eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
522 ویدیو
75 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 226 البته چیز جدیدی نبود. روند اعلام خودمختاری شهرک‌ها از چند سال پیش شروع شده بود؛ مثل یک سلول سرطانی. از همان مرز لبنان هم آغاز شد. از حملات حزب‌الله به نظامیان اسرائیلی. شهرک‌نشین‌ها به یک انتخاب منطقی دست زده بودند: محاسبه هزینه و فایده. هزینه‌ای که می‌دادند موشک‌باران حزب‌الله بود و فایده‌اش...؟ ظاهراً دلشان به ارتش خوش بود؛ ولی کم‌کم فهمیده بودند ارتش نمی‌تواند از خودش دفاع کند و حضورش فقط شهرک‌ها را به هدف حزب‌الله تبدیل می‌کند. سرطان از لبنان شروع شده بود... یا نه. از خیلی قبل‌ترش، از ایران. موجی آرام و بی‌صدا، پیش‌رونده و پیوسته، از ایران آغاز شده بود و داشت رویای نیل تا فرات را در خودش غرق می‌کرد. از آن سو هم داشت زیر پایشان آب می‌جوشید؛ از غزه، از کرانه باختری. داشت می‌جوشید و موج می‌خورد و دست به دست آن موجِ ایرانی می‌داد. گالیا می‌توانست خودش را و تمام هم‌قطارانش را تصور کند که آب تا زانوهایشان رسیده بود... نه. شاید تا کمر. و کم‌کم انقدر بالا می‌آمد که برسد به زیر چانه‌شان، شاید کمی می‌توانستند سرشان را بالا بگیرند که خفه نشوند و بعد بالاتر می‌آمد و همه‌شان را می‌بلعید. خودشان هم انگار با این سیل همداستان شده بودند. به پاهایشان وزنه‌های سربی بسته بودند که نتوانند دست و پا بزنند؛ اعلام خودمختاریِ شهرک‌ها معنایی جز این نداشت. شهرک‌ها یکی‌یکی عذر ارتش را می‌خواستند تا دیگر هدف قرار نگیرند. بعد هم کلا از کنترل دولت خارج می‌شدند؛ با توجیه‌هایی مثل این که قبل از تشکیل دولت اسرائیل هم یهودی‌های مهاجر همینطوری زندگی می‌کردند؛ گروهی در کیبوتس‌ها. یک موج برای بازگشت به زندگی در کیبوتس شکل گرفته بود انگار و دولت می‌خواست پیش از این که گسترده شود و از شمال به جنوب برسد و کل اسرائیل را دربر بگیرد، مقابلش بایستد. گالیا بارها به جلسه‌های بی‌حاصل وادات رفته بود. ظاهراً هیچ عامل خارجی‌ای جز موشک‌های لبنانی در این فرآیند دخیل نبود؛ حتی هیچ فلسطینی‌ای. مقامات آمان می‌گفتند باید ارتش به شهرک‌ها برگردد و حکومت نظامی برقرار کنند؛ ولی تا آن لحظه کسی به این ایده رای مثبت نداده بود. انقدر احمق نبودند که خودشان به خاک خودشان حمله کنند. مذاکره با شهردارهای خودمختار هم به جایی نرسیده بود. ادامه دارد... قسمت اول رمان: https://eitaa.com/istadegi/9527 ⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمی‌باشد⛔️ ✨ 🌐https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳 رهبر انقلاب رأی خود را در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم به صندوق انداختند. ۱۴۰۳/۰۴/۰۸ 🖼 | پویش 🖥 پخش زنده: Farsi.khamenei.ir/live
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳 بیانات صبح امروز رهبر انقلاب پس از حضور در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم. ۱۴۰۳/۰۴/۰۸ 🖼 | پویش 🖥 پخش زنده: Farsi.khamenei.ir/live
منم رفتم رای دادم و اومدم😎🇮🇷
در جریانید که سرداران سپاه(و کلا تمام نیروهای مسلح) طبق قانون و وصیت امام خمینی، در هیچ انتخاباتی حق هواداری و حمایت از هیچ نامزدی رو ندارن؟ اگر سرداری این کار رو کرده باشه خلاف وصیت امام عمل کرده، ربطی هم به شخص نداره. اگه یه سرداری از آقای جلیلی حمایت می‌کرد هم من همینو می‌گفتم. اینم در جریانید که خانواده حاج قاسم بعد از انتساب یه سری جملات به حاج قاسم درباره نامزد مورد نظر، بیانیه دادند و گفتند از انتشار مطالب نادرست بپرهیزید؟ معیار اصلح بودن هم تایید خواص نیست. و الان بحث اصلا اصلح بودن نیست، هردوی این بزرگواران رو من قبول دارم، اگه آقای قالیباف رییس‌جمهور بشن من خوشحال می‌شم! مسئله اینه که الان خطر پیروزی جریان غربگرا بیخ گوشمونه! بی‌خیال بهتره بحثش رو نکنیم تا دوقطبی ایجاد نشه.
ترجیح میدم بیش از این به دوقطبی دامن نزنم. شاید همین حدش هم اشتباه بود. به هرحال یادتون باشه آقای قالیباف رییس یکی از قوای سه‌گانه هستن و اگه بخوان کار کنن، توی مجلس هم می‌تونن. و اتفاقا خیلی از طرح‌ها نیازمند قانونه و دولت نمی‌تونه به تنهایی اجراشون کنه، مگر اینکه با مجلس هماهنگ باشه. الان آقای جلیلی توی نظرسنجی‌ها جلو هستن، شکستن رای ایشون منجر به پیروزی آقای قالیباف نمی‌شه، فقط ۴ یا ۸ سال دیگه جریان غربگرا رو بر کشور حاکم می‌کنه. دیگه خود دانید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باور کن که ما می‌تونیم، روزای خیلی خوبی تو راهه...😎🇮🇷
رای ندادن اعتراض نیست؛ انتقامه. نه انتقام از حکومت، نه انتقام از مسئولان، نه انتقام از مفسدین... رای ندادن انتقام از ایرانه، انتقام از مردمه، انتقام از خود آدمه! مثل مشت کوبیدن توی صورت خودته! انتقام از شهداست، از همه کسانی که ایران رو دوست دارن. اگه آدم موقع سختی پای کشورش نایسته دیگه پای کی می‌خواد بایسته؟ پای چی می‌خواد بایسته؟ پای خانواده؟ رفیق؟ عشق؟ آرزو؟ چی مهم‌تر از ایرانه؟ ایران رو به این راحتی، با یکم سختی دور میندازی و ازش انتقام می‌گیری، با خانواده‌ت هم همینطوری؟ تا یه ذره باهاشون به مشکل بخوری رهاشون می‌کنی؟ کشور آدم هتل نیست که تا خوب نبود بری با مدیرش دعوا کنی و ول کنی بری. کشور خونه آدمه. آباد شدن یا نشدنش دست خود آدمه. خدا گفته تغییر وضعیت یه ملت دست خودشونه. حکومتی که بر مردم حاکم میشه نتیجه خواست خودشونه. رای ندادن هم انتخابه! اگه موقع انتخاب شخص دوم کشورت ساکتی و نظر نمی‌دی، لطفاً توی حوزه‌های دیگه هم اعتراض نکن! محل اعتراض و اعمال نظر مردم پای صندوق رأیه.
فاتح هم خط نسخ رو خیلی خوب یاد گرفته😎🇮🇷
پای خون عباس‌ها هستن🇮🇷🥀
✌🏻😎 اینم از اروند
مثل اینکه طبق قانون ستاد انتخابات کشور، انتشار تصویر برگه‌های رای ممنوعه. عذرخواهی می‌کنم و تصاویر آرا ویرایش می‌شه.
سال ۸۸ یه بنده خدایی(!) وقتی مردم هنوز درحال رای دادن بودن اعلام پیروزی کرد، اونم با اکثریت قاطع آرا!!! و با همین ادعای دروغ کشور رو به آشوب کشوند و ادعای تقلب کرد. پس لطفاً اگر منبعی آماری ارائه کرد از آرای نامزدها(به نفع هریک از نامزدها که بود مهم نیست)، توجه نکنید، حتی اگه خیلی محکم ادعا می‌کرد که منبعش موثقه. نتیجه شمارش آرا فردا مشخص می‌شه و رسما از طرف وزارت کشور اعلام می‌شه ان‌شاءالله.
به خدا ما رای دادیم اینا رو برای هم‌وطنان رای نداده بفرست جناب وی‌.کشور😁
آقای رئیسی رأی خود را به صندوق انداخت! 🌹 آخرین حضور در انتخابات💔 دور دوم مجلس شورای اسلامی تهران ۲۱ اردیبهشت - ۹ روز قبل از شهادت 😭😭 http://eitaa.com/istadegi
اینم از صدرزاده😎
وقتی میای گلستان شهدا رای میدی بعدشم شهدا جایزه بهت میدن😁 بار اول بود اومدم گلستان برای رای دادن جالب بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳🇮🇷اجر رای دادن ایرانیان مقیم خارج از کشور خیلی بیشتره... تحمل این‌همه توهین آسون نیست واقعا. دمشون گرم. خدا حفظشون کنه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم عالی بود، مخصوصا با تاکید خاصی که سرشو می‌برد جلوی میکروفون که قشنگ حرفش شنیده بشه😂 -سیدعلی فقط بخاطر تو!💚 خدا حفظش کنه🇮🇷 ولی خداییش ما از لذت ضایع کردن خبرنگارهای شبکه‌های معاند محرومیم😔😂 عوضش میریم رای می‌دیم 😎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای خدایا چقدر کیف میده اینطوری😍 دم این بانوی شجاع ایرانی گرم😎🇮🇷 خدا حفظش کنه✨ سلامتی ایرانی‌های مقیم خارج از کشور که اینطوری پای ایران وایسادن صلوات💚 پ.ن: کاش من جاش بودم، حس می‌کنم خیلی کیف میده همچین حرکتی😅
همه واجدین شرایط حاضر در کانال رای دادن؟ تا همه‌تون رای ندین رمانو نمیذارم😐
🔰بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 227 گالیا دستانش را روی پیشانی‌اش فشرد و تکان داد، طوری که لایه‌ی پوستِ بر روی جمجمه‌اش لغزید و تکان خورد. پاشنه کفش‌هایش را به زمین کوبید. دندان‌هایش را به هم فشار داد و از پشت لب‌های به هم چفت‌شده‌اش، جیغی خفه کشید. صدای جیغش در همان حنجره ماند و فقط در حفره دهان و پیچ و خم‌های مغزش پیچید. او در چند قدمی ریاست ایستاده بود. اگر می‌توانست یک راه‌حل برای این مشکل پیدا کند، ریاستش حتمی بود. به عنوان معاون سازمان اطلاعات خارجی، کافی بود بتواند ردی از یک کشور بیگانه در این اتفاق نشان دهد و آن رد را بزند. آن وقت روی دست شاباک و آمان را هم می‌آورد حتی. به احتمالات فکر کرد: شهردارهایی که عامل بیگانه‌اند، معاونین‌شان یا حتی کارمندهای شهرداری. باید آمار همه را درمی‌آورد و یک بهانه جور می‌کرد که بتوان انگشت اتهام را به سمت کشورهای بیگانه گرفت. مغزش یاری نمی‌داد. از اینجا به بعد را نمی‌توانست درست فکر کند. رافائل را فراخواند. بلافاصله رافائل آمد تو؛ با ترس و لرز. از چهره سرخ گالیا و فشاری که به پیشانی‌اش آورده بود می‌توانست بفهمد در چند قدمیِ سوختن در شعله خشم گالیاست. صدایش لرزان و ملایم بود. - بله خانم؟ گالیا سرش را بالا نیاورد حتی. همانطور که به میزش خیره بود، با صدای دورگه از جیغ‌های خفه، گفت: تا فردا صبح، اسم و تمام مشخصات شهردارها و کارمندهای شهرداری شهرک‌هایی که خودمختار شدن رو می‌خوام. به اضافه خانواده‌ها و وابستگانشون. رافائل آب دهانش را قورت داد. مردد شد که بپرسد. ضعیف‌تر و لرزان‌تر از پیش زمزمه کرد: تا صبح؟ گالیا داد زد: تا صبح. رافائل به خودش لرزید. گالیا اضافه کرد: به ایلیا و چندنفر دیگه بگو خیلی جدی روش کار کنن. تا فردا صبح می‌خوامش. ظهر جلسه دارم. ادامه دارد... قسمت اول رمان: https://eitaa.com/istadegi/9527 ⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمی‌باشد⛔️ ✨ 🌐https://eitaa.com/istadegi