eitaa logo
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
329 دنبال‌کننده
311 عکس
11 ویدیو
6 فایل
تلاش‌گری در ابتدای راه آگاهی و ایستادگی ارتباط با نویسنده: @Matnagahi
مشاهده در ایتا
دانلود
(۱) 🔸چند روزی است تصمیم گرفته‌ام، علاوه بر یادداشت‌های تفصیلی، ویراست‌ها، یادداشت‌های اینستاگرامی و یادداشت‌های ، باب جدیدی را با عنوان «ایده‌_تک‌خطی» باز کنم. برخی ایده‌ها به ذهنم می‌آید، اما فرصتی برای پرداختن به آن پیدا نمی‌کنم، گفتم شاید از طریق ثبت و کتابت، هم امکان بازگشت و یادآوری آن در آینده وجود داشته باشد و هم احتمالاً ایده‌ای به مخاطبین اهل قلمی‌ بدهد که فرصت نوشتن دارند.‌
(۲) 🔸گویا بین جهل و‌ اضطراب، رابطه‌ای برقرار است. در کتاب پیام‌ قرآن آیت‌الله‌العظمی «مکارم‌شیرازی» دیدم بر اساس آیات الهی، بین‌ جهل و ترس رابطه مستقیم برقرار شده است. به گمانم می‌توان به نوعی بین جهل و اضطراب هم چنین ارتباطی را یافت. «ژاک لاکان‌» در سمینار اضطراب چنین‌ کاری کرده است.
(۳) 🔸زبان‌شناسان قرآنی بر این عقیده‌اند که واژه «اسم» در اصل از ماده «سُمو» بر وزن «عُلّو» به معنای ارتفاع و بلندی گرفته شده است. یعنی اسم‌گذاری(نام‌گذاری) روی چیزی، باید موجب عُلُو مقام آن چیز باشد. علو مقام هر چیز، یعنی آن چیز، به‌گونه‌ای خوانده شود یا نامیده شود که به «بهترین» وجه سبب «شناخت» و «معرفت» ما نسبت به آن چیز شود. اگر این نتیجه‌گیری درست باشد، یعنی «کلمات» باید بیشترین بار حمل معنا را دوش بکشند. «تا حدی که مدلول یا معنای کلمه، خود آن کلمه باشد». به نظرم این‌گونه می‌توان سرِّ «صواب بودن» و «ثواب داشتن» کلمات الهی و ادعیه معصومین(ع) را فهمید. این کلمات، معمولی نیستند، «عالی» هستند و خواننده‌اشان را نیز تعالی می‌بخشند. در این خصوص ایده‌های دیگری به ذهنم می‌آید که بسیار بدرد نقد زبان‌شناسی مدرن می‌خورد. فعلا تا همین حد اکتفا می‌کنم و منتظرم قدری آن ایده‌ها پخته‌تر شود...
(۴) 🔸بعد از نگارش یادداشت در خصوص «علیان»، ایده‌ای به ذهنم زد که گفتم در اینجا لازم است، طرح کنم. در نظر برخی از نظریه‌پردازان «هویت»، یکی از راه‌حل ‌های بازیابی وحدت و همدلی، بازگشت به «ریشه‌های هویتی و وجودی» است. یعنی آنان پیشنهاد می‌کنند برای ترمیم شکاف‌ها و اختلافات، مردم آن‌قدر به ریشه‌ها برگردند که در آن به وحدت نظر و عمل برسند. مثلا ایران ما مملو از خرده‌فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف است، که همه آنها در ایرانی بودن با هم مشترکند و همان هم مایه این وحدت فوق‌العاده شده است. قصدم نوشتن در این خصوص نیست، بلکه می‌خواهم بهره‌ای از این نظریات بگیرم و حالا که روستای ما، «علیان» ما قصد زیباتر شدن دارد، من هم سهمی در تقویت این اراده زیبا داشته باشم. بنابراین فکر می‌کنم، تقویت این اراده وحدت‌بخش و هم‌افزا باید با بازگشت به ریشه‌ها حاصل شود. من می‌خواهم زین پس، از رگ و ریشه خود، یعنی هویت علیانی خود بگویم. بنابراین یادداشت‌هایی با عنوان «علیان‌خوانی» خواهم نوشت. ان‌شاالله.
(۵) 🔸مبنای «همکاری، همدلی و هم‌دردی» در اسلام و غرب با یکدیگر متفاوت است. در جامعه غربی از «همکاری» به عنوان مهارتی اجتماعی گفته می‌شود، اما در جامعه اسلامی از «همکاری» به عنوان بنیان اجتماعی، یاد می‌شود. برای درک منظور و مراد رهبری از «همکاری و همدلی مردم و مسئولین» باید متوجه این تفاوت بود. از این نظر همکاری در نسبت با مفهوم اتحاد معنادار می‌شود. در این خصوص انشاالله بزودی خواهم نوشت.
(۵) امشب در حال نکته‌برداری از بیان رهبری، ایده ای در ذهنم آمد که بزودی به آن خواهم پرداخت. و آن شرح ابتکار زیبای رهبری در حل کلان مسأله از خودبیگانگی بین «کار و محصول» و «کار و ارزش افزوده» کارگر است. هانا آرنت و مارکس هر کدام به نحوی بنیان نظریه خود در خصوص قدرت را به فرآیند از خودبیگانگی کارگر مربوط کرده‌اند. خواهم گفت با این نگاه رهبری، به خوبی می‌تواند بر این معضل فائق آییم.
(۶) 🔸در مراودات دوستانه با بچه‌ها و اساتید خوش‌فکر انقلابی، ایده‌های شفاهی بسیار خوبی گفته و شنیده می‌شود که غالباً به دلیل عدم ثبت و کتابت، به باد فراموشی سپرده می‌شود. چند وقتی است در این خصوص، ایده‌ای به ذهنم رسیده است. در نظر دارم با کسب اجازه قبلی از این بزرگواران، به شرط آنکه قصد نوشتن در آن خصوص نداشته باشند، نوشته‌هایی با عنوان «یادداشت‌های اقتباسی» نگارش کنم. در همه این یادداشت‌های اقتباسی سعی خواهم کرد حفظ امانت کرده و نام صاحب ایده را نیز بیاورم.