eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 💠 و امّا ، وضع زن و اصولاً وضع به وجود آمدن خانواده و رُبوبيّت و سرپرستى خانواده در آنجا، نزديك همان وضع روم بود. يعنى قِوام و ركن اجتماع مدنى و اجتماع خانوادگى نزد آنان، مردان بودند و زنان تابع و طُفيلى مردان به حساب مى آمدند؛ و به همين جهت زن در اراده و در افعال خود استقلال نداشت، بلكه تحت ولايت و سرپرستى مرد بود. ليكن همه اين اقوام در حقيقت، قوانين خود را خودشان كردند، براى اينكه اگر براى زن استقلالى قائل نبودند، بايد همه جا قائل نباشند، يعنى همانطورى كه يك كودك نه در منافعش مستقل است و نه در جرائمش، بايد در مورد زنان نيز اينطور حكم مى كردند كه اگر در اراده و اعمالشان (آنجا كه مثلاً مى خواهند چيزى بخرند و يا بفروشند) مستقل نيستند، در جرائمشان هم مستقل نباشند؛ يعنى اگر كار خلافى كردند، نبايد خودشان جريمه شوند و يا شكنجه گردند، بلكه بايد ولىّ و سرپرستشان جريمه بپردازد. ولى همانطور كه گفتيم، اين اقوام، طُفيلى بودن زن را فقط در طرف منافعشان حكم مى كردند، یعنی اگر زنان كار نيكى مى كردند پاداش آنها به كيسه سرپرست آنها مى رفت و امّا اگر كار بدى مى كردند، خودشان شكنجه مى شدند. و اين خود عيناً يكى از شواهد و بلكه از دلايلى است كه دلالت مى كند بر اينكه در تمامى اين قوانين، را به اين نظر كه موجودى است ضعيف (و جزئى است از اجتماع، امّا جزئى ناتوان و محتاج به قيّم) مورد توجّه قرار ندادند، بلكه به اين ديد به او نگاه كرده اند كه موجودى است مُضرّ، و مانند ميكروبى است كه مزاج اجتماع را تباه مى كند و صحّت آن را سلب مى نمايد؛ چيزى كه هست مى ديدند كه اجتماع حاجت حياتى و ضرورى به اين دارد، زيرا اگر زن نباشد نسل بشر باقى نمى ماند، لذا مى گفتند : چاره اى نيست جز اينكه بايد به شأن وى اعتنا كنيم و وبال امر او را به عهده بگيريم. 💠 پس اگر جُرمى و خيانتى كرد بايد خودش عذاب آن را بچشد، و امّا اگر كار نيكى كرد و سودى رسانيد مردان از آن بهره مند شوند، و براى ايمنى از شرّش نبايد هيچگاه آزادش گذاشت، كه هر كارى خواست بكند، عيناً مانند يك دشمن نيرومندى كه در جنگ شكست خورده باشد و او را گرفته باشند، مادام كه زنده است بايد مقهور و زير دست باشد، اگر كار بدى كند شكنجه مى شود، و اگر كار نيكى كند تشكر و تقدير از او به عمل نمى آيد. و همين كه ديديد مى گفتند كه قِوام اجتماع به وجود مردان است، باعث شد كه معتقد شوند به اينكه اولاد حقيقى انسان، فرزندان مى باشند و بقاى نسل به بقاى پسران است (و اگر كسى فرزند پسر نداشته باشد و همه فرزندانش دختر باشند، در حقيقت بلا عقب و اجاق كور است)، و همين اعتقاد منشأ پيدايش عمل تبنّى (فرزند گيرى) شد، يعنى باعث آن شد كه اشخاصِ بى پسر، پسر ديگرى را فرزند خود بخوانند و ملحق به خود كنند، و تمامى آثار فرزند واقعى را در مورد او هم مترتّب سازند، براى اينكه مى گفتند : خانه اى كه در آن فرزند پسر نيست محكوم به ويرانى و نسل صاحب خانه محكوم به انقراض است، لذا ناچار مى شدند بچه هاى پسر ديگران را فرزند خود بخوانند، تا به خيال خودشان نسلشان منقرض نشود، و با اينكه مى دانستند اين فرزند خوانده، فرزند ديگران است و از نسل ديگران آمده، مع ذلك فرزند قانونى خود به حساب مى آوردند، و به او ارث مى دادند و از او ارث مى بردند، و تمامى آثار فرزند صُلبى را در مورد او مترتّب و جارى مى كردند. و وقتى مردى از اين اقوام يقين مى كرد كه است و هرگز بچه دار نمى شود، دست به دامن يكى از نزديكان خود از قبيل : برادر و برادر زاده مى شد، و او را به بستر همسر خود مى برد تا با او جماع كند، و از اين جماع فرزندى حاصل شده، و او آن فرزند را فرزند خود بخواند و خاندان او باقى بماند. و امّا مسأله ازدواج و طلاق نيز در يونان و روم نزديك به هم بود، در هر دو قوم جائز بود، ولی در يونان اگر زن از يكى بيشتر مى شد يكى از آن زنان، زن قانونى و رسمى بود و بقيه غير رسمى. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa