eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
476 دنبال‌کننده
313 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 خانه های مکه و مدینه، درب داشته اند! فرقه ضاله ، برای سرپوش گذاشتن به قضیه یورش به خانه وحی و حمله به خانه سلام الله علیها، شبهه ای را مطرح کرده و می گویند که خانه های حجاز در صدر اسلام، درب نداشته اند که درب خانه حضرت صدیقه سوزانده شده باشد! اخیرا آقای دهباشی نیز این شبهه را مطرح کرده اند. ✅ در قرآن اَوْ ما مَلَکْتُمْ مَفاتِحَهُ اَوْ صَدیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ اَنْ تَاْکُلُوا جَمیعاً اَوْ اَشْتاتاً خانه‌ای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانه‌های دوستانتان، بر شما گناهی نیست که به طور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید.» 📚 سوره نور، آیه ۶۱ ✅ در روایات 1⃣ دُکَین بن سعید مزنی نقل میکند: خدمت رفتیم و تقاضای غذا کردیم، به  فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس کلید را از کمربندش بیرون آورد و در را باز کرد.» 📚 سنن ابی داود، ج۴، ص۳۶۰، ح۵۲۳۸. 2⃣ ابوحمید می‌گوید: به ما امر کرد که شب‌ها ظروف آب را در گوشه‌ای قرار دهیم و نیز دستور داد که شب هنگام درها را ببندیم.» 📚 صحیح مسلم، ج۳، ح۲۰۱۰ 3⃣ پیامبر اکرم؛ بن ابیطالب، ،  و  (علیهم‌السّلام) را جمع کرد و درب را بر روی آن‌ها بست و فرمود: ‌ای خانواده من که پیوستگان خدائید، پروردگار به شما سلام می‌رساند....» 📚 بحار الانوار، ج۲۴، ص۲۱۹. 4⃣ می‌گوید: به خانه فاطمه رفتم، در را کوبیدم و اجازه ورود گرفتم، به من اجازه داد تا وارد شوم. هنگامی که وارد شدم دیدم نشسته است.» در این حدیث سلمان می‌گوید: دَر را کوبیدم، آیا کوبیدن دَر مفهومی غیر از معنای رایج آن دارد؟    📚 دلائل الامامه، ص۱۰۷ 5⃣ عمر گفت: ما را نزد وی ببر، و عمر و  وخالد بن ولید و مغیرة بن شعبه و ابوعبیده جراح وسالم مولی ابوحذیفه و قنفذ حرکت کردند و من نیز با آنان به راه افتادم. هنگامی که به خانه رسیدیم، فاطمه آن‌ها را دید، در را بر روی آنان بست، فاطمه شک نداشت که آنان بدون اجازه وی داخل نخواهند شد؛ اما عمر با لگد در را که از چوب درخت خرما بود، شکست.» 📚 بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۲۷ 6⃣ عمر وگروهی همراه وی به خانه فاطمه رسیدند، دقّ الباب کردند، فاطمه هنگامی که صدای آنان را شنید، فریاد زد: ‌ای پدر بزرگوارم، ‌ای رسول خدا! پس از تو از دست پسر خطاب (عمر) و ابوقحافه (ابوبکر) چه رنج‌ها که ندیدم.» 📚 الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۶ 🆔 @islam_history