eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
💞💞💞 📝 علت اين شدّت اهتمام هم روشن است. براى اينكه و رشد و در يك فردِ انسان (كه ريشه و مبدأ تشكيل اجتماع است) وقتی مؤثر واقع مى شود كه جوّ جامعه با آن تربيت معارضه نكند. زیرا - از آنجايى كه گفتيم قدرت نيروى جامعه، فرد را در خود مستهلك می كند - اگر اخلاق و غرائز با اين تربيت ضدّيت كند : يا تربيت ما اصلاً مؤثر واقع نمى شود و يا آن قدر ناچيز است كه قابل قياس و اندازه گيرى نيست. (و مثل اين مى ماند كه ما بخواهيم يك ماهى قزل آلا را در آب شور تربيت كنيم كه اگر در همان روزهاى اول، ماهى كوچولوى ما از بين نرود، تربيت ما آن طور كه بايد و آن طور كه به زحمات ما بيارزد، مؤثر واقع نمى شود). 📝 به همين جهت است كه مهم ترين احكام و شرايع خود از قبيل و و و را و بطور خلاصه، تقواى دينى را بر اساس اجتماع قرار داد و علاوه بر اينكه قواى حكومت اسلامى را حافظ و مراقب تمامى شعائر دينى و حدود آن كرده و علاوه بر اينكه فريضه دعوت به خير و و نهى از تمامى منكرات را بر عموم واجب نموده، براى حفظ وحدت اجتماعى هدف مشتركى براى جامعه اعلام نموده، و معلوم است كه كل جامعه هيچوقت بى نياز از هدف مشترك نيست، و آن هدف مشترك عبارت است از ، (نه خيالى) و رسيدن به قرب و منزلت نزد خدا، و اين خود يك پليس و مراقب باطنى است كه همه نيت ها و اسرار باطنى انسان را كنترل می كند تا چه رسد به اعمال ظاهريش. 📝 پس در اگر مأمورين حكومتى (كه گفتيم موظف به دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكرند) اطلاعى از باطن افراد نداشته باشند، باطن ها بى پليس و بدون مراقب نمانده اند، و به همين جهت گفتيم : اهتمام به امر اجتماع در حكومت و بيش از هر نظام ديگر است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹 ❇️ لغو دو سبب از اسباب بردگى (سلطه و قُلدرى - ولايت پدر و شوهر) در اسلام 💠 همانطورى كه قبلاً گفتيم عمده برده گيرى سه چيز بود : 1- جنگ 2- زور و قلدرى 3- داشتن ولايت اُبوّت و شوهرى و امثال آن. يكى از تضييقات اسلام همين بود كه سبب اخير را لغو كرد و حقوق جميع طبقات بشر (از شاه و رعيّت و حاكم و محكوم و سرباز و فرمانده و خادم و مخدوم) را به طور يكسان محترم شمرده و امتيازات و اختصاصات زندگى را لغو نمود و در احترام جان ها و عِرض و مال همه، حكم به فرمود. افكار و عقايد و خواسته هاى همه را مورد اعتنا قرار داد، يعنى همه را در بكار بردن حقوق محترم خود در حدّ خود تامّ الإختيار ساخت و همچنين آنان را بر كار خود و بر دستمزدى كه كسب كرده اند و منافع وجودشان مسلّط كرد. 💠 روى اين حساب، زمامدار در ولايتى بر مردم جز در اجراى احكام و حدود و جز در اطراف مصالح عامّى كه عايد به مجتمع دينى ميشود ندارد، و چنين نيست كه هر چه را دلش خواست بكند و هر چه را كه براى زندگى فردى خود پسنديد به خود اختصاص دهد؛ بلكه در مُشتهيات شخصى و تمتّعات زندگى، فردى مثل يك است و هيچگونه امتيازى از سايرين ندارد و امر او در آرزوها و اميال شخصی اش به هيچ وجه در ديگران نافذ نيست، چه آن آرزو بزرگ باشد و چه كوچك. 💠 آرى با اين طرز حكومت، موضوع و زمينه برده گیری به زور و قلدرى را از بين برده و همچنين ولايت پدران را هم نسبت به فرزندان محدود نموده. و اگر به آنان ولايتى آنهم تنها نسبت به حِضانت و نگهدارى اولادشان داده، در عوض بار سنگين تعليم و تربيت شان و حفظ اموالشان در ايّام حجر و كودكى را هم بدوششان گذاشته. و همين كه اين بار سنگين با رسيدن فرزندان به حدّ بلوغ از دوش شان برداشته شد، آن ولايت نيز از آنان سلب شده و در تمامى حقوق اجتماعى دينى با فرزندان خود برابر مى شوند و همانطورى كه آنان صاحب اختيار خود هستند فرزندان نيز در زندگى شخصى و تمايلات خود مستقل و صاحب اختيار ميشوند؛ اين است آن مقدار ولايتى كه اسلام براى نسبت به فرزندان قائل شده. 💠 و ضمناً اكيدى هم به فرزندان كرده كه زحمات پدران را (در راه تعليم و تربيتشان) منظور داشته، و در عوض به آنها احسان و نيكويى كنند. از آن جمله فرموده : ❣ و وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ، وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ. ما را توصيه كرديم به رعايت احترام پدر و مادر، مادرى كه باردار او بود در حالتى كه روز به روز ضعفش افزوده مى شد و در مدّت دو سال تمام او را شير داد، توصيه كرديم كه شكر مرا و پدر و مادرت را بجاى آر و بدان كه بازگشت همه به سوى ما است. و اگر به تو اصرار كردند كه به من بورزى و تحميلت كردند كه دعوتشان را با اينكه علم به صحتش ندارى قبول كنى، پس قبول مكن ولى در امور دنيوى با آنان به احسان و رفق مدارا كن، و پيروى كن طريقه و رفتار كسانى را كه به من بازگشت نمودند. (سوره لقمان آيه 15) ❣ و قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيماً وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً. پروردگارت امرى مؤكّد كرده كه جز او چيزى را نپرستى، و به پدر و مادرت كنى. اگر در زمان حیات تو، يكى از آن دو و يا هر دو به حدّ پيرى رسيدند و تو اگر از نگهداريشان به ستوه آمدى پيش رويشان اظهار خستگى مكن و ايشان را زجر مده، و با ايشان به نرمى حرف بزن، و از روى مهربانى پَر و بال مَسكنت و ذلّت زير پايشان بگستران و بگو : پروردگارا همانطور كه اينان مرا در كودكى پرورش دادند تو نيز به ايشان رحم كن. (سوره اسراء آيه 24) 🔹و در شريعت مقدّس اسلام عقوق و رنجاندن والدين را از و هلاك كننده شمرده است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 و اين تنها نيست كه براى حفظ اساس دين چنين سياستى را اتّخاذ نموده، بلكه از همين عصر حاضر گرفته تا قديمى ترين ملّتى كه تاريخ سراغ مى دهد، سنّت جارى بين همه اقوام و ملل همين بوده كه هرگاه با دشمن روبرو مى شدند و از يكديگر مى كشتند و سرانجام بر دشمن غلبه مى يافتند، حقّ مشروع خود مى دانستند كه شمشير در ميان آنان گذاشته و آن قدر مى كشتند تا تسليم بدون قيد و شرط شوند. و تنها به اين راضى نمى شدند كه دشمن از جنگ دست كشيده اسلحه خود را زمين بگذارد بلكه وادارشان مى كردند به اينكه امرشان شده و نسبت به حُكمشان مطيع و مُنقاد شوند؛ چه اين حكم به نفع آنان باشد و چه بر ضررشان، چه بخواهند آنان را زنده گذاشته و اموالشان را محترم شمارند و چه بخواهند اموالشان را مصادره و خونهایشان را بريزند. و اين را از و نفهمى مى دانستند كه قومى پس از آنكه بر دشمن خود غلبه نموده است، بیاید و آقایی و سيطره خود را مقيّد به قيدى سازد كه در نتيجه ی آن قيد، راه براى برگشتن دشمن و انتقام و خون خواهی اش هموار شود و سرانجام همه رشته هايش پنبه گشته و زحماتش هدر رود. چگونه ممكن است ملّتى به خود اجازه چنين سفاهتى را بدهد؟ و حال آنكه در راه تحصيل اين سيادت و حفظ استقلالِ مجتمع مقدِس خود، نفوسى از افراد خود را به كُشتن و اموالى را به هدر داده؟ و آيا اگر با دادن خسارتهاى جانى و مالى بیاید و چنين كارى بكند، به خود ظلم نكرده؟ و به آن خونهاى ريخته شده اهانت و نسبت به اموال و كوششهاى پيگير خود اسراف ننموده؟ 💠 و سوال دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که : اگر چنانچه ملّتى با دادن قربانيان و تحمّل خسارتهاى مالى، به دشمن خونخوار خود دست پیدا کرد و آنان را ذليل و بَرده خود نمود، آيا جا دارد كسى اعتراض كند كه چرا خردسالان دشمن را «بَرده» خود كرده اى چرا که مردان آنها با شما سر جنگ داشتند و خسارتهاى جانى و مالى شما همه از ناحيه بزرگسالان دشمن بوده؟ و گناه كودكان چه بود با اينكه نه شمشيرى به دست گرفته بودند و نه در معركه اى حاضر شده بودند؟ جواب اين است كه خردسالان دشمن، قربانيان خويشند. از اين گذشته، فراموش نشود كه گفتيم اسلام درباره بردگان داراى حكم مخصوصى است كه در هيچ ملّتى نيست، و آن اين است كه قانوناً حقّ دارد در صورتى كه مصلحت حال مجتمع اسلامى باشد، اُسراى جنگى را آزاد سازد و براى آزاد ساختن آنان اقدام نموده، مجاناً و يا با دادن قيمت، همه آنان را آزاد كند. «و خدا داناتر است». 🔹 پایان 🔹 📚 جلد 6 ص 514 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹 ❇️ تفاوت هاى با نظام هاى حكومتى ديگر 💠 يكى از بزرگترين تفاوتها كه ميان رژيم اسلام و وجود دارد اين است كه در حكومتهاى دموكراسى از آنجا كه اساسِ كار «بهره گيرى مادّى» است، قهراً روح استخدامِ غير و بهره كشى از ديگران در كالبدش دميده شده و اين همان استكبار بشرى است كه همه چيز را (حتّى انسانهاى ديگر را) تحت اراده انسانِ حاكم و عمل او قرار مى دهد، و به او اجازه مى دهد از هر راهى كه دلش خواست انسانهاى ديگر را تيول خود كند و بدون هيچ قيد و شرطى بر تمامى خواسته ها و آرزوهايى كه از ساير انسانها دارد مسلّط باشد، و اين عیناً همان است كه در أعصار گذشته وجود داشت. چيزى كه هست اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مى گفتند و امروز دموكراسی اش مى خوانند، بلكه استبداد و ظلم دموكراسى بسيار بيشتر است، زیرا آن روز اسم و مُسمّا هر دو زشت بود ولى امروز مسمّاى زشت تر از آن در اسم و لباسى زيبا جلوه كرده (يعنى استبداد با لباس دموكراسى و ). كه هم در مجلّات مى خوانيم و هم با چشم خود مى بينيم چگونه بر سر ملل ضعيف مى تازد، و چه ظلم ها و اجحافات و زورگویی هایی را درباره آنان روا مى دارد. 💠 فراعنه مصر و قيصرهاى امپراطورى روم، و كسراهاى امپراطورى فارس اگر ظلم مى كردند، اگر زور مى گفتند، اگر با سرنوشت مردم بازى نموده و به دلخواه خود در آن عمل مىكردند، این کارها را تنها در حقِ رعيّت خود مى كردند و احياناً اگر مورد سؤال قرار مى گرفتند - البته اگر - در پاسخ عذر مى آوردند كه اين ظلم و زورها لازمه سلطنت كردن و تنظيم امور مملكت است، و اگر به يكى ظلم مى شود براى اين است كه مصلحت عموم تأمين شود و اگر جز اين باشد سياست دولت در مملكت حاكم نمى گردد. و شخص امپراطور معتقد بود كه نبوغ و و سَرورى كه او دارد، اين حقّ را به او داده، و احياناً به جاى اين عذرها نیز با شمشير خود استدلال مى كرد (و حتّى به فرزند خود مى گفت اگر بار ديگر اين اعتراض را از تو بشنوم شمشير را به عضو پُر مؤثرت فرو مى آورم). امروز هم اگر در روابطى كه بين ابرقدرتها و ملّت هاى ضعيف برقرار است دقّت كنيم، مى بينيم كه تاريخ و حوادثِ آن، درست براى عصر ما تكرار شده و باز هم تكرار مى شود، چيزى كه هست شكل سابقش عوض شده؛ چون گفتيم كه در سابق ظلم و زورها بر تك تك افراد اعمال مى شد ولى امروز به حق اعمال مى شود... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈