فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب گلی روزگار
ز دست ایران گرفت...😭💔
پ.ن: هرچی اشکامو پاک میکنم باز یاد مظلومیتش میافتم و قلبم میترکه...😭
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
http://eitaa.com/istadegi
مهشکن🇵🇸🇮🇷
عجب گلی روزگار ز دست ایران گرفت...😭💔 پ.ن: هرچی اشکامو پاک میکنم باز یاد مظلومیتش میافتم و قلبم م
ولی دارم به این فکر میکنم که اگه رییسجمهور همون دیروز بعد از ظهر در دم شهید شده باشن،
یعنی شاهد دعاهای تمام ما بودن،
وقتی ما داشتیم براشون دعا میکردیم و دلمون مثل سیر و سرکه میجوشید، #شهید_جمهور داشت با لبخند مهربون و نجیبش از آسمون نگاهمون میکرد...
کاش بخاطر همین دعاها حلالمون کنه، شفاعتمون کنه...
4997690.mp3
9.8M
🥀🌱
عشق به این مطهری،
مرد به این دلاوری،
یار به این برادری،
سرو به این تناوری...
🎤 میلاد ابراهیمی
#سیدالشهدای_خدمت #شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
http://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🖤
«ما سینه زدیم، بیصدا باریدند
از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند»
در جادهٔ خدمت شهدا را اینبار
از مدعیانِ صفِ اول چیدند...
#آقای_دیپلمات #شهید_امیرعبداللهیان #شهید_جمهور
http://eitaa.com/istadegi
27.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید...
✨ «رو سپید»
🎶 اثر جدید عبدالرضا هلالی با نام «رو سپید» به یاد رئیس جمهور شهید منتشر شد.
#شهید_جمهور #سیدالشهدای_خدمت
#رئیسی_عزیز
http://eitaa.com/istadegi
🇮🇷 آقای شهید جمهور! (۱)
آقای رئیسی!
شما اولین رئیسجمهوری بودید که خودم انتخابش کردم. آن قبلیها را خوب یا بد، من انتخاب نکرده بودم. من اولین رایام را به شما دادم. در جشن تکلیف سیاسیام، سرخوش از احساس بزرگ شدن و مهم بودن، با افتخار و امید اسم شما را توی برگه تعرفه نوشتم. با یک دنیا امید برگه را توی صندوق انداختم و چقدر بابت این رای خوشحالم. من اولین رایام را خرج یک شهید کردم؛ خرج شاگرد بهشتیِ شهید بهشتی.
✍🏻 ش. شیردشتزاده
ادامه دارد...
#آقای_شهید_جمهور
#شهید_جمهور #سیدالشهدای_خدمت
http://eitaa.com/istadegi
مهشکن🇵🇸🇮🇷
🇮🇷 آقای شهید جمهور! (۱) آقای رئیسی! شما اولین رئیسجمهوری بودید که خودم انتخابش کردم. آن قبلیها را
🇮🇷 آقای شهید جمهور! (۲)
از همان سال ۹۶ که برایتان تبلیغ میکردم دوستتان داشتم. آن سال هنوز به سن رای دادن نرسیده بودم، ولی وقتی آمدید اصفهان با کلی ذوق و شوق آمدم میدان امام که ببینمتان و چقدر برایتان شعار دادم و داد زدم. دوستانم هم همینطور بودند، همه به شما امید داشتیم. برایتان تبلیغ میکردیم و با هم شعار میدادیم: به کوری بیبیسی، رای میاره رئیسی.
من آنقدر آن روزهای تبلیغ برای شما را دوست داشتم که هنوز هم که هنوز است پوسترهای انتخاباتی و بروشورهایش را نگه داشتهام.
آخرش هم اولین رایمان را به شما دادیم.
✍🏻 ش. شیردشتزاده
ادامه دارد...
#آقای_شهید_جمهور
#شهید_جمهور #سیدالشهدای_خدمت
http://eitaa.com/istadegi
مهشکن🇵🇸🇮🇷
🇮🇷 آقای شهید جمهور! (۲) از همان سال ۹۶ که برایتان تبلیغ میکردم دوستتان داشتم. آن سال هنوز به سن را
سه سال پیش، شبانهروز در خیابانها تبلیغ چهرهبهچهره انتخابات میکردیم؛ برخلاف همه که تنها تبلیغ به رای دادن میکردند، کیف من شده بود یک ستاد انتخاباتی. اول تبلیغ و بعد از اقناع، معرفی شخص.
در میدان امام، دقیقا روبهروی عالیقاپو، مردی در پاسخ تبلیغ من ایستاد و چندساعتی حرف زد؛ گاهی از اعدامهای دهه۶٠ میگفت و گاهی از بچه بودن من. وقتی حرفهایش تمام شد، شروع کردم کامل برایش بگویم ماجرای اعدامها چه بوده. کلی حرف که زدیم، مرد با تعجب نگاهم کرد و گفت: بهت نمیخوره مال اون نسل باشی! مگه دیدیدی؟
گفتم: ندیدم اما تاریخ رو خوندم.
دستی روی هوا تکان داد و رفت. نمیدانستم قانع شده بود یا نه؛ اما ساعتی بعد در پیادهروهای خیابان سپه جلویم را گرفت و با شک گفت: دخترم تو همونی نبودی که گفتی رای بدم؟
سرم را تکان دادم با غروری که سعی داشت از آن کمی بکاهد گفت: حالا به کی رای بدم؟
سریع زیپ کیفم را باز کردم و از همه پوسترهای تبیینی که دربارهی آقای رئیسی بود به او دادم. گرفت نگاه گذرایی کرد و گفت: مطمئنی این خوبه؟
با هیجان و شوق گفتم: مطمئنِ مطمئن که خداست؛ ما نیستیم؛ اما تا الان خوب بوده.
مرد دستی به سر کچلش کشید و گفت: بهش رای میدم؛ اما حاضری قبول کنی هر اتفاقی توی دولتش افتاد اون دنیا جلوت رو بگیرم؟
بدون لحظه ای تامل گفتم: بله حاضرم.
رفت. بعد از آن باز هم موقع تبلیغ مردم این حرف را زدند و من پذیرفتم در دنیایی دیگر پاسخگوی دولت رئیسی باشم. حالا با گذشت سه سال، آسوده شدم که آن دنیا بابت تبلیغ برای آقای رئیسی سرافکنده نخواهم شد؛ اما بازهم، حس کسی را دارم که باهمه تلاشهایش بازنده شده است. دولت کرامت و مردمی تبدیل شد به نماد خدمت و جهاد و من ماندم و حسرت تمام روزهایی که قدعلم نکردم برای دفاع از او؛ برای روزهایی که تردید به ذهنم آمد، برای همه کمکاریهایم.
بازنده بازی منم؛ دانشجویی که بیدار نبود تا نماز امت قضا نشود. دانشجویی که اولویتهایش را فراموش کرد.
✍🏻محدثه صدرزاده(پیشه)
#شهید_جمهور #سیدالشهدای_خدمت #سید_شهیدان_خدمت
http://eitaa.com/istadegi