eitaa logo
💕 جهاد زنان💕
436 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
39 فایل
مادر از هر سازنده‌ای سازنده‌تر و باارزش‌تر است. جهاد زن، خوب شوهرداری کردن، فرزند آوری و تربیت فرزندانی صالح است. آیدی پاسخ به سؤالات @n_khammar123
مشاهده در ایتا
دانلود
☆📎☆ 🌱 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حضرت زهرا سلام اللہ علیها قضاوت بین بچه ها نمی کردن اعضای خانواده باید باهم همدست باشن درمانش چیہ ؟ شما باید با تکنیکی حواس بچه ها رو پرت کنید تا جایگاه قضاوت پیش نیاد موضوع رو رها کنید 💞 @jahadalmarah
💜پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🔸 «بهترین زنانتان زنی است که با محبت، فرزندآور و سازگار باشد، و بدترین آنان زنی است که لجباز باشد.» مستدرک الوسائل، ج 14، ص 162 🌷عضو شوید 👈احیاء نسل مهدوی
1_1677651736.mp3
12.21M
❌❌❌❌❌❌❌❌ با سلام و احترام خواهشمندم همه این صوت را تا آخر گوش بدهند. سخنران :حجه الاسلام وافی 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 ملتمسانه ملتمسانه ملتمسانه از همه تمنا داریم تا آخر گوش کنید ودر گروها ارسال بفرمایید همه ما شرعا مسئولیم 😭 انتشار حداکثری ──┅═༅༅═❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅── 🌐 کانال خادمان امام زمان https://eitaa.com/joinchat/1723334719C00bdc13985
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️چطوری به همسرمون احترام بذاریم؟🤔 1⃣ نحوه‌ی صدا زدن 🔶🔸لحن صدا زدن همسر و کلمه‌ای که براش استفاده می‌کنیم، یه پیام به همراه داره. اگه همسرمون رو با لفظ «خانم» یا «آقا» و لحنی محترمانه صدا کنیم، پیامی کاملاً متفاوت داره با زمانی که اونو بدون پیشوند «آقا» یا «خانم» و با لحنی سبُک، صدا می‌کنیم. 🔸بعضیا صمیمیّت رو با خُرد کردن شخصیّت، اشتباه می‌گیرن و برا این کارشونم توجیه الکی میارن.❌ 2⃣ شیوۀ درخواست‌ کردن 🔷🔹هر درخواستی رو می‌شه با لحن تحکّم‌آمیز و آمرانه مطرح کرد، ولی چه قدر خوبه اگه همین درخواست رو با لحن دوستانه و همراه با خواهش بیان کنیم.😊 🔹مثلاً اگه تشنه هستیم، می‌تونیم به همسرمون بگیم: «یه لیوان آب بیار»، ولی نوع دیگه‌ی درخواست اینه که بگیم: «عزیزم، اگه امکان داره یه لیوان آب به من بده».👍 ✅ لحن تحکّم‌آمیز، غیرمحترمانه است ولی ادبیات خواهشی، پیام احترام‌آمیزی را به همراه دارد.😇 🔴 ادامه دارد... 🌐http://ketabefetrat.com @abbasivaladi
آمنوا یعنی 👈 ایمان به خودت بیار تا بتونی به الله ایمان بیاوری. عملو الصالحات یعنی👈عملی انجام بده که متناسب با حرکت جاودانه تو باشه. تواصوا بالحق یعنی👈 حق را بگو. تواصوا باالصبر یعنی 👈به دیگران صبر و انرژی و قدرت بده. @jalasate_ostad🌸🍃
💜هنگامی که دیگران به درستی شما را درک نمی‌کنند، خداوند شما را درک می‌کند. او عاشقیــست که همواره شما را دلگرم می‌نماید. بدون توجه به اینکه مرتکب چه خطاهایی شده‌اید... سایرین تنها لحظه‌ای اظهار مهر می‌کنند، و سپس شما را از یاد می‌برند. اما او هیچگاه رهایتان نمی‌کند. خداوند هر روز خواهان عشق شماست... همیشه به یاد داشته باشیم : آنکه تسلیم خداوند است‌ همه چیز تسلیم اوست. 💜 دوستان عزیز شبتون پر از یاد خدا🌙 عضو شوید👈 احیاء نسل مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنین به زندگی آدم وارد نمیشه مگر اینکه به پا قدمش بلایی که قرار بود به زندگی وارد بشه دور میشه یا گره ای که به زندگی افتاده باز میشه یا درهای رحمت و برکت خدا به زندگی باز میشه و یا هر سه با هم🥺 و متاسفانه موارد بسیار دیگه ای هم بوده که جان یک انسان بیگناه رو گرفتن و توهمین دنیا به بلاهای عظیمی دچار شدن یا همسرشون فوت کرده یا یه فرزند دیگه شون فوت کرده یا به یه بیماری لا علاج دچار شدن چون خون مظلومی به ناحق به زمین ریخته به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (حتما مطالب را با ذکر منبع نشر بفرمایید. متشکریم🌹)
💕 جهاد زنان💕
💚 قسمت بیستم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ دیگه حدودای ١١ بود که سعید و مریم و بچه ها از پارک بر
💚 قسمت بیست‌ویکم ❣خانه مریم و سعید❣ بچه‌ها بعد از چند ماه توی پارک حسابی بازی کردند. دیگه نای قدم برداشتنم نداشتند. اون قدری خسته که سمت مسواکم نرفتند. مامان رو کرد به بچه‌ها و با یه اخم ساختگی و شیرین گفت: _مسواک فراموش نشه. دیشبم یادتون رفتا.😌 فاطمه جواب داد: _مامان من حال ندارم. خیلی خسته‌ام. اما علی تندی پاشد و مسواک و پودر مسواکش رو برداشت و رفت سمت روشویی. مریم جواب فاطمه رو داد که: _باشه مامان جان اگه حال نداری فردا صبح بزن. فاطمه هم با بی‌حالی تمام و لحن کشداری گفت: _باشه من صبح مسواک میزنم. محمد و میثم اما طبق معمول خستگی رو خسته کرده بودند. با اینکه به خاطر بازی‌های بسیار توی پارک دیگه رمقی براشون نمونده بود اما بازم به روی خودشون نمی‌آوردند و توی اتاق در حال جست و خیز و ماشین بازی بودند. صدای خنده‌شونم رو به آسمون.😄 سعید لباساشو عوض کرد. اومد پیش بچه‌ها. با صدایی رسا گفت: _خب بچه‌ها کی دوست داره من امشب براش قصه بگم؟ این پیشنهاد بابا گویی انرژی دوباره‌ای بود که در کالبد بچه‌ها دمیده شد. جیغ همه‌شون رفت هوا: _من...... من........ من........ حرص مریم حسابی در اومده بود.گفت: _یه کم یواش‌تر🤨. همسایه‌ها خوابند. آقا سعید پاشو برو تو اتاقِ بچه‌ها تا بقیه هم زودتر بیان بخوابن. شیطنت سعید اما گل کرده بود. با اینکه می‌دونست مریم از اذیت شدن همسایه‌ها ناراحت میشه ولی باز رو کرد به بچه‌ها و گفت: _خب چه قصه‌ای بگم براتون؟😜 دوباره فریاد بچه‌ها بلند شد. هرکی شروع کرد بلند بلند پیشنهاد دادن. فاطمه گفت: _بابا قصه جنگل گلستان رو بگو. علی گفت: _بابا خاطره بگو. محمد هم گفت: _بابا قصه شنگول و منگول رو بگو. مریم حسابی ناراحت بود😔. هم خیلی خسته بود هم این شیطنت‌های سعید کلافه‌ش کرده بود. ولی این رفتار سعید رو ندید گرفت. این طور مواقعی تغافل می‌کنه. برای اینکه ماجرا ادامه پیدا نکنه و سعید باز صدای بچه‌ها رو در نیاره، پاشد رفت تو آشپزخونه و مشغول مرتب کردن ظرف‌ها شد. بچه‌ها به قصه‌گویی بابا خیلی علاقه دارند. چون سعید خیلی با هیجان و شور و نشاط تعریف می‌کنه. از همه مهم‌تر اینکه حدود چهار ماهی میشد که بابا قصه نگفته بود. بچه‌ها حسابی دلشون برای قصه گفتنای شبانه بابا تنگ شده بود. علی انتهای اتاق می‌خوابه و محمد وسط اتاق. ابتدای اتاقم جای خواب فاطمه‌ست. بین رختخواب بچه‌ها بین نیم تا یک متر فاصله‌ست. تشک و پتوی هرکدوم هم جداگانه و مختص خودشه. سعید رو به بچه‌ها گفت: _خب بیاید یواش با همدیگه تک بیاریم ببینیم که کی بگه چه قصه‌ای بگم؟🙂 همه با هم با هیجانی زیاد دستاشونو بلند کردند و با هم خوندند: _هرکی تک بیاره اون میگه بابا چه قصه‌ای بگه. قرعه به نام علی افتاد. قرار شد سعید یه خاطره از دوران کودکی خودش تعریف کنه تا بچه‌ها کم کم خوابشون ببره. تا همین چند ماه گذشته که سعید برای بچه‌ها بیشتر وقت میذاشت و براشون قصه می‌گفت و باهاشون بازی می‌کرد، بعضا خاطرات کودکی و نوجوانی‌اش رو برای بچه‌ها تعریف می‌کرد و با نشاط و هیجان یکسری الگوهای صحیح رفتاری رو از همین طریق به بچه‌ها منتقل می‌کرد. ✅ الگوهایی مثل دوست شدن با بچه‌های خوب و مؤدب و دور شدن از بچه‌هایی که حرف‌های بدی میزنن و کارهای زشت می‌کنن. یا کمک کردن به مامان و بابا یا به موقع خوابیدن و خیلی کارهای دیگه. 🌸 اما مریم در شرایط روحی و جسمی مناسبی نیست و موعد تغییرات هورمونی ماهانه‌اش رسیده. درد دل و کمرش از یک طرف😣، شیطنت‌ها و اذیت‌های اینچنینی سعید هم از طرف دیگه قوز بالای قوز شده و حسابی مریم رو عصبی کرده...😡 اما سعید هنوز از شروع این شرایط ماهانه مریم اطلاعی نداره. ❤️ ادامه‌ دارد... 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💞 @jahadalmarah
           👇تقویم نجومی سه شنبه👇         👇👇👇 کانال عمومی 👇👇👇               🌏 تقویم همسران 🌍 (اولین و کاملترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی ، اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ سه شنبه👈 19 اردیبهشت / ثور 1402 👈18شوال 1444 👈9 می 2023 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است : ✅امور زراعی و‌کشاورزی. ✅خرید دکان و محل کسب و کار. ✅مسافرت‌. ✅داد و ستد و تجارت. ✅شراکت و‌ امور شراکتی. ✅و خرید رفتن خوب است. 📛ولی ازدواج خیر ندارد. 💠 حتما به کانال حرز ما سری بزنید حرز معتبر با نازلترین قیمت...👇 @Herz_adiye_hamrah 👶زایمان :مناسب زایمان و نوزاد زندگی خوبی دارد و خوب تربیت شود. 🤕 بیمار: امروز زود خوب شود. 🚖سفر:مسافرت خوب است. 🔭  احکام نجوم. 🌓امروز قمر در برج جدی است و برای امور زیر نیک است: ✳️آغاز معالجه و درمان. ✳️امور زراعی و‌ کشاورزی. ✳️صید و دام گذاری. ✳️کندن چاه و کانال. ✳️برداشت محصول. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️مشارکت و‌ امور شراکتی. ✳️و قرض و‌ وام خوب است. 💑مباشرت امشب: مباشرت امشب شب چهار شنبه: مباشرت و زفاف عروس مکروه است. 🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید. @taghvimehamsaran 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات،(سروصورت)در این روز از ماه قمری ،باعث غم و اندوه می شود. 💉💉حجامت: خون دادن فصد و زالو. انداختن یا در این روز  از ماه قمری ، باعث قوت بدن است ✂️ ناخن گرفتن. سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ استخاره: وقت استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴تعبیر خواب. خوابی که دیده شود طبق آیه ی 19 سوره مبارکه " مریم علیها السلام "است. قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا... و چنین استفاده میشود که برای دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه تقویم همسران را در تلگرام جستجو کنید و به کانال ما بپیوندید که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و‌ خاطر خواه به او برسد و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع ما👇 تقویم همسران انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 02537747297 09123532816 09032516300 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتمابا لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است. 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran ادمین...👇 @tl_09123532816 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب، در 👇اینجا دریافت کنید👇عضو شوید👇 لینک کانال اصلی ما در تلگرام ,ایتا و سروش...👇 @taghvimehamsaran https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥ خدا کند به نبودنتان عادت نکنیم ... خدا کند ندیدنتان ، همواره بزرگترین اندوهمان باشد... خدا کند زندگی فریبمان ندهد ... خدا کند دعا برای ظهورتان از اعماق جانمان باشد ... خدا کند غیبت و غربتتان، جانمان را آتش بزند ... خدا کند فرزندان خوبی برایتان باشیم 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 @Emamkhobiha🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
↯🍃↯ ســــــــــــــــــــلام صبح زیباتون بخیر مهربونا😍چطوره حالتون ؟ الهی گل لبـــــخند همیشه روے لبتون باشہ😁 خوب پاشیم مثڷ یه ڪدبانوے خوب و همه چے تموم آستینارو بالا بزنیم😎💪 یه صبحونه خوشمزه درست ڪنیم🥞 چاے رو بذاریم دمـ بڪشه ☕️ لباس خوشگله تو بپوش👗 یه کم میوه بچین توی سفره🍉🍓 و حالا نوبت اینہ همسرجان رو بیدارڪنیم😅 پاشه ببینه خانومــــــــــش چه ڪرده🌱 بعدم راهے محل ڪارش کنی بره به سلامت و بریم به بقیه زندگےبرسیم💪 ڪاش امروز برای خودت وقت بذاری بری یکم پیاده‌روی اونم صبح زود🍃 هیچے مثل یه پیاده‌روی اول صبــــــــــح حالمون رو خوب نمی‌کنه🌺 قدر سلامتی و وقتت رو بدون این دوتا چیزیه که مولاعلے میگن آدم هیچ وقت بهش فکر نمی‌کنه مگه اینکه از دستش بده💔 پس پیش به سوی سلامتی 😎💪 💞 @jahadalmarah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت در ازدواج.mp3
2.63M
❓بالاخره ازدواج، قسمت هست یا انتخاب؟ ✅ استاد عباسی ولدی جواب این سوال رو قبلا تو برنامه پرسمان تربیتی رادیو معارف دادن، حتماً گوش کنید. @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جای بعدی ... خالیه
🌸بچه‌ها بیاید از ته دل... دعا کنیم❤️ 💞 @jahadalmarah
✨ طرح فرزندان غدیر چیست ؟ ❇️ طرح برنامه سمت خدا برای حمایت از زوج های نابارور با اعطای وام قرض الحسنه ✅ در این طرح به کمک مشارکت های مردمی وام های قرض الحسنه به زوجین نابارور ❌ درخواست‌ها بررسی خواهد شد و در صورتی که میزان درخواست‌ها از ظرفیت مالی طرح بیشتر باشد قرعه کشی خواهد شد. انتشار اخبار با لینک زیر بلامانع است. 📋 شرایط ثبت نام : 1️⃣ زوجین صاحب فرزند نباشند. (در صورتی که خانم یا آقا از ازدواج قبلی خود فرزندی دارند، میتوانند ثبت نام کنند.) 2️⃣ سن خانم حداقل ۲۳ سال (متولد ۱۳۷۹/۱/۱ به قبل) و حداکثر ۴۵ سال (متولد ۱۳۵۶/۱/۱ به بعد) باشد. 3️⃣ حداقل ۵ سال از تاریخ ازدواج آنها گذشته باشد. (از تاریخ ۱۳۹۷/۱/۱ به قبل مورد تائید است و معیار تاریخ مندرج در شناسنامه میباشد) 🔴 نکته مهم : در صورتی که زوجین بعد از سه ماه از دریافت وام مدارکی مبنی بر شروع روند درمان ناباروری ارائه ندهند، وام آنها مسترد می‌گردد. 📜 شرایط وام حداکثر دوازده میلیون تومان می‌باشد و اقساط آن با توجه به مبلغ وام برای هر پنج میلیون تومان، حدود دویست هزار تومان در نظر گرفته می‌شود. 🔴 نکته مهم : این وام به کمک خیرین و به نیت درمان ناباروری تامین شده است و صرف آن به غیر از درمان ناباروری شرعاً و اخلاقاً جایز نیست. 📝 مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام : ▫️ تصویر کارت ملی ▫️ تصویر صفحه اول شناسنامه ▫️ تصویر صفحه مشخصات همسر شناسنامه ▫️ تصویر صفحه مشخصات فرزندان شناسنامه ▫️ تمامی موارد برای خانم و آقا 📌 مدارک پزشکی درمان ناباروری (حداکثر ۵ صفحه بارگذاری شود.) ❌ همچنین ارسال شماره شبا حساب بانکی آقا و شماره کارت حساب بانکی خانم و آقا الزامی می‌باشد. 🔻 لینک ثبت نام : ⬅️ در صورتی که تاکنون از تسهیلات فرزندان غدیر استفاده نکرده اید اینجا کلیک کنید https://a.khadije.ir/ghadir?f=1 ⬅️ اگر از تسهیلات فرزندان غدیر استفاده کرده اید و جهت ادامه درمان به وام مجدد نیاز دارید اینجا کلیک کنید https://a.khadije.ir/ghadir/repeat -------------------- ❌ تذکر مهم : در صورتی که زوجین شرایط لازم را نداشته باشند سایت به صورت خودکار از ثبت نام آنها جلوگیری می‌کند، لذا قبل از ثبت نام " شرایط ثبت نام " را مطالعه فرمایید. ❌ هنگام ثبت نام از فیلترشکن استفاده نکنید و همچنین حداکثر حجم عکس های ارسالی سه مگابایت می‌باشد که میتوانید به کمک " روش کاهش حجم عکس " سایز تصاویر خود را کاهش دهید. ❇️ ❇️❇️ ❇️❇️❇️ انتشار اخبار با لینک زیر بلامانع است. 🌹 🔹️ ┏━━━🌸🍃🌺🍃🌸━━━┓  https://eitaa.com/ezamemoballeghhamedan ┗━━━🍂
9 (2).mp3
17.82M
در پرتوی شیطان 😈 به چی میگن؟ با کدام شروط شما انسان می شوید؟ همه انسان ها خسران می بینند به جز... @jalasate_ostad🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠امـام زمان عجـل الله تعالی فـرجه: اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یَدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی. ✨️من ختم ڪننده ے راه اوصیـا هستـم و به وسیلـه من خدا بلاهـا را از اهـل بیت من و شیعیانـم دفع مـےڪند.🍀 (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)📚 ─┅═༅═❥༅✿༅❥═༅═┅─ 🌐 کانال خادمان امام زمان (عج) 🆔 @khademan_emamezaman 🆔 @khademan_emamezaman
💕 جهاد زنان💕
💚 قسمت بیست‌ویکم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ بچه‌ها بعد از چند ماه توی پارک حسابی بازی کردند.
💚 قسمت بیست‌ودوم ❣خانه مریم و سعید❣ خاطره‌گویی سعید تمام شد. بچه‌ها کم کم داشت خوابشون می‌برد. سعید گونه‌ی بچه‌ها رو یکی یکی بوسید😘. بعد طبق معمول یه مولودی شاد در مدح امام علی علیه‌السلام از تو گوشی پیدا کرد و گذاشت جلوی در اتاق تا برای بچه‌ها پخش بشه. از اتاق اومد بیرون. دید که مریم تکیه داده به دیوار و غمگین😞. عجیب چهره‌ی پر نشاط همیشگیش حالا سرشار از حزن و ناراحتی بود😔. انگاری کشتی‌هاش غرق شده باشه. نزدیک‌تر که رفت دید داره گریه می‌کنه😭. گونه‌هاش خیس اشک بود. تعجب کرد. دستشو انداخت دور گردن مریم. به آرومی پیشونیش رو بوسید😘. پرسید: _چرا گریه می‌کنی مریم جان؟ یه لحظه به یاد کار خودش افتاد. اینکه به شوخی صدای بچه‌ها رو درآورده بود و مریم رو عصبانی کرده بود. مریم رو تنگ‌تر به بغل گرفت و با اندکی تواضع گفت: _ببخشید که ناراحتت کردم.😔 البته ته دلش می‌دونست مریم سرشار از انرژی مثبت او، صرفاً به خاطر سر و صدای بچه‌ها یا شیطنت‌های این چنینی سعید هیچ‌وقت اینجوری گریه نمی‌کنه. اما باز نگران بود. نگران اینکه چه رفتاری انجام داده که اینقدر مریم رو به هم ریخته.🤔 مریم اما همچنان ساکت بود. با قطره قطره اشک‌هایی که هم چنان جاری بود. این وضع مریم، سعید رو حسابی کلافه کرده بود. بلند شد برای مریم یه بالشت آورد. بعد بهش گفت: _اگه بخوابی بهتر میشی ان شا الله. مریم با همون ناراحتیش جواب داد: _نه خوابم نمیاد هنوز. سعید از رو نرفت و با بذله‌گویی ادامه داد: _آهان فهمیدم باید آزمایش خون بدی☺️. فکر کنم سعید خونت کم شده و مریض شدی😉. آخ که چقدر دلم برای ماساژ دادن خوشگل‌ترین خانم دنیا تنگ شده. مریم نفس عمیقی کشید. اشکاشو پاک کرد و گفت: _آقا سعید به خدا این طرز رفتار با این بچه‌ها گناهه. سعید یک لحظه مبهوت شد😳. با تعجب روی تک تک کلماتی که از دهان مریم بیرون اومد سخت تمرکز کرد. به آرومی از مریم پرسید: _مگه چی کار کردم؟🤔 ما که همین امشب رفتیم پارک و این همه به خودمون و بچه‌ها خوش گذشت. همین الانم براشون قصه گفتم تا بخوابن. مریم صاف‌تر نشست و گفت: _آقا سعید ازت خواهش می‌کنم منطقی باش. این بچه‌ها چهار ماهه باباشون رو درست و حسابی ندیدن. بابایی که قبلاً هر روز باهاشون بازی می‌کرد، اصلاً دیگه وقت بازی نداره و بدتر از اون دیگه براش مهم هم نیست که بچه‌ها به بازی با پدرشون نیاز دارن.😔 اصلاً حواست هست که علی وارد دوران نوجوونی شده و بیشتر از هر زمانی به رفاقت با باباش نیاز داره؟ وقتی به جای رفاقت و صمیمت با باباش، جذب دوستاش شد و کار از کار گذشت دیگه توجه کردن بهش چه فایده‌ای داره؟ ندیدی امشب بچه‌ها چطور التماس می‌کردن بابا با ما بازی کن، بابا شبا زودتر بیا خونه؟ عزیزم این بچه‌ها عصبی شدن تو این وضعیت کرونا. تعطیلی مدرسه‌ها و خونه موندن و دعواهای هر روزه‌شون که اونم از سر کلافگیه، هم بچه‌ها و هم منو عصبی کرده😞. شما هم که سرت به کارت گرمه. باز بغض مریم ترکید و اشکش جاری شد. کلی گریه کرد😭. کمی که آروم‌تر شد ادامه داد: _اصلاً یادت میاد آخرین بار که بهم گفتی دوستت دارم کی بوده؟ می‌دونی دلم تنگ شده برای اینکه شب‌ها سرم رو بذارم رو بازوت و با نهایت آرامش به خواب برم؟ متوجهی که چند وقته شبها قبل خواب منو نبوسیدی؟ اصلاً خبر داری که این شب‌ها از سر دلتنگی ساعت‌ها گریه می‌کنم و دارم افسرده میشم؟ سعید جان همه چیز که کار نیست. یه کم حواست به زندگیتم باشه. دلم برای سعیدم تنگ شده.😒 همون سعیدی که هرشب منو نوازش می‌کرد و بهم توجه نشون می‌داد. تو این مدت تا اونجا که تواناییشو داشتم گفتم اشکال نداره. بذار مانع پیشرفتش نشم. بذار به خواسته‌ش برسه و من مزاحمش نشم. ولی الان می‌بینم اونقدری حواست به کارت پرت شده که به کل از من و بچه‌ها غافل شدی. آقا سعید ما حاضریم شب‌ها نون خشک بخوریم ولی تو کنارمون باشی. اصلاً اگه ده برابر درآمد الانتو داشته باشی ولی حال دلمون اینی باشه که الان هست واقعاً ارزشش رو داره؟؟؟ سکوت محض همه فضای اتاق رو گرفته بود. فقط صدای آروم تیک تیک عقربه‌های ساعت بود که گذر زمان رو فریاد می‌زد. سعید سراپا گوش شده بود. خیلی کم پیش اومده بود که مریم در این حد صریح از سعید انتقاد کنه. اما طعم انتقادهای مریم از سعید اصلا رنگ و بوی بی‌احترامی و سرزنش نداشت. ❤️ ادامه‌ دارد... 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💞 @jahadalmarah