eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
483 دنبال‌کننده
313 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ( صلی الله علیه و آله) 🔰در آیه ۷۴ سوره می‌خوانیم: (و هَمُّوا بِما لَم یَنالُوا) یعنی؛ قصد کاری را داشتند که موفق به انجامش نشدند. ❓حال یک سوال، آن چه‌کاری بود که، نفاق‌پیشگان نائل به انجام آن نشدند؟ 🔰وقتی اسلام صلی الله علیه و آله قصد بازگشت از کردند، منافقان در تنگه‌ای خواستند شتر پیامبر صلی الله علیه و آله را رم داده، او را کنند. 🔰شاهدان این قضیه دو صحابی بزرگ صلی الله علیه و آله، و بودند. ✍ ابن حزم اندلسی یکی از علمای در این باره ، می‌نویسد: 🔹ان أبابكر و عمر و عثمان و طلحة و سعد بن أبي وقاص رضي الله عنهم أرادوا قتل النبي صلى الله عليه و سلم و إلقاءه من العقبة في تبوك. (۱) 🔹همانا ، ، ، ، ، ترور پیامبر را اراده کرده و در تبوک می‌خواستند او را از تنگه بیاندازند. 📚منبع ۱. المحلی بالآثار، ج۱۱، ص۲۲۴. 🆔 @islam_history
📌ایمان ابوبکر و از روی اکراه بود یا به میل خود و یا به طمع ریاست⁉️ ✍ (در حدیثی طولانی) سعد بن عبداللَّه قمی اشعری گفته است: به یک نفر ناصبی که از همه ناصبی‌ها در مجادله قویتر بود دچار شدم. 🗣 روزی هنگام مناظره به من گفت مرگ بر تو و هم مسلکانت باد، شما رافضی‌ها مهاجرین و انصار را مورد طعن قرار می‌دهید، و محبّت پیغمبر را نسبت به آنان انکار می‌کنید، و حال آنکه صدّیق () بالاترین افراد اصحاب است که به سبقت جسته. ✅سپس گفت: شما رافضیان می‌گویید: اوّلی و دوّمی منافق بوده اند و به ماجرای لیلة استدلال می‌کنید. آنگاه گفت: بگو ببینم آیا مسلمان شدن آنها از روی خواست و رغبت بود یا اکراه و اجباری در کار بود؟ ❌من در اینجا از جواب خودداری کردم، چونکه با خود اندیشیدم اگر بگویم از روی اجبار و اکراه مسلمان شدند که در آن هنگام هنوز اسلام نیرومند نشده بود تا احتمال این معنی داده شود، و اگر بگویم از روی خواست و رغبت اسلام آوردند که ایمان آنها از روی نفاق نخواهد بود. 👤با دلی رنجور همراه احمد بن اسحاق قمی راهی شدم تا سوالات خود را از علیه‌السلام بپرسم.(پس از چند سوال و جواب فرمود): 💠اینکه خصم(ناصبی) به تو گفت: که آن دو نفر آیا از روی خواست و رغبت مسلمان شدند یا از روی اکراه؟ 💠چرا نگفتی: بلکه از روی طمع اسلام آوردند، زیرا که آنان با معاشرت داشتند و از برآمدن و پیروزی صلی الله علیه وآله وسلم بر عرب باخبر بودند، یهود از روی کتابهای گذشته و و ملاحم، آنان را از نشانه‌های جریان حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم آگاه می‌کردند و به ایشان می‌گفتند که تسلّط او بر عرب نظیر تسلّط بخت النصر است بر بنی اسرائیل با این فرق که او ادعای پیغمبری نیز می‌کند ولی پیغمبر نیست، پس هنگامی که امر صلی الله علیه وآله وسلم ظاهر گشت با او کمک کردند بر لا اله الا اللَّه و محمد رسول اللَّه، به طمع اینکه وقتی اوضاع خوب شد، و امور منظّم گردید، فرمانداری و جایی هم به آنها برسد و چون از رسیدن به ریاست به دست آن حضرت مأیوس شدند با بعضی از هم فکران خود همراه شدند تا در شب عقبه شتر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناک حضرت را بیفکند و کشته شود و صورتشان را پوشاندند مثل دیگران ولی خداوند پیغمبرش را از نیرنگ آنان ایمن قرار داد و حفظ کرد و نتوانستند آسیبی برسانند، آن دو نفر حالشان نظیر و است که آمدند و با علیه السلام بیعت کردند به طمع اینکه هر کدامشان فرماندار یک استان بشوند، امّا وقتی مأیوس شدند بیعت را شکستند، و علیه آن حضرت قیام کردند، تا اینکه عاقبت کارشان بدانجا کشید که عاقبت کار افرادی است که بیعت را بشکنند. 📚 الاحتجاج، ج۲، ص۲۶۸. 🆔 @islam_history
(۱)❌ 👌 پاسخ علیه السلام به گستاخی ⭕️ امّا تو اى وليد بن عقبه! بخدا سوگند من تو را بر بغض سرزنش نمى كنم چرا كه او بر تو حدّ شرب خمر جارى نموده و هشتاد تازيانه زد، چگونه او را دشنام مى دهى كه خدا در ده آيه از او را خوانده است، و تو را نامبرده، و آن همين آيه شريفه: «آيا كسى كه مؤمن است همچون فاسق (كسى كه از فرمان خداى بيرون رفته) است؟ هرگز برابر نيستند- سجده:۱۸» و آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر فاسقى (برون شده از فرمان خداى) به شما خبرى آورد نيك بررسى كنيد تا مبادا نادانسته به مردمى آسيب رسانيد، و آنگاه بر آنچه كرديد پشيمان گرديد- حجرات: ۶»مى باشد. ❓تو را چه به ذكر و ياد ؟! و جز اين نيست كه تو پسر مردى از كفّار از شهر صفّوريّه (از نواحى اردن در شام نزديك طبريّه) به نام ذكوان هستى. و امّا پندارت كه ما را كشته ايم، بخدا قسم كه و و توان آن نداشتند كه اين تهمت بر عليه السّلام زنند تا چه رسد به تو؟! 🔺و تمنّى من اين است كه تو از مادرت در باره پدر خود پرسش كنى آنگاه كه ذكوان (همسرش) را ترك گفت و تو را ملصق به عقبة بن أبي معيط كرد، و بدين كار جامه برترى و رفعتى بر تن نمود، همراه با آنچه خداوند براى تو و پدر و مادرت از عار و خوارى در دنيا و آخرت مهيّا ساخته، و خداوند ستمكار به بندگان نيست. 👈 سپس اى وليد- بخدا- تو از نظر سنّ بزرگتر از كسى هستى كه پدر خود مى خوانى، با اين رسوائى چگونه لب به سبّ و دشنام علىّ عليه السّلام مى گشايى؟! پس بهتر است تو مشغول اثبات نسب خود به پدرت باشى نه آنكه ادّعا مى كنى، و مادرت به تو گفته است: ❗️«اى فرزندم پدر واقعى تو لئيم تر و خبيث تر از عقبه است»! 📚 احتجاج، ج۲، ص۳۶. 🆔 @islam_history
📌 مناظره شیخ مفید و قاضی عبدالجبار 🔸... شیخ مفید گفت: این حدیثی که می‌‌کنند که صلّی‌ اللّه علیه و آله در صحرای ، درباره علیه السّلام فرمود: 💠«مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ: هر کس که من مولای اویم، پس علی‌ مولای اوست» 🔸آیا این صحیح است و یا این‌ که آن را به دروغ ساخته است؟ 🔹قاضی پاسخ داد: این روایت،صحیح است. 🔸شیخ مفید بلافاصله پرسید : منظور از کلمه «مولی» در این روایت چیست؟ 🔹و قاضی جواب داد: منظور، آقائی و اولویّت است. 🔸شیخ مفید گفت: اگر چنین است پس طبق فرموده پیامبر‌ صلّی‌ اللّه علیه و آله،‌ علی‌ علیه السّلام آقائی و اولویّت بر دیگران دارد، بنابراین، این همه اختلاف و دشمنی‌ها بین شیعه و سنّی برای چیست؟ 🔹قاضی گفت: ای برادر! این حدیث (غدیر) روایت (و مطلب نقل شده) است، ولی ، «درایت» و امری مسلّم است، و آدم عاقل، به خاطر روایتی، درایت را ترک نمی‌کند!! 🔸در این هنگام شیخ مفید سوال دیگری پرسید و فرمود : شما درباره این حدیث چه می‌گویید که پیامبر‌ اکرم صلّی‌ اللّه علیه و آله، در شأن علی‌ علیه السّلام فرموده اند: «یَا عَلیُّ حَرْبُکَ حَرْبِی وَ سِلْمُکَ سِلمِی»: «ای علی! جنگ با تو،‌جنگ با من است، و صلح با تو،‌ صلح با من است» 🔹قاضی گفت : این حدیث هم،‌صحیح است. 🔸و شیخ مفید پاسخ داد : بنابراین آنان‌ که را به راه انداختند مانند و و و… و با علی علیه السّلام جنگیدند، طبق حدیث فوق و اعتراف شما به صحّت آن، باید (با شخص صلّی‌ اللّه علیه و آله جنگیده) و در نتیجه باشند. 🔹قاضی که سعی در توجیه و پاسخگویی به این سوال داشت، گفت : ای برادر! آن‌ها (طلحه و زبیر و …) توبه کردند. 🔸اما شیخ مفید با استفاده از همان پاسخی که قاضی داده بود در جواب او گفت : جنگ جمل، درایت و قطعی است، ولی در این‌که پدید آورندگان آن جنگ، توبه کرده‌اند، روایت و شنیدنی است، و به گفته تو نباید درایت را فدای روایت کرد، و مرد عاقل به خاطر روایت، درایت را ترک نمی‌کند. 🔹قاضی، در پاسخ این سؤال فرومانده، پس از ساعتی درنگ ، سرش را بلند کرد و گفت : «تو کیستی؟ 🔸شیخ مفید پاسخ داد: من خادم شما محمّد‌‌‌بن محمّد‌بن نعمان هستم. 🔹قاضی که تازه فهمیده بود با چه کسی سخن می گفته ، همان‌ دم برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر جای خود نشانید و به او گفت: «اَنْتَ الْمُفِیدُ حقّاً»: «تو در حقیقت، مفید (فایده بخش) هستی» 📚 مجالس المؤمنین، ج۱، ص۲۰۰ و ۲۰۱(مجلس پنجم). 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
📌 اشرافی‌گری انقلابیون ✍ مسعودی می‌نویسد: 🔰برداشت ، تنها از عراق، روزانه هزار دينار بود و برخى بيش از اين نوشته اند. و عبد الرحمن بن عوف صد اسب و هزار شتر و ده هزار گوسفند داشت و پس از مرگش، يك هشتم از اموالش كه بر همسرانش تقسيم كردند، هشتاد و چهار هزار بود❗️ 🔰 بن عفان روزى كه مرد، صد و پنجاه هزار دينار، منهاى دام ها، زمينها و املاك زيادى بود كه به شمارش نمى آمد❗️ 🔰زيد بن ثابت، پس از مرگش، آن قدر طلا و نقره بجاى گذاشت كه با تبرها آنها را مى شكستند و دستهاى افراد زيادى به همين مناسبت زخم شد، گذشته از ثروتها و املاكى كه صد هزار دينار قيمت مى كردند❗️ 📚 مروج الذهب، ج٢، ص٣۴١. 🆔 @islam_history
📌 مرگ مروان 🔰در اين روز در سال ۶۵ ه‍ در سن ۸۱ سالگى در دمشق به دركات جحيم شتافت ، و مدت خلافت او ۹ ماه بود. 🔰 پسر حكم بن ابى العاص بود و به ((وزغ بن وزغ )) ملقب گرديده بود. او و پدرش مورد لعن صلى الله عليه و آله واقع شدند، حتى به مروان گفت: شهادت مى دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله پدرت را لعن كرد در حاليك تو در صلب او بودى. 🔰مروان در عداوت با خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و عليهم السلام خصوصا عليه السلام از زمان تا آخر ايام خود بسيار كوشيد. بعد از آنكه عثمان او و پدرش حكم را از طائف بر خلاف امر پيامبر صلى الله عليه و آله به بازگردانيد، خمس افريقيه را به مروان داد و فدك را هم به او واگذار كرد و او را وزير و كاتب خود قرار داد. 🔰او در ايام خلافت عثمان فتنه ها بپا كرد. در جنگ تيرى زد و را كشت و بعد از فتح هنگامى كه اسير شد حسنين عليهما السلام را شفيع قرار داد و اميرالمومنين عليه السلام او را رها كرد. به حضرت عرض ‍ كردند: از او بيعت بگير. فرمود: همانا دست او دست يهودى است ، چه اينكه يهود به مكر و حيله معروفند. 🔰بعد از آن كه مروان به پيوست هرگاه حكومت شهرى به او داده مى شد، در ترويج سب اميرالمؤمنين عليه السلام مصرّ بود. او در مدينه هر جمعه بر منبر پيامبر صلى الله عليه و آله بالا مى رفت و در حضور مهاجرين و انصار اميرالمؤمنين عليه السلام را سب مى كرد. 🔰مروان بعد از هلاك شدن به جاى وى نشست ، و همسر او را به عقد خود در آورد و نه ماه خلافت كرد. همسر يزيد زهرى در غذاى او ريخت كه لال شد و آخر الآمر متكا بر دهان او گذاشت ، و باكنيزان روى او نشستند تا اينكه در اول ماه رمضان به درك واصل شد. 📚 تتمه المنتهی، ص۸۳. 📚 ، ج۴۵، ص۳۸۵. 🆔 @islam_history
(۱)❌ 👌 پاسخ علیه السلام به گستاخی ⭕️ امّا تو اى وليد بن عقبه! بخدا سوگند من تو را بر بغض سرزنش نمى كنم چرا كه او بر تو حدّ شرب خمر جارى نموده و هشتاد تازيانه زد، چگونه او را دشنام مى دهى كه خدا در ده آيه از او را خوانده است، و تو را نامبرده، و آن همين آيه شريفه: «آيا كسى كه مؤمن است همچون فاسق (كسى كه از فرمان خداى بيرون رفته) است؟ هرگز برابر نيستند- سجده:۱۸» و آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر فاسقى (برون شده از فرمان خداى) به شما خبرى آورد نيك بررسى كنيد تا مبادا نادانسته به مردمى آسيب رسانيد، و آنگاه بر آنچه كرديد پشيمان گرديد- حجرات: ۶»مى باشد. ❓تو را چه به ذكر و ياد ؟! و جز اين نيست كه تو پسر مردى از كفّار از شهر صفّوريّه (از نواحى اردن در شام نزديك طبريّه) به نام ذكوان هستى. و امّا پندارت كه ما را كشته ايم، بخدا قسم كه و و توان آن نداشتند كه اين تهمت بر عليه السّلام زنند تا چه رسد به تو؟! 🔺و تمنّى من اين است كه تو از مادرت در باره پدر خود پرسش كنى آنگاه كه ذكوان (همسرش) را ترك گفت و تو را ملصق به عقبة بن أبي معيط كرد، و بدين كار جامه برترى و رفعتى بر تن نمود، همراه با آنچه خداوند براى تو و پدر و مادرت از عار و خوارى در دنيا و آخرت مهيّا ساخته، و خداوند ستمكار به بندگان نيست. 👈 سپس اى وليد- بخدا- تو از نظر سنّ بزرگتر از كسى هستى كه پدر خود مى خوانى، با اين رسوائى چگونه لب به سبّ و دشنام علىّ عليه السّلام مى گشايى؟! پس بهتر است تو مشغول اثبات نسب خود به پدرت باشى نه آنكه ادّعا مى كنى، و مادرت به تو گفته است: ❗️«اى فرزندم پدر واقعى تو لئيم تر و خبيث تر از عقبه است»! 📚 احتجاج، ج۲، ص۳۶. 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍️ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
(۱)❌ 👌 پاسخ علیه السلام به گستاخی ⭕️ امّا تو اى وليد بن عقبه! بخدا سوگند من تو را بر بغض سرزنش نمى كنم چرا كه او بر تو حدّ شرب خمر جارى نموده و هشتاد تازيانه زد، چگونه او را دشنام مى دهى كه خدا در ده آيه از او را خوانده است، و تو را نامبرده، و آن همين آيه شريفه: «آيا كسى كه مؤمن است همچون فاسق (كسى كه از فرمان خداى بيرون رفته) است؟ هرگز برابر نيستند- سجده:۱۸» و آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر فاسقى (برون شده از فرمان خداى) به شما خبرى آورد نيك بررسى كنيد تا مبادا نادانسته به مردمى آسيب رسانيد، و آنگاه بر آنچه كرديد پشيمان گرديد- حجرات: ۶»مى باشد. ❓تو را چه به ذكر و ياد ؟! و جز اين نيست كه تو پسر مردى از كفّار از شهر صفّوريّه (از نواحى اردن در شام نزديك طبريّه) به نام ذكوان هستى. و امّا پندارت كه ما را كشته ايم، بخدا قسم كه و و توان آن نداشتند كه اين تهمت بر عليه السّلام زنند تا چه رسد به تو؟! 🔺و تمنّى من اين است كه تو از مادرت در باره پدر خود پرسش كنى آنگاه كه ذكوان (همسرش) را ترك گفت و تو را ملصق به عقبة بن أبي معيط كرد، و بدين كار جامه برترى و رفعتى بر تن نمود، همراه با آنچه خداوند براى تو و پدر و مادرت از عار و خوارى در دنيا و آخرت مهيّا ساخته، و خداوند ستمكار به بندگان نيست. 👈 سپس اى وليد- بخدا- تو از نظر سنّ بزرگتر از كسى هستى كه پدر خود مى خوانى، با اين رسوائى چگونه لب به سبّ و دشنام علىّ عليه السّلام مى گشايى؟! پس بهتر است تو مشغول اثبات نسب خود به پدرت باشى نه آنكه ادّعا مى كنى، و مادرت به تو گفته است: ❗️«اى فرزندم پدر واقعى تو لئيم تر و خبيث تر از عقبه است»! 📚 احتجاج، ج۲، ص۳۶. 🆔 @islam_history