‌شود» در یکشنبه گذشته به جملات اول و دوم این سخن حکیمانه پرداختیم و از ضرورت «حسابرسی» در زندگی مادی و معنوی از نگاه آیات و روایات سخن گفتیم و عرض کردیم که غفلت از آن قطعاً باعث ضرر و زیان انسان می‌شود و در پایان سخن نیز به حدیث امام کاظم (ع) اشاره نمودیم که فرمودند: «از ما نيست كسى كه هر روز به حساب خود رسيدگى نكند و ببيند كه اگر كار نيكى انجام داده است از خداوند توفيق انجام بيشتر آن را بخواهد و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر كار بدى انجام داده است از خدا آمرزش بخواهد و توبه كند». (الاختصاص، ص٢۶) ✍️ انشاالله در روزبرگ امروز نیز به ادامه این گفتار حکیمانه می‌پردازیم که حضرت امیر (ع) در بخش سوم سخن خود فرمودند: «وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ» یعنی اگر کسی خواهان امنیت و آرامش است و می‌خواهد تراز حسابش همیشه مثبت باشد، باید خائف باشد! چرا که خوف، سپری در برابر حوادث خطرناک است و اصلاً راز این که خداوند خوف را در وجود آدمی قرار داده، این است که اگر انسان از حوادث و موجودات خطرناک نترسد، خیلی زود خود را گرفتار انواع مسائل مرگبار خواهد نمود!‌ هرچند که مسلماً خوفی مفید است که در حد اعتدال باشد، چراکه افراط در خوف، آدمی را از تلاش و کوشش باز داشته و به محرومیت و ایستایی منجر می‌شود. البته امیر بیان در این بخش از حکمت ٢٠٨ نهج‌البلاغه، اشاره به خوف از خدا یعنی خوف از عدالت و مجازات‌های عادلانه حضرت حق دارند و مسلماً کسانی که دارای چنین خوفی باشند از عذاب الهی در دنیا و آخرت در امان خواهند بود ولی آنهایی که تنها رحمت الهی را قبول دارند و اثری از خوف در وجود آنها وجود ندارد، خود را آلوده به انواع گناهان نموده و گرفتار مجازات الهی در این سرا و آن سرا می‌شوند! اینگونه افراد با عنوان فریبنده «اسلام رحمانی» و حرفهای زیبایی همچون: «دیگران را قضاوت نکنید! خدا می‌بخشد! خدا، رحمان و رحیم است!» همان عقاید فرقه ضاله «مرجئه» در زمان ائمه هدی را مطرح می‌کنند که بارها توسط حضرات معصومین (ع) لعن شده‌اند! به همین دلیل در تعلیمات دینی ما کراراً آمده است که انسان با ایمان باید با دو بال «خوف» و «رجا» پرواز می‌کند؛ چنانچه امام صادق (ع) فرمودند: در وصایای لقمان حکیم مسائل شگفت‌آوری آمده و از همه شگفت‌آورتر این که به فرزندش گفت: «آنگونه از خداوند عزوجل ترسان باش که اگر تمام اعمال نیک جن و انس را به جا آوری احتمال ده که تو را به سبب بعضی از اعمالت عذاب می‌کند و آنچنان به خداوند امیدوار باش که اگر گناه انس و جن را انجام داده باشی ممکن است مشمول رحمت او واقع شوی». سپس حضرت افزودند: پدرم چنین میَ‌فرمود: «در قلب هر فرد با ایمانی دو نور هست، نور خوف و نور رجا؛ اگر این را وزن کنند چیزی اضافه بر آن نیست و اگر آن را وزن کنند چیزی اضافه بر این نخواهد بود». (الکافی، ج۲، ص۷۱) در روایت دیگری نیز از حضرت صادق (ع) آمده که راوی عرض می‌کند: جمعی از دوستان شما هستند که خود را آلوده گناهان می‌کنند و می‌گویند: امید به رحمت خدا و محبت اهل بیت داریم! امام در جواب فرمودند: «آنها دروغ می‌گویند و از دوستان ما نیستند! آنها کسانی هستند که در چنگال آرزوها گرفتار شده‌اند، زیرا کسی که امید به چیزی داشته باشد برای آن عمل می‌کند و کسی که از چیزی بترسد از آن می‌گریزد». (الکافی، ج۲، ش ۱۵۵) ✍️ در ادامه حکمت ٢٠٨ نهج‌البلاغه، حضرت امیر (ع) سه جمله دیگر فرمودند: «وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ، وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ، وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ»: «و کسی که عبرت گیرد، بینا می‌شود؛ و آن کس که بینا گردد، حقایق را می‌فهمد؛ و آن کس که (حقایق را) بفهمد، دانا می‌شود»؛ یعنی اگر انسان با چشم عبرت به اطراف خود بنگرد با حقایق این عالم آشنا می‌شود و سپس به تحلیل آن حقایق پرداخته و اسباب و نتایج آن را درک می‌کند و کسی که به اسباب و نتایج آن حقایق آشنا گردد عالِم شده و راه را به سوی سرمنزل مقصد پیدا می‌کند! در واقع در این بخش از کلام حضرت امیر (ع) پیوندی ناگسستنی میان سه جمله می‌باشد و بر این اساس چشم عبرت داشتن، باعث تحلیل درست حوادث شده و تحلیل درست باعث آگاه شدن و مایه علم و بصیرت می‌شود. https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «» 📗 عنوان: «حکمت ٣»: «نکوهش بخل و ترس» 🧿 «الْبُخْلُ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ...» «بخل، ننگ است؛ و ترس، مایه نقصان است...» ✍️ امیرالمؤمنین (ع) در این حکمت والا به چند نقطه ضعف اخلاقی و اجتماعی انسان اشاره کرده و آثار سوء هر یک را بر می‌شمرند تا در نتیجه همگان از آنها فاصله بگیرند. ✅ نخست می‌فرمایند: «الْبُخْلُ عَارٌ»: «بخل ننگ است» نقطه مقابل بخل، سخاوت و کرم است که گاه سبب می‌شود انسان حتی وسائل مورد نیاز خود را به دیگران ببخشد و خود به کمترین مواهب حیات قناعت کند! مسلماً عار بودن بخل و افتخار بودن کرم و سخاوت بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا: 🔹اولاً بخل سبب نفرت مردم می‌شود و افراد نزدیک و دور از بخیل فاصله می‌گیرند؛ 🔹ثانیاً بخل، سبب سنگدلی و قساوت می‌شود زیرا بخیل، ناله مستمندان را می‌شنود و چهره رقت‌بار آنها را می‌بیند و در عین حال به آنها کمکی نمیکند که قطعاً این خصوصیت مایه قساوت می‌گردد. 🔹ثالثاً بخل سبب می‌شود که بسیاری از منابع اقتصادی از گردش تجاری سالم خارج شود و به صورت کنز و اندوخته درآید در حالی که گروه‌هایی در جامعه به آنها نیاز دارند. 🔹رابعاً افراد بخیل، گاه به زن و فرزند خود نیز چنان تنگ و سخت می‌گیرند که عزیزان آنها مرگشان را آرزو می‌کنند و این عار و ننگ افزون است. 🔹خامساً افراد بخیل به سبب دلبستگی فوق‌العاده و غیر منطقی به مال و ثروتشان از نظر تفکر اجتماعی بسیار ضعیف و ناتوان می‌شوند که این هم رذیله دیگری است! ✍️ لذا امیر بیان در عهدنامه معروف مالک اشتر (نامه ۵٣ نهج‌البلاغه) به او توصیه می‌کنند که هرگز بخیل را در مشورت خود دخالت ندهد که او را به ترک بخشش دعوت کرده و از تهی دستی و فقر می‌ترساند: «وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلاً يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ وَيَعِدُكَ الْفَقْرَ». همچنین حضرت در «حکمت ۳۷۸» درباره بخل می‌فرمایند: «الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِي آلْعُيُوبِ، وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى کُلِّ سُوءٍ»: بخل، جامع تمام عيوب است و وسيله‌اى است که انسان را به هر بدى و زشتی مى‌کشاند». حضرت رضا (ع) هم درباره بخل می‌فرمایند: «البُخلُ يُمَزِّقُ العِرْضَ»: «بخل، آبروی انسان را بر باد می‌دهد». بر همین اساس در کلام بزرگان ما آمده: «أَبْخَلُ النَّاسِ بِمَالِهِ أَجْوَدُهُمْ بِعِرْضِهِ»: «بخیل‌ترین مردم در مورد مال خود، سخاوتمندترین آنها در مورد آبروی خویش هستند». ✅ در ادامه‌ی «حکمت ٣» نهج‌البلاغه، حضرت امیر (ع) به رذیله اخلاقی دیگری به نام «ترس» اشاره کرده و می‌فرمایند: «وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»: «ترس مایه نقصان می‌شود». بدیهی است افراد ترسو هرگز نمی‌توانند از قابلیت‌ها، شایستگی‌ها و استعدادهای خود استفاده کنند و نتیجه آن، عقب ماندگی در زندگی است؛ به علاوه هنگامی که دین و جان و ناموس و کشور آنها به خطر بیفتد از جهاد ابا دارند و به جای این که در صف مجاهدان باشند، در صف قاعدان و بیماران و از کار افتادگان و کودکان قرار می‌گیرند؛ لذا هرگز هیچ آدم ترسویی به مقامی نرسیده؛ و کشف مهمی نکرده؛ و پیروزی چشمگیری به دست نیاورده و هرگز به قله‌های کمال نرسیده است! چنانچه امام باقر (ع) می‌فرمایند: «لا يُؤمِنُ رَجُلٌ فيهِ الشُّحُّ وَالحَسَدُ وَالجُبنُ، ولا يَكونُ المُؤمِنُ جَبانا ولا حَريصا ولا شَحيحا»: «هیچ یک از کسانی که دارای بخل و حسد و ترس باشند به حقیقت ایمان نمی‌رسند؛ (لذا) مؤمن (هرگز) ترسو و بخیل و حریص نیست». بر این اساس حضرت امیر (ع) در این زمینه نیز به مالک اشتر توصیه نمودند که هرگز افراد ترسو را در حوزه مشاوران خود راه مده»: «لَاتُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلًا... وَ لَا جَبَاناً» و سپس سرچشمه جبن و ترس را سوء ظن به ذات پاک پروردگار دانستند چراکه خداوند به افراد با ایمان وعده داده که من شما را تنها نمی‌گذارم، پس به جنگ مشکلات بروید و از من یاری بطلبید. ‌ •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/ROOZBARG