eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍁🍃 🍃 ❓سوال : آیا حضرت آدم علیه السّلام داراى دین و شریعت بوده است؟ ✅ پاسخ : 🔹خیر، دین و شریعت از زمان حضرت نوح علیه السّلام شروع شده است ، چنانکه آیه شریفه زیر بیانگر آن است . خداوند سبحان مى فرماید: شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ : برايتان از دين همان را تشريع كرد كه نوح را بدان توصيه فرمود، و آنچه ما به تو وحى كرديم و به ابراهيم و موسى و عيسى توصيه نموديم اين بود كه دين را بپا بداريد، و در آن تفرقه نيندازيد. ( سوره شورى : ۱۳). 🔹زیرا آیه در مقام امتنان به این امّت است و بیانگر آن است که شریعت محمدیّه صلى اللّه علیه و آله و سلم جامع تمام شرایع گذشته است. و اینکه شرایع الهى که توسط وحى به مردم رسید عبارت است از شریعت حضرت نوح ، حضرت ابراهیم ، حضرت موسى ، حضرت عیسى علیهم السلام و حضرت محمد (ص) است . و اگر شریعت دیگرى هم مى بود ذکر مى شد تا جامعیت این دین نسبت به آن نیز ثابت شود؛ 🔹و لازمه این معنى آن است که پیش از شریعت حضرت نوح علیه السّلام هیچ شریعتى (به معنى قوانین حاکم بر جامعه انسانى که رافع اختلافات امور اجتماعى آنها باشد) نبوده است ؛ زیرا اولین شریعت در این آیه شریفه (ما وصّى به نوحاً) است که مقصود از آن همان شریعت حضرت نوح مى باشد. ❓سوال : مردم قبل از حضرت نوح علیه السّلام از چه دین و شریعتى پیروى مى کردند؟ ✅ پاسخ : از زمان حضرت آدم (ع) تا زمان حضرت نوح (ع) زندگى نوع انسانى بسیار ساده بوده و همگان با هم متحد و متفق بوده اند، و اختلاف مهم اعم از اختلاف در زندگى مادى و اختلاف در مذاهب ، آراء، افکار و عقاید میان آنان نبوده است. ❓سوال : پس حضرت آدم علیه السّلام و پیروان او چه دینى داشته اند و به چه دینى عمل مى کردند؟ ✅ پاسخ : داراى یک سلسله عقاید کلى و مجموعه اى از اخلاقیات بوده اند. 📚 در محضرعلامه طباطبائی 💞 کانال آی شیعه را به عزیزانتان پیشنهاد کنید.😘👌 💞 کانال آی💚شیعه : 🍃http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌾🍃❤️❤️
✔️ آیت الله قاضی: محال است انسانی به جز از راه علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام است. ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌼🌼🌼🌼 📝 و نيز در آيه ( شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً، وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ، وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى، أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ) خبر مى دهد از اينكه رفع اختلاف از بين مردم و ايجاد اتحادشان در كلمه، تنها و تنها از راه دعوت به اقامه دين و اتحادشان در دين واحد، تحقق مى يابد، پس تنها دين است كه ضامن اجتماع صالح آنان است. و آيه نامبرده همين دعوت را (يعنى دعوت انسانهاى اوليه را به اجتماع و اتحاد) به صورت دعوت به اقامه دين و متفرق نشدن مردم در آن پيشنهاد كرده، پس تنها ضامن اجتماع صالح، است. 📝 و اين آيه بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد اين دعوت را (يعنى دعوت به اجتماع و اتحاد را) از (ع) حكايت كرده كه قديم ترين انبيای صاحب كتاب و شريعت است و بعد از آن جناب از (ع) و آن گاه از (ع) و سپس از (ع) حكايت كرده، با اينكه در شريعت نوح و ابراهيم (ع) عدد انگشت شمارى از احكام تشريع شده بود. و از اين چهار پيامبر (كه نام برده شده) حضرت موسى (ع) شريعتى وسيعتر آورده و بطورى كه قرآن كريم خبر مى دهد و از ظاهر انجيل هاى مسيحيان هم بر مى آيد، حضرت عيسى (ع) نيز تابع شريعت آن جناب بوده، (چون شريعت آن جناب بيشتر براى برداشتن امور قدغن و تحليل نمودن آن امور را بوده كه خداى تعالى به عنوان گوشمالى، آنها را بر بنى اسرائيل حرام كرده بود) و شريعت موسى (ع) هم بطورى كه گفته شده، بيش از حدود ششصد حكم نداشته. 📝 پس روشن گرديد كه دعوت به اجتماع، دعوتى مستقل و صريح بوده كه تنها از ناحيه مقام نبوت شروع شده و آغازگر آن (ع) بوده اند و آن را در قالب دين به بشر پيشنهاد كرده اند به شهادت اينكه هم قرآن بدان تصريح نموده و هم تاريخ آن را تصديق كرده است كه ان شاء اللَّه بحث تاريخيش مى آيد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی 💚 شیعه " : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹 ❓سوال : راجع به که وارد است «وعند ذلک یتکلّم الرّویبضه». مقصود از رویبضه چیست؟ و منظور از دجّال؟ و کیفیّت احوال یأجوج و مأجوج که بیان شده است؟ ✅ پاسخ : ❣در أشراط السّاعه یعنى علامت آمده است که در آن وقت رویبضه سخن مى گوید؛ ظاهراً منظور از رویبضه کسانى هستند که در جامعه قرب و منزلت ندارند و بحساب نمى آیند، آنها تکلّم مى کنند. کنایه از اینکه امور مردم را در شئون اجتماعى در دست مى گیرند و ریاست بر مردم مى نمایند. ❣راجع به اصل دجّال یعنى شخص دروغ زن و دروغ پرداز، روایات بسیارى وارد است که قبل از ظهور ارواحنا فداه خروج مى کند؛ و مردم را گمراه مى نماید؛ و امّا درباره خصوصیّاتش روایاتى وارد است که قابل اعتماد نیست؛ مثل اینکه دجّال شخصى است که به الاغى سوار مى شود و حرکت مى کند؛ و یمیناً و یساراً (= از طرف راست و چپ او) جنّت و نار با او حرکت مى کنند. در روایات نیز دجّال آمده است؛ و تولّد دجّال هم روایت شده؛ و حتّى روایت است که به رسول الله خبر دادند و حضرت تشریف بردند و یا او آمد، یک حرفهائى زده شده است که البتّه قابل اعتماد نیست. مثل اینکه مثلا طول الاغش یک فرسخ است؛ الاغ یک فرسخى؟؟ ❣و امّا راجع به یأجوج و مأجوج ظاهراً دو دسته از مردم باشند که در سدّ کوه قفقاز واقع شده و آن سدّ شواهدى دارد که بین آنها کشیده است و از حمله به این سرزمینها جلوگیرى کرده است؛ و بعضى گویند دو طائفه از مغول هستند، و قرآن مجید درباره أصل یأجوج و مأجوج آیه دارد؛ و حتّى دارد که از هر بلندى آنها سرازیر خواهند شد: «حَتَّى إِذا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ». و لیکن در خصوصیّات خلقت آنها روایاتى وارد شده است، مثل اینکه گوش هاى آنها به اندازه اى بزرگ است که یکى را فِراش مى کنند و بر روى آن مى خوابند؛ و گوش دیگر را بعنوان لحاف به روى خود مى کشند. این روایات از عامّه (= اهل سنّت) است؛ و معلوم است که ساختگى است على الظّاهر؛ و قابل قبول نیست. 📚 در محضر علامه طباطبائی ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
سلام امروز براتون درباره ❤️محبت ❤️مطلب میذارم 🌺با ما همراه باشید.🙏
🔰حدیث قدسی عشق خدای متعال می فرماید: "آن کس که مرا طلب کند، مرا می‌ یابد و آن کس که مرا یافت، مرا می‌ شناسد و آن کس که مرا شناخت، مرا دوست می‌ دارد و آن کس که مرا دوست داشت، عاشقم می شود و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز عاشقش می شوم و هر آن کس که من عاشقش شوم ، او را می ‌کُشم و هر کس که من او را بکشم، خون بهای او بر من واجب است و آن کس که خون‌ بهایش بر من واجب شد، پس خود، خون ‌بهای اویم" 📚 مصباح الهدی صفحه 116 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
❓علت و منشأ محبّت چیه؟ ❓ما بر چه اساسی به خدا محبت داریم؟ ❓ آیا خدا هم انسانها رو دوست داره؟ ❓چطوری و بنا به چه تفسیری؟ 👈 چند روزی براتون در این باره از علامه طباطبائی مطلب خواهم گذاشت. ان شاءالله.
💙💙💙 📝 يكى از حقايقى كه ما در وجدان خود مى يابيم و كسى نمى تواند منكر آن شود، حقيقتى است كه نام آن را حُبّ و به فارسى دوستى مى گذاريم. مانند دوست داشتن ، ، ، و كه اينها پنج مصداق از مصاديق حب هستند كه هيچ شكى در وجود آن در دل خود نداريم. 📝 هرگاه در حب مخصوص به غذا و ميوه دقت كنيم خواهيم ديد، اگر غذايى يا ميوه اى را دوست مى داريم، بدان جهت است كه با طرز كار ما ارتباط دارد، (به اين معنا كه احتياج بدن به سوخت و ساز، دستگاه گوارشى را به فعاليت مي اندازد، غدد ترشحى دهان آماده ترشح مى شود، حمل معدى اسيد ترشح مى كند و در همين هنگام مى گوئيم دلم از گرسنگى غش مى كند، چون اسيد نامبرده اگر معده خالى باشد باعث سوزش معده مى شود) و اگر فعاليت اين دستگاه نبود و بدن در استكمال(= کمال جویی) خود حاجتى به طعام نداشت، قطعا ما نيز طعام را دوست نمى داشتيم، و طعام محبوب ما نمی شد. 📝 پس حُب به غذا در حقيقت حب ما به غذا نيست، بلكه حب دستگاه گوارش به فعاليت خودش است، اين دستگاه ميخواهد انجام وظيفه كند و سوخت و ساز بدن را به بدن برساند، همين خواستن عبارت از حب به غذاست (كه ما آن را به خود نسبت مى دهيم و مىگوئيم ما غذا را دوست مى داريم و اين مائيم كه از فلان غذا خوشمان می آيد) در حالى كه اينطور نيست، بلكه خوش آمدن و لذت از غذا، كار دستگاه گوارشى است نه از ما. ❓خواهى گفت : (اين كه دیگر نيست، كه ما از طعم و مزه و بوى فلان غذا خوشمان مى آيد). 📝 در پاسخ مى گوئيم : همين هم مربوط به دستگاه گوارش است، چون حس ذائقه يكى از خدمتگزاران دستگاه گوارش است نه خود آن، پس منظور ما از لذت، لذت ذائقه نيست بلكه آن رضايت خاصى است كه دستگاه گوارش از كار خود احساس مى كند. اين بود حال و حقيقت محبت به غذا، حال ببينيم محبت به زنان از چه باب است. ادامه دارد... 📚 تفسیر المیزان جلد1 ص619 💌 به کانال " آی💚شیعه " بپیوندید : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
اعمال و فضائل ماه رجب.mp3
4.28M
💞 از شاگردان ممتازِ عارف کامل آیت الله پهلوانی(سعادت پرور) برای بهره مندی بیشتر از این ماه شریف 💌 کانال " آی💚شیعه " : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
💙💙💙 ✅ اسلام و عنايتش به امر اجتماع ✅ 📝 هيچ شكى نيست در اينكه تنها دينى است كه بنيان خود را بر اجتماع نهاده و اين معنا را به صراحت اعلام كرده و در هيچ شأنى از شؤون بشرى مساله اجتماع را مهمل نگذاشته،- و تو خواننده عزيز اگر بخواهى بيش از پيش نسبت به اين معنا آگاه شوى،- مى توانى از اين راه وارد شوى كه نخست اعمال انسانها را دسته بندى كنى و بفهمى كه دامنه اعمال چقدر وسيع است و اعتراف كنى كه چگونه فكر آدمى از شمردن آنها و تقسيماتى كه به خود می گيرد به اجناس و انواع و اصنافى كه منشعب مى شود عاجز است و از سوى ديگر در اين معنا بينديشى كه چگونه شريعت الهيه اسلام آنها را شمرده و به همه آنها احاطه يافته و چگونه احكام خود را بطور شگفت آورى بر آن اعمال، بسط و گسترش داده (بطورى كه هيچ عمل كوچك و بزرگ آدمى را بدون حكم نگذاشته) آن گاه در اين بينديشى كه چگونه همه اين احكام را در قالب هاى اجتماعى ريخته، آن وقت خواهى ديد كه اسلام روح را به نهايت درجه امكان در كالبد احكامش دميده. 📝 سپس آنچه دستگيرت شده با آنچه از ساير شرايع حقه كه قرآن نيز به شأن آنها اعتنا ورزيده مقايسه كنى، يعنى با شرايع و احكامى كه نوح و ابراهيم و موسى و عيسى آورده بسنجى، نسبت اسلام و آن شرايع به دستت مى آيد و در نتيجه به مقام و منزلت اسلام پى مى برى. 📝 و اما آن شرايعى كه در ساير اديان است و اسلام اعتنايى به آنها نكرده، مانند احكامى كه در كيش و و پيروان و و سايرين به آنها معتقدند وضع روشن ترى دارد كه قابل مقايسه با احكام اسلام نيستند. 📝 و اما امّت هاى قديم چه و چه ، تاريخ چيزى از وضع آنان ضبط نكرده ولى اين مقدار را مى دانيم كه تابع موروثى هاى قديم ترين عهد انسانيت بوده اند، آنها نيز به حكم اضطرار جامعه تشكيل داده و به حكم غريزه، به استخدام يكديگر پرداختند و در آخر، افراد تحت يك جمعى اجتماع كرده اند و آن جمع عبارت بوده از حكومتى و سلطه و اجتماعشان هم عبارت بوده يا از اجتماعى قومى و نژادى و يا اجتماعى وطنى و اقليمى كه يكى از اين چند عامل وحدت، همه را در تحت رأيت و پرچم و يا رئيسى جمع می كرده و راهنماى زندگيشان هم همان عامل وراثت و اقليم و غير اين دو بوده، نه اينكه به اهميت مساله اجتماع پى برده و در نتيجه نشسته باشند و پيرامون آن بحثى يا عملى كرده باشند. 📝 حتى امتهاى بزرگ يعنى و هم كه در قديم بر همه دنيا سيادت و حكومت داشتند تا روزگارى هم كه آفتاب دين خدا در بشر طلوع كرد و اشعه خود را در اطراف و اكناف مى پراكند، به اين فكر نيفتادند كه چرا تشكيل اجتماع دهيم و چه نظامى اجتماعى بهتر از نظام امپراطورى است؟ بلكه به همان نظام و خود دلخوش و قانع بودند و رشد و انحطاط جامعه شان تابع لواى سلطنت و امپراطوريشان بود، هر زمانى كه امپراطوريشان قوى و قدرتمند بود جامعه هم نيرومند بود، هر زمان كه رشد متوقف مى شد، رشد جامعه نيز متوقف مى شد. 📝 بله در نوشته هايى كه از حكماى خود به ارث برده بودند از قبيل نوشته هاى و و و غير اينها، بحث هايى اجتماعى يافت مى شود و ليكن تنها نوشته ها و اوراقى است كه هرگز مورد عمل واقع نشده و مثلهايى است ذهنى كه هرگز در مرحله خارج پياده نگشته است و تاريخِ آن زمان كه براى ما به ارث رسيده، بهترين شاهد بر صدق گفتار ما است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
💙💙💙 ❤️حقیقت حُبّ به همسر 📝 در اين حُبّ نيز اگر نيك بنگريم، مى بينيم كه اين حُب هم كار ما نيست بلكه كار دستگاه تناسلى ما است، به اين معنا كه دستگاه تناسلى تشنه عمل لقاح ميشود و آن را دوست ميدارد و چون اين عمل با همسرى انجام ميشود، مى گوييم : ، در حالى كه اگر واقع قضيه را بشكافيم، مى بينيم پاى من در كار نيست، بلكه اولاً و بالذّات دستگاه تناسلى عمل خود را دوست ميدارد و ثانياً و بالتبع را، چون عملش با او قابل انجام است، همانطور كه در طعام گفتيم، پاى من در كار نيست، بلكه دستگاه گوارش اولاً و بالذات عمل خود را دوست ميدارد و ثانيا و بالتبع غذا را دوست ميدارد. و عمل لقاح اثر نيرويى است كه خداى تعالى در هر جاندارى به وديعت نهاده، هم چنان كه عمل تغذيه نيز اثر نيرويى است كه خدا در او به وديعت سپرده است. 📝 از همين جا معلوم ميشود كه اين دو حُبّ (يعنى حب به غذا و حب به همسر) برگشتش به يك حُب است، براى اينكه و به هم مربوطند و كمالى هم كه از كار اين دو دستگاه حاصل ميشود، به هم ارتباط دارند. 📝 و چون چنين است احتمال دارد كه حُب عبارت باشد از « يك تعلّق كه خاص اين دو مورد است، و در غير اين دو مورد اصلا يافت نشود» و ليكن آزمايش از راه آثار، اين احتمال را دفع مىكند، زيرا اين تعلق كه نامش حُب است، اثرى در دارنده اش دارد و آن اين است كه قوّه ( ) را به سوى فعليّت - اگر فعليت نداشته باشد -مى كشاند و اگر فعليت داشته باشد، به سوى ترك آن جذب مى كند و اين دو خاصيت و يا يك خاصيت را در تمامى موارد قواى ادراكى احساس مى كنيم كه حُب، آن قوا را به سوى افعالش به حركت در مى آورد. 📝 قوه ، ، ، ، ساير قوا و حواس ظاهرى و باطنى كه در ما است (چه قواى فاعله و چه منفعله) همه اين حالت را دارند كه هر يك فعل خود را دوست ميدارد و اين دوستى، او را به سوى فعلش جذب مى كند، چشم را به سوى ديدن آنچه دوست دارد جذب مى كند و گوش را به سوى شنيدن و همچنين هر قوه ديگر را. و اين نيست مگر بخاطر اينكه كار هر قوّه او است و هر قوه اى با كار مخصوص به خود، نقص خود را تكميل نموده، حاجت طبيعى خود را بر می آورد. 📝 اينجاست كه معنا و مفهوم حُب مال و حب جاه و حب علم، براى ما روشن مى گردد، چون انسان با هر يك از مال و جاه و علم، استكمال (= طلب کمال) مى كند و به همين جهت آنها را دوست ميدارد. 📝 پس از اينجا نتيجه مى گيريم كه حُبّ ، تعلّقى است خاص و انجذابى است شعورى و مخصوص بين انسان و كمال او. و تجربه هاى دقيق كه از طريق آثار و خواص حب صورت گرفته، ثابت كرده كه حُب در نيز هست. ادامه دارد... 📚 💌 به کانال " آی💚شیعه " بپیوندید : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
سلام خوب هستین؟ در مورد قسمت دوم یه نکته کوتاه بگم تا کلام علامه خوب جا بیفته. علامه (ره) حرفش اینه که هر قوه ای از قوای انسانی، عملش رو دوست داره؛ چون بوسیله عمل خاص خودش به کمال میرسه، قوه باصره با نگاه کردن به کمالش میرسه، قوه سامعه با گوش دادن به کمالش میرسه، دستگاه گوارشی با غذا خوردن و دستگاه تناسلی با عمل لقاح به کمال خودش میرسه. همچنین سائر قوای انسانی، هر کدام با عمل مخصوص خودش به کمال میرسن. لذا در محبت به همسر نیز علاوه بر دستگاه تناسلی،دیگر قوای انسانی هم وجود دارند که با آمدن همسر به زندگی مون، به کمال خودشون میرسن. بنابراین قوه یا قوایی که مسئول احساسات و عواطف و ... هستن نیز به کمالشون میرسن. به همین دلایل هستش که ما همسرمون رو دوست داریم. آره؛ انسان فطرتاً کمال طلبه و هر چیزی رو که برای رسیدن به کمال کمکش کنه،دوست داره. بحثهای دقیق تر در قسمتهای بعدی میاد إن شاءالله🙏
✅ علامه حسن زاده آملی به جای اینکه عابد باشی باش. تا عبد نشوی عبادت سودی به حالت ندارد... عبد بودن یعنی : ببین خدایت چه می خواهد نه دلت... ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌼🌼🌼🌼🌼 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 با سلام و عرض ادب خدمت همراهان محترم؛ ✅ 🔹 کانال "من هستم" سعی دارد چهره اصیل دین مبین اسلام را برای مخاطبانش نشان بدهد. 🔹 در عصر حاضر که دشمنان قرآن و اهل بیت (ع) برای تحریف و تخریب و نابودی اسلام ناب محمدی (ص) با همدیگر متحد و هم پیمان شده و هجمه تبلیغاتی عجیب و سهمگینی بر ضد معارف نورانی اسلام ترتیب داده اند، بر آن شدیم که اسلام را همانگونه که هست و به دور از تحریف و انحراف و خرافه به مخاطبین عزیزمان عرضه بداریم تا فطرت های پاک و وجدانهای ناآلوده، حق و باطل را بهتر به نظاره بنشینند و بشناسند و دلهای ناآرام به ساحل امن آرامش راه یافته و قلبهایشان به اطمینان برسد. 🔹 برای رسیدن به مقصودمان از آثار عالم ربّانی، ذوالفنون و مورد اعتماد و اطمینان - سیدمحمدحسین طباطبایی - بهره می گیریم. البته این بدان معنا نیست که از سایر دانشمندان و علمای ربّانی مطلبی نمی آوریم. بلکه آثار علامه محور بوده و از دیگر شخصیتها نیز در همین راستا استفاده می کنیم. 🔹 در این کانال به موضوعات مختلفی مانند مسائل اعتقادی – اجتماعی – اخلاقی – سیاسی – خانواده و... می پردازیم و نظر اسلام را درباره این مسائل بیان می کنیم. 🔹 کانال های مذهبی بحمدالله کم نیستند ولی ما در این کانال به دنبال هستیم و کاری با مطالب احساسی، زودگذر و ساندویچی نداریم. مخاطبان ما، قطعا مخاطبان خاص هستند. 🔹 هر روز نهایتا 1 تا 3 مطلب در کانال ارائه می شود زیرا هدف ما بالا بودن کیفیت مطالب است نه کمیّت آنها. ✅ ما برای تبلیغات کانال هیچ بودجه ای نداریم و پا برهنگانی هستیم که تنها توانمان، استخراج مبانی اصیل اسلام از منابع معتبر است. تبلیغات و انتشار مطالب را بر عهده شما مخاطبان دلسوز و دغدغه مند می گذاریم و در این راه دست یاری به سوی تک تک شما دراز می کنیم.❤️ 🌷 با ما همراه باشید و ما را به عزیزانتان معرفی کنید. التماس دعا 🌷 https://eitaa.com/ishiaa ارتباط با خادم کانال : @rasouliqom 🌼🌼🌼🌼🌼
🔴🔴🔴🔴 📝 بیان درباره لیلة الرغائب امسال. در مورد دو دسته روایات وارد شده : 1⃣ عده ای شب جمعه اول ماه رجب را بیان می ‌کند. 2⃣عده ای دیگر پنجشنبه اول ماه رجب را. ⬅️ لذا برای استفاده بیشتر و بهتر از این شب عزیز، مطلوب هست که به هر دو روایت عمل شود. 🙏التماس دعا🙏 💌 کانال " آی💚شیعه " : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
❤️💙❤️💙 🆔@ishiaa 📝 پس درست است كه بگوئيم : اولين ندايى كه از بشر برخاست و براى اولين بار بشر را دعوت نمود كه به امر اجتماع اعتنا و اهتمام بورزد، و آن را از كنج اهمال و زاويه تبعيت حكومتها خارج نموده و موضوعى مستقل و قابل بحث حساب كند، ندايى بود كه شارع و خاتم انبياء علیه افضل الصلاة و السلام سر داد و مردم را دعوت كرد به اينكه آياتى را كه از ناحيه پروردگارش به منظور زندگى اجتماعى و پاكى آنان نازل شده پيروى كنند، مانند آيات زير كه مى فرمايد : ❣و أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ - و اينكه راه من مستقيم است پس مرا پيروى كنيد و به دنبال راههاى ديگر مرويد كه شما را متفرق مى سازد.( آيه 153) ❣و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا - همگى به ريسمان خدا چنگ بزنيد و متفرق مشويد. ( آيه 103) تا آنجا كه به مساله حفظ مجتمع از تفرّق و انشعاب اشاره نموده و مى فرمايد: ❣و لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ - بايد از شما جمعيتى باشند كه مردم را به سوى خير دعوت نموده، و كنند و ايشانند تنها رستگاران و شما مانند آن اقوام مباشيد كه فرقه فرقه شدند و بعد از آنكه آياتى روشن برايشان آمد باز اختلاف كردند. (سوره آل عمران آيه 105) ❣إنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ - محققا كسانى كه دين خود را پاره پاره كردند و هر دسته پيرو كسى شدند تو هيچ رابطه با آنان ندارى. (سوره انعام آيه 159) و آياتى ديگر كه بطور مطلق مردم را به اصل اجتماع و اتحاد دعوت مى كند. 📝 و در آياتى ديگر دعوت می كند به تشكيل اجتماعى خاص، يعنى خصوص اجتماع اسلامى بر اساس و ، و به دست آوردن منافع و مزاياى معنوى و مادى آن، مانند آيات شريفه : ❣إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ - رابطه مؤمنين با يكديگر تنها رابطه است، پس بين دو برادر خود اصلاح دهيد. ( آيه 10) ❣و لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ - و نزاع مكنيد كه سست مى شويد و نيرويتان هدر مى رود. ( آيه 46) ❣و تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى - يكديگر را در كار نيك و يارى دهيد. ( آيه 2) ❣و لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ - بايد از شما جمعيتى باشند كه به سوى خير دعوت نموده امر به معروف و نهى از منكر كنند. (سوره آل عمران آيه 104) كه ان شاء اللَّه توضيح مختصرى براى اين مطلب خواهد آمد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🆔@ishiaa ✅ رابطه اى كه بين فرد و اجتماع قائل است در هيچ دينى و ملتى سابقه ندارد. 📝 اين معنا در سراپاى عالَم صُنع به چشم مى خورد كه نخست، اجزايى ابتدايى خلق می كند كه آن اجزا هر يك براى خود و خود را دارد و سپس چند جزء از آن اجزا را با هم تركيب نموده (با همه تفاوتها و جدايى ها كه در آنها هست) هماهنگ و هم آغوششان مى سازد و از آن هم آغوش شده، فوائدى نو اضافه بر فوائدى كه در تك تك اجزا بود به دست مى آورد مثلا كه يكى از موجودات عالم است اجزايى و اجزايش، ابعاض و اعضايى دارد و اعضايش قوايى دارد كه براى هر يك از آنها فوائدى و جداگانه است كه اگر همه دست به دست هم دهند قوى و عظيم مى شوند. 📝 همانطور كه تك تك آنها وزن كمترى و مجموعشان وزن بيشترى دارد، آثار و فوائد تك تك و مجموعشان نيز همين اختلاف را دارد. وقتى دست به دست هم دهند، در اين سو و آن سو شدن و از اين سو بدان سو برگشتن و در ساير فوائد قوى تر مى شوند. و اگر هماهنگى نداشته باشند، هر يك تنها كار خودش را مى كند، گوش مى شنود و چشم مى بيند و ذائقه مى چشد و اراده، عضوى را كه بخواهد بكار مى اندازد و به حركت در مى آورد. 📝 ولى مجموع آنها از جهت وحدتى كه در تركيب پيدا می كنند، تحت فرمان و سيطره يك در مى آيند كه همان انسان است و در اين هنگام است كه فوائدى از آن اعضا و قوا به دست مى آيد كه از تك تك آنها و از اجزاى يك يك آنها بدست نمى آمد. فوائد بسيار زيادى كه يا از قبيل افعالند و يا از مقوله انفعالها ( یعنی یا در موجودات خارج اثر مى گذارند و يا از آن موجودات متأثر مى شوند). فوائد بسيارى كه يا روحى هستند و يا مادى و يكى از آن فوائد اين است كه در اثر هماهنگى اعضاء، يك فايده چند فايده مى شود، براى اينكه ماده - مثلاً نطفه اى كه بعدها انسان مى شود - وقتى انسانى كامل شد مى تواند مقدارى از ماده خودش را از خود جدا كند و آن را با ، انسان تمام عيارى مانند خود بسازد، انسانى كه مانند پدرش عمل كند، هر چه از افعال مادى و روحى كه از پدرش سر مى زند از او هم سر بزند. 📝 پس افراد انسان با همه كثرتى كه دارد يك انسان هستند و افعال آنها با همه كثرتى كه از نظر عدد دارد از نظر نوع، يك عمل است كه به اعمالى متعدد تقسيم مى شود، نظير آب كه يك آب است ولى وقتى در ظرف هاى بسيارى ريخته مى شود چند آب مى شود، پس اين آبها كه از نظر عدد بسيارند از نظر نوع، يك آبند و در عين اينكه يك نوعند، آثار و خواص بسيار دارند و اين آثار بسيار، وقتى آبها يك جا جمع مى شوند قوّت و عظمت پيدا می كنند. 📝 اسلام هم افراد نوع را در تربيت و در هدايتش به سوى سعادت حقيقى اش، اين معناى حقيقى را در نظر گرفته، معنايى كه چاره اى از اعتبارش نيست، و در اين باره فرموده: ❣ و هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً، فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً - خداى عزّ و جلّ آن كسى است كه از آب، يك بشر آفريد و همان يك بشر را بسيار و به هم وابسته ساخت. ( آيه54) ❣ و نيز فرموده : يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى - هان اى مردم ما همه شما را از يك و يك آفريديم.(سوره حجرات آيه 13) ❣ و نيز فرموده : بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ - شما نوع بشر بعضى از بعضى ديگريد.(سوره آل عمران آيه 95) 📝 و اين رابطه حقيقى كه بين و وجود دارد، خواه ناخواه به وجود و كينونتى ديگر منجر مى شود، كينونتى در مجتمع و مطابق قوّت و ضعف و وسعت و ضيقى كه افراد در وجودشان و قوايشان در خواصشان و آثارشان دارند. و در نتيجه غير از وجود تك تك افراد كه فرضاً ده ميليون نفرند، يك وجودى ديگر پيدا مى شود بنام ، و غير از آثار و خواصى كه تك تك افراد دارند خواص و آثارى ديگر و از همه قوى تر پيدا مى شود، بنام . ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
💙💙💙 📝 و اين معنا روشن گرديده كه اين علاقه و از اينجا ناشى مي شود كه محبّ نسبت به آنچه محبت دارد يا است، (مانند دستگاه گوارش كه اگر غذا را دوست مي دارد، بدان جهت است كه كارش هضم غذا است) و يا (مانند حب ذائقه و شامه و سامعه از مزه و بو و صداى خوش كه همه از باب انفعال است). چيزى كه هست همانطور كه در داستان حُب به غذا و ميوه گفتيم، حُبِ محبّ اولاً و بالذات متعلق به فعل يا انفعال خود مي شود و ثانياً و بالتبع متعلق به هر چيزى مي شود كه با فعل يا انفعالش سر و كار دارد، و اين معنا در غير انسان و هم اگر استكمالى در كار باشد و يا افاضه كمالى در بين باشد، نيز تصور دارد، (البته افاضه كمال از افاضه كننده ، مانند محبتى كه روئيدنى ها به نور آفتاب دارند و نيز درختان جنگلى را مى بينيم كه براى رساندن خود به نور آفتاب مرتب بلند مي شوند). و از همه مطالبى كه گذشت نتایج زير عايد مي شود : 1⃣ حبّ تعلقى است خاص بين انسان و كمال او 📝 اول اينكه حُب عبارتست از تعلق و ارتباط وجودى بين و و يا به عبارتى انجذاب بين علتِ مكمّل و يا شبيه به آن، و بين معلولِ مستكمل و يا شبيه به آن، و چون حب عبارت از اين است، لذا ما افعال خود را دوست مي داريم تا بوسيله آن استكمال كنيم و آنچه را هم كه متعلق به افعال ماست دوست مي داريم تا آن را وسيله و ابزار كار خود كنيم، (مثال استكمال اينكه، ما علم را كه فعل مغزى ما است، دوست مي داريم و به طُفيلِ آن، و و را هم دوست ميداريم، و مثال شبهِ استكمال اينكه ما خانه سازى را براى رفع حاجت از خانه دوست مي داريم و به طفيل آن ،يك دانه آجر را هم دوست داريم) و بالأخره غذا و همسر و مالى كه در راه تهيه آن دو صرف مى كنيم و جاه و مقامى كه با آن مال بدست مى آوريم، و مُنعِمى كه به ما احسان مى كند و معلمى كه ما را درس مي دهد و راهنمايى كه ما را هدايت مى كند و ناصرى كه ما را يارى مي دهد و متعلّم و شاگردى كه نزد ما درس مي خواند و خادمى كه ما را خدمت مى كند و هر مطيعى كه ما را اطاعت مى كند و هر چيزى كه در مقابل خواسته ما رام است، همه اينها را دوست مي داريم. چيزى كه هست محبت ما در بعضى از اقسام آن، و در بعضى ديگر و موهوم و در بعضى ديگر است. ادامه دارد... 📚 تفسیر المیزان 💌 به کانال " آی💚شیعه " بپیوندید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
💚💚💚 2⃣ محبّت داراى مراتب مختلفى است و فقط به امور مادّى تعلق نمي گيرد. 📝 دوم اينكه داراى مراتب مختلفى است و شدّت و ضعف دارد. چون رابطه اى است وجودى (و وجود، خود حقيقتى است مُشكّک يعنى داراى مراتب) و معلوم است كه آن رابطه وجودى كه ميان علت با معلولش هست، با آن رابطه كه ميان علت با معلولش هست، يكسان و در يك مرتبه نيست. به همين حساب، آن كمالى كه بخاطر آن، چيزى محبوب ما واقع مي شود، از جهت ضرورى بودن و غير ضرورى بودن و نيز از جهت مادى بودن (مانند تغذّى) و غير مادى بودن (مانند علم) يكسان نيست و بلكه شدّت و ضعف دارد. 📝 از اينجا بطلان آن سخن كه می گفت: محبت تنها به امور مادى متعلق ميشود، روشن مى گردد. اما بعضى ها آن قدر شورَش كرده اند كه گفته اند: اصلاً برگشت تمامى محبتها به محبت به است و هر محبت ديگر را اگر تحليل كنيم، مى بينيم از حب به غذا سر در مى آورد و بعضى ديگر گفته اند : ريشه و اصل در باب محبت، علاقه به (= مقاربت کردن ) است و محبت به غذا و هر علاقه ديگر از آن سر در مى آورد. 3⃣ ✅ خداى سبحان از هر جهت اهليّت شدن را دارد. 📝 سوم اينكه خداى سبحان از هر جهت كه حساب كنيم، اهليت آن را دارد كه دوستش بداريم، براى اينكه هستى او به ذات خودش است نه عاريتى، و كمال او غير متناهى است، در حالى كه هر كمال ديگری متناهى و محدود است، و متناهى وجودش متعلق است به غير متناهى، و اين حُبّى است ذاتى كه محال است از بين برود و نيز خداى تعالى خالق ما است و بر ما انعام می كند، آنهم به نعمت هايى كه غير متناهى است، هم از نظر عدد و هم از نظر زمان. به همين جهت ، همانطور كه هر مُنعم ديگر را، بخاطر انعامش دوست ميداريم. 4⃣ خلق خود را دوست ❤️ مى دارد. 📝 چهارم اينكه حُب از آنجا كه گفتيم رابطه اى است وجودى - و هستى روابط وجودى، خارج از وجود موضوعاتِ خود و تنزّلات آن نيست - لذا نتيجه می گيريم كه هر چيزى، ذات خود را دوست ميدارد. و چون در سابق گفتيم : هر مُحبى همه متعلقاتِ محبوب خود را نيز دوست مي دارد، در نتيجه هر چيزى، آثار وجوديش را هم دوست مي دارد، از اينجا معلوم مي شود كه خداى سبحان بدين جهت كه خود را دوست مي دارد، خلق خود را دوست مي دارد و اگر خلق خود را دوست مي دارد، بدين جهت است كه انعام او را مى پذيرند و باز اگر خلق خود را دوست ميدارد، بدان جهت است كه او را مى پذيرند. 5⃣ شعور و علم لازمه حُب نيست. 📝 پنجم اينكه اگر مى بينيم در مورد حُب، بايد و وجود داشته باشد، اين لزوم بر حسب مصداق است، (چون معمولاً كلمه (حُب) را در موارد انسانها به كار مى بريم و مى گوييم مادر، فرزند خود را دوست ميدارد و نمي گوئيم: درخت آفتاب را دوست ميدارد و خود را به سوى نور آن می كشد). و گر نه تعلق وجودى كه حقيقت حُب عبارت از آن است، از آن جهت كه حُب است، هيچ مشروط بر وجود علم و شعور نيست و از اينجا روشن مى گردد كه همه قوا و مبادى طبيعى، حتى آنها هم كه علم و شعور ندارند، آثار و افعال خود را دوست مي دارند. 6⃣ حب حقيقتى است كه در تمام عالَم سريان و جريان دارد. 📝 ششم از همه آنچه كه گذشت نتيجه مى گيريم حُب حقيقتى است كه در تمامى موجودات عالَم، سريان و جريان دارد. 💠 پایان 💠 📚 تفسیر المیزان جلد1 ص 618 💌 به کانال " آی💚شیعه " بپیوندید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺