📌 مورّخان سانسورچی
🔰در جریان #جنگ_بدر #پیامبر خواست نظر اصحاب را درباره جنگ جویا شود و رو به اصحاب کرد فرمود: نظر شما در اين باره چيست؟
🔸نخست ابوبكر برخاست و گفت: بزرگان و دلاوران #قريش، در اين ارتش شركت كرده اند. هرگز قريش به آيينى #ايمان نياوردهاند و از اوج عزت به قعر ذلت سقوط نكردهاند و از طرفى ما از #مدينه با آمادگى كامل بيرون نيامده ايم.(۱) (يعنى مصلحت اين است جنگ نكنيم و به مدينه بازگرديم).
💠 پيامبر فرمود: اجلس؛ بنشين.
🔸سپس #عمر برخاست و همين سخن را تكرار كرد و #رسول_خدا دستور داد كه بنشيند.
🔹#مقداد پس از او، برخاست و گفت: اى پيامبر خدا قلب هاى ما با شما است و آنچه را خداوند به تو دستور داده همان را تعقيب كن. به خدا سوگند، هرگز ما به شما سخنى را كه #بنى_اسرائيل به #موسى گفتند نخواهيم گفت. هنگامى كه موسى آنان را دعوت به جهاد كرد، بنى اسرائيل به «كليم اللّه» گفتند: اى موسى! تو و پروردگارت برويد جهاد كنيد و ما در همين جا نشسته ايم، ولى ما ضد اين سخن را به شما عرض مى كنيم: در ظل عنايات پروردگارت جهاد كن و ما نيز در ركاب شما مى جنگيم.
🔰پيامبر از شنيدن سخنان مقداد، خوش حال گرديد و در حق او دعا كرد.
⚠️ نکته:
🔰اگر غرض ورزى و ستر حقايق و تعصب باطل، براى تمام نويسندگان ناشايست باشد؛ براى مورّخ از همه بدتر و ناشايستتر است.
🔰#تاريخ آيينهاى است كه چهره هاى مردان در آن به خوبى نمايان است. مورخ بايد بكوشد صفحه آيينه آيندگان را از هر گونه زنگار تعصّب پاك كند.
👥 ابن هشام، «۲» مقريزى «۳» و طبرى «۴» شوراى نظامى پيامبر را در تاريخ خود مطرح كرده و متن پاسخ هاى سعد معاذ
و مقداد را در كتاب خود آورده اند، ولى از نقل پاسخ تفصيلى ابوبكر و عمر خوددارى كرده و به طور اجمال نوشته اند كه اين دو نفر، برخاستند و نظر دادند و نيكو سخن گفتند. اكنون بايد از اين قهرمانان تاريخ پرسيد كه اگر نظرهاى اين دو شخصيت نيكو بود، چرا از بيان متن آن خوددارى كردهايد؟
❌ گرچه آنها این بخش از تاریخ را سانسور کردهاند اما ديگران متن گفتار آنان را آوردهاند «۵» و چنان كه ملاحظه مى فرماييد، هرگز سخنان نيكو نگفتهاند. سخنانى گفتهاند كه حاكى است گوينده آن را رعب و وحشت فراگرفته بود. آنچنان قريش را عزيز و نيرومند مى پنداشتند كه هرگز احتمال شكست قريش در ذهن آنها راه نداشت.
📚 منابع
۱. واقدى، المغازى، ج۱، ص۴۸.
۲. سيره ابن هشام، ج۱، ص۶۱۵.
۳. الامتاع الأسماع، ص۷۴.
۴. تاريخ طبرى، ج۲، ص۱۴۰.
۵. واقدى، المغازى، ج ۱، ص ۲۴۸؛ سيره حلبى، ج۲، ص۱۶۰ و #بحارالانوار، ج۱۹، ص۲۱۷.
🆔 @islam_history
📌 خلاصه اي از واقعه غدير(1)
✍ اعلان عمومي براي سفر حج
💠 در سال دهم هجرت، به دستور الهي، آخرين سفر #پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به مكه براي تعليم حج و اعلام #ولايت ائمه (عليهم السلام) آغاز شد. در اين سفر بيش از يكصد و بيست هزار نفر آن حضرت را همراهي كردند كه در شرايط آن زمان سابقه نداشت.
💠 بلافاصله پس از پايان مراسم حج، اعلام شد همه حجاج از #مكه خارج شوند و براي برنامه اي مهم در #غدير خم - كه كمي قبل از محل جدا شدن كاروان ها بود ـ حضور يابند.
سه روز پس از پايان مراسم حج، سيل جمعيت به سوي غدير حركت كردند.
✍ اجتماع عظيم در غدير
💠 با رسيدن به محل موعود،فرمان توقف از سوي پيامبر (صلي الله عليه و آله) صادر شد و مركب ها از حركت ايستادند و مردم پياده شدند و هر كس جايي براي توقف سه روزه آماده كرد.
💠 به دستور پيامبر (صلي الله عليه و آله)، #سلمان و #ابوذر و #مقداد و #عمار زير چند درخت كهنسال را آماده كردند و روي درختان، پارچه اي به عنوان سايبان قرار دادند. در زير سايبان، منبري به بلندي قامت پيامبر (صلي الله عليه و آله) از سنگ ها و روانداز شتران ساختند به طوري كه حضرت هنگام خطبه بر همه مردم مشرف باشند.
💠 هنگام ظهر، پس از اداي #نماز جماعت، پيامبر (صلي الله عليه و آله) بر فراز منبر ايستادند و #اميرالمومنين (عليه السلام) را فرا خواندند تا بر فراز منبر در سمت راست حضرت بايستند. قبل از شروع خطابه، اميرالمؤمنين (عليه السلام) بر فراز منبر يك پله پائين تر در طرف راست آن حضرت ايستاده بودند.
✍ سخنراني پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)
💠 پيامبر اكرم نگاهي به سمت راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا همه مردم در مقابل منبر اجتماع كنند. سپس سخنراني تاريخي و آخرين خطابه رسمي خود را براي جهانيان آغاز كردند. با در نظر گرفتن اين شكل خاص از منبر و سخنراني كه دو نفر بر فراز منبر در حال قيام ديده مي شوند به استقبال سخنان حضرت مي رويم كه آن را مي توان در يازده بخش ترسيم نمود:
ادامه دارد...
🆔 @islam_history