eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
484 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فرق لشکر علی علیه السلام و لشکر معاویه ✍ از عليه السلام روايت شده كه: نزد على علیه السلام آمد و على علیه السلام در صحن نشسته بود و گفت: سلام بر تو يا امير المؤمنين و رحمت خدا بر تو. 🔸 علیه السلام گفت:  عليك السلام اى ابو يزيد(کنیه عقیل).پس روى به فرزند خود علیه السلام كرد و گفت:  🔸برخيز عمّت را به خانه ببر.حسن، عقيل را به خانه برد و نزد پدر بازگشت. 🔸على علیه السلام او را گفت: برايش جامه اى نو بخر و ردايى نو و ازارى نو و كفشى نو.ديگر روز نزد على علیه السلام آمد سراپا به نو آراسته و گفت:  🔹سلام بر تو يا .على گفت:  🔸عليك السلام اى ابو يزيد. 🔹عقيل گفت: يا امير المؤمنين نمى بينم كه جز اين سنگريزه‌ها چيزى از نصيبت شده باشد. 🔸على علیه السلام گفت: ابو يزيد چون عطاى خويش گرفتم آن را به تو دهم. 🔻عقيل از نزد على علیه السلام به نزد رفت.وقتى كه معاويه از آمدنش خبر يافت، فرمان داد كرسيها نهادند و ياران خويش بر آنها نشانيد.عقيل به مجلس در آمد.معاويه فرمان داد كه صد هزار درهم به او دهند.عقيل درهمها بستد. 🔹معاويه گفت:  مى خواهم بگويى كه ميان لشكرگاه من و لشكرگاه على چه فرقى ديدى. 🔸عقيل گفت: به لشكرگاه امير المؤمنين علیه السلام گذشتم.شبى داشت چون شبهاى صلی الله علیه و آله وسلم و روزى چون روزهاى پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم با اين فرق كه پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم در آن ميان نبود.اما به لشكرگاه تو در آمدم جمعى از را از آن كسان كه در شب (۱) بر غدر كردند، ديدم.  🔸پس عقيل گفت: اى معاويه آن كيست در دست راست تو نشسته است؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: اين كسى است كه شش مرد ادعا مى كردند كه پدر او هستند و عاقبت از آن ميان آنكه قصاب بود، بر ديگران غلبه يافت.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: به خدا سوگند در زمان كار پدرش اين بود كه مزدى مى گرفت و حيوان نر را بر مادگان مى جهانيد.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: مادرش دزد بود.  🔻چون معاويه ديد كه عقيل مجلس نشينانش را به خشم آورده است. 🔹پرسيد: ابو يزيد از من چه مى دانى؟  🔸عقيل گفت: اين سخن رها كن.  🔹معاويه گفت: بايد بگويى.  🔸عقيل پرسيد: را مى شناسى؟  🔹معاويه پرسيد: حمامه كيست؟  🔸عقيل گفت: گفتم تو كيستى و بر خاست و برفت.  🔹معاويه يكى از نسب شناسان را خواست و گفت: مرا بگوى كه حمامه كيست؟  🔸گفت: مرا و زن و فرزندم را امان ده.  معاويه امانش داد.  🔸گفت: حمامه جدّه تو بود و در جاهليت آن كاره بود، از آنان كه بر سر خانه خود علم مى زدند.  و گويند كه حمامه مادرِ مادرِ بود.(۲) 📚 منابع ۱. شبی بود که در راه بازگشت از جنگ ، قصد ترور پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را داشتند. ۲. ترجمه ، ص ۳۶. 🆔 @islam_history
📌 زمین از حجت خالی نمی ماند! ✍ مي گويد: به خدمت امام زين‌العابدين عليه‌السلام وارد شدم و عرض کردم: 🔹اي فرزند ! به من خبر ده از کساني که خداوند اطاعت آنها را بر من کرده و آنها را بر من فرض نموده، و بر همگان واجب است که بعد از صلي الله عليه و آله از آنها پيروي کنند. 🔸فرمود:«اولي الأمر» که خداي تبارک و تعالي آنها را بر مردم، امام واجب الاطاعه قرار داده، عليه‌السلام، سپس عليه‌السلام، آنگاه عليه‌السلام است و بعد از او امر به ما منتهي شده است». 🔹ابو خالد مي گويد: عليه‌السلام ديگر ساکت شد و من پرسيدم:اي سرور من، از امير مومنان به ما روايت شده که خداوند هرگز زمين را خالي از نمي گذارد، بعد از شما امام و حجت کيست؟ 🔸فرمود:«بعد از من پسرم ، که نامش در ، است؛ زيرا را مي شکافد چه شکافتني، بعد از او پسرش ، که نامش در آسمان‌ها، است». 🔹ابو خالد مي گويد: عرض کردم: چگونه است که او را صادق مي گويند، در حاليکه همه ي شما صادق (راستگو) هستيد؟! 🔸فرمود:«پدرم از پدرش، از رسول اکرم صلي الله عليه و آله نقل کرد که هرگاه پسرم: جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب متولد شود او را «صادق» بناميد، زيرا پنجمين پسرش نيز نامش خواهد بود و به دروغ ادعاي خواهد کرد و نام او در پيش خداي تبارک و تعالي «جعفر کذاب» است که ادعاي دروغ مي کند، با پدرش مخالفت مي کند و بر برادرش مي ورزد. و به هنگام او تلاش فراوان مي کند که او را لو دهد». 🔸آنگاه عليه‌السلام به شدت گريست و فرمود:«کأني بجعفر الکذاب و قد حمل طاغية زمانه علي تفتيش امر ولي الله، والمغيب في حفظ الله و التوکيل بحرم ابيه، جهلا منه بولادته، و حرصا منه علي قتله ان ظفر به و طمعا في ميراثه حتي يأخذه بغير حقه». «گويي جعفر کذاب را با چشم خود مي بينم که زمانش را وادار مي کند که اقامتگاه اعظم را تفتيش کند و به پدرش سپاه بريزد، در حاليکه آن امام از نظر در حفظ و حراست خداست».«اين همه تلاش جعفر براي اين است که او از داستان تولد اطلاعي ندارد و بسيار حريص است که اگر او را بيابد به برساند و چشم طمع به ميراث او دوخته است که به ناحق آن را بخورد». 📚 منبع ۱. کمال الدين و تمام النعمه، ص۳۲۰. 🆔 @islam_history
🏴 شهادت مولای متقیان #امیرالمومنین #علی_بن_ابی_طالب علیه‌السلام تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌 شب اول ربیع الاول، لیله المبیت ✍ صلی الله علیه و آله فرمود: 💠 خداوند به و وحی نمود که من بین شما پیوند برادری ایجاد نمودم و عمر یکی از شما را طولانی تر از عمر دیگری قرار دادم. 🔰پس کدام یک از شما برادرش را بر خود ترجیح می‌دهد؟ هر دو آنها از مرگ بیزار بودند. 💠 پس خداوند به آن دو وحی نمود: آیا (نمی خواهید) مثل ولی من باشید که میان او و ، پیامبرم عقد اخوت بستم و ، جان را بر خود ترجیح داد و در بستر او خوابید تا با فدا کردن جان خود، از جان پیامبر صلی الله علیه و آله محافظت کند؟ 🔰هر دو به زمین فرود آیید و از او در مقابل دشمنش محافظت کنید. جبرئیل فرودآمده و در کنار سر حضرت نشست و میکائیل در کنار پاهای حضرت قرار گرفت و جبرئیل شروع به تکرار این جمله کرد: آفرین! آفرین! به انسانی همچون تو یا بن ابی طالب! به خدا سوگند فرشتگان به تو افتخار می‌کنند! و خداوند این آیه را نازل کرد: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَه ابتغاءَ مرضاتِ الله» 📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۶۴. 🆔 @islam_history
(۱)❌ 👌 پاسخ علیه السلام به گستاخی ⭕️ امّا تو اى وليد بن عقبه! بخدا سوگند من تو را بر بغض سرزنش نمى كنم چرا كه او بر تو حدّ شرب خمر جارى نموده و هشتاد تازيانه زد، چگونه او را دشنام مى دهى كه خدا در ده آيه از او را خوانده است، و تو را نامبرده، و آن همين آيه شريفه: «آيا كسى كه مؤمن است همچون فاسق (كسى كه از فرمان خداى بيرون رفته) است؟ هرگز برابر نيستند- سجده:۱۸» و آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر فاسقى (برون شده از فرمان خداى) به شما خبرى آورد نيك بررسى كنيد تا مبادا نادانسته به مردمى آسيب رسانيد، و آنگاه بر آنچه كرديد پشيمان گرديد- حجرات: ۶»مى باشد. ❓تو را چه به ذكر و ياد ؟! و جز اين نيست كه تو پسر مردى از كفّار از شهر صفّوريّه (از نواحى اردن در شام نزديك طبريّه) به نام ذكوان هستى. و امّا پندارت كه ما را كشته ايم، بخدا قسم كه و و توان آن نداشتند كه اين تهمت بر عليه السّلام زنند تا چه رسد به تو؟! 🔺و تمنّى من اين است كه تو از مادرت در باره پدر خود پرسش كنى آنگاه كه ذكوان (همسرش) را ترك گفت و تو را ملصق به عقبة بن أبي معيط كرد، و بدين كار جامه برترى و رفعتى بر تن نمود، همراه با آنچه خداوند براى تو و پدر و مادرت از عار و خوارى در دنيا و آخرت مهيّا ساخته، و خداوند ستمكار به بندگان نيست. 👈 سپس اى وليد- بخدا- تو از نظر سنّ بزرگتر از كسى هستى كه پدر خود مى خوانى، با اين رسوائى چگونه لب به سبّ و دشنام علىّ عليه السّلام مى گشايى؟! پس بهتر است تو مشغول اثبات نسب خود به پدرت باشى نه آنكه ادّعا مى كنى، و مادرت به تو گفته است: ❗️«اى فرزندم پدر واقعى تو لئيم تر و خبيث تر از عقبه است»! 📚 احتجاج، ج۲، ص۳۶. 🆔 @islam_history
💢مهمانی رفتن به سبک علیه السلام ✅ علیه‌السلام : 💠 مردى اميرالمؤمنين علیه السلام را به ميهمانى دعوت كرد. حضرت فرمودند: مى پذيرم به شرط اين كه سه قول به من بدهى. عرض كرد: چه قولى اى امير المؤمنين؟ فرمودند: از بيرون چيزى براى من تهيه نكنى، حاضرى خانه ات را از من دريغ ننمايى و به زن و فرزندانت اجحاف نكنى. عرض كرد: قبول مى كنم اى امير المؤمنين. پس علیه السلام دعوت او را پذيرفتند. 📚 عيون اخبارالرضا، ج۲، ص۴۲. 🆔 @islam_history
📌 ولایت ؛ مایه مباهات امام صادق 💠 قال الإمام الصّادق علیه السّلام: «ولایتی لعلیّ بن ابی طالب علیه السّلام احب الیّ من ولادتی منه لانّ ولایته فرض و ولادتی فضل» 🔻 علیه السّلام فرمودند: 💠 «ولایت علیه السلام که دارای آن می‌باشم نزد من محبوبتر است از اینکه من فرزند جسمانی او هستم به جهت این که و پیرویم از حضرت علی علیه السّلام واجب است، و فرزند جسمانی بودنم از علیه السّلام یک امتیاز و فضیلت است» 📚 ، ج٣٩، ص٢٩٩. 🆔 @islam_history
📌 #احمد_بن_حنبل (امام حنابله #اهل_سنت) از قول شعبه بن الحجاج: 👈روایاتی در مورد #علی_بن_ابی_طالب به دست من رسیده است که اگر آنها را برایتان بگویم همه رافضی ( #شیعه ) خواهید شد. بخدا قسم هرگز آنها را برای شما نخواهم گفت!! ⁉️دلیل کتمان این روایات چیست؟ 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
(۱)❌ 👌 پاسخ علیه السلام به گستاخی ⭕️ امّا تو اى وليد بن عقبه! بخدا سوگند من تو را بر بغض سرزنش نمى كنم چرا كه او بر تو حدّ شرب خمر جارى نموده و هشتاد تازيانه زد، چگونه او را دشنام مى دهى كه خدا در ده آيه از او را خوانده است، و تو را نامبرده، و آن همين آيه شريفه: «آيا كسى كه مؤمن است همچون فاسق (كسى كه از فرمان خداى بيرون رفته) است؟ هرگز برابر نيستند- سجده:۱۸» و آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر فاسقى (برون شده از فرمان خداى) به شما خبرى آورد نيك بررسى كنيد تا مبادا نادانسته به مردمى آسيب رسانيد، و آنگاه بر آنچه كرديد پشيمان گرديد- حجرات: ۶»مى باشد. ❓تو را چه به ذكر و ياد ؟! و جز اين نيست كه تو پسر مردى از كفّار از شهر صفّوريّه (از نواحى اردن در شام نزديك طبريّه) به نام ذكوان هستى. و امّا پندارت كه ما را كشته ايم، بخدا قسم كه و و توان آن نداشتند كه اين تهمت بر عليه السّلام زنند تا چه رسد به تو؟! 🔺و تمنّى من اين است كه تو از مادرت در باره پدر خود پرسش كنى آنگاه كه ذكوان (همسرش) را ترك گفت و تو را ملصق به عقبة بن أبي معيط كرد، و بدين كار جامه برترى و رفعتى بر تن نمود، همراه با آنچه خداوند براى تو و پدر و مادرت از عار و خوارى در دنيا و آخرت مهيّا ساخته، و خداوند ستمكار به بندگان نيست. 👈 سپس اى وليد- بخدا- تو از نظر سنّ بزرگتر از كسى هستى كه پدر خود مى خوانى، با اين رسوائى چگونه لب به سبّ و دشنام علىّ عليه السّلام مى گشايى؟! پس بهتر است تو مشغول اثبات نسب خود به پدرت باشى نه آنكه ادّعا مى كنى، و مادرت به تو گفته است: ❗️«اى فرزندم پدر واقعى تو لئيم تر و خبيث تر از عقبه است»! 📚 احتجاج، ج۲، ص۳۶. 🆔 @islam_history
📌 حرامزاده بودنِ سبّ‌کنندگانِ علیهم السلام ✍ عيسي بن ابي دلف گوید: 🔰برادرم دلف را از علیه السلام انحرافي در عقيدت و عداوتي در ضمير بود؛ بلكه گاهگاه زبان جسارت دراز نموده به ذيل عصمت آن حضرت، مطاعن و مثالب چند اسناد مي داد. روزي در مجلس نشسته بود، در اثناي صحبت يكي از حضّار گفت: در احاديث نبويّه وارد است كه رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «يا علي لا يُحبِّك إلّا مؤمن و لا يُبغضك إلّا منافقٍ شَقيٍّ ولد زنية أو حيضة». يعني، يا ، تو را دوست ندارد مگر كسي كه قلبش به نور ايمان منور باشد و نيز ترا دشمن ندارد مگر كه نطفه اش از يا حيض باشد. 🔰دلف گفت: اين را نبايد پايه و سندي استوار باشد. چه، شما همگي پايه غيرت امير را در حراست از حريم و حفظ ناموس مي دانيد، كه هيچ فردي را جرأت جسارت نسبت به حرم امير نيست، با اين حال دل من مالامال از بغض علي بن ابي طالب است و در عين حال، زاده‌ام. 🔰ام عيسي گويد: در اين گفتگو بوديم كه ناگاه امير وارد مجلس شد و گفت: صحبتهاي شما را شنيدم. در اين احاديث هيچ جاي تأمل و ترديدي نيست. سند حديث و گفته رسول خدا صلي الله عليه و آله درست است! 🔰به خدا قسم اين دلف، هم ولد حيض است و هم ولد زنا! من پيش از انعقاد نطفه اين پسر، مريض بودم و كسي را نداشتم و در منزل خواهرم بستري بودم و خواهرم پرستاري مرا مي كرد. وي كنيزي داشت كه جمالي آراسته داشت. 🔰چون من منزل را خلوت يافتم و شهوت بر من غلبه كرد، او را به رختخواب كشيدم. كنيز هر چه گفت مانع دارم - يعني حيض مي باشم - من اعتنايي نكردم و با او همبستر شدم. بعد از چندي آثار حمل در وي ظاهر شد، سپس خواهرم او را به من بخشيد. اي اهل مجلس، بدانيد كه اين بچه، هم ولد الزنا و هم نطفه حيض ‍ مي باشد❗️ 🔰رنگ از چهره دلف پريد و صحت مضمون حديث روشن گرديد. 📚 مروج الذهب، ج۳، ص۴۷۵. 🆔 @islam_history
📌 ولایت ؛ مایه مباهات امام صادق 💠 قال الإمام الصّادق علیه السّلام: «ولایتی لعلیّ بن ابی طالب علیه السّلام احب الیّ من ولادتی منه لانّ ولایته فرض و ولادتی فضل» 🔻 علیه السّلام فرمودند: 💠 «ولایت علیه السلام که دارای آن می‌باشم نزد من محبوبتر است از اینکه من فرزند جسمانی او هستم به جهت این که و پیرویم از حضرت علی علیه السّلام واجب است، و فرزند جسمانی بودنم از علیه السّلام یک امتیاز و فضیلت است» 📚 ، ج٣٩، ص٢٩٩. 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍️ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
(۱)❌ 👌 پاسخ علیه السلام به گستاخی ⭕️ امّا تو اى وليد بن عقبه! بخدا سوگند من تو را بر بغض سرزنش نمى كنم چرا كه او بر تو حدّ شرب خمر جارى نموده و هشتاد تازيانه زد، چگونه او را دشنام مى دهى كه خدا در ده آيه از او را خوانده است، و تو را نامبرده، و آن همين آيه شريفه: «آيا كسى كه مؤمن است همچون فاسق (كسى كه از فرمان خداى بيرون رفته) است؟ هرگز برابر نيستند- سجده:۱۸» و آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر فاسقى (برون شده از فرمان خداى) به شما خبرى آورد نيك بررسى كنيد تا مبادا نادانسته به مردمى آسيب رسانيد، و آنگاه بر آنچه كرديد پشيمان گرديد- حجرات: ۶»مى باشد. ❓تو را چه به ذكر و ياد ؟! و جز اين نيست كه تو پسر مردى از كفّار از شهر صفّوريّه (از نواحى اردن در شام نزديك طبريّه) به نام ذكوان هستى. و امّا پندارت كه ما را كشته ايم، بخدا قسم كه و و توان آن نداشتند كه اين تهمت بر عليه السّلام زنند تا چه رسد به تو؟! 🔺و تمنّى من اين است كه تو از مادرت در باره پدر خود پرسش كنى آنگاه كه ذكوان (همسرش) را ترك گفت و تو را ملصق به عقبة بن أبي معيط كرد، و بدين كار جامه برترى و رفعتى بر تن نمود، همراه با آنچه خداوند براى تو و پدر و مادرت از عار و خوارى در دنيا و آخرت مهيّا ساخته، و خداوند ستمكار به بندگان نيست. 👈 سپس اى وليد- بخدا- تو از نظر سنّ بزرگتر از كسى هستى كه پدر خود مى خوانى، با اين رسوائى چگونه لب به سبّ و دشنام علىّ عليه السّلام مى گشايى؟! پس بهتر است تو مشغول اثبات نسب خود به پدرت باشى نه آنكه ادّعا مى كنى، و مادرت به تو گفته است: ❗️«اى فرزندم پدر واقعى تو لئيم تر و خبيث تر از عقبه است»! 📚 احتجاج، ج۲، ص۳۶. 🆔 @islam_history
📌 شب اول ربیع الاول، لیله المبیت ✍ صلی الله علیه و آله فرمود: 💠 خداوند به و وحی نمود که من بین شما پیوند برادری ایجاد نمودم و عمر یکی از شما را طولانی تر از عمر دیگری قرار دادم. 🔰پس کدام یک از شما برادرش را بر خود ترجیح می‌دهد؟ هر دو آنها از مرگ بیزار بودند. 💠 پس خداوند به آن دو وحی نمود: آیا (نمی خواهید) مثل ولی من باشید که میان او و ، پیامبرم عقد اخوت بستم و ، جان را بر خود ترجیح داد و در بستر او خوابید تا با فدا کردن جان خود، از جان پیامبر صلی الله علیه و آله محافظت کند؟ 🔰هر دو به زمین فرود آیید و از او در مقابل دشمنش محافظت کنید. جبرئیل فرودآمده و در کنار سر حضرت نشست و میکائیل در کنار پاهای حضرت قرار گرفت و جبرئیل شروع به تکرار این جمله کرد: آفرین! آفرین! به انسانی همچون تو یا بن ابی طالب! به خدا سوگند فرشتگان به تو افتخار می‌کنند! و خداوند این آیه را نازل کرد: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَه ابتغاءَ مرضاتِ الله» 📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۶۴. 🆔 @islam_history
📌 یاعلی! جز کسی تو را دوست ندارد... ✍ عيسي بن ابي دلف گوید: 🔰برادرم دلف را از علیه السلام انحرافي در عقيدت و عداوتي در ضمير بود؛ بلكه گاهگاه زبان جسارت دراز نموده به ذيل عصمت آن حضرت، مطاعن و مثالب چند اسناد مي داد. روزي در مجلس نشسته بود، در اثناي صحبت يكي از حضّار گفت: در احاديث نبويّه وارد است كه رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «يا علي لا يُحبِّك إلّا مؤمن و لا يُبغضك إلّا منافقٍ شَقيٍّ ولد زنية أو حيضة». يعني، يا ، تو را دوست ندارد مگر كسي كه قلبش به نور ايمان منور باشد و نيز ترا دشمن ندارد مگر كه نطفه اش از يا حيض باشد. 🔰دلف گفت: اين را نبايد پايه و سندي استوار باشد. چه، شما همگي پايه غيرت امير را در حراست از حريم و حفظ ناموس مي دانيد، كه هيچ فردي را جرأت جسارت نسبت به حرم امير نيست، با اين حال دل من مالامال از بغض علي بن ابي طالب است و در عين حال، زاده‌ام. 🔰ام عيسي گويد: در اين گفتگو بوديم كه ناگاه امير وارد مجلس شد و گفت: صحبتهاي شما را شنيدم. در اين احاديث هيچ جاي تأمل و ترديدي نيست. سند حديث و گفته رسول خدا صلي الله عليه و آله درست است! 🔰به خدا قسم اين دلف، هم ولد حيض است و هم ولد زنا! من پيش از انعقاد نطفه اين پسر، مريض بودم و كسي را نداشتم و در منزل خواهرم بستري بودم و خواهرم پرستاري مرا مي كرد. وي كنيزي داشت كه جمالي آراسته داشت. 🔰چون من منزل را خلوت يافتم و شهوت بر من غلبه كرد، او را به رختخواب كشيدم. كنيز هر چه گفت مانع دارم - يعني حيض مي باشم - من اعتنايي نكردم و با او همبستر شدم. بعد از چندي آثار حمل در وي ظاهر شد، سپس خواهرم او را به من بخشيد. اي اهل مجلس، بدانيد كه اين بچه، هم ولد الزنا و هم نطفه حيض ‍ مي باشد❗️ 🔰رنگ از چهره دلف پريد و صحت مضمون حديث روشن گرديد. 📚 مروج الذهب، ج۳، ص۴۷۵. 🆔 @islam_history
📌 حاکم جامعه اسلامی... ✍ احنف بن قیس نقل می کند: 🍖 روزی به دربار رفتم و دیدم طعام‌های مختلفی برای او آوردند که حتی نام برخی را نمی‌دانستم! پرسیدم: این چه طعامی است؟ 🍗 معاویه جواب داد: مرغابی است ، که شکم آن‌را با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریخته‌اند. 👈 بی اختیار گریه‌ام گرفت! ❗️معاویه با شگفتی پرسید: علّت گریه‌ات چیست؟ گفتم: 💠 به یاد افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم. آنگاه سفره‌ای مُهر و موم شده آوردند. از علی پرسیدم: در این سفره چیست؟ پاسخ داد: نان جو گفتم: شما اهل سخاوت می‌باشید، پس چرا غذای خود را پنهان می‌کنید؟ 👌 علیه السلام فرمود: این کار از روی خساست نیست، بلکه میترسم و ، نان‌ مرا با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند. گفتم: مگر این کار است؟ علی علیه السلام فرمود: 👈 نه، بلکه بر حاکم امت لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد تا فقر مردم، باعث شدن آنها نگردد و هر وقت که فقر به مردم فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره نیز مانند ماست. 📚 ینابیع الموده، قندوزی، ص۱۷۲. 🆔 @islam_history
📌 عسگری یا عسکری⁉️ 🔰شنیده می شود که گفته اند عسگری عقیم بوده وفرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به  معنای عقیم و بی دانه می باشد فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای  اوست. 👈 گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که علیه السلام را به این لفظ لقب داده اندو عسکر محله ای بوده در شهر که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. 🔰خلفای عباسی برای زیرنظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیه السلام ، آن حضرت را در سال ۲۳۶هـ .ق. از به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند.چون علیه السلام  و پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می کردند و به عسکری لقب یافتند.(۱) و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیه السلام می باشد وانها را عسکریین گفته اند.اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ گردد می بایست امام هادی نیز عقیم می بود و از نعمت فرزند محروم تلقی می شد! 🔰از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است.عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد.پس آنچه صحیح است عسکری(با کاف) است نه عسگری.(با گاف).در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت عوامل مختلفی چون خلفای عباسی،جعفر کذاب،وفردی به نام زبیری…تاثیری به سزا داشت. 🔰این شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث گردیدند که عده  زیادی از مسلمانان بر این باور باشند که امام حسن عسکری علیه السلام فرزندی ندارد. اما عده کمی اعتقاد به تولد حضرت حجت ارواحنا فداه داشتند؛ چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری می زیسته می نویسد: این جمعیت کمی که در این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که درباره شان می فرماید: «در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید».(۲) ⚠️ شایسته است گویندگان و نویسندگان و رسانه ها کمر همت را ببندند ودر ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش نمایند. 📚 علل الشرایع، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰. 📚 غیبت نعمانی، ص ۹. 🆔 @islam_history
📌 قتل عايشه 🔰در شب هفدهم ماه در سال ۵۸ ه‍ در ، عايشه دختر به دست كشته شد، و به سزاى اعمالش رسيد. 🔰پيامبر صلى الله عليه و آله دوست داشت تا زنده است مرگ و دفن عايشه را ببيند. 🔰 مى گويد: اگر خليفه دوم به جاى عليه السلام بود هر آينه عايشه را قطعه قطعه مى كرد. 🔰معاويه چون خواست براى پسرش از مردم بيعت بگيرد، انكار آن كرد و معاويه را تهديد كرد و گفت: برادرم محمد را كشتى ، و براى يزيد بيعت مى گيرى؟ معاويه ترسيد كه مبادا او ايجاد فتنه كند. لذا در خانه خود چاهى كند و آن را پر از آهك كرد و فرش قيمتى بر روى آن پهن نمود و عايشه را وقت عشا به خانه خود خواندم وقتى عايشه وارد شد، معاويه او را به نشستن بر آن تخت تعارف كرد. همين كه روى آنشست ، فرو رفت و به چاه افتاد و هلاك شد. معاويه در چاه چندين نيزه مسموم تعبيه كرده بود و هنگامى كه عايشه در چاه افتاد فورا كار او ساخته شد. 🔰عايشه در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه و آله با آن حضرت رفتار نامناسبى داشت، همچنین با عليه السلام و حضرت صديقه عليها السلام و همسران پيامبر صلى الله عليه و آله رفتارهاى زشت و كينه توزانه اى روا داشت، واقعه و كشته شدن حدود بيست هزار نفر از مسلمين به خاطر فتنه او از كارهاى معروف اوست. 🔰وقتى عليها السلام به رسيد، همسران صلى الله عليه و آله براى سر سلامتى اميرالمؤمنين آمدند جز عايشه كه اظهار مريضى كرد و سخنى گفت كه دلالت بر خوشحالى او داشت. 🔰از مشخص ترين نشانه هاى بغض و كينه او نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام اين بود كه غلامش را "عبد الرحمن" نام نهاد و گفت : اين نام گذارى را به خاطر محبتم به قاتل يعنى عبد الرحمن بن ملجم انجامد دادم. منابع 📚 مستدرك سفينه البحار، ج۵، ص٢١٤. 📚 شرح ابن ابى الحديد، ج١٧ ص٢٥٤.و ج۹، ص۱۹۸. 📚 مسند احمد، ، صحيح نسائى ، السيره الحلبيه ، صحيح مسلم باب الغيره من كتاب العشره . 📚 رياحين الشريعه، ج٢، ص٣٥٧. 🆔 @islam_history
📌 وفات حضرت عبد العظيم عليه‌السلام 🔰روز ۱۵ شوال سال ۲۵۲ ه‍ حضرت ابوالقاسم حسنى فرزند عبد الله بن بن بن زيد بن حسن بن عليهم السلام وفات يافته است. 🔰ايشان از مشاهير علما و از ثقات و فضلاى محدثين است كه در زهد و ورع زبانزد خاص و عام بوده و از و عليهما السلام نقل كرده است. 🔰كتاب خُطَب عليه السلام و كتاب اليوم و الليله از آثار آن بزرگوار است. 🔰جلالت و عظمت شان آن بزرگوار از عرضه عقايدش خدمت امام زمانش ‍ حضرت هادى عليه السلام و تاييد آن حضرت درباره آنها به وضوح پيداست. 🔰ايشان به طور ناشناس وارد رى شد و از ترس در ساربانان در خانه يكى از زندگى مى كرد. 🔰تا هنگام وفات كسى متوجه نشد آن بزرگوار كيست، تا اينكه بعد از وفات خواستند آن بزرگوار را غسل دهند نوشته اى در لباس او يافتند كه نسب شريف خود را در آن نوشته بود. مرقد مطهرش در شهر رى مشهور است. 🔰پدر آن حضرت عبدالله مشهور به "عبد الله قافه" است. "قافه" نام مكانى بود كه جناب عبد الله از طرف پدر بزرگش جناب حسن بن زيد حاكم آنجا بود. 🔰همسر حضرت عبد العظيم ، دختر قاسم بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام است. 🔰بعضى امامزاده قاسم شمال تهران را پدر خديجه همسر حضرت عبد العظيم مى دانند. 🔰دختر آن حضرت سلمى است كه حضرت عبد العظيم عليه السلام او را به عقد محمد بن ابراهيم بن ابراهيم بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام در آورده و ثمره اين ازدواج سه پسر به نامهاى عبد الله و حسن و احمد بود. 📚 مستدرك سفينه البحار، ج٦، ص٦٦. 📚 رياحين الشريعه، ج٤ ص ١٩٧، ج ٥ ص ١٠٦. 📚 رياحين الشريعه، ج٤، ص٣٣٢. 🏴 پانزدهم شوال سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌 مگر برای شما نمی کنیم؟ 🔰 از عبدالله ابن ابان زیات که نزد علیه السلام جایگاه و منزلت داشت گفت: 🔸به امام رضا علیه السلام عرض کردم: برای من و خانواده‌ام کنید. 💠 فرمود: آیا این کار را نمی کنم؟ به خدا قسم، اعمال شما هر روز و شب بر من عرضه می‌شود. 🔸گفت: پس این امر را بزرگ شمردم [باور نکردم]. 💠به من فرمود: مگر کتاب خدای عز و جل را نمی خوانی که می‌گوید «قل اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»[بگو عمل کنید که خداوند و رسولش و مومنین، عمل شما را می‌بینند] فرمود به خدا او علیهما السلام است. 📚 ، ج۱، ص۱۷۱. 🆔 @islam_history
📌 ماجرای سدالابواب 🔰ماه ، ماه مبارکی است که در آن اتفاقات مهمی مثل علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، ، عید و... رخ داده است. 🔰یکی از اتفاقات مهم این ماه است. بنا بر گواهی تاریخ، صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از ورود به ، بنای را پی ریزی کردند. 🔰مسلمانان هم کم کم کنار مسجد خانه می‌ساختند و هر کدام برای خود، دری به سمت مسجد باز کردند. 🔰پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به فرمان خداوند مامور شدند درِ خانه‌هایی که به سمت مسجد باز می‌شدند را ببندند به جز درِ خانه امیرالمومنین و سلام الله علیهما؛ این حادثه مهم تاریخی به حدیث سدالابواب مشهور شد، که مورد اتفاق فرقین می‌باشد. 🔰در مقابل این حدیث، برخی از پیروان مدعی شده اند همه درها بسته شد به جز خوخه(پنجره) ؛ اما این از خدا بی‌خبران به تاریخ ننگریسته‌اند که ببینند اصلا خانه ابوبکر در کنار مسجد النبی نبوده، بلکه خارج از مدینه در منطقه سُنح بوده(دروغگو کم حافظه می‌شود) 📚 حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۳، ص ۱۲۵. 📚 ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۷، ص ۳۴۲. 📚 فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۱۸. 📚 ، فضائل امیرالمؤمنین ، ص ۱۷۷. 📚 بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۲، ص۴۴۲. 📚 احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ص۳. 🆔 @islam_history
📌 شب اول ربیع الاول، لیله المبیت ✍ صلی الله علیه و آله فرمود: 💠 خداوند به و وحی نمود که من بین شما پیوند برادری ایجاد نمودم و عمر یکی از شما را طولانی تر از عمر دیگری قرار دادم. 🔰پس کدام یک از شما برادرش را بر خود ترجیح می‌دهد؟ هر دو آنها از مرگ بیزار بودند. 💠 پس خداوند به آن دو وحی نمود: آیا (نمی خواهید) مثل ولی من باشید که میان او و ، پیامبرم عقد اخوت بستم و ، جان را بر خود ترجیح داد و در بستر او خوابید تا با فدا کردن جان خود، از جان پیامبر صلی الله علیه و آله محافظت کند؟ 🔰هر دو به زمین فرود آیید و از او در مقابل دشمنش محافظت کنید. جبرئیل فرودآمده و در کنار سر حضرت نشست و میکائیل در کنار پاهای حضرت قرار گرفت و جبرئیل شروع به تکرار این جمله کرد: آفرین! آفرین! به انسانی همچون تو یا بن ابی طالب! به خدا سوگند فرشتگان به تو افتخار می‌کنند! و خداوند این آیه را نازل کرد: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَه ابتغاءَ مرضاتِ الله» 📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۶۴. 🆔 @islam_history