یادداشت صد(۲۲): قَوی اندیشی!
✍ جعفرعلیاننژادی
🔺قویاندیشی با اندیشه قوی متفاوت است. چه بسا کسانی هستند که اندیشه قوی دارند اما قویاندیش نیستند. شاید هم تعداد کسانی که صاحب اندیشههای قوی هستند معدود و کم باشد. در عوض طیف کسانی که به چیزهای قوی فکر میکنند، میتواند به پهنای یک جامعه باشد. مرادم از این عبارتبازیها چیست؟ میخواهم بگویم قویاندیشی، فکر کردن به چیزهایی است که شایسته فکر کردن هستند. من دلیل اصرار و تاکید رهبری بر جدی گرفتن و فکر کردن به «استحکام درونی نظام» را از همین سنخ میدانم. فکر میکنم یکی از مصادیق قویاندیشی همین فکر کردن به دلایل استحکام درونی نظام است. طبیعی است که این اصرار و تاکید رهبری، نمیتواند محدود به کشف دلایل قوی بودن بنیه درونی نظام باشد. بلکه بر این گونه قویاندیشی، خواص دیگری نیز مترتب است. مثلا من اگر بدانم قوّت بنیهی نظام اسلامی، استحکام درونی نظام اسلامی و ملّت ایران، ناشی از ایمان است، مردم ایران را مردم مؤمنی میدانم، حتّی آن کسانی که ممکن است به بعضی از احکام اسلامی پایبندی درستی نداشته باشند، ایمان قلبیشان را خوب میدانم. ناگفته پیداست چنین برداشتی از مردم، میتواند موجب اعتماد به نفس جمعی و عزت ملی باشد. همان که پیشران پیشرفت، مایه امید و موتور حرکت سریع و متحولانه است. من از فکر کردن روی دلایل «استحکام درونی نظام» به ایده «قوی اندیشی» رسیدم و فهمیدم با فکر کردن به چیزهای قوی است که حرکت تحولی ممکن میشود.
#کوتاهوگویا
🔸آدرس کانال:
@jafaraliyan
قویاندیشی به مسأله حجاب
✍ جعفرعلیاننژادی
🔺حجاب یکی از مصادیق مهم قویاندیشی است. در این یادداشت کوتاه میخواهم اندکی تمرین قویاندیشی به موضوع حجاب داشته باشم. بنابراین با فرمول قویاندیشی جلو میروم تا ببینم چه جوابی حاصل میشود.
🔸الف. حجاب بر اساس ایده قویاندیشی باید یکی از نقاط قوت ملت ما باشد، که بتوان آن را یکی از مصادیق قویاندیشی محسوب کرد. به دو دلیل میتوان از موضوع حجاب چنین انتظاری داشت.
🔺 اول آنکه مورد آماج، حملات بیوقفه و بیسابقه «سختِ» نیروهای معارض داخلی و خارجی قرار گرفته است. تجربه خصومت معارضین و رفتارشناسی دشمنی آنان به ما میگوید، دشمن وقتی از راهبرد توطئه سکوت و نادیده گرفتن نقاط قوت مردم نتیجه نمیگیرد، وارد فاز عملی تغییر واقعیت ناخوشایندش میشود. البته مبارزه با حجاب حرف امروز و دیروز نیست اما چنین واکنش و هجمه بیسابقهای نشان از تغییر راهبرد دشمنی دارد.
🔺دلیل دوم مصداق نقطه قوت بودن حجاب، مقاومت اکثریت بانوان کشورمان در برابر این هجمه بیسابقه است و همین راهبرد تغییر واقعیت دشمن را بیاثر میسازد. مقاومت اکثریت زنان مانتویی در برابر «کشف حجاب» و مقاومت اکثریت زنان کمحجاب در برابر «کشف بدن»، دو جلوه بیسابقه تقابل در برابر هجمههای نیروهای معارض است. این دو جلوه عنصر «عصبانیت» را به راهبرد تغییر واقعیت ناخوشایند معارضین اضافه کرده است، به همین دلیل اخیراً در میان اقلیتی از زنان برخی مظاهر «کشف بدن» و برهنگی نمایان شده است.
🔸ب. قویاندیشی به موضوع حجاب بایست کارکرد عملی داشته باشد. میتوان از قویاندیشی به موضوع حجاب حداقل دو کارکرد عملیاتی استحصال کرد.
🔺اول آنکه مقاومت زنان کشورمان، منجر به ناامیدی معارضین و افتادن آنها در دام اقدامات انفعالی شده است. عصبانیت و رادیکالیسم، نشانه افول خرد و عقلانیت بوده و منجر به عریان شدن خصومت دشمن میشود. این آشکارگی از میزان عمق و نفوذ شیطنتهای آنان در مردم میکاهد و دستشان را رو میکند.
🔺دوم آنکه چنین مقاومتی منجر به محسوس و ملموس شدن مفهوم «حجاب ارادی» شده است. موضوعی که قبل از این حوادث آنچنان برای مردم و افکار عمومی روشن نبود. قبل از این حوادث تنها دوگانه کاذب «حجاب اختیاری و حجاب اجباری» تا حدودی روشن بود اما اکنون دوگانه واقعی «بیحجابی اجباری و حجاب ارادی» را به مردم شناسانده است. همین موضوع است که امید به حل قطعی مسأله حجاب را دوچندان میکند و تجربه جدیدی میسازد که مردم، نظام و انقلاب از آن سربلند بیرون میآیند.
🔸منتشر شده در تسنیم:
https://tn.ai/2893286
🔸آدرس کانال:
@jafaraliyan
غریبه آشنا با درد سایهها!
✍ جعفرعلیاننژادی
آیا ممکن است کسی پا روی سایههای ما بگذارد و ما درمان بگیرد؟به گمانم طرح این سوال،روزن خوبی برای شناخت اندیشههای دیگریِ غیرایرانی باز میکند. اما درخصوص ژاک لکان روانکارو_فیلسوف فرانسوی این اتفاق کمتر در کشورمان رخ داده است.آثار موجود بینسبت با مسائل، آسیبها و سایههایی است که در زندگی روزمرهمان با آن مواجهیم.ترویج آثار لکان نه از روی مسأله یا نوعی دغدغه وجودی، که بیشتر مبتنی بر جذابیتهای یک اندیشه غریبه بوده که میخواهد خودمان را به خودمان بشناساند.این هم از بدبختیهای روزگار ماست که اکثراً مجبوریم دردهای خودمان را به مدد افکار دیگران بشناسیم.لکان یک غریبه است، اما میتواند غریبهای آشنا باشد، اگر سوألمان را و مواجههمان را با چنین افکاری اصلاح کنیم.باید ببینیم این سایه افتاده و این درد ایجاد شده از کجاست؟اگر ناشی از بیعملی و بدکارکردی خودمان است، نباید پای غریبهها را وسط کشید، اما اگر ریشه درد از ما نیست، عامل بیرونی دارد، یک راه منطقی، شناخت ریشه آن درد توسط دیگرانی است که بیرون از زیستنگاه ما هستند.اگر چنین شد، میتوان مدعی بود کسانی که سایههایمان را لگد کردهاند و زخمهایمان را فشار میدهند، بهتر شناختهایم و گرنه آوردن چنین اندیشههای ثمری جز افزون شدن دردها و ایجاد آلام نو ندارد.چه محمدرضاتاجیک باشد که میخواهد با لکان سوژههای اعتراضی را مصادره به مطلوب جناح سیاسی خویش کند، چه فرزام پروا که در نظر دارد سوژهایرانی را به مدد لکان از دل میراث ادبیمان بیرون بکشد. ما تنها خودمان از پس خودمان برمیآییم. بر دردمان نیفزاییم.
#ایده_تکخطی (۶)
🔸در مراودات دوستانه با بچهها و اساتید خوشفکر انقلابی، ایدههای شفاهی بسیار خوبی گفته و شنیده میشود که غالباً به دلیل عدم ثبت و کتابت، به باد فراموشی سپرده میشود. چند وقتی است در این خصوص، ایدهای به ذهنم رسیده است. در نظر دارم با کسب اجازه قبلی از این بزرگواران، به شرط آنکه قصد نوشتن در آن خصوص نداشته باشند، نوشتههایی با عنوان «یادداشتهای اقتباسی» نگارش کنم. در همه این یادداشتهای اقتباسی سعی خواهم کرد حفظ امانت کرده و نام صاحب ایده را نیز بیاورم.