eitaa logo
🏴مه‌شکن🏴🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
479 ویدیو
75 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتاب 📘 ✍🏻 یکی از کتاب‌هایی که در اعتکاف خواندم، کتاب دکل بود. کتابی با محوریت بیانیه گام دوم انقلاب و با هدف پاسخ به شبهاتی که درباره انقلاب اسلامی مطرح شده. روی جلد کتاب دکل نوشته: مستند داستانی گام دوم انقلاب. باید صراحتاً گفت که این کتاب، مستند هست اما داستانی نه. نویسنده تلاش کرده محتوا را در قالب داستان منتقل کند و در چند صفحه اول هم نسبتا خوب عمل کرده، اما از یک جایی به بعد، دیگر داستانی در کار نیست بلکه صرفاً تک‌گویی‌های شخصیت اصلی ست و کتاب تبدیل می‌شود به یک منبرِ سیصد صفحه‌ای. شیوه تعامل شخصیت اصلی با دانش‌آموزان، بجز صفحات اول، اصلا داستانی نیست و کاملا یکنواخت، مصنوعی و بدون چالش است؛ به حدی که احساس می‌کنم نویسنده اصلا تابه‌حال در جمع دانش‌آموزان نرفته و درباره انقلاب با آنان حرف نزده، شاید هم اصلا از نزدیک دانش‌آموز ندیده! وگرنه هرکس که فقط یک بار، در یک دبیرستان سخنرانی کرده باشد، می‌داند دانش‌آموزان این روزها کلا جنس سوالاتشان متفاوت است و به این راحتی قانع نمی‌شوند، و اصلا به این راحتی گوش نمی‌دهند به حرف‌هایت؛ حداقل در دو سه جلسه اول. نویسنده می‌توانست فرآیند اعتمادسازی و ارتباط‌گیری شخصیت اصلی را با دانش‌آموزان، بسیار واقعی‌تر، چالشی‌تر، و جذاب‌تر بنویسد و واقعا داستان فوق‌العاده‌ای می‌شد که می‌توانست محتوای خوبی را از راه غیرمستقیم منتقل کند؛ کتابی که هم نوجوانان آن را دوست داشته باشند هم معلمان و مبلغان. ولی نویسنده به حدی در مستقیم‌گویی غرق شده و برای بیان حرفش عجله داشته که کتابش تنها به یک کتاب راهنمای خوب برای معلمان و مبلغان تبدیل شده و نمی‌توان آن را یک داستان جذاب نوجوان نامید. کاش نویسنده همین محتوا را غیرمستقیم‌تر و با پوشش داستان منتقل می‌کرد، نه با بحث و منبر. کتاب دکل، گفت و گوی یک مبلغ با دانش‌آموزان یک کلاس درباره انقلاب اسلامی ست. گفت‌وگویی ساختارمند که تنها به سوالات کلی پاسخ می‌دهد و چندان برای مصداق‌ها وقت نمی‌گذارد. شما به عنوان یک مبلغ یا معلم و یا یک فعال فرهنگی، با خواندن کتاب دکل می‌توانید بیاموزید که چطور به شکل منظم و منطقی، بحث را مدیریت کرده و مخاطب را قانع کنید. برای هر پرسش و شبهه، چندین شکل استدلال بیان شده؛ هم استدلال تمثیلی و هم عقلی، هرچند بیشتر استدلال‌ها تمثیلی و نوجوان‌پسندند و همچنین برای ادعاهایش، سند و مدرک دارد که این یک نقطه قوت است. با همه این‌ها، بیشتر استدلال‌های دکل، تنها می‌تواند کسی را قانع کند که مقدمات و اصول دین اسلام را پذیرفته باشد و برای نوجوانانی که ذهنشان پر از شبهه پیرامون اصل دین است، شاید چندان کارساز نشود. کتاب دکل، همچنین نکات تربیتی‌ای را که باید حین بحث با نوجوان رعایت کنید، به شما گوشزد می‌کند و گاه مصداقی می‌آموزد. هرچند... دانش‌آموزانی که نویسنده در کتاب توصیف کرده، خیلی آرام‌تر و سربه‌راه‌تر از دانش‌آموزانِ جهان واقعی هستند و خیلی سریع قانع می‌شوند، گوش می‌دهند و ارتباط می‌گیرند. سوالاتشان هم کلی ست و از قبل می‌توان آن‌ها را پیش‌بینی کرد؛ درحالی که وقتی در محیط واقعی قرار می‌گیرید، با هزاران سوال و موقعیت غیرقابل‌پیش‌بینی مواجهید. سوالاتی که از سوی نوجوانان مطرح می‌شود، مخصوصا در ابتدای یک بحث واقعی، بسیار پراکنده و بعضا مصداقی است و مدیریت یک بحث کلاسی، بسیار دشوارتر از آن است که در کتاب دکل توصیف شده. در کتاب دکل ننوشته اگر دانش‌آموزان هو کردند چکار کنیم، اگر همهمه شد چکار کنیم، اگر دعوا شد چکار کنیم و... دکل صرفا می‌تواند اصول کلی و شیوه استدلال و سخن گفتن را به شما بیاموزد و مدیریت کلاس را به مهارت شما می‌سپارد. خواندن کتاب دکل را به فعالان فرهنگی توصیه می‌کنم؛ و همچنین به کسانی که می‌خواهند یک دور اصول کلی و مفهومی انقلاب اسلامی و بیانیه گام دوم را مرور کنند. قلم دکل روان و قابل‌فهم است و آن را می‌توان به جوانان و نوجوانان هم توصیه کرد، مخصوصا به نوجوانانی که به بنده پیام می‌دهند و می‌پرسند: چه کتابی بخوانیم که بتوانیم جواب شبهات دوستانمان را بدهیم؟ چه کتابی بخوانیم که بتوانیم از انقلاب دفاع کنیم؟ چه کتابی بخوانیم که اطلاعاتمان زیاد شود؟ و... https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام اینجور افراد همه‌جا هستند و نباید باعث بشن شما ناامید بشید یا عقب بکشید. باید بهتر و بیشتر کار کنید...
احتمال همه اینا هست...
این تحلیل رو دوست داشتم، آفرین. هرچند، اینطوری هم قرار نیست بشه
سلام و سپاس از محبت شما. این که شهریور در سال ۱۴۱۱ اتفاق می‌افته فقط بخاطر سن سلماست؛ و عمیقاً آرزو دارم اسرائیل سال ۱۴۱۱ رو نبینه و اصلا تا اون سال، ظهور رو دیده باشیم.
درباره جلد دوم زیاد پرسیده بودید... فعلا باید صبر کنید حداقل تا سه چهار ماه. و دعا کنید بهتر از شهریور بشه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازهایی از دعای کمیل با صدای حاج قاسم سلیمانی...✨ 🌱کاری از درختان سخنگوی باغ انار 🌱 http://eitaa.com/istadegi
✨بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم✨ 🌷 🌷 ‼️آنچه بانوان و دختران کشورم باید بخوانند...🌱 مهم‌ترین چیزی که بشر به آن احتیاج دارد، آرامش است. سعادت انسان در این است که از تلاطم و اضطراب روحی در امان و آرامش روحی داشته باشد. این را خانواده به انسان می‌دهد؛ هم به زن و هم به مرد. جمله بعدی بسیار جالب و زیباست. می‌فرماید: «و جعل بینکم مودّة و رحمة». رابطه درست زن و مرد این است: مودّت و رحمت، رابطه دوستی، رابطه مهربانی؛ هم یکدیگر را دوست بدارند و به هم عشق بورزند و هم با یکدیگر مهربان باشند. عشق ورزیدن همراه با خشونت مورد قبول نیست؛ مهربانی بدون محبّت هم مورد قبول نیست. طبیعت الهىِ زن و مرد در محیط خانواده، طبیعتی است که برای زن و برای مرد رابطه‌ای فی‌مابین به وجود میآورد که آن رابطه، رابطه عشق و مهربانی است: «مودّة و رحمة». اگر این رابطه تغییر پیدا کرد، اگر مرد در خانه احساس مالکیت کرد، اگر به چشم استخدام و استثمار به زن نگاه کرد، این ظلم است، که متأسفانه خیلی از مردان این ظلم را می‌کنند. در محیط بیرون خانواده نیز همین‌طور است. اگر زن محیط امن و توأم با امنیتی برای درس خواندن، برای کار کردن، برای احیاناً کسب درآمد و برای استراحت نداشته باشد، این ظلم و ستمکاری است. هر کس که موجب این ظلم شود، باید قانون و جامعه اسلامی با او مقابله کند. چنانچه نگذارند زن به تحصیلات صحیح و به علم و معرفت دست پیدا کند، این ظلم است. اگر شرایط طوری باشد که زن فرصت پیدا نکند به خاطر زیادی کار و فشار کارهای گوناگون، به اخلاق خود، به دین خود و به معرفت خود برسد، این ظلم است. اگر زن امکان پیدا نکند که از مایملک خود به طور مستقل و با اراده خود استفاده کند، این ظلم است. اگر به زن در هنگام ازدواج، شوهری تحمیل شود - یعنی خود او در انتخاب شوهر نقشی نداشته باشد و اراده و میل او مورد اعتنا قرار نگیرد - این ظلم است. اگر زن، چه آن وقتی که داخل خانه با خانواده زندگی می‌کند و چه در صورتی که از شوهر جدا می‌شود، نتواند از فرزند خود بهره عاطفی لازم را ببرد، این ظلم است. اگر زن استعدادی دارد - مثلاً استعداد علمی دارد، استعداد برای اختراعات و اکتشافات دارد، استعداد سیاسی دارد، استعداد کارهای اجتماعی دارد - اما نمی‌گذراند از این استعداد استفاده کند و این استعداد شکوفا شود، ظلم است. 💠بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از بانوان، ورزشگاه آزادی، ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ ادامه دارد... https://eitaa.com/istadegi
برای تن اربا اربای روح‌الله عجمیان، برای سر و انگشتر شکسته‌ی آرمان علی‌وردی، برای قلبِ شکافته‌ی رسول دوست‌محمدی، برای پهلوی زخمیِ حمید پورنوروز، برای گلوی بریده‌ی دانیال رضازاده و حسین زینال‌زاده، برای سینه‌ی پر از ساچمه‌ی سلمان میراحمدی، برای پیکر درهم‌شکسته‌ی حسن مختارزاده و فرید کرم‌پور، برای چادر غرق خون زهرا اسماعیلی، برای دیوارهای زخمیِ شاهچراغ، برای نیمکت‌های خالی کیان، محمدرضا، آرشام و علی‌اصغر، برای دست مجروح و تنهایی آرتین، برای روزها و شب‌های تب‌دار کردستان و سیستان و بلوچستان، برای شهدای مظلوم و گمنامِ مرزدار، برای پاسداران پرپر شده‌ی لشگر چهارده امام حسین(علیه‌السلام) در جاده خاش، برای مدافعان حرم، برای شهدای فتنه هشتاد و هشت، نود و هشت و نود و شش، برای غواصان شهید، برای مردان بی‌ادعای دفاع مقدس، برای حاج قاسم جانمان، برای وطن، و برای قطره قطره خون شهدای مدافع وطن...🥀🇮🇷 ... پ.ن: فراموش نشه! https://eitaa.com/istadegi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای وطن، و برای قطره قطره خون شهدای مدافع وطن...🥀🇮🇷 ... https://eitaa.com/istadegi
📚 کتاب ارتداد 📓 ✍️نویسنده: وحید یامین‌پور انتشارات سوره مهر ارتداد از یک "اگر" صحبت می‌کند و ادامه داستان را نه بر اساس واقعیت‌های تاریخی، که بر اساس قواعد فلسفی خود می‌چیند...👇👇👇
📚 کتاب 📓 ✍️نویسنده: اسمش واقعا وسوسه کننده بود؛ کلمه‌ای با رنگ و بوی ممنوعه: ارتداد! ارتداد از چه؟ برای چه؟ به سمت چه؟ وقتی شروعش کردم نتوانستم زمین بگذارمش! باید می‌فهمیدم سال هفتاد و چهار، چرا شخصیت داستان هنوز از ساواک می‌ترسد؛ یا چرا سال هفتاد و چهار در خیابان‌ها جشن تولد اشرف پهلوی برگزار می‌شود؟ باید می‌فهمیدم چرا شخصیت داستان که مبارز و انقلابی ست، از بیست و دوی بهمن به بدی یاد می‌کند؟ فکر می‌کردم یک کتاب معمولی ست درباره انقلاب... پخش اعلامیه و دیوارنویسی و تظاهرات و دستگیری و عاشقانه‌ای که میان این هیاهو اتفاق می‌افتد. فکر می‌کردم نویسنده می‌خواهد درباره روزهای آخر دهه فجر بنویسد و نبرد مردم با ته‌مانده‌های پهلوی و اتفاقاتی که خیلی از ما – نسل امروز – جزئیاتش را نمی‌دانیم. اما آنچه نویسنده درباره بیست و دوی بهمن می‌گفت خیلی دور از انتظار من بود. کم‌کم فهمیدم این کتاب با هرچه درباره انقلاب خوانده‌ام فرق دارد؛ از تاریخ سخن نمی‌گوید، بلکه به سراغ فلسفه تاریخ رفته و از چرخش تاریخ در یک بزنگاه حرف می‌زند. فضای ترس و خفقان، ناامیدی و سرخوردگی و بغض فروخورده مردم در تمام کتاب حاکم بود و حال من را هم بد می‌کرد(که این قدرت قلم نویسنده را می‌رساند). انقدر که بعد از هر بند، سرم را بالا می‌آوردم، نفس می‌کشیدم و به خودم می‌گفتم: نگران نباش، این فقط یه داستانه! ارتداد بحث‌هایی را مطرح می‌کند که واقعا برای من و نسلی که انقلاب و جنگ را ندیده، عالی و لازم است: ماهیت سازمان منافقین، پیامد تنها شدن امام، و مفاهیم نویی چون فحشای سیستماتیک، سرطان صهیونیسم و... نیاز بود از زاویه‌ای نو به این مفاهیم پرداخته شود و ارتداد به خوبی توانست آنچه باید را عمیقا در ذهن جا بیندازد و برای مخاطب ملموس کند؛ هرچند بعضی قسمت‌ها و جملات ممکن است کمی سنگین و پیچیده به نظر برسند و عامه‌پسند نباشند. بحث‌ها و چالش‌های فکری یونس و دریا، یک گفت‌وگوی ساده نیست بلکه یک چالش دشوار و یک دریای خروشان است برای مخاطب، تا باورهایش را یک بار دیگر در معرض بازاندیشی قرار دهد. (راستی انتخاب اسم "یونس" و "دریا" و حتی احمد هم جای تامل دارد... احمد و فلسطین... یونس و دریا و ارتداد... دریا و انقلاب...) ارتداد از یک "اگر" صحبت می‌کند و ادامه داستان را نه بر اساس واقعیت‌های تاریخی، که بر اساس قواعد فلسفی خود می‌چیند. واقعیت این است که هزاران احتمال درباره فردای بیست و یکم بهمن پنجاه و هفت وجود داشت و تنها یکی از این احتمالات، واقعا رخ داد؛ و ما نمی‌توانیم با قطعیت بگوییم اگر تاریخ این‌گونه که هست پیش نمی‌رفت، حتما ارتداد به واقعیت می‌پیوست. فلسفه تاریخ و جامعه‌شناسی، می‌تواند تا حدی آینده را برای ما پیش‌بینی‌پذیر کند؛ اما بسیار دیده‌ایم پیش‌بینی‌هایی را که اشتباه از آب درآمده‌اند. جامعه همیشه مطابق تحلیل‌های علمی و فلسفی عمل نمی‌کند. ارتداد تنها یکی از هزاران اگر را روایت کرده است. شاید هم وحید یامین‌پور در نوشتن ارتداد، از قاعده "تعرف الاشیاء باضدادها" پیروی کرده است. انقلاب چرا لازم بود؟ ارتداد اینطور پاسخ می‌دهد که: اگر انقلاب پیروز نمی‌شد، چنین و چنان... به هر حال، باید اعتراف کنم واقعا به وجد آمدم از نگاه خاص نویسنده و خلاقیتش؛ اما بخاطر فضای وحشتناک داستان، دلم می‌خواست زود تمام شود... زود تمام شود این جو خفقان و ناامیدی و برگردم به ایرانی که انقلاب اسلامی در آن پیروز شده باشد... https://eitaa.com/istadegi
امشب محکم‌تر از سال‌های قبل سر می‌دیم، تا شعارهای ضدانقلاب رو بشوره ببره🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 امشب در کنار حاج قاسم گلبانگ را با همه ی وجودمان سر دادیم... الله اکبررررررر ✊✌️ ⏰ راس ساعت ۲۱ 🇮🇷
داشتم از بالکن الله اکبر می‌گفتم، یه ماشین از فلکه رد شد و یه خانمه از داخل ماشین داد زد: خااااک تو سرت...(و یه سری فحش دیگه)! اصلا یه جور دیگه‌ای مزه داد الله اکبر گفتن، یه طوری که تا رد نشده بودن چهار پنج‌تا الله اکبر دیگه هم گفتم.😎 الان هم دیگه صدام در نمیاد😅 چهل و چهار سالگی انقلابمون مبارک✨🌷