eitaa logo
فلسفه دین اسلامی
1.3هزار دنبال‌کننده
278 عکس
58 ویدیو
37 فایل
مدیریت محتوایی این کانال توسط حجت‌الاسلام دکتر سیدمصطفی میرباباپور انجام می‌شود. 🟦تلگرام https://t.me/Islamic_Philosophy_of_Religion 🟪اینستاگرام https://instagram.com/islamic_philosophy_of_religion?utm_medium=copy_link 🟩ارتباط با مدیر @IPR_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بخش‌هایی از یادداشت حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه در مورد «ابزارهای معرفت شناختی در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران» به نقل از خبرگزاری رسا 🔻مبنایی‌ترین پایه ‌حکومت دینی است. در نیز ‌از همین‌جا شروع کردند. با روش‌های مختلف مستقیم و غیر مستقیم، ظاهر علمی و ژورنالیستی در امکان دسترسی به حق و باطل، قواعد ثابت و همیشگی و قطعیت معرفت تردید می کنند. 🔻 مانند خون در رگ‌های کالبد تمامی معارف دیگر نقش دارد. در هریک از مبانی باید ابتدا اثبات شود که ما می‌توانیم به معرفت یقینی دست پیدا کنیم و در بین نظریات مختلف نظریه حق را تشخیص دهیم. 🔻شبهه دینی و اینکه همه ادیان حقانیت شان برابر است و دین اسلام ترجیحی بر ادیان دیگر ندارد، خود مبتنی بر پلورالیزم معرفتی است و دیگر بین دین حق و باطل تفکیکی صورت نمی‌گیرد و پلورالیزم دینی جایگاه خودش را پیدا می‌کند. وقتی قائل به پلورالیزم دینی شدید، سؤال می‌شود چه لزومی دارد مبتنی بر دین باشد؟ 🔻یکی از مهم‌ترین مبانی دین شناختی هاست. اکنون بسیاری از افراد جامعۀ ما در برابر دیدگاه علما و صاحب‌نظران به راحتی می‌گویند این هم یک قرائت و یک فهمی از دین است و ما می‌توانیم قرائت‌های دیگری هم کنار آن فرض کنیم. گویا فرقی بین فتوای مجتهد متخصص با غیر متخصص نیست، پایه این مسئله دین‌شناختی در معرفت‌شناسی است که آیا می‌توان از یک متن برداشت‌های نامحدود و متناقض داشت؟ 🔻، که در واقع مبتنی بر فلسفی است، مبتنی بر و نفی معیار معرفتی است.‌ وقتی کسی معیار معرفت را نپذیرفت، هر کسی با پیش‌فرض های خود متنی مانند را معنا می‌کند،‌ لذا یک نفر می‌تواند از قرآن اسلامی بفهمد، ‌یک کسی اسلامی، یک نفر اسلامی می‌فهمد. 🔻لذا نسبی‌گرایی معرفتی منشاء بحث قرائت‌های مختلف و نقد قرائت رسمی از دین شد که نتیجه آن نفی حکومت دینی، نفی ایدئولوژی کردن دین است و پلورالیزم معرفتی نیز منشاء پیدایش پلورالیزم دینی شد که بین دین اسلام و ادیان دیگر هیچ ترجیحی وجود نداشته باشد. 🔻در نتیجه تمام ارزش‌ها و قداست‌ها کنار می‌رود و جالب است در عرصۀ سیاست هم بدنبال پلورالیزم معرفتی، مطرح شد، احزاب مستقل از دولت، سندیکاها، تشکل ها وگروه های مستقل از دولت می توانند زمام امور را جهت‌دهی کنند. یعنی تشکل‌های مستقل، احزاب و سندیکاها هستند که واضع قانون‌اند، مجری قانون‌اند. دولت هم یک دولت حداقلی است که طبق نظر آنها مدیریت می‌کند. 🔻پس مسألۀ قانون‌گذاری خداوند کجا می‌رود؟ چرا آنان کنار رفتن الهی را می‌پذیرند؟ چون معتقدند: اولاً ما براساس پلورالیزم دینی معیاری نداریم که بگوییم این دین حق و برتر است. ثانیاً براساس هرمنوتیک فلسفی و و تاریخ‌مندی فهم نمی‌توانیم بگوییم این فهم ما از دین اسلام، فهم برتر است. 🔷دیدگاه که در مقابل این دیدگاه است چه نتایجی دارد؟ 🔹اگر ما معرفتی را پذیرفتیم، یعنی واقعیتی هست که هم قابل شناخت هم قابل شناساندن است، معیاری برای شناساندن دارد. آیا نتیجه این دیدگاه یک نوع جزم‌گرایی است که هر کس طبق جزم خود هر کاری انجام دهد؟ خیر، زیرا پس از ذکر معیار هم در تقنین معیار وجود دارد و هم در تشخیص فهم صحیح از غیرصحیح معیار وجود دارد. 🔹دلیل صحت رئالیزم معرفتی و بطلان ایده‌آلیزم معرفتی چیست؟ 🔹اصل این که واقعیتی هست، یک امر بدیهی است چون هر کسی می فهمد بالوجدان که خودش هست. یقین دارد که منکری هست. به عبارت دیگر واقعاً منکری هست که واقعاً واقعیت را انکار کرده است، خود انکار واقعیت یک واقعیت است و انکارش مستلزم اثباتش است. 🔹در کنار این گزاره بدیهی ما یک معرفت‌های بدیهی دیگری مثل اصل تناقض و اصل علیت و… داریم که با کمک این گزاره‌های پایه و گزاره‌های بدیهی می‌توانیم به گزاره‌های غیربدیهی دست پیدا کنیم، مجهولاتمان را معلوم بکنیم. یعنی رئالیزم معرفتی می‌گوید واقعیتی هست، واقعیت با معیار قابل شناخت است، معیارش هم گزاره‌های پایه است، یعنی گزاره بدیهی است. 🔹پس از اینکه صدق گزاره بدیهی را پذیرفتیم صدق یا کذب سایرگزاره های غیربدیهی نیز با ارجاع به گزاره بدیهی مشخص می شود، پس ما معیار صدق گزاره را فهمیدیم که یا خودش بدیهی باشد یا به یک گزاره بدیهی منتهی شود. https://eitaa.com/Islamic_Philosophy_of_Religion/49 لینک این مطلب در اینستاگرام https://www.instagram.com/p/CIm4aKcBexI/?igshid=8ai5lls3ojwg
معرفت‌شناسی ۱ 🔰نسبت فلسفه دین و معرفت‌شناسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❓دو مسئله: 1️⃣آیا فلسفه دین ماهیتی معرفت‌شناختی دارد؟ 2️⃣اگر خیر آیا ارتباطی میان این دو دانش برقرار است؟ چه ارتباطی؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅ پاسخ مسئله اول: 🔸 همان یا معرفت‌شناسی مقید نیست‌، اگرچه برخی از مباحثش چنین خصلتی دارند. فلسفه دین همان‌طور که در تعریف آن گفته شد، تأمل عقلانی در مورد مهم‌ترین است و به‌خودی خود تداخلی با معرفت‌شناسی ندارد. 🔹ولی اگر برخی موضوعات دینی زمینه‌معرفت‌شناختی داشته باشند، مانند مباحث «»، «» و «»،‌ این موضوعات نیز خصلت معرفت‌شناختی می‌یابند. 🔸برخی موضوعات فلسفه دین نیز اساسا ماهیت معرفت‌شناختی ندارند، مانند «»، «» و «». لذا این موضوعات خصلت معرفت‌شناختی پیدا نمی‌کنند، اگرچه حتما از مباحث معرفت‌شناختی متأثر می‌شوند. 🔹بنابراین خلاصه پاسخ مسئله اول این است که بخشی از فلسفه دین ماهیت معرفت‌شناختی دارد و بخشی ندارد ولی با آن در ارتباط است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅ پاسخ مسئله دوم: 🔸تاثیر معرفت‌شناسی بر بخش اول فلسفه دین که ماهیت معرفت‌شناختی دارند، مشخص است. اما در مورد بخش دوم که ماهیت معرفت‌شناسی ندارد و در عین حال از آن متأثر است، نکات زیادی می‌توان ذکر کرد؛ لکن اجمالا می‌دانیم که معرفت‌شناسی در هر علمی تأثیرگذار است. 🔹در یادداشت‌های قبلی هم اشاره شد که یکی از اشکالات فلسفه دین رایج، پذیرش است که به نوعی می‌انجامد یا اساساً حق و باطل معرفتی برایش مهم تلقی نمی‌شود. 🔸در صورتی که فلسفه دین بر یک معرفت‌شناسی مستحکم تکیه داشته باشد، می‌تواند مهم‌ترین مدعیات دینی را بررسی کرده و در مورد آنها داوری قطعی نماید. ان شاء الله در یادداشت‌های بعدی به مهم‌ترین مباحث معرفت‌شناسی اشاره خواهیم کرد. 🖋 ۲۰ آبان ۱۴۰۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📤کانال فلسفه دین اسلامی 🆔 @islamic_philosophy_of_religion
🗨️یاداشت قبلی معرفت‌شناسی ۲ 🔰 امکان شناخت واقع ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹در دوره‌هایی از تاریخ تفکر، به‌ویژه در غرب دیدگاه‌های شکاکانه و نسبی‌گرایانه مطرح شده و احیاناً بر فضای عمومی نیز تأثیر گذاشته است. 🔸فلاسفه واقع‌گرا سعی می‌کردند در مقابل پاسخ‌های مناسبی بدهند. ، ، ، و ... به‌دنبال اثبات امکان معرفت به واقع بودند و تلاش‌های زیادی در این جهت نمودند. 🔹اما دوره اخیر شک‌گرایی که بیشتر به‌صورت مطرح می‌شود و متأثر از فلسفه و سپس است، توانسته فضای علمی و عمومی جوامع غربی را تحت تأثیر قرار دهد. شکاف عمیق عین و ذهن مسئله جدی فیلسوفان غربی گشته و اغلب آنها از دسترسی به واقعیت ناامید شده‌اند. 🔸روشن است چنین فضایی بر هم تأثیر می‌گذارد. الهیدانان و فلاسفه دین مسیحی تلاش کردند از طرق مختلف دست‌کم باورهای دینی را از خطر نسبیت نجات دهند. نمونه بارز آنها است که با تأکید بر پایه بودن باورهای اصلی دینی تلاش می‌کند واقع‌نمایی آنها را نشان دهد، اما توفیق چندانی ندارد. 🔹در فضای اسلامی نیز تأثیرات نسبی‌گرایی از چند دهه قبل احساس شد و فیلسوفانی مانند ، و تلاش کردند معیاری برای معرفت‌ها در جهت واقع‌نمایی ارائه دهند. 🔸نظام معرفت‌شناسی علامه طباطبائی برگرفته از قدمای فلسفه اسلامی است. اما قدما درگیری اساسی با شکاکیت نداشتند و با ذاتی دانستن حکایت و مطابقت تصدیق با واقعیت اساساً مسئله برایشان مطرح نشد. 🔹اما نظام با توجه به اینکه دقیقاً در پاسخ به چالش و مطرح شده، الگوی نوآورانه‌ای است که مشکل شکاکیت را حل می‌کند. در این نظام، علم حضوری ریشه دیگر معرفت‌هاست و به همین جهت می‌توان از دسترسی به واقع اطمینان پیدا کرد. 🌀در یادداشت‌های بعدی مباحث معرفت‌شناسی استاد مصباح به‌صورت خلاصه مطرح می‌گردد ... 🖋سیدمصطفی ۱۴ آذر ۱۴۰۱ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📤کانال فلسفه دین اسلامی 🆔 @islamic_philosophy_of_religion
🔰 👥 گفتگوهای سام و سید (۱) 💠 همه درست میگن؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸سام: شما دیندارا خیلی انحصارطلبید. 🔹سید: چطور؟ 🔸سام: شما فکر می‌کنید فقط خودتون درست می‌فهمید و بقیه اشتباه می‌کنند. 🔹سید: خب مگر شما غیر از این فکر می‌کنید؟ 🔸سام: معلومه که بله. از نظر ما هر کسی هر نظری داره و نظرش برای خودش درسته. 🔹سید: یعنی اعتقاد داری هرکسی هر نظری داره برای خودش درسته؟ واقعا اینو قبول داری؟ آیا به نظرت همین درسته؟ 🔸سام: بله، غیر از این نمی‌تونه باشه. من نباید فکر کنم که فقط خودم درست می‌فهمم. 🔹سید: غیر از این نمی‌تونه باشه؟! فکر نمی‌کنی حرف خودت را نقض کردی؟ 🔸سام: چطور؟ 🔹سید: آخه من فکر می‌کنم فقط یک نظر میتونه درست باشه. الان دو تا دیدگاه داریم: دیدگاه تو که فکر می‌کنی همه نظرات درسته و دیدگاه من که فکر می‌کنم فقط یک نظر درسته. طبق حرف خودت که همه نظرات درسته باید نظر منو هم بپذیری. پس چرا ایراد میگیری و میگی شما انحصار طلب هستید. 🔸سام: خب اون فرق می‌کنه. 🔹سید: چه فرقی می‌کنه؟ یا باید بگی همه نظرات درسته، یا باید بپذیری که همه نظرات درست نیست. اگر گفتی همه نظرات درسته، پس این نظر ما دینداران که فقط یک نظر درسته هم باید درست بدونی. ولی اگر گفتی فقط یک نظر درسته و اون اینکه همه نظرات درسته، دچار تناقض شدی. بالاخره یک نظر درسته یا همه نظرات؟ 🔸سام: 😐 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📬کانال فلسفه دین اسلامی |ایـتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات | یوتیوپ |