eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
482 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شوخی و خوش اخلاقی ✍ یونس شیبانی می گوید: روزی علیه‌السلام از من پرسید: 🔸شوخی کردن نزد شما چه جایگاهی دارد؟ گفتم: اندک است. 🔸حضرت فرمود: پس این گونه نباشید. «بی گمان، شوخی از خوش اخلاقی است و تو با این کار، برادر خود را شاد می کنی. صلی‌الله‌علیه‌وآله  با افراد شوخی می کرد و می خواست آنان را شاد کند». 📚 ، ج۲، ص۶۶۳. 🆔 @islam_history
📌 هدیه کردن ثواب نماز به علیهم‌السلام ✍ سیّد بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع آورده، وی گوید: ابومحمد صیمری حدیث آورد گفت: حدیث کرد ما را ابوعبداللَّه احمد بن عبداللَّه بجلی به سندی که به امامان علیهم السلام بالا برده که فرمودند: 💠 « هر کس ثواب خود(اعم از واجب و مستحب) را برای صلی الله علیه وآله وسلم و و اوصیای بعد از آن حضرت علیهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نمازش را آنقدر افزایش می‌دهد که از شمارش آن نَفَس قطع می‌گردد، و پیش از آنکه روحش از بدنش برآید به او گفته می‌شود: ای فلان؛ هدیه تو به ما رسید، پس امروز روز پاداش و تلافی کردن [نیکیهای] تو است، دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برایت مهیّا فرموده، و گوارایت باد آنچه را به آن رسیدی. 💠 راوی گوید: [به علیه السلام ]عرض کردم: چگونه نمازش را هدیه نماید و چه بگوید؟ فرمود: نیّت می‌کند ثواب نمازش را برای رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم... » 📚 جمال الاُسبوع، ص۱۵. 🆔 @islam_history
📌 توقیع (نامه) حضرت ارواحنافداه 💠 به من رسیده است که گروهی از شما (شیعیان) در دین به تردید افتاده و در دل آنها نسبت به اولیای امرشان شک و حیرت وارد شده است و این امر مایه غم ما شد. 💠 البته (این غم) به خاطر خود شما(است) نه برای ما، و باعث ناراحتی ما از جهت شما گردید. 💠 زیرا که خداوند با ما است، پس نیازی به غیر او برای ما نیست. و حقّ با ما است لذا به هیچ وجه کسانی که از ما دست بردارند ما را به وحشت نمی اندازند، ما صنایع و ساخته شدگان خدائیم و خلق صنایع ما هستند. 📚 احتجاج، طبرسی، ج۲، ص۲۷۸. 🆔 @islam_history
🗣 اعتراف مخالفین... 🔰 منصور عباسی نزد (امام مذهب حنفيه) فرستاد و گفت: ای ابوحنيفه! مردم شیفته‌ی (علیهماالسلام) شده‌اند، مسائل مشكلى مهيا كن! ❇️ ابوحنیفه می‌گوید: چهل مسأله آماده كردم و وارد شدم بر منصور و جعفر بن محمد (علیهماالسلام) در طرف راست منصور نشسته بود. هيبت او آن چنان مرا گرفت كه هيبت منصور مرا نگرفت؛ به من اشاره كرد پس نشستم. 👈🏻 منصور رو به او كرد و گفت: يا اباعبداللّه! اين ابوحنيفه است. ▫️فرمود: او را می شناسم. بعد منصور رو به من كرد و گفت: ای ابوحنيفه! مسائل خود را از ابی عبداللّه بپرس. ‼️ شروع كردم به پرسيدن مسائل؛ هر مسئله‌اى كه پرسيدم جواب داد و می‌فرمود: شما چنان می‌گوييد و اهل چنان می‌گويند و ما اين چنين؛ تا چهل مسئله تمام شد و هيچ يک را فروگذار نكرد! 💡لذا ابوحنیفه می‌گفت: فقيه ترين كسى كه در طول عمرم ديده‌ام‌، جعفر بن محمد (علیهماالسلام) است! 📚 مناقب آل أبى طالب،ج۴، ص۲۵۵؛ تهذيب الكمال، ج۵، ص۷۹. 🆔 @islam_history
📌 اخلاق پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ✍ علیه‌السلام فرمود: ⁉️از پدرم علیه‌السلام درباره اخلاق اکرم صلی الله علیه و آله سوال کردم. 💠 ایشان در پاسخ فرمودند: رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله چنان بود که... 1⃣ دائما خوشخو، خندان و با مردم ملایم بود؛ 2⃣ هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان و عیبجو نبود؛ 3⃣ هیچ کس از او مایوس نمی شد؛ 4⃣ هر کس به در خانه او می آمد، ناامید باز نمی گشت؛ 5⃣ سه چیز را از خود رها کرده بود: مجادله در سخن، زیاد حرف زدن و دخالت در کاری که به او مربوط نبود؛ 6⃣ سه چیز را درباره مردم رها کرده بود: کسی را مذمت و سرزنش نمی کرد، در عیوب و لغزش های مردم جست و جو نمی کرد و هرگز سخن نمی گفت، مگر در اموری که ثواب الهی را امید داشت. 📚 معانی الاخبار، ص۸۳. 🆔 @islam_history
⚠️ پیامبر صلی الله علیه و آله را آزار ندهیم ✍ علیه‌السلام در مجلسی فرمودند: 💠 چه مى‌شود شما را كه حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله را آزار مى‌دهيد؟! 🔸مردى گفت: فدايت شوم! چگونه را آزار داده‌ایم؟ 💠 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مگر نمى‌دانيد كه اعمال شما بر آن حضرت عرضه مى‌شود؟ و وقتی معصيتى در آنها مشاهده فرمايد آزرده مى‌‌گردد؟ پس رسول‌الله را آزار ندهيد و با اعمال نیکوی خود، آن حضرت را شادمان سازيد. 📚 امالی شیخ مفید،مجلس۲۳، شماره ۲۹. 🆔 @islam_history
📌 زندگی نامه علیه السلام نام: ، نام پدر: ، نام مادر: ، القاب و کنیه: ، فاضل، طاهر و ، ولادت: ۱۷ربیع الاول سال ۸۳، شهادت: به دست منصورعباسی در سال۱۴۸، مدت امامت: ۳۴ سال، از سال۱۱۴ به بعد، تربیت شاگردان برجسته ای همانند: هشام بن حکم، هشام بن سالم، زراره، مومن الطاق، جابربن حیان، قیس ماصر، معلی بن خنیس و... آثار علمی امام: 1⃣ روایات و نامه هایی به ، 2⃣ کتاب الامامه، الاهلیلجه، الفضائل، و رسائل جابر در دانش شیمی و توحید مفضل که کتابی در اثبات شگفتی های آفرینش و توحید است. 3⃣ در نامه های خود به ، سعی بر متمایز کردن آنان از دیگران داشت و سفارش می کرد تا به آداب اسلامی پایبند باشند که به آنان بگویند هستی و این از برکت است. 💠 امام صادق علیه السلام، دوبار احضار گردید. ایشان ضمن نفی اتهامات به بازگردانده شد. اما منصورعباسی باردیگر به والی خود در مدینه دستور داد، خانه امام را آتش بزند. وی نیز خانه امام را آتش زد، ولی امام صادق علیه السلام از میان آتش نجات یافت و فرمود: منم پسر ابراهیم خلیل خدا. 📚کلینی، کافی، ج۳، ص۳۶۸ 📚مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۷ 📚 نجاشی، رجال، ص۱۰۱ 🆔 @islam_history
📌ایمان ابوبکر و از روی اکراه بود یا به میل خود و یا به طمع ریاست⁉️ ✍ (در حدیثی طولانی) سعد بن عبداللَّه قمی اشعری گفته است: به یک نفر ناصبی که از همه ناصبی‌ها در مجادله قویتر بود دچار شدم. 🗣 روزی هنگام مناظره به من گفت مرگ بر تو و هم مسلکانت باد، شما رافضی‌ها مهاجرین و انصار را مورد طعن قرار می‌دهید، و محبّت پیغمبر را نسبت به آنان انکار می‌کنید، و حال آنکه صدّیق () بالاترین افراد اصحاب است که به سبقت جسته. ✅سپس گفت: شما رافضیان می‌گویید: اوّلی و دوّمی منافق بوده اند و به ماجرای لیلة استدلال می‌کنید. آنگاه گفت: بگو ببینم آیا مسلمان شدن آنها از روی خواست و رغبت بود یا اکراه و اجباری در کار بود؟ ❌من در اینجا از جواب خودداری کردم، چونکه با خود اندیشیدم اگر بگویم از روی اجبار و اکراه مسلمان شدند که در آن هنگام هنوز اسلام نیرومند نشده بود تا احتمال این معنی داده شود، و اگر بگویم از روی خواست و رغبت اسلام آوردند که ایمان آنها از روی نفاق نخواهد بود. 👤با دلی رنجور همراه احمد بن اسحاق قمی راهی شدم تا سوالات خود را از علیه‌السلام بپرسم.(پس از چند سوال و جواب فرمود): 💠اینکه خصم(ناصبی) به تو گفت: که آن دو نفر آیا از روی خواست و رغبت مسلمان شدند یا از روی اکراه؟ 💠چرا نگفتی: بلکه از روی طمع اسلام آوردند، زیرا که آنان با معاشرت داشتند و از برآمدن و پیروزی صلی الله علیه وآله وسلم بر عرب باخبر بودند، یهود از روی کتابهای گذشته و و ملاحم، آنان را از نشانه‌های جریان حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم آگاه می‌کردند و به ایشان می‌گفتند که تسلّط او بر عرب نظیر تسلّط بخت النصر است بر بنی اسرائیل با این فرق که او ادعای پیغمبری نیز می‌کند ولی پیغمبر نیست، پس هنگامی که امر صلی الله علیه وآله وسلم ظاهر گشت با او کمک کردند بر لا اله الا اللَّه و محمد رسول اللَّه، به طمع اینکه وقتی اوضاع خوب شد، و امور منظّم گردید، فرمانداری و جایی هم به آنها برسد و چون از رسیدن به ریاست به دست آن حضرت مأیوس شدند با بعضی از هم فکران خود همراه شدند تا در شب عقبه شتر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناک حضرت را بیفکند و کشته شود و صورتشان را پوشاندند مثل دیگران ولی خداوند پیغمبرش را از نیرنگ آنان ایمن قرار داد و حفظ کرد و نتوانستند آسیبی برسانند، آن دو نفر حالشان نظیر و است که آمدند و با علیه السلام بیعت کردند به طمع اینکه هر کدامشان فرماندار یک استان بشوند، امّا وقتی مأیوس شدند بیعت را شکستند، و علیه آن حضرت قیام کردند، تا اینکه عاقبت کارشان بدانجا کشید که عاقبت کار افرادی است که بیعت را بشکنند. 📚 الاحتجاج، ج۲، ص۲۶۸. 🆔 @islam_history
📌 حرص و طمع پیرمرد ✍ در تاریخ نقل شده در سال ۱۷۰ ق، که خلیفه بود، دوست داشت بدون واسطه سخنی را از صلی الله علیه و آله به وسیله شخصی بشنود. 🔰اطرافیان او هرچه تفحص کردند، کسی را جز یک پیرمرد لاغر و ضعیف نیافتند که قوای جسمی و طبیعی خود را در اثر کهولت و پیری از دست داده و از حال رفته و فتور و ضعف او را گرفته بود. وی را در زنبیلی گذاردند و با نهایت مراقبت و احتیاط به دربار خلیفه بودند. 👤هارون بسیار مسرور شد که به آرزوی خود رسیده است و به پیرمرد گفت: ای پیرمرد، تو خودت پیامبر را دیده ای؟ 🔹گفت: وقتی کودکی بودم، پدرم دست مرا گرفت و به خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله برد و من بعد از آن دیگر خدمت آن حضرت نرسیدم، تا رحلت فرمود. 🔹هارون گفت: بگو ببینم در آن روز از رسول خدا سخنی شنیدی یا نه؟ 🔰گفت: بلی، آن روز از حضرت شنیدم که می فرمود: «یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الامل؛ فرزند آدم در حالی که به تدریج پیر می شود، دو صفت در او جوان می شود: یکی حرص و دیگری آرزوی طولانی». 🔰هارون دستور داد یک کیسه زر به او دادند. همین که پیرمرد را از صحن دربار بیرون بردند، ناله ضعیف خود را بلند کرد که مرا نزد هارون برگردانید، با او سخنی دارم. گفتند نمی شود. گفت کار لازمی دارم. وی را دوباره به دربار برگرداندند. 🔹هارون گفت: چه خبر است؟ 🔰پیرمرد گفت: حضرت سلطان بفرمایید این عطایی که امروز به من داشتید، فقط برای امسال است یا هرساله عنایت خواهید کرد؟ 🔰هارون الرشید صدای خنده اش بلند شد و از روی تعجب گفت: صدق رسول الله یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الامل. این پیرمرد رمق ندارد و گمان نمی رود تا دربار زنده بماند، حالا می گوید آیا این عطا اختصاص به این سال دارد. حرص ازدیاد مال و آرزوی طولانی، حتی پیرمرد را به جایی می رساند که باز هم برای خود عمری پیش بینی می کند و در صدد اخذ اعطای دیگر است. 📚 ، ج۷۰، ص۲۲. 🆔 @islam_history
✳️ دستوری برای آسان شدن مرگ 🔹عَن أَبی عَبْدِاللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُخَفِّفَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) عَنْهُ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ، فَلْيَكُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَيْهِ بَارّاً، فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ هَوَّنَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ، وَ لَمْ يُصِبْهُ فِي حَيَاتِهِ فَقْرٌ أَبَداً. 🔻 علیه‌السلام فرمود: هرکس دوست دارد خدای عزوجل سختی‌های مرگ را بر او آسان کند، ▫️با خویشان خود کند ▫️و به پدر و مادر خود نیکی کند ▫️که در این صورت خداوند سکرات مرگ را بر او آسان میکند ▫️و هرگز در زندگی خویش دچار فقر نمی‌شود. 📚 امالی شیخ طوسی، ص۴۳۲. 🆔 @islam_history
📌 برای عیادت مریض چه ببریم 💠 یکی از بستگان علیه‌السلام بیمار بود. جماعتی از به عیادت او رفتند. در راه به امام برخورد کردند. 💠 امام صادق علیه السلام فرمود: کجا می روید؟ آنان گفتند: به ملاقات فلانی می رویم. 💠 فرمود: برای مریض هدیه‌ای مانند ،🍏🍎 ،🍐🍐 🍊🍊و به همراه خود آورده اید؟ آنان گفتند، خیر. 💠 امام فرمود: مگر نمی دانید، بیماری که در بستر است از تحفه ای که برایش می آوردید، دلخوش می گردد. 📚 ، ج۳، ص۱۱۸. 🆔 @islam_history
📌 حد و حدود سخت‌گیری ✅از علیه‌السلام پرسیدند: تا چه اندازه می‌توانیم به بدهکار سخت‌گیری کنیم؟ 💠 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هیچ اندازه! خداوند به مهلت داده است. 📚 وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۱۴. 🆔 @islam_history