🎋جوانان انقلابی
🌷شهید حاج امینی در دستنوشتهای✍ که در #تاریخ65/10/19 نوشته است درخواستهایی را خطاب به مردم و رهروا
#وصیتنامه شهید امیر حاج امینی:📜
🔰سلام بر #خداوشهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او. بعد از مدتها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم میدهد😔 برای رهایی از این #زجر، به این نتیجه رسیدهام و آن در این جمله خلاصه میشود: #خدایا!عاشقم_کن.
🔰از این که بنده بد و گنه کار🚫 خدایم، سخت #شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم، آرزوی #مرگ می کنم؛ ولی باز چاره ام نمی شود😞 به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ #برگ_برنده ای ندارم❌ که رو کنم؛ جز این که دلمـ❤️ را به دو چیز خوش کرده ام
⚀یکی این که با این همه گناه🔞 دوباره مرا به #سرزمین_پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد💞 و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که #چشم_دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد⁉️
⚁دوم این که قلبی رئوف و #مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم☺️ لحظه ای حاضر به تحمل #هرگونه_رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلمـ❤️ را خوش کرده ام.
🔰پس ای پروردگار من! اگر #دوستم_داری که مرا به این جا آورده ای، پس مرا به آرزویم که...😔 برسان و یا به این خاطر که نمی توانم باعث رنجش کسی شوم، پس بیا و مرا #مرنجان و خشنودم کن و مرا #با_خودت...😢
🔰دنیا برای ضعیف نفسان، یک گرداب #هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، #وای_برما که دیگر نابودیمان💔 حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او، در این #گرداب هلاک گردد.
🔰ای کسانی که این نوشته📝 را یا بهتر بگویم این #سوز_دلم و این درد دلـ💔 نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این #وصیتنامه یا این پیام و یا در اصل این #خواهش و تقاضای عاجزانه را می خوانید، اگر من به #آرزویم رسیدم و دل از این دنیـ🌍ـا کندم، بدانید که #نالایق_ترین بنده ها هم می توانند به خواست او به بالاترین درجات👌 دست یابند.
🔰البته در این امر شکی نیست؛ ⚡️ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده #گنه_کار خدا به آرزویش رسیده است.
🔸یا رب #زِ_کرم، بر من درویش نگر
🔹هر چند نیَم لایق بخشایش #تو
🔸بر حال من خسته دل💔 ریش نگر
🔰حال که به عینه دیدید، شما را به خدا قسم، #عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیایید و به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید😭 و امیدوار به #بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید💞 زیرا بیش از حد #مهربان و بخشنده است.
🔰فقط کافی است #یک_بار از ته دلـ❤️ صدایش کنید؛ دیگر مال خودتان نیستید🚫 و #مال_او می شوید؛ دیگر هر چه می کند، او می کند و هر کجا می برد، #او می برد؛ ولی در این راه، آماده✊ و حاضر به تقبل هر گونه #سختی و رنج، همانند #مظلوم_کربلا حسین و پیامدار او #زینب باشید
🔰هر چند که سختی و رنج های ما😓 در #مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای💧 در مقابل دریا🌊 باشد. بله، #خداگونه شدن، مشقات و مصائب دارد....
🗓شنبه 7/4/65
⏰ساعت 5 بعدازظهر
بنده مخلص و گنهکار، #امیر_حاج_امینی
#شهید_امیر_حاج_امینی
#سالروز_شهادت
ʝσɨŋ⇣
•❥|
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4 |❥•
✨﷽✨
فرازی از #وصیتـــــنامہ
✍ هوشیار باشید که اسیر زیباییهایی که دشمن فراهم میکند نشوید چرا که میخواهد اول دینتان را از دنیایتان جدا کند و بعد دینتان را از بین ببرد.
🔹در آخر هم خودتان را ؛ پس خودتان را با سلاح معنویت تقویت کنید و برای رسیدن به این سلاح از خدا کمک بخواهید و در راه اهل بیت حرکت کنید و پشتوانه ولایت مطلقه فقیه باشید.
▫️ مدافـــع حــــرم ▫️
#شهیـد_محمدحسین_حمــــزه🌷
《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
https://eitaa.com/istadeh_tashahadat/4230
شهیـد #سعید_مسلمی🌹
🔹ایشون با شهید #زهرهوند دوستای خیلی صمیمی بودن♥️ با هم رفتن سوریه تو یک روز #شهید شدن به فاصله چند متر🕊 هر دو بدون سر برگشتن😭😭 و اولین شهید مدافع اراک هستن
🔸شهید "سعید مسلمی" در بخشی از #وصیتنامه خود آورده است📩: "پدر و مادرم راضی باشید که فرزندتان در راه امام حسین(ع) قربانی شد. شکرگزار خداوند هستم🤲 که مرا لایق دفاع از حرم دانست🌺
#شهید_سعید_مسلمی
#سالروز_شهادت🌷
#شهدا_گاهی_نگاهی
✧جَـواݩـانِ اِنقـِلابـے✧
↓●ڪلیڪ ڪن●↓
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🔮#وصیتنامه
«بسمه تعالی
وصیت میکنم مقدار دارایی ناچیزی که دارم غیر از ثلث آن مابقی به همسرم سیده فاطمه موسوی برسد و از ایشان تقاضا دارم نهایت توان خود را برای بهتر تربیت کردن تنها بازماندهام، یعنی دختر عزیزم سیده زهرا علمدار به کار بگیرند و از خداوند منان برای ایشان و دخترم طلب توفیقات وافر الهی را دارم.
از همسر عزیزم تقاضا دارم این بندهی حقیر سراپا گناه را در کوتاهی و قصور و تقصیرات مورد عفو و بخشش خود قرار دهد؛ چرا اینکه خداوند عفو کنندگان را دوست دارد.
همینطور از یادگارم میخواهم از اینکه برای او پدر خوبی نبودم مرا ببخشد، خداوند به ایشان مقامات عالی و دنیوی و اخروی عنایت فرماید، از پدر و مادرم نیز طلب عفو و بخشش مینمایم. همینطور از کلیه کسانی که به نحوی حقی گردن حقیر دارند بخاطر خداوند بخشندهی مهربان از این بندهی آلوده درگذرند.
وصیت میکنم مرا در گلزار شهدا ساری دفن کنند و تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم متبرک شده را بروی صورتم بگذارند و قبل از آن که مرا در قبر بگذارند مداحی داخل قبرم برود و مصیبت جده غریبم فاطمه زهرا (س) و جد غریبم حسین (ع) را بخواند و از مستمعین گرامی میخواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود و این را باور کنید که از اعماق قلبم میگویم من از ظلمت قبر و فشار قبر خیلی میترسم.
شما را به حق پنج تن آل عبا تا میتوانید برایم دعا کنید و نماز شب اول قبر برایم بخوانید و زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و بسوی آرامگاه میبرید تا میتوانید مهدی (عج) فاطمه (س) را صدا بزنید.
کی واهمه دارد ز مکافات قیامت
آنکس که بود در صف محشر به پناهت
73/4/13»
🕊🕊
🌷#شهیدسیدمجتبی_علمدار
🌹#سالروزولادت11دی1345
🥀#سالروزشهادت11دی1375
#التماس_دعای_شهادت
#شهدا_گاهی_نگاهی
✧جَـواݩـانِ اِنقـِلابـے✧
↓●ڪلیڪ ڪن●↓
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
#سیره_شهدا
#شهید_بهنام_محمدی
بهنام چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد؛ اما هر بار با توسل به شیوهای از دست آنان می گریخت.
برای فریب عراقی ها می زد زیر گریه و می گفت: “من دنبال مامانم می گردم گمش کردم” او با بهره گیری از توان و جسارت خود توانست اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن را به دست آورده و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد.
این شیر بچه شجاع و پرتلاش بختیاری در رساندن مهمات به رزمندگان اسلام بسیار تلاش می کرد. گاه آنقدر نارنجک و فشنگ به بند حمایل خود آویزان میکرد که به سختی می توانست راه برود.علاقه عجیبی به امام خمینی (ره) داشت، به گونه ای که اینگونه سفارش کرده بود: از بچهها میخواهم که نگذارند امام تنها بماند و خدای ناکرده احساس تنهایی بکند.
بهنام محمدی نوجوان ۱۲_۱۳سالهای بود که در تمام روزهای مقاومت از ۳۱ شهریور تا ۲۸ مهر در خرمشهر ماند.
و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۲۸مهر ۵۹ پر کشید.
بهنام بارها خواب مادرش آمد که قبرم را آب گرفته،در سال ۱۳۸۹ طی یک مراسم باشکوه، مزار مطهر این شهید بزرگ بدون شکافته شدن قبر یکجا به قطعه شهدای گمنام در ورودی شهر مسجد سلیمان انتقال یافت.
#نحوه_شهادت
خمپارهها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه بهنام سر رسید، اما نارحتی بچهها دیگر تأثیری نداشت؛ او کار خودش را میکرد. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود؛ ناگهان بچهها متوجه شدند که بهنام گوشهای افتاده است و از سر و سینهاش خون میجوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود. چند روز قبل از سقوط خرمشهر، شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۲۸/مهر/۱۳۵۹ پر کشید و امروز آشیانه بهنام، این کبوتر خونین بال، در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان شهر آبا و اجدادش مدفون است.
#وصیتنامه بهنام محمدی
من نمیدانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم به ماخیانت می شود. من می خواهم وصیت کنم , هر لحظه در انتظار شهادت هستم . پیام من به پدر و مادر ها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید از بچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند.
به خدا توکل کنند . پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید.
☘️🍃🌻🌱🌿🌾🥀🌹🍀
سلام و صلوات هدیه به امام و شهدا
💐شادی روح پرفتوح شهید صلوات و قرائت فاتحه💐
💐الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین💐
🤲دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣#جوانان_انقلابی
#شهدا_گاهی_نگاهی
#ربیع_الاول
#پرچم_ایران_بالاست
#ایران_قوی
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈