eitaa logo
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
1.9هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4هزار ویدیو
36 فایل
#کپی_مطالب_آزاد 🙂 ارتباط بامشاورین تنهامسیری @MoshaverTM پیشنهادات وانتقادات ونظرات 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن #جلسه_1 #قسمت_سوم 🔰ایمان (۱) 【وَ اَطیعُوا اللّهَ وَ الرَّسولَ لَعَل
🔰ایمان (۱) 👤ای انسانِ بزرگ❗️ به سوی چیزی که با عظمت تو، با مقام تو سازگار باشد –که انسان عالی‌ترینِ موجودات این جهان است، بزرگ‌ترینِ عظمت‌های وجود، بعد از پروردگار، در همین کالبد کوچک و محدود است– 👤ای انسانِ بزرگ، سرعت بگیر، مسابقه بده، اما به سوی چه⁉️ ✨اِلی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّڪُم وَ جَنَّةٍ✨ ✅سرعتت به سوی مغفرت پروردگار باشد، به سوی آن 🌸بهشت برین الهی🌸 باشد که همه‌ی آسمان‌ها در مقابل آن کوچکند، همه‌ی 🌍زمین در برابر آن اندک است. یعنی چه⁉️ 🔹دقت کنید در 🍃تعبیرات قرآنی🍃 تا خوب بفهمید. ✅قرآن می‌گوید، تو اگر می‌خواهی همت به چیزی بگماری، برای تو زمین و آسمان، اندک و ناچیز است، همت به چیزی بالاتر از اینها بگمار. 👤ای انسانِ بزرگ❗️ 🌱مغفرت🌱 برای تو مهم است؛ از همه چیز بالاتر مغفرت است و پس از مغفرت آن چیزی که ارزش و عظمتش از آسمان‌ها و زمین بالاتر است. مغفرت یعنی چه⁉️ ما دیدیم؛ به فلانی گفتیم آقا 😔معذرت می‌خواهم، یک دشنامی به شما دادم، من را ببخشید. 😌او هم با ناز و کِبری، یا با خوش‌اخلاقی و لطفی، به هر صورتی، گفت خیلی خب صرف‌نظر کردیم. 🔹فلان جا فلان جنایت غیرعمدی انجام گرفته، آدم اطراف آن کسی که صاحبِ حق است، با 😢التماس و درخواست و آقا ببخشید، آقا اطف کنید، او هم می‌گوید خیلی خب، شما را بخشیدم. 🔸در فلان اداره‌ی دولتی و حکومتی، فلان‌ قدر 💰مالیات برای تو، بر طبق چه حسابی، درست یا نادرست، بریده‌اند. شما رفتی احترامی کردی، تملّقی گفتی، دو جمله‌ای گفتی، کسی را با خودت بردی، 🔹نامه‌ای، ✉️ 🔹توصیه‌ای، 📃 🔹تلفنی؛ ☎️ 🔻گفتند خیلی خب، فلان قدرش را به شما بخشیدیم. ❌این بخشش‌ها را که ما دیدیم، خیال کردیم غفران الهی هم از قبیل این بخشش‌هاست. ❌فلان کس ظلم کرده، جنایت کرده، گناه کرده، در زمین فساد آفریده و برانگیخته، مستوجب عذاب🔥 خداست؛ بعد روز قیامت به خاطر قطره‌ی اشکی💧 که او داشته است یا توجه و توسلی که او کرده است، خدا بگوید خیلی خب، حالا که این جور شد ما هم از سر خطایای تو 🌸گذشتیم،🌸 تو را بخشیدیم. 🔸مغفرت خدا این است⁉️ ✨سارِعوا اِلی مَغفِرَةً✨ 🔹این را می‌گوید⁉️ ✅نه. ادامه دارد... ✨ @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
⏱ #مدیریت_زمان 1⃣ #جلسه_اول 🎬 #قسمت_سوم 💚وقت خود را برای خدا بگذاریم 🔹اگر برای کسی وقت بی‌ارزش ب
1⃣ 🎬 آموزش و پرورش و اتلاف زمان دانش آموزان😒 🔹در جامعه ما مدیریت ⏳زمان و صرفه جویی کردن در وقت وجلوگیری از هرز رفتن زمان نوعا کم است و جزء مقوله های تربیتی ما نیست.😒 🔸در آموزش و پرورش، مدارس علمیه و دانشگاه ها، یکی از چیزهایی را که باید یاد بدهند مهارت‌هایی است که طی این مهارتها، زمان را مدیریت کنند.👌🏻 🔹یکی از عوامل شیوع بسیاری از ناهنجاری ها در جامعه ما دوران دبیرستان هست که صرف زمان متناسب با انرژی و احساساتی که نوجوان دارد نیست و موجب هرز رفتن آن می شود. 🔸بیکاری و رها بودن زمان در لسان امام صادق (ع) از مهمترین عوامل فساد است. 🔹جوان انرژی 📈زیادی دارد ولی عمده وقت او صرف شرکت در کلاس می شود و نباید در این شرایط از او انتظار شکوفایی استعدادهایش را داشت و انتظار داشت درگیر ابلیس نشود.😒 🔸آموزش و پرورش ما در بسیاری از اصول خود کارشناسی شده نیست و طراحی شده توسط دشمنان قبل از انقلاب هست وکماکان به قوت خودش باقی‌ست.❌ ◾️ @IslamLifeStyles_fars ◾️
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_دوم #قسمت_سوم 😄برخورد فرح بخش با زمان ✅روایتی در رابطه با آینده داریم که باعث
✅لزوم توجه به مجالس ذکر 💚پیامبر اکرم (ص): ✨إرتَعوا فيِ الرِیاضِ الجَنَة✨ ✔️حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌فرمایند: در باغهای بهشت گردش کنید.. (خوشه چینی کنید) 🌹به ایشان گفتند: باغهای بهشت کدامند؟ ✨فرمودند: مجالس ذکر، صبح و شام در آن شرکت کنید ویاد خدا نمایید. ✔️اگر بدانیم چه بهره هایی می توانیم از این مجالس ببریم؛ لحظه ای از این مجالس را از دست نمی‌دادیم❗️ 🕊بسیاری از شهدا در مجالس قرائت قرآن کریم شرکت می‌کردند و بسیار اشک می‌ریختند. ▪️ @IslamLifeStyles_fars ▪️
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_سوم #قسمت_سوم 🔻سیطره ی زمان🕰 بر خویش را درک کنیم. یکی از ویژگی های حیوان🕊 این
🔻اگر برای از دست رفتن زمان🕰 و سختی و بی رحمی🤬 آن ناراحت نشوید بهشتی🛤 نیستید. شما با این سختی🗿 زمان برای این دنیا آفریده نشده اید.شما برای بهشت🏞 رضوان الهی آفریده شده اید.😊 نعمتهای دنیا با رنج 😲همراه است ولی در بهشت از لذت ها خسته نمی شوید😋 و هیچ لذتی هم تکراری نمی شود.باید زمان را بشناسیم و سختی های آن را درک کنیم تا در ما تمنای بهشت 🌸بوجود بیاید. 💚حضرت علی (ع)در آغاز آموزش 📜به فرزند دلبندشان می فرمایند: « جوان من، تو الان در خانه ی مردگان🏡 نشسته ای و تو هم فردا خواهی رفت و کسانی دیگر در جای تو 🏘خواهند نشست.» 🔷حضرت علی (ع) در آغاز آموزش بی رحم بودن👿 زمان را آموزش می دهند.ماهم باید بی رحم بودن 😬زمان را به بچه های خود آموزش 📋بدهیم ؛ تا به خداوند متعال پناه ببرند و ازاو برای بهره گیری بهتر از زمان مدد🤲 بخواهند و منظم 🚦شوند. @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_چهارم #قسمت_سوم 🔻تاثیر واقع گرایی بر شناخت زمان🕰 (تخیل🤩 و آرزوهای طولانی مانع
🔻باید بر خودتان😌 مسلط باشید و بی خودی احساساتی😍 نشوید.اینکه می فرمایند چیزی را که دوست داری🤩 زیاد پیش خودت تکرار نکنید؛ برای این است که با این کار محبت💕 آن چیز شدیدتر می شود و واقعیت را 😎نمی بینید.مثلا ممکن است فکر کنید زمان⏰ خیلی طولانی هست. 🔻مثلا دررابطه با ازدواج 💍بعضی خیلی سختگیری🤒 می کنند ویک جوری میگوید یک عمرزندگی👴 است که انگار خیلی ⚡️هست. فکر میکنی خیلی طولانی تر 🕟از نشستن در اتوبوس 🚌است تا به خانه ات 🏡برسی؟ ذهنت مغشوش🤯 است و نگاهت به زمان🕰 غلط است. 👁چشم بر هم بگذاری زمان ⏰گذشته و تمام شده است.😔 🔷 این خصوصیت 👦بچه هاست که زمان⏱ را درک نمی کنند. بگذارید من از نظر روانشناسی📖 رشد شناختی انسان🧔 را در ارتباط با زمان⏳، به زبان ساده خودمانی🗣 یک مقداری توضیح بدهم.🤫 👶بچه می آید می گوید من بستنی 🍦می خواهم. من این اسباب بازی⚽️ را می خواهم. کوچک که باشد به او بگویید فردا برایت ده تا بستنی🍦 می خرم به اضافه ده تا اسباب بازی.🍭 فردا نمی فهمد یعنی چه؟ 🤔نمی تواند توضیح بدهد. می گویید 👀ببین، فردا برایت می خرم؛ عین این است که بگویید هرگز🤕 برایت نمی خرم.بچه👶 می گوید: الان همین یک دانه بستنی🍦 را بخر و فردا نمی خواهد اینقدر به زحمت بیفتی😰. @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_پنجم #قسمت_سوم 🔻زمان، فرصتها را سلب می کند🤨 شأن زمان 🕰این است که فرصت را سل
🔷بعضی ها نصف غم😥 و غصه هایشان مال دیروز⏪ است و نصف غم و غصه هایشان مال⏩ فرداست. فردا 🌃خدا بزرگ✨ است، تو وقت و فکر و روحت را صرف امروز ☀️کن، امروز، مهمترین دارائی💰 تو است. یکی از زمانهایی که بعد از ورود به دانشگاه 🏢برای دانشجوها👨‍🎓 افت تحصیلی پیش می آید، همان سال اول ورود به دانشگاه🏦 است. خیلی از مشکلات روحی و روانی😞 آن سال بوجود می آید، من این را از یک مرکز🏨 مشاوره شنیدم. چون قبل از ورود به دانشگاه، سنگین، در یک زمان🕰 محدود، تمام سرمایه اش💶 را گذاشته و شروع به درس خواندن📚 کرده، بعد از ورود به دانشگاه می گویند، حالا وقت داری. زمان⏰ را باید محدود ببینیم.در روایات📜، یکی از عوامل فساد بیکاری 😟است؛ بیکاری یعنی، اجازه بدهی، زمان⏱ بیخود بگذرد😣. 💯پدر و مادرها اجازه ندهید، جوانهایتان👨‍🔧 بیکار بمانند، لازم نیست کاری کند که حقوق💶 بگیرد، بیکاری، انسان را فاسد🤢 میکند. کسی که کار نکند نابود می شود💀. زمانهای قبل ضرب المثلی بود که می گفتند، کار جوهر مرد💪 است. یک پدیده ای بوجود آمده به نام تلویزیون📺، بابی شده برای وقت گذرانی. حتی برنامه های مفید تلویزیون📺 را هم باید با خساست 😧وقت گذاشت.💢 @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_ششم #قسمت_سوم 🔻برای چه چیزهایی باید غصّه 😔خورد؟ 🔷جدّی گرفتن زمان🕰، یک مر حله
🔻فرآیند کسب آرامش☺️ در نتیجه سریع دانستن زمان⏳ این که ما زمان🕰 را دارای سرعت🛬 بدانیم، یک مقدار آرامشمان گرفته می شود😟، اما این آرامشهایی که گرفته می شود، همه، آرامشهای الکی و ضربه👊 زننده است، مثل فردی که در اثر تنبلی و ورزش⛹‍♂ نکردن به جسم خودش لطمه می زند.😟 🔹تصمیم بگیریم با آرامشهای الکی خداحافظی👋 کنیم، اضطراب ناشی از سرعت زمان🕰 را با پروردگار عالم حل می کنیم. 💎 هر زمان از خدا می خواهیم، که زمانهای ⏰از دست رفته🕯 را جبران کند و... ما می خواهیم جوری زندگی کنیم که از خدا خلاص باشیم، یکی از دلایل نورانیّت✨ بچه ها در جبهه این بود که هر لحظه⌚️ باید می گفت: خدا. @IslamLifeStyles_fars
🔴 ؟ 🍁۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي ڪرد. 🍀مقایسه(🤔) 🍁۱۷-هرگز در حضور مردم تڪيه نمي زد. 🍀مقایسه(🤔) 🍁۱۸-اڪثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. 🍀مقایسه(🤔) 🍁۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد ڪه ناپسند وي بود ناديده مي گرفت. 🍀مقایسه(🧐چقدر شبیه پیامبر هستیم؟) 🍁۲۰-اگر از ڪسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي ڪرد. 🍀مقایسه(متاسفانه امروزه ما منتظریم یڪے یه اشتباهے بڪنه ڪه بریم به همه بگیم برا خنده 😭) 😌 🌷 @Islamlifestyles_fars 🌷
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_هفتم #قسمت_سوم 💯بهتر است برنامه های روزانه با خورشید🌞 و برنامه های ماهانه با
🔻همیشگی بودن برنامه ریزی📋 ♨️ما چاره ای نداریم جز اینکه برای زمان برنامه ریزی کنیم و آن را محصور کنیم، مثل اینکه آبی که دارد می رود را، مقداری از آن را با سد محصور می کنند، برای یک کارهایی مثل کشاورزی یا پرورش ماهی...🦈 ♻️ما انسانها باید در طبیعت تصرّف کنیم، ضمن هماهنگی با طبیعت و ضمن اینکه باید رعایت کنیم تصرّف ما تصرّف غلطی نباشد باید در طبیعت تغییراتی بدهیم.🌴 💯 یکی از چیزهایی که باید برای آن سد بزنیم تا از آن استفاده کنیم، زمان است.🕰 🗯 تا برنامۀ یک روز خودمان را زمانبندی نکنیم، انسان موفّقی نخواهیم بود.☺️ ✅ضرورت برنامه ریزی روزانه📅 ⏳کسی که زمانبندی روزانه و نظم روزانه ندارد، از نظر روحی و جسمی ضربه می خورد. 🙄 👨‍⚕ الان پزشکی این مسئله را ثابت کرده که وقتی انسان منظم کاری را انجام می دهد، سر آن وقت مغزش دستور می دهد و یک موادی در خون تولید و توزیع می شود، که باعث آ رامش می شود.☺️ ✨@IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_هشتم #قسمت_سوم 💠تقسیم زمان، عامل لذّت و بهرۀ بیشتر از زمان⏳ 💯 استفاده از زما
💠زمان بندی چه نتیجۀ معنوی دارد؟ 💯نظم داشتن و کنترل زمان برای روح و جسم ما مفید است و برای معنویت ما هم مفید است. ⁉️زمان بندی از نظر معنوی چه فایده ای دارد؟ ♨️وقتی ما تسلیم زمان می شویم، تسلیم یک امرتکوینی الهی شدیم، وقتی مراقبت می کنیم زمان را از دست ندهیم، این مراقبت یک نوع تقواست. ✨تقوا یعنی مراقبت کردن،«اِتَّقوا الله» ✨ یعنی خدا را مراقبت کن، «اِتَّقوا اَلنّار» ✨یعنی مراقبت کن جهنم نروی، «ذلِکَ اَلکِتابُ لا رَیبَ فِیهِ هُدیً لِلمُتَّقینَ»، یعنی این کتاب آنهایی که اهل مراقبت هستند را هدایت می کند. (سورۀ بقره _ آیۀ 2) @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_نهم #قسمت_سوم 💚پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «جُلوسُ اَلمَرءِ عِندَ عَیالِهِ أحَ
☢فردی بود که در کار انرژی درمانی بود، می گفت: بیشترین بیماریها در اثر کم شدن انرژی در بدن است. 💯 وقتی انسان انرژی می گیرد که در وقت سحر به حالت ایستاده چند دقیقه دستش را مقابل صورتش بگیرد. ♻️به من گفت، این همان قنوت طولانی نماز شب است. ⁉️ چرا حتما باید دانشمندان و... بگویند تا گوش کنیم؟ ⁉️ چرا حرف امامانمان را گوش نمی کنیم؟ برای مناجات، وقت بگذار حالش را پیدا می کنی، وقت بگذار، زبانت برای گفتگو با خدا باز میشود، وقت بگذار عالمت تغییر خواهد کرد. وقتت را مثل پول خودت بدان. ⁉️چطور هنگام دادن پول حساب می کنید که آن فرد، فرد درستی هست یا نه؟ @IslamLifeStyles_fars
با نرجس رفتیم سر مزار شهید عباس بابایی‌ شهید بابایی از شهدای معروف استان قزوین بود از خلبان‌های نیروی هوایی که تو عید قربان سال ۶۶ شهید میشن همیشه دلم میخاد تو یه ستاد یا مرکز کشوری کار کنم که شهدای شهرم رو به تمام ایران معرفی کنم از مزار شهداء خارج شدیم به سمت ایستگاه خط واحد حرکت 🚶🚶 کردیم منتظر بودیم 🚌 اتوبوس شرکت واحد بیاد سوار بشیم بریم خونه، که تلفن همراه 📱 نرجس زنگ خورد و اسم یار بهشتی روی گوشیش طنین انداز شد نرجس اسم همسرش رو یار بهشتی تو گوشیش سیو کرده بود - چه زود دلتنگت شد نرجس بامشت زد رو بازومو گفت خجالت بکش بچه پرو 👊 یه ربعی حرف زدنشون طول کشید تا قطع کرد گفت: نرگس جونی - 🙄🙄🙄😳😳😳چه بامحبت شدی یهو تو.... چی شد؟ نرجس: خواهری جونم شرمنده اما باید تنها بری خونه - چرااااا 😢😢😢 نرجس: آقا محسن میاد دنبالم تا شب بریم یه هدیه بگیریم - من فدات بشم اما نرجس جان نمی‌خواد شما هدیه بخری نرجس: چرا عزیزم - آخه مگه آقا سید چقدر حقوق میگیره که هدیه هم بخرید نرجس: آخی من فدات بشم که انقدر دلسوزی اما عزیزم فراموش نکن بابا جواد( پدرشوهرم)به سیدمحسن یه حجره فرش داده، از اونجا هم زندگی ما تامین میشه تو نگران نباش - در هرصورت من راضی نیستم خودتون رو به زحمت بندازید شما الان می‌خواید برید سر خونه زندگیتون نرجس: ای جان چه خواهر دلسوزی نگران نباش عزیزم - باشه پس من برم إه اتوبوس 🚌 هم که اومد نرجس: باشه پس به مامان بگو من ناهار هم با سیدمحسن 🍕🍕 می‌خورم - باشه عزیزم، خوش بگذره، فعلا نرجس: فعلا تا برسم خونه یه نیم ساعتی طول کشید زنگ در رو زدم مامان آیفونو برداشت: کیه؟ - مامان منم باز کن رفتم تو... مامان: نرجس کجاست؟ - هیچی بابا، داشتیم از مزار شهداء برمیگشتیم که سیدمحسن زنگ زد بهش که برن ناهار و هدیه بخرن، گفت به شما هم بگم مامان: باشه، نرگس دخترم بیا ناهار بخوریم که از چند ساعت دیگه خواهر و برادرات میان - چشم ناهار خوردیم تموم شد من رفتم تو اتاقم، یه سارافون دو تیکه بلند با یه روسری بلند درآوردم با چادر رنگی این چادر سر کردن منم یه ماجرای داره چند ماه پیش که نرجس سادات و سیدمحسن تازه عقد💍 کرده بودن یه چند روز بعد از عقدشون اومدن خونه منم مثل همیشه یه سارافون دوتیکه بلند با یه روسری بلند مدل لبنانی سر کرده بودم... اما سیدمحسن انگار با پوششم راحت نبود... چون علاوه بر اینکه سرش بلند نکرد منو ببینه که هیچ... سرش بلند نکرد زنش نرجس سادات رو هم ببینه آخر سرم نرجسو صدا کرد رفتن بیرون، با اصرار مادرم قبول کرد برای شام برگرده اونا که رفتن من سراغ چادری که مادرم همزمان برای منو نرجس سادات دوخته بود گرفتم از اون به بعد من پیش هر سه دامادمون چادر سر کردم اگه پیش بقیه سر نمی‌کردم نه اینکه اونا نامحرم ندونم نه، من و نرجس سادات همسن و حتی کوچکتر از خواهر زاده هامون بودیم نرجس سادات از دوم دبیرستان چادر علاوه بر بیرون، تو خونه هم سر کرد اما من تازه دارم سرم می‌کنم
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸 نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_سوم امروز را این چنین نوشتم که:
✨🌸 نویسنده: امروزم را نوشتم: در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است بعد از رفتن استاد میزهامون رو گوشه ای از کلاس گرد کردیم و شروع کردیم به صحبت کردن.زینب حالش خوب شده بود.خوب خوب💛.چرا مریض باشه؟درمانش را پیدا کرده بود دیگر.اینکه می گویم درمان یعنی معجزه. دیروز وقتی به خونه ی زینب رسیدم مامانش داشت گریه می کرد.گفت: -بچه م از دیشب تبش پایین نمیاد که بالا میره.شده کوره آتشین.🔥 یه ذره که دلداریش دادم رفتم سمت اتاق زینب. نباید وقت تلف می کردم.در اتاق رو باز کردم و دیدم زینب دمر افتاده روی تختش و داره زار زار گریه می کنه.😭 برش که گردوندم صورت قشنگش سرخ سرخ بود.دست هام که دست هاشو گرفته بود داغ داغ شده بود.بهش گفتم: -چه می کنی با خودت دختر؟! با بغض گفت: —رضوان خواهر دارم میسوزم😞. بهش گفتم:می ترسی بسوزی؟ _نه فقط... -دلشکسته که باشی خود خدا سرنوشتت رو میسازه بعد با خنده بهش گفتم: -بسه دختر پاشو خودت و جمع کن بریم دانشگاه بدو.😁🏃‍♀ —نه من نمیام‌. مجبور شدم خبر رو بهش بگم تا راضی بشه و بیاد.وقتی بهش گفتم یهو عین برق گرفته ها پاشد سر جاش نشست.چه جوری بگم که عرض سی ثانیه سرخی صورتش رفت و زرد شد.دست هاش یخ کردم.منم که خندم گرفته بود😂 از این تغییر ناگهانیش سریع بلندش کردم و مجبورش کردم لباس هاشو بپوشه.هیچی نمی گفت.لام تا کام هیچ🤐.فقط وقتی داشت چادرشو سرش می کرد صورتش خیس از اشک بود.از در خونه که میرفتیم بیرون یکی این گریه می کرد یکی مامانش.خلاصه مجلس زاری داشتیم.😞 صدای خنده ی بچه ها که رفت بالا از فکر بیرون اومدم و دیدم زینب داره با خنده یک خاطره تعریف می کنه. دیدید گفتم.یعنی ذکر حال اون موقع زینب چیزی جز این شعر یادم نمی انداخت: تنها به شوق کرب و بلا می کشم نفس دنیای بی حسین به دردم نمی خورد.🍃 با نرگس و زینب از کلاس بیرون اومدیم به سمت خونه هامون راه افتادیم.هممون توی حال خودمون بودیم.نرگس توی همون حالی که بود گفت: -بچه ها می ترسم به کربلا نرسم😔.می ترسم بمیرم از فرط این هیجان! زینب دستش رو گرفت و گفت: -نفس بکش نرگس.به خدا بوی سیب میاد.به خدا همه جا بوی سیب پیچیده.💔 امروز را نوشتم: من از آغاز در خاکم نمی از عشق می دیدم مرا می ساختند ای کاش از آب و گلی دیگر 🍃🌱 عشق کاریست که تنها از سینه سوخته های محبت و دود چراغ خورده های معرفت بر می آید.عشق یک بسیجی تنها در یک میدان مین است.✨ حال من حال جوانیست که یک ماه تمام در پی کسب جواز حرمت پیر شده.... 🌸