eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
484 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️ معاوية بن عمّار از عليه السّلام و ايشان از پدران گرامى خود عليهم السّلام نقل كرد كه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: ✅ هنگامى كه روز فرا رسد، گروهى را بر منبرهايى از نور مى آورند كه چهره هايشان همچون ماه شب چهارده مى درخشد و اوّلين و آخرين [آفريدگان] به حال آنها غبطه مى خورند. در اين لحظه، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم سكوتى كرد و در ادامه، سه بار همين عبارت را تكرار فرمود. بن خطاب عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت، آيا اينها هستند؟ ✨ صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: اينها شهدا هستند، اما نه آن شهدايى كه شما گمان مى كنيد. گفت: اوصيا هستند؟ حضرت فرمود: اينها اوصيا هستند، اما نه اوصيايى كه شما خيال مى كنيد. گفت: آيا از اهل آسمانند يا اهل زمينند؟ پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: از اهل زمينند. گفت: پس به من بگو اينها چه كسانى هستند؟ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم با دستش به عليه السّلام اشاره كرد و فرمود: اين و شيعيانش هستند. هيچ كس نسبت به او بغض و كينه نمى ورزد، مگر از ، آن كه حرامزاده است و از انصار، آن كه است و از عرب، آن كه حرامزاده باشد و از ساير مردم، آن كه كسى كه اهل شقاوت و بدبختى است. اى عمر! دروغ مى گويد كسى كه گمان مى برد دوستدار من است، در حالى كه نسبت به على عليه السّلام بغض و كينه دارد. 📚 فضائل الشیعه، شیخ صدوق، حدیث ۲۵. 🆔 @islam_history
⚖ اگر عدالت برقرار بشود، مردم فقیر نمی‌شوند 🔹از علیه السلام نقل شده که فرمودند: خداوند متعال هیچ مالی را به جا نگذاشته مگر آنکه آن را بین مردم تقسیم کرده و حق هر کسی را به او داده است؛ خواه از خواص جامعه باشد یا از عوام جامعه، فقیر باشد یا مسکین، به طور کلی حق هر قشری از اقشار مختلف مردم، از سوی خداوند اعطاء شده است. اگر در میان مردم به عدالت، حکمرانی شود، آنها بی نیاز می‌شوند. 🔹عدالت از عسل شیرین‌تر است و عدالت برقرار نمی‌شود مگر به واسطه شخص عادلی که نیازهای مردم را بشناسد. خدا بیابان نشینان را بین مستحقان خود آنها و زکات شهرنشینان را بین مستحقان خودشان تقسیم می‌کرد. پیامبر بین آنها به صورت مساوی تقسیم نمی کرد به نحوی که به هشت گروهی که در ذکر شده، یک هشتم به صورت مساوی بدهد، بلکه به همه مستحقان، به اندازه ای که خرج سالشان را داشته باشند، عطا می کرد و وقت اداء آن و مقدارش ثابت نبود و اگر چیزی اضافه می‌ماند، آن را به دیگران می‌دانند. 📚 ، ج‏1، ص 543. 🆔 @islam_history
📌 کسی که مذهب حق را قبول ندارد... ✏️ محمد بن مسلم از یکی از دو امام (حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام) نقل می کند: 🔰عرض کردم: کسی را می‌بینیم که عبادت و کوشش و خضوعی دارد ولی مذهب حق را قبول ندارد، آیا برای او سودمند است؟ 💠 فرمود: ای خاندان همانند خاندانی هستند در بنی اسرائیل که هیچ یک از آنان چهل شب عبادت نمی کرد مگر اینکه دعایش مستجاب می‌شد، ولی مردی از آنها چهل شب در عبادت کوشید، سپس کرد امّا مستجاب نشد، پس به نزد بن مریم علیه السلام آمد و از وضع خود شکایت کرد و درخواست دعا نمود. ✅ عیسی علیه السلام تطهیر کرد و خواند سپس به درگاه خداوند دعا نمود، خداوند عز و جل به او وحی فرمود: ای عیسی بنده من از راه دیگری غیر از آنکه به سویم توجه می‌شود آمد، او در حالی که درباره تو شک داشت مرا دعا کرد، پس اگر آنقدر دعا کند تا گردنش قطع شود و بندهای انگشتش از هم جدا گردد او را اجابت ننمایم. ⁉️ حضرت فرمود: آنگاه عیسی علیه السلام به آن شخص ملتفت شد و فرمود: آیا خدایت را می‌خوانی در حالی که از پیغمبرش شک داری؟ ✅ عرض کرد: ای روح خدا و کلمه او، به خدا همین طور بود که گفتی، پس از خداوند بخواه که این حالت را از من دور سازد، عیسی علیه السلام برای او دعا کرد، خداوند او را پذیرفت و دعایش را اجابت نمود و دوباره به حدّ اهل بیت و خاندان خود رسید. 📚 ، ج۲، ص۲۰۰. 🆔 @islam_history
📌 زندگی نامه امام جواد علیه السلام ✅ بر اساس گزارش مورخان، علیه السلام در سال ۱۹۵ هجری قمری در  به دنیا آمدند. ☀️ قبل از تولد علیه السلام، برخی از واقفیان می‌گفتند بن موسی چگونه می‌تواند باشد در حالی که از خود نسلی ندارد. از این‌رو وقتی که جوادالأئمه به دنیا آمد، ،حضرت جواد را مولودی پربرکت برای شیعیان توصیف کرد. با این حال حتی پس از تولد امام محمد تقی نیز، برخی از واقفیان، انتساب امام جواد به امام رضا علیه السلام را منکر شدند. آنان می‌گفتند جوادالأئمه از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد، تا اینکه قیافه‌شناسان را حاضر کردند و آنان امام جواد علیه السلام را فرزند امام رضا علیه السلام دانستند. 🔰 در سال ۲۱۵ق دختر خود ام فضل را به عقد امام جواد علیه السلام در آورد. مأمون هدف خود را این می‌دانست که پدر بزرگ کودکی از نسل  صلی الله علیه و آله و علیه السلام باشد. برخی بر این باورند که این با انگیزه و اهداف سیاسی انجام شده است از جمله اینکه مأمون می‌خواست از این راه، امام جواد و ارتباط او با  را کنترل کند یا خود را علاقمند به علویان نشان دهد و آنان را از قیام علیه خود باز دارد. حضرت، از ام فضل صاحب فرزندی نشد. ◾️حکومت عباسی دو بار امام محمد تقی علیه السلام را به بغداد احضار کرد. سفر اول در زمان مأمون چندان طولانی نبود. بار دوم، در ۲۸  سال ۲۲۰ق، به دستور معتصم وارد بغداد شد و در آخر ذی القعدة همان سال در بغداد به رسید. پیکر این امام همام را در کنار جدش موسی بن جعفر علیه السلام در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپردند. سن حضرت را به هنگام شهادت ۲۵ سال گفته‌اند از این رو جوان‌ترین امام شیعیان به هنگام شهادت بوده است. 📚 ویکی شیعه ◾️ علیه السلام تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌 داستان جالب جوانی که هیچ یک از شرایط ازدواج را نداشت... 🔰"جویبر" مرد جوان تازه مسلمانی است که در مانده تا دینش را نزد پیغمبر درست کند و در صفّه ای که کنار مسجد بود، در میان فقرا جا داشت. گاهی نان و گاهی خرما و گاهی هر دو از طرف پیغمبر به او می رسید. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله او را مورد لطف بیشتری قرار داد و پرسید: «آیا میل داری؟». عرض کرد: «یا رسول اللَّه! بلی امّا کی به من دختر می دهد؟ من که نه مال دارم و نه شأن و نه شکل». حاصل شریف این است که صلی الله علیه و آله فرمود: «، همه چیز را جبران می کند. مؤمن همشأن مؤمنه است (المسلم کفو المسلمه) سیاه و سفید ندارد، عرب و عجم ندارد، همه یکنواخت است و میزان تقواست». حضرت او را نزد زیاد بن لبید،- که از اشراف قبیله ای از قبایل اطراف مدینه بود- فرستاد و فرمود: «به او بگو پیغمبر مرا فرستاده که دخترت را به عقد من درآوری». جویبر اطاعت کرد و رفت در مجلس زیاد بن لبید چند نفر دیگر هم حضور داشتند و گفت: «پیغامی از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله برایت دارم، آیا در حضور دیگران بگویم یا خصوصی». زیاد گفت: «زهی شرف از پیغام رسول خدا صلی الله علیه و آله مانعی ندارد در حضور دیگران بگویی». گفت: «رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: دخترت ذلفا را به عقد من درآوری». زیاد، یکه خورد و آنچه در دلش بود گفت: «تو همشأن ما نیستی، چگونه به تو دختر بدهم؟». جویبر برخاست که برود، گفت: «به خدا سوگند! آنچه تو می گویی راه و روش اسلام نیست». آنگاه حرکت کرد. دختر از پدرش پرسید: «کی بود؟ و جریان چه بود؟». زیاد گفت: «جوان فقیری آمده بود و می گفت از پیش پیغمبر صلی الله علیه و آله آمده و او را فرستاده است که تو را به او تزویج نمایم». دختر گفت: «پدر! زود دنبالش برو تا رسول خدا صلی الله علیه و آله را ناراحت نکرده است او را بیاور». عجب ایمانی داشت! نپرسید آیا مهندس است یا دکتر؟ حقوقش در ماه چقدر است؟ بلکه دین و تقوا را میزان می داند. زیاد به دنبال جویبر رفت و گفت: «برگرد تا من خودم به مدینه بروم و ببینم آیا خود رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین فرموده است یا نه؟!». به مدینه آمد و جریان را از پیغمبر صلی الله علیه و آله پرسید. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آری من او را فرستاده ام». برگشت و لباس مناسبی برای جویبر فراهم کرد، وسایل زندگی اش را نیز تهیه و خانه ای نیز برایش آماده کرد. جویبر، شب عروسی نگاه به صورت دختر کرد و جمالش را دید در حجله، عدل را رعایت کرد و گفت: «ای خدایی که تو به من نعمت دادی، شکر تو مقدّم بر هر چیزی است». و تا صبح، و شکر بجا آورد و فردا نیز به شکرانه این نعمت، روزه گرفت، سه شبانه روز وضعش چنین بود. روز سوّم زیاد خیلی ناراحت بود، خدمت پیغمبر آمد و گفت مثل این که این داماد اقتضای ازدواج ندارد. پیغمبر صلی الله علیه و آله کسی را به دنبالش فرستاد و از او پرسید: «مگر میل به زن نداری؟». گفت: «چرا خیلی هم مایل هستم». فرمود: «پس چرا از همسرت کناره گرفته ای؟». عرض کرد: «به خاطر شکر این نعمت بزرگ، خواستم سه شبانه روز، شبها به طاعت به سر برم و روزها بگیرم؛ امّا از امشب به سراغش می روم». 📚 شهید آیت الله دستغیب(ره)؛ اسلامی، ص30. 🆔 @islam_history
📌 ماجرای سدالابواب 🔰ماه ، ماه مبارکی است که در آن اتفاقات مهمی مثل علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، ، عید و... رخ داده است. 🔰یکی از اتفاقات مهم این ماه است. بنا بر گواهی تاریخ، صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از ورود به ، بنای را پی ریزی کردند. 🔰مسلمانان هم کم کم کنار مسجد خانه می‌ساختند و هر کدام برای خود، دری به سمت مسجد باز کردند. 🔰پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به فرمان خداوند مامور شدند درِ خانه‌هایی که به سمت مسجد باز می‌شدند را ببندند به جز درِ خانه امیرالمومنین و سلام الله علیهما؛ این حادثه مهم تاریخی به حدیث سدالابواب مشهور شد، که مورد اتفاق فرقین می‌باشد. 🔰در مقابل این حدیث، برخی از پیروان مدعی شده اند همه درها بسته شد به جز خوخه(پنجره) ؛ اما این از خدا بی‌خبران به تاریخ ننگریسته‌اند که ببینند اصلا خانه ابوبکر در کنار مسجد النبی نبوده، بلکه خارج از مدینه در منطقه سُنح بوده(دروغگو کم حافظه می‌شود) 📚 حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۳، ص ۱۲۵. 📚 ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۷، ص ۳۴۲. 📚 فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۱۸. 📚 ، فضائل امیرالمؤمنین ، ص ۱۷۷. 📚 بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۲، ص۴۴۲. 📚 احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ص۳. 🆔 @islam_history
📌 چرا در مشاهد مشرفه، به آخرت راغبیم؟ ✍ شخصی به نام سلام بن مستنیر می‌گوید در نزد علیه السلام بودم که حمران بن اعین نزد حضرت آمد و سوالاتی از حضرت کرد و حضرت جواب فرمودند وقتی حمران می‌خواست برخیزد و برود به باقر عرض کرد مطلبی را می‌خواهم با شما در میان بگذارم؛ 🔰ما هر گاه نزد شما می‌آییم قلبمان رقیق می‌شود و سنگینی و سختی در قلبمان از بین می‌رود و خودمان را فراموش می‌کنیم و دارایی‌های دیگران برایمان دیگر ارزشی ندارد بعد که از نزد شما خارج می‌شویم و با مردم و بازاریان و تجار همراه می‌شویم دو مرتبه حب دنیا به ما بر می‌گردد. 💠 حضرت باقر به حمران فرمودند: این خاصیت قلب است که گاهی سخت و سنگین است و گاهی سبک. سپس فرمودند اصحاب صلی الله علیه و آله به ایشان عرض کردند که ما می‌ترسیم اهل نفاق و دورویی شده باشیم. حضرت علت را جویا شدند، اصحاب گفتند ما وقتی نزد شما می‌آییم شما به ما تذکراتی می‌دهید و ما را به آخرت راغب می‌کنید و قلب‌های ما را جلا می‌دهید و باعث می‌شوید ما دنیا را فراموش کنیم و نسبت به آن بی رغبت شویم تا جایی که گویا ما آخرت را می‌بینیم و و را با چشم می‌بینیم اما وقتی از نزد شما بیرون می‌رویم و به خانه هایمان می‌رویم و مشغول بچه‌ها و همسر و اهل و عیال می‌شویم این حالت را از دست می‌دهیم گویا اصلا هیچ معنویتی نداشته‌ایم آیا این نفاق است؟ 💠 پیامبر اکرم در جواب فرمودند: نه هرگز این نفاق و دو رویی نیست، این‌ها حربه‌های است که شما را به دنیا مشغول می‌دارد. به خدا قسم اگر همان حالتی را که در نزد ما داشتید ادامه می‌دادید با ملائکه مصافحه می‌کردید و حتی می‌توانستید بر روی آب راه بروید و اگر شما گناه نمی‌کردید و نمی‌کردید، خداوند گروهی را خلق می‌کرد که به گناه مبتلا شوند و استغفار کنند و خداوند آنها را بیامرزد و مغفرتش را شامل آنها کند. قطعا با فتنه‌ها و امتحان‌های زیادی مواجه می‌شود و در صورت گناه می‌کند. آیا به این آیه توجه نکرده اید که خداوند فرمود: خداوند کسانی را که زیاد توبه می‌کنند و خود را پاک می‌کنند را دوست دارد؟ و همچنین به این آیه که فرمود از خداوند طلب بخشش گناهان کنید و به سوی او برگردید؟ 📚 ، ج۲، ص۴۲۳. 🆔 @islam_history
📌قیام مي گويد: در خدمت عليه‌السلام بودم، چون مردم رفتند و مجلس خلوت شد. 🔸امام فرمود: «يا ابا حمزه! من المحتوم الذي حتمه الله قيام قائمنا، فمن شک فيما اقول، لفي الله و هو به کافر». «اي ابا حمزه! از امور حتمي اي که خداوند حتمي ساخته است قيام قائم ماست، هر کس در اين گفتار ترديد کند خدا را در حال کفر ملاقات مي کند». 🔸سپس فرمود: پدر و مادرم به فداي کسي که هم‌نام و هم‌کنيه ي من است او هفتمين فرزند من است که زمين را پر از عدالت کند هنگامي که پر از جور و ستم شده باشد.اي ابا حمزه! کسي که او را درک کند و در برابر او تسليم شود آن چنان که در برابر و تسليم است، بر او واجب مي شود و هر کس تسليم نشود بهشت بر او حرام مي شود و جايگاهش است و جايگاه ستمگران چه زشت است». 📚 ، ج۵۱، ص۱۳۹. 🆔 @islam_history
📌 خطبه سیدالشهداء در منا* 1⃣ ✅ ... علیه السلام فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که علی‌بن‌ابی‌طالب برادر صلی الله علیه و آله بود، هنگامی که بین اصحابش برادری پدید آورد، بین او و خودش برادری برقرار کرد و فرمود: تو برادر مؤمن منی و من برادر تو هستم در دنیا و آخرت؟! گفتند: آری به خدا. 🕌 آنگاه فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم، آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله محل و منازل خود را خرید و ساختمان کرد، سپس در آنجا ده اتاق ساخت، نُه اتاق برای خودش و یک اتاق که در وسط واقع شده بود برای پدرم، سپس درهایی که به مسجد راه داشت جز درِ اتاق پدرم، همه را بست. پس در این باره عده‌ای به سخن آمدند و پیامبر فرمود: من از طرف خودم درِ منازل شما را نبستم و درِ منزل علیه السلام را باز نگذاشتم، بلکه خداوند مرا به بستن درهای منازل شما و گشودن درِ منزل علی فرمان داد، بعد پیامبر همه مردم بجز علی را از خوابیدن در مسجد نهی فرمود، در مسجد و منزل او و در منزل رسول خدا صلی الله علیه و آله جنابت رخ می‌داد از این رو در همانجا برای پیامبر و علی فرزندانی متولد شدند؟! گفتند: آری به خدا. ✅ فرمود: آیا می‌دانید که عمربن‌خطاب[یا ] علاقه داشت تا روزنه‌ای به‌اندازه چشمش از منزل خود به مسجد باز کند ولی پیامبر اجازه نداد، سپس سخن راند و فرمود: خداوند به من فرمان داده تا مسجدی پاک بسازم که جز من و برادرم و فرزندانش در آن سکونت نکنند؟! گفتند: آری به خدا.  ☀️فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله روز خم علی را به نصب کرد و فرمود: باید حاضران به غایبان برسانند؟ گفتند: آری به خدا. ⚔ فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگ به علی علیه السلام فرمود: تو نسبت به من مانند نسبت به موسایی و تو پس از من زمامدار هر مؤمنی؟ گفتند: آری به خدا. ✨و فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا می‌دانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که نصارای نجران را برای فراخواند جز علی و همسرش ()و دو فرزند او ( و ) را نیاورد. گفتند: آری به خدا. ☀️فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم، آیا می‌دانید پیامبر در روز پرچم را به دست علی‌ داد و فرمود: پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد، آنکه پی‌درپی (بر دشمن) یورش می‌برد و فرار نمی‌کند و خداوند خیبر را به دست وی فتح کند؟ گفتند: آری به خدا. ⚠️فرمود: آیا می‌دانید که پیامبر او را برای ابلاغ آیات برائت فرستاد و فرمود: از سوی من کسی (پیام را) نمی‌رساند مگر خودم یا کسی که از من باشد؟ گفتند: آری به خدا. * این خطبه در سال ۵۹ هجری و در زمان حکومت ایراد شده است. حضرت در این خطبه، بیشتر به فضایلی از می پردازند که در ماه ذی الحجه واقع شده است. 📚 کتاب سلیم بن قیس، ص۲۰۶. 🆔 @islam_history
📌 مسلم بن عقيل كيست؟ 💠 در ميان جوانان برومند «بني هاشم »، «مسلم بن عقيل »، فرزند عقيل يكي از چهره هاي تابناك و شخصيت هاي بارز، به شمار مي رفت. «عقيل » برادر حضرت علي عليه السلام و دومين فرزند ابوطالب بود. 💠 «مسلم بن عقيل »، برادرزاده و داماد اميرالمؤمنين و پسر عموي بن علي بود. دودماني كه مسلم در آن رشد يافت، دودمان علم و فضيلت و شرف بود و خانداني كه شخصيت انساني و اسلامي «مسلم بن عقيل » در آن شكل گرفت، بهترين زمينه را براي تربيت و تكامل معنوي و حماسي مسلم فراهم كرد.  💠 از آغاز كودكي، در ميان جوانان به خصوص در كنار امام حسن و امام حسين (عليهماالسلام) بزرگ شد و كمالات اخلاقي و بنيان ولايت و درس هاي حماسه و ايثار و شجاعت را به خوبي فرا گرفت. اجداد «مسلم بن عقيل » كساني، چون «ابوطالب » و «فاطمه بنت اسد» بودند كه در فرزندان خويش، شجاعت و ايمان و دلاوري را به ارث مي گذاشتند و «مسلم بن عقيل »، شاخه اي پربار از اين اصل و تبار بود؛ و بنا به اصل وراثت، خصلت هاي برجسته را از نياكان خود به ارث برده بود.  💠 به نقل مورخان، در زمان حكومت (بين سال هاي 36 تا 40 هجري) از جانب آن ، متصدي برخي از منصب هاي نظامي در لشگر بوده است، از جمله در ، وقتي كه اميرالمؤمنين عليه السلام لشگر خود را صف آرايي مي كرد، و عليهماالسلام و عبدالله بن جعفر و «مسلم بن عقيل » را بر جناح راست سپاه، مامور كرد.  💠 شناسنامه «مسلم بن عقيل » را، پيش از آن كه از نياكان و سرزمين و قبيله جستجو كنيم، بايد در فكر، عمل و زندگاني اش بيابيم؛ اين بهترين معرف «مسلم بن عقيل » است. «مسلم بن عقيل »، در دوران خلافت علي عليه السلام در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس از شهادت آن امام، هرگز از حق كه در خاندان او و امامت دو فرزندش، حسنين (عليهماالسلام) تجسم پيدا كرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاكش را بر اين آستان فدا كرد.  💠 در دوران امامت ده ساله امام حسن مجتبي (عليه السلام) كه از سخت ترين دوره هاي نسبت به پيروان و طرفداران حق بود، «مسلم بن عقيل » با خلوص هر چه تمام در مسير حق بود و از باوفاترين ياران و از خواص اصحاب امام حسن محسوب مي شد. پس از شهادت امام مجتبي (عليه السلام) كه امامت به حسين بن علي (عليهماالسلام) رسيد تا مرگ معاويه كه يك دوره ده ساله بود؛ باز «مسلم بن عقيل » را در كنار امام حسين (عليه السلام) مي بينيم. در اين دوره بيست ساله، يعني از علي عليه السلام تا حادثه بسياري از كسان، يا مرعوب تهديدها شدند يا مجذوب زر و سيم و فريفته دنيا و صحنه حق را رها كردند و يا به پيوستند و يا انزواي بي دردسر را برگزيدند، ولي آنان كه قلبي سرشار از ايمان و دلي سوخته در راه حق داشتند و مسلماني را در صبر و مقاومت و مبارزه در شرايط دشوار مي دانستند، امامان حق را تنها نگذاشتند و با زبان و مال و جان و فرزند، به فداكاري در راه خدا و جهاد في سبيل الله پرداختند.  ارزش و فضيلت پيروان حق در آن دوره، به خصوص وقتي آشكارتر مي شود كه به شرايط دشوار دينداري و حق پرستي در روزگار سلطه امويان آگاه باشيم.  💠 حضرت علي عليه السلام از اسلام حديثي را در مدح «عقيل » نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند:  «من او را ( ) به دو جهت دوست دارم: يكي، به خاطر خودش، و يكي هم به خاطر اين كه پدرش او را دوست مي داشت.» و در آخر، خطاب به عليه السلام فرمود:  «فرزند او « بن عقيل » كشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشك مي ريزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود مي فرستند.» برگرفته از: 📚 تاريخ طبري  📚 نفس المهموم شيخ عباس قمي (رحمت الله عليه)  📚 ارشاد شيخ مفيد (رحمت الله عليه)  🆔 @islam_history
📌 اعتراف تلخ غزالی (از علمای بزرگ و مشهور ) به بیعت شکنی و غصب خلافت امیرالمومنین 🔰از جمله ی افرادی که به غصب خلافت علیه السلام و بیعت شکنی عمر بن الخطاب اعتراف کرده اند، غزالی از علمای بزرگ اهل سنت می باشد که مینویسد: 🔰جمهور مسلمانان بر متن حدیث خطبه ی پیامبرصلی الله علیه و اله در روز خم اتفاق دارند. صلی الله علیه وا له فرمودند: هر کس که من مولا و سرپرست او هستم، على مولا و سرپرست او است. پس عمر به به علیه السلام گفت: تبریک، تبریک، اى ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولاى دیگرى هستی. این سخن عمر نشان از تسلیم و رضایت اوست ؛ ⚠️ اما بعدا عمر تحت تأثیر هواى نفس و علاقه به ریاست و رهبرى خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلى تغییر داد و با لشکر کشى‌ها، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمین‌هاى دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران اختلافات اولیه (عصر جاهلیت) هموار کرد و از مصادیق این سخن شد: (فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا). پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهایى ناچیز به دست آوردند، و چه بد معامله اى کردند. 📚مجموعة رسائل الامام الغزالی ص۴٨٣. 🆔 @isalm_history
📌 استدلال سلام الله علیها به حدیث ✅ محمود بن لبید می گوید: پس از رحلت صلی الله علیه و آله سلام الله علیها را در کنار قبر حضرت در اُحد در حال عزاداری و گریه مشاهده کردم، فرصت را غنیمت شمرده، سؤال کردم: ❓آیا برای امامت علیه السلام از سخنان رسول گرامی صلی الله علیه و آله می توان دلیلی آورد؟ حضرت زهرا علیهاالسلام پاسخ داد: ❗️«وا عَجَباهُ اَنَسیتُمْ یوْمَ غَدیرِ خُمٍّ؟ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه یقُولُ: عَلِی خَیرُ مَنْ اُخَلِّفُهُ فیکمْ وَهُوَ الاِْمامُ وَالْخَلیفَةُ بَعْدی وَسِبْطای وَتِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الحُسَینِ علیه السلام اَئِمَّةٌ اَبْرارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هادینَ مَهْدیینَ وَلَئِنْ خالَفْتُمُوهُمْ لَیکونُ الاِْخْتِلافُ فیکمْ اِلی یوْمِ الْقِیامَةِ؟ ☀️ شگفتا! آیا روز خم را فراموش کرده اید؟ شنیدم که پیامبر گرامی اسلام فرمود: بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار می دهم. علی علیه السلام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم، ( و علیهماالسلام ) و نه نفر از فرزندان حسین علیه السلام پیشوایان و امامانی [پاک و] نیکند. 👌اگر از آن ها اطاعت کنید شما را هدایت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزید، تا روز [بلای] تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد. ❓پرسیدم، بانوی من! پس چرا علیه السلام سکوت کرد و حق خود را نگرفت؟ حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: ای اباعمر! صلی الله علیه و آله فرمود: مَثَل امام، مانند است، مردم باید در اطراف آن طواف کنند، نه آن که کعبه دور مردم طواف نماید. ⚠️ آگاه باش، قسم به خدا، اگر حق را به اهلش واگذار می کردند و از عترت رسول خدا اطاعت می نمودند، دو نفر هم درباره [حکم خدا] با یکدیگر اختلاف نمی کردند و امامت را گذشته ای از گذشته ای و جانشینی بعد از جانشینی به ارث می برد تا ما قیام کند که او فرزند نهم از اولاد علیه السلام است. 💠 امّا [افسوس] کسی را مقدّم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدّم داشت. تا آنجا که ره آورد را انکار کردند و به بدعت ها روی آوردند، آن ها هواپرستی و شهوت را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل کردند، هلاکت و نابودی بر آنان باد. آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود: «پروردگار تو آنچه را که می خواهد خلق می کند و هرچه را بخواهد اختیار می کند و برای آنان اختیاری نیست.» 💠 افسوس، [که سران ] آرزوها [و هوس های] خود را در دنیا تحقق بخشیدند و از آینده خود غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند؛ ای پروردگار من به تو پناه می برم از کمی یاران پس از پیروزی و فراوانی آنان.» 📚 کفایه الاثر، ص ۱۹۹-۲۰۰. 🆔 @islam_hisrory
📌 روز غدیر   🔰یکی از اصحاب علیه السلام در روز برای تبریک به محضر حضرت شرفیاب شد. 💠 امام هادى علیه السلام به او [ابواسحاق] فرمود: در روز غدیر اکرم صلی الله علیه و آله [دست] برادرش علیه السلام را بلند کرد و به عنوان پرچمدار ( و فرمانده ) مردم و پیشواى بعد از خودش معرفى کرد. ✅ ابواسحاق گفت : عرض کردم ، فدایت شوم راست فرمودى! به خاطر همین به و دیدار شما آمدم ، گواهى مى  دهم که تو حجت خدا بر مردم هستى . 📚 وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۲۴. 🆔 @islam_history
📌 استدلال جالب ‌✍ ابو نعیم اصبهانی نقل میکند:  💠 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى، ثنا إِسْمَاعِيلُ بْنُ سَعِيدٍ، ثنا جَرِيرٌ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ السَّائِبِ، عَنِ الشَّعْبِيِّ، قَالَ: «مَا اخْتَلَفَتْ أُمَّةٌ بَعْدَ نَبِيِّهَا إِلَّا ظَهَرَ أَهْلُ بَاطِلِهَا عَلَى أَهْلِ حَقِّهَا»‌ 📚 حلية الأولياء وطبقات الأصفياء ج۴، ص٣١٣ِ. ‌ 💠 امتى پس از پیامبرش دچار اختلاف نشد مگر اینکه فرقه باطلش بر گروه اهل حقش چیره گشت. ‌‌ 👈‌ نتیجه اینکه پیروزِ اختلافِ بعد از درگذشت اکرم صلی الله علیه و آله اهل باطل بوده است و طرف مقابل اختلاف؛ یعنی علیه السلام اهل حق می باشد. ‌ 🤔⁉️حال چرا طبق این روایت پیرو اهل باطل هستند؟ و از اهل حق روی گردان شده اند؟ در چه پاسخی دارند؟ ‌ 🆔 @islam_history
📌 سه فضیلت بزرگ ✍️ روزى به اعتراض كرد. كه چرا به ناسزا نمى گويى؟ 🔰او در پاسخ وى چنين گفت: من هر موقع به ياد سه فضيلت از فضايل على علیه السلام مى‌افتم، آرزو مى كنم اى كاش من يكى از اين سه فضيلت را داشتم که اگر یکی از این فضیلت ها براى من بود، بهتر و ارزنده ‏تر از شتران سرخ موی (کنایه از بزرگی فضیلت) بود که در اختیار من باشد! 🔽 آن‌ها عبارتند از: 1️⃣ روزى كه صلی الله علیه و آله او را در جانشين خود قرار داد و خود به جنگ رفت و به على چنين گفت: تو نسبت به من همان منصب را دارى كه نسبت به داشت، جز اينكه پس از من پيامبرى نخواهد آمد. 2️⃣ در جنگ ، از صلّى اللّه علیه و آله شنیدم، که مى‏فرمود: « پرچم را به دست کسى می‌دهم که خدا و رسول را دوست مى‏دارد و خدا و رسول هم، او را دوست مى‏دارند». از شنیدن این سخن همه ما در انتظار اینکه این فضیلت بزرگ نصب ما گردد، سر از پا نمی شناختیم، که در همان زمان رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله على را به حضور طلبید. على علیه السّلام در حالى به حضور حضرت رسول شرف یاب شد که به درد چشم شدیدی مبتلا بود، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آب دهان مبارک را بر چشم حضرت على علیه السّلام مالید، دیدگانش شفا یافت و پرچم اسلام را که یاد بود نصرت الهى بود، به دست او سپرد و از برکت وجود حضرت على علیه السّلام، فتح و پیروزى عظیمی نصیب اسلام شد . 3️⃣ روزى كه قرار شد پيامبر با سران به بپردازد، پيامبر دست على، ، و علیهم السلام را گرفت و گفت: اللّهمّ هؤلاء أهلي. سپس آیه فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ نازل شد. 📚 صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰. 🆔 @islam_history
📌 شأن نزول آیه ولایت ✍️ شأن نزول آیه 55 سوره مبارکه مائده را چنین نقل می کند: 💠 روزى با صلی الله علیه و آله ظهر گزارديم. فقيرى در درخواست کمک كرد اما كسى به او چیزی نداد. پس فقير دستهاى خود را رو به آسمان گرفت و گفت: بار خدايا تو شاهد باش كه من در مسجد رسول صلی الله علیه و آله از اينان درخواست كردم ولى كسى چيزى به من نداد. 💠 عليه السلام در آن هنگام در ركوع بود. پس با انگشت كوچك دست راستش كه در آن انگشترى بود، به فقير اشاره كرد. فقير به طرف على رفت و آن انگشترى را در مقابل ديدگان پيامبر صلی الله علیه و آله از وى ستاند پس پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوندا برادرم موسى از تو درخواست كرد «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» تا آنكه گفت «وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي» پس تو قرآنى ناطق فرو فرستادى كه به زودى تو را به وسيله برادرت يارى مى كنيم و براى شما دو تن نيرو و قدرت قرار خواهيم داد. 💠 خداوندا اينك منم پيامبر و برگزيده تو پس سينه مرا گشاده و كارم را آسان كن و براى من از ميان دودمانم، على را به وزيرى قرار ده و پشت مرا به وسيله او گرم كن. ابوذر گفت: به خدا سوگند پيامبر اين سخنان را تمام نكرده بود كه بر او فرود آمد و گفت: يا محمد آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ...» را بخوان. 📚 سيره معصومان، ج3، ص177 🆔 @islam_history
📌 ماجرای عنایت علیه السلام به شاعر ناصبی ✍🏻 علامه امینی(ره) در کتاب «الغدیر» این داستان را چنین نقل می‌کند: 📝 قاضى شوشترى در کتاب «مجالس المؤمنین» گفته است و سید ما زنوزى در روضه اول «ریاض الجنة» گوید: مادر ابوالحسن خلعی (که ناصبی بود) نذر کرد که اگر خدا به او پسرى‏ روزى نماید او را به راهزنی کاروان‌های حسینی و کشتن افراد آنها گسیل دارد! هنگامی که این بچه به دنیا آمد و به حد رشد رسید او را براى اداء نذرش فرستاد و چون او به نواحى مسیّب که در نزدیکى است رسید، در کمین زوّار نشست، اما خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشتند و گرد و غبارشان بر سر و روی او ریخت. 👈 در همان هنگام این راهزن در خواب دید که برپا شده و فرمان آمده که او را به آتش اندازند، ولی آتش او را براى آن غبار پاکى که بر او رسیده نمی‌سوزاند، از خواب بیدار شد، در حالی‌که از آن قصد بدش برگشته و همان‌جا کرد و محبّت و ولایت خاندان پاک را به دل گرفت و ترسناک به کربلا و حایر شریف حسینى آمد. می‌گویند در آن وقت دو بیتى سرود که آن‌را شاعر مبتکر حاج مهدى فلوجى (متوفاى 1357ق) تخمیس نمود و آن دو بیت با تخمیسش این است: أراک بحیرةٍ ملأتکَ رَیناً و شتَّتک الهوى بیناً فبیناً می‌بینم تو را سرگردان و حیران که تو را شک پُر کرده و هوا و هوس تو را پراکنده و پریشان نمود و تو بین بین قرار گرفته‌اى. فطب نفساً و قر باللَّه عیناً إذا شئت النجاة فزر حسیناً پس دلت را پاک کن و چشمت را به استعانت از خدا روشن نما و اگر نجات و رستگارى می‌خواهى پس کن را. [تا آن‌که خدا را با روشنى چشم دیدار کنى]. إذا علم الملائکُ منک عزماً تروم مزارَه کتبوک رسماً هرگاه فرشتگان اراده جدی تو را برای زیارت او بدانند، نام تو را خواهند نگاشت. و حُرِّمتِ الجحیمُ علیک حتماً فإنَّ النارَ لیس تمسُّ جسماً و آتش دوزخ حتماً بر تو حرام شود؛ زیرا که آتش لمس نمی‌کند و نمی‌سوزاند جسمى را [که‏ بر او غبار زائرین باشد وى خوى خود را در دوستى خاندان رسالت پاک و خالص کرد تا به عنایت و الطاف خاصه از طرف اهل بیت عصمت و طهارت رسید. 📙 الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏، ج ‏6، ص 23. 🆔 @islam_history
📌 دعای امام صادق علیه السلام برای عزاداران ✏️ معاوية بن وهب گويد: «بر علیه السلام وارد و آن حضرت مشغول بود؛ منتظر ماندم تا نمازش را تمام كند، شنيدم كه در نمازش با پروردگار راز و نياز مي كرد و مي گفت: ✨اي خدائي كه ما را احترام ويژه عطا كردي، به ما وعده دادي، پيام رسالت را بر عهده ما نهادي، ما را وارثان پيامبران قرار دادي، پيامبري امّت هاي پيشين را با ما به پايان بردي، ما را براي جانشيني و وصايت انتخاب كردي، دانش پيشينيان و دانش و آيندگان را به ما ارزاني فرمودي، دل هاي مردمان را شيفته ما ساختي؛ من و برادرانم و زائران علیه السلام را ببخش، همان ها كه به خاطر اشتياق در نيكي به ما و اميد به پاداش هايي كه در دوستي و پيوند با ما نزد توست و براي شادمان نمودن پيامبر تو صلی الله علیه و آله و پذيرفتن فرمان ما و خشمگين ساختن دشمنان ما دارايي خويش را انفاق نموده و به سوي ما رهسپار شده اند و از اين انفاقگري و راهسپاري، خشنودي تو را مي جويند. ☀️ خداوندا! به راستي دشمنان ما بر درآمدن آنان از وطن خرده مي گيرند و اين خرده گيري آنان را از راهسپاري به سوي ما باز نداشته است. پس بر رخسارهايي كه آفتاب رنگش را ديگرگون ساخته رحم آور و بر اين گونه ها كه بر روي مزار امام حسين علیه السلام نهاده شده رحم آور و چشم ها را كه به خاطر محبت به ما اشك از آن جاري شده رحمت كن و اين دل هاي را كه براي ما بي قراري مي كنند و شعله مي كشند رحمت كن! ◾️خدايا اين ناله هاي را كه براي ما سر مي دهند رحمت كن. خداوندا! اين جان ها و پيكرها را به تو سپردم تا در روز تشنگي از حوض كوثر سيرابشان نمايي! راوي گويد: علیه السلام پيوسته در اين را زمزمه مي فرمود...» 📖 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 94 ـ95 🆔 @islam_history
📌 غریب کیست؟! ☀️ روزی علیه السلام در بازار شنید مردی می گوید: اِرحَمُونی اَنا رَجُلٌ غَریبٌ به من رحم کنید که من مردی غریب هستم. ❓حضرت به او فرمود: اگر مقِّدر شده باشد که تو در اینجا از دنیا بروی آیا جنازه ات بدون دفن می ماند؟  ✨آن مرد با تعجب گفت: الله اکبر، چگونه جنازه ام را دفن نمی کنند با اینکه در برابر دید مردم می باشد. امام سجاد علیه السلام منقلب شد و گریست و با همان حال فرمود: «و اسَفاه عَلَیکَ یا اَبَتاهُ! تبقی ثَلاثَهَ اَیّامِ بِلا دَفنِ وَ اَنتَ اِبن بِنتِ رَسُولِ الله». ای وای، فریاد از اندوه جانکاه تو ای پدر! که جنازه ات سه روز بدون دفن باقی ماند با اینکه پسر دختر خدا صلی الله علیه و آله هستی. ◾️ شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد. 📚 رياض المدح والرثاء قديحی، ص۶۵۸. 🆔 @islam_history
📌 امام سجاد و پیر مرد... ✅ پیرمردی به اسرا نزدیک شد و گفت: «خدای را سپاس که شما را هلاک کرد و مردم را از ستم شما آسوده ساخت و امیرمؤمنان را بر شما چیره ساخت.» 💠 علیه السلام به آن مرد فرمود: «ای پیرمرد آیا خوانده‌ای؟» گفت: «بله خوانده‌ام» علیه السلام فرمود: «آیا این آیه قرآن را خوانده‌ای؟ «قل لا أسئلکم علیه أجراً إلّا المودّة فی القربی؛ بگو من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم در خواست نمی‌کنم، جز دوست داشتن نزدیکانم[اهل بیتم].»» پیرمرد گفت: «آری آن را خوانده‌ام.» امام فرمود: «خویشان و نزدیکان صلی الله علیه و آله ماییم که خداوند دوستی ما را مزد رسالت خویش قرار داده است.» ✨حضرت فرمود: «آیا آیه «و ءات ذوی القربی حقه؛ و حق نزدیکان را بپرداز.» را در قرآن خوانده‌ای؟» پیرمرد گفت: «آری آن را نیز خوانده‌ام.» امام فرمود: «ای پیرمرد خویشان صلی الله علیه و آله ماییم.» 🔰بار دیگر امام پرسید: «ای پیرمرد آیا این آیه از قرآن را خوانده‌ای؟ «واعلموا أنّما غنمتم مّن شیءٍ فأنّ لله خمسه وللرّسول ولذی القربی و الیتمی و المسکین وابن السّبیل .... بدانید هر گونه غنیمتی که به دست آوردید، خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای ذی‌القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آن‌ها) است...»»گفت: «این آیه را هم خوانده‌ام.» امام فرمود: «بدان که منظور از ذوی‌القربی در این آیه ما هستیم.» ✏️باز امام پرسیدند: «آیا این آیه از قرآن را هم خوانده‌ای که «انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً، خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»» پیرمرد گفت: «این آیه را هم خوانده‌ام.» امام فرمود: «منظور از اهل بیتی که خداوند آنان را از رجس و پلیدی پاک کرد ماییم.» 👈 در این هنگام پیرمرد اندکی خاموش شد و در حالی که از گفته‌هایش پشیمان شده بود، سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: «پروردگارا من به پیشگاه تو از آن چه گفته‌ام و از دشمنی با آل صلی الله علیه و آله می‌کنم و از دشمنان خاندان محمد صلی الله علیه و آله از انس و جن بیزاری می‌جویم.» 📜 نقل شده که جاسوسان جریان این واقعه را به اطلاع رساندند و او دستور قتل آن پیرمرد را صادر کرد. 📚 لهوف، ص 178. 🆔 @islam_history
📌 ماجرای عنایت علیه السلام به شاعر ناصبی ✍🏻 علامه امینی(ره) در کتاب «الغدیر» این داستان را چنین نقل می‌کند: 📝 قاضى شوشترى در کتاب «مجالس المؤمنین» گفته است و سید ما زنوزى در روضه اول «ریاض الجنة» گوید: مادر ابوالحسن خلعی (که ناصبی بود) نذر کرد که اگر خدا به او پسرى‏ روزى نماید او را به راهزنی کاروان‌های حسینی و کشتن افراد آنها گسیل دارد! هنگامی که این بچه به دنیا آمد و به حد رشد رسید او را براى اداء نذرش فرستاد و چون او به نواحى مسیّب که در نزدیکى است رسید، در کمین زوّار نشست، اما خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشتند و گرد و غبارشان بر سر و روی او ریخت. 👈 در همان هنگام این راهزن در خواب دید که برپا شده و فرمان آمده که او را به آتش اندازند، ولی آتش او را براى آن غبار پاکى که بر او رسیده نمی‌سوزاند، از خواب بیدار شد، در حالی‌که از آن قصد بدش برگشته و همان‌جا کرد و محبّت و ولایت خاندان پاک را به دل گرفت و ترسناک به کربلا و حایر شریف حسینى آمد. می‌گویند در آن وقت دو بیتى سرود که آن‌را شاعر مبتکر حاج مهدى فلوجى (متوفاى 1357ق) تخمیس نمود و آن دو بیت با تخمیسش این است: أراک بحیرةٍ ملأتکَ رَیناً و شتَّتک الهوى بیناً فبیناً می‌بینم تو را سرگردان و حیران که تو را شک پُر کرده و هوا و هوس تو را پراکنده و پریشان نمود و تو بین بین قرار گرفته‌اى. فطب نفساً و قر باللَّه عیناً إذا شئت النجاة فزر حسیناً پس دلت را پاک کن و چشمت را به استعانت از خدا روشن نما و اگر نجات و رستگارى می‌خواهى پس کن را. [تا آن‌که خدا را با روشنى چشم دیدار کنى]. إذا علم الملائکُ منک عزماً تروم مزارَه کتبوک رسماً هرگاه فرشتگان اراده جدی تو را برای زیارت او بدانند، نام تو را خواهند نگاشت. و حُرِّمتِ الجحیمُ علیک حتماً فإنَّ النارَ لیس تمسُّ جسماً و آتش دوزخ حتماً بر تو حرام شود؛ زیرا که آتش لمس نمی‌کند و نمی‌سوزاند جسمى را [که‏ بر او غبار زائرین باشد وى خوى خود را در دوستى خاندان رسالت پاک و خالص کرد تا به عنایت و الطاف خاصه از طرف اهل بیت عصمت و طهارت رسید. 📙 الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏، ج ‏6، ص 23. 🆔 @islam_history
📌 شب اول ربیع الاول، لیله المبیت ✍ صلی الله علیه و آله فرمود: 💠 خداوند به و وحی نمود که من بین شما پیوند برادری ایجاد نمودم و عمر یکی از شما را طولانی تر از عمر دیگری قرار دادم. 🔰پس کدام یک از شما برادرش را بر خود ترجیح می‌دهد؟ هر دو آنها از مرگ بیزار بودند. 💠 پس خداوند به آن دو وحی نمود: آیا (نمی خواهید) مثل ولی من باشید که میان او و ، پیامبرم عقد اخوت بستم و ، جان را بر خود ترجیح داد و در بستر او خوابید تا با فدا کردن جان خود، از جان پیامبر صلی الله علیه و آله محافظت کند؟ 🔰هر دو به زمین فرود آیید و از او در مقابل دشمنش محافظت کنید. جبرئیل فرودآمده و در کنار سر حضرت نشست و میکائیل در کنار پاهای حضرت قرار گرفت و جبرئیل شروع به تکرار این جمله کرد: آفرین! آفرین! به انسانی همچون تو یا بن ابی طالب! به خدا سوگند فرشتگان به تو افتخار می‌کنند! و خداوند این آیه را نازل کرد: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَه ابتغاءَ مرضاتِ الله» 📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۶۴. 🆔 @islam_history
📌 خانه های مکه و مدینه، درب داشته اند! فرقه ضاله ، برای سرپوش گذاشتن به قضیه یورش به خانه وحی و حمله به خانه سلام الله علیها، شبهه ای را مطرح کرده و می گویند که خانه های حجاز در صدر اسلام، درب نداشته اند که درب خانه حضرت صدیقه سوزانده شده باشد! اخیرا آقای دهباشی نیز این شبهه را مطرح کرده اند. ✅ در قرآن اَوْ ما مَلَکْتُمْ مَفاتِحَهُ اَوْ صَدیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ اَنْ تَاْکُلُوا جَمیعاً اَوْ اَشْتاتاً خانه‌ای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانه‌های دوستانتان، بر شما گناهی نیست که به طور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید.» 📚 سوره نور، آیه ۶۱ ✅ در روایات 1⃣ دُکَین بن سعید مزنی نقل میکند: خدمت رفتیم و تقاضای غذا کردیم، به  فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس کلید را از کمربندش بیرون آورد و در را باز کرد.» 📚 سنن ابی داود، ج۴، ص۳۶۰، ح۵۲۳۸. 2⃣ ابوحمید می‌گوید: به ما امر کرد که شب‌ها ظروف آب را در گوشه‌ای قرار دهیم و نیز دستور داد که شب هنگام درها را ببندیم.» 📚 صحیح مسلم، ج۳، ح۲۰۱۰ 3⃣ پیامبر اکرم؛ بن ابیطالب، ،  و  (علیهم‌السّلام) را جمع کرد و درب را بر روی آن‌ها بست و فرمود: ‌ای خانواده من که پیوستگان خدائید، پروردگار به شما سلام می‌رساند....» 📚 بحار الانوار، ج۲۴، ص۲۱۹. 4⃣ می‌گوید: به خانه فاطمه رفتم، در را کوبیدم و اجازه ورود گرفتم، به من اجازه داد تا وارد شوم. هنگامی که وارد شدم دیدم نشسته است.» در این حدیث سلمان می‌گوید: دَر را کوبیدم، آیا کوبیدن دَر مفهومی غیر از معنای رایج آن دارد؟    📚 دلائل الامامه، ص۱۰۷ 5⃣ عمر گفت: ما را نزد وی ببر، و عمر و  وخالد بن ولید و مغیرة بن شعبه و ابوعبیده جراح وسالم مولی ابوحذیفه و قنفذ حرکت کردند و من نیز با آنان به راه افتادم. هنگامی که به خانه رسیدیم، فاطمه آن‌ها را دید، در را بر روی آنان بست، فاطمه شک نداشت که آنان بدون اجازه وی داخل نخواهند شد؛ اما عمر با لگد در را که از چوب درخت خرما بود، شکست.» 📚 بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۲۷ 6⃣ عمر وگروهی همراه وی به خانه فاطمه رسیدند، دقّ الباب کردند، فاطمه هنگامی که صدای آنان را شنید، فریاد زد: ‌ای پدر بزرگوارم، ‌ای رسول خدا! پس از تو از دست پسر خطاب (عمر) و ابوقحافه (ابوبکر) چه رنج‌ها که ندیدم.» 📚 الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۶ 🆔 @islam_history
⭕️ وقاحت معاویه ✍ مطرف بن مغيره بن شعبه ثقفي ميگويد: 🔰 پدرم - بن شعبه - گاهی نزد معاویه می‌رفت و از خردمندی او برایم تعریف می‌کرد،روزی بعد از جلسه با پدرم را ناراحت دیدم. ❓به همين جهت از او پرسيدم: چه شده كه امشب غمگيني؟ 🔻گفت: پسر جان من از نزد ناپاك ترين آدم‌ها مي‌آيم. ❓پرسيدم: چطور؟ 🔻گفت: در حالي كه با معاويه جلسه خصوصي و محرمانه داشتيم به او گفتم: تو اي اكنون به‌اين مقام بلندرسيده‌اي. چه مي‌شد اگر دادگري مي‌كردي و دائره احسانت را وسعت مي‌دادي، زيرا تو ديگر پير شده‌اي. چه مي‌شد اگر به برادران هاشمي‌ات- - نظر لطف مي‌نمودي و حق خويشاونديشان را بجا مي‌آوردي. بخدا امروز ديگر چيزي ندارند كه تو را به‌ هراس اندازد. ⛔️ در جوابم گفت: هيهات محال است چنين كاري بكنم آن تيمي- - به حكومت رسيد و داد گسترانيد و آن كارها را كرد، اما تا مُرد نامش هم از ميان رفت، مگر گاهي يكي بگويد: ابوبكر؛ بعد آن عدی‌ای- - به حكومت رسيد و ده سال كوشش كرد و تلاش نمود، اما تا مُرد نامش هم از ميان رفت، مگر گاهي يكي بگويد: عمر؛ آنگاه هم قبيله ما به حكومت رسيد كه هيچكس نسبي به والائي او ندارد و آن كارها را كرد و با او آن طور رفتار شد، تا مُرد نام او و ياد هر چه كرده بود نابود گشت. 🕋 لكن آن هاشمي- اكرم صلی‌الله علیه و آله - هر روز پنج بار نامش را به بانگ بلند مي‌برند و مي‌گويند: 📢 اشهد اَنَّ محمداً رسولُ الله. با اين حال اي بي مادر چه كاري جاويدان خواهد ماند مگر اينكه آن را به گور بسپاريم و نامش را نابود گردانيم؟ 📚 ترجمه ، ج۲۰، ص۱۳۰. 🆔 @islam_history
📜 مصحف فاطمه سلام الله علیها ✅ مصْحَف سلام الله علیها نام کتابی که فرشته الهی مطالب آن را برای حضرت فاطمه سلام الله علیها بیان کرده و سلام الله علیه آنها را نوشته است. مطالب این کتاب، شامل جایگاه صلی الله علیه و آله در و اخبار و رویدادهای آینده است. این کتاب نزد امامان بوده و بین آنان دست به دست می‌شده است و دیگران بدین کتاب دسترسی نداشته‌ و ندارند. این کتاب اکنون در دست علیه السلام است. برخی از مدعی شده‌اند که شیعیان دیگری به نام مصحف فاطمه دارند اما امامان شیعه همواره بر این امر تاکید کرده‌اند که این مصحف، کتابی غیر از قرآن است و شیعیان همان قرآن رایج در بین مسلمانان را قبول دارند. 📚 الصفار، بصائر الدرجات، ص 152-157. 📚 علامه عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۳۴. 📚 کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۲۳۸. 🆔 @islam_history